شعری در مورد بیقراری

کجایی در شب هجران که زاری های من بینی؟ چو شمع از چشم گریان اشکباری های من بینی کجایی ای که خندانم زوصلت دوش می دیدی که امشب گریه های زار و زاری های من بینی؟ شعر روح و باطن همه هنرهاست، و هنرمندان همه در مرتبه سیر و سلوک باطنی خود به نوعی شاعرند.
اگر هیچ هنری را در میان هنرها، به محک کلام نبی(ص) و ائمه(ع) مشروع ندانیم، شعر چنین نخواهد بود؛ زیرا شواهد بسیار وجود دارد که نشان می دهد شعر مورد تأیید شرع مقدس اسلام است، بلکه گاه شعر شاعران کلامی شمرده شده است که روح القدس بر زبان شاعر جاری کرده است.
ابوالفتوح رازی بعد از ذکر بعضی مؤیدات دال بر حسن شعری که در باره امور دینی باشد، گفته است: "در خبر است که روزی دعبل خزاعی قصیده‏ای در محضر حضرت رضا(ع) می خواند، و به ذکر صاحب الزمان عجل الله فرجه رسید، و چنین گفت:
"خروج امام لا محالة خارج یقوم علی اسم الله والبرکات"
وقتی به اینجا رسید امام فرمودند: "نفث ‏بها روح القدس علی لسانک‏" یعنی روح القدس این بیت را بر زبان تو جاری کرد.("تفسیر ابوالفتوح"، ج4، ص144 و "تفسیر گازر"، ابوالمحاسن جرجانی، ج‏7، ص‏107)
اهل ادب و عرفان در توجیه این حقیقت که گاه شاعر از ملکوت الهام می گیرد گفته اند: شاعردر ساحت‏ خیال سکنی می‏گزیند و دل می‏گشاید به سوی عالم و آدم و مبدا عالم و آدم تا در افق چشم دل او حقیقتشان آشکار گردد. این نمود جز به انکشاف حقیقت و از آنجا الهام حقیقت به واسطه حجاب و یا بی‏واسطه نیست.
در مرتبه بی واسطه گی است که شاعر کلامش کلام روح القدس می‏شود. در این مقام بر زبان شاعر حکمت جاری می‏گردد؛ چنانکه ‏فرمودند: "ان من الشعر لحکمة"
این به آن معنا نیست که هر شعری و هر شاعری چنین است؛ که امام علی(ع) در وصف بعضی فرموده اند: "نفث الشیطان علی اللسان" یعنی شیطان شعری بر زبان شاعر جاری ساخت ـ ("نهج البلاغه"، خطبه 191) ـ ویا در کلام حضرت نبی اکرم(ص) آمده است: "إن من البیان سحرا".
شاعران حقیقی همواره تمنای سیر به مقام روح القدس داشته‏اند. زیرا با پایمردی‏ قوه قدسی روح القدس می‏ توان به گنج های تحت العرش راه برد. حکیمان گفته‏اند: "تحت العرش کنوز مفتاحه لسان الشعراء" یعنی زیر عرش گنج هایی است و زبان ‏شاعران گشاینده آنند.
بله، این تأیید هر شعری نیست. شاعر عصر جاهلی که درونش را هوای نفس پر کرده حتی زمین ‏و آسمان حسی نزدیکش را نمی‏بیند، و صورت ممسوخی از آن را که همان صورت سافل ‏و اسفل حیات حیوانی آدمی است ادراک می‏ کند.
با این توصیه های دینی است که شعر شیطانی جاهلی‏ دیگر نتوانست در برابر شعر رحمانی اسلام باقی بماند.
با این مقدمه، نظری به اوضاع آغازین ‏ظهور شعر اسلام و بسط آن بیفکنیم.
از آنجا که شعر تنها هنر، یا هنر غالب قوم عرب قبل از اسلام، و به یک اعتبار تنها طریق‏ تفکر عصر جاهلی بود، قرآن همه شاعران را تا مدتی‏ مرعوب خویش کرد و بسیاری از اشعار را باطل ساخت و روح بسیاری از شاعران را متحول گردانید.
این تحول در مواجهه‏ای که شاعران با کلام خدا(قرآن مجید) داشتند حاصل شد. قرآن هیچ مشابهتی به کلام بشری و شعر شاعران جاهلی نداشت، ولی خود به نوعی شعر حکیمانه بود. وسرّش این بود که قابلیت وجود پیامبر(ص) منشأ اتصال روح القدس(جبرئیل امین) فرشته کلام الهی به او بوده است.
سوره های آغازین که در مکه وحی شدند دوران پر آشوبی را برای شاعران پدید آورد، و شعر آنها را به چالش کشید. شاعران جاهلی ساحتی ورای ساحت ‏شعر شیطانی نمی‏شناختند. کلمات مهیج و تشبیهات خلاف عادت قرآن با آهنگی بی سابقه زیبا چون ‏صاعقه بر دل محجوب کافران و مشرکان فرود می‏آمد و آنها را از عاقبت تاریکشان در درکات جهنم هراسان می‏ساخت.
قرآن در آیات خود تشبیهاتی دارد که در آن با کمک صورت های خیالیش، زبان پر راز و رمز بیان دریافتهای حضوری را به شاعران آموخت. آیاتی ‏چون ‏«ألم تر کیف ضرب الله مثلا کلمة طیبة کشجرة طیبة أصلها ثابت وفرعها فی السماء...» ـ (ابراهیم/24 و25) ـ و آیات نور، نظیر «الله نور السموات والارض مثل نوره کمشکوة فیها مصباح المصباح فی زجاجه الزجاجة کأنها کوکب درّی یوقد من شجرة مبارکة زیتونة لا شرقیة ولا غربیة یکاد زیتها یضیی‏ء ولولم تمسسه نار نور علی نور یهدی الله لنوره من یشاء ویضرب الله الامثال للناس والله بکل شی‏ء علیم» ـ (نور/35) ـ لحنی بلند دارند، که جمال و حسن الهی بالتمام در آنها ظاهر است، و معنایشان عمیق است، احساس شاعرانه را برمی‏انگیزد و صورتی از تخیل را ابداع می‏کند که در آن اشیاء در حجمی نامعهود ‏جلوه‏گر می‏شوند. بدین ترتیب عالمی در قرآن و هنر قرآنی اقامه می‏شود که هنر شرک را طرد و نفی می‏کند


مطالب مشابه :


در مورد تنهایی

شعر های عاشقانه. صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | قالب وبلاگ. در مورد تنهایی.




شعری از فریدون مشیری در مورد مرگ

شعری از فریدون مشیری در مورد مرگ کلبه تنهایی. خداوندا به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را




متن های زیبا در مورد پدر و مادر

دهلیز تنهایی من به يادت آه را بر روي غم حك مي كنم تا بداني متن های زیبا در مورد پدر




شعری در مورد بیقراری

شعری در مورد حرف های تنهایی و دارد که نشان می دهد شعر مورد تأیید شرع مقدس اسلام




یه شعر از سهراب سپهری

یه شعر از سهراب زندگی چیزی نیست که در لب طاقچه ی کلبه ی تنهایی لینک کنید و به من خبر بدید




برچسب :