نقش فن آوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش

نقش فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات در آموزش

  • فاطمه امامقلي‌وند

 

عصر ما، عصر انتقال از جهان واقعي به دوران زندگي در فضايي دو جهاني است. گرچه هنوز نهادها و سازمان‌هاي مجاز شكل نگرفته‌اند؛ اما ظهور جهاني نو به نام «جهان مجازي» را در دور و بر خود احساس مي‌كنيم (قادري، 1385).

 جهان مجازي هويت معلم و فراگير را به شدت تغيير مي‌دهد و وظايف و نقش‌هاي جديدي براي آنها پديد مي‌آورد. (قادري، 1385)

سازنده‌گرايان با تاكيد بر فعاليت يادگيرنده در فرآيند يادگيري، معتقدند، دانش از بيرون به فرد منتقل نمي‌شود بلكه آنچه وي از طريق حواسش دريافت مي‌كند، براساس فرديت خويش تفسير و پردازش مي‌كند. آنها نقش معلم را، مربي كنار ميدان و تسهيل‌كننده‌ يادگيري مي‌دانند و بر يادگيري موقعيتي، تأكيد مي‌كنند (سراجي، 85).

يادگيرنده محور بودن، قلب يادگيري موقعيتي است. از اين رو هدف يادگيري الكترونيكي، تحقق يادگيري موقعيتي است. بر اساس اين نظريه، ‌يادگيري، هنگامي ‌اثربخش‌تر و كارآتر مي‌شود كه‌يادگيرنده در بافت واقعي و زمينه‌ي موضوع مورد بحث قرار گيرد. ريشه‌هاي يادگيري موقعيتي، به ‌يادگيري تجربي و يادگيري مبتني بر مسأله مربوط مي‌شود (رضوي، 84).

يادگيري هنگامي‌ افزايش چشمگيري مي‌يابد كه با با فت حل مساله در ارتباط باشد. كلاس‌هاي آموزشي سنتي داراي اثربخشي چنداني نيستند زيرا وابسته به زمان و مكان خاصند و نمي‌توانند بافت واقعي و مناسب براي يادگيري فراهم آورند و متن‌هاي چاپي نيز به سبب محدوديت‌هاي خاص كه چيزي بيش از متن، تصوير و طرح خطي نيستند، مشكل‌آفرينند (رضوي، 84).

فناوري اطلاعات و ارتباطي شبكه‌اي، انعطاف‌پذيري زيادي دارند و محتواي چند رسانه‌اي و  منابع غني ديگر را فراهم مي‌آورند كه مي‌تواند فرصتي براي رشد يادگيرندگان باشد. فرصت‌هاي يادگيري مبتني بر چارچوب نظري‌اند كه در آن، پيوند آموزش با بافت زندگي و حل مساله، بسيار حياتي و مهم است.

مهمترين اهداف اين رويكرد، ايجاد محيطهاي يادگيري مشاركتي است كه به ‌يادگيرندگان و معلمان اجازه مي‌دهد به جست‌وجو بپردازند و انواع مساله‌ها را بررسي كنند (رضوي، 84).

افزايش منابع اطلاعاتي (روزنامه، راديو، تلويزيون، اينترنت، سي‌دي و مواد چند رسانه‌اي ديگر) و رشد سريع دانش به خصوص در زمينه علوم و فناوري نه تنها نياز به روزآمد كردن مطالب درسي را افزايش داده است بلكه نياز به بازبيني مجدد طراحي برنامه درسي و تدريس دروس به شكل ميان رشته‌اي را نيز آشكار مي‌كند (امام جمعه، 85).

اولين و مهم‌ترين ويژگي تعليم و تربيت مساله‌محور و تفكرمحور، فعال ساختن دانش‌آموز و ساختن دانش به وسيله خود اوست. فناوري اطلاعات و ارتباطات، تسهيل‌كننده‌ يادگيري مساله محور است (يادگارزاده، 85).

 

استفاده مؤثر از فناوري

فناوري‌هايي كه از تدريس حمايت مي‌كنند باعث ايجاد يادگيري معنا‌دار و هدفمند مي‌شوند؛ همچنين مي‌توانند باعث تغيير روش‌هاي سنتي و معلم‌محور، به تدريس و يادگيري فراگيرمحور شوند (زماني – خيرآبادي، 85).

والاس (2003) مي‌گويد: فناوري‌ها، از مواد و كاغذ تا نرم‌افزارهاي رايانه‌اي و اينترنت مي‌توانند كار تدريس را از پنج جنبه تحت تاثير قرار دهند:

 

1- محدوديت‌ها: براي استفاده از فناوري در تدريس، آنچه مهم است، مفيد بودن آن در برنامه‌ي درسي است. هر فناوري، هدف مشخصي دارد و بر برنامه درسي و موضوع خاصي تمركز مي‌كند و در موقعيت خاصي قابل استفاده است و فضاي كاري مناسب را براي تعامل دانش‌آموزان فراهم مي‌سازد؛ ولي كاربرد رسانه‌اي مانند اينترنت، به موضوع خاصي محدود نمي‌شود و استفاده از آن به موقعيت و ماهيت كاري دانش‌آموزان بستگي دارد.

2- ثبات: فناوري، برعكس مواد سنتي، روز به روز تغيير مي‌كند و مطمئناً براي سال‌هاي آينده ثابت باقي نخواهد ماند. معلمان بايد فناوري‌ها را بررسي كنند و سپس درباره‌ي استفاده از آن‌ها تصميم بگيرند. همچنين اگر آن‌ها فناوري‌هايي را نامناسب تشخيص دادند، لازم است براي سال آينده، رسانه‌هاي ديگري را جايگزين كنند.

3- اعتبار (قدرت): از فناوري مي‌توان براي تشخيص اعتبار محتوا استفاده كرد. به كمك اينترنت و نرم‌افزارهاي علمي‌ مي‌توان اطلاعاتي به دست آورد كه در تشخيص اعتبار محتوا، به معلم كمك مي‌كنند.

4- محيط پداگوژيكي: فناوري‌ها، تا چه اندازه و با چه ابزارهايي كار دانش‌آموزان را مديريت، نظارت و ارزيابي مي‌كنند؟

نرم‌افزار يك نسخه از جريان كار دانش‌آموز را ارايه مي‌كند و معلم مي‌تواند با نگاه كردن به آن، هر چه را كه او بايد انجام دهد، به دانش‌آموز بگويد.

5- نظم محتوا (موضوع)

بعضي از فناوري‌ها به وسيله ايجاد تفكر قابل ملاحظه در دانش‌آموز، ثبت و ضبط كار دانش‌آموز، ارايه سوالات و فعاليت‌هاي آزاد، از فعاليت تدريس حمايت مي‌كنند.

نتايج مطالعات «اپل» درباره كلاس‌هايي براي فردا، 5 مرحله‌ي تدريجي از ادغام فناوري در تدريس را نشان مي‌دهد (ديناروند، 85).

 

الف) ورود

 معلمان بنيادهاي اساسي فناوري‌هاي جديد شامل سخت‌افزارها و نرم‌افزارها را مي‌آموزند.

 

ب) پذيرش

معلمان، استفاده از فناوري براي حمايت از تدريس را آغاز مي‌كنند.

 

پ) انطباق

معلمان فناوري را در فعاليت‌هاي كلاسي به كار مي‌گيرند و بر بهره‌وري تدريس تاكيد مي‌كنند.

 

ت) تخصيص

معلمان، توسعه‌ي رويكردهاي جديد در تدريس و يادگيري را شروع مي‌كنند. سطوح مهارت‌هايشان به آنان اجازه مي‌دهد از مزاياي فناوري براي خلق فعاليت‌هاي جديد بهره بگيرند.

 

ث) نوآوري

معلمان مي‌كوشند آموزش را با فناوري انطباق دهند و آن را در تدريس منعكس كنند. نتايج مطالعات نشان مي‌دهد، معلمان ماهر در كاربرد فناوري اطلاعات بهتر مي‌توانند دانش‌آموزان را در يادگيري هدايت كنند. حل مساله و مهارت‌هاي سطح بالاي تفكر، تفسير و تحليل اطلاعات، مديريت زمان و توانايي اولويت‌بندي مهارت‌ها در فضاي اطلاعاتي و جامعه‌ي جهاني مبتني بر اطلاعات توسعه مي‌يابد و اين منوط به اين است كه معلمان و دانش‌آموزان بتوانند به نحو مؤثر و اصول، از فناوري استفاده كنند (ديناروند، 85).

فناوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي به خودي خود تاثير اندكي بر كيفيت تدريس و يادگيري دارند. شكي نيست كه اين فناوري‌ها فرصت‌هاي فراواني براي ايجاد محيط‌هاي يادگيري فراهم مي‌آورند. هر چند اين فناوري‌ها سبب مي‌شوند تعامل آموزشي قابل توجهي به وجود آيد؛ اما نمي‌توانند به تنهايي كيفيت يادگيري و تدريس را افزايش دهند. محتواي فعاليت‌هاي يادگيرنده، اجراي فعاليت‌هاي يادگيري، فرآيند سنجش عملكرد يادگيرندگان و فرآيند بازخورد، بايد به گونه‌اي مناسب شكل گيرد؛ در غير اين صورت تضميني وجود ندارد كه هدف‌هاي آموزشي تحقق يابند.

 

نقش معلمان

نقش معلمان در محيط‌هاي يادگيري جديد، تغيير يافته است. «گودير» معتقد است، نقش معلمان در محيط‌هاي يادگيري شبكه‌اي، دچار اين تغييرات شده است (رضوي، 84).

·                    معلمان به جاي سخنراني و ارايه اطلاعات، به راهنمايي يادگيرندگان و مديريت منابع مي‌پردازند.

·                    معلمان به جاي آنكه به سؤالات پاسخ دهند، يادگيرندگان را براي يافتن پاسخ، هدايت مي‌كنند. 

·                        معلمان به جاي آنكه صرفاً محتوا را تهيه كنند، به طراحي تجارب يادگيري براي دانش‌آموزان مي‌پردازند.

·          معلمان ساختار اصلي و چارچوب كار را براي دانش‌آموزان تدارك مي‌بينند و يادگيرندگان را تشويق مي‌كنند كه خود، فرآيند يادگيري را كنترل كنند.

 

نقش دانش‌آموزان

در نقش دانش‌آموزان در محيط‌هاي يادگيري الكترونيكي، تغييراتي به وجود آمده است. گودير معتقد است، نقش دانش‌آموزان در محيطهاي يادگيري شبكه‌اي، دستخوش اين تغييرات شده است. (رضوي، 84)

·                    دانش‌آموزان به جاي آنكه منفعل و پذيراي دانش باشند، فعالند و به ساخت دانش مي‌پردازند.

·                    دانش‌آموزان به جاي حفظ كردن اطلاعات و حقايق، به حل مساله‌هاي پيچيده مي‌پردازند.

·                    دانش‌آموزان، سؤالات خود را بررسي مي‌كنند و براي يافتن پاسخ‌هاي مناسب، به جست‌وجو مي‌پردازند.

·          دانش‌آموزان به صورت گروهي با يكديگر كار مي‌كنند و با انجام فعاليت‌هاي مشاركتي، مسؤوليت هدايت و كنترل يادگيري خود را عهده‌دار مي‌شوند.

·                    دانش‌آموزان مي‌كوشند مستقل، خودكار و خودانگيخته باشند و خودشان، زمان و سرعت يادگيري را تنظيم كنند.

 

قابليت انعطاف فناوري و يادگيري الكترونيكي

دسترسي آسان و انعطاف‌پذير به اطلاعات مناسب، از ويژگي‌هاي اصلي فناوري اطلاعات و ارتباطات است.

در صورتي مي‌توان گفت آموزش داراي انعطاف است كه ‌يادگيرنده بتواند از ميان تجربيات متنوعي كه در اختيار او قرار دارد، دست به انتخاب بزند. دسترسي انعطاف‌پذير سبب مي‌شود دسترسي يادگيرنده به محتوا تسهيل شود و بتوان در هر لحظه و هر مكان و با سرعت مناسب، تجارب يادگيري را در اختيار يادگيرنده قرار داد. بنابراين، يادگيري، شكل فردي به خود مي‌گيرد.

دسترسي انعطاف‌پذير به محتوا و منابع يادگيري از طريق فناوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي شبكه‌اي در كلاس‌هاي درس معمولي، كارگاه‌ها، منازل و مراكز ديگر اجتماعي، ويژگي‌هاي شاخص يادگيري الكترونيكي هستند.

در اين زمينه‌ها انواع ابزارهاي گروهي و فناوري كنفرانس رايانه‌اي را مي‌توان براي ايجاد جو پرسش و جست‌وجوي گروهي ميان يادگيرندگاني كه در مكان‌هاي متفاوتند و هم‌زمان در يك محل حضور ندارند، مورد استفاده قرار داد.

از طريق فناوري‌هاي يادگيري الكترونيكي، يادگيرندگان و معلمان مي‌توانند به فعاليت‌هاي تعاملي هم‌زمان و ناهم‌زمان بپردازند و اين تعامل ممكن است در مكان‌ها و زمان‌هاي متفاوت صورت گيرد.

 

جمع‌بندي و نتيجه‌گيري

فناوري يك ابزار قدرتمند است؛ شيفتگي بيش از حد در برابر اين ابزار و يا حتي نفي آن به خاطر فراهم نبودن ساير امكانات يا حتي مسايل انگيزشي، كاري نابجاست؛ به نحوي كه حاصلش، عقب ماندن هر چه بيشتر كشورها در مقايسه با ساير كشورها و يا حتي كشورهاي همسايه است (شهباز، زماني، نصر اصفهاني،  85).

اگر كاربرد رايانه در دروس گوناگون تلفيق شود، مانند چسبي براي وصل كردن و چسباندن موضوعات، منفعل عمل مي‌كند. رايانه‌ها مي‌توانند براي سازماندهي داده‌ها، گزارش‌نويسي، ارتباط با  ديگر دانش‌آموزان، اجراي تحقيق اينترنتي و تسهيل كار با مخاطبان جهاني، استفاده شوند. (شهباز، زماني، نصر اصفهاني،  85).

بالاترين ميزان موفقيت در امر استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات در يادگيري، زماني حاصل مي‌شود كه از سردرگمي ‌و بهت‌زدگي در مورد فناوري اطلاعات و ارتباطات خارج شويم و ذهن و احساسات خود را بر شگفتي‌هاي يادگيري متمركز كنيم.

تبيين سياست‌گذاري آموزشي صحيح، شفافيت و جامعيت در سياست‌ها و هدفمندي سياستگذاري‌هاي اجرايي است كه فضاي مناسب براي استفاده از قابليت‌هاي فناوري را فراهم مي‌كند. قانون‌ها و الزاماتي كه استفاده از فناوري‌ها را براي مقاصد مفروض، تسهيل يا سخت مي‌نمايند، اهميت دارند.

مساله‌اي كه وجود دارد؛ آن است كه هنوز در بسياري از كشورها، معلمان و دانش‌آموزان استفاده از رايانه را در يك حالت نمايشي دنبال مي‌كنند در صورتي كه استفاده از ICT در عرصه محتواي عمومي ‌برنامه درس، مورد غفلت واقع شده است يا به اندازه كافي استفاده نشده است (سلسبيلي– قاسمي، ‌85).

با توجه به تجربيات بسياري از كشورها، تدريس ICT  به عنوان يك رشته انتزاعي و مجرد، را، مؤثري براي تشويق كاربرد ICT در يادگيري نيست.

مسلماً اين معلمان هستند كه كليد كاربرد اثربخش فناوري در جهت بهبود يادگيري را در دست دارند اما اگر معلمان، كاملاً درك نكنند كه چگونه به طور مؤثري ICT را براي پيشبرد يادگيري دانش‌آموزان به كار برند، سرمايه‌گذاري‌هاي كلاني كه در نوآوري‌هاي ICT صورت گرفته، به آساني هدر خواهد رفت.

كاربرد ICT اين را مي‌طلبد كه معلمان حتي در محتواي موضوع‌هايي كه تدريس مي‌كنند و طريقه‌هايي كه به وسيله آن‌ها، محتوا مي‌تواند ياد داده و ياد گرفته شود، بهتر آماده شوند. معلمان نياز به نگرشي بدون هيچ‌گونه ترس در كاربرد ICT دارند تا آنها را تشويق كند كه خودشان خطرات را بپذيرند و آنها را وادارد كه‌ يادگيرندگاني مادام‌العمر باشند.

بهترين روش براي اشاعه‌ي استفاده از فناوري‌هاي جديد آموزشي در كلاس‌هاي درس، اين است كه بكوشيم زودپذيرها (معلماني كه از نظر شرايط، نزديك به نوآورها هستند)، اين پديده‌ها را به منزله‌ي هنجار يا ارزش بپذيرند. (كريمي، فردين‌پور، 84)

 

اين مراحل عبارتند از:

1 – مرحله‌ي آگاهي و پي بردن به وجود پديده‌ي جديد.

 2 – مرحله‌ي علاقه و جلب‌نظر كردن پديده‌ي جديد.

 3 – مرحله‌ي ارزيابي كه طي آن معلمان فايده و كاربرد پديده‌ي جديد را بررسي و ارزيابي مي‌كنند.

4 – مرحله‌ي آزمايش كه طي آن معلمان پديده‌ي باارزش شده را در شرايط خاص خود آزمايش مي‌كنند.

 5 – مرحله‌ي پذيرش كه پس از نتيجه‌ي مثبت در آزمايش، حاصل مي‌شود.

 

منابع در دفتر نشريه نگاه ، موجودند.


مطالب مشابه :


شرکت خدمات انفورماتیک

فن آوری اطلاعات در زیر ساختها و ارتباطات بهره‌مندي از سامانه جامع و يكپارچه




برگزاری دوره آموزش سامانه جامع موقوفات و بقاع در اوقاف گلستان

سامانه جامع موقوفات و آوری اطلاعات و ارتباطات در این جلسه آموزشی گفت: برای تکمیل و ورود




نقش فن آوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش

نقش فن آوری اطلاعات و سامانه جامع مدیریت فناوري اطلاعات و ارتباطات، تسهيل




فن آوری اطلاعات و ارتباطات چيست ؟

فن آوری اطلاعات و ارتباطات چيست ؟ این اطلاعات به سه شکل صوتی، تصویری و فن آوری




فن آوری اطلاعات و ارتباطات ITC

فن آوری اطلاعات و طرح جامع فناوری اطلاعات فرآیند فن آوری اطلاعات و ارتباطات .




آشنایی با فناوری اطلاعات و ارتباطات

برنامه درسی کارشناسی "مهندسی تکنولوژی ارتباطات و فن آوری و فن آوری اطلاعات جامع و وزارت




مفهوم فن آوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) چیست؟

مفهوم فن آوری اطلاعات و فن آوری اطلاعات و ارتباطات،واژه ای دانشگاه جامع و




شیوه نامه اجرایی آموزش طرح یاوران امید

کانون انجمن های صنفی فن آوری اطلاعات و آوری اطلاعات و ارتباطات و حرفه ای در سامانه




فناوری اطلاعات و ارتباطات ICT

ارتباطات و فن آوری و فن آوری اطلاعات از و دانشگاه جامع نیز




تكميل پرونده مسکن مهر نفت اهواز تمدید شد

اخبار نفت و کسب اطلاعات بیشتر با mop.ir با سامانه جامع فنآوری و اطلاعات




برچسب :