کارورزی رشته علوم تربیتی گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی

چکیده

امروز آموزش و پرورش در تمام کشورها اهمیت و ارزش زیادی دارد و نقش آن در رشد و توسعه اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی  و سیاسی  غیر قابل انکار است . این دلیل صاحب نظران تعلیم و تربیت معتقداند که کارکنان آموزشی همچون مدیران و معلمان باید برای دستیابی به هدفهای از پیش تعیین شده  شایستگی ها و آمادگی های خاصی داشته باشند.

وضعیت كار ورزی و مدیریت های بدون تجربیات عملی در مدارس كار ورزی نه به معنای كاربرد آموخته ها در عمل ، بلكه بمنزله ی مشاهده تعلیمات در محیط واقعی كار ، علی رقم تمام كاستی های خود بویژه در ارتباط با رابطه ی كار ورز ، مدیر و استاد راهنما، فرصتی محدود و البته مغتنم را در اختیار دانشجو قرار می دهد تا در اتمسفر و جو (فرهنگ) سازمانی مدرسه تنفس كرده و نسبت به كارآیی ، كاربرد و اجرای آموخته های آكادمیك خود نظری انتقادی بیافكند و ضمن نقد منصفانه مدیریت های موجود ، بر پایه ی معلوماتش  پیشنهاداتی برای اصلاح و بهبود آن ارائه كند. عدم وجود همین كار ورزی های ناكافی نیز باعث می شود دانشجو با ورود به محیط مدرسه خود را در محیطی ناآشنا ببیند و با فراموش كردن آموخته هایش ، همانند فردی كه غیر از تجربه ، معلوماتی نیز در زمینه مدیریت ندارد عمل كند و آن شود كه بسیاری از مسئولین آموزش و پرورش نسبت به كارآیی آنها دچار شك و تردید شوند.

 

معرفی محل کارورزی

آدرس : دبیرستان امام محمد غزالی واقع در میدان جهاد ، محله ترآخان آباد 1

معرفی کل آموزشگاه  یا اداره محل کارورزی

 کل جمعیت دانش آموزان مدرسه  315 نفر می باشد .

جمعیت سال اول : 130 نفر

جمعیت سال دوم : 30 نفر

جمعیت سال سوم : 55 نفر

جمعیت پیش دانشگاهی : 100 نفر

تعداد کارکنان وپرسنل که در مدرسه کار می کنند به تفکیک : مدیر یک نفر ، مشاور دو نفر ، معاون چهار نفر ، خدمتگذار یک نفر و بقیه آنها 34 نفر دبیران هستند که در راستای آموزش کار می کنند .

مشخصات فیزیکی مدرسه :

از لحاظ تعداد کلاس ها با تعداد دانش آموزان نسبت برابری دارند . و تخته وایت برد در کلاس های درس استفاده می شود از لحاظ وسایل آموزشی در حد مطلوبی می باشد و از لحاظ رنگ آمیزی دیوارها و نمای ساختمانی از وضعیت خوبی برخوردار می باشد .  و از فضای باز (حیاط) مناسب برخوردار می باشد .

 

 

هدفهای کارورزی:

اهداف كار ورزی1- حضور در مدرسه برای آشنایی با محیط كاری 2- توجه و مشاهده ی جنبه های انسانی و ارتباطی – رفتاری (كاركنان) مدرسه با نظر به آموخته ها های روانشناسی و فرهنگ سازمان  ونیز روابط انسانی3- مشاهده اعمال و رفتار  مدیر از جنبه های كار های اجرایی ، رفتار تخصصی و روابط میان آنها4- مشاهده ی تحلیلی و انتقادی هر آنچه در مدرسه اتفاق می افتد برای ارائه ی راه های بهبود و تعدیل.

 

متن اصلی :

 طبق تحقیقات و مشاهداتی که انجام دادم و گزاشاتی که در ان مدرسه دریافت کردم اینک باتوجه به ساختار و روابط و روند کار آنها اساس شیوه آنها بر پایه ی نظریه های نئوکلاسیک می باشد که در زیر به توضیحات مختصری از این نظریات می پردازیم .

نظریه های نئو کلاسیک:

 نگرش نئو کلاسیک ، همچنان که از عنوان آن پیداست ، بر پایه نظریه کلاسیک بنا شده است . به عبارت دیگر ، این نظریه همان نظریه کلاسیک است که اصلاح شده و توسعه یافته است . نظریه نئو کلاسیک یا نگرش روابط انسانی واکنشی در مقابل برداشت رسمی نظریه کلاسیک از سازمان است . روابط انسانی عناصری را در سازمان مهم می شمارند که در نظریه کلاسیک بدانها توجه چندانی نمی شد . فرض اساسی نظریه روابط انسانی این است که باید جنبه های اجتماعی و روانی کارکنان سازمانی ، بعنوان فرد و گروه کاری تایید شود . با توجه به مفروضات ، تعریفی که نئوکلاسیک از سازمان ارائه می دهد عبارت است از مجموعه گروههای انسانی که اهداف مشترکی دارند .شناسی نحوه فعالیت گروه ها و رفتارهای فرد در داخل گروه مستلزم بهره گیری از علوم مختلف رفتاری است .

نویسندگان طرفدار نگرش روابط انسانی عقیده دارند در سازمانی که از افراد بشر تشکیل شده ، تعداد زیادی متغیر وجود دارد . هر کوششی برای تغییر این متغیرها ممکن است به سلسله واکنشهای وابسته به هم منجر شود .

این نویسندگان اگاه اند که افراد سازمان با نیروی بسیار زیادتر  از آنچه کلاسیک ها برشمرده اند برانگیخته می شوند و از قصد هدفهایی را دنبال می کنند که با آنچه راهنماهایی سازمانی بر عهده انها گذاشته اند تفاوت دارند . نگرش روابط انسانی جنبش فکری مستمر و و متنوعی است که با گذشت زمان تکامل یافته با دید متفاوت نویسندگان این نگرش ، صورتهای مختلفی به خود گرفته و نظریه های فرعی متنوعی را به وجود آورده است .

نگرش نئوکلاسیک بر پایه مفروضات زیر بنا شده است :

1-    سازمان غیره رسمی:   این نوع سازمان ، در داخل سازمانهای رسمی تشکیل می شود و عبارت است از شکل تمام نمایه رفتار واقعی اعضای سازمان تا انجا که این رفتار واقعی با سازمان رسمی منطبق نباشد . مظاهر سازمان غیر رسمی مشتمل است بر ارتباطات اجتماعی ، مراکز قدرت ، روابط تخصصی ، نفوذ ناشی از شخصیت ، و کانونهای تصمیم گیری . در نگرش نئوکلاسیک فرض بر این است که سازمانها نظامهای اجتماعی اند ، با محیط کنش و واکنش نشان می دهند ، و در حال تغییر و تحول دائمی اند . از مفهوم نظام اجتماعی چنین بر می آید و باقی می ماند . این علایق از طرف سازمان است .

2-    انسان اجتماعی :  بررسی های روابط انسانی بر جنبه های اجتماعی فرد و گروههای کار تاکید دارند . یکی از یافته های این بررسی ها وجود تفاوتهای فرد ی و ضرورت شناخت ویژگیهای هر فرد است . به علت این تفاوتها ، همچنین تغییر پذیر بودن فرد در گذشت زمان ، رفتارهای انسان در سازمان غیرقابل پیش بینی است . منشاء رفتار انسانی گروههای کاری است . کنش و واکنش درون گروهی ، ارتباط مطلوب ، نحوه همکاری ، هدفهای گروهی در اعتلای روحیه ، و میزان بهره وری گروه بسیار موثر اند .

3-    مشارکت در تصمیم گیری :  در نظریه روابط انسانی  بر پایه ی نتایج مطالعات هاثورن بر ارزش و اهمیت مشارکت افراد در تصمیم گیری تاکید شد و عنصر اصلی نگرش نئوکلاسیک را تشکیل داد . جلب نظر افراد و مشارکت آنها در تعیین اهداف برنامه ها روحیه افراد را تقویت می کند و آنان را به اجرای برنامه ها و تحقق اهداف متعهد می سازد .

نقش مدیریت مشاركت جویا نه در تصمیم گیری بدلیل تمركز گرایی نظام آموزش و پرورش ایران مدیران موظف یا مجاز به تصمیم گیری همه جانبه و زیادی نیستند؛ اما همان مقدار نیز در مدرسه مزبور توام با نظر خواهی از كاركنان ذینفع یا ذی علاقه بود ؛ هر چند برخی از كاركنان و دبیران  به واسطه ی  نداشتن اعتماد به نفس ، عدم آگاهی از حقوق و دلایل دیگر از اظهار نظر خودداری می كردند اما در پایان بخاطر اینكه خود را طرف مشورت می دیدند نسبت به اجرای تصمیمات التزام و تعهد از خود نشان می دادند و با كاهش مقاومت ها در مقابل تصمیمات ، جو مدرسه نسبتا آرام و پویا بنظر می رسید.

 نقش فرآیند (كاركرد) های مدیریت در پیشرفت آموزش و پرورش و چگونگی بهره گیری از آن در مدرسه بسختی می توان از فعالیتی كه بر مبنای تفكر و برنامه ریزی انجام می شود انتظار موفقیت و اثر بخشی داشت. برنامه ریزی بویژه اگر مبتنی بر اطلاعات مناسب باشد و افراد متخصص به آن بپردازند می تواند با اجرای مناسب زمینه ساز بهبود شاخصه های كمی و كیفی آموزش و پرورش باشد در مدارس بدلیل تمركز گرایی ، بسیاری از فعالیت ها بر اساس روال ها و رویه های از پیش و بالا تعیین شده انجام می شود. رویه های مشخص ثبت نام دانش آموزان ، پیش بینی نیروهای لازم به كار گیری آنها و دستور العمل ها و آئین نامه های بیشمار ضمن ایجاد وحدت رویه و یكسان سازی فعالیت های اجرایی مدارس ، فرصت و امكان برنامه ریزی و تصمیم گیری را برای مدیر به حداقل رسانیده اند و او را به مقام یك مجری و هماهنگ كننده ی صرف تنزل داده اند. بیشتر فعالیت های مدیر در این قسمت تهیه و استخراج اطلاعات بویژه كمی مدرسه و ارسال آن به مراتب بالاتر سازمانی كه قدرت تصمیم گیری بیشتری دارند است. سازماندهی نیز به عنوان تبعی از برنامه ریزی با تخصیص منابع و امكانات مادی ، مالی و نیروی انسانی بر اساس برنامه ها موجب هدایت و جهت دهی در مسیر اهداف می شود.

 

 سئوالات مورد نظر

1-آیا با توجه به تمركز گرایی نظام آموزشی ایران ، فرآیند هایی همچون برنامه ریزی و تصمیم گیری در مدارس جریان دارد(اگر آری تا چه اندازه)؟ 

2- آیا مدیر در محیط آموزشی می تواند هم به افراد آزادی و اختیار تفویض كند وهم از انجام و اجرای مسئولیت ها و وظایف و كارآیی افراد و اثر بخشی مدرسه اطمینان داشته باشد ؟

 3- آیا مدیر به یادگیری پنهان اعتقاد دارد و به نقش آفرینی و برنامه ریزی آن اقدام می كند؟

4- مدیریت مدرسه علم است یا هنر ؟آیا مدیرانی كه در رشته ای غیر از مدیریت آموزشی تحصیل كرده اند اصول و یافته های مدیریتی را در كارشان اعمال می كنند؟

5- وضعیت نظارت(تعلیماتی) در مدرسه چگونه است ؟

 

تفسیر: جواب سئوالات:

 سئوال یك :بنظر می رسد بیش از70% فعالیت های مدیران مدارس توسط آئین نامه و رویه های اداری از پیش تعیین شده و بدون نیاز و امكان برنامه ریزی، مشخص و اجرا می شود و در بخش سازماندهی بویژه در امور مربوط به فعالیت های فوق برنامه و تشكل های دانش آموزی اختیارات مدیر افزایش قابل توجهی پیدا می كند و دست او برای تصمیم گیری باز تر می شود. سایر فرآیند های پس از سازماندهی یعنی هدایت و كنترل تحت تسلط و نقش آفرینی بیشتر مدیر قرار دارد.

سئوال دو: تفویض اختیار و تقاضای پاسخگویی نسبت به مسئولیت ها از زیر دستان به نوع فعالیت و مسئولیت و بیش از آن به سطح بلوغ روانی – اداری كاركنان بستگی دارد .در مدرسه ی مذكور بستر تفویض مسئولیت ها به معاونین و نیز مسئول امور تربیتی بوده و كه آن نیز بواسطه ی تناسب با ویژگی ها و توانایی های آنان موجب تسریع در گردش كارها و اطمینان نسبت به كارآیی زیردستان شده و كاسته شدن از بار تكفلی مدیر در مورد كار های اجرایی و غیر تخصصی ، وقت او را برای پرداختن به كار های حرفه ای و مهم تر توسیع داده بود .

سئوال سه: مدیر نسبت به تاثیر گذاری آموزش های پنهان آگاهی هایی را دارد اما خود را بواسطه ی غیر ساختاری و خودبخودی بودن این فرآیند موظف به برنامه ریزی آن نمی بیند. 

سئوال چهار: مدیریت مدرسه در بعضی از امور نمی تواند بدون كسب دانش تخصصی در زمینه ی كاری خود ، آن ها را به درستی انجام دهد ؛ از جمله این زمینه ها نظارت آموزشی ، برنامه ریزی آموزشی و درسی و ...است. البته در مورد نظارت ، تجربه تدریس ( همانگونه كه در مدیر مدرسه مزبور وجود داشت) می تواند تاثیر بسیار زیادی داشته باشد. در مورد فرآیند رهبری نیز مدیر می تواند به مرجعیت فرمند خود متكی باشد در تحلیل این سئوال می توان به پژوهش های مندرج در قسمت منابع استناد كرد. 

سئوال پنج: امروزه همه سازمانها, اعم از كوچك و بزرگ, دولتی و غیر دولتی برای رسیدن به اهداف خویش از روشهای گوناگونی استفاده می كنند. همه این سازمانها برای دستیابی به هدفهای خویش نیازمند به كنترل و نظارت می باشند كه آموزش و پرورش نیز از این قاعده مستثنی نیست.امروزه تقریبا همه متخصصان تعلیم و تربیت متفق القول هستند كه نظارت و راهنمایی آموزشی در جهت بهبود وضع آموزش گام بر می دارد. به اعتقاد آنان وضع آموزش فقط معلم و كار او را شامل نمی شود, بلكه فرایند یاد دهی  و یاد گیری را در بر می گیرد و با رشد دائم معلم و دانش آموز ارتباط دارد. در این مفهوم راهنمایان تعلیماتی فقط بر معلم و ضعف او تاكید ندارند و برای او نسخ اصلاح آموزشی تجویز نمی كنند بلكه فرایند مستمر اصلاح و ارتقاء وضع آموزشی مبنی بر تشریك مساعی گروهی در همه ابعاد آموزشی و پرورشی است كه به معلم و دانش آموز كمك می كند, تابه حداكثر رشد ممكن برسد نیاز شدید معلمان و دانش آموزان در طیف گسترده در چهارچوب برنامه های آموزشی باید به كمك افراد متخصص در زمینه های گوناگون, بر طرف گردد همانگونه كه در مدارس عادی مسایل و مشكلات آموزشی, روحی, روانی, تحصیلی و... با كمك راهنمایان تعلیماتی, مشاوران و راهنمایان تحصیلی بر طرف می گردد نظارت در مدرسه به رعایت دستور العمل های اداری و مشاهده و كنترل فعالیت های هیئت آموزشی از جهت مطابقت با آنها انجام می شود. در صورت تفاوت میان آنها نیز از اداره برای رفع آنها درخواست ناظر یا برگزاری جلسه می شود . فقدان مهارت های نظارتی مدیران را شاید بتوان از طریق اجرای نظارت همكار و ایجاد جو مشاركتی مرتفع ساخت؛ و در نهایت باز هم باید بر تجربه ی معلمی مدیر تاكید كنیم.

هماهنگی از جمله وظایفی است كه علی رقم پیش بینی های لازم و وجود آئین نامه های مختلف تا حد زیادی مربوط به اعمال نظر و فعالیت های خود مدیر است . مدیر از یكسو باید فعالیت ها و فرایند های مدرسه را در راستای اهداف آموزش و پرورش هماهنگ و یكپارچه كند و از دیگر سوی بعنوان پل ارتباطی مدرسه را از سطوح بالاتر سازمانی آموزش و پرورش نسبت به بر قراری ارتباط میان هر آن دو اقدام كند .در اجرای فرآیند هماهنگی می توان و باید از سازماندهی و نظارت و رهبری بعنوان ابزاری برای تلفیق و وحدت اعضای مدرسه استفاده كرد . مدیر مدرسه در انجام ین وظیفه به طور نسبی موفق عمل كرده است. رهبری ( فرآیند نفوذ در دیگران برای برانگیختگی و هدایت فعالیت های آنان ) بسته به نوع مرجعیت (سنتی ،‌قانونی و فرمند) نقش و تاثیرات متفاوتی دارد. در این مدرسه مدیریت و رهبری به واسطه تجمیع در یك فرد واحد موجب روال تر و اثر بخش ترشدن فعالیت ها شدهاست.نظارت ، ارزیابی و كنترل برای اطمینان از حركت سازمان در راستای اهداف انجام می شود. نظارت فرایند مشاهده ی صرف است بدون جهت گیری كه اطلاعات آن برای تعیین نسبت میان حركت مدرسه و اهداف از پیش تعیین شده بكار می رود و از طریق اعمال كنترل در مرحله ی بعدی ، نسبت به هدایت سازمان در مسیر اهداف اقدام می شود . ارزشیابی معمولا در پایان دوره برای تعیین میزان تحقق اهداف برنامه انجام می شود. معیار های مختلفی برای تشخیص انحراف از اهداف مدرسه وجود دارد: نارضایتی و شكایت ، افت تحصیلی ، مشكلات رفتاری ، انضباطی و ... ؛ البته همواره می توان و نباید منظر بروز مشكل و سپس حل آن باشیم بلكه می توان از طریق كنترل پیشگیر از بروز و ظهور و برجا ماندن عوارض مشكلات كاست .

 

در راستای موفقیت و پیشبرد اهداف آموزشی مدرسه برای اثر بخشی وبهره وری فراینده های آموزشی از لحاظ تعاون و همیاری سه نوع شورا به شرح زیر در مدرسه کار می کنند :

1-    شواری مدرسه : شامل مدیر ، یکی از معاونین ، معاون پرورشی ، مشاور ، نماینده دبیران ، نماینده انجمنها تشکل شده است که این شورا بازوی اصلی مدرسه است .

2-    شواری مسائل مالی مدرسه : که از مدیر ، نماینده عوامل اجرایی مدرسه ، نماینده دبیران و نماینده انجمن ها تشکل شده است و کارهایی  از قبیل خریدهای مدرسه و صدور چکها صورت می گیرد .

3-    شورای دبیران : این شورا چند بار در سال با حضور معلمان و دبیران در روز تشکیل شورا حضور دارند تشکیل می شوند و در رابطه با موانع یادگیری بحث و گفتگو می شود .

در رابطه با حضور و غیاب دبیران درمدرسه در مواقعی که حضور نداشته باشند طبق ضابطه و قوانین سه نوع مرخصی برای انها وجود دارد : 1- استحقاقی  2- استعلاجی    3-اضطراری  ، که اگر خارج از این سه بند باشد اوضاعشان توسط مدیر رسیدگی می شود .

در جلساتی که در آن مدرسه رفتم و حضورداشتم ضمن گفتگو و مصاحباتی که ابتدا با مدیر و سپس معاونین و مشاورین و با دبیران داشتم و بنا به مشاهداتم در آن مدرسه اعم از مشاهده روابط و برخوردهای مدیر با سایرین ، معاونین با همدیگر ، دبیران با مدیر ودبیران با دانش آموزان  در محیط دفتر  و در کلاس ، اینک همه آنها روابط انسانی را در اولویت و اهم کار خود قرار می داند و به یک رابطه خیلی رسمی و خشک و غیر قابل انعطاف که به نظر آنان ناموفق در پیشبرد اهدافشان بود را در سیستم آموزشی خود باطل و بیهوده می پنداشتند . بنا به اظهارات مدیر براساس شناخت از شخصیت و درک و فهم کارکنان و اینکه هر کس شخصیت واحد به خود را دارد از کانال ارتباطی مناسب به خود بهتر می توان مشکلات آن سیستم را حل کرد . و سیستمی که قانون و ظابطه مداری را بدون توجه به انسانیت و ارزشهای انسانی در اولویت کار خود قرار می دهد منکر می شدند .

بنا به اظهارات مدیر و دیگر کارکنان مشکلاتی که در رسیدن به اهداف آموزشی دخیل بودند عبارتند از :

1-    عدم همکاری اولیایی دانش آموزان در انجمن ها مدرسه در روابط با مشکلات فرزندانشان .

2-    کمبود انگیزه در معلمان که خواه براثر عوامل مالی ، روانی ، خانوادگی به وجود آمده است .

3-    ورود و ثبت نام دانش آموزان از هر مدارسی که شاید آن مدارس از لحاظ کیفیت آموزشی خواه در انگیزه و تفکر و رفتار اجتماعی ان دانش آموزان نقش خود را به خوبی ایفا نکرده باشد که نهایتاً در یادگیری و  ارتقاء مدرسه مشکل ساز است.

4-    تمرکز گرایی در نظام اموزش و پرورش که مانع از دخالت نظریات و توسعه مشارکتهای مردمی می شود .

5-    بی انگیزگی دانش آموزان که بر اثر نوع نگریستن آنها به اموزش از لحاظ شغلی و اینکه دوران زیادی از زندگی خود را به تعلیم و تربیت رسمی اختصاص می دهند و فرصت های دیگری که در زمان تحصیل برای آنها پیش می آید از دست می دهند و اموزش و پرورش جوابگوی چند سال سعی و کوشش و سرمایه گذاری در تحصیل نمی باشد.

 

خلاصه و نتیجه گیری :

ارائه ی پیشنهاد به مدیران مدارس نیازمند اطلاع از قوانین و سازمان آموزش و پرورش و مهم تر از آن شناخت مدرسه از طریق زندگی در اتمسفر و جو مدرسه به صورت یكی از اعضای آن است .مدیر نباید شان خود را به مجری صرف دستورات اداره تنزل دهد. بسیاری از وظایف ادراری و اجرایی را تا حد ممكن وتا جایی كه به اثر بخشی مدرسه كمك می كند و یا حد اقل بدان لطمه نمی زند باید تفویض كرد. برای اجرای نظارت و رهبری آموزشی یا باید مدیران را از میان فارغ التحصیلان مدیریت آموزشی و دانشكده های تربیت معلم انتخاب كرد و یا از میان كسان كه تجربه معلمی داشته اند؛ حداقل اینكه دوره های ضمن خدمت را گذرانده باشند. بهتر است مدیران از میان اعضای همان مدرسه و با رای گیری انتخاب شوند و نه بصورت انتصاب اداره.

مدیران حداقل چهار ساعت در طول هفته تدریس داشته باشند تا علاوه بر درك كار هیئت آموزشی در صورت لزوم در امر نظارت تعلیماتی وارد شوند.به مدیران برای برنامه ریزی و سازماندهی اختیارات بیشتری از سوی اداره تفویض شود و از آنان در اجرای این فرآیند حمایت فنی و تخصصی و ... شود تا با توجه به این كه مدیران مدارس پس از معلمان نزدیك تر ین افراد به فرآیند های یاد دهی – یادگیری هستند شاهد بهبود كیفیت و افزایش اثر بخشی بیشتر مدارس و كارآیی مدیران باشیم. نهایتا با توجه به اینكه رسیدن به كارآیی افراد در خدمت معمولا چند سال طول می كشد از تعویض بدون دلیل یا با دلایل كم اهمیت مدیران خودداری شود.

 توسعه و اثر بخشی سازمان های آموزشی (بویژه مدرسه) از طریق خلق و تعلیم معارف و در سایه ی تجربه امكان پذیر است. اگر عمل بدون اندیشه موجد فساد و دوری از اهداف می شود، علم بدون عمل نیز موجب انباشته شدن نظریات نامربوط در مغز شده و آنگونه می شود كه كارآیی مدیران و اثر بخشی سازمانی مدیران مدارسی كه در رشته ی مدیریت و برنامه ریزی آموزشی تحصیل كرده اند تفاوت معناداری با مدیرانی كه در سایر رشته ها درس خوانده اند و بر مبنی تجربه و منش مدیریتی به این پست رسیده اند و این احتمالا بهانه و حتی دلیلی موجه برای تردید مسئولان آموزش و پرورش در كارآیی دروس و فارغ التحصیلان رشته های دانشگاهی بویژه علوم تربیتی باشد. در پی جویی علت این امر آنچه بیش از همه جلب نظر می كند فقدان تجربه ی كاری فارغ التحصیلان در مدارس است آن سان كه حتی بعضی از اساتید این رشته نیز محصول فرآیند تدریس و تحصیل در این رشته را تربیت متخصصان پژوهشگر در عرصه ی مدیریت و نه پرورش مدیر آموزشی می دانند. ارائه دو یا حداكثر چهار واحد كار عملی مدیریت نیز اگر چه تاثیر گذار خواهد بود اما برای حل این مساله كافی نخواهد بود. در راستای پاسخ به این مسئله چند پیشنهاد مطرح می شود: اول اینكه دانشجویان متقاضی ورود به رشته ی مدیریت آموزشی در بدو ورود مورد مصاحبه ی تخصصی و بررسی شخصیت قرار گیرند تا از وجود كاراكترها ی مدیریتی در آنها اطمینان حاصل شود، چه اینكه مدیریت غیر از علم بودن هنر نیز هست.    دوم: دانشجویان این رشته از همان ترم های آغازین (همانند دوره های انترنی دانشجویان پزشكی ) دوره های عملی را در مدارس و سایر مراكز آموزشی گذرانده و بازدید های جمعی از مدارس (بویژه آنهایی كه به لحاظ مدیریتی ، موفق شناخته می شوند) داشته باشند.سوم : از مدیران مدارس خواسته شود تا كار ورز را نه بعنوان مزاحم و یا كارگر رایگان محكوم به بیگاری در مدرسه – آنگونه كه برخی دانشجویان تعریف می كنند- بلكه به عنوان مدیر فردای فرایند تعلیم و تربیت بنگرند.در مدیریت مدرسه بعنوان یك سازمان اجتماعی باز از علوم مختلفی از جمله روانشناسی ، فرهنگ و رفتار سازمانی، آمار و روش های تحقیق و نیز نظریه های مدیریت ، روابط انسانی و نظارت و راهنمایی تعلیماتی و ... بصورت گسترده ای استفاده می شود . اموری چون كار گروهی و تیمی ،ایجاد انگیزه و روابط اجتماعی مورد توجه است و روانشناسی سازمانی نیز فرآیندهایی مانند مدیریت كلاس ،ایجاد انگیزه در معلمان ،توجه به نیازها و خواسته های  افراد و    مشاركت دهی آنها در تصمیم گیری را با هدف ایجاد تعهد بیشتر به پیگیری تصمیمات سازمانی دنبال می كند. تمام این دانشها باید با تجربه جمع شوند تا بتوانند موجب اثر بخشی مدرسه شوند. اثر بخشی(به معنای حركت صحیح در راستای اهداف سازمانی ) خود به كارآیی افراد سازمان بستگی تام داشته و مدیر در  این میان بدلیل اثر گذاری بر كل سازمان مورد عنایت ویژه ای است.


مطالب مشابه :


منابع كنكور كارشناسي ارشد سراسري و آزاد رشته مشاوره و روانشناسی

بدیهی است که ‌این امر راهی خواهد بود برای مشاوره: منابع کارشناسی ارشد




منابع کارشناسی ارشد رشته مشاوره و روان شناسی بالینی

منابع کارشناسی ارشد رشته مشاوره و آزمون کارشناسي ارشد مشاوره، 7 ماده ي امتحاني را در 180




منابع کارشناسی ارشد رشته راهنمایی و مشاوره

اداره کل چاپ کتب درسی. منابع کارشناسی ارشد مشاوره و انگلیسی برای دانشجویان مشاوره و




منابع امتحانی کنکور کارشناسی ارشد رشته مشاوره

منابع امتحانی کنکور کارشناسی ارشد ارشد رشته مشاوره . منابع کارشناسی ارشد




منابع کارشناسی ارشد علوم تربیتی (گرایش مشاوره و راهنمایی)

* انجمن مطالعات برنامه درسی منابع کارشناسی ارشد علوم تربیتی مشاوره خانواده، مصطفي




منابع آزمون کارشناسی ارشد علوم تربیتی

منابع آزمون کارشناسی ارشد ریزی درسی مشاوره و راهنمایی. منابع آزمون




منابع آزمون کارشناسی ارشد علوم تربیتی (۲)

منابع آزمون کارشناسی ارشد علوم منابع پیشنهادی برای در مشاوره: منابع




منابع کارشناسی ارشد ( علوم تربیتی ۳ )

منابع کارشناسی ارشد 6-مقدّمات برنامه ریزی آموزشی و درسی ۲




منابع آزمون کارشناسي ارشد

منابع آزمون کارشناسي ارشد - آشیانه ایی برای فهرست منابع آزمون کارشناسی مواد درسی




کارورزی رشته علوم تربیتی گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی

مقالات مشاوره معلمان باید برای دستیابی به با تخصیص منابع و امكانات مادی




برچسب :