مکان های دیدنی و تاریخی- استان آذربايجان غربی -اطلاعات راهنمایی1

مکان های دیدنی و تاریخی- استان آذربايجان غربی -اطلاعات راهنمایی1 دانشگاه جامع علمی کاربردی صنعت جهانگردی دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد 2 و 22 وبلاگ تخصصی گردشگری و نرم افزارهای جهانگردی ایران

rightc.gif مکان های دیدنی و تاریخی- استان آذربايجان غربی -اطلاعات راهنمایی1 leftc.gif
مکان های دیدنی و تاریخی
استان آذربايجان غربی از نظر طبيعی و تاريخی از مناطق برجسته ايران است. وضعيت اقليمی، زمين شناسی و توپوگرافی استان باعث ايجاد عارضه های طبيعی بسياری در آن شده است که برخی از آن ها دارای ويژگی های منحصر به فردی هستند. برخی از جاذبه های طبيعی اين استان عبارتند از: درياچه اروميه که شورترين و بزرگ ترين درياچه داخلی ايران و بزرگ ترين آبگير دايمی آسيای باختری است، جزاير داخلی درياچه اروميه که زيستگاه نادرترين پرندگان هستند، پارک ملی درياچه اروميه که يكی از 59 منطقه ذخاير طبيعی جهان و دارای لوح مخصوص پارک ها است، مناطق حفاظت شده حيات وحش و چشمه های متعدد آب گرم که بيش تر خاصيت درمانی دارند، تالاب ها، رودخانه ها، آبشارها و غارهای مختلف از جمله غار معروف کرفتو.
پيشينه تاريخی و سابقه کهن فرهنگی استان؛ سبب وجود جاذبه های تاريخي, جاذبه های اجتماعی و فرهنگی بسياری در منطقه شده است. مكان های تاريخی و مذهبی موجود در استان؛ گويای بخشی از تاريخ مذهبی اين منطقه است. مسجد جامع اروميه از مسجدهای قديمی استان به شمار می آيد. کليساهای قديمی زيادی نيز در سطح استان وجود دارند که از جاذبه های ديدنی آن به شمار می آيند. كليسای مارقويا يكی از قديمی ترين ابنيه مذهبی است و منسوب به حضرت قوما يكی از دوازده حواريون مسيح است. كليسای قديمی ماريوخنه و آتشكده آذرگشسب به همراه بازارهای قديمی با سبک معماری خاص، تپه های باستانی که قدمت برخی از آن ها به هزاره های پيش از ميلاد می رسد، شهرها و دهستان های تاريخی و قديمی مانند تپه های باستانی روستای حسنلو، قلعه های تاريخی، پل های قديمی، گورستان ها و قبور شعرا، عرفا و سياست مداران که جزو مناطق ديدنی استان به شمار می آيند به همراه زندگی ايلی جذاب با صنايع دستی كم نظير، در مجموع گويای توان بالای توريستی منطقه آذربايجان غربی هستند. 
 
صنايع و معادن
صنايع استان آذربايجان غربی در زمينه های مواد معدنی و مواد اوليه موجود دراستان بر پا شده اند. معادن اين استان شامل معادن مصالح و سنگ های ساختمانی، گرانيت، ‌تراورتن، نمک آبی، نمک سنگی، ميكا، زرنيخ، تالک، خاک نسوز و پوكه معدنی است كه هم اكنون بهره برداری می شوند. هم چنين ذخايری از مواد معدنی سرب, روی, طلا در تكاب، ذغال سنگ در مياندوآب و خاك نسوز در بوكان كشف شده و آماده بهره برداری می شوند. هم چنين اقداماتی جهت شناسايی معادن سيليس و مواد معدنی فلزی و غير فلزی در استان صورت گرفته است.
استان آذربايجان غربی يكی از كانون های مهم صنايع دستی ايران است. دراين استان انواع فرش، گليم، ‌‌پارچه های دستی و صنايع چوبی تزيينی توليد می شود و علاوه بر آن كارگاه های صابون سازی، شمع سازی و چاقوسازی نيز درسطح استان به كار مشغولند. از ميان محصولات ياد شده, بافته های دستی و صنايع چوبی مانند انواع مجسمه های حيوانات‌، انواع وسايل بازی شطرنج، تخته نرد، جعبه و ميز آرايش بانوان و انواع نقاشی روی چرم دارای معروفيت ملی است. 
 
کشاورزی و دام داری
استان آذربايجان غربی يكی از مناطق مستعد كشاورزی در ايران است. با وجود اين که اين استان تنها 6/2 درصد مساحت ايران را در بر می گيرد، اما اراضی آن بيش از 6 درصد كل اراضی مزروعی كشور را شامل می شود. ويژه گی ها و خصوصيات طبيعی واقليمی استان بر توان بالقوه كشاورزی منطقه افزوده است. گندم و جو و محصولات باغی چون سيب و انگور از جمله مهم ترين توليدات كشاورزی استان آذربايجان غربی است.
وجود ايلات و عشاير كه تامين معيشت آن ها در درجه اول از طريق دام داری و در درجه دوم با كشاورزی انجام می گيرد؛ در رونق دام داری استان تأثير به سزايی داشته است. استان آذربايجان غربی با توجه به وجود مراتع نسبتا خوب خود توانسته نقش مهمی را در دام داری كشور ايفا نمايد. دام داری در اين منطقه به صورت صنعتی و سنتی رواج دارد و امروزه گرايش به سمت واحد های صنعتی در اين استان افزايش چشم گيری داشته است. اين استان در زمينه پرورش طيور نيز دارای نقش فعالی است كه اين فعاليت نيز به صورت صنعتی و سنتی رواج دارد. هم چنين بيش از 250000 كندوی زنبور عسل که نزديک به چهار پنجم آن ها مدرن هستند در سطح استان آذربايجان غربی به توليد عسل مشغولند. استان آذربايجان غربی در زمينه پرورش ماهی نيز فعال است و واحدهای متعدد استخر پرورش ماهی دراستان وجود دارد كه به پرورش ماهيان گرم آبی و ماهيان سرد آبی اختصاص يافته اند. علاوه بر پرورش ماهي, صيد ماهی نيز از سدهای ارس، مهاباد و ساير سدها، رودخانه ها و آبگيرهای طبيعی استان صورت می گيرد. 
 
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
سرنوشت تاريخی آذربايجان شرقی و غربی و وجه تسميه نام آن ها بسيارشبيه هم است. آذربايجان را با توجه به پيشينه تاريخی کهن اش، در زبان های مختلف به نام های گوناگون کمابيش مشابهی ناميده اند. در فارسی ميانه «آتورپاتكان»، در آثار كهن فارسی«آذربادگان»‌ يا «‌آذربايگان»، و در فارسی كنونی «آذربايجان» ناميده شده است. هم چنين در يونانی «آتروپاتنه»‌، در بيزانسی «آذربيگانون»، در ارمنی «آتراپاتاكان»، در سريانی «آذربايغان»‌ و در عربی «آذربيجان»‌ گفته اند. تاريخ باستانی آذربايجان با تاريخ قوم «ماد» درآميخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ايران آرام آرام قسمت های غربی ايران از جمله آذربايجان را تصرف كرد. مقارن اين ايام دولت هايی در اطراف آذربايجان وجود داشت كه از آن جمله می توان به دولت «آشور» در شمال بين النهرين، دولت «هيئتی» در آسيای صغير، دولت «اورارتو» در نواحی شمال و شمال غرب، اقوام «كادوسی» در شرق و «كاسی» ها در حوالی كوه های زاگرس اشاره كرد.
بعد از تاسيس دولت ماد، آذربايجان به ماد كوچک (درمقابل ماد بزرگ) ‌معروف شد و مشتمل بر شهرهای قديمی همدان، ری، ‌اصفهان و كرمانشاه بود. به عبارت ديگر ولاياتی كه در قرون اوليه اسلامی به ناحيه‌ جبال و بعدها به عراق عجم معروف بودند را در بر می گرفت. بعد از حمله اسكندر مقدونی به ايران، ‌سرداری به نام «آتورپات» در آذربايگان از اشغال آن توسط يونانيان ممانعت به عمل آورد. از آن به بعد اين سرزمين به نام آتورپاتكان معروف شد. آتورپات به پادشاهی رسيد و آن ناحيه را مستقل اعلام نمود. در طول دوره‌ حكومت سلوكی ها، ناحيه آتورپاتكان هم چنان مستقل ماند و يونانيان و جانشينان اسكندر نتوانستند آداب و رسوم و تمدن يونانی را در آن محل اشاعه دهند. آذربايجان در اين زمان پناهگاه زردشتيان و تكيه گاه فرهنگ ايرانی در مقابل فرهنگ يونانی شد. حكومت جانشينان آتورپات در آذربايجان در زمان اشكانيان نيز ادامه يافت و اين منطقه توانست كماكان استقلال خود را حفظ كند.
اردشير بابكان - مؤسس سلسله ساسانی – با استيلا برحكم رانان آذربايجان اين منطقه را در زمره امپراتوری بزرگ ساسانی در آورد. در دوره ساسانی معمولاً‌ يكی از مرزبانان را به حكومت آذربايجان می گماردند. در اواخر آن دوره حكومت آذربايجان در دست خاندان «فرخ هرمزد»‌ بوده پايتخت آن « شيز»‌ يا «‌گنزب»‌ نام داشت كه مطابق با ويرانه های ليلان در جنوب شرقی درياچه اروميه گزارش شده است.
پس از فتح آذربايجان به دست اعراب، قبايل عرب از بصره، كوفه، شام و يمن برای سكونت به آن جا روی آورده با خريد زمين های وسيع، ‌‌كشاورزی را گسترش داده و افراد بومی را رعيت خود ساختند. امرای عرب برای حفظ زمين ها و احتمالاً‌ رعايای مسلمان خود، از حملات ديگر مردم آذربايجان كه به اسلام نگرويده بودند، باروهايی در اطراف املاك وسيع خود می كشيدند كه به تدريج داخل اين باروها به صورت شهرهای نسبتاً‌ مهم درآمد.
در سال ۱٩٨ هـجری - قمری بابک خرم دين با استفاده از ضعف خلافت مرکزی مأمون - خليفه عباسی که درخراسان به سر می برد - قيام کرده قسمت های مهمی از شمال شرقی آذربايجان را دراختيار گرفت. از اين پس، از ‌سلطه دستگاه خلافت برآذربايجان تا حد زيادی کاسته شد. بقايای قلعه بابک بر بلندای کوهی در نزديکی کليبر واقع در آذربايجان شرقی هنوز باقی است.
سلسله های ايرانی بعد از اسلام مانند طاهريان، صفاريان، سامانيان و غزنويان كه از شرق ايران برخاسته حكومت های مستقلی تشكيل دادند، هيچ گاه نتوانستند قلمرو خود را به آذربايجان برسانند. دراين مدت كه از سال 205 هجری قمری (تأسيس سلسله طاهريان)‌ شروع و تا سال 429 هـ‌ ق (‌آ‎غاز حكومت سلجوقيان)‌ ادامه می يابد، حكومت های محلی متعددی قدرت را در آذربايجان به دست گرفتند. آخرين حكام مقتدر اين ايالت، ‌ساجيان (317 ـ 276 هـ‌. ق) بودند كه آن ها نيز عاقبت بر ضد خلفا قيام كردند. پس از سقوط ساجيان، سلسله های محلی ديگری در آذربايجان به قدرت رسيدند كه از آن جمله می توان از رواديان نام برد. در دوران حكومت ساجيان ‌(بنی ساج) ‌و حكومت بعد از آن حكم رانان قسمت شمالی رود ارس به حكام آذربايجان خراج می دادند كه از معروف ترين آنها شيروان شاهای، ‌خداوندان شكی، حكام گرجستان، رواديان و حكام ارمنستان بودند.
در آغاز قرن پنج هجری (يازدهم ميلادی) ‌تركان «غز» به فرماندهی سلجوقيان، نخست با دسته های كوچك و سپس به تعداد بيش تر، راهی آذربايجان شده آن جا را به تصرف در آوردند. در 531 هجری (1136 ميلادی)‌ آذربايجان به دست«اتابك ايلدگز»‌ (‌الدگوز) افتاد كه تاحمله كم دوام جلال الدين خوارزم شاه (31 ـ ‌1225 م، 28 ـ ‌622 هـ‌. ق) ‌وی و اولادش بر آذربايجان حكومت كردند. با حمله مغولان و ورودهلاكوخان ايلخان (1256 م، 654 هـ. ق)‌، ‌آذربايجان مركز شاهنشاهی بزرگ وی شد كه از آموی تا شام امتداد داشت. با ضعف ايل خانان مغول، امرای مستقلی در آذربايجان قدرت يافتند که از آن جمله می توان به جلايريان، ‌چوپانيان و تركمانان اشاره كرد.
پس از تصرف آذربايجان به دست شاه اسماعيل اول صفوی (‌1502 م، ‌907هـ. ق)‌ اين سرزمين سنگر گاه اصلی و مركز عمده‌ گرد آوری قوای نظامی برای شاهان صفوی شد. در زمان صفويه آذربايجان محل جنگ های خونين ميان سپاهيان ايران وعثمانی بود. پس ازسقوط دولت صفويه، نادر شاه افشار با کوتاه کردن دست عثمانيان از آذربايجان و يک پارچه کردن ايران، در دشت مغان رسماً تاجگذاری كرد. كريم خان زند در سال 1175 هجری (1755 ميلادی)‌ آذربايجان را از دست خان های محلی كه پس از مرگ نادر شاه قيام کرده بودند، باز پس گرفت. اما پس از مرگ او بار ديگر خوانين محلی سر برآوردند، تا اين كه آغا محمد خان قاجار در سال 1205 هجری(1785 ميلادی) ‌موفق شد كه آذربايجان را مطيع حکومت مرکزی كند. اين منطقه كه هم اكنون يكی از مناطق آباد و پررونق جمهوری اسلامی ايران است در سال 1316 به صورت استان مستقل درآمد كه در برگيرنده شهرها, دهستان ها و روستاهای بسياری است. 
 
مشخصات جغرافيايي
آذربايجان غربی از نظر جغرافيايی بين 35 درجه 58 دقيقه تا 39 درجه و 47 دقيقه پهنای شمالی و 44 درجه و 2 دقيقه تا 47 درجه و 23 دقيقه درازای خاوری قرار گرفته است. آذربايجان غربی در شمال باختری ايران قرار داشته و از شمال به كشورهای جمهوری خود مختار نخجوان و ارمنستان، از باختر به كشورهای تركيه و عراق، از جنوب به استان كردستان و از خاور به استان های آذربايجان شرقی و زنجان محدود می شود. طول مرز آبی و خاكی اين استان با كشورهای همسايه، مجموعا 823 كيلومتر است. اين استان از طرف شمال نزديك به 135 كيلومتر، مرز آبی رودخانه ارس با نخجوان و ارمنستان و از طرف شمال و باختر نزديک به 488 كيلومتر مرز خاكی با كشور تركيه دارد. هم چنين از طرف باختر نزديك به 200 كيلومتر مرز خاكی با كشور عراق دارد.
رود ارس مرز ايران و جمهوری های نخجوان و ارمنستان را در آذربايجان غربی در بر می گيرد كه از محل تلاقی قره سو به ارس، شروع و در محل به هم پيوستن آق چای به ارس خاتمه می پذيرد. بخشی از اين مرز طبيعی را درياچه ارس - كه در پشت سد ايجاد شده- و بخش ديگر را قزل قشلاق از طرف جمهوری نخجوان تشكيل می دهد.
استان آذربايجان غربی طولانی ترين مرز داخلی را با استان آذربايجان شرقی دارد. اين مرز از پيوستن رود آق چای به ارس در باختر جلفا شروع شده، پس از عبور از خاور رود مزبور و قطع راه مرز به بازرگان و ناحيه ولديان خوی و راه آهن ايران - تركيه، درياچه اروميه را كه مرز طبيعی دو استان است، در جهت شمال باختری به جنوب خاوری پشت سر گذاشته، در جنوب درياچه، اين امتداد در جهت جنوب خاوری مسير زرينه رود «جغتو» از ميان مراغه و مياندوآب، چاراويماق هشترود و صايين قلعه و تكاب عبور نموده و در مرز زنجان خاتمه می يابد. مرز آذربايجان غربی و كردستان جهت باختری - خاوری داشته و از دره رود كلوی زاب کوچک شروع شده و پس ازعبور از ميان نواحی سردشت، بانه، بوكان، سقز و قطع شاخه های سيمينه رود و درياچه زرينه رود و عبور از جنوب تكاب در چهار طاق در نقطه اتصال سه استان زنجان، كردستان و آذربايجان غربی خاتمه می يابد. استان آذربايجان غربی كم ترين طول مرز را با استان زنجان دارد كه از طريق منطقه تكاب به ماه نشان از استان زنجان اتصال پيدا می كند و جهت آن شمال باختری - جنوب خاوری است و بيش تر اين ناحيه نيز از كوه های مرتفع پوشيده شده است.
استان آذربايجان غربی که مرکز آن شهر تاريخی اروميه است، براساس آخرين تقسيمات كشوری دارای 14 شهرستان بوده كه عبارتند از: اروميه، اشنويه، بوكان، پيرانشهر، تكاب، چالدران (سيه چشمه)، خوی، سردشت، سلماس، شاهين دژ، ماكو، مهاباد، مياندوآب، نقده. اين استان در بر گيرنده شهرستان ها, شهرها, دهستان ها و روستاهای متعددی بوده و بر اساس آخرين سرشماری سراسری سال 1375 كشور, جمعيت آن 2496080 نفر برآورد شده است.


مکان های دیدنی و تاریخی - ماکو
شهرستان ماکو دارای چشم اندازی کوهستانی است و مراتع سرسبز دامنه کوه های آن را فرا گرفته اند. چشمه های آب گرم، آبشارها، مناطق حفاظت شده و شکارگاه های منطقه به همراه کليساهای قديمی مانند قره كليسا (كليسای طاطاووس)، کاخ ها و عمارت ها از جمله كاخ باغچه جوق و عمارت كلاه فرنگی ماكو، پل ها صخره ها، گورستان ها، مقبره های قديمی، قلعه ها و شهرهای باستانی چون: شهر اورارتويی بام فرهاد از جاذبه های طبيعی و تاريخی مهم منطقه هستند.  

صنايع و معادن
صنایع شهرستان ماکو محدود به صنایع دستی و صنایع کوچک کارگاهی است. این منطقه در مسیر توسعه قرار دارد و هنوز صنعت بزرگ و قابل توجهی در آن دیده نمی شود.  
 
کشاورزی و دام داری
شهرستان ماكو يک منطقه كشاورزی است و محصولات كشاورزی آن غلات، حبوبات، پنبه، كرچک و كنجد است. تره بار، سيب، انگور، گلابی، ‌گردو و بادام از ديگر محصولات شهرستان بوده و آب كشاورزی از رودها و قنات و چاه های عميق تامين می شود.  

وجه تسميه و پيشينه تاريخي
ماكو به زبان ارمنی به معنی چراگاه است و از اين رو به آن ماكو گفته اند كه چراگاه های بزرگ در پيرامون اش وجود داشته است. شهر ماكو در درازی تاريخ به اسامی مختلفی ياد شده كه به شرح زير است: به روايتی اسم قديمی ماكو «شاوار شان» بود كه از كيارستان كه امروز به نام «سياوش» معروف است، اخذ شده است. هم چنين اسم ماكو را «آرتاز»، «قلعه قبان» و «روساومكی» (محل مرتفع گوسفند و آغل زمستانی) نيز می گفتند كه احتمالا به همان دليل خوبی مراتع، از طرف ارامنه منطقه نام گذاری شده بوده است. اما برخی بر آنند كه ماكو در اصل ميان كوه بوده، بر اثر استفاده زیاد «ه» حذف شده، ميان کوه و سپس ماكو گفته شده است. شهر قديم ماكو که تا زمان شاه عباس دوم صفوی باقی و آباد بوده، در دامنه كوه بنا شده بود. شهر ماكو يكی از قلاع محكم سرحدات ايران و عثمانی محسوب می شد، ‌چنان كه در سنه 1045 هجری، سلطان مراد چهارم عثمانی، قره مصطفی پاشا، - يكی از سرداران معروف خود - را برای خرابی قلعه نظامی اين شهر مامور كرد، که با مرگ سلطان مراد چهارم اين دستور عملی نشد. در زمان صفويه نيز قلعه نظامی ماكو برای دولت ايران و قلعه كاتور در ايالات وان برای دولت عثمانی اهميت خاصی داشت.
در سال 1052 هـ . ق به فرمان شاه عباس دوم قلعه ماكو را به علت آن كه پناه گاه مفسدان شده بود ويران ساختند. شهر ماكو علاوه بر آن كه از نظر ساختار فيزيكی شهر جالب توجهی است، دارای آثار متعدد باستانی و تاريخی نيز است. اين منطقه در طول وسعت پيدا كرده زيرا در جنوب و شمال آن دو رشته كوه به نام قيه (يا ساری داش) و سبد قرار دارد و شهر را چون حصاری در بر گرفته اند. شهر در دره ای كه توسط اين دو كوه به وجود آمده قرار دارد و در وسط شهر رودخانه ای به نام «زنگمار» جاری است. كوه در قسمت خاوری رودخانه، مستقيماً فرود آمده و در قسمت باختری تا حدود 200 متر از سطح رودخانه ارتفاع می گيرد، به طوری كه قسمتی از كوه، شهر را مانند چتری در پناه خود جای داده و شهر به طور نيم دايره در پناه اين كوه قرار گرفته است. در ارتفاع اطراف شهر قلاع قديم ديده می شود و در كوه قيه غار وسيعی است كه دارای آب جاری بوده و عده زيادی را می توان در آن جای داد ورود به آن مشكل است.


مکان های دیدنی و تاریخی- ارومیه 
شهرستان اروميه يکی از مهم ترين مناطق آذربايجان است که وجود جاذبه های متعدد طبيعی و تاريخی، آن را از نظر گردشگری برجسته و قابل توجه نموده است. پارک ملی درياچه اروميه، چشمه های متعدد منطقه که خاصيت درمانی دارند، مناطق حفاظت شده، کوه های سر به فلک کشيده، مراتع ييلاقی و از همه مهم تر درياچه اروميه به همراه جزاير متعدد داخل آن و زيستگاه های پرندگان عمده ترين جاذبه های طبيعی شهرستان اروميه هستند. هم چنين پيشينه ی غنی و تاريخ پر فراز و نشيب منطقه نيز باعث ايجاد اماکن و بناهای تاريخی متعددی در اين ناحيه شده است. مساجد زيادی نيز در اين منطقه وجود دارند که برخی از آن ها مانند مسجد سردار اروميه از جمله آثار ديدنی منطقه به شمار می روند. کليساهای متعدد موجود در اروميه جزو بناهای تاريخی با ارزش منطقه هستند. كليسای مارقويا که يكی از قديمی ترين بناهای مذهبی است؛ منسوب به حضرت قوما يكی از دوازده حواريون مسيح است. كليسای قديمی ماريوخنه که سبک معماری آن متعلق به قرن پنجم ميلادی است، آتشكده تمر که مربوط به دوره سلاطين هخامنشی است و ده ها قلعه، پل، مدرسه، حمام، مقبره، عمارت، خانه، سنگ نبشته در کنار بازار اروميه مجموعه جالبی از جاذبه های تاريخی و مکان های ديدنی به وجود آورده اند. 
 
صنايع و معادن
شهرستان ارومیه از نظر صنایع و معادن پررونق است. از آن جا که مهم ترين اشتغال در شهرستان اروميه كشاورزی است، بیش ترین صنايع آن نيز نظير كارخانه قند، تحقيقات توتون، شير پاستوريزه، تهيه آب انگور، تهيه رب گوجه فرنگی، كارخانه های سبزی پاک كنی و سردخانه ها برای نگه داری ميوه و ساير مواد غذايی وابسته به كشاورزی است. دو گروه صنعتی كانی های غير فلزی و غذايی – دارويی در بين ساير صنايع بالاترين تعداد و بيش ترين ميزان اشتغال را دارند. معادن در شهرستان اروميه مشتمل بر معادن مصالح و سنگ های ساختمانی است معادن ديگری چون نمک آبی و نمک سنگی نيز در اين شهرستان وجود دارند.  
 
کشاورزی و دام داری
ارومیه منطقه ای کشاورزی است. نزديک به هفتاد درصد از سطح زير كشت زراعت های سالانه متعلق به كشت گندم است و متجاوز از 32 رقم گندم مختلف در اين مناطق زير كشت قرار می گيرد. استان آذربايجان غربی در داشتن زمین های زراعی؛ رتبه مهمی در کشور دارد. سهم اروميه از اين ميان به عنوان مركز استان بسيار مهم است. شهرستان اروميه به دليل داشتن آب كافی و زمین های حاصل خيز از مناسب ترين مناطق كشاورزی استان محسوب می شود و شغل اصلی مردم كشاورزی است. گندم و جو، انواع ميوه و صيفی جات و به خصوص انگور از مهم ترين محصولات كشاورزی اروميه است. انگور و سيب درختی از جمله محصولات حاصل خيز است كه به مقدار زياد و بسيار مرغوب و مطلوب به دست آمده و به روسيه و آلمان نيز صادر می شود. رشته کوه های زاگرس در باختر و رطوبت درياچه اروميه كه در خاور آن واقع است در وسعت مراتع اين شهرستان نقش اساسی دارد و وسعت مراتع با گسترش دام داری و دام پروری در ارتباط مستقيم است. در اروميه دام داری به دو صورت صنعتی و سنتی صورت می گيرد. پرورش طيور و پرورش زنبور عسل نيز در اين منطقه دارای اهميت است. شيلات و پرورش آبزيان نيز در اين شهرستان از اهميت زيادی برخوردار است و افراد زيادی در اين زمينه مشغول به كار هستند.  
 
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
واژه «اروميه» مشتمل از دو كلمه «اور» و«ميه» است. زبان های باستانی اور به معنای شهر، جا، مكان و قلعه است، مانند اورشليم. و «ميه» يا «ميا» نيز به معنای آب است و اين شهر را به سبب وفور آب «شهر آب» ناميده اند. از سوابق اوليه ی بنای اين شهر كه فعلا به نام اروميه معروف است اطلاعات چندانی در دست نيست. هم چنين اطلاع درستی از اين كه نام باستانی اروميه چه بوده، در دست نيست. تنها می دانيم که کرانه های باختری درياچه اروميه را در قديم گليزان می ناميدند. گروهی به اشتباه آن را با شهرستان چی چست ( شيز) يكی می دانند. برخی نام آن را مشتق از شهر ارومچی تركستان چين می دانند. برخی نيز اروميه را از شهرهايی می دانند كه انوشيروان بنا كرده و می گويند پس از آن كه سپاهيان ايران به فرماندهی انوشيروان وارد شامات (سوريه) شد و شهر انطاكيه را تسخير نمود، دستور داد تا اهالی آن شهر را به ايران كوچ داده و در اين شهر اقامت دهند. سپس شهری به نام «روميه» ساخته شده و مردم انطاكيه در آن ساكن شدند و بعد كلمه روميه رفته رفته به اروميه تبديل شده است.
به عقيده بعضی ديگر از مورخين اروميه محل تولد زرتشت پيغمبر بوده و از اماكن مقدسه زرتشتيان به شمار می رود. بر اساس نوشته های كتاب «اوستا» در نيمه قرن هفتم قبل از ميلاد؛ زرتشت در كنار رود «داييتا» كه از رودخانه های استان آذربايجان غربی است از جانب خدای بزرگ مأمور اصلاح امور مردم شده و در حاشيه باختری درياچه «چی چست» به اشاعه مذهب خود پرداخته است.
از شواهد و آثار باستانی منطقه؛ معلوم می شود كه ارومیه در زمان دولت ماد نيز آباد و مسكون بوده است. از برخی آثار عتيقه و ابنيه ی تاريخی اين منطقه و اطراف آن مانند قلعه حسنلو، گوی تپه، صورت حجاری شاه ساسانی، بنای مسجد جامع و كليسای ننه مريم و بعضی آثار ديگر به درستی مشخص می شود كه اين منطقه از گذشته های دور با كمی تغيير محل (گوی تپه – تويراق قلعه - چيچكلو و نيز محل فعلی ) وجود داشته است. همين طور از روی نبش قبوری كه كشف شده؛ قدمت اين ناحيه را تا چهار هزار سال پیش از ميلاد مسلم می دانند. باختر درياچه اروميه همواره بيش از ساير نقاط ايران مورد توجه ملل ما قبل تاريخ قرار داشت، زيست گاه های متعددی نيز كه امروزه تپه هايی از آن ها باقی است، نشان دهنده همين امر است.
آثار مكشوفه از تپه های تاريخی گوی تپه و حسنلو گواه بارز اين ادعا است. «گوی تپه» با قديمی ترين تپه های باستانی بين النهرين، آسيای صغير و فلات ايران قابل مقايسه است. انتساب چند زرتشتی كه در هنگام تولد عيسی (ع) به بيت الحم رفته بودند و در اروميه مدفون اند؛ حاكی از آن است كه اين شهر يكی از بزرگ ترين كانون های مذهبی و اجتماعی گذشته های دور بوده و سرداران و امپراطوران روم جهت دست يابی به ‌آتشكده يا آذرخش بزرگ زرتشتيان (آذرگشسب) و پايتخت تابستانی ساسانيان ( گزنا) يا تخت سليمان، بارها از آن عبور كرده اند.
بعد از اسلام؛ نيز اروميه دومين شهر مهم آذربايجان، پس از مراغه، به شمار می رفت. از قرن 15 ميلادی كه تركان عثمانی جايگزين امپراطور روم شرقی شدند، اروميه به عنوان شهر سرحدی اهميت بسیار زیادی پيدا كرد و از برج و باروی مهمی برخوردار شد. برج سه گنبد و مسجد جامع اروميه از يادگارهای عظمت تمدن اسلامی در منطقه به شمار می رود. در اين دوران شهر اروميه؛ نقطه تلاقی اقوام و اديان پيرامون خود از قبيل آشوری ها، ارمنی ها، يهودی ها، و بالاخره مسلمانان بود. منطقه تاريخی اروميه از قرن ها پيش مهد تمدن و مركز علم و دانش بوده و شهر اروميه يكی از مناطق معتبر علوم قديمه به شمار می رفته، علما و فضلا و دانشمندان متبحر، اصول فقه اسلامی و حكمت و فلسفه و ادبيات را به علاقه مندان تدريس می كردند. 
 
مشخصات جغرافيايي
شهرستان اروميه؛ مهم ترین منطقه ی استان آذربایجان غربی به شمار می آید که در ناحیه ی مرکز استان واقع شده است. مرکز این شهرستان در 45 درجه و 2 دقيقه درازای خاوری و و 37 درجه و 32 دقيقه پهنای شمالی و ارتفاع 1332 متری از سطح دريا واقع شده است. شهرستان اروميه از شمال به سلماس، از جنوب به اشنويه از خاور به درياچه اروميه و از باختر به خاک تركيه محدود می شود. درياچه اروميه در اين شهرستان مهم ترين پديده طبيعی، اقتصادی و گردشگری به شمار می آید.
شهر اروميه (مرکز استان ‌آذربايجان غربی) در جلگه ای به درازای 70 كيلومتر و پهنای 30 كيلومتر در كنار درياچه لاجوردی اروميه گسترده شده است. اين جلگه از رسوبات رودهای باراندوز، شهر چای، روشه چای و نازلوچای كه همه ساله به طور منظم آن را مشروب می سازند؛ پوشيده شده است. پيشينه ی تاريخی و استقرار اين شهر در مسير قفقاز، ارمنستان، ‌آسيای صغير و بين النهرين و نيز زمين های بارور و آب و هوای مساعد، اهميت بسيار ويژه ای را به آن بخشيده است. راه های دسترسی به این منطقه عبارت اند از:
- مسير راه اروميه - سلماس، به درازای 80 كيلومتر.
- مسير اروميه- مهاباد، به درازای 137 كيلومتر.
- مسير راه تبريز – اروميه.
- شهر اروميه هم چنين دارای فرودگاه بين المللی است.

 


مطالب مشابه :


استان آذربایجان غربی

استان آذربایجان غربی از دیدنی ترین استان های کشور، با اور" به معنی جا و مکان




مکان های دیدنی و تاریخی- استان آذربايجان غربی -اطلاعات راهنمایی1

مکان های دیدنی و سكونت به آن جا روی آورده با ی استان آذربایجان غربی به شمار می




جاذبه های استان آذربایجان غربی

جاذبه های استان آذربایجان غربی البته هر جا امکان استفاده از از بدیع ترین دیدنی های




ارومیه - آذربایجان غربی

تاریخی و مکان های دیدنی به جا که مهم ترین آذربایجان غربی در داشتن زمین




آذربایجان‌شرقی سرزمینی به وسعت تاریخ

رودخانه ارس از محدوده سه استان آذربایجان غربی جاهای دیدنی استان های دیدنی و




نگاهی کوتاه به استان آذر بایجان غربی

استان آذربایجان غربی از نظر دیدنی های بیش تر، راهی آذربایجان شده آن جا را به




تبریز ـ استان آذربایجان شرقی

جاذبه های دیدنی ارومیه و آذربایجان غربی آذربایجان و از آن جا در خاک




برچسب :