به کار گیری حواس پنجگانه در انشا نویسی

یا یک روز را در صف های مختلف توصیف کنند .مثلا در صف اتوبوس ،نانوایی-درصف حیاط مدرسه

یا بازی در پارک شهر و.....

می توانند شهر را توصیف کنند ودر مورد این مسائل بنویسند:

( شلوغی شهروترافیک – رهگذران – مغازه ها ومشتریان – بساطی ها –

 بوی دود – سروصدای ماشین ها – گدای کنار خیابان – صف اتوبوس –

 شوخی یا دعوای برخی – چراغ قرمز و.....)

ب)شنوایی :

(صدای فروشنده ی دوره گرد – صدای شعار جمعیت – سروصدای مرغابی ها 

 صدای گنجشکان وبلبلان – صدای اذان – صدای بوق ماشین ها 

 عوعوی سگ های گرسنه – صدای به هم خوردن درها – صحبت رهگذران -

سر وصدای ماهیگیرها – صدای تق تق کفش های چوبی –

 صدای زوزه ی باد در لابلای درختان کاج – صدای جیغ بچه ها –

 صدای غلغل سماور وقابلمه – صدای خرخر خواب پدر – آواز جیرجیرک ها و......)

پ)بویایی :

بوی کتلت – بوی گلهای اقاقی – بوی ذرت بوداده – بوی چای وقهوه –

 بوی گلاب – بوی نوزاد – بوی چمن – بوی چوب سوخته –

 بوی علف های تازه روییده – بوی کاهگل باران خورده – بوی نان سنگک تازه –

بوی حلوا – بوی پیاز داغ – بوی کود گوسفند وگاو –بوی خاک های نم زده و..

ت)چشایی :

طعم شیرین آدامس – طعم البالوی ترش – کشک شور – طعم تلخ دارو –

 طعم تند فلفل و.................

ث)لامسه :

پرهای نرم جوجه – خارهای تیز جوجه تیغی – آهن های سرد و...............

ج)حس ششم : انگار این منظره را قبلا هم جایی مثل خواب دیده بودم و.........

 

یک نمونه انشای توصیفی :

باران درشتی می بارید. آب ، گودی های خیابان راپرکرده وچاله های بزرگی،ساخته بود.

  ماشین ها، به سرعت می گذشتند ، چاله های آب را می شکافتند

وبدون توجه به عابران که بعد می بایست لباس گلیشان را می تکاندند ، پیش می رفتند.

هوای بعد از ظهر، رنگ شب گرفته بود . چراغ روشن مغازه ها وخانه هامی درخشید.

 باد ،دست بزرگ سردش را ،لای شاخه های خیس درختان فرو می برد وسردی به تنشان می ریخت .

 خیابان، پر بود از دانش آموزانی که مقنعه هایشان،خیس شده بود.

سرما را در گوش ها و سر انگشت هایشان حس می کردند. لباس گرمی، به تن نداشتند.

  فکر می کردند میان بر بزنند.

 عطر نمناک گلها ودرختان ،همه جا پیچیده بود . مردی را دیدند 30 -35 ساله

 با لباس های مشکی . موهای خیس وپریشانش ،به طرز نا مطبوعی

 به گردنش چسبیده بودند.

از میان کوچه های باریک ،با دیوارهای بلند کاهگلی ،گذشت . چند درخت

 بلند قامت،از دیوار یکی از خانه ها ،سربرآورده بودند . کفش هایش ،از آب

 سنگین بود و وقتی در گل فرو می رفت ،راه رفتن را مشکل تر می ساخت.

 باران ،همچنان می بارید...........


مطالب مشابه :


طراحی خیابان – ایده های نو

موضوع طراحی خیابان های شهر ما هر روز بیش از پیش شاهد سر و صدای زیاد ، شلوغی و ازدحام در




53/ شهرگزیده 4 / مناسب‌سازی شهر برای نابینایان

خیابان‌های پیرامون آن شده است چرا که صدای آن در شلوغی خیابان گم می‌شود و تفاوت




به کار گیری حواس پنجگانه در انشا نویسی

( شلوغی شهروترافیک (صدای فروشنده ی دوره گرد آب ، گودی های خیابان راپرکرده وچاله های




به کار گیری حواس پنجگانه در انشا نویسی

( شلوغی شهروترافیک (صدای فروشنده ی دوره گرد آب ، گودی های خیابان راپرکرده وچاله های




روایت خیابان سعدی از شما تا جنوب

شلوغی ای که فقط به عابران پیاده برنمی گردد، دست فروش ها هم هستند. خیابان هم و صدای ناشی از




25 - باغ سپهسالار ...

توی "خیابان باغ سپهسالار" پا جای پای و صدای مادر که در آن ازدهام و شلوغی با عصبانیت




برچسب :