اقبال مقایسه ای نقاشان و طراحان در ایران و جهان

نظریه ای در باره اقبال مقایسه ای نقاشان و طراحان در ایران و جهان
کسانی که به نقاشی و طراحی علاقه دارند باید بدانند نقاشی در ایران ،صدرصد یک هنرمردمی و فرهنگی است که ریشه در آداب و سنت گذشته دارد . و این هنر در ایران با اینکه عاشقان و علاقه مندان زیادی دارد هنوز رواج چندانی نیافته است و برای استاد نقاش و هنرمند درآمدی قابل قبولی وجود ندارد که بتوان با آن ،زندگی نسبتا" خوبی را اداره کند و استادان فقط بخاطر علاقه مندی زیاد و عشقی که به نقاشی دارند ، مبادرت می ورزند.
اما این روند در سایر کشورها به گونه دیگری است، مردم با نقاشی و هنر زندگی می کنند بدین معنی که هر کس در خانه اش نقاشی خود ،همسر و فرزندان اش را بر دیوار منزل آویخته و یا بالای میز چیده است . در میدان های بازار و بازارچه های شهر بی استثناء می توانید بیش از همه نقاشان و طراحان زیادی را ببینید که در کنار یکدیگر نشسته اند و هر کدام از نقاشان بی وقفه مشغول کشیدن نقاشی هستند که این تعداد زیاد نقاشان در کنار یکدیگر نشان از استقبال زیاد مردم آن شهر و اقبال همگانی به هنر و نقاشی در آن کشورهاست . چرا؟ چون مردم دنیا در یافته اند در زندگی پر استرس امروزی انسان بیش از همه به زیبائی ،نقاشی و طراحی نیازمند است .پس نتیجه می گیریم که در آینده نقاشی در ایران ممکن است جایگاه خودش را پیدا کند چون هنر پیش همه کس خاطره انگیز و دوست داشتنی است فقط مشکل ما ایرانیان درنحوه هزینه کردن آن در زندگی و سلامت روحی است .
اخیرا" نشانه های از استقبال عمومی مردم در دست است البته این وضعیت اول در تهران و شهر های بزرگ نمایان شد و کم کم در شهرها و حتی برخی از روستاها نیز تا حدودی به نقاشی و خاطره و یا بهتر بگویم رنگ و روان ،که هر دو مطلب به سلامتی روح و روان اشاره دارد ، نیز رواج پیدا کرده است و این یعنی تظمین سلامتی جامعه و انسان در زندگی امروزی که آدمها بیش از هر زمان دیگر به هنر و زیبائی نیازمند هستند و مجبورند به سلامتی خود بی اندیشند.
از طرفی ممکن است این علاقه مندی ضمن به میدان آمدن سبک های مختلف نقاشی شود که برای دستیابی به این هنر طبعا" نقاشان و هنرمندان زیادی فراخورسبک هنری خود و استعدادشان به میدان خواهند آمد و موفقیت هائی را کسب خواهند کرد. اما برای دستیابی به آن ،باید راه زیادی را طی کرد چون هنر همانقدر لذت بخش و زیباست به همان اندازه هم نادر است و بدست آوردن آن بسیار سخت ،که بی استاد کم ممکن و نشدنی است . خلاصه اینکه کسی که می خواهد هنرمند شود باید موارد زیادی را طی کند :
در یادگیری باید مثل کوه مقاوم و در کار مثل دریا پرتلاتوم در امید به هدف دارای انرژی فزاینده که هر روز بر آن امیدوارتر شود و در کل یک عاشق محض که هیچ عیب معشوق اش را نبیند و از عیب جوئی دیگران خسته نشود . البته لذتی که در خلق آثار و کار پس از هر یاد گیری نهفته است در هیچ جا پیدا نمی شود .و البته خیلی خیلی ،بیش از اندازه ای است که، یک علاقهمند ویا یک نفر عادی به نقاشی نگاه می کند و آن ضرب المثل که می گوید : تو مو مبینی و من پیچش مو .در واقع در اینجا کارائی دارد.لطفا" شما هم نظرات خود را در سایت درج کنید . مهم است که ما نظر شما را بدانیم ؟

اقبال مقایسه ای نقاشان و طراحان در ایران و جهان

مطالب مشابه :

آموزش نقاشی سیاه قلم و چهره

ثبت نــام : کلاس آموزش تکنیکهای هنری نقـاشی و طـراحی - خطـاطی و خوشنـویسی

سایت نقاشی و طراحی چهره

سایت بابل و شخصی

نقاشی های سیاه قلم حرفه ای

اقبال مقایسه ای نقاشان و طراحان در ایران و جهان

نمونه ای از پوسترهای چاپ شده