اردوی جهادی زردخشوئیه،پرکستان،چم علیشاه تابستان 1393معرفی اعضا قسمت هفتم

قسمت هفتم

آخرین از اردوی جهادی زردخشوئیه معرفی اجمالی اعضا

هر چند دلم می خواست خیلی حواشی ومطالی دیگر اردوی جهادی را بنویسم از جمله شوخی وها طنز ها... گریه ها وبغض ها..ایثار ها... حرف های زیباومعنی دار.... تغییر ها .. خود سازی ها ومراسم دعای ونماز شب بچه ها... حنا بندان ها وجلسات شادی وشور گیری بچه ها... آواز ها وبرنامه های شاد ... علاقه وعشق بچه ها به اردو... خدا حافظی ها وخوش آمدها... پیادوروی وشنا کردن بچه ها.... سلمانی صلواتی و.... نمی دونم خیلی چیز های دیگر ولی هم خودم نمی توانم و وقت ندارم ونه بچه های دیگه کمک می دهند پس بر آن شدم همین جا بر نامه های اردوی جهادی رابا معرفی کوتاه بچه ها به پایان ببرم تا به بر نامه های دیگر هم برسم.

شاید باور تان نشود نزدیک به ده –پانزده نفر از اعضای ارودی جهادی سالهای قبل شاگرد بنده بوده اند ودرس ادبیات –دفاعی –هنر –املا –انشا- پرورشی. با من داشته اند. عده ای هم من مدیرشان بوده ام یا معاون مدرسه ی شان .... واین را برای خود افتخار می دانم که این دسته از دانش آموزانم امروز از غیور مردان وجوانان جهادی شده اند...

اول اسم شاگردان خوب سال های قبلم که حالا همکار جهادی هستند

حاج آقا محمد پناهی طلبه – حاج آقا مهدی سلیمیان طلبه – حاج آقا احسانی مداح وطلبه-علی آقای شهریاری مدیر اجرایی گروه شهید باغبانی- علیرضا نکویی دبیر گروه – رضا ابدالی تدارکات – علی صالحی عضو گروه –سعید عبدی فیلم وعکس گروه- یدالله صالحی که همکار ودبیر هستندمستند ساز- فرشید عبدالهی بنّا-محسن شاهمحمدی تربیت بدنی گروه-مهدی موحدیان عضو گروه-علیرضا سلیمیان عضو گروه- سید سعید موسوی- محمد رضا رحیمی عضو گروه -و چند نفر دیگری که این بار همراه ما نبودند...

امّا برویم سراغ معرفی بر وبچه ها البته اعضای ثابت گروه که در تمام اردو حضور داشتند...

1- آقا مصطفی شهریاری جانباز ویادگار هشت سال دفاع مقدس از راویان دفاع مقدس وسر پرست گروه همه زحمت جمع اوری کمک های خیّرین وهماهنگی هابا مسئولین وشناسایی با ایشون است رفتار با ملایمت مهربانانه ایشان همه را مجذوب خود می کند.با هر قشری وگروهی سرکار دارد به نیکی از ایشون یاد می کنند.. همیشه لبخندی بر لب دارد از غوغا وسر زبان افتادن خوشش نمیاد.در همه ی کار ها سعی می کند نظر دوستان مورد وثوق را بداند در گروه دیوار نویسی روی دوش ایشون است واقعا خط خوش وزیبایی دارد... در زمان جنگ مسئول تبلیغات تیپ قمر بنی هاشم بوده است در پست های قبلی خیلی در مورد این بزرگوار نوشته ام هم زمان دهها گروه جهادی را هدایت می کند نمونه نوشته ایش در تصاویر دیده می شود....

2- علی اقا شهریاری ما بهش می گوییم پسر آقا راوی فرزند آقا مصطفی است خیلی با ادب وفعال منابه یادبر وبچه های جنگ وهم رزم هام میاندازه تو گروه مسئولیتش خیلی سنگین وخطیره بنّایی می کنه ،خطاطی میکنه، تدارکات است تعمیر کار و...خلاصه همه فن حریف تا حال بیست سالش نشده ولی بیشتر عمرش را تو اردوهای جهادی گذرانده است همیشه محاسنش یاد شهید احمد کاظمی را زنده می کنه خدا خیرش بدهدامیدوارم در آینده خوش بخت بشود وزندگی خوبی تشکیل دهد...

3- اوستا حجت رحیمی بنّا ومعمار گروه همیشه کارهاش ونظراتش تو بنایی با صرفه است وهم کارشناسی شده هم اصولی ... کارگر راه آهن است ولی همه ی اردوهای جهادی را حاضر می شوه کتفش بیشتر موقع ها میزنه بیرون آه ناله ای می کنه ولی خم به ابرو نمیاره ...خیلی به کار اهمیت میده سر به سر بچه ها میزاره با سنجاق و من هم بی نصیب نبودم از برکات سنجاقش تو مسافرت گروه به مشهد در سال گذشته... همه ی بچه ها دوستش دارند وهر چی میگه گوش میکنند...

4-حاج اکبر عشقی مسن ترین عضوجهادی گروه رزمنده دفاع مقدس وپدرشهیدآشپزگروه جهادی.... با تکیه کلام: حلّه... زندباد ... نوکرتم واقعا روحیه این پیر عشقی دیدنی وستودنی است شرح حالش را قبلا گفته ام غذاهای خوشمزه اش اصلا قابل توصیف نیست وقتی در بین افراد گروه قرار می گیره خستگی معنی نداره با همه شوخی می کنه تو کار بنایی نفر اوله بچه ها مگند تو راه رفتن ودویدن کسی نمی تونه به پاش برسه کارش تو روستای نوگوران کشاورزی وباغ داری است برای همین نمی تونه همیشه با گروه باشه ... از همین اردوها وتوسل به ائمه ی بقیع سال گذشته مکه هم رفته بود.خداوند اجر شهدا بهش عطا کنه ...

اوستا حجت -پیر عشقی

آدرس اینترنتی تصویر-//www.bargozideha.com/static/portal/14/141938-580103.jpg

5- اوستا اکبر رحیمی برادر اوستا حجت بنا وکچ کش ماهری است خیلی ساکته معمولا کم حرف می زنه یه غمی پشت چهره شه با صدای زیبایی دشتی می خونه خیلی به شعر های بابا طاهر علاقه داره وقتی کار می کنه فقط فکرش تو کارش شوخی می کنه ولی فقط با بر وبچه های مسن تر گروه همیشه ازش فیلم عکس میگیرم خیلی احترام می زاره وهمیشه با اخلاقش شرمنده می کنه....

5- آقا علیرضای نکویی دبیر گروه خیلی محجوب وکم حرفه خوش تیپ با قدی بلند چشمانی روشن تو جمع اصلا حرف نمی زنه ولی بچه ها می گویند تو جمع های دو سه نفری خیلی شوخ واهل حرفه امسال به همت ایشون گروه خیلی منظم بود اون وقت هم که دانش اموزم بود خیلی ساکت ودوست داشتنی بود شب هایی که سالن میریم بازی فوتبالش خیلی قشنگ وبدون حاشیه است اوستا اکبر ایشون را به عنوان کچ ساز خودش تو گروه خیلی قبول داره.... خب این هم از هنر های علیرضای دوست داشتنی است.

6- حسین آقای هرندی جوانی خوش سیما، مداحی با نوایی سوزناک ودلنشین، خطاطی هنر مند، جوانی با لهجه ی زیبای اصفهانی، در یک کانون تبلیغی قرآنی زیر نظر سازمان تبلیغات اصفهان مشغول است توانایی های زیبایی دارد هر نوحه ومطلب مداحی بخواهی روی گوشیش داره مهربان ودوست داشتنی با اینکه اهل زرین شهر نیست ولی هر ارودی جهادی داشته باشیم نفر اول است وکمک آقا مصطفی کار دیوار نویسی را انجام می دهد ودر برنامه های زیارت عاشورا ، دعای کمیل ، دعای توسل ،بادواره مداحی می کنه خوشحالم که همچین دوستی در گروه داریم انشالله موفق باشه همیشه نوایش وخطش برای اسلام روا وجاری باشه ...

7- آقا فرشید عبدالهی بنا وکاشی کار وشاکرد ارشد اوستا اکبر ... خیلی به کار بنایی علاقه داره شوخ طبع اهل گفت گو بیشتر موقع ها با کلمه ی "سید یکی اومد پی ید"سر شوخی را با من باز میکنه سر کلاس هم شاکر زرنگ وبا هوشی بود عضو شورای مدرسه میشد از خاطراتش همیشه برای بچه ها تعریف می کنه طرح وبرنامه اش واقعا ستودنی است آقا مصطفی رو سبیلش حساسه وتو آرایشگاه صلواتی زحمت سبیلش را می کشه.... تو همه ی اردوها بلا استثنا حضور داره

8- آقا اسماعیل رحیمی با ریش منحصر به فردش تیپش را مثل روحانی های با سابقه می کنه تو کاروان نمادین کربلا همیشه نقشی را بر عهده دارد تو کار خیلی ساکته ولی امان از موقعی که میاد تو مقر سر به سر همه می زاره شوخیهاش با آقا مصطفی همه را می خندونه به من و آقا مصطفی میگه: شما که کار بلد نیستید فقط بگردید وعکس بگیرید... صدای زیبایی داره همیشه تعزیه می خونه واکثر تعزیه ها را حفظه حر خوانی وموافق خوانی ایشون محشره... امسال تعزیه برامون نخوند ولی سال قبل با علیرضا سبحانی قشنگ خوندند.. هم کچ کاری بلده هم نما کاری هم کاشی کاری ... خیلی باهام شوخی می کنه وقتی فیگور می گیره واقعا با حال میشه حتما باید باهاش حشر نشر داشته باشید تا بیشتر بشناسیدش ... خداوند خیرش بده ...

9- حسین علی نقی نمی دونم در موردش چی بگم که تونسته باشم معرفیش کرده باشم ...کسی که به قول خودش سر براهیش را از اردو جهادی داره... آواز می خونه در حد تیم ملی...سرود ، ترانه ، تعزیه، نوحه؛ مداحی، تقلید صدا ، حرکات ژیمناستیک، کارهای متهورانه,حرکات عادیشه... تو بنایی هم سر رشته داره وشغلش جوشکاری است هر وقت با گروه باشه هیشکی خسته نمیشه . خیلی دوست داشنیه دوست داره یه بار بیاید سر کلاس من واز نزدیک کلاس منا بریزه بهم از خاطراتش که تعریف می کنه از اون دانش آموزای خیلی بد جنس وشیطون بوده که معلما از دستش ذله بوده اند من که خیلی بهش علاقه دارم دوست دارم برایم مداحی کنه...

10- علیرضا سبحانی برقکار؛ مداح، قاری قرآن، دانشجوی رشته حقوق، تعزیه خوان مبرز وجزء گروه های شبیه خوانی شهرستان... تواناییهای ایشون در گروه ایشون را تبدیل کرده به یکی از ارکان گروه ونبودش همیشه مسئله ساز است دستی هم بر طنز وپانتومیم داره کاش میشد مقداری از این طنز وپانتومیمی را می تونستم نمایش بدهم تا ببینید! تویاواره های شهدا وبرنامه های مداحی ودعاها همیشه مداحی ایشون صفایی میده به گروه ...

11- آقا رضا ابدالی تدارکات گروه: پسر با حجب حیا ولی تا بخواهید تو خلوت بزله گو وشوخ طبع خیلی کاریه امسال تدارکات گروه را خیلی زیبا وجالب اجرا کرد طوری که نظم ونظافت مقر همیشه دیدنی بود هیچ وقت بیکار ندیدمش... بختیاریه وبچه ها از جمله خودم سر به سرش می گذاریم ولی اصلا ندیدم ناراحت بشه اون وقت هم که شاگردم بود هم دوستش داشتم خیلی اخلاقش خوبه تو کار بنایی هم تواناست همه بچه ها را با احترام صدا می زنه ولی با این همه؛ شوخیهاش دور از چشم نمی مونه...

12- آقا محسن شاه محمدی همیشه من اشتباه بهش میگم میثم آخه میثم داداشه وسالها پیش شاگردم بوده ... اهل ورزش صبح که میشد توپ وسایل ورزش را بر میداشت میرفت سراغ کار ورزش برای بر وبچه های روستا .. هر وقت هم بیکار بشه یا برنامه نداشته باشه یک کارگر تمام قد... طوری که هیچ وقت دست ازکاروتلاش برنمیداره خیلی ساکته ولی عاشق فوتبال رایانه ای است بیشتر موقع هاکارعکس وفیلم را هم انجام میده تو تبلیغات وبرگزاری مراسم خیلی پاکاره...خدواند حفظش کنه..

13- حاج آقا محمد پناهی روحانی ومسئول فرهنگی گروه پیش نماز واهل نوحه و مداحی صورت جذاب ودوست داشتنیش ونگاهش آدم را یاد خدا می اندازه تو جذب بچه ها توانایی عجیبی داره از نظر قوای جسمانی هیچ کم نداره کار های فرهنگی را به خوبی انجام میده همیشه تو اردوها از اول تا اخر می ایسته وکار می کنه... امسال تازه نامزد کرده وبا خانمش تو گروه جهادی اومده بود.. بچه های گروه خیلی باهش شوخی می کنند وایشون هم با اخلاقی اسلامی پاسخ میده واین کارش بر محبتش می افزاید. انشالله در زندگی خوش بخت بشه در آینده از علما بشه...

//www.bargozideha.com/static/portal/59/594393-277966.jpg

14- حاج آقا مهدی سلیمیان از روحانی های متعهد وخوب شهرستان امام جماعت مسجد قائم زرین شهر امسال برای اولین بار با گروه ما همراه شد اهل کار وتلاش وقتی لباس روحانیت می پوشه ابهت خودش را داره و وقتی لباس را در میاره میشه کارگر تمام قد برای همکاری در عرصه سازندگی امسال با خانمش که از متخصصان پزشکی بود وپسر کوچکش امیر محمد اومده بودند وفعالیت می کردند ایشو ن اون موقعی که مدیرمدرسه بودم شاگردم بودند جالب اینکه خانم ایشون و خانم آقا محمد هم شاگرد خانمم بوده اند....

15- حاج آقا محمد رضا سلیمیان روحانی با شور وحرارت. طلبه ی قم وپاکار برای اردوی جهادی... عضو وپایه گذار گروه جهادی محمد رسول الله طلاب زرین شهر وقتی میومد تو عرصه ی سازندگی گونی شن را می انداخت رو دوشش وبا تمام قوا مشغول میشد. نماز صبح پیش نماز بود وهمه را بیدار می کرد برای انجام کار های فرهنگی ومراسم خیلی مصراست سامانه پیامکی گروه حاصل هزینه وتلاش ایشون هست ونمی دونم چطور از این همه همتش تشکر کنم خداوند توفیقش دهد همه ی برنامه ریزی جلسات شبانه حاصل همت ایشون وخانواده اش می باشد...

16- آقا داوود صیادی: جانباز دفاع مقدس وهمکار فرهنگی با صداقت واهل کار هر جا وهر موقع بهش احتیاج باشه با ماشین آماده است دم دست آقا مصطفی ترکش های داخل بدنش اذیتش می کنه ولی با این همه تو کار های جهادی پیش قدمه اهل شوخی وخنده تو این اردو چند روز با ما بود وچند روزی مجبورشدبااروی جهادی پیام نورزرین شهردرروستای چم نورباشه سادگی وصفا وصمیمیتش باعث شده بهش بگیم صیّاد دلها سال قبل پسرش ودامادش هم حضور داشتند به علت سریدار بودن مدرسه باید چند روزی را در مدرسه باشه واین حضورش را با مشکل روبرو میکنه...

17- آقا ایوب براتی لوله کش ومتخصص تاسیسات ... توانا وخوش سیما کشته مرده ی نوحه اون هم از نوع شور امسال برای اولین بار باهاش آشنا شدم واین هم از افتخارات بنده است با اینکه کار آزاد داره ولی برای اردوی جهادی لحظه شماری می کنه واز خیّرین گروه که با کمک هاش بازویی است برای بچه ها... بچه ها از شوخی هاش می گویند ولی بنده زیاد باهاش آشنا نبودم انشالله در برنامه های بعدی ...

18- آقا سعید عبدی امسال مسئول مستند سازی گروه بود دوربین عکاسی وفیلم برداری مثل جونش بود خیلی به کارش اهمیت می داد شاگرد دوران دبیرستانم بود اون وقت هم دانش آموز تلاشگری بود تو این قسمت کمکش می دادم ولی خودش هم تو این کار خبره است یادمه سال اول دبیرستان گفتم هر کی شعر "رستم وسهراب" را حفظ کرد بهش بیست می دهم و ایشون حفظ کرد تو اردو از این خاطره خیلی تعریف می کرد پسری دوست داشتنیه خیلی به انجام مسئولیتش اهمیت می ده وهر فرمانی بهش بدیم انجام میده این هم از خصوصیت اخلاص وایثار بر وبچه های جهادیه... خیلی انتظار داشتم تو ثبت خاطرات هم کمک کنه ولی خبریش نشد...

19- آقا یدالله صالحی از مغز های گروه های جهادی وبسیجی های مخلص کارهاش ورفتارش منا یاد بر وبچه های جبهه وجنگ می اندازه تو مسجد صاحب الزمان عج عضو پایگاهه وبیشتر عید ها میره تو راهیان نور خادم میشه ایشون چند سالیه همکار بنده هستند تو آموزش وپرورش امسال با وانتی که داشت روزهادرخدمت گروه بودتوقسمت فرهنگی ودیوارنویسی فعالیت میکرد وکلیپ گروه کارایشون تو یک ساعت بود...برنامه ی یادواره حاصل تلاششون بود اجازه نمی داد ازش عکس بگیریم نمی دونم چرا...! ولی اخلاصش باعث میشد بهش حسودی میکنم ...خدواند خیرش دهدبرای همین خانواده که کار جهادی می کردیم کلی کار خیر کردو کمک جمع اوری نمود...

20- آقامهدی صالحی ازدانش آموزان سال های قبل فعال درکار تصویر برادری وکارهای فرهنگی اصلادوست نداشت عرصه را ترک کنه یک روز رفت وسریع برگشت می گفت: سید نتونستم خونه دوام بیارم دوباره برگشتم تو گروه عشقم اینجاست وفعالیت تو گروه ... خوش به حالش که عشقش تو این سن خدمت به هم نوع می دونه دانشجوست وداره درس می خونه سال های قبل شاگردم بود خیلی ساکته وبا ادب ودوست داشتنی ندیدم کسی از دستش ناراحت بشه ... انشالله در درس هم موفق بشه ...

21- آقامهدی خلیلی اهل کارهای گروهی علاقمندبه ورزش دارای روحیه واعتمادبه نفس بالا همیشه میخواد بهترین باشه وقتی لباس بسیجی می پوشه خوش تیپ میشه ودوست داشتنی قد بلندش آدم یاد بر وبچه های زمان جنگ می اندازه اگه اون وقت ها بود سریع بیسیم چی میشد...!

22- آقا امیدرحیمی کوچک ترین عضوگروه پسراکبرآقاخداییش اهل کاربودکار کچ ریختن تو استانبولی را استاده همیشه دوست داره کاری انجام بده بعضی وقت هاهم سر به سر من می گذاشت ومی گفت: سید وجمله ی معروف... بیشتر راز های کودکانه اش را بهم می گفت . به باباش می گفت : بابا این فرشید کار بلد نیست ولش کن بره من برات گچ می سازم واین سوژه شده بود برای بچه ها...

//www.bargozideha.com/static/portal/37/378360-650193.jpg

24-حاج علی یوسفی پدر شهید ونقاش که شرح حالش در قسمت های قبل بیان گردید..

25-حاج مهدی یوسفی پسر بزرگ حاج علی وبرادر شهید یوسفی از همکاران فرهنگی که در قسمت قبل شرح آن رفت ...

26-چند تا از بر وبچه ها گروه جهادی یکی دو روز با ما بودند وشناخت کافی از شون نداشتم ومن فقط به معرفی اسمی از اونها اکتفا می کنم آقا ابوالفضل علی نقی –مهدی موحدیان –عرفان ضیایی- حسین جعفری ...

23- گروه خواهران که ابن دوره ما را همراهی می کردند خانم ها رحیمی که خواهرند وکار تبلغی دارندخواهررمضانی وخواهر مهدیان کار طراحی ونقاشی خواهر شهریاری مربی سرود خانم کاظمی خواهر زاده ام مداح ومبلغ...کمک این دست جمع بازویی اند برای اردوهای جهادی خداوندبه همه ی شان خیر دهد...

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی خداحافظ حق یار تان

سیدجواد موسوی بداغ ابادی

اردوی جهادی زردخشوئیه،پرکستان،چم علیشاه تابستان 1393معرفی اعضا قسمت هفتم

مطالب مشابه :

قابل توجه ورودیهای دانشگاه پیام نور کلیه مقاطع

اخبار دانشگاه پیام نور زرین دشت

خبرهای مراکز و واحدها - 11 آذرماه

اسامی موسسات آموزش عالی آزاد مجاز برگزاری دوره های آمادگی فراگیر پیام نور اعلام شد

خبرهای مراکز و واحدها - 28 آذرماه

اردوی جهادی زردخشوئیه،پرکستان،چم علیشاه تابستان 1393معرفی اعضا قسمت هفتم

اردوی جهادی زردخشوئیه،پرکستان،چم علیشاه تابستان 1393معرفی اعضا قسمت هفتم