زندگي نامه - مقتل - روضه امام هادي (ع)

  امام هادي (ع) - تاريخ شناسي - بررسي تاريخي شهر سامرا

«سامراء» شهری در غربت...

امام هادی(علیه‌السلام) حدود 20 سال و 9 ماه در سامراء اقامت نمودند و در همان جا به شهادت رسیدند. این شهر در سینه خود حرف‌های نگفته بسیاری دارد که اگر روزی دهان باز کند اسرار شیعه و غم‌های شیعه را بازگو خواهد کرد.

موقعیت جغرافیایی شهر سامراء

این شهر به سبب وجود مرقد مطهر دو پیشوای شیعه؛ امام هادی و امام عسکری (علیهما‌السلام) مورد توجه جهان تشیع است. در کرانه شرقی رود دجله در میان راه بغداد - تکریت شهر سامراء قرار دارد و در حال حاضر مرکز استان صلاح الدین عراق است که از شرق به استان کرکوک، از شمال به نینوا و از غرب به استان الابنار و از جنوب به بغداد محدود می‌شود.

تاریخچه شهر

این شهر همانند سایر شهرهای عراق قدمت دیرینه‌ای دارد. برخی بنای آن را عصر قبل از اسلام و دوران اشکانیان و ساسانیان می‌دانند و یاقوت حموی سامراء را ساخته «سام بن نوح» می‌داند. بر اساس متون تاریخی این شهر در عصر ساسانی زیر سلطه ایران بود و مردم آن به پرداخت مالیات به پادشاهان ایرانی ناچار بودند. با تسلط رومیان بر این منطقه مردم آن به مسیحیت گرویدند و به دنبال جنگ‌های ایران و روم این شهر دچار آسیب کلی شد. در سال 14ق توسط سعد بن ابی وقاص سامراء به تصرف مسلمین درآمد. امّا تا قرن سوم هجری و زمان معتصم عباسی توجهی به سامراء نشد.

در 221هـ . معتصم عباسی این شهر را آباد نمود و نظامیان ترک خود را آنجا سکنی داد و از آن زمان پایتخت خلافت عباسی به سامراء انتقال پیدا کرد. پس از معتصم، واثق و متوکل فرزندان او نیز در آبادانی سامراء کوشیدند تا آن که معتضد شانزدهمین خلیفه عباسی پایتخت را از سامراء به بغداد انتقال داد.

در مفاتیح الجنان سامراء را با عنوان «سرّ من رأی» معرفی شده است و منظور جایی است که هر کس با دیدن آن خشنود می گردد و این نام از جهت آب و هوای خوب سامراء در گذشته و نیز آبادانی آن در عصر خلافت معتصم و متوکل عباسی بدان داده شده بود.

وجه تسمیه سامراء

برخی سامراء را به واژه فارسی «سام راه» بر می‌گردانند که منظور آن است که سام پسر نوح(علیه‌السلام) آن را ساخت یا از آنجا گذشت و یا «سام را» شهری که برای سام ساخته شد. برخی گفته‌اند شاید «شام راه» بوده یعنی راهِ شام. زیرا در گذشته اگر کسی قصد سفر به شام را داشت باید از عراق و از این شهر عبور می کرد. برخی سامراء را سامره خوانده‌اند و آن را اسمی آرامی به معنای جایی که برای آن مالیات و جزیه می‌گیرند، دانسته‌اند.

از دیگر اسامی این شهر عسکر است که نام محله‌ای خاص در سامراء و محل حضور نظامیان و لشکریان در آن بوده است و وجه تسمیه امام هادی(علیه‌السلام) و امام حسن عسکری(علیه‌السلام) نیز به عسکری، همین سکونت در این منطقه است.

 امام هادی(علیه‌السلام) و شهر سامراء

امام هادی(علیه‌السلام) در دوم رجب 214ق در قریه ابواء نزدیک مدینه متولد شدند و در عصر متوکل به اجبار او در سال 243ق از مدینه به سامراء رهسپار گردیدند. متوکل از ترس حکومت خود و دور کردن امام از پیروان و طرفدارانشان در مدینه ایشان را در منطقه نظامی عسکر این شهر تحت نظارت گرفت. امام(علیه‌السلام) در مسیر راه خود به سوی سامراء ابتدا وارد بغداد شدند و مورد استقبال فراوانی قرار گرفتند و سپس به سامراء رفتند و پس از 20 سال و 9 ماه اقامت در سامراء سرانجام در روز چهارشنبه 26 جمادی الاخر 254ق در منزل خود کوی معروف به «شارع ابواحمد» به شهادت رسیدند و در همان منزلشان به خاک سپرده شدند که هم اکنون صحن مقدس و آستان مبارک ایشان است. این خانه در حلقه پادگان نظامی قرار داشت و زائران و دوستان آن حضرت از پنجره‌ای که به سمت خیابان باز شده بود ایشان را زیارت می‌کردند و در مسجد مقابل که اکنون رواق پشت سر مطهر است نماز زیارت می‌خواندند. تا سال 328 ق و پایان عصر غیبت صغری تولیت این مکان بدست شیعیان بود.

سرداب زیرزمینی است که امام هادی (علیه‌السلام)و فرزند بزرگوارشان امام عسکری (علیه‌السلام)و حضرت صاحب الزمان (عج) چند صباحی را در آن زیسته و به عبادت مشغول بودند.

سایر قبور مطهر در سامراء

علاوه بر مرقد مطهر امام هادی(علیه‌السلام) و فرزند بزرگوارشان امام حسن عسکری (علیه‌السلام) که در سامراء قرار دارد، مزار نرجس خاتون مادر بزرگوار امام عصر(عج) نیز در کنار قبر دو امام بزرگوار و داخل ضریح آنها قرار گرفته است. همچنین مزار حکیمه خاتون دختر بزرگوار امام جواد(علیه‌السلام) و عمه امام حسن عسکری(علیه‌السلام) نیز در سمت پایین پای امام عسکری و امام هادی(علیه‌السلام) قرار دارد.

مادر امام حسن عسکری(علیه‌السلام) به نام حدیث معروف به جده نیز در آستان عسکریین به خاک سپرده شده است. سمانه مادر امام هادی(علیه‌السلام) و حسین بن علی و ابوعبدالله جعفربن علی از فرزندان امام هادی(علیه‌السلام) نیز در همین مکان مدفون می‌باشند که مزار همگی این بزرگواران در ضریح مطهر امامین عسکریین قرار دارد.

در داخل صحن دو امام ضلع شمال غربی و پانزده متری بقعه و حرم مطهر مقامی است که امروزه به سرداب غیبت معروف است. سرداب زیرزمینی است که امام هادی(علیه‌السلام) و فرزند بزرگوارشان امام عسکری(علیه‌السلام) و حضرت صاحب الزمان(عج) چند صباحی را در آن زیسته و به عبادت مشغول بودند و از این روی محل متبرکی است که سه تن از امامان شیعه در آن می‌زیسته‌اند.

بیشتر ساکنان این شهر امروزه اهل تسنن هستند و از این روی غربت امامان شیعه در آن چند برابر شده است و به علت وضعیت کشور عراق عموم زائران عتبات عالیات از زیارت آن محروم می‌مانند. باشد که روزی با ظهور حضرت مهدی(عج) و گسترش حکومت حق در جهان این قبور مطهر بدست شیعیان و محبین واقعی حضرتش آباد گردد.

إن شاء الله

رادفر- کارشناس ارشد فلسفه اسلامی

گروه دین و اندیشه تبیان

فهرست منابع و مآخذ

1.       عتبات عالیات عراق- اصغر قائدان- بخش سامراء

2.       مفاتیح الجنان- شیخ عباس قمی

3.      سیمای سامراء- ؟سردرودی

4.      معجم البلدان- یاقوت حموی

5.      تاریخچه شهر سامراء و زندگانی عسکریین (ع)- مصلح الدین مهدوی

6.      جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی- لسترنج- ترجمه محمود عرفان

7.      الرحله- ابن بطوطه

8.      تاریخ یعقوبی- ترجمه عبدالمحمد آیتی


امام هادي (ع) - مصائب - برهم زدن مجلس شراب

امام هادی(ع) بر هم زننده بزم شراب

هنگامى كه بدخواهان در نزد متوكل، از امام هادى‏علیه السلام سعایت و بدگویى كرده و گفتند: در منزل او سلاح و نوشته‏ها و اشیاى دیگرى است كه از طرف شیعیان به وى رسیده و او قصد قیام بر ضد دولت تو را دارد، متوكل گروهى را به منزل آن حضرت فرستاد، آنان شبانه به خانه امام‏ علیه السلام هجوم بردند، ولى چیزى به دست نیاوردند، آنها دیدند كه حضرت تنها در اطاقى دربسته نشسته و در حالى كه جامه پشمین بر تن دارد و بر زمین خاكى روى شن و ماسه نشسته، به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است. امام را با همان حال دستگیر كرده و نزد متوكل بردند و به او گزارش دادند كه در خانه‏اش چیزى نیافتیم و او را رو به قبله دیدیم كه قرآن مى‏خواند. متوكل چون امام را دید، از عظمت و هیبت امام بى‏اختیار ایشان را احترام نموده و در كنار خود نشانید و با كمال گستاخى جام شرابى را كه در دست داشت‏به امام علیه السلام تعارف نمود. امام سوگند یاد كرده و فرمود: «گوشت و خون من با چنین چیزى آمیخته نشده است، مرا معاف دار!» متوكل حضرت را معاف نمود و گفت: شعرى بخوان! حضرت فرمود: «من شعر كم مى‏خوانم‏». متوكل گفت: «باید بخوانى!» امام هادى علیه السلام آن گاه كه اصرار وى را دید اشعارى را قرائت نمود كه تمام اهل مجلس متاثر شده و به گریه افتادند و بزم شراب و عیش به سوگ و عزا تبدیل شده و آنان جامهاى شراب را بر زمین كوبیدند. اشعار امام چنین بود:

بَاتُوا عَلَى قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ            غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ‏

[گردنكشان] بر قله كوهساران شب را به روز آوردند در حالى كه مردان نیرومند از آنان پاسدارى مى‏كردند، ولى قله‏ها نتوانستند آنان را از خطر مرگ برهانند.

وَ اسْتَنْزَلُوا بَعْدَ عِزٍّ مِنْ مَعَاقِلِهِمْ            وَ اسْكِنُوا حُفَراً یَا بِئْسَمَا نَزَلُوا

آنان پس از مدتها عزت از جایگاه‏هاى امن به زیر كشیده شدند و در گودال‏ها جایشان دادند. چه منزل و آرامگاه ناپسندى!

نَادَاهُمْ صَارِخٌ مِنْ بَعْدِ دَفْنِهِمْ            أَیْنَ الْأَسَاوِرُ وَ التِّیجَانُ وَ الْحُلَلُ‏

پس از آن كه به خاك سپرده شدند، فریادگرى فریاد برآورد: كجاست آن دست‏بندها، تاجها و لباسهاى فاخر؟

أَیْنَ الْوُجُوهُ الَّتِی كَانَتْ مُنْعِمَةً            مِنْ دُونِهَا تُضْرَبُ الْأَسْتَارُ وَ الْكِلَلُ‏

كجاست آن چهره‏هاى در ناز كه به احترامشان پرده‏ها مى‏آویختند؟

فَأَفْصَحَ الْقَبْرُ عَنْهُمْ حِینَ سَاءَلَهُمْ            تِلْكَ الْوُجُوهُ عَلَیْهَا الدُّودُ تَقْتَتِلُ‏

گور به جاى آنان پاسخ داد: اكنون كرمها بر سر خوردن آن چهره‏ها با هم مى‏ستیزند!

قَدْ طَالَ مَا أَكَلُوا دَهْراً وَ قَدْ شَرِبُوا            وَ أَصْبَحُوا الْیَوْمَ بَعْدَ الْأَكْلِ قَدْ أُكِلُوا

آنان مدت درازى در دنیا خوردند و آشامیدند ولى بعد از خوردن طولانى، خود خورده شدند!

پس از خواندن این اشعار متوکل و هر که در مجلس بود گریتند تا انجا که اشک محاسن متوکل را تر کرد. سپس چهار هزار دینار به امام هادی(ع) داد و ایشان را با احترام روانه منزل کرد.

کراجکب در کنز الفوائد نقل کرده که متوکل (پس از شنیدن این اشعار) جام شرابش را بر زمین کوفت و در آن روز عیششان منقّض گردید.

متن عربی روایت:

أَقُولُ قَالَ الْمَسْعُودِیُّ فِی مُرُوجِ الذَّهَبِ، سُعِیَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَوَادِ ع أَنَّ فِی مَنْزِلِهِ كُتُباً وَ سِلَاحاً مِنْ شِیعَتِهِ مِنْ أَهْلِ قُمَّ وَ أَنَّهُ عَازِمٌ عَلَى الْوُثُوبِ بِالدَّوْلَةِ فَبَعَثَ إِلَیْهِ جَمَاعَةً مِنَ الْأَتْرَاكِ فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا فَلَمْ یَجِدُوا فِیهَا شَیْئاً وَ وَجَدُوهُ فِی بَیْتٍ مُغْلَقٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِ مِدْرَعَةٌ مِنْ صُوفٍ وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَى الرَّمْلِ وَ الْحَصَى وَ هُوَ مُتَوَجِّهٌ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى یَتْلُو آیَاتٍ مِنَ الْقُرْآنِ فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْكَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ وَ قَالُوا لَهُ لَمْ نَجِدْ فِی بَیْتِهِ شَیْئاً وَ وَجَدْنَاهُ یَقْرَأُ الْقُرْآنَ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ كَانَ الْمُتَوَكِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشُّرْبِ فَدَخَلَ عَلَیْهِ وَ الْكَأْسُ فِی یَدِ الْمُتَوَكِّلِ فَلَمَّا رَآهُ هَابَهُ وَ عَظَّمَهُ وَ أَجْلَسَهُ إِلَى جَانِبِهِ وَ نَاوَلَهُ الْكَأْسَ الَّتِی كَانَتْ فِی یَدِهِ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا یُخَامِرُ لَحْمِی وَ دَمِی قَطُّ فَأَعْفِنِی فَأَعْفَاهُ فَقَالَ أَنْشِدْنِی شِعْراً فَقَالَ ع إِنِّی قَلِیلُ الرِّوَایَةِ لِلشِّعْرِ فَقَالَ لَا بُدَّ فَأَنْشَدَهُ ع وَ هُوَ جَالِسٌ عِنْدَهُ...

قَالَ فَبَكَى الْمُتَوَكِّلُ حَتَّى بَلَّتْ لِحْیَتَهُ دُمُوعُ عَیْنَیْهِ وَ بَكَى الْحَاضِرُونَ وَ دَفَعَ إِلَى عَلِیٍّ ع أَرْبَعَةَ آلَافِ دِینَارٍ ثُمَّ رَدَّهُ إِلَى مَنْزِلِهِ مُكَرَّماً.

 أَقُولُ رَوَى الْكَرَاجُكِیُّ فِی كَنْزِ الْفَوَائِدِ، وَ قَالَ فَضَرَبَ الْمُتَوَكِّلُ بِالْكَأْسِ‏الْأَرْضَ وَ تَنَغَّصَ عَیْشُهُ فِی ذَلِكَ الْیَوْمِ.(1)

اما دلها بسوزد...

راوى گوید: بعد از آن ، سر نازنین امام حسین علیه السّلام رابا زنان و كودكان آن امام مبین ، به مجلس یزید بى دین بردند به هیئتى كه همه ایشانرا به یك ریسمان بسته بودند... در این بین یزید لعین چوب خیزران طلبید مكرر با آن چوب به دندان مبارك فرزند رسولالله صلى الله علیه و آله مى زد.

متن عربی:

قَالَ الرّاوى : ثُمَّ اءُدْخِلَ ثَقَلُ الْحُسَیْنِ ع وَ نِساؤُهُ وَ مَنْتَخَلَّفَ مِنْ اءَهْلِهِ عَلى یَزیدَ، وَ هُمْ مُقَرَّنُونَ فى الْحِبالِ... قالَ: ثُمَّ دَعا یَزیدُ بِقَضیبِ خَیْزُرانَ، فَجَعَلَ یَنْكُتْ بِهِ ثَنَایَاالْحُسَیْنِ ع(2) .

منبع:

1.      مروج الذهب مسعودی-کنز الفوائد-بحارالأنوار ج : 50 ص : 213

2.       لهوف ابن طاووس- المسلك الثالث فى الاُمُورِ الْمُتَاءَخَّرَةِ عَنْ قَتْلِهِ ع وَ هِىَ تَمامُ مااءَشَرْنا اِلَیْهِ


امام هادي (ع) - مقتل - گريبان چاك نمودن امام عسكري(ع)

امام حسن عسکری(ع) در تشییع پیکر پاک پدرشان گریبان چاک نمودند

امام حسن عسگری علیه السلام در مراسم تشییع پیکر مطهر پدرش، امام هادی علیه السلام، گریبان چاک کرد. کسی به نام ابو عون برای او نامه نوشت که: «چه کسی از اولیای خدا را دیده‌ یا شنیده‌ای که در عزای کسی گریبان چاک کرده باشد؟»

امام حسن عسگری علیه السلام در پاسخش نوشت: «ای نادان! تو چه می‌فهمی؟ بدان که موسی علیه‌السلام در عزای برادرش هارون گریبان چاک کرد.

متن عربی روایت:

 [رجال الكشی‏] أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ كُلْثُومٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ وَ غَیْرِهِ قَالَ خَرَجَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع فِی جَنَازَةِ أَبِی الْحَسَنِ ع وَ قَمِیصُهُ مَشْقُوقٌ فَكَتَبَ إِلَیْهِ أَبُو عَوْنٍ الْأَبْرَشُ قَرَابَةُ نَجَاحِ بْنِ سَلَمَةَ مَنْ رَأَیْتَ أَوْ بَلَغَكَ مِنَ الْأَئِمَّةِ شَقَّ ثَوْبَهُ فِی مِثْلِ هَذَا فَكَتَبَ إِلَیْهِ أَبُو مُحَمَّدٍ ع یَا أَحْمَقُ وَ مَا یُدْرِیكَ مَا هَذَا قَدْ شَقَّ مُوسَى عَلَى هَارُونَ.(1)

اما دلها بسوزد...

زینب(س) در مجلس یزید با دیدن سر نورانی برادر گریبان چاک زد

 و اما زینب (س) چون سر مبارك برادر خود را بدید از شدت ناراحتى گریبان را چاك زد .سپس به آواز غمناك فریاد یا حُسَیْناهُ، یا حَبیبَرَسُولِ اللّهِ، یَابْنَ مَكَّةَ وَ مِنى ، یَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْراءِسَیِّدَةِ النِّساءِ، یَابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفى  برآورد به گونه ای كهناله اش دلها را خراشید.

راوى گوید: به خدا سوگند كه همه آن كسانى كه در مجلسیزید حضور داشتند از ناله جانسوز او به گریه و افغان افتادند و در آن حال خود آنپلید لب از گفتار فرو بست و ساكت بود.

متن عربی:

وَ اءَمّا زَیْنَبُ، فَانَّها لَمّا رَاءَتْهُ اءَهْوَتْ الى جَیْبِها فَشَقَّتْهُ،ثُمَّ نادَتْ بِصَوْتٍ حَزینٍ یَفْزَعُ الْقُلُوبَ: یا حُسَیْناهُ، یا حَبیبَرَسُولِ اللّهِ، یَابْنَ مَكَّةَ وَ مِنى ، یَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْراءِسَیِّدَةِ النِّساءِ، یَابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفى .
قَالَ الرّاوى : فَاءَبْكَتْوَاللّهِ كُلُّ مَنْ كانَ حاضِرا فى الْمَجْلِسِ، وَ یَزیدُ ساكِتُ.(2

منبع:

1.  رجالكشى 2/842.

بحارالأنوار ج : 50 ص : 191

2.لهوف ابن طاووس- المسلك الثالث فى الاُمُورِ الْمُتَاءَخَّرَةِ عَنْ قَتْلِهِ ع وَ هِىَ تَمامُ مااءَشَرْنا اِلَیْهِ


امام هادي (ع) - مقتل - پسر بر بالين پدر

در وقت شهادت فقط امام حسن عسکری(ع) بر بالین پدر حاضر بود

بنابر قول شیخ صدوق و بعضى دیگر، معتمد عباسى برادر معتز آن حضرت را مـسـمـوم كـرد(1)

و در وقت شهادت آن امام غریب غیر از امام حسن عسكرى علیه السـلام كـسـى نـزدبـالیـن آن جـنـاب نـبـود و چـون حضرت از دنیا رحلت فرمود جمیع امرا و اشـراف حـاضـرشـدنـد.

و امام حسن علیه السلام در جنازه پدر شهید خود گریبان چاك زد و خـود مـتـوجـهغـسـل و كـفـن و دفـن والد بـزرگـوار خـود شـد و آن جـنـاب را در حـجـره اى كه محلعبادت آن حضرت بود دفن كرد(2)

منابع:

1.      مناقبابنشهر آشوب 4/433.

2.       منتهی الامال-زندگانی امام هادی(ع)

 

منبع : حسينيه روضه


مطالب مشابه :


نحوه تنظیم و نوشتن استشهادیه محلی

16 مارس 2008 ... بدين وسيله استشهاد و استعلام مي گردد از كليه مطلعين و معتمدين اهالي محل ... ولی استشهادیه محلی را بایستی به سازمانی که از شما خواسته تا آنرا تهیه




فرم خام استشهاد محلی

شركت تعاوني مسكن مهرشماره 80 دزفول - فرم خام استشهاد محلی - تهیه زمین باکاربری مسکونی واحداث ساختمان شماره ثبت :3363 تاریخ ثبت :1387/11/30.




نمــــــونه «استشهاد محلـی»

حـــــق اوجـــــــاقی - نمــــــونه «استشهاد محلـی» - - حـــــق اوجـــــــاقی.




نمونه استشهاد و دادخواست اعسار از پرداخت محکومٌ به

14 سپتامبر 2009 ... دلایل و منضمات دادخواست : 1 – استشهاد محلی 2 – تصویر مصدّق فیش ... طرح جامع رفع اطاله دادرسی و ماده 8 شیوه نامه اجرایی پرونده های مطالبه مهریه و اعسار




فرم های مورد نیاز برای دانشجویان افغانی برای اخذ اقامت

18 مه 2013 ... ... مزار شریف وبازگشت به ایران باید برای دریافت اقامت یک سری فرم ها رو پر کنید که برای بدست آوردن مثلا فرم استشهاد نامه در صورت نداشتن گواهی




خدمات مشاوره تلفنی خانواده حقوقی

5, نامه نگاری اداری. 1025. 6, نمونه نامه اداری. 1022. 7, نوشتن نامه اداری. 983. 8, نمونه رزومه کاری. 871. 9, استشهاد محلی. 813. 10, نامه درخواست وام. 718. 11, نگارش نامه اداری.




درخواست تغییر نام افراد (نمونه دادخواست و لایحه تجدیدنظرخواهی)

30 سپتامبر 2010 ... مقدمتاً معروض مي دارد، مطاوي پرونده از جمله استشهاد محلي پيوست آن، ... در باره آن، محدوديت و ممنوعيت صريح در مادتين 97 و98 آئين نامه سجل احوال به چشم




روش قبول درخواست ثبت ملک

ابتدا متقاضی بایستی تقاضای خود را همراه با یک برگ استشهاد محلی که به تأیید اهالی محل و همسایگان و مجاورین و معمرین رسیده باشد منضم به فتوکپی شناسنامه خود و




اسناد خانواده ملکی ـ هاشمی، بخشی از تاریخ سراب

مدتی بعد از فوت میرآقا، در سال 1297 قمری/1258 شمسی ظاهرا در مورد املاک و ثروت او اعتراض یا شبهه های پیش آمد(ازجزئیات آن آگاهی نداریم) و لذا استشهاد نامه ای از جمعی از




زندگي نامه - مقتل - روضه امام هادي (ع)

13 مه 2013 ... وبلاگ رسمي هيات مكتب الذاكرين - زندگي نامه - مقتل - روضه امام هادي (ع) - متوسلين به چهارده معصوم(ع) - استان البرز ، شهركرج.




برچسب :