پشت ویترین مغازه کیف و کفش

به کفش ها و کیف های پشت ویترین نگاه میکرد.

چقدر همه  زیبا بودند.

به کارت عابر بانکی که دستش بود نگاه کرد

به قیمت کیف ها و کفش ها چشم دوخت

هر کدام را که اراده می کرد می توانست بخرد

وارد مغازه شد

هنوز در پشت سرش بسته نشده بود

زن خشکش زد

خیره به کفش سیاه و سفیدی که توی قفسه پشت سر مغازه دار بود شده بود

صاحب مغازه ی میان سال، صندلی آورد و زن را روی آن نشاند

ولی زن هنوز نگاهش خیره مانده بود

ذهن مغازه دار به (دوسال)سال پیش چند روزی قبل از سال تحویل برگشته بود

زن همراه مردی وارد مغازه شد

با خوشحالی کفش سیاه و سفیدی که شباهت زیادی به کفش توی قفسه داشت را به مرد همراهش نشان داد

ولی مرد با ترش رویی سلیقه و انتخابش را به باد مسخره گرفته بود

و کفشی که مورد پسند خودش بود را برای زن خرید

زن در تمام مدت هیچ نگفته بود

فقط سرش را پایین انداخته بود

مغازه دار کفش را از روی قفسه برداشت

لیوانی آب خنک برای زن آورد

زن آب را نوشید بلند شد

با لبخندی به تلخی همه ی غصه هایش از مرد تشکر کرد

و از مغازه برای همیشه بیرون آمد.

---------------------------------------------------

توضیح: قسمت های قرمز شده بعدا اضافه و اصلاح شد.


مطالب مشابه :


ویترین مغازه

ویترین مغازه. در ویترین مغازه دو نکته رو توجه کنید: ۱- ویترین باید جلب توجه کنه. یعنی چیزی باید در ویترین مغازه شما باشه که چشم مشتری ناخودآگاه به.




تکنیک ویترین مغازه

تكنيك هاي فروش بيشتر در مغازه يا فروشگاه - تکنیک ویترین مغازه - آموزش مغازه داری حرفه ای.




جلب توجه مشتری در ویترین

گذاشتن پای دایناسور داخل ویترین. گذاشتن قلب بزرگ داخل ویترین و رنگ قرمز آن. گذاشتن عکس بزرگ داخل ویترین. گذاشتن ماشین فراری داخل ویترین مغازه پوشاک.




ویترین دزد زده

ویترین دزد زده. سه روز پیش مامان زنگ زد مغازه آبجی. من گوشی رو برداشتم. مامان یک خانوم مهندس-خانوم مهندسی راه انداخته بود پشت خط که خودمم داشت باورم میشد مهندسم!




ویترین های جذاب!!

فقط ویترین مغازه نبود که جلب توجه میکرد، جملات تبلیغی پشت شیشه ها هم آزاردهنده بود. دودل بودم که برم تذکر بدم یا نه، آخه تو اون پاساژ بزرگ، اون تنها مغازه ی فروش




مبارزه با رقیب در بازار

چند روز پیش یکی از آشناها اومد پیشم می گفت: من یک مغازه لباس زیر. مردونه دم حرم باز ... رقیبت ویترین مغازه اش رو هر روز تمیز می کنه و تو نمی کنی یعنی عقبی. اگه.




پشت ویترین مغازه کیف و کفش

20 ژوئن 2011 ... به کفش ها و کیف های پشت ویترین نگاه میکرد. چقدر همه زیبا بودند. به کارت عابر بانکی که دستش بود نگاه کرد. به قیمت کیف ها و کفش ها چشم دوخت.




عروسک جاندار و عجیب در ویترین مغازه ها +عکس

خودم و خودت - عروسک جاندار و عجیب در ویترین مغازه ها +عکس - افتادگی اموز اگر طالب فیضی*** هرگزنخورد اب زمینی که بلند است - خودم و خودت.




برچسب :