گلستان سعدی و بهارستان جامی

                               گلستان سعدی و بهارستان جامی

پژوهش ادبی از : دکتر سید علی موسوی ، دانشگاه کابل ، 7 / 4 / 1391

اشاره

گلستان کتابی است به نثر پارسی ؛ از پیامبر سخن ، سعدی شیرازی واز شاهکارهای ادبی که از نظر اهمیت تنها می توان شاهنامه‌ی فردوسی یا مثنوی مولوی را با آن مقایسه کرد که در متانت و حلاوت ، زیبایی و پختگی سرآمد تمام کتب ادبی منثور و ثروت گرانبها و ماندگار زبان وادبیات ماست.
اما بهارستان ،  کتابِ مشهور و منثوراز شاعر و نویسنده‌ی معروفِ هروی مولانا عبدالرحمن جامی است که به شیوه‌ی گلستان و به تقلید از او نوشته شده است.
    گلستان اصل است و بهارستان نقل ، یکی محبوب است و دیگری تندیس او ؛ و چه بسیارکه خیال تصویرِروان معشوق در بهارستان چون خود عاشقان را به دامان وصال گلستان رسانیده است ، چه بامدادان و شامگاهان می توان از بهارستان سراغ گلستان را گرفت و به زنجیر پیوسته‌ زیبای نثر فارسی دری در خلال چند قرن چنگ زد.
   درین نوشتار کوچک نخست سعدی را با گلستانش و جامی را با بهارستانش معرفی می کنیم  و سپس شیوه‌ی نگارش ، تفاوت ها و ویژگی های هر دو را به کنکاش گرفته و نمونه هایی از هر کدام خواهیم آورد.

سعدی و گلستان

مشرف الدین مصلح بن عبداللهِ شیرازی نویسنده و گوینده‌ی بزرگ قرن هفتم هجری ( بین سالهای 691 و 695 وفات نموده است ) در شیراز متولد ودر ابتداء در همانجا به کسب دانش پرداخت.  او سپس به بغداد شتافت و در مدرسه‌ی نظامیه‌ی آنجا به تحصیل مشغول شد. طبع ناآرام وعاشقانه‌ی سعدی وی را به سیر در آفاق و انفس کشانید ، تا آنکه به سفر طولانی از بغداد و شام و حجاز تا شمال آفریقا پرداخته و با طبقات مختلف مردم آمیزش کرد. پس از این سفر با جهانی از دانش و تجزیه وتحلیل به شیراز برگشت.
   لقب سعدی برگرفته از حاکم ایلخانی فارس ، سعد بن ابوبکر بن سعدِ زنگی است که در قلمروش امنیت وآسایشی برقرار کرده و سعدی فراغتی یافت و دست به کار تالیف شاهکارهایش یازید. وی در سال 655 قمری بوستان را به نظم درآورد ودر سال بعد (656) گلستان را تالیف کرد. علاوه بر اینها سعدی قصاید ، غزلیات ، قطعات ، ترجیع بند ، رباعیات ، مقالات و قصاید عربی نیز دارد که همه را در کلیات وی جمع کرده اند. سعدی در شیراز درگذشت و آرامگاه او هم اکنون مرجعِ دوستداران ادب واهلِ ذوق دنیاست.
   سعدی شهرت جهانی دارد. شعر هایش به زبان های زنده‌ی دنیا ترجمه شده و ابیات جهان شمول و انسان مدارش که گاهی با کمی تغیر برگرفته از احادیث پیامبر اسلام است زیور متن های حقوق بشر و شعار سازمانهای بین المللی و از جمله ملل متحد گردیده است. مانند این ابیات :
                  بنی آدم  اعضـــــــای  یکدیگرند        که در آفرینش  زیک گــــوهر اند
                  چوعضوی به درد آورد روزگار        دگر عضـــو ها را نمـــاند قــــرار
                  تو کــز محنتِ دیگران بی غمی          نشــــاید که نامـــت نهـــــند  آدمی
  
   سعدی در سرودن غزل های عاشقانه نیز مهارت بی نظیر یا کم نظیر دارد ، اما شاهکار نثر او گلستان است که زیبایی ، پختگی و شیرینی را به کمال رسانیده است و از زمان او تا عهد ما همواره مورد توجه‌ی بزرگانِ سخن سرای پارسی گوی و نُقل مجلس مردم بوده است و هیچ کتابی تا اکنون در نثر نتوانسته است جای گلستان را بگیرد. اگرسنجش ما ، ترازوی نقد عملی باشد ، سه کتاب در زبان فارسی دری شاهکارهای جهانی پنداشته می شوند ؛ شاهنامه‌ی فردوسی ، گلستان سعدی و مثنوی معنوی و کتاب چهارمی از این نظر سراغ نداریم.
   گلستان دارای یک دیباچه و هشت باب است ، بدین ترتیب :
باب اول : در سیرت پادشاهان
باب دوم : در اخلاق درویشان
باب سوم : در فضیلت قناعت
باب چهارم : در فواید خاموشی
باب پنجم : در عشق و جوانی
باب ششم : در ضعف و پیری
باب هفتم : در تاثیر صحبت
باب هشتم : در آداب صحبت

  گلستان سعدی ابتکاری از شیخ اجل است ، که اساس آن بر تهذیب و تربیت نهاده شده و هر باب از مجموعه‌ی حکایات کوچک تشکیل یافته است.
   سعدی در گلستان از شیوه‌ی نثر موزون و در بعضی موارد مصنوع و در مواردی هم از نثر ساده‌ی فصیح و آراسته با آرایش های معنوی استفاده کرده ودر پاره ای از موارد هم اوزان هجایی و اسجاعی جای قافیه را می گیرد که در دنباله‌ی سخن از آن یادآوری خواهیم کرد.

جامی و بهارستان
نورالدین عبدالرحمن ابن نظام الدین احمد ابن محمد ، شاعر و نویسنده‌ی معروف هروی در جام خراسان ( 817 هجری ) متولد و در هرات ( 898 هجری ) وفات یافت. وجه تخلصش به مناسبت ولادتش در جام ونیز به اثر ارادت باطنی به شیخ الاسلام احمد جامی بوده است. او در هرات و سمرقند به تحصیل پرداخت ودر علوم دینی و ادب وتاریخ کمال یافت. سفر حج نیز رفت و از راهِ دمشق وتبریز به هرات بازگشت. پس از وفات سعدالدین کاشغری خلافت طریقت نقشبندی بدو تعلق یافت و شهرت وی شایع شد و مورد احترام بزرگان عصر قرار گرفت.
   پادشاه معاصر جامی ، سلطان حسین بایقرا و وزیر دانشمند عصرش امیر علی شیر نوایی بود که هردو به جامی ارادت و علاقه‌ی خاص داشتند. جامی بزرگترین شاعر و ادیب و عارف نهم هجری محسوب می شود. لقب خاتم الشعرای زبان پارسی را بدو داده اند ، چون با وفات او سلسله ای از شعرای مشهور عارف که با سنایی آغاز شده بود ، ختم گردید.
   آثار منظوم جامی ، دیوان اشعار در قالب های گوناگون شعر، هفت اورنگ به تقلید از خمسه‌ی نظامی و از تألیفات او به نثر به جز از بهارستان ؛ نقدالنصوص ، نفحات الانس ، لوایح ، لوامع ، شواهد النبوه و اشعة اللمعات است.
   جای تعجب نیست که چرا جامی بهارستان را به شیوه‌ی گلستان سعدی به نگارش درورده است. ارادت او به سعدی بسیار بوده است و هموست که سعدی را از پیامبران سخن معرفی می کند :
                 در شــــعر ســـه تن  پیامــــبرانند        قــولیســـت که جـملــــگی  برآنند
                 فردوســــی  و انوری وســـــعدی        هـرچـــــــــــــند ،  لا نبــیَ بعدی

  بهارستانِ جامی در یک مقدمه ، هشت روضه و یک خاتمه گرد آورده ، که به ترتیب ذیل می باشد:
روضه‌ی اول : در ذکر مشایخ صوفیه و اسرار احوال آنان
روضه‌ی دوم : متضمن حکم و مواعظ و حکایت مناسب مقام
روضه‌ی سوم : درباره‌ی اسرار حکومت و حکایات شاهان
روضه‌ی چهارم : درباره‌ی بخشش و بخشندگان
روضه‌ی پنجم : در تقریر حال عشق و عاشقان
روضه‌ی ششم : حاوی مطایبات و لطایف و ظرایف
روضه‌ی هفتم : در شعر و بیان حال شاعران
روضه‌ی هشتم : در حکایتی چند از زبان احوال جانوران
   جامی در آغاز کتابش گفته است ، که چون فرزندش ضیاء الدین یوسف به آموختن فنون ادب اشتغال داشت ، این کتاب را برای وی فراهم آورد و آن را بر اســـلوب گلستان نوشت و به نام ســـلطان حسین میرزای بایقرا موشح ساخت.
   جامی اگرچه سعی داشته است که به نثر موزونِ مسجع سخنوری کند ، اما همه جا سادگی و رهایی سخن از قیود بر کشش او به جانب تصنع غلبه دارد.

ویژگی ها وتفاوت در شیوه‌ی نگارش

از دیباچه‌ی گلستان آغاز می کنیم :
" منت خدای را ــ عزّوجلّ ــ که طاعتش موجب قربت است ، وبه شکر اندرش مزید نعمت . هر نفسی که فرو می رود مُمد حیاتست و چون بر می آید مفرح ذات ؛ پس در هر نفسی دو نعمت موجودست وبر هر نعمتی شکری واجب.   
                    از دست وزبان که برآید    =    کز عهده‌ی شکرش بدرآید "


   واما جامی در مقدمه‌ی بهارستانش می نویسد :
" چون در این وقت دلپسند ، فرزند ارجمند ، ضیاءالدین یوسف ــ عَصَمَهُ اللهُ تعالی عمّا یُفضیه الی التهلُّف والتأسف ــ به آموختن مقدمات کلام عرب و اندوختن قواعد فنون ادب ، اشتغال می نمود و پوشیده نماند که طفلان نو رسیده و کودکان رنج نادیده را از تعلم اصطلاحاتی که مأنوس طباع ومألوف اسماع ایشان  نیست بر دل بار وحشتی وبر خاطر غبار دهشتی می نشیند ، از برای تلطیف سرّ و تشحیذ خاطر وی گاهگاهی از کتاب گلستان که از انفاس متبرکه‌ی شیخ نامدار و استاد بزرگوار مصلح الدین سعدی شیرازی است ــ رحمه الله تعالی ــ ، مثنوی :
                 نه گلستان که روضه ای زبهشت   =   خاک و خاشاک او عبیر بهشت 

 
 سطری چند خوانده می شد.  در آن اثنا چنان در خاطر امد که تبرکاً بانفاسِهِ الشریفه وتتبعاً لاشعارِهِ اللطیفه ، چند ورقی برآن اسلوب ساخته شود و جزوی چند برآن منوال ، پرداخته گردد تا حاضران را داستانی باشد و غایبان را ارمغانی... "
   چنانچه خواندید و مشاهده کردید نثر سعدی ، نثر موزون و سهل ممتنع است با آرایش های ادبی. نثری است جذاب ، شیرین ، دلچسپ ، آموزنده وسرگرم کننده.  نثر ساده وسهلی است که در عین سادگی وسهولت هرنوع صنعت و آرایشی را که نویسنده خواسته است ، برتافته و بخوبی تحمل کرده است.
   مرحوم ذبیح الله صفا درین مورد می گوید : " صنایع وآرایش های لفظی سعدی چنان بجای خود آمده که گویی اگر چنین نبود چنان دلپذیر نمی افتاد ، و اگر خطا نکنم باید گفت که او در نثر خود شاعر و در شعر خود اشعر. "
   غالباً شعر سعدی را در گلستان نمی توان از دنباله‌ی نثر او جدا کرد و شعرها برای تزیین نثر نیامده ، بلکه متمم و دنباله‌ی نثر اوست. سعدی هرجا توانسته است آیات قرآن کریم ، احادیث رسول اکرم (ص) و امثال و حکم را در میان ، آغاز و پایان سخنش آورده است و بسا که عبارت عربی را عیناً ترجمه نموده است واز اغاز کار بر این اسلوب روان بوده است ؛ " منت خدای را "  که ترجمه‌ی " المنة لله " است.
   گلستان نه تنها یک شاهکار ادبی است ، بلکه  پرارج ترین اثر اخلاقی و تربیتی نیز پنداشته می شود.
از عبارات دلنشین وزیبای این کتاب ایمان ، خداپرستی ، انسان دوستی ، اخلاق  و آزادگی می جوشد.  اما نکته‌ی مهم اینکه ، انسان هنگام مطالعه‌ی گلستان درمی یابد عشق و دوستی است و واقعاً سعدی عاشق ترین شاعر زبان پارسی است. عشق به انسان ، به خدا ، به جهان وهمه مخلوقات . جملات سعدی شاد و روح افزاست و همه جا تلخی ها را با کنایات نیشدار ملیح ساخته  و کمدی وار به پیش رفته  و طنزگونه ادامه داده است.
   محمد علی فروغی در مقدمه‌ی چاپ شده‌ی گلستان می نویسد : " گاهی شنیده می شود که اهل ذوق اعجاب می کنند که سعدی هفت صد سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفته است ، ولی حق این است که سعدی هفت صد سال پیش به زبان امروزی ما سخن نگفته است ، بلکه ما پس از هفت صد سال به زبانی که از سعدی آموخته ایم سخن می گوییم. یعنی سعدی شیوه‌ی نثر فارسی را چنان دلنشین ساخته که زبان رایج فارسی شده است. "
   نثر گلستان گذشته از فصاحت و بلاغت وایجاز و متانت و استحکام وظرافت ، همه آرایش های شعری را هم در بر دارد. حتی سجع و قافیه را ، اما در آن تکلف و تصنع دیده نمی شود و سهل و طبیعی است. نه معنی فدای لفظ شده و نه لفظ فدای معنی و عبارات را چنان ادا  می کند که خاطر قانع ، روح بشاش و دل آرام می گیرد. سخنانش در عین زیبایی پر معنی و محکم وقصار است .
   بطور نمونه :
1ــ " طایفه‌ی دزدان عرب برسر کوهی نشسته بودند ، و منفذ کاروان بسته ، ورعیت بُلدان از مکاید شان      مرعوب و لشکر سلطان مغلوب ، به حکم آنکه ملاذی منیع از قله‌ی کوهی به دست آورده بودند و ماجا و ماوای خود کرده..."
2ــ " یکی از پادشاهان پیشین در رعایت مملکت سستی کردی ، و لشکر به سختی انداختی ، لاجرم  دشمنی صعب روی نمود همه پشت بدادند... "
3ــ " ابلهی را دیدم سمین ، خلعتی ثمن در بر ، و مرکبی تازی در زیر ، و قصبی مصری بر سر ، کسی      گفت : سعدی چگونه می بینی این دیبای مُعلم بر این حیوان لا یعلم ؟  گفتم : خطی زشتست که به آب      زر نبشتست . "
4ــ " پادشاهی را شنیدم به کشتن اسیری اشارت کرد. بیچاره در آن حالت نومیدی ملِک را دشنام دادن   گرفت و سَقَط گفتن ؛ که گفته اند : هرکه دست از جان بشوید هرچه در دل دارد بگوید. "
5ــ " یکی را از ملوک کنیزکی چینی آوردند. خواست تا در حالت مستی با وی جمع آید. کنیزک ممانعت  کرد . ملک در خشم فرورفت و مرو را به سیاهی بخشید که لب زبرینش از پره‌ی بینی درگذشته بود  و زیرینش به گریبان فروهشته ، ...آورده اند که : سیه را در آن مدت نفس طالب بود وشهوت غالب، مِهرش بجنبید و مُهرش برداشت. "
6ــ " پادشاهی پارسایی را دید ، گفت :هیچت یاد ما آید ؟ گفت : بلی ، وقتی که خدا را فراموش می کنم."
7ــ " هرگز از دور زمان ننالیده بودم ، و روی از گردش آسمان درهم نکشیده ، مگر وقتی که پایم برهنه     مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم . به جامع کوفه درآمدم دلتنگ. یکی را دیدم که پای نداشت .     سپاس نعمت حق بجای آوردم ، و بر بی کفشی صبر کردم . "
8ــ " همه کس را دندان به ترشی کند شود ، مگر قاضیان را که به شیرینی."
   دکتر سیروس شمیسا در سبک شناسی نثر گفته اند : " گلستان اوج آمیزش دو سبک نثر موزون خواجه عبدالله و قاضی حمیدالدین است. گویی شیخ با تتبع در آثار ادبی پیش از خود دریافته بود که این دو شیوه ابتر مانده است و جای آن دارد که کسی آنها را ادامه دهد. از طرف دیگر سعدی شاعربود و به صورت طبیعی به وزن تمایل داشت و از این رو بسیاری عبارات گلستان (با اندک تغیری) وزن عروضی دارد."
   و ملک الشعرا بهار می نویسد : " اگر کسی در حکایات گلستان از نظر عروضی دقت کند سطری نیست که مصراعی تمام یا ناتمام در آن نبیند و هیچ نثری در عرب وعجم این صفت را ندارد و این هنر خود خاص سعدی است. "   به مثال های ذیل توجه کنید :


            عبارت سعدی                                                               شکل موزون 
۱ــ زورقی در پی ما غرق شد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ   زورقی اندر پی ما غرق شد. 
۲ــ به گردابی در افتادند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ         به گردابی درافتادند با هم.
۳ــ شبی یاد دارم که یاری عزیز. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  به عین عبارت .
۴ــ و بار عیال از دل او برخیزد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ           تا بار عیال از دل او برخیزد.
۵ــ بدخوی و ستیزه روی و نافرمان بود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ    به عین عبارت .
۶ــ به ده دینار از قید فرنگم. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ    به عین عبارت .

   مهم ترین راز موفقیت سعدی در گلستان رعایت اعتدال است ، اعتدال در همه چیز ، استعمال لغات و ترکیبات عربی و تازی ، درهم آمیختگی نظم ونثر ، طول حکایات و باالآخره موسیقایی بودن جملات  وایراد سخنان پر مغز که غالباً جنبه‌ی ارسال المثل یافته اند.
   واما نثر جامی نیز در بهارستان که بخشی از آن را به تقلید از گلستان نوشته است ، نثر ساده تر است و از وزن و صنایع و آرایش های ادبی خالی تر و به هر صورت به زیبایی و محکمی گلستان نمی رسد.
   جامی در روضه‌ی هفتم بهارستان که به اختصار به احوال و آثار شاعران پرداخته است ، در مورد حافظ می گوید : " اکثر اشعار وی لطیف و مطبوع است و بعضی قریب به سرحد اعجاز. "
   جامی اهل مطایبه و شوخی بود و این خوی در آثار او منعکس شده است ، به نحوی که یکی از روضه های بهارستان در ملاطفات ومطایبات اختصاص یافته است. جامی در دوران خودش همچنان که در شعر سرآمد گویندگان بود ، در نثر نیز توانا و صاحب خامه‌ی شیئا بود و توانست شیوه‌ی نثرنویسان باذوق پیشین را به گفته‌ی ذبیح الله صفا در دوران بی ذوقی های همگاران معاصرش دنبال کند.
   بهارستان حتی در آن قسمت که رنگ ادبی دارد ، متمایل به سادگی است و یکی از علل های سادگی اختصاص کتاب به فرزند نوآموزش بوده است.
   جامی نیز چون سعدی در کتابش از آیات ، احادیث ، امثال و اشعار استفاده کرده ، که در حلاوت کلامش تاثیر به سزایی داشته است ، اما ذوق و شیوه‌ی استادانه در آن کم رنگ است.
   جامی آثار زیبای منثور فراوان دارد و شیوه‌ی نگارش او در دیگر کتاب هایش چون نفحات الانس نیز ساده است ، اما قطعات منتخب زیبا در آنها بسیار اند. از این گذشته جامی از نثر برای مقاصد گوناگون استفاده  برده و از حدود بیان معنی به طریق مساوات بیرون نرفته وحتی در بعضی موارد به درجه و مقام نثرنویسان بزرگ قرن پنجم و ششم رسیده و بر اثر آنها گام نهاده است. در همه جای بهارستان سادگی و رهایی سخن از قیود ب تصنع ، وزن و سجع غلبه دارد و معنی و پیام بر لفظ چربی می کند.
   سخن به درازا کشید و آوردن نمونه های بیشتر از بهارستان نیاز نیست ، اما در آخر گفته باید که از بهارستان می توان سراغ گلستان را گرفت و در غیبت آن دل خوش داشت و وقت گذرانید.


منابع و مآخذ
۱ــ  دکترصفا ، ذبیح الله ، تاریخ ادبیات در ایران ، جلد سوم و چهارم ، چاپ دهم ، انتشارات فردوس ، تهران ، 1378
۲ـ دکتر شمیسا ، سیروس ، سبک شناسی نثر ، چاپ جدید یازدهم ، نشر میترا ، تهران ، 1387
۳ــ دکتر معین ، محمد ، فرهنگ فارسی معین ، بخش اعلام ، جلد پنجم ، چاپ سوم ، انتشارات نامن ، تهران ، 1388
۴ــ دکترصفا ، ذبیح الله ،گنجینه‌ی سخن ، دوره کامل شش جلدی ، چاپ ششم ، انتشارات فردوس ، تهران

 

 

 

 


مطالب مشابه :


دانلود رایگان کتاب حکایتهای گلستان سعدی شیرازی به زبان بسیار ساده و روان به صورتPDF

دانلود رایگان کتاب حکایتهای گلستان سعدی شیرازی به زبان بسیار ساده و روان به صورتpdf




زندگینامه سعدی به زبان ساده

زندگینامه سعدی به زبان ساده. گلستان به نثرزیبا وروان فارسی




بازنویسی حکایات گلستان سعدی از نظم و نثر کهن به نثر نو 1

منثور گلستان سعدی به سعدی با زبانی ساده تر گلستان به زبان سعدی




باز خوانی حکایتی از گلستان سعدی

باز خوانی حکایتی از گلستان سعدی. آری گاهی معطوف داشتن ذهن و زبان به اتفاقی ساده در زبان




درس "چگونگی تصنیف گلستان "به نثر ساده ( جهت استفاده دانش آموزان )

دبیران زبان و ادبیات درس "چگونگی تصنیف گلستان "به نثر ساده در غلاف بماند و سعدی




پیامبر زبان ، سعدی

با این همه، عمده غنا و انعطافی که سعدی به زبان ادب سعدی در گلستان ساده سعدی




گلستان سعدی و بهارستان جامی

شعر هایش به زبان های زنده هم از نثر ساده‌ی فصیح و را به شیوه‌ی گلستان سعدی به




سعدی، هدیه‌ی ایرانیان به مردم جهان

که دیوار ساده و کوتاهی کدام سمت به در آیی. زبان فاخر؛اما گلستان سعدی،به کوشش




تاریخ ادبیّات سال دوم / ویژه ی ترم دوم

است و مسایل اجتماعی را به زبان ساده و شوخی های به شیوه ی گلستان سعدی نوشته




گلستان سعدی

برای دسترسی به آرشیو کامل کتاب ها کتاب صوتی گلستان سعدی هم اکنون در فروشگاه (زبان اصلی




برچسب :