اسلامی کردن علم ( 2 ) چالشهای نظری

roshanfekr.jpg

 

اسلامی کردن دانش و چند پرسش :

- آیا هنگامیکه پیامبر اسلام ص مسلمان را به طلب علم ولو در چین ( اطلبوا العلم ولو بالصین ) سفارش میفرمود منظورش مطلق علم و دانش بود ؟ یا منظورش علم اسلامی بود .؟ اگر گفته شود منظورش علم اسلامی بود که نقض غرض و خلاف عقل سلیم خواهد بود . چطور ممکن است که پیامبری که خود آورنده دین اسلام و قلبش ، سرچشمه معارف الهی و اسلامی است ، پیروان خود را به جایی سفارش کند که در ان دوره تاریخی از اسلام و پیامبرش و تبعا علوم اسلامی بی خبر بوده اند ؟. بنا براین عقل سلیم حکم میکند که بگوییم مراد پیامبر اسلام  ص از علمی که در چین آن دوره یافته میشده است . همین علوم متعارف مانند طب و معماری و ریاضیات و دیگر علوم طبیعی و فنی که مفید به حال عموم انسانها و زمینه پیشرفت مسلمین می باشد بوده است

- آیا هنگامیکه در پیامبر اسلام ص و امیر مومنان ع میفرمودند : حکمت را بگیرید حتی از مشرکان و منافقان ( خذ الحکمه ولو من المشرکین ) منظورشان از حکمت ( دانش محکم و راستین ) حکمت اسلامی بوده است ؟ یا اینکه مرادشان، مطلق حکمت بوده است ؟ همان تحلیلی که در پرسش بالا ارایه شد . اینجا هم وارد و صادق است . بدیهی است که خود پیامبر ص و قران کریم منبع عظیم حکمت الهی می باشند ولی با این همه ایشان سفارش میکند که حکمت را حتی از مشرکان فرا بگیرید تا انجا که در روایتی دیگر ایشان می فرمایند : الحکمه ضاله المومن ( حکمت گمشده مومن است ) بنابراین از این دسته روایات و سیره و سنت پیامبر معلوم میشود که علم و حکمت از نگاه آن بزرگوران به اسلامی و غیر اسلامی تقسیم نمیشده است .

- سوال مهم دیگر این است که چه چیزی علمی را اسلامی مکیند ؟ یعنی گوهری که اگر به علم افزوده شود ، آن را اسلامی می کند چیست ؟  به تعبیردیگر ملاک و شاخص اسلامی بودن علم چیست که بواسطه آن علم اسلامی از علم عیر اسلامی به طور منطقی متمایز میشود ؟ این مهمترین سوالی است که طرفداران نظریه اسلامی کردن دانش باید به آن پاسخی خردمندانه و منطقی بدهند . در پاسخ به این سوال میتوان این فرضیه های هفتگانه ذیل را در نظر گرفت :

۱ - موضوع

۲ - روش

۳ - هدف

۴ - فایده و کارکرد

۵ - فاعل و مولد

۶ - مستفید و مصرف کننده

۷ - مبانی و اصول موضوعه و متعارفه

فرضیه اول - موضوع به عنوان ملاک :

این فرضیه میگوید اگر موضوع علم اسلامی باشد آن علم اسلامی میشود . مثلا نماز یک حقیقت شرعیه است که توسط اسلام تنصیص شده است . حال اگر کسی موضوعاتی از این دست ( نماز - روزه - حج - خمس - زکات - وحی - ........... ) را مورد مطالعه قرار دهد در ان صورت فراورده او علمی اسلامی خواهد بود . بنا براین دانشهایی مانند علم تفسیر . علم فقه . علم کلام . علم روایه و درایه الحدیث . علم رجال و مانند ان علومی اسلامی خواهند بود . این فرضیه مخالفانی ندارد . و به نظر معقول می اید اما مساله در اینجاست که با این ملاک ( موضوع ) نمیتوان ریاضیات اسلامی . فیزیک اسلامی . زیست شناسی اسلامی و حتی جامعه شناسی و روانشناسی و اقتصاد اسلامی درست کرد . چرا که کمیت و جسم طبیعی و موجود زنده و جامعه و روان انسان و نظامات پولی و مالی  که به ترتیب موضوعات این علومند هیچ کدام توسط اسلام جعل نشده اند به تعبیر فنی هیچکدام دارای حقیقت شرعیه نیستند . بلکه همه این امور قبل از اسلام هم واقعیت عینی داشته اند و همواره توسط همه ادمیان صرف نظر از هر دین و ایین و مذهبی مورد تحقیق و مطالعه قرار میگرفتند . ریاضیات در چین و هند و مصر و یونان باستان صرف نظر از عقاید مذهبی انان یک قاعده و قانون داشته و دارد .

فرضیه دوم روش به مثابه ملاک :

و اگر گفته شود ملاک اسلامی شدن علم به کار بردن روش و متدی خاص در تحقیق علمی است و هر دانشمندی که خود را مقید به چنین روش تحقیقی کند ، علم اسلامی آفریده است . در ان صورت نمیتوانند روش تحقیقی را نشان دهد که از دل اموزه های دینی استخراج شده باشد . و هیچ عالم و محقق دینی تا کنون چنین ادعایی طرح نکرده است و اگر هم ادعا کند . دلیل و شاهدی برای اثبات متدولوژی تحقیق برامده از اسلام ندارد . اساسا متدولوژی فارغ از هرگونه عقیده دینی است .

فرضیه سوم  هدف به عنوان ملاک :

 - اگر گفته شود ملاک اسلامی بودن و اسلامی شدن علم ان است که هدف ان علم منطبق با اهداف اسلامی باشد . مثلا به گسترش توحید یا بسط عدالت و یا تعالی انسان و تقرب به خدا بیانجامد . این نظریه نیز با اشکالاتی چند روبرو است . اول انکه هدف علم اکتشاف حقیقت است و گاهی برخی از علوم به دلیل طببعت ذاتی خود به فهم بهتر ما از توحید و یا فهم بهتر ما از عدالت یا شناخت  راه های تعالی انسان منجر و منتج میشوند چنانکه نظامهای مابعد الطبیعی کهن مانند فلسفه ارسطو ویا فلسفه افلاطون و بویژه برخی نحله های فلسفه اسکندارنی مانند فلسفه افلوطین و فیلون و ..... چنین هدفها و دستاوردهایی داشته اند که البته پیش از اسلام بوده اند . در این صورت باید بپذیریم که این فلسفه ها پیش از انکه دین مقدس اسلام نازل شود و استقرار یابد به عنوان دانشهای اسلامی وجود داشته اند . که سخنی بسیار شاذ و نادر و عجیب مینماید . این موضوع همان مغالطه محال تقدم شیء بر نفس است که مخالف عقل سلیم است . یعنی باید قبول کرد که علم اسلامی که متفرع بر اسلام است خود بر اسلام تقدم زمانی داشته باشد .

فرضیه چهارم فایده به مثابه ملاک :

 - اگر گفته شود ملاک اسلامی شدن یک علم آن است که فایده ای برای اسلام داشته باشد . مثلا صنعت چاپ به کار انتشار متون اسلامی و قران کریم و روایات می اید . یا فن طب به کار سلامت و درمان مسلمانان می اید یا علوم و فنون دفاعی به کار جهاد اسلامی میاید و یا مثلا علوم کامپیوتر کار تحقیقات دینی را تسهیل میکند و این همه فایده ، علم را اسلامی می کند . در پاسخ میتوان گفت این استفاده ها همه جنبه آلی و ابزاری دارد و همجنانکه میتواند در خدمت اسلام و مسلیمن باشند میتواند در خدمت دین مسحیت . ایین بودیزم و حتی در خدمت طاغوت و کفر باشد . چنانکه علم پزشکی و صنعت چاپ و علم زیست شناسی میتواند در خدمت هر ملت و گروه و دینی باشد . پس یک علم هم میتواند اسلامی و هم مسیحی و هم ثنوی و هم شرک الود باشد و این موضوع هم نقض غرض و عین لااقتضا بودن انواع علوم و دلیلی بر علیه نظریه اسلامی کردن دانش است .

فرضیه پنجم  فاعل و پدید اورند و مبتکر به عنوان ملاک :

- اگر گفته شود ملاک اسلامی شدن دانش . فاعل و پدید اورنده ان علم است . یعنی مثلا دانشهایی که اولین مرتبه توسط مسلمین ابداع شدند اسلامی هستند . یا دانشهایی که برای اولین بار در متون دینی مثلا قران و یا روایات پیامبر ص و ائمه هدی ع آمده اند و جنبه ابداعی و ابتکاری دارند . اسلامی محسوب میشوند . این فرضیه نیز ناصواب است چرا که هیچ موضعی نیست که به تمامه در متون دینی ابداع و ابتکار شده باشند و پیش از قران و اسلام مسبوق به سابقه نباشند و چنانکه ریاضیات و فیزیک و کیهان شناسی و فلسفه و طب و حتی فقه و نظامهای حقوق دینی در پیش از اسلام هم سابقه داشته اند ( فقه و حقوق یهودی و ... ) . بلی اعتراف مینمایم که برخی نظریات علمی و شبه علمی منفرد در متون دینی هست که ادعا میشوند ، برای اولین مرتبه در قران کریم یا اقوال ائمه هدی ع ابتکار و ایداع شده اند . مانند کرویت زمین . حرکت خورشید . کارکرد بادها در لقاح گیاهان . تشکیل و تکون نطفه بین صلب و ترائب . زوجیت موجودات . جاذبه عمومی . و ...........  که البته اثبات اینکه پیش از اسلام این نظریه ها هیچ سابقه ای نداشته است . به راحتی ممکن  نیست . چنانکه عرب جاهلی هم کارکرد بادها را در باوری نخلستانها میدانست و از ان در عمل استفاده میکرد و در اشعار جاهلی هم بدان اشاراتی وجود دارد . یا کرویت زمین و نیروی جاذبه که در مصر و چین پیش از اسلام مسبوق به سابقه است ثانیا تحقیق و بررسی این امور با همان روشی و شیوه ای امکان پذیر است که امروزه در علوم طببعت مرسوم است و بنا براین تمایزی از جهت موضوع و روش و کارکرد میان علم اسلامی و علوم متعارف بشری وجود ندارد . و اگر تمایز روشنی وجود نداشته باشد . علم متمایز اسلامی متعین نخواهد شد . البته مطابق این فرضیه میتوان علم تفسیر قران . علم کلام اسلامی . علم اخلاق اسلامی . علم فقه و علم اصول و علم رجال و درایه و روایه را علوم اسلامی دانست چرا که انصافا با این مشخصات امروزی توسط مسلمانان ابداع و ابتکار شده است . اگر چنین باشد پس علومی مانند ریاضیات و فیزیک و فلسفه و شیمی و زیست شناسی و جامعه شناسی و روان شناسی و اقتصاد و مدیریت و .......... غیر اسلامی خواهد بود چرا که توسط غیر مسلمانان ابداع و ابتکار شده است . حال انکه طرفداران نظریه اسلامی کردن علم در صدد ان هستند که جامعه شناسی و روانشناسی اسلامی درست کنند که چون دیگران حق تقدم داشته اند . با ملاک یاد شده اسلامی کردن انها محال است .

فرضیه  ششم - مستفید و مصرف کننده  به مثابه ملاک :

اگر گفته شود که ملاک علم اسلامی ان است که مسلمانان از ان علم بهره بگیرند . که البته این نظریه از همه دیگر اقوال سست تر وبی بنیاد تر است چرا که از این علوم به همان سبک و سیاق غیر مسلمانان نیز بهرمند و مستفیدند . چنانکه یک مسلمان و یک مسیحی و یک بودایی و یک بی دین به یک شکل از طب و معماری و علم مدیریت و جامعه شناسی بهرمند میشوند و یا لااقل امکان بهرمندی یکسان برای آنها متصور است . عجیب است که یک سیره علمی واحد چگونه به اسلامی و غیره اسلامی تقسیم میشود . 

فرضیه هفتم اسلامی بودن مبانی و اصول موضوعه  به عنوان ملاک :

این فرضیه را  که اتفاقا طرفدارن بیشتر و ادله مفصل تر دارد  در پست دیگری نقد و بررسی خواهیم کرد .

تا بعد

 


مطالب مشابه :


اقتصاد اسلامی در منظرگاه مديريتي بكي پديا ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نگاه پر نور - اقتصاد اسلامی در منظرگاه مديريتي بكي پديا ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد - این




سایت اسلام پدیا

وبلاگ انجمن علم اطلاعات و دانش شناسی - سایت اسلام پدیا - انجمن علم اطلاعات و دانش شناسی




آپاندیس زائده نیست!

اسلام- قرآن اما حال علم نوین چه میگوید؟ آپاندیس. از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ




منابع کنکور کارشناسی ارشد علوم سیاسی

1ـ بنیادهای علم سیاست (غرب و اسلام) در حال توسعه پیتر برنل و ویکی رندال ترجمه




وکیلان اهل ایران از دیدگاه ویکی پدیا

از ویکی‌پدیا از ایشان به عنوان پدر علم حقوق ایران یاد می کنند اما آن در اسلام




اسلامی کردن علم ( 2 ) چالشهای نظری

آب های عمیق - اسلامی کردن علم ( 2 ) چالشهای نظری - این پنجره بسوی ژرفا و شفافیت گشوده میشود




وکیلان اهل ایران از دیدگاه ویکی پدیا

وبلاگ هواداران پروفسور امیرناصر کاتوزیان - وکیلان اهل ایران از دیدگاه ویکی پدیا - مجموعه




علم در قرون وسطی 1 ( اسلام )

فرا شناخت Meta-knowledge - علم در قرون وسطی 1 ( اسلام ) - فرهنگ و تمدن - Culture and Civilization




برچسب :