تاریخچه آموزش وپرورش

بسمه الله الرحمن الرحیم

تحقق جامعه شناسی آموزش و پرورش

تهیه کننده :ملیحه ملک پور

تاریخچه آموزش وپرورش :

1. تمدن های باستان (تا قبل از ظهور اسلام )   

مقدمه :

تاریخ آموزش همانا به اندازه عمر خود بشریت است . در حقیقت از آن هنگام که بشر ابتدایی به فرزندش با ایماء و اشاره چگونگی  پرتاب نیزه یا تیر و کمان را به جهت شکار نشان می داد ، آموزش شکار وادامه ح حیات را می داد . از آن موقع تا کنون که عصرتحولات و تغییرات تکنولوزی در جهان نام گرفته آنچه به شکل های مختلف و متنوع برای کاربرد ابزار وافزایش رفاه و... انسان صورت می گرفته آموزش بوده است .

تمدن سومر : نویسنده کتاب تاریخ تمدن درباره چگونگی پیدایش آموزش منظم –منظور آموزشی است که شامل معلم ،شاگرد ومحتوی می باشد –نظری را ارائه داده است که ذیلا آورده می شود:

"شگفت انگیز ترین چیزی که از سومریان بر جای مانده خط نویسی آن مردم است ،این هنر به اندازه ای در نزد آنان پیشرفته بود که بوسیله آن می توانستند اندیشه وافکار مفصل و پیچیده خود را درباره بازرگانی و شعر ودین بیان کنند ...   ." (1)

وباز وی درباره این هنر - خط نویسی – و چگونگی پیدایش و اثر آن بر زندگانی بشر در جایی دیگر از همین کتاب می نویسد :

"مهمترین گامی که انسان به سوی مدنیت برداشته همانا اختراع خط است ... و امکان دارد که خط نویسی در صورتی که به معنای وسیع کلمه در نظر گرفته شود و علامات تصویری راکه نماینده اندیشه معینی است شامل شود ،از آن زمان شروع شده باشد که نخستین کوزه گران با انگشت یا ناخن خود ،خواه برای تزیئن خواه برای علامتگذاری ، علائمی بر روی گل نرم کوزه ها به جای گذاشته باشند  ... بنابرین خط نوسی نیز مانند نقاشی و حجاری ،از شاخه های هنر کوزه گری است و ... به همین دلیل باید گفت که زندگی مدنیت مدیون به تعلیم وتربیت است."(2)

تمدن مصر : از دیگر تمدنهایی که سهم عمده و بسزایی در پیدایش خط و خط نویسی داشت تمدن مصر باستان بود که با همراهی تمدن باید این هدیه گرانبها را به جهان بشریت بخشیدند ولی حال ببینیم شیوه آموزش مصریان باستان چگونه بود؟ و " تشکیلات آموزشی آنان تا چه حد پیش رفته بود؟ و چه وضعیتی بر مصر حاکم بود؟

نویسنده همین کتاب – تاریخ تمدن – در این خصوص به ما پاسخ می دهد که:

" کاهنان مصری مقدمات علوم را، در مدارسی که پیوسته به معابد بود به فرزندان خانواده های ثروتمند می آموختنند.... و یکی از کاهنان منصبی داشت که می توان آن را معادئل وزیر آموزش و پرورش امروزه دانست. او خود را بنام " رئیس طویله شاهی برای تعلیم و تربیت" می نامید. ... کار آموزگار در آن زمان عبارت از این بوده است که منشیهایی برای دستگاههای دولتی تربیت کند و با شرح و بسط در اطراف مزایای تعلیم، کودکان را به این کا ر تشویق می کرده اند. ... منشی های جوان تعلیمات مربوط به امور اداری را فرا می گرفتند و پس از آنکه این مدرسه را به پایان می رساندند، مدتی به عنوان کارآموزی در نزد کارمندان مشغول به خدمت تمرین میکردند. ... به این ترتیب است که مصر و بابل، تقریبا در یک زمان، قدیمی ترین سازمان تعلیم و تربیتی را که تاریخ از آن آگاهی دارد برقرار ساخته اند. " (3)

تمدین ایران باستان: اما از مصر که بگذریم و به طرف شرق دوباره باز گردیم به تمدن قدیمی و بسیار موثر در تاریخ بشریت یعنی ایران باستان می رسیم که متاسفانه از کم و کیف آن چنان که باید اطلاعات دقیق و صحیحی در دست نیست مگر در بررسی تمدن های دیگر آن روزگاران که بطور حاشیه ای به آن اشاره شده است و ویل دورانت در جای دیگری از همین کتاب می نویسد:

" فرزندان ایرانی در سن 7 سالگی به مدرسه داخل می شدند و تعلیم و تربیت غالبا منحصر به فرزندان اعیان و ثروتمندان بود و این کار معمولا به وسیله کاهنان صورت میگرفت. ... و کتابهای درسی اوستا و شرح های آن بود و مواد درسی شامل مسائل دینی و طب و حقوق می شد و درس از راه سپردن به حافظه فرا گرفته می شد(!!)  و تعلیمات عالی تا سن بیست یا بیست و چهار سالگی ادامه می یافت و به بعضی از فرزندان اشراف تعلیمات مخصوصی می دادند که برای فرمانداری استانها و تصدی مشاغل دولتی مهیا شوند. .." (4)

تمدن هند باستان: اما در هند آموزش بگونه ای دیگر در جریان بود.

" چون به گذشته دور تاریخ هند نگاه کنیم به یک نظام آموزشی برمی خوریم که همیشه در دست روحانیون بوده است، این نظام که در آغاز به روی پسران برهمنان باز بوده است و بعدها از طبقه ای به طبقه دیگر گسترش یافت. ... و هر روستای هندی مدیر مدرسه ای خاص خود داشت که از صندوق عمومی حقوق می گرفت. ... و ظاهرا درصد باسوادها در آنزمان بیشتر از هند امروز بوده است. (5) ".

 و اما مراحل آموزش و مراکز آموزشی و... بدینگونه نوشته شده است.

" بچه ها در پنج سالگی به مدرسه وارد و در هشت سالگی از آن خارج می شدند و آموزش اساسا خصلتی مذهبی داشت و موضوع درس هم مهم نبود، روش معمول از بر کردن دروس بود و خواندن و نوشتن و حساب کردن جزو برنامه بود اما کار اصلی آموزش بشمار نمی آمد. ... و شاگرد در هشت سالگی به مراقبت رسمی تر یا گور و... معلم شخصی یا راهنمای خود- سپرده می شد که می بایست با او زندگی کند و معمولا این کار تا بیست سالگی ادامه می یافت و در طول این مدت پنجم علم را می آموخت که همانا دستور زبان، هنرها، فنون، طب و منطق و فلسفه بود و سرانجام او را با این پند فرزانه به جهان می فرستادند که فقط یک چهارم آموزش و پرورش او استاد است، یک چهارم از مطالعه خود او ، یک چهارم از همگان و یک چهارم از زندگی حاصل می شد." (6)

تمدنهای چین و ژاپن:  

از دیگر تمدنهای آن روز گاران که آموزش و پرورش در آن بطور منظم در جریان بود تمدن چین و ژاپن بودند که این دومی حیات خود را مر هون چین می باشد و از و یژگیهای خاص این دو تمد ن جدا بودن آموزش و امور آموزشی از دخالت حکومت و دین پیشگان بود ولی بهر حال از مراعات تعالیم مذ هبی در آموزش غفلت نمی ورزید ند و همچنین از اموزش دیدگان برای به عهده گرفتن امور اداری و اداره جامعه بهره می گر فتند و برای وا گذاری مسئولیت دولتی آموزش لازم و ضر ور شمرده می شد.(7)

نتیجه : آنچه که از این مختصر برداشت می شود این است که "امر تر بیت با تا ثر از نظام اجتماعی در عهد باستان به خانواده و در قرون بعدی به مذهب _حضوصا تعلق خاطر مذهب و علمای مذهبی هر تمدن به امر آموزش و پیو ستگی آمو زشهای دینی و مذهبی با علوم که کا ملا روشن وواضح است _ودر عصر جدید به مذهب و مدت _ توانا _و بالا خر ه در عصر حاضر به سیاست و ضون  گرا یش های تر بیت در اعصار مختلف ارتباط آن وا با سازمانهای حاکم روشن می سازد.(8)

 

2- در جهان اسلام

مقدمه : آموزش و مسائل آموزش از بدو پیدایش اسلام مطرح گشته و حقا" در قبل و بعد از اسلام هیچ مکتب الهی و غیر الهی به این اندازه به تعلیم و تربیت انسها توجه نشان نداد ه است و به زاویا و ابعاد آن توجه نکرده است.

مسلمین بعنوان مرکز توجه در آموزش بد لایل متعدد در جهت ارتقاء و گسترش سطح آموزش کوشید ند از آن جمله دلایل عبارتنداز اولا"، اطلاع از احکام اسلام برای مسلمین امری لازم و اجتناب نا پذیر می نمود که اموزش دین را برایشان الزام آور می نمود ثانیا"، مبا حث قرآن مطالب و آیات قرآن. حاوی نکات بیشماری بود که به جز آموختن آن راه برای درک آن باز نمی گردید و....   .

اما آنچه که مسلمین را ترتیب به توجه به امر آموزش می نمود بترتیب عبارت بود ند از:

قرآن و آیات قر انی: قرآن اولین مشوق مسلمین به علم آموزی بود و آیات قرآن شاهد بر این مدعا است از جمله آن آیات: "آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند یکسانند _ (زمر 9). پس از دانایان بپرسید اگر نمی دانید ­(انحل -42) بگو{ای پیامبر } خدایا دانش مرا افزون کن (طه -114)تنی چند از هر گروه با یستی دانش دین آموزند تا به هنگام باز گشت بسوی مردم خود بتوانند آنان را بیم دهند (توبه -42) خداوند کسانی از شما را که گروید ه اند و به کسانی که دارای دانش اند به در جه هایی بلند ی ووالایی می بخشد (مجادله -11)-"  (9)

سخنان پیامبر (ص) اعلاوه بر قرآن  حضرت محمد(ص) خود نیز مکررا" مسلمین را به دانش اندوزی وصیت می کند و خود اولین قدمهای عملی را در این راه بر می دارد و لحظه ای از ارتقاء سطح آگاهی  مسلمین  غفلت  نمی ورزد و تمام  جنیه های آموزش را مورذ توجه  قرار می دهد(10)

سخنان معصومین : بعد از پیامبر تشویق و ترغیب مسلمین به دانش آموزی توسط ائمه(ع) صورت می گرفت و هر کدام از ائمه مطالب کافی ای را در این زمینه بیان داشته اند و چون خود صاحبان علم الهی بودند در گسترش علوم سعی بلیخ نمودند و تا آنجا پیش رفته اند که اگر محیط مناسب و سالمی ایجاد می شد خود به بر پایی مجالس علمی همت می گماشتند از آن جمله که در تاریخ بطور مکرر از آنها در ایجاد بعضی علوم نام آورد ه شده است امامان پنجم و ششم می باشند که شاگردان ایشان در تمام جهان اسلام پرا کند ه شدند و علم را بمعنای امروزی آن به عموم شناساندند.

مدارس اسلامی: مکتب خانه ها اولین و سنگ بنای مدارس اسلامی هستند که مطالبی چند در این باره آورده می شود:

 1-تعریف مکتب : "مکتب در پارسی و کتاب در تازی از نوشتن و نوشت آموزی(تکتیب) گرفته شده است که کارو پیشه ای ویژه بشمار می آمد» (11)

«در لسان العرب در تعریف مکتب می آید: جایگاه نوشت آموزی است» (12)

«مکتب به جایی گفته می شد که کودکان موضوعی را چه قرآن و چه خواندن و نوشتن می آموختند و برای همین است که مُبّرد نویسنده لسان العرب نا هماهنگ با این نامگذاری مکتب را جای آموزش به گونه ای همگانی تعریف کرده است» .(13)

2- انواع مکتب: مکاتب که زمان پیدایش آنها به اوائل تاریخ اسلام می رسد خود برد و نوع تقسیم می شدند: « 1- مکتب برای خواندن  و نوشتن که اینگونه مکاتب معمولاً در خانه معلمان اتمام یافت و در آن زبان و خط مانند آن تدریس می شد.

2- مکتب برای آموزش قرآن وسایل ابتدایی که در آن احکام و کتاب نه آموزش داده و شاگردان مکتب پیشین برای یادگیری مطالب دینی در آن شرکت می کردند» (14)

در این مکتب علاوه بر تفاوت موارد درسی با روش آموزشی نیز متفاوت بود.

«کسان بسیاری به جدایی این دو مکتب خانه و روشهای آموزش معتقد هستند از جمله این خلدون ابن بطوطه، ابن جبید ، ابن عربی و...» (15).

ولی با این حال اغلب اوقات به تفاوت این دو مکتب توجه نمیشود و لذا اشتباهاً آن را یکی عنوان می کنند.

3- مواد درسی: با توجه به گوناگونی ملل مسلمان و همچنین تفاوت این دو مکتب، دروسی که برای آموزش کودکان در نظر گرفته می شد نیز متفاوت بود چنانچه در هر یک از بلاد اسلامی یک نوع روش و یکسری دروس آموزشی در جریان بود.

اما تاریخ اولین شیوه آموزشی و مواد آموزشی در کتاب تاریخ در اسلام چنین آمده است: «عمر بن خطاب شیوه آموزشی نوینی برای آموزش کودکان بنیاد نهاد و آنرا انگاشت و برای مردم شهرها فرستاد که متن پیام چنین بود و بعد... به فرزندان خود شناگری و اسب سواری بیاموزید و برایشان مثلهای زبانزد و شعر خوب بازگو کنید و... (16).

]اما بطور کلی قرآن بعنوان محور و مقدماتی ترین آموزش قرار گرفت و پس از آن بر حسب ضرورت و بیش از هر یک از ملل اسلامی چیزهایی دیگر بر این آموزش اضافه شد[.

و در همین راستا دانشمندان و متفکران مسلمان نیز به طرح مباحثی جهت اجرا در مکتب خانه ها پرداخته و این سوای تالیفات بزرگان ایشان و برجسته ترینشان است که در مکتب خانه های آنزمان تدریس می شد از نمونه های در دسترس که می توان نام برد: امام غزالی است.

 « غزالی سفارش می کند که به کودک، در مکتب قرآن، حدیثهای پیامبر و سرگذشت نیکمردان آموخته شود و آنگاه برخی از دستورهای دینی و سپس شعر و این که کودک شعرهایی از برکند که از عشق و عاشق سخن رانده است».

اما این مسکویه در همین باره نظرات جالبتری ارائه میدهد که امروزی تر است.

«ابن مسکویه علاوه بر مسائل فوق مقدمات حساب و کمی از دستور زبان را هم بدان می افزاید».(17)

4- گسترش مکاتب: «در سده دوم هجری و سده های پس از آن شماره مکتب خانه ها و معلمان رو به افزایش نهاد و چندان رو به گسترش و بسیاری گذارد بطوریکه هر روستایی یک مکتب و گهگاه بیشتر بنیاد یافت » (18) اما دلایل مذهبی نیز باعث گسترش این مکتب به خانه ها شده است بطوریکه احمد شلبی نویسنده کتاب تاریخ آموزش در اسلام می نویسد: « سلجوقیان پس از فتح بغداد در 20  محرم سال 427 هجری) برای مقابله با عقاید شیعه که در آن شهر گسترش و ریشه در آینده بود به جایگزینی شیوه تفکر سنی پرداختند و این ممکن نبود مگر از طریق آموزش، پس برای آموزش مواد دینی می بایست مدرسه ها و دانشسراها ساخته و پرداخته می شدند که این کار بدست نظام الملک (متوفی به سال 485 هجری) صورت گرفت که این مراکز بعدها به نظامیه معروف شدند).»(19)

5- محل مکتب خانه: چون اولین کلاس های درس در خانه ثروتمندان و بزرگان بر پا می شد میتوان گفت که خانه اشراف اولین محل برپایی مکتب خانه ها بودند ولی با گسترش و توجه مردم به دانش اندوزی این کلاس های درس در مساجد بر پا می شدند.

«با این که سفارش شده بود کلاس های درس در مساجد نباشد- ]بواسطه بی احترامی به مسجد که توسط کودکان نابالغ از روی سهو می شد[- با همه اینها در عمل بارها این سفارش نادیده گرفته می شد و مکتب یا مدرسه های ابتدایی در گوشه و کنار مسجدها یا اتاقهای چسبیده به آنها وجود داشتند همانگونه که در خانه های شخصی سر پا بودند».(20)

اما در مرحله بعد مساجد در صورت مرکزیت تحصیل خارج شدند و این بدلایلی بود:

«اولاً مساجد برای پرستش بنا شده بودند و مباحث علمی نیز از طرف دیگر گسترده شده و نیاز به مباحثه و مناظره بود که در شان مساجد این جدالهای لفظی نبود و ثانیاً معلمان و مربیان بواسطه مشغول شدن به تحقیق و تدریس نیازمند به دستمزد بودند و لذا محلی که بتواند محیط آموزشی محسوب شده و نیاز مالی این مربیان را برطرف کند احتیاج بود که این محلها، مدرسه های اولیه بودند».(21)

و دقیقاً نظامیه ها بر این اساس و پی آمد این نیازها بودند که بدست نظام الملک بر پا شدند.

«و چون این مدارس توسط حکومت بنا می یافت استادان استخدام می شدند و حقوق ماهانه دریافت می کردند که این نخستین دخالت آشکار حکومت در امر آموزش می بود و موضوعاتی که مورد آموزش قرار میگرفت نیز طبعاً مورد تائید حکومت و پیشنهاد شده از جانب نظام سیاسی بود.». (22)

6- نقش و اهمیت استادان و جایگاه اجتماعی ایشان و همچنین تشکیلات سرپرستی استادان:

نویسنده کتاب و تاریخ آموزشی در اسلام درباره پیشینه تاریخ مقام استادی در بلاد اسلامی می نویسد:

 «در میان لایه های اگاه سده های میانه استاد و غیر استاد فاصله ای باهم نداشتند . هر دانشمندی رسمی گاهی بار هنمود های زبانی و درباره ی موارد با نشر کتابها سر گرم گونه ای آموزش بودو....».(23)

 و ما می توانیم از این گفتار چنین نتیجه بگیریم که استاد ی از زمانی بصورت شغل در آمد که _ کلاس های درس از مساجد به مدارس کشیده شد و اشخاص معین با اهداف  معین تری به امر تدریس پرداختند.

یکی از باورهای عجیب بعضی از مسلمانان در زمان های گذشته این بود که بدون کسب فیض از محضر استاد شاگرد نمی تواند راه راست را پیماید و به آنچه که یافته اطمینان کند:

«برحی از مسلمانان بر آن بودند که جایگرینی کاغذ [کتاب] به جای استاد یک فاجعه است و گروهی دیگر پا را فراتر می نهادند و دانش پژوه بی استاد را همچون انسان بی تدا و یا راهنمایی شده به دست اهریمن می دانستند » (24).

چنانکه امام شافعی  در این باره می گوید: «هر کس از کتابهای-[تنها کتاب ] بیاموزد از د ستاورد لازم بی بهره می ماند».

همچنین گروه اخوان الصفاء نیز به تعیین و توجیه وجود استاد می پردازد و می نویسد:

" فراگیری دانش، درپلکان آغازین، بستگی به کوشش خود او (شاگرد) دارد و از این رو به معلم و راهنما، برای یادگرفتن، منش، عقیده و کردار نیازمند است." (25)

7- امتیازات نظام آموزشی مسلمانان، مسلمانان در امر آموزش به موفقیت هایی نائل آمدند و به آنچنان پیشرفتی در این زمینه رسیدند که ما فقط در عصر حاضر به نمونه های گسترده تر آن برمی خوریم. ولی سه امتیاز بیش از دیگر امتیازات برجسته است و لذا ما جه اطلاع آنها را می آوریم. و اما اولین امتیاز – به گواهی تاریخ استادان مسلمان در امر آموزش از دستیاران و کمک مربیانی استفاده می کردند که معید نام داشتند!

" مقام  بازگو کننده یا معید در نیمه راهی میان استادان و دانشجویان قرار داشت، او با شاگران می نشست و به درس استاد گوش می داد و هنگامی که استاد به درس پایان می داد کار بازگو کننده آغاز می شد و وظیفه وی این بود که همان موضوع را بگوید و تکه های دشوار و پیچیده را شرح دهد و دانشجویان کم استعداد را در برداشت مطلب یاری برساند.

این شغل در سده پنجم هجری وجود داشت و بیشتر در پیوند بنیادهای نظامی و استادان آنها نمودار شد.

پیدا است که این مقام  از روزگار ایوبیان اهمیت چشمگیری داشته است و نام دستیار در بیشتر مدرسه های آن روز به گوش می رسد." (26)

و دومین امتیاز، مساله سرپرستی استادان بود که در طول تاریخ این مسلمانان بودند که اولین با و بدین شکل به این مساله توجه نشان دادند و تشکیلات منظمی را ایجاد کردند.

" مسلمانان در سده های میانه، برابر آنچه گفته آمده است، سازمان مدیریت معلمان یا سرپرستی استادان را می شناختند  و این نهادها را (سرپرستی ها) نقابه می گفتند که برای پیشه های گوناگون سازمان می یافت و ... بدین گونه سرپرستی در جریان اسلام گسترش چشمگیری یافت و بیشتر پیشه ها را در برگرفت، استادان هم سرپرستی داشتند که وظیفه اش پاسداری و نگهداری جامعه مسلمان بود، در سطحی خوب و مراقبت و پیگیری دقیق مسائل آموزشی.

سرپرستی استادان با کامیابی کار می کرد و از نقشی برخوردار بود که در بسیاری موارد از نفوذ خلفاء در زمینه فرهنگی نیز گاهی تواتر پیمود." (27)

و اما سومین امتیاز وجود کتابخانه ها در اکثر مدارس اسلامی است چنانکه:

" کمتر مدرسه ای در عراق، خراسان، سوریه و مصر پیدا می شد که کتابخانه نداشته باشد... و ارزش آن کتابخانه به توانمندی مالی خود مدرسه بستگی داشت". (28)

 

 

 

جایگاه و تاثیرات آموزش و پرورش:

از مختصات زمان ما یکی این است که هیچ کس از فراگرفتن بی نیاز نیست هر فرد در دوران زندگی خود بنحوی با یادگیری سرو کار دارد و برای دمسازی با محیطی که پیوسته روبه رشد و تغییراست باید آموزش ببیند.

پل لانگران به عنوان یکی از صاحبنظران در آموزش می گوید: " در زمان ما آموزش بیشتر عمومیت پیدا کند و استعدادهای بیشتری را پرورش دهد نتایج عملی آن بیشتر خواهد بود." (29)

آموزش و پرورش در قالب تعلیمات رسمی نوعی سرمایه گذاری است که بازدهی آن، با نحوه آموزش و استعدادهای افراد تحت  تعلیم در ارتباط بوده و در این میان تعیین نوع آموزش با نیازهای جامعه مربوط ارتباط کامل دارد و توسعه و پیشرفت اقتصادی و صنعتی بدون اینکه پتانسیل مغزی آحاد جامعه به مدد تعلیم و تربیت ارتقاء یابد میسر نیست و همواره آموزش و پرورش از لحاظ جا و مقامی که در بسط اقتصادی و صنعتی و قوام گرفتن نظام اجتماعی دارد مورد توجه است.

اما هیچگاه آموزش و پرورش به تنهایی قادر به انجام وظایف خود نیست که بلکه باید تمام ارگانهای فرهنگی و آموزشی یک جامعه دست به دست هم داده و در جهت اهداف متعالی آموزش و پرورش با هم همکاری کنند. این رمز موفقیت کشورهای پیشرفته است.

نباید چنین تصور شود که افزایش کمی آموزش نیروی انسانی می تواند به تنهایی موجب تربیت عناصر کارآمد و ماهر برای بازسازی کشور گردد. به دیگر سخن، رشد کمی در سطوح مختلف آموزشی نمی تواند دستمایه کافی برای تامین و بکارگیری نیروی انسانی مستعد در امر بازسازی خصوصا پس از جنگ تحمیلی در تمامی زمینه ها باشد.

آنچه جایگاه واقعی آموزش را به عنوان یکی از ابزارهای بسیار مهم در امر بازسازی تعیین می کند، ایجاد رابطه منطقی و اساسی بین نیازهای واقعی جامعه و محتوا و متد آموزشی است و تحقق این مهم در سیستم آموزشی کشور می تواند توسعه آموزشی را که زیربنای بازسازی اصلی و بنیادی در تمام زمینه ها است مهیا سازد.

در همین راستا باید منابع آموزشی به روشی سازمان داده شوند که عمل تحصیل و آموزش هر چه بهتر و موثر تر بتواند خواسته جامعه را تحقق بخشد و به رفع نیازمندیهای اجتماعی، اقتصادی جامعه کمک کند.

اهم اهدافی را که می توان برای آموزش وپرورش برشمرد چنین است:

1- کسب مهارتهای لازم برای زندگی های جامعه صنعتی آینده و آماده سازی افراد برای کار فعال و فعالیت های اجتماعی و انتخاب حرفه آتی

2-  ایجاد عشق و علاقه نسبت به سرزمین مادری و تربیت افردا مسئول در جامعه

3- تربیت کارگزاران، کارشناسان متعهد و مومن به اسلام و کشور و مساعی در جهت خود کفایی کشور

4- برروش روحیه خود نظمی و ایجاد اعتماد بنفس ملی و هدایت جامعه به برقراری نظم و انضباط

5-  پرورش افراد دانشمند و متخصص جهت فعالیت های علمی و تکنولوژیکی

6- تقویت و ایجاد روحیه اجتماعی بین افراد و پرورش احساسات احترام آمیز نسبت به بزرگسالان و میراث گذشته.

ما برای تاثیرات عمیق تر آموزش و پرورش لازم دیدیم تاثیر این نهاد را از جنبه ها و زوایای مختلف در دیگر نهادها نیز بررسی کرده و همچنین بواسطه هدف تحقیق که بررسی روانشناسانه، آموزش و پرورش است بطور مختصر به نقش آموزش و پرورش در شکل پذیری شخصیت اشاره ای بکنیم.

 

1-              تاثیر متقابل آموزش و پرورش و نظام سیاسی:

از آن زمان که نظامهای سیاسی متوجه شدند از محصول آموزش و پرورش می توانند در دستیابی به اهداف خود بهره ببرند، دخالت نظام سیاسی در امر آموزش و پرورش آغاز گردید. همچنین متقابلا از همان زمان نیز آموزش دیدگان متوجه اهمیت حضور خود در نظام سیاسی شده و با استفاده از آموخته های خود سعی بر تغییر جریانات سیاسی مطابق به سلایق و نظرات خود نمودند.

امر تربیت با تاثر از نظام اجتماعی در عصر حاضر به سیاست و فنون گرایش دارد، تعمق در گرایش های تربیت در اعصار مختلف ارتباط آن را با "سازمانهای حاکم" روشن می سازد.

آنچه مسلم است این است که وزارت آمورش و پرورش به عنوان یکی از اعضا فرعی "سازمان کل" قوه مجریه-ایران-  در میان نهادها و سازمانهای مختلف و متنوع تحت امر قوه مجریه از جایگاه ویژه برخوردار بوده و مهمترین و حساس ترین نهاد شناخته شده که ارتباط تنگاتنگی با جامعه و آینده کشور دارد.

نیروی انسانی در این نهاد رکن اصلی بوده و در هیچ یک از سیستم های تحت نظر دولت به این اندازه اهمیت و اعتبار ندارد و این به دلیل نقشی است که هر فرد در رابطه با اجتماع انسانی در این نهاد ایفاء می کند.

اما بهره هایی که نظام سیاسی از آموزش و پرورش – رسمی می برد عبارتند از:

الف) توجیه سیاست دولت و اهداف سیاسی

ب) توجیه سیاست اقتصادی کشور

ج) حفظ امنیت ملی و استقلال سیاسی کشور

د) ........

و برهمین اساس است که دولت ها  در آموزش و پرورش سرمایه گذاری  می کنند ولی بازده این سرمایه گذاری در طولانی مدت صورت می گیرد.

 

2-تاثیرات متقابل اجتماع و نظام آموزش و پرورش:

گسترش آموزش و پرورش در تمام سطوح و نقش آن در تاثیرپذیری افراد در جامعه از مهمترین مباحث و مسائل علوم اجتماعی است که در عصر حاضر، جامعه بشری با آن مواجه است، زیرا این نهاد مهم اجتماعی از یک طرف وسیله ای است برای نظارت اجتماعی و نیز عاملی است که جایگاه و پایگاه افراد را مشخص می کند و از طرف دیگر یکی از عوامل دگرگون کننده نظام های اجتماعی است.

" آموزش و پرورش به دو شکل در نظام اجتماعی کاربرد دارد، آموزش و پرورش غیررسمی و آموزش و پرورش رسمی.

آموزش و پرورش غیررسمی عبارت است از آموزشی که کودکان و افراد جامعه در طول زندگی خود، در محیط خانه، کوچه، خیابان، جامع عمومی ... می بینند. و آموزش و پرورش رسمی دارای سازمانهای اجتماعی، مقررات، هنجارها و نقش های مختلفی است که عهده دار رسمی آموزش و پرورش افراد جامعه است مانند مدارس، موسسات آموزشی، دانشگاهها و ... "(30)

برای دریافت میزان حساسیت آموزش و پرورش کافی است که توجه کنیم تقریبا تمام خانواده ها در سطح کشور حداقل فرزندی را در حال تحصیل دارند و بخش بزرگی از باروری فرزند خود و ترسیم صحیح خطوط آینده او را متوجه وزارت آموزش و پرورش می دانند.

" معمولا خانواده ها به دو دلیل کودکان خود را به مدرسه می فرستند یکی این که آموزش و پرورش زمینه کسب تخصص، اشتغال و رسیدن به یک زندگی مناسب در آنیده را برای آنها ایجاد می کند و دیگر اینکه آمورش و پرورش باعث رشد فکری و ایجاد موقعیت اجتماعی بر آنان می شود.

نظام آموزش و پرورش دارای هدفها، روشها و برنامه های معینی است که اگر با ساختار سیاسی، اجتماعی و مذهبی  جامعه هماهنگ باشد و توسط برنامه ریزان دلسوز و آگاه و آینده نگر طراحی شود و با نیازهای حال و آینده جامعه تناسب داشته و با همکاری و مشارکت ملت و کوشش و فعالیت دولت همراه باشد آثار اقتصادی، اجتماعی ارزنده ای را نصیب جامعه خواهد کرد و در غیر این صورت نه تنها عامل توسعه نیست، بلکه مانعی برسر راه توسعه خواهد بود."(31)

تحقیقات جامعه شناسان این نکته را بیان میکند که والدین از طرفی و معلمان و مدرسه از طرف دیگر در رشد اجتماعی کودک سهم بسزایی دارند.

در مدرسه قوانین و مقررات اجتماعی به اندیشه های قبلی کودک اضافه می شود و نقش این قوانین در رشد یا تغییر بعضی از شاخص های اجتماعی که نوجوان آن را آموخته است، غیرقابل انکار می باشد.

مهمترین وظایفی که مدرسه در رشد اجتماعی داشن آموز دارد بدین قرار است:

1.  "انتقال و شناسایی ارزشها به نوجوانان

2. تطابق و سازگاری با ارزش های اجتماعی، اگر کودک آنچه را که در خانواده آموخته با ارزش های موجود اجتماعی تطابق و سازگاری نداشته باشد در این زمان مسئولیت مدرسه و اولیاء تربیتی اقتضاء می کند که در این راه کوشش کند.

3.  رشد شخصیت

4.  آماده ساختن دانش آموز برای زندگی فردا"(32)

اما وظیفه اولیا مدرسه به اینجا خاتمه نمی یابد و تنها موارد ذکر شده کافی و پسندیده نیست بلکه ایجاد هماهنگی و تفاهم و صمیمیت بین شاگردان، کاستن نفوذ عوامل گروهی یا طبقه ای خاص برروی افراد  آماده کردن ایشان برای برخورد با جریان های اجتماعی، و.... نیز جزء وظایف مدرسه  در رشد اجتماعی دانش آموزان است.

آثار اجتماعی نظام آموزشی کمتر قابل محاسبه هستند، زیرا تاثیر آنی و عینی در افراد ندارند بلکه اثرات آن در دراز مدت قابل مشاهده است.

اما مهمترین آثار اجتماعی یک نظام آموزشی را می توان چنین عنوان کرد:

1-  "رشد و توسعه فرهنگی و حفظ میراث مناسب و انتقال آن به نسل های آینده

2- تفهیم و توجیه سیاست اقتصائی دولت به عموم ملت و در زمینه تولید بیشتر و توزیع عادلانه

3- حفظ امنیت ملی و استقلال سیاسی که بواقع قدرت یک کشور در توان و میزان آگاهی مردم آن در مسائل علمی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است.

4-  پیشرفت علم و تکنولوژی

5- کاهش نابرابریهای اجتماعی و ناسازگاریهای اچتماعی و کم کردن شکاف بین فقراء و اغنیا

6-  حفظ علایق خانوادگی و سنت های اجتماعی

7-  برداشت و تندرستی و کاهش انحرافات اجتماعی

8- پرورش شخصیت دانش آموزان ( منظور پرورش جنبه های عاطفی، عقلانی، اخلاقی، مذهبی و جسم و اجتماعی است.)(33).

 

 

 

 

 

3- تاثیرات متقابل فرهنگ و نظام آموزش و پرورش:

نظر به اینکه آموزش و پرورش آموزشگاهی، رسالتی در گسترش و تحکیم ارزشهای فرهنگی دارد لذا لازم است که فرهنگ به معنی اعم کلمه مورد توجه سازمانهای تربیتی جامعه قرار گیرد.

از طرف دیگر آموزش و پرورش تحت سلطه فرهنگ جامعه است و هدفش همان اهداف و آرمانها و پیاده کردن ارزشهای فرهنگی جامعه است و آموزش و پرورش – رسمی و غیررسمی- تنها برای تغییر بعضی از ارزشها و هنجارها قادر است و نهاد آموزشی و پرورش در یک جامعه با ایجاد تغییرات رفتاری، نوسازی جامعه مربوط را دامن می زند و اعمال این منظور بیش از پیش توجه به فرهنگ را که زیربنای رفتاری هر فرد به نوبه خود عامل مهم و سهم بسزایی دارد، جایز می نماید.

برای نوسازی جامعه با نوگزینی ارزشها بر آموزش و پرورش لازم است که با سیاست های خاص ارزش های نوین را در قالب ارزش های کهنه بریزد.

یکی از نکاتی که باید تحت همین موضوع مورد بررسی قرار گیرد تفاوت نظام ارزشی خانواده و مدرسه با یکدیگر است که این الگوهای رفتاری متفاوتی را سبب می شود و دانش آموز را در این میان سردرگم می کند.

در جوامع عقب مانده (یا عقب نگه داشته شده) و همچنین در خانواده هایی که ناسازگاری اجتماعی در آن بطور اساسی وجود داشته باشد یا اصولا تفاوت فرهنگی بین خانواده و آموزش و پرورش، باعث و عامل سردرگمی بسیاری از دانش آموزان در رفتار می گردد.

" ابهام مقتضیات اخلاقی-( دستورات و توصیه های اخلاقی)- در درون محیط تحصیلی، از نظر این که خانواده بطور ضمنی، نوعی اخلاق رفتار می کند که متفاوت از این در نوع- (اخلاق توصیه شده از جانب معلم و اخلاق حاکم بر محیط دانش آموزشی)- است پیچیده می شود.

بنابراین شاگرد مدرسه در این موقعیت مجبور است که روحیات فکری خود به صورت مقابله با موقعیت های مختلف و ایجاد سازش بین دستورات متباین با انتخاب یکی از آنها نرمش بیشتری از خود نشان دهد. اختلاف بین محیط های تربیتی نباید تا حل تفاوت عمیق و اساسی پیش برود بلکه بایستی نوعی هماهنگی بتواند بین عوامل هدایت کننده ای که آنها ایجاد م کند، ظاهر شود."(34)

 

4-تاثیرات متقابل نهاد خانواده و نهاد آموزش و پرورش:

در قسمت قبل به تاثیرات متقابل خانواده و نظام آموزش و پرورش اشاره شد ولی بحث ما جنبه و کارکرد فرهنگی خانواده و آموزش و پرورش را شامل می شد و اکنون قصد داریم در ادامه بحث فوق، مطالب را بیشتر شکافته و مسائل را عمیق تر بیاوریم و محیط مدرسه را تشریح کنیم.

شاید مسلمانان اولین کسانی باشند که از پیوستگی خانه با مدرسه سخن گفته اند و اهمیت نقشی را که خانواده در کامیابی شاگرد بازی می کند خاطر نشان ساخته اند. در همین خصوص در کتاب الارشاد والتعلیم آمده است:

" کودک آینه تمام نمای خانواده خویش است که هر خوبی و یا بدی یا آنچه را در آنجا می بیند و می شمرد در خود منعکس می سازد، از این رو کوشش مادران در پرورش فرزندان از بزرگترین کارها است... پروراندن برتریها و خلاق در مدرسه به دست نمی دهد بلکه بایستی با کودک از روز زبان گشودن و گفتار فهمیدن به تمرین پرداخت."(35)

باید توجه کرد که کودک از روز اول تولد در جهت محبت و تعاون سیر می کند و اکثر اوقات بدرفتاری او یک تمایل ذاتی به زشتکاری باشد بلکه نشانی از احتیاج طبیعی و سالمی است که برآورده و اقناع نگردیده و یا مبارزه ای برضد تسلط  جابرانه یا برضد توقعاتی که بر او جنبه افراطی دارند، باشد. لذا باید توجه کرد ضمن بالا بردن سطح آگاهی های خانواده و رعایت جوانب احتیاطی برای آینده کودک، مقررات مدرسه تفاوت فاحشی با قوانین حاکم بر محیط  خانه نداشته باشد.

یکی دیگر از تفاوت های محیط خانه و مدرسه نوع روابط انسانی است در محیط و جامعه تحصیلی، برخلاف جامعه خانواده که افراد آن اساسا بواسطه رابطه عاطفی بهم نزدیک شده و پیوند دارد، پیچیده و با تحرک و متنوع و در حال تغییر و تحول است.

جامعه تحصیلی دائما خواه به علت تعویض و تغییر مربی از کلامی به کلامی دیگر و یا بعلت جابجایی دوستان که مدرسه را ترک می کنند و یا افرادی که جدیدا وارد مدرسه می شوند و ... در تلاش سازش است در همین خصوص باید اشاره کره که دانش آموز تحت تاثیر دو نوع اخلاق قرار می گیرد یکی اخلاقی که به وسیله معلم تدریس و تحصیل (القاء) شده است و دیگری اخلاقی که بطور ضمنی بر جامعه همسالان حاکم است و اغلب در مقابل اخلاق از نوع اول قرار می گیرد.

موارد فوق نشان می دهد که خانواده بر کارکرد آموزش و پرورش تاثیر داشته و محیط آموزش متاثر از روابط و رفتار خانوادگی است ولی از طرف دیگر آموزش و پرورش با پذیرش افراد و آموزش دهی ایشان نگرشها و رفتارها و اعمال آنها را دگرگون نموده و آنها را در جهت مطلوب خود تغییر می دهد و می توان گفت که در عصر کنونی آموزش و پرورش به روش های مختلف خانواده ها را تحت تاثیر قرار می دهد.

 

5-تاثیر آموزش و پرورش بر شکل پذیری شخصیت:

قانون 26 حقوق بشر درخصوص این امر چنین می گوید:

" آموزش و پرورش باید طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام و حقوق و آزادیهای بشر را تقویت کند."

انسان به هنگام تولد از استعدادها و توانایی هایی برخورداراست که در اثر آموزش از محیط و خانواده و اجتماع این استعدادها شکل گرفته و بارور می شوند.

" تاثیر پذیری انسان از محیط در غالب آموزش و پرورش مستتر است. بدین معنی که محیط آموزشگری است که عناصر بدوی شخصیت را که همان استعدادهای خطری فرد است تحت تعلیم قرار می دهد.... محیط آموزشگاهی بدور از تاثیرات فرد یعنی خود دانش آموز است و چون  «ارزشهای تعلیمات آموزشگاهی» قبلا در قالب های مواد درسی ریخته شده و در اشاعه آنها بوسیله افراد با قدرت تر از فرد تحت تعلیم تعمدا اعمال می شود از این رو آموزش و پرورش رسمی با درجه ای والاتر از آموزش محیطی در شکل پذیری شخصیت فردی موثرتر و نافذ تر می افتد."(36)

اما متاسفانه آموزش و پرورش کشور ما در این زمینه دچار نقائص و اشکالاتی است که بطور اساسی باید مورد توجه قرار گیرد از جمله این اشکالات مناسب نبودن دروس در زمینه رشد شخصیت، یکی بودن برنامه های درسی و محتوای آنها بدون توجه به جنسیت، دختر و پسر بودن و مناسبت نبودن دروس با سنین آموزش پذیران، و .... است که باعث بروز مشکلات شخصیتی، عاطفی، روانی و اجتماعی بسیاری در سطح جامعه ما گردیده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

* پاورقی:

1- ویل آوریل دورانت، تاریخ تمدن، جلد اول -137- صفحه 158و159

2- همان ماخذ، صفحات 91 و 128

3- تاریخ تمدن ، ج.ا- صفحات 203 و 205

4- تاریخ تمدن، ج.ا- صفحات 434 و 435- همانطور که مشاهده می شود هیچ اشاره ای به مراکز علمی آن زمان از جمله دانشگاه جندی شاپور نمی شود. لذا نمی توان به سطح آموزش در ایران باستان  به همین نوشته بسنده کرد و آن را در این حد قبول نمود.

5- همان ماخذ، صفحه 631

6- همان ماخذ، صفحه 632

7- جهت اطلاع بیشتر می توان به کتاب تاریخ تمدن ج.ا- 1370، صفحات 863 و 864- 929 تا 931- 936 و 937  مراجعه کرد.

8- مصطفی عسگریان، جامعه شناسی آموزش و پرورش، عطایی 1359- صفحه 35

9- احمد تبلی، حسین ساکت(مترجم)- تاریخ آموزش در اسلام، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1311- صفحه 230

10- جهت اطلاع بیشتر در این باره می توان به کتابهایی که در این زمینه به طبع در آمده مراجعه کرد از جمله آن کتب تاریخ آموزش در اسلام است که آورده شد. صفحات 231و232و235- 40 و 41

11- تاریخ آموزش در اسلام – صفحه 44

12- لسان العرب ج.2- صفحه 193

13- تاریخ آموزش در اسلام – صفحه 44

14- تاریخ آموزش در اسلام – صفحه 42و 43

15- همان ماخذ- صفحات 44 و 45

16- همان ماخذ- صفحه 51

17- تاریخ آموزش در اسلام – صفحه 51 الی 53

18- همان ماخذ – صفحه 50

19- همان ماخذ- صفحه 10 . این مطلب تلخیص بود از صفحات 99 و 100 کتاب فوق الذکر و لذا جهت اطلاع بیشتر می توان به صفحه فوق و نیز بخش اتماطمیان در مصر در همین کتاب مراجعه کرد.

20- تاریخ آموزش در اسلام- صفحه 49

21- تلخیص از کتاب تاریخ آموزش در اسلام – صفحه 98 و 99

22-  «        «            «               «        - صفحه 175 و 176

23-  «        «            «               «        - صفحه 171

24- همان ماخذ و صفحه

25- تاریخ آموزش در اسلام – صفحه 208 و 209

26- همان ماخذ و صفحه 225 و 226

27- همان ماخذ و صفحه 158

28- هوشنگ فتحی یونس، آموزش و کارایی 1364- صفحه 10

29- مقاله ضرورت بازنگری در نظام آموزش و پرورش ، منصور مسعودی، روزنامه اطلاعات ، مورخ 12/7/1368

30- مقاله بررسی آثار اجتماعی آموزش و پرورش، محمدرضا کرامتی، روزنامه اطلاعات، مورخ 1/6/69

31- مقاله عوامل موثر در رشد تکامل اجتماعی نوجوانان، محمدرضا رضایی، روزنامه اطلاعات، مورخ 11/5/1369

32- مقاله بررسی آثار اجتماعی آموزش و پرورش، روزنامه اطلاعات، مورخ 1/6/1369

33- موریس ... روانشناسی اختلافی، مترجم حسین مزروعی، 1362

34- تاریخ آموزش در اسلام – صفحه 173

35- زین العابدین قربانی، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، صفحه 353

36- جامعه شناسی آموزش و پرورش، صفحه 47

 

 
 

 


مطالب مشابه :


شهر بهارنارنج(اداره آموزش وپرورش بابل )

گروه روانشنانسی شهرستان بابل - شهر بهارنارنج(اداره آموزش وپرورش بابل ) - حرکتی آموزشی وعلمی




تاریخچه آموزش وپرورش

امید - تاریخچه آموزش وپرورش - به این ترتیب است که مصر و بابل، تقریبا در یک زمان،




همت احمدی به سمت مدیر آموزش و پرورش شهرستان بابل منصوب شد

تدبیر و امید - همت احمدی به سمت مدیر آموزش و پرورش شهرستان بابل منصوب شد - - تدبیر و امید




درخشش فرهنگیان پژوهشگر بابلی در همایش ملی مدرسه فردا- چالوس

درخشش فرهنگیان پژوهشگر بابلی در همایش ملی مدرسه فردا- چالوس مدیرآموزش و پرورش شهرستان بابل




سوابق ثبت نشده ضمن خدمت همكاران در سامانه ضمن خدمت

م.آ.پ.مطهر درازکلا بابل. ازآنجایی كه سوابق دوره های گذرانده (درون سازمانی )آموزش وپرورش




معلمان پژوهنده برتر مازندران معرفي شدند

اخبار آموزش وپرورش مازندران - معلمان پژوهنده برتر مازندران معرفي شدند - ارائه اخبار و




افتتاح هنرستان در سال 1391

طبنا: مدیر آموزش وپرورش شهرستان بابل از افتتاح هنرستان فنی و حرفه ای 413 نوشیروانی و مدرسه




همايش منطقه اي تحول بنيادين در آموزش و پرورش

pooyesh.babol - همايش منطقه اي تحول بنيادين در آموزش و پرورش - نشریه علمی پژوهشی اداره آموزش و




40سوال کنکورو نمونه سوال تستی از فصل دوم کتاب روانشناسی سوم انسانی

گروه روانشنانسی شهرستان بابل و امیدوار است که قدمی در جهت اعتلاء ی اهداف آموزش وپرورش




سایت تمامی سازمانهای آموزش و پرورش استانهای کشور و تعدادی سایت مرتبط با وزارت آموزش وپرورش

معاونت آموزش عمومي آموزش و پرورش بابل آموزش وپرورش ابتدايي پيش دبستاني استان كهگيلويه




برچسب :