عمه و پسر عمه جان

بالاخره بعد از ۴ سال من و عمه ام  همدیگرو دیدیم این  برای ما خیلی بی سابقه بود آخه ما حداقل سالی چندین بار همو میدیدیم اما به یکباره اونقدر از هم دور شدیم که باور کردنش برای خودمون هم مشکله و جالبتر اینکه  آخرین بار برای عروسی عمه به شمال سفر کرده بودیم اون موقع ها منم هنوز مامان نشده بودم  و عمه جان هم تازه میخواست به خانه بخت بره .ولی حال عمه جان با یه دختر و یه پسر و منم با یه دختر همدیگه رو دوباره میدیدیم. و برای هردومون خیلی غریب بود  آخه ماهمیشه تو عالم مجردی  خوش بودیم و اما حالا هر دو صاحب فرزند . ما همیشه به شمال زیاد سفر میکردیم آخه خونه ی پدر بزرگم و ۲ تا از عموهام اونجاست .ولی بعد از فوت پدر بزرگ گرامی دیگه رابطه ها کمرنگ تر از قبل شد و این بود که ما ۴ سال همو ندیدیم  . حالا اینم عکسهای پسر عمه ی نازنازی بنده  ته تغاری خاندان پدری

عزیزم اولش که بغلش کردم اصلا بهم نگاه هم نمیکرد طفلکی ازم خجالت میکشید ولی یه کم که گذشت نگاهش که میکردم نگام میکرد و میخندید

الهی قربونش بره دختر دایی آخه من عاشق بچه هام اونم تو سن ۶.۷ ماهگی که اوج توپولی بودنشونه وبعدهم عاشق شیر خوردنشونم .

الهی خدا همه ی کوچولوها رو برای پدر مادرشون حفظ کنه و البته امیر علی جونو


مطالب مشابه :


طرز تهیه سه نوع فلافل

یک یادگاری کوچک براي - طرز تهیه سه نوع فلافل -




غذاهای ساده

آشپزی - غذاهای ساده - آموزش آنلاین شیرینی پزی و آشپزی ایرانی و ملل




غذاهای دریایی

آشپزی - غذاهای دریایی - آموزش آنلاین شیرینی پزی و آشپزی ایرانی و ملل




آشبزی راحت: بسته فشرده24قسمت اول (تا 1391/11/18

*بدنبال دستور راحت بودم برای شش فلافل. =بیست دقیقه مدت بخت: ۳۵-۳۰دقیقه. ۳/۲ بیمانه




عمه و پسر عمه جان

فلافل. کوفته هویج دستور العمل ها منم هنوز مامان نشده بودم و عمه جان هم تازه میخواست به




برچسب :