رشد ادارکی - حرکتی


 1- طول مدت دوره رشد قبل از تولد : معمولاً 266 تا 280 روز و يا تقريباً 9 ماه و چند روز است. نحوه محاسبه اين دوره از آخرين عادت ماهانه مادران شروع مي شود و چون هنوز لحظه بارداري دقيقاً مشخص نشده، احتمالاً تا دو هفته پس از عادت ماهانه به طول مي انجامد.      2- رعايت نكات لازم در دوره بارداري : اجراي دستورهاي شرعي، مقررات بهداشتي و دستورهاي پزشک متخصص و تعهدات لازم براي مراقبت و نگهداري از فرزندان.      3- مراحل رشد قبل از تولد :  1- مرحله زيگوت (تشکيل نطفه) 2- مرحله روياني 3- مرحله جنيني     - مرحله زيگوت :  از اواسط دوره ماهانه (روز سيزدهم تا چهاردهم) تخمک به يکي از تخمدان ها مي رسد و به طرف رحم حرکت مي نمايد. تخمک پس از بارور شدن به دو سلول؛ و دو سلول تبديل به چهار؛ و هشت و پس از 72 ساعت و به 90 سلول تقسيم مي گردد و حال، در وسط تخمک حفره اي ايجاد گرديده و ساير سلول ها به صورت خوشه اي در اطراف آن قرار مي گيرند. يکي از ويژگي هاي مرحله (زيگوت) که معمولاً در طول دو هفته انجام مي گيرد تقسيم سريع سلول ها و استقرار يافتن در ديواره رحم مي باشد. در اين هنگام تخمک بارور شده به اندازه يک سر سنجاق است و در وسط آن حفره اي وجود دارد. در قسمت هاي خارجي آن ريشه هاي پيچک مانندي شروع به رشد مي نمايد و ظرف چند روز، اين ريشه ها به ديواره رحم که خود را آماده پذيرش تخم نموده، متصل   مي گردند و بدين ترتيب ارتباط مادر و فرزند براي تغذيه از همين مرحله تا زمان تولد برقرار مي شود.       - مرحله روياني :  از خاتمه هفته دوم تا آخر هفته هشتم بدن در حال شکل گيري و متمايز شدن از يکديگر است بيشتر اعضاي مهم بدن و سيستم فيزيولوژيکي آن در اين مرحله مشخص مي شود. در مرحله روياني رشد سريع است.            لايه هاي تشكيل شده در مرحله روياني :  1- لايه بيروني : شامل قسمت بيروني، غده هاي پوستي و سيستم عصبي 2-لايه مياني يا وسطي : شامل قسمت هاي مياني پوست، ماهيچه ها، استخوانبدي، دستگاه گردش خون، اعضاي دفع مواد زايد 3- لايه دروني : شامل دستگاه کامل گوارشي، غدد     اعمالي كه در مرحله روياني صورت مي گيرد:  1- از روز هجدهم محور طولي بدن، طرف چپ و راست، سر و پايين تنه قابل تشخيص است. 2- در پايان هفته سوم قلب ابتدايي مشخص شده، ضربان آن شروع مي گردد. 3- در هفته چهارم دهان، دستگاه گوارش و کبد شروع به رشد مي کند. 4- در طول هفته ششم تا نهم تغييرات قابل ملاحظه اي به وجود مي آيد.      - مرحله جنيني و مدت زمان آن :  مرحله جنيني از هفته هشتم تا زمان تولد به طول مي انجامد. با پيدايش سلول هاي استخواني در اواخر هفته هشتم مرحله جنيني رشد خود را شروع مي نمايد. در اين مرحله اعضاي بدن، هر يک به نسبت هاي متفاوتي رشد مي کنند. در پايان هفته دوازدهم، جنين در حدود 23 گرم وزن دارد و طول بدن تقريباً هشت سانتيمتر مي باشد. بعد از هفته بيستم، پوست بدن شکل مي گيرد ناخن ها و مو ظاهر مي شود و غدد رشد مي کند. سه ماهه آخر دوره 28 تا 47 هفتگي يک دوره رشد اساسي براي ساختمان بدن و اعمال آن محسوب مي شود.       4- مواد غذايي مورد نياز مادران بارداربراي رشد جنين :  شير، سبزيجات، ميوه و آب ميوه، گوشت، مرغ، ماهي، دانه هاي گندم و ويتامين d      5- اجتناب مادر باردار از خوردن غذاهايي مانند :  غذاهاي پرچربي، گوشت پرچربي، کيک، ماکاروني، برنج، بستني، شيريني، نوشيدني، ذرت بو داده، بادام زميني.      6- بيماري هاي ويروسي خطرناک براي مادران باردار و تاثير آن در رشد جنين در قبل و بعد      تولد :  بيماري هاي ويروسي مانند سرخچه، آبله مرغان و بيماري هاي کبدي مخصوصاً در اوايل دوره روياني و جنيني خطرناک هستند و احتمالاً باعث نابينايي، ناشنوايي و بيماري هاي قلبي و عقب ماندگي ذهني کودک مي شود.         7- اثرات احتمالي اضطراب و هيجانات مادر باردار بر روي نوزاد :  مادران باردار بهتر است در محيطي شاد و آرام به سر برند. اضطراب و فشارهاي رواني و اختلافات زناشويي مي تواند موجب پديدار شدن بعضي مواد شيميايي گردد که از طريق جفت وارد بدن جنين شده، مشکلاتي را فراهم مي آورد. علاوه بر آن در اين شرايط، غدد داخلي بدن، هورمون هايي ترشح  مي کنند که در نتيجه آنها سوخت و ساز بدن تغيير مي نمايد. نوزاداني که از اين گونه مادران تولد   مي شوند احتمالاً داراي وزن کم، نارسايي و اختلالات دستگاه گوارشي مي باشند.    8- مراحل رشد قبل از تولد از ديدگاه اسلام : قرآن در آيات مختلف، مراحل رشد قبل از تولد را بيان كرده است. از جمله در سوره مباركة مؤمنون (14 ـ 12) مي‎فرمايد: «همانا آدمي را از گل خالص آفريديم، پس آنگاه او را نطفه گردانيده در جاي استوار قرار داديم، آنگاه نطفه را علقه و علقه را مضغه و باز آن مضغه را استخوان گردانيديم. سپس بر استخوانها گوش پوشانيديم و از آن پس، او را به صورت خلقي ديگر بوجود آورديم (دميدن روح)، آفرين بر قدرت كامل بهترين آفريننده.»   9- حوادث دوران بارداري وتاثير آن در قبل و بعد تولد: مطالعات  نشان داده است که بين 6 تا 10 درصد ضايعات مغزي و درنتيجه عقب ماندگي ذهني با وجود  پيشرفت هاي علم پزشکي در هنگام زايمان رخ مي دهد .تولد زودرس يکي ازعوامل مساعد عقب ماندگي ذهني است . گاهي  ضايعات  مغزي وعقب ماندگي بر نوزاد عارض  مي گردد  نارسايي   رشد هوشي  در  زايمانهاي زود رس و قبل از موعد بيشتراست ،زيراهنوزسلسله اعصاب مرکزي کودک رشد کافي ندارد و کودک به دليل  حساس بودن  طعمه  خوبي براي ميکروبها است .بعضي از امراض مادري (مرض قند،بيماري کليوي) و ...  موجب  تولد زودرس نوزاد مي گردند. اشعه ايكس ، زايمانهاي طولاني و ... نيز از حوادث دوران بارداري مي باشند كه بر روي جنين در قبل و بعد تولد تاثير مي گذارند.   10- چگونگی تغذیه جنین : جنین برای برآوردن نیازهای خود به اکسیژن، مواد غذایی و پادتن های ضد عفونت و همچنین برای دفع مواد زاید خود به مادرش وابسته است. این مواد در داخل جفت که عضوی متصل به سطح داخلی رحم است و از طریق طناب نافـی به نـوزاد مرتبـط مـی شود، بین خـون مادر و خـون جنیـن مبادله مـی شوند. در جفت، خون مادر و جنین نزدیک هم قرار می گیرند ولی واقعاً مخلوط نمی شوند .           رشد و تكامل حركتي قبل از تولد   هفته اول : ممکن است عجيب به نظر برسد ولي هنوز شما نمي دانيد که حامله ايد. حاملگي دقيقا دو هفته بعد از شروع قاعدگي اتفاق مي افتد. براي محاسبه اينکه روز چندم حاملگي هستند بايد 40 روز بعد از شروع آخرين قاعدگي حساب شود.   هفته دوم:  اسپرم و تخمکي که با هم ترکيب شده اند و زيگوت را تشکيل داده اند در لوله ي فالوپ قرار دارد. هر تخم 46 کروموزوم دارد که  23 از اسپرم و 23 از تخمک است. که اين کروموزوم ها با هم ويژگي هاي صفت و جنسيت کودک را ايجاد مي کنند مانند رنگ چشم , رنگ مو، قد و در نهايت هوش و شخصيت آن را بلافاصله بعد از لقاح تخم به طرف پايين لوله فالوپ حرکت مي کند و به طرف رحم مي رود. در اين زمان شروع به تقسيم شدن سريع به شکل خوشه اي از سلولها مي کند. گروه سلول هاي داخلي رويان را تشکيل     مي دهند و گروه سلولهاي خارجي اعضاي تغذيه کننده و محافظت کننده را ايجاد        مي کنند مانند کيسه ي زرده که تا تکميل سلول هاي کبد و طحال و مغز استخوان شکل نگرفته ا ند, سلولهاي خون را توليد مي کنند.   هفته سوم :  توده سلولي به نام بلاستوسيست ايجاد مي شود که به رحم مي رسد که براي تغذيه کردن به ديواره آن مي چسبد . جفتي که به تغذيه جنين در طول دوران حاملگي مي پردازد شروع به ايجاد شدن مي کند. در انتهاي اين هفته تست حاملگي مثبت خواهد بود.   هفته چهارم:  دوره روياني آغاز مي شود و زمانيست که مغز , نخاع و ساير اندامها شروع به رشد        مي کنند. رويان از سه لايه تشکيل شده است.           لايه بالايي اکتودرم است که تا شيار وسطي بدن جنين بالا مي رود که در نهايت لوله عصبي مي شود, جايي که مغز و نخاع و اعصاب نخاعي و ستون مهره ها رشد مي کند. قلب جنين و دستگاه گردش خون توسط لايه وسطي , مزودرم شکل مي گيرد. اين لايه بنيان استخوان ها ماهيچه ها, مفاصل و بسياري از قسمت هاي توليد مثلي مي باشد. لايه دروني که اندودرم نام دارد يک لوله ساده اي از اعضاي مخاطي را تشکيل مي دهد که ريه ها , روده, معده و مثانه از آن رشد مي کند و در نهايت قلب جنين شروع به تپيدن مي کند . جنين 4 و نيم سانتي متر طول دارد.   هفته پنجم:  قلب و سيستم گردش خون جنين شکل مي گيرد و ايجاد رگهاي خوني اين چرخه را تکميل مي کند تپش قلب وجود دارد اگر چه مادر قادر به شنيدن آن نيست مگر با سونوگرافي.   هفته ششم: رشد در اين هفته سريع است. لوله عصبي پشت جنين بسته شده است و قلب جنين با يک ريتم منظمي مي تپد . ويژگي هاي پايه اي صورت شروع به شکل گيري مي کنند .  يک حفره باز براي دهان دو راه عبوري براي گوش و بيني ايجاد مي شود. دستگاه گوارش و تنفس شروع به شکل گيري مي کند. اجزاي کوچکي که بافت تماسي جنين را ايجاد  مي کنند شکل مي گيرند. ماهيچه ها از خط مياني جنين شروع به رشد مي کنند و جوانه هاي کوچکي به عنوان دست و پا رشد مي کنند.   هفته هفتم :  بند ناف که رابط بين جنين و جفت است اينک به خوبي قابل مشاهده است . مايع نخاعي که در مغز ايجاد مي شود اينک به گردش در مي آيد ولي جمجمه جنين همچنان نا پيدا است.         جوانه ي دستها اينک شبيه پاروي بسيار کوچکي است. چهره ي جنين اينک بيشتر قابل تشخيص است مثل سوراخ بيني ، دهان و فرورفتگي گوش.    هفته هشتم:  انگشتان دست و پاي جنين شکل مي گيرند. در اين هفته مچ دست و پا و مفاصل قابل مشاهده اند. مژه ها شروع به شکل گيري مي کنند. گوش ها, لب  و نوک بيني قابل شناسايي است. قلب پيشرفته تر مي شود و در هر دقيقه 150 بار مي زند که دو برابر يک فرد بالغ است . در اين زمان کودک در برابر محرک ها واکنش نشان مي دهد.   هفته نهم:  حرکت ها آغاز مي شود. دنباله ي روياني در انتهاي طناب نخاعي جمع مي شود که کمک مي کند به جنين از شکل بچه قورباغه خارج شده و شبيه به نوزاد انسان شود. سر جنين که به اندازه ي نصف کل بدن است به طرف پايين و روي سينه جمع مي شود . نوک سينه ها و پيازهاي  مو شروع به  شکل گيري مي کنند. پانکراس, لوله هاي صفرا , کيسه هاي صفرا و مقعد در جاي خود قرار مي گيرند و اندام هاي توليد مثل دروني مانند بيضه ها و تخمدان ها شروع به رشد مي کنند. جنين ممکن است در اين هفته حرکت کند ولي مادر قادر به احساس کردن آن نيست.   هفته دهم: در اين زمان اندام هاي حياتي اساسي وجود دارند. دنباله روياني به طور کامل ناپديد شده و جنين انگشتان دست و پاي مجزايي دارد. استخوان ها شروع به شکل گيري کرده اند. مغز جنين در هر دقيقه 250 هزار نورون تولد مي کند. مژه ها به اندازه اي بلند نيستند که قابل مشاهده باشند. گوش خارجي شروع به شکل گيري فرم نهايي خود مي کند.      جوانه هاي دندان ها ايجاد مي شوند . اگر جنين پسر باشد بيضه ها شروع به ترشح هورمون جنسي مردانه تستسترون مي کنند.           هفته يازدهم :  جنسيت جنين مشخص مي شود . از حالا تا هفته ي بيست حاملگي يا به عبارتي نيمه راه جنين بر وزنش 30 برابر و بر قدش 3 برابر اضافه مي شود. براي اطمينان يافتن از اينکه جنين غذاي کافي دريافت کند رگهاي خوني درون جفت بزرگتر و بيشتر مي شوند.   گوش هاي جنين بالا و به  طرف کناره هاي سر مي روند. در انتهاي اين هفته اندام جنسي خارجي جنين به اندام جنسي زنانه  يا مردانه که قابل تشخيص است تبديل مي شود.   هفته دوازدهم : ناخن هاي انگشتان دست و پا ظاهر مي شوند . چانه و بيني جنين نيز به خوبي شکل    مي گيرد. جنين هر روز رشد مي کند و تغيير مي يابد.        ماه سوم : مادر وزنش چندين کيلوگرم اضافه مي شود و به خاطر تغييرات هورموني خيلي زود خسته مي شود . به طوري که بايد وقت بيشتري را در طول روز براي استراحت اختصاص دهد .  برنامه ي غذايي مناسب براي مادر و جنين از اهميت زيادي برخوردار است به خصوص براي استخوان ها و دندان ها خوردن محصولات لبني و پاستوريزه مثل شير , ماست و پنير و بستني توصيه مي شود. خوردن ميوه هاي تازه , سيزيجات و نان کامل سبوس دار و مقدار زيادي آب در طول روز براي تنظيم حرکات معده و روده در طول دوران حاملگي از اهميت زيادي برخوردار است.   ماه چهارم :  مادر متوجه مي شود که انرژي بيشتري دارد و خستگي و حالت تهوع از بين رفته . شکم مادر به خاطر رشد جنين بزرگتر شده. در سه ماهه ي دوم که شامل ماه چهارم , پنجم و ششم است خطر سقط جنين بسيار کاهش مي يابد علاوه برآن رشد اندام هاي مختلف جنين که ادامه مي يابد جنين شروع به رشد مقداري مو ميکند. از اين ماه به بعد جنين مي تواند صداي مادر خود را تشخيص دهد و حس هاي بينايي , بويايي, شنوايي و لامسه ايجاد مي شود.        مادر بايد مطمئن باشدکه مقدار آهن بدنش کم نيست . براي اطمينان يافتن مادر بايد گوشت قرمز , سبزيجات با برگ سبز , نان کامل , ميوه ها و مغز هاي تازه بخورد.   ماه پنجم: اثر انگشت جنين شکل مي گيرد, استخوان هاي گوش داخلي جنين به اندازه کافي رشد کرده است که او را قادر مي سازد به صداهاي بلند واکنش نشان دهد. چربي در زير پوست استخواني شروع به شکل گيري مي کند. در اين ماه ممکن است از سينه هاي مادر مايع زرد رنگي به نام کلستروم ترشح شود که بدن مادر براي شير دادن به نوزاد آماده مي کند. مادر قادر است حرکات جنين را احساس کند و بايد مقدار کافي ويتامين ث مصرف کند چون بدن اين ويتامين را ذخيره نمي کند و مهم است که روزانه مقدار تازه اي ويتامين  ث مصرف شود که بهترين منابع آن پرتقال , گوجه فرنگي و کلم بروکلي است.   ماه ششم :  ابروها و مژه ها به طور کامل شکل گرفته است . ريه ها کامل مي شوند تا جنين را براي تنفس در هوا هنگام تولد آماده کنند . حس ها در اين زمان کاملا رشد کرده اند و جنين شروع به تجربه کردن مي کند و تعجب آور نيست اگر در اين زمان جنين با شنيدن صداي خاصي انگشت  شست خود را مي مکد. غدد جنين شروع به شکل گيري مي کنند و مغز براي راه اندازي آنها موادي را ترشح  مي کند. در اين ماه مادر نسبت به برخي غذا ها و بوها اشتياق خاص پيدا کند و يا از بعضي غذا ها که قبلا دوست داشته منزجر مي شود, اگر اين حالت پيش آمد بايد سعي کنيم غذاهاي لازم ديگري را جايگزين کنيم. اينک بدن جنين از يک لايه موهاي نرم و پرز مانند پوشيده شده است و يک پوشش مومي آن را احاطه کرده است. جنين با فروکشيدن مايع امنيوتيک به داخل ريه هايش به تمرين نفس کشيدن مي پردازد. مغز به سرعت به رشد خود ادامه مي دهد و جنين شروع به حس کردن محيط اطراف خود درون رحم مي کند. در هفته 26 حرکات تنفسي ايجاد مي شود ولي هنوز هيچ هوايي درون شش هايش نيست . در اين هفته رشد شبکيه چشم تمام    مي شود و جنين قادر است چشم هايش را باز و بسته کند و يا حتي چشمک بزند.       اگر مادر در اين زمان افسرده شود اين حالت روي جنين تاثير دارد و جنين نيز حالت افسرده به خود مي گيرد . مثلا اگر مادر گريه کند ترشحاتي نيز در چشمان جنين قابل شناسايي خواهد بود. اگر در اين زمان به دنيا بيايد 50 درصد شانس زنده ماندن دارد البته با مراقبت هاي شديد پزشکي سيستم عصبي براي کنترل برخي فعاليت ها رشد کرده است.   ماه هفتم :  جنين 35 تا 40 سانتي متر طول و 1 تا يک و نيم کيلوگرم وزن دارد.  جوانه هاي چشايي رشد کرده است. لايه هاي چربي رشد کرده است, اندام ها بالغ شده اند ولي پوست همچنان قرمز و چروکيده است اگر در اين زمان به دنيا بياد نارس است و احتياج به مراقبت پزشکي دارد . چشم هاي جنين نور را دنبال مي کند اگر نور  مي چرخاند و يا در جستجوي به دست آوردن نور بر مي آيد. استخوان ها تماماً رشد  مي کنند ولي همچنان نرم و قابل انعطافتند و بدن جنين شروع به ذخيره کلسيم , فسفر و آهن مي کند.   ماه هشتم :  رشد کامل بدن بسيار سريع پيش مي رود. تقريبا تمام مغز در اين زمان شکل گرفته, بسياري از اندام هاي بدن رشد کامل پيدا کرده اند به جز شش ها . حرکات و لگد زدن ها به اندازه کافي براي ديدن از خارج قوي هستند. کليه ها رسيده اند, پوست کمتر چروکيده است. ناخن ها در بالاي انگشتان گسترش يافته اند. در اين ماه جنين در شکم مادر حالت معکوس پيدا مي کند تا براي تولد آماده شود. افزايش ادرار , اظطراب , کمر درد , درد يا سوزش قلب و تنفس هاي کوتاه و سريع در اين زمان براي مادر شايع است. مشکلات خواب نيز از جمله شکايات مادران در اين زمان است که توصيه مي شود با گرفتن حمام گرم قبل از خواب و يا استفاده از نوشيدني هاي گرم ( به جز نوشيدني هاي کافئين دار) اين مشکل را بر طر ف کنند. در انتهاي اين ماه  کرک هاي جنيني شروع به ناپديد شدن مي کنند.           ماه نهم :  جنين 48 تا 50 سانتي متر طول و 3 تا 3 ونيم کيلوگرم وزن دارد. شش ها کاملا    رسيده اند. جنين رشد کامل دارد و قادر است در خارج از بدن مادر زنده بماند . پوست صاف و صورتي است . جنين در پائين ترين بخش شکم مادر در يک حالت مناسب قرار   مي گيرد, که به دليل افزايش حجم ممکن است حرکات جنين کمتر شود . کرک هاي جنين به غير از بالاي دست و شانه ها از بين مي روند. در هر دو جنس جوانه هاي     سينه ها نمايان است . موهاي سر اينک ضخيم تر و درشت تر شده است . در اين زمان شکل شکم مادر هم به خاطر تغيير شکل قرار گرفتن جنين تغيير مي يابد و در نهايت يک هفته قبل از تولد رشد متوقف مي شود . توصيه مي شود در اين زمان ميزان استراحت مادر افزايش يابد. در دوره جنيني , جنين يک سري توانايي شناختي و استعدادي دارد يعني داراي هوش است. به طور کلي دوران پيش از تولد در تمام خصوصيات بعدي نوزاد حتي در بزرگسالي تاثير دارد . آرامش مادر در دوران بارداري بسيار مهم است.   مراحل رشد قبل از تولد از ديدگاه اسلام   قرآن در آيات مختلف، مراحل رشد قبل از تولد را بيان كرده است. از جمله در سوره مباركة مؤمنون (14 ـ 12) مي‎فرمايد: «همانا آدمي را از گل خالص آفريديم، پس آنگاه او را نطفه گردانيده در جاي استوار قرار داديم، آنگاه نطفه را علقه و علقه را مضغه و باز آن مضغه را استخوان گردانيديم. سپس بر استخوانها گوش پوشانيديم و از آن پس، او را به صورت خلقي ديگر بوجود آورديم (دميدن روح)، آفرين بر قدرت كامل بهترين آفريننده.»   1. نطفه:  كه در آيات فراوان با تعابير «ماء دافق»[3]، «ماء مهين»[4] و «نطفه»[5] بيان شده است. نطفه چكيده و خلاصه‎اي از اجزاي زمين (خاك) است كه با آب آميخته شده است و رحم، كه جايگاه آن مي‎باشد، نيز قرارگاهي امن است.           2. علقه:  علقه در لغت معاني گوناگوني از جمله «زالو» دارد و نيز با توجه به ريشة لغت، به معناي تعلق و وابستگي است. زيرا جنين در اين مرحله نوعي وابستگي و تعلق به ديوارة رحم دارد و مانند زالو از خون مادر تغذيه مي‎كند.   3. مضغه: از ماده «مضغ» به معناي جويدن است و چون به صورت گوشت جويده شده است، مضغه گويند. لذا جنين در اين مرحله به صورت پاره گوشتي در مي‎آيد. و هنوز نظام معيني به خود نگرفته است.   4. استخوان و گوشت: به تعبير قرآن، در اين مرحله جنين از حالت يك پاره گوشت خارج مي‎شود و به صورت بافتهاي جداگانه‎اي در مي‎آيد كه از آن جمله پيدايش بافت استخواني است و سپس بر اين استخوان، گوش پوشانيده مي‎شود.   5. روح: در اين مرحله كه قرآن از آن به ايجاد آفرينشي ديگر تعبير مي‎كند، روح و روان انسان در بدن پديد مي‎آيد.   حوادث دوران بارداري وتاثير آن در قبل و بعد تولد   مطالعات  نشان داده است که بين 6 تا 10 درصد ضايعات مغزي و درنتيجه عقب ماندگي ذهني با وجود  پيشرفت هاي علم پزشکي در هنگام زايمان رخ مي دهد .تولد زودرس يکي ازعوامل مساعد عقب ماندگي ذهني است . گاهي  ضايعات  مغزي وعقب ماندگي بر نوزاد عارض  مي گردد  نارسايي   رشد هوشي  در  زايمانهاي زود رس و قبل از موعد بيشتراست ،زيراهنوزسلسله اعصاب مرکزي کودک رشد کافي ندارد و کودک به دليل  حساس بودن  طعمه  خوبي براي ميکروبها است .بعضي از امراض مادري (مرض قند،بيماري کليوي) و ناهنجاري دهانه رحم   موجب  تولد زودرس نوزاد مي گردند.     اثرات اشعه ايکس : در چند ماهه  اول  آبستني ، پرتو نگاري انبوه  اغلب  موجب  پايان  دادن   به حاملگي  شده  يا  باعث  ابتلا نوزاد به عوارض جدي ديگر مي شود. مادراني که در سه ماه اول حاملگي به عفونتهاي شديد مبتلا مي شوند با خطر فزاينده  سقط  جنين  يا  نقايص   جدي نوزادشان روبرو مي شوند .         ويروسهايي که  به  جنين   مي رسند  شامل ويروسهايي  است  که   موجب  سرخک ،  سرخجه ،آبله مرغان، آبله، آبله گاوي ، التهاب ماده خاکستري نخاع،التهاب کبد،التهاب مخ ، اوريون مي شوند. از بين اين ويروسها،سرخجه، سيتومگالوس تبخال موجب نقايص جنين مي شوند.  بيماري سرخجه مزمن است و ويروس آن مي تواند  طي  يک  دوره طولاني يعد از تولد ،حتي اگر کودک عليه آن پادتن توليد کند، درسلولهاي نوزاد پرورش يابد. ويروس سرخجه موجب تخريب برخي از سلولهاي بافتها شده ونرخ رشد را در ديگر سلولها تغيير مي دهد . همچنين ممکن است در کار  تدارک  خون براي رشد بافتهاي جنين مداخله کند و باعث نقص دايمي رشد،بيماري قلبي،ميکروسفالي، کري ، آب مرواريد ، آب سياه چشم و ديگر مشکلات مربوط به چشم گردد . اين بيماري يکي از علتهاي مرگهاي جنيني و عقب ماندگي  در گذشته هاي  نه چندان  دور بوده است . عوارض سيفليس به صورت سقط جنين ، مرده به دنيا آمدن نوزاد ، عقب ماندگي ذهني ،کوري ،کري،التهاب استخوانها و اندامهاي داخلي ديده مي شود .معالجه مناسب مادر قبل از هفته هجدهم حاملگي ، جنين را در مقابل عفونت مصون مي سازد .در صورت ابتلا مادر ، درمان شديد آنتي بيوتيک آغاز مي شود .   تولد نارس : برخي از نوزادان هنگام تولد در حدود دو ونيم کيلو گرم يا کمتر وزن دارند .اين کودکان ممکن است دوره 9 ماهه جنيني را در رحم مادر طي کرده باشند اما با توجه به وزن کمي که دارند  بعنوان اطفال نارس تلقي مي گردند .به نظر سچر و ديگران نوزاداني که در طي دوران حاملگي رشد  ضعيفي دارند، به طور غير عادي احتمال دارد در هنگام  تولد دچار مشکلاتي مي شوند .  چنين  حوادثي  احيانا" موجب  برخي موارد  عقب ماندگي ذهني  و اختلالهاي  يادگيري يا بيقراري مي شود . از ميان خطرهاي  بالقوه در اين زمان مي توان از نارسي، نرسيدن اکسيژن به سلولهاي مغز و يرقان را نام برد.گاهي به واسطه طول مدت زايمان و پيدايش شرايط نامساعد براي  جنين ، فشارهاي غير طبيعي بر نوزاد وارد مي شود و  به اختلال ذهني او منجر مي گردد .   علل زايمان هاي طولاني : عدم تناسب بين جمجمه کودک و لگن  مادر ، مغز جنين به علت به تاخير افتادن زايمان در حين عبور از لگن و مجراي زايمان ، صدمه ديده و ضايعات  توليد شده به عقب ماندگي ذهني  و ساير  اختلالهاي  رواني منجر مي شود.           در برخي مواقع  استفاده از وسايل  فيزيکي و مکانيکي نظير فورسپس اگربا دقت لازم همراه نباشد برجمجمه ومغزنوزاد فشاروارد ميسازد و عوارض گوناگوني همچون نارسايي  ذهني و اختلالهاي حسي و حرکتي را سبب مي شود از بيماريهايي که بر اثر ضربه هاي  زايماني يا  نقص  رشد  جنين  به  علل مختلف   اتفاق مي افتد  يکي  فلج  مغزي  است  که اکثرا"با نارسايي رشد هوشي و فلجهاي گوناگون  مثل فلج دوپا يا نيمه بدن يا چهار دست وپا يا حتي فلج اعصاب و عضلات چشم همراه است.  بيماري  صرع  و ساير اختلالهاي تشنجي کودکان يکي ديگر از بيماريهايي است که احتمالا"براثرضربه هاي زايماني به وجود مي آيد .معمولا" براثر فشار زياد يا طولاني ناحيه سر صدمه ديده و گاهي نوزاد دچار بيحالي و خفگي مي شوداز نخستين مرحله تولد  که  آغاز سازگاري فيزيولوژيکي و بيولوژيکي با  محيط  است کودک از فعاليت لازم باز مي ماند و هواي کافي ولازم به سلولهاي او نمي رسد و همين وقفه  موجب  نقصان  رشد عمومي و عقب ماندگي ذهني کودک مي گردد .  محروميت از اکسيژن ممکن است از طريق وقفه در تدارک  گردش  خون  در جفت يا فقدان تنفس خود به خودي رخ دهد سندرم بيقراري ،  تحريک پذيري  و عدم تمرکز حواس و دقت به  عنوان  نشانه  آسيب مغزي در کودکان  جواني  است  که تنها تعدادي از آنها به هيپوکسيا دچار شده بودند .   تاکسو پلاسموسيس : يک  بيماري  عفوني  مربوط  به يک جانور تک سلولي است. جنين به اين بيماري از طريق تورم پوشش مشيميه چشم وشبکيه آن ، آهکي شدن مغز ، هيدروسفالي، ميکروسفالي ،آشفتگيهاي رواني-حرکتي ، صرع، مشکلات تغذيه ،افزايش ناگهاني  درجه حرارت و افزايش  تنوس  عضلاني  بروز مي يابد ،  بسيار حساس است. حدود 85 درصد کساني که زنده مي مانند داراي عقب ماندگي ذهني مي باشند . اين ويروس به وسيله يک مادر سالم به جنين منتقل مي شود وگاه باعث عقب ماندگي ذهني هيدروسفال ، ميکروفتاليما ،تشنجات  صرعي آنسفالي، کوري،بزرگي کبد وطحال و تغييرات خوني  همراه  با  پلاکت پايين خون و تخريب سلولهاي قرمز آن مي گردد.  ممکن است ويروس از طريق انتشار عفونت در نواحي مختلف  از جمله مغز موجب مرگ جنين يا نوزاد شود .هر چند اين ويروس مي تواند از طريق جفت به جنين  منتقل  شود  اما  بيشترين  گسترش آن در دوره  بارداري  و وضع حمل معمولا"از طريق تماس مستقيم با دستگاه تناسلي است ،داروهاي متعددي توسط زنان حامله مصرف مي شود  که از مشهور ترين  آنها مي توان  آسپرين آنتي هيستامين،آرام بخش،ضد استفراغ،ملين،ضد احتناق بيني را نام برد .        مصرف  داروهاي  رايج   نظير  مپروبامات و کلرديازپوکسيد که  براي کنترل و اضطراب به کار مي روند ممکن است بسيار خطرناک باشند . رشد وتکامل ذهني و فيزيکي اين کودکان در دوره بعد از تولد و دوره دورن رحمي کند بوده و موارد ميکروسفالي ،چشمان مورب وبدسازيهاي کاردياک و اندامي متغير  در بين آنان مشاهده مي شود . در هنگام تولد ، ميزان نقص در رشد قد ،  شديدتر از نقص وزن است. نيکوتين يا ماده  سمي  سيگار روي  جنين تاثير مي گذارد . هنگامي که مادر حامله ، سيگار مي کشد حرکات قلب جنين به علت کم  شدن  اکسيژن   خون  تشديد  مي شود  و بر قلب آن فشار وارد مي گردد. زنان سيگاري تقريبا" هميشه بچه هاي  خود را زودتر از موعد به دنيا مي آورند و عقب ماندگي ذهني در نوزاداني که زودتر به دنيا مي آيند بيشتر و استفاده از  دخانيات  در دوران بارداري به کم  شدن  وزن نوزاد و گاهي سقط آن منجر مي شود . v\:* {behavior:url(#default#VML);} o\:* {behavior:url(#default#VML);} w\:* {behavior:url(#default#VML);} .shape {behavior:url(#default#VML);} Normal 0 false false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;} تعریف واژه ادراکی - حرکتی واژه ادراکی حرکتی به نکاتی اطلاق میشود که نیاز به درک، تشخیص و تصمیم گیری داشته باشد. بعضی از پیشرفتهای کودکان در زمینه ی مهارتها به رشد و بالیدگی، عملکرد حواس وادراک آنها بستگی دارد. کودکان به تدریج می توانند اطلاعات را بهتر انتخاب کرده، آنها را ادراک، پردازش و به صورت یکپارچه سازمان داده و با تجارب فزاینده مهارتهای حرکتی خود هماهنگ کنند. مقدار زیادی از این پیشرفت ادراک در دوره ی کودکی رخ می دهد و سپس در دوره ی پایانی کودکی و نوجوانی به طور نا محسوس پالایش میشود. سال اول زندگی "گزل" روان شناس مشهور معتقد است:یكی از تغییرات آشكار و قابل توجه در سال اول زندگی، رشد جسمانی بچه هاست؛ زیرا در این مدت قد حدود 50 درصد رشد كرده و وزن كودك دو برابر شده است. ضمن اینكه تناسب بدن هم تغییر می كند. بسیاری از تغییرات دوران كودكی دستكم تا اندازه ای ناشی از مراحل همگانی عوامل بیولوژیكی در دستگاه عصبی مركزی است كه در علم روان شناسی به آن "رسش" می گویند. این مسأله زمینه را برای ظاهر شدن عملكرد روان شناختی آماده می كند گرچه این امر به تنهایی نمی تواند باعث بروز خصوصیت روان شناختی شود، اما محدوده زودترین و نزدیكترین زمان بروز آن را تعیین می كند. رشد حركتی در دوران كودكی بررسی های كیگان نشان می دهد رشد حركتی در دوران كودكی مثال خوبی است از عملكردهایی كه به رسش بستگی دارند. بعد از شش ماهگی كودكان می توانند بدون كمك دیگران بنشینند، سپس سینه خیز بروند و سرانجام راه بیفتند. هر چند كه این توانایی ها به رسش بستگی دارند، ولی تمرین مهارتهای حركتی نیز در آن مؤثر است. نكته قابل توجه اینكه زمان ظاهر شدن عملكردهای حركتی كودك از قبیل راه رفتن، تقریباً ارتباطی با "هوش" و یا "رشد جسمانی" بعدی او ندارد. رابطه رشد شناختی و ادراك همچنین او معتقد است، رشد شناختی در سال او ل زندگی در قلمروهای گوناگونی بروز می كند كه از میان آنها چهار قلمرو اهمیت خاص دارند. اولین آنها "ادراك" است. كودك در سال اول زندگی خود قادر است كه اشیا و كیفیت آنها مانند رنگ، استحكام، عمق و شكل را درك كند. البته آنها در این دوره سنی به حركات متضاد و تغییر در اندازه یا وضعیت فضایی اجسام نگاه می كنند. تشخیص محركهای مشابه طبق تحقیقات همین روان شناس دومین توانایی شناختی كودكان "تشخیص اطلاعات " است. كودكان می توانند محركهایی را كه به هم شباهت دارند، ولی یكسان نیستند تشخیص دهند. به عنوان نمونه تصاویر تكراری از یك چهره كه از زوایای گوناگون دیده می شود. روان شناسان دریافته اند كه كودكان تجربه هایشان را بازنمایی ذهنی می كنند. آنها به این عمل "طرح واره" می گویند. گرچه "طرح واره" عیناً همان شی نیست كه كودك با آن روبه رو می شود، اما بسیاری از خصوصیات آن را دارد. كودكان این طرح واره ها را برای تشخیص شباهت یا همسان بودن اشیای جدید از شیء قبلی به كار می برند. توانایی رده بندی در كودكان كیگان می نویسد سومین توانایی شناختی، توانایی "رده بندی" است كه همان گروه بندی اشیا یا امور براساس مشخصه های مشترك می باشد. به عنوان مثال، در سن یك سالگی كودكان احتمالاً اشیا را برحسب رنگ رده بندی می كنند، یا انواع غذاها را با هم در یك گروه قرار می دهند و آنها را از چیزهای غیر خوراكی جدا می كنند. از سوی دیگر، كودكان به اموری كه تاكنون ندیده اند یا تجربه نكرده اند بیشتر توجه نشان می دهند. بنابر اعتقاد روان شناسان كودك، این مسأله ناشی از "فرضیه ناهمگونی توجیهی" است. افزایش حافظه چهارمین توانایی شناختی كودك در سال اول زندگی "افزایش حافظه" است. كیگان و هامبورگ در همین زمینه معتقدند:كودكان خردسال می توانند محركی را كه قبلاً دیده اند به یاد آورند، آنها بعد از شش ماهگی رفته رفته می توانند اموری را كه مربوط به زمان حال نیست به خاطر آورند و اطلاعاتی درباره چیزهایی كه در گذشته تجربه كرده اند، در ذهنشان مرور كنند. زمان شروع ترس در كودكان تحقیقات فری برگ نشان می دهد در شش ماهه دوم زندگی، در كودكان ترسهای خاصی ایجاد می شود. در این دوره سنی معمولاً بچه ها از غریبه ها می ترسند. به همین دلیل نیز هنگامی كه مادر یا مراقب آشنا از آنها جدا می شود، دچار اضطراب و ناراحتی می شوند. جالب اینكه این ترسها در كودكان با فرهنگهای گوناگون، اطفال بینا یا نابینا و همچنین بچه هایی كه در مهدكودك بزرگ می شوند همزمان است. بنابراین، به این نتیجه می رسیم كه ایجاد توانایی های شناختی در شروع ترسهای گوناگون دخالت دارد.       دوران حسی،حركتی رشد براساس نظریه رشد شناختی "پیاژه" دو سال اول زندگی "دوران حسی،حركتی رشد" تلقی می شود. در این دوره سنی كودك اغلب در پی كارهایی است كه او را با اجسام مرتبط كند، به عنوان مثال بازی با اسباب بازی هایش و یا پرتاب كردن و دستكاری اشیای مختلف. مراحل رشد ذهنی در دوران حسی،حركتی پیاژه معتقد بود كه رشد ذهنی در دوران حسی،حركتی شش مرحله مربوط به هم را می گذراند. در این مراحل كودك بتدریج در رابطه با محیط پاسخهایی دریافت می كند كه به سوی راههای انعطاف پذیر و متنوعی برای كنش متقابل با محیط پیش می رود. یكی دیگر از توانایی هایی كه كودك در این مرحله به آن دست پیدا می كند فهمیدن این مسأله است كه اشیایی كه دور از چشم اویند نیز وجود خارجی دارند كه به این مرحله "پایداری شی" می گویند. رشد حواس هر حس، فعالیتی طبیعی است و توسط پاره ای از محرکها که باعث فعال کردن گیرنده های حسی میشوند آغاز شده و نهایتاً منجر به ایجاد تکانه های عصبی میشود که در داخل مسیر های حسی به طرف مغز منتقل میشوند. در حالی که ادراک، فرایندی چند مرحله ای است که در مغز صورت می گیرد وشامل انتخاب، پردازش، سازماندهی و یکپارچگی اطلاعات دریافت شده از حواس است. این عمل منجر به آگاهی و فهم ما از اشیاء و وقایع میشود. ادراكات بينايي   چشمان نوزادان كوچكتر از چشمان بزرگسالان هستند، ساختهاى شبكه هنوز كامل نشده‏اند، و عصب بينايى به رشد و تكامل لازم خود نرسيده است.       ادراكات شنوايي   نوزادان بيدرنگ پس از تولد مى‏توانند بشنوند هرچند كه آستانه‏هاى حسى آنها تا حدى بالاتر از بزرگسالان هستند. به اين معنا كه محرك شنوايى بايد بلندتر از محرك شنوايى بزرگسالان باشد. نوزاد نه تنها مى‏شنود بلكه احتمالاً جنين نيز مى‏تواند بشنود.       ادراكات بويايي   بچه‏ها پيش از تولد مى‏توانند بو را بفهمند. نوزادان نيز نسبت به بويايى حساسند.       ادراكات چشايي   حساسيت به چشايى پيش از تولد وجود دارد بچه نوزاد مى‏تواند دو مزه را از هم تشخيص دهد.        ادراكات بساوايي (لامسه)     نوزادان همچنان كه نسبت به مزه پاسخ مى‏دهند نسبت به بساوايى نيز واكنش نشان مى‏دهند. حس لامسه سريعترين رشد را در کودک دارد. حواس پوستي تجربيات حسي خود را از گيرنده هايي که در پوست بدن وجود دارند کسب مي نمايند، چهار نوع مختلف اين گيرنده هاي شناخته شده است که عبارتند از: گرما، سرما، فشار و درد، گيرنده هاي حسي انواع مختلف محرک ها و حوادثي را که در بخش هاي مختلف مغز ثبت گرديده دريافت مي دارند. اين محرک ها يا از طريق مکانيک و يا از طريق موجي تهيه مي گردند. نوزادان نسبت به هر يک از چهار نوع حواس پوستي عکس العمل نشان مي دهند.   یکپارچگی بین حواس محرکهای دریافتی از سیستم های مختلف حسی و ترکیب آنها به منظور قضاوتهای درست و پیچیده را « یکپارچگی بین حسی » میگوییم. یکپارچگی بین حسی تقریباً برای اجراهای ماهرانه ی بیشتر مهارتها ضروری است. این قابلیت در سالهای اولیه زندگی، عملکرد درست و کاملی ندارد ولی در دوران کودکی پیشرفت میکند. سطوح یکپارچگی 1.   سطح اول، یکپارچگی خودکار محرکهای حسی اساسی است. فرآیندی که به طور وراثتی، کارکردی پایین تر از قشر خارجی مغز دارد. تکانه های عصبی بر خاسته از دریافت محرکهای دو یا چند اندام حسی در محلی در مغز همگرا میشوند. یکپارچگی خودکار شاید در بدو تولد یا خیلی زود در دوره طفولیت کارکرد پیدا کند. 2.   سطح دوم، شامل یکپارچگی بین حسی یک محرک ویژه یا خصلت های یک محرک است که توسط دو حس مختلف تجربه میشود، برای مثال کودکی که ابتدا یک قطعه چوبی را لمس کرده امّا آن را ندیده است، بعد ها زمانی که آن را ببیند، می تواند بشناسد حتی اگر به آن دست نزند. 3.   سطح سوم، بالاترین سطح یکپارچگی بین حسی شامل انتقال مفاهیم در میان اندامهای حسی مختلف است. بزرگسالان می توانند مفهوم « نرمی » را به اندامهای حسی مانند : بینایی، حس حرکتی و شنوایی منتقل کنند. کودکان سطح دوم و سوم یکپارچگی را در دوران طفولیت و کودکی تجربه و کسب خواهند کرد. در حقیقت رشد درون حسی و رشد و یکپارچگی بین حسی در ارتباط تنگاتنگ هستند. کودکان از قابلیت یکپارچگی بین حسی در سطح اول برخوردارند که یکپارچگی خودکار محرک حسی اساسی نامیده میشود. به نظر می رسد که یکپارچگی بین حسی در سطح دوم در نیمه دوم سال اول زندگی نوزاد ظاهر میشود. مراحل رشد شناختی از نظر پیاژه : سازگاری مرحله به مرحله به نظر پیاژه، سازگاریهای متعدد کودک موجب میشود که او از مراحل مختلفی بگذرد، مراحلی که ساخت تدریجی طرحواره های تازه را به همراه می آورد. این ساخت همیشه براساس یک نظم قابل پیش بینی صورت می گیرد. به عبارت دیگر، هر چند تجربه و آموزش می توانند آهنگ عبور کودک از این مراحل را تند یا کند کنند، هیچ چیزی نمی تواند نظم بنیادی آنها را بر هم بزند. به عقیده پیاژه، این مراحل مکمل یکدیگرند، زیرا رفتارهای کسب شده در جریان یک مرحله بر اثر گذر به مرحله تازه از بین نمی روند. این رفتارها به عنوان عناصر تشکیل دهنده رفتارهای تکامل یافته تر، یکپارچه میشوند.     مراحل رشد شناختی از نظر پیاژه   مرحله سن مشخصات   حسی – حرکتی       از تولد تا 2 سالگی     کودک، به کمک حواس و حرکت محیط خود را میشناسد. در طول این مرحله فعالیت های کودک پیشرفت می کند : بر اثر کنش متقابل با محیط، از حالت بازتابی به فعالیت سازمان یافته تبدیل میشود. مهمترین یادگیری این دوره، پایداری شیء است. یعنی کودک متوجه میشود که یک شیء حتی اگر در جلوی چشمهای او نباشد، وجود دارد.         پیش عملیاتی     از 2 تا 6و7 سالگی     در طول این مرحله، کودک عمل سمبلیک یا نمادین راکسب میکند. منظور این است که میتواند محیط خود را به کمک سمبل ها یا نمادها مجسم کند. این توانایی از لا به لای رفتارهای مختلف، ازجمله زبان، تقلید تاخیری و بازی سمبلیک تجلی میکند. کودکی که در مرحله پیش عملیاتی است، خود مداری نیز نشان میدهد : او نمیفهمد که ممکن است نظر دیگران متفاوت از نظر او باشد. این ویژگی، کودک را در عملیات منطقی خود محدود میکند.   عملیات عینی   از 7 تا 11 و 12 سالگی   در این مرحله، کودک توانایی عملیات ذهنی، با استفاده از منطق را کسب میکند. کودک مفهوم نگهداری را نیز به دست می آورد یعنی او میتواند در لابه لای تغییر شکل های یک شیء جنبه ی غیر قابل تغییر آن را استخراج کند این توانایی به کودک اجازه میدهد تا از محدودیت های مرحله ی قبل فراتر رود.   عملیات صوری     از 12 سالگی به بالا با کسب توانایی فرضی– قیاسی فرد می تواند به کمک عبارات انتزاعی فکر کند و همه امکانات یک موقعیت را بسنجد.          (a)                                                                                         (b)                                           (c)                                                           (d)                                                                                                                      تحول معنای پایداری شیء                                                                                       (e)                                  آزمایش نگهداری   نگهداری مقدار                           آزمایش در مورد درک حالتها و تغییر شکلها در مرحله پیش عملیاتی                                                                                                                                              روش های تقویت رشد ادراکی – حرکتی در سالیان اخیر، کارشناسان بالینی و حتی والدین علاقمند به اتخاذ فعالیت های ادراکی- حرکتی در برنامه آموزشی دوره های پیش دبستانی و ابتدایی بوده اند. فعالیت های ادراکی- حرکتی نقش خطیری را در امر یادگیری ایفا می کنند. بدین صورت که ابتدا محرکهایی به شکل بینایی، شنیداری، لامسه ای، بویایی ویا چشایی به فرد ارائه میشود. این پیام از طریق اعصاب آوران (مرکز بر) به مغز منتقل میشود و در آنجا فرآیند سازماندهی ویکپارچه سازی صورت می گیرد. این پیام های دریافتی در نتیجه ترکیب با اطلاعات وتجربیات پیشین، تفسیر شده و تصمیمات لازم برای عمل اتخاذ می شود. این تصمیمات به وسیله اعصاب وابران (محیط بر) جهت ایجاد حرکت به اندام مجری منتقل میشود که متعاقب آن برونداد حرکتی حاصل میشود. پس از ظهور پاسخ و مشاهده آن، یک مکانیسم بازخوردی جهت پالایش اطلاعات به کار گرفته می شود. اگر پاسخ صحیح بود، مغز این اطلاعات را برای کاربرد های بعدی نگهداری و ذخیره می کند. اما اگر پاسخ نادرست بود، یک پاسخ جانشین برای تصحیح پاسخ قبلی ایجاد و ارائه می شود. مراحل رشد پژوهش های مربوط به رشد کودک نشان می دهد که کودکان از بدو تولد تا بلوغ، از مراحل مختلف رشدی عبور می کنند. در خلال شیر خوارگی وکودکی اولیه مرحله حسی- حرکتی را پشت سر می گذارند. در این مرحله آنها با کمک حس و جنبش خود، به تجربه محیط پیرامونی خود می پردازند. کودکان با لمس کردن، چنگ زدن و گرفتن، رها کردن، حفظ توازن، سینه خیز رفتن، چهار دست و پا رفتن و راه رفتن به سوی مرحله ادراکی پیش می روند. هر چند حس شنوایی و عضلانی- لمسی در مرحله ادراکی نقش مهمی دارد، اما واسطه اصلی یادگیری در این مرحله، معمولاً ادراک دیداری است. در این مرحله، توانایی درک مفاهیم و کسب مهارتهایی نظیر نمادی کردن، انتزاع، بیان کلامی و خواندن در کودک پدید می آید. از این رو، برخورداری کودکان از یک زمینه غنی و استوار از تجربیات ادراکی- حرکتی به عنوان پایه ای برای یادگیری های آموزشگاهی دارای اهمیت زیادی است. تحقیقات نشان داده اند که توسعه برنامه های ادراکی- حرکتی موجب رشد و تکامل خودپنداره و  تصوربدنی در کودک می شود. همین که کودک در انجام یک فعالیت موفق شود به تلاش بیشتر برای پرداختن به سایر تکالیف بر انگیخته خواهد شد. در نتیجه در کودک حس اعتماد به نفس پدید می آید و خواهد کوشید تا کارهای دشوارتری را به انجام برساند. سپس کودک به سطح یادگیری شناختی خواهد رسید.   آزمونهای تشخیصی جهت ارزیابی مقدماتی پیش از شرمع یک برنامه ادراکی- حرکتی، باید مشکلات و مسائل کودکان و دانش آموزان را در این زمینه مشخص کنیم. در این بخش آزمونی معرفی خواهد شد که تنها به منظور تشخیص مشکلات ادراکی- حرکتی کاربرد دارد، نه ابزاری که عملکرد اختصاصی ادراکی- حرکتی آنها را برآورد کند. پس از اجرای آزمون و بررسی نتایج و تشخیص نقاط ضعف و قوت کودک، می توان برنامه های ادراکی- حرکتی متناسب با او را طراحی کرد. به یاد داشته باشید که لحاظ کردن نکات زیر در اعمال برنامه الزامی است : 1. تمرینات را از سطوح حرکتی و ادراکی آغاز کرده و تا سطح شناختی پیش ببرند. 2. برای پی ریزی یک الگوی کسب موفقیت و پیشرفت در کودک قوی ترین شیوه حسی (شنوایی، بینایی، بساوایی، عضلانی) او را شناسایی کرده و آن را به کار ببرید. 3. سطح کارکردی کودک را تشخیص دهید و آموزش را از همان سطح آغاز کنید و تمرین ها را تا سطوح پیچیده ادامه دهید. نقطه شروع در هر آموزش توانایی کودک است نه ضعف و ناتوانی او. حال به معرفی برخی فعالیت های ادراکی – حرکتی که در جهت ارتقای رشد ادراکی- حرکتی کاربرد دارد، می پردازیم. تمرین تعادلی : تعادل عبارت است از توانایی فرد در حفظ و بازیابی حالت یا وضع بدن. تعادل مؤلفه و عنصر اساسی در تمامی مهارت های حرکتی است. اجرای تمرینات تعادلی، خم کردن بدن در جهات و زوایای مختلف و حرکات چرخشی برای کودکان توصیه می شود. این تمرینات موجب می شود تا کودکان بیاموزند که چگونه استواری بدن خود را بهبود بخشود و در حفظ بازیابی تعادل مهارت یابند. ادراک بساوایی در حفظ تعادل نقش مهمی را ایفا می کند. چشم ها در تعیین وضع سنی بدن در فضا ما را یاری می دهند. کودکان را می بایست تشویق کرد تا با چشمان باز و سپس با چشمان بسته تعادل بدن خود را حفظ کنند. حال به معرفی چند نمونه تمرین تعادلی می پردازیم : 1. تمرین چوب موازنه : در این تمرین، بر حسب سن و تو


مطالب مشابه :


رشد ادارکی - حرکتی

بدن مادر براي شير دادن به نوزاد خواب نيز از جمله به تعبير قرآن، در اين




رشد ادارکی - حرکتی

بدن مادر براي شير دادن به نوزاد خواب نيز از جمله به تعبير قرآن، در اين




امام اعظم ابوحنیفه که بود؟

نمود و هنگام خواب نيز مراقب بود تعبير درباره ي اهل در هنگام شير دادن به نوزاد




برچسب :