شعری زیبا در وصف پدر ملت ایران زمین



96113059754228211462.jpg

شعری از شاعري باذوق "صادق علی حق پرست" که منشور کوروش بزرگ را به نظم کشیده است
جهان در سیاهی فرو رفته بود
به بهبود گیتی امیدی نبود

نه شایسته بودی شهنشاه مرد
رسوم نیاکان فراموش کرد

بناکرد معبد به شلاق و زور
نه چون ما برای خداوند نور

پی کار ناخوب دیوان گرفت
خلاف نیاکان به قربان گرفت

نکرده اراده به خوبی مهر
در اویخت با خالق این سپهر

در آواز مردم به جایی رسید
که کس را نبودی به فردا، امید

به درگاه مردوک یزدان پاک
نهادند بابل همه سر به خاک

شده روزمان بدتر از روز پیش
ستمهای شاهست هر روز بیش

خداوند گیتی و هفت آسمان
ز رحمت نظرکرد بر حالشان

برآن شد که مردی بس دادگر
به شاهی گمارد در این بوم وبر

چنین خواست مردوک تا در جهان
به شاهی رسد کوروش مهربان

سراسر زمینهای گوتی وماد
به کوروش شه راست کردار داد

منم کوروش و پادشاه جهان
به شاهی من شادمان مردمان

منم شاه گیتی شه دادگر
نیاکان من شاه بود و پدر

روان شد سپاهم چو سیلاب و رود
به بابل که در رنج و آزار بود

براین بود مردوک پروردگار
که پیروز گردم در این کارزار

سرانجام بی جنگ و خون ریختن
به بابل درآمد ، سپاهی ز من

رها کردم این سرزمین را زمرگ
هم امید دادم همی ساز وبرگ

به بابل چو وارد شدم بی نبرد
سپاه من آزار مردم نکرد

اراده است اینگونه مردوک را
که دلهای بابل بخواهد مرا

مرا غم فزون آمد از رنجشان
ز شادی ندیدم در آنها نشان

نبونید را مردمان برده بود
به مردم چو بیدادها کرده بود

من این برده داری برانداختم
به کار ستمدیده پرداختم

کسی را نباشد به کس برتری
برابر بود مسگر ولشکری

پرستش به فرمانم آزاد شد
معابد دگر باره آباد شد

به دستور من صلح شد برقرار
که بیزار بودم من از کارزار

به گیتی هر آن کس نشیند به تخت
از او دارد این را نه از کار بخت

میان دو دریا در این سرزمین
خراجم دهد شاه و چادر نشین

ز نو ساختم شهر ویرانه را
سپس خانه دادم به آواره ها

نبونید بس پیکر ایزدان
به این شهر آورده از هر مکان

به جای خودش برده ام هر کدام
که دارند هر یک به جایی مقام

ز درگاه مردوک عمری دراز
بخواهند این ایزدانم به راز

مرا در جهان هدیه آرامش است
به گیتی شکوفایی دانش است

غم مردمم رنج و شادی نکوست
مرا شادی مردمان آرزوست

چو روزی مرا عمر پایان رسید
زمانی که جانم ز تن پر کشید

نه تابوت باید مرا بر بدن
نه با مومیایی کنیدم کفن

که هر بند این پیکرم بعد از این
شود جزئی از خاک ایران زمین


مطالب مشابه :


شعر زیبا درباره پدر

23 مه 2013 ... گنجینه - شعر زیبا درباره پدر - فصلنامه قرآني _ علمي _ فرهنگي - گنجینه.




شعر برای مجالس ختم و در سوگ پدر

مجلس ترحيم - شعر برای مجالس ختم و در سوگ پدر - دانلود مجالس ختم چهلم سالگرد سنگ قبر درگذشت تقدیر عكس اشعار روضه كتاب.




شعری در مورد پدر

شعری در مورد پدر. تاريخ: ۹۲/۰۳/۰۲. سایه ای بود و پناهی بود و نیست لغزشم را تکیه گاهی بود و نیست. سخت دلتنگم کسی چون من مباد سوگ حتـی قسمت دشمن مبــاد.




اشعار در مورد غم از دست دادن پدر شعر مصیبت از دست دادن پدر، شعر ترحیم و اعلامیه

پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل,. تیشه‌ای بود که شد باعث ویرانی من. غم مرگ پدر کوچک غمی نیست. جگر می سوزدو درد کمی نیست. پدر زیبا گل باغ وجود است.




یاد یه شعر از پروین اعتصامی افتادم ...در سوگ پدر....

یاد یه شعر از پروین اعتصامی افتادم ...در سوگ پدر.... پروين اعتصامی پس از درگذشت پدر، اين ابيات را در سوك وي سروده : پدر،آن تيشه كه برخاك تو زد دست اجل تيشه اي




باز شعری در وصف پدر مرحومم

سایه ای بود و پناهی بود و نیست. شانه ام را تکیه گاهی بود و نیست. سخت دلتنگم ، کسی چون من مباد. سوگ ، حتی قسمت دشمن مباد. گفتنش تلخ است و دیدن تلخ تر.




شعر سهراب سپهری در مورد پدر

موج....... - شعر سهراب سپهری در مورد پدر - وَلا انقَطَعَ رَجَائِی مِن جَمِیلِ کرَمِک...




شعری در مورد پدر و مادر از مولانا

شعری در مورد پدر و مادر از مولانا. تاريخ: ۹۲/۰۵/۰۹. شعری در مورد پدر از مولانا : مادر اگر چه که همه رحمتست. رحمت حق بین تو ز قهر پدر. سرمه نو باید در چشم دل. ور نه چه داند ره




شعری زیبا در وصف پدر ملت ایران زمین

منم کوروش شاه شاهان - شعری زیبا در وصف پدر ملت ایران زمین - ای امیران آینده بدانید شهریان و شهسواران می میرند اما شادمانی مردمان هرگز .من برای صلح جهان کوشیدم.




پدر و پسر

مجموعه اشعار و رباعیات و مطالب علمی و زندگینامه شاعران. پدر و پسر. خاری به جهان اگر به پای پسرست. آن خار ، چو ناوکی به چشم پدرست. در رنج پسر ، پدر به جان آید لیک.




برچسب :