چاپ دستی مهجور مانده است

چاپ دستی مهجور مانده است

احمد وكيلی را به بهانه نمايشگاه چاپ دستي كه انجمن نقاشان ايران در گالري مرتضي مميز داشت به سايت خبري دعوت كرديم.

احمد وكيلی هستم، متولد 1340. در سال 1358 وارد دانشكاه هنرهای تزئينی شده و سال 1364 كارشناسي و سپس كارشناسي ارشد گرفتم. تا به حال 13 نمايشگاه انفرادی داشته وداوری‌های متفاوتی داشته‌ام. عضو انجمن نقاشان و عضو گروه سي هستم، در دانشگاه هم تدريس می‌كنم. از سال 62 كار پرينت و چاپ دستی می‌كنم و خيلی به آن علاقه‌مندم. شانس آوردم شاگرد آقای روح بخش بودم، چون ايشان علاوه بر آموزش، مرا خيلی تشويق كردند. چون مستمر از سال 66 كار پرينت و چاپ دستی انجام می‌دهم. بهار آينده، نمايشگاه چاپ دستي در گالري الهه دارم و حتما تلاش می‌كنم نمايشگاهی كاملا حرفه‌ای باشد.
آنچه خوانديد معرفي كوتاه احمد وكيلي بود از زبان خودش.
او را به بهانه نمايشگاه چاپ دستي كه انجمن نقاشان ايران در گالري مرتضي مميز داشت به سايت خبري دعوت كرديم.
وكيلي كه خود يكي ازشركت كنندگان اين نمايشگاه بود، انتقاداتي به آن وارد كرد. گفت و گوي ما را با وي در ادامه بخوانيد...
نمایشگاه گروهی چاپ‏های دستی که از شنبه بیست و سوم مهرماه آغاز شد و تا پایان مهرماه ادامه داشت.

* گويا انتقاداتي به نمايشگاه داريد.
البته نمايشگاه جنبه‏هاي مختلفي داشت، اما كاملا مشخص بود كه از روی عجله و بی‌برنامه شكل گرفته است. طبق معمول كسانی بودند كه با جديت كار كرده‌ و 2، 3 نمونه از آثاری كه به مفهوم رسمی پرينت هست در نمايشگاه عرضه كرده بودند. اما كسانی هم، بازی‌های واقعا ساده‌ای را چاپ انگاشته‌اند. البته ممكن است كه اين گونه كارها، ‌آثار خوب بصری باشد اما در حوزه چاپ‏های دستی قرار نمی‌گيرد. در دنيا به چاپ دستی بسيار اهميت می‌دهند و تقريبا هيچ نقاش معاصری را نمی‌شناسم كه كار چاپ نكرده يا نكند. اما در ايران و به خصوص بعد از انقلاب، اين شاخه، فوق‌العاده مهجور قرار گرفته شده است. در كشورمان كسانی كه كار چاپ می‌كنند، تعدادشان انگشت‌شمار است اما در اروپا درست نقطه مقابل اين است و كسانی كه كار چاپ نكنند، انگشت‌شمارند.
علت اهميت چاپ، تنها به اين خاطر نيست كه تعداد كار تكثير مي شود. در واقع به اين دليل است كه كار چاپ دستی مدیون ادراك تازه‌تری از تصوير است كه به نقاش كمك می‌كند كارش و دنيای تصويری‌اش را گسترش دهد. چاپ دستي هم اورژيناليته دارد و هم از آن تعداد محدودی چاپ می‌شود تا قيمت آثار پايين بيايد. اين چيزي است كه حتما در ايران بايد اتفاق بيافتد يعنی كار ارجینال هنرمندان، با قيمت ارزان دست مردم باشد.
رسم بر اين است كه اگر شما كليشه‌ای را كار می‌كنيد و قيمتی می‌گذاريد ، نسبت به تيراژ سرشكن می‌شود يعنی اگر شما يك ميليون تومان روی كليشه قيمت گذاشته‌ايد، 100 تا چاپ كنيد، و ده هزار تومان بفروشيد. اگر 10 تا چاپ كنيد، می‌شود 100 هزار تومان. البته اين كار آداب و رسومی دارد. نقاش نبايد100 تا كار چاپ كند و زير آن بنويسد 10تا. وقتی نمايشگاه پرينت و چاپ دستی می‌گذاريد، بايد كليشه‌ چاپ، مخدوش شده و در نمايشگاه ارائه شود تا خريدار مطمئن باشد كه تعداد كاري كه مي خرد محدود است و بداند كه چقدر بايد بابت آن پول بدهد. اين اتفاقات متاسفانه در اين نمايشگاه نيفتاد. قيمت‌ آثار بالاست. بيشتر اين‌ها artist proof هستند. اگر توجه كرده باشيد زير بسياري از آنها نوشته بودند «AP » يعنی یک در یک. يك بار از كليشه استفاده كرده‏اند و يك چاپ گرفته‏اند تا فضايی به كارشان بدهد. در صورتی كه نفس چاپ برای اين است كه شما كار اورجینال را تكثير كنيد و قيمت را پايين بياوريد تا بتوانيد مشتری‌های بيشتری داشته باشيد. در واقع مشكلات نمايشگاه از اين جهت بيشتر است تا نوع كارها.

* پس بزرگترين انتقاد شما اين است كه آداب و رسوم يك نمايشگاه چاپ رعايت نشده است.
بله- اگر بخواهم در يك كلام بگويم، با نمايشگاه چاپ حرفه اي برخورد نشد. انجمن هنرمندان نقاش، جای معتبری است كه كار جدی هنری می‌كند اما نظارتي روي قيمت آثار نداشت. اصلا كارهاي مونو پرينت نبايد به نمايش در مي آمد. اگر كارها تكثير مي شد، مسلما قيمت پايين مي آمد و حتما فروش اين‌ نمايشگاه خيلی خوب بود. در نمايشگاه‏هاي چاپ، پوشه‌هايی است كه تيراژها و كليشه‌های از بين رفته را در آن قرار می‌دهند. معمولا اين نوع نمايشگاه ها خيلی شلوغ می‌شوند و در واقع بازاری است كه بتوانند در آن كار بخرند. معمولا يك اثر را چاپ كرده و بقيه را در پوشه می‌گذارند. مردم نگاه می‌كنند و از ميان آن‌ها يكی را برمی‌دارند و با قيمت ارزان می‌خرند.

* كارهايي را كه ارائه شده بود، چگونه ديديد؟
به نظر من، نمايشگاه متوسطی بود. از ديدن اين آثار به هيجان درنيامدم. مثلا تكنيك هايی كه در حوزه كالكوگرافی« فلز» هست، خيلی گسترده‌تر از اين‌هاست. كسی طرف چاپ رنگی نرفته كسی از تلفيق تكنيك‌های مختلف استفاده‏اي نبرده بود. شايد من 3 نفر را ديدم كه به كار چاپ حرفه‌ای پرداخته بودند. بقيه سركي زده‏اند. يا كارهای دوره دانشجويی‌شان را گذاشته‌ يا مونوپرينتی كه فضايی داشته است، را در نمايشگاه گذاشته بودند. چاپچي واقعی تنها 3 نفر بودند.

* پس علت اين‌كه انجمن نقاشان تصميم گرفت كه نمايشگاه چاپ برگزار كند، چه بوده است؟ |
اجازه بدهيد وارد این حوزه نشوم و قضاوت نكنم، حتما ارتباطاتی بوده يا ضرورتي ايجاد شده است. قضاوت من، به عنوان كسي كه سالها است به كار چاپ حرفه‌ای مشغو ل است، در مورد آثار و نمايشگاه باشد.

* كمي هم درباره چاپ دستی و كاربردهاي آن بگوييد.
چاپ دستی در واقع يكی از راه‌حل‌هايی است كه در اين مملكت بايد به آن بيشتر توجه شود. راه‌حل‌های بسيار جدی برای گسترش فرهنگ تصويری در فضای ايران است. يكی از مشخصات با ارزش اين است كه برگزاري نمايشگاه را در نقاط مختلف آسان مي كند و با يك پوشه، ادراك فرهنگی و ذهنی هنرمندان منتقل مي شود. فرض كنيد مي خواهيد نمايشگاهي را جای ديگری برگزار كنيد، اول از همه با مشكلات حمل و نقل روبه رو هستيد. انتقال اثر از جايي به جاي ديگر، هزينه بسيار بالايی دارد احتمال خراب شدن و از بين رفتن كارها زياد است. اما اثر چاپي باشد، شما مي توانيد پوشه‌ای از آثارتان را برداريد و در شهر يا كشور ديگر، قاب كرده و به نمايش بگذاريد. اين كار را خيلی‌ها كرده‌اند. مثلا خانم سينايی از مجارستان پوشه‏اي آورد و در اينجا به نمايش گذاشت و به راحت‏ترين و آسان ترين شيوه، فرهنگ كشوري به اينجا منتقل شد.
مشخصه ديگر كار چاپ اين است كه تعدادش زياد است و اگر يكی از آن از بين رفت، اتفاق عجيب و غريبی نيافتاده است. در صورتی كه ايران كه فرهنگ زمين زير پايمان، فرش، اينقدر غنی است و ما آن را به خوبي می‌شناسيم و نسبت به آن متعصبيم، اگر روی چاپ‌های دستی هم كار و تلاش كنيم و كمی اين فضا را گسترش دهيم، روی فرهنگ ديواري ما تاثير زيادی خواهد داشت.

چاپ سنگي                   Lithography

 

 

احمد رفيق

 

چکيده

چاپ سنگي يا ليتوگرافي[1][1] بيش از 70 سال چاپخانههاي ايران را در انحصار خود داشت. يکي از ويژگيهاي نسخههاي چاپ سنگي که همواره مورد تأييد اهل فرهنگ بوده، خط آن‌ها ـ به خصوص خط نستعليق ـ است که در چاپ اين کتابها مورد استفاده قرار گرفته.

نسخههاي چاپ سنگي با نسخههاي خطي شباهتهايي دارند که در مقالة حاضر ضمن بيان اين شباهتها دربارة تاريخ چاپ، تاريخچة چاپ سنگي، روش کار در چاپ سنگي، چاپ سنگي در ايران، و دست‌اندرکاران چاپ سنگي بحث مي‌شود . معرفي چاپخانههاي دولتي و خصوصي چاپ سنگي، تحول دستگاه چاپ‌سنگي، معرفي مجموعه کتابهاي چاپ‌سنگي در کتابخانة مرکزي آستان قدس رضوي از جهت آمار و موجودي، نحوة ارائة خدمات و پراکندگي موضوعات مختلف چاپ سنگي، مباحث ديگر مقاله است.

کليدواژهها: چاپ سنگي

مقدمه

تفکر و انديشه و تمايلات انسان او را بر آن داشت که به ثبت و ضبط وقايع و رويدادها بر روي اشياي  مختلف از جمله استخوان، سنگ، چوب، ... بپردازد تا قادر به نگهداري از آن‌ها و پاسخگوي فطرت انساني مبني بر جاودان‌ماندن انديشهها باشد. بشر از مواد متفاوتي براي ضبط دانش استفاده کرده است. در روند تکاملي ضبط انديشه عواملي مانند دوام، فراواني، دردسترس‌بودن، نرمي، سبکي، و کم‌حجم‌بودن مواد همواره مدنظر بوده است. نگارش در سير تکاملي و تاريخي خود از حکاکي بر روي سنگ آغاز و بتدريج به ضبط بر روي طومار پاپيروس و سپس طومار چرمين و پوستي تغيير شکل داد و در انتها با اختراع کاغذ و پيدايش هنر خوشنويسي و نسخه‌نويسي، تا دوران چاپ به تکامل خود ادامه داد. با پيشرفت صنعت و دانش، به کتابهاي بيشتري احساس نياز شد. اختراع ماشين چاپ پاسخي به اين نياز بود. ابتدا کتابهاي چاپي سربي با حروف و وسايل ابتدايي منتشر گرديد و سپس به دليل هزينة بالاي آن و پارهاي از مسائل، چاپ سنگي مرسوم گرديد.

چاپ سنگي نوعي چاپ مسطح بوده که درآن به جاي حروف از سنگ مرمر استفاده ميشده؛ بدين ترتيب که نوشته يا تصوير را به روي سنگ منتقل ميکردند و با استفاده از روشهاي شيميايي آن را برجسته مينمودند و سپس اين تصوير به کرّات روي کاغذ کپي ميشده است. اين نوع چاپ با استفاده از روش مختلط فيزيکي و شيميايي بر اساس دفع متقابل آب و چربي اختراع گرديده.

 

تاريخچه

از قريب به يک قرن پيش کتابهاي ذيقيمتي در گنجينههاي عمومي و شخصي و اخيراً دانشگاهي نگهداري مي‌شوند که به دليل نوع چاپ خاصي که دارند اصطلاحاً به کتابهاي چاپ سنگي مشهورند. ماشين چاپ سنگي در شکل و کار تقريباً مشابه ماشين چاپ سربي بوده است، جز اين که در چاپ سنگي به جاي حروف، از سنگ مرمر کنده‌کاري‌شده استفاده ميشده است.

چاپ سنگي اولين بار به وسيلة آلمانيها در سال 1796 ميلادي اختراع گرديد.

«آلويس زنفلدر» 1 يک آوازه‌خوان تئاتر آلماني بود که به علت هزينههاي
 سرسامآور چاپ، براياين‌که بتواند تصنيفهايش را به چاپ برساند به طور تصادفي از طريق کاربرد تيزاب بر روي سنگهاي نرم و مسطح و سبک‌وزن کنار رود راين، به روش چاپ سنگي دست يافت.

 

چاپ سنگي در ايران

چاپ سنگي از اروپا به ايران راه يافت و نخستين بار در زمان سلطنت فتحعليشاه قاجار بود که «عباس ميرزا نايب‌السلطنه»، «محمد صالح بنحاج محمد باقر خان شيرازي» معروف «به ميرزا صالح تبريزي» را به مسکو فرستاد تا دستگاه چاپ سنگي (تصوير 1) را با خود به ايران آورد. اين شخص دستگاه چاپ سنگي را به تبريز آورد و اولين چاپخانة سنگي را در ايران داير نمود.

نخستين چاپ سنگي در تبريز، چاپ قرآن در سال 1250 هجري قمري و کتاب «زاد المعاد» در سال 1251 هجري قمري ميباشد.

در سال 1259 هجري قمري آقاي «عبدالعلي» نامي اسباب چاپ سنگي را با خود به تهران آورد و در همان سال کتاب «تاريخ معجم» و پس از آن «پطر کبير» را به چاپ رسانيد. کتاب «حديقة‌الشيعه» تأليف «مقدس اردبيلي» يکي ديگر از کتب چاپ سنگي است که در سال 1265 هجري قمري در تهران به چاپ رسيده است. پس از آن چاپ سنگي در مدت کوتاهي در ديگر شهر هاي ايران رواج يافت، به طوري که به مدت 50 سال، يگانه روش چاپ در ايران محسوب ميگرديد. تا اواخر دورة قاجاريه هر چه در ايران به چاپ مي رسيد چاپ سنگي بود.

چاپ سربي در اوائل ظهور، به علت دشواري در چيدن حروف فارسي و غلطگيري و همچنين دقت و ممارستي که لازمة چاپ سربي بود، چندان رواجي نيافت، در حالي که هزينة نازل و سهولت کار با چاپ سنگي، اين روش را در مدت کوتاهي بر چاپ سربي مسلط کرد. در چاپ سنگي نقاشان و خطاطان و خوشنويسان مي‌توانند با مرکب، هنر خود را در سرلوح، ترنج‌اندازي آغاز و انجام کتاب، و همچنين در تصاوير، به حد اعلاي نفاست و زيبايي برسانند.

 

روش کار در چاپ سنگي

ابتدا مطالب يا تصاوير مورد نظر با مرکب مخصوص1 روي کاغذهاي مشمع مخصوصي که زرد رنگ بود نوشته ميشد. بعد به مدت 24 ساعت در داخل آب نگه داشته ميشد و سپس روي سنگ مخصوص که قبلاً ساييده شده و حرارت گرفته و داغ شده بود برگردانيده ميشد تا خطوط به روي سنگ انتقال يابند. سپس بر روي سنگ اسيد نيتريک ريخته ميشد تا محل خالي سنگ (يعني اطراف نوشتهها) به اندازة يک ميليمتر حل شود و نوشتههاي روي سنگ به صورت برجسته نمايان گردد.

سپس با غلتک، مرکب بر روي سنگ نقش ميبست و با فشار يکسان و يکنواخت سنگ بر روي کاغذ، عمل چاپ صورت ميگرفت.

براي آن که در هنگام چاپ، مرکب چاپ اطراف نوشتهها و خطها را نگيرد از مخلوطي از آب و اسيد و محلول صمغ عربي2  استفاده مي شد. استادکار با قلم، جاهاي خوب گرفته‌نشده را اصلاح ميکرد و به آن صمغ مي زد تا برجسته شود. بعد از محکم کردن سنگ با تسمه بر روي ماشين چاپ، کارگر مرکب‌زن با يک غلتک، مرکب را آهسته روي لوح ميماليد. کارگر ديگري به نام کاغذگذار، ورق را با احتياط روي سنگ
مي‌گذاشت. چرم
گذار با ورقهاي از چرم ضخيم روي کاغذ را ميپوشاند. اين کار سبب مي شد فشار وارد بر تمام سطوح کاغذ، يکسان باشد. دو نفر غلتک‌کش با حرکت غلتک و با يک فشار عمودي، عمل چاپ را انجام ميدادند. کاغذبردار، کاغذ چاپ‌شده را برمي‌داشت و لايه‌گذار، يک لايه ميان ورقههاي چاپ‌شده ميگذاشت تا کاغذهاي چاپ شده زودتر خشک شوند.

ماشين قادر بود ساعتي 200 برگ چاپ کند و با هر سنگ هفتصد برگ چاپ مي‌شد. در پايان، سنگساب‌ها سنگي را که يک بار از آن استفاده شده بود، از چاپ در
مي
آوردند، آن را گرم ميکردند و سپس با يک سمبادة زبر به اندازة کف دست، آنقدر روي سنگ ميساييدند
1 تا نوشتهها کاملاً پاک شود. بعد از آن با اسيد رقيق، آن را
مي
شستند تا براي مرحلة بعدي که شامل نوشتن، تيزابکاري و... است آماده باشد(تصوير2).

 

دست‌اندرکاران چاپ سنگي

به‌طور کلي در يک کارگاه چاپسنگي معمولاً دو دسته افراد که تعداد آن‌ها به 18 نفر مي رسيد کار ميکردند:

ـ افرادي که تهية مطالب، کشيدن تصاوير و آماده کردن سنگچاپ را به عهده داشتند، شامل: خطاطان، نقاشان، تهذيب‌کاران، سنگتراشها و تيزاب‌کاران؛

ـ افرادي که در فرايند چاپ به فعاليت ميپرداختند، مانند استاد چاپ، مرکبزن، کاغذگذار، چرم‌گذار, غلتک‌کش، کاغذبردار، لايي‌گذار، و تعميرکار.

علاوه بر نويسندگان، نقاشان، خطاطان و تذهيبکاران، افراد ديگري در امر چاپ دخيل بودند؛ مانند:

1. چاپخانهدار،                                          2. سفارش‌دهندة کتاب،

3. ناشر (اهتمامکننده)،                               4. باني چاپ (به سرماية ...)،

5. مصحح چاپ،                                        6. مباشر چاپ،

7. غلطگير.

 

دلايل برتري چاپ سنگي بر چاپ سربي

1. کمتر بودن اشتباه در چاپسنگي،

2. هزينة کم و سهولت کار با چاپسنگي،

3. استفاده از لوازم و ادوات داخلي (در حالي که چاپخانههاي سربي نياز به ابزار و ادوات وارداتي داشتند)،

4. رواج خـوشنـويـسي به عـنوان يکي از هنرهاي بزرگ ملي ايران و ديگر ممالـک

اسـلامي (موردي که بـا رواج چـاپسـربـي در حال از بين رفتن بود، و از اين رو به

چاپ سنگي اهميت بيشتري داده ميشد)،

5. تأکيد بر انتشار کتابهاي ديني، احاديث، اخبار و ادعيه، و ... که با چاپسنگي بهتر از کار در ميآمد.

­

چاپ سنگي و دارالفنون

در سال 1266 هجري قمري اولين سنگ بناي دارالفنون به همت ميرزا تقي خان اميرکبير گذاشته شد. استادان و معلمان خارجي دارالفنون موظف بودند در زمينة علم و فن خود، کتابي را به فارسي ترجمه کنند که همة اين کتابها در چاپخانة سنگي دولتي اين مدرسه چاپ مي شد.

چاپخانةسنگي دارالفنون يا «دارالطباعة خاصة علمية مبارکه طهران» در اواخر سال 1268 قمري تأسيس گرديد. اين چاپخانه در ابتدا داراي دو دستگاه ماشين چاپ بود که هر دو از هندوستان وارد شده بودند.

علاوه بر چاپ کتب درسي، «عليقلي خان مخبرالدوله» در سال 1299 هجري قمري اقدام به انتشار روزنامهاي به نام «دانش» کرد. چاپخانة دارالفنون تا سال 1326 هجري قمري داير بود و بعد به دلايلي از فعاليت باز ماند. تا حدود سال 1300 هجري قمري بين 30 تا 40 کتاب درسي در اين چاپخانه به چاپ رسيد. جنس کاغذ کتابها نسبتاً نامرغوب و به دليل محدوديت تيراژ، جلد اغلب آن‌ها از مقواي ضخيم بود تا از آسيب‌پذيري کتابها جلوگيري شود.

از جمله کتابهاي اوليه که در اين کتابخانه چاپ شده است مي‌توان به «تشريح بدن انسان» تأليف دکتر «پولاک» و «زبدة الحکمة» ترجمة «عليقلي خان حکيم الملک» و «جلاء‌العيون» اشاره کرد.

 

چاپ سنگي و روزنامه

«ميرزا صالح شيرازي» چاپ و انتشار روزنامه را در ايران رواج داد. نخستين روزنامة چاپ‌شده در ايران ورقهاي با چاپ سنگي به نام «اخبار و وقايع» بود که در محرم سال 1253 قمري در تهران به طبع رسيد.

کتابهاي چاپسنگي با نسخههاي خطي مشابهتهايي دارند که از جمله
مي‌توان به تذهيب، تشعير، جلدبندي نفيس، صفحه‌بندي، جدول‌بندي، صفحة عنوان، کاتب و تاريخ کتابت اشاره کرد. با اين همه به سبب محدوديت
هايي که در چاپسنگي وجود دارد تنوع و کثرت تذهيب در آن‌ها کمتر از نسخ خطي است. در کتابهاي چاپ سنگي نيز مانند نسخههاي خطي، صفحات جدولبندي شده‌اند، به طوري که دو قسمت متن و حاشيه کاملاً از هم مجزا هستند. جدول شامل دو يا چند خط است که نوعي زيبايي و نظم به صفحة کتاب ميدهد. حاشيه که شکل ستوني پيدا ميکند، جايگاهي براي توضيحات واژههاي متن، نقد صاحبنظران، پانوشت، اثري مجزا، يا تعليقه و شرح بر متن اصلي است. معمولاً نوع خط حاشيه‌ها با خطِ نوشتههاي متن متفاوت است. نوشتة حاشيه به شکل نقوشي چون ترنجهاي کوچک، لچک، يا شکلهاي گياهي و هندسي است.

بيشتر نسخههاي چاپ سنگي مانند نسخ خطي، فاقد صفحه‌شمار هستند. نظم اوراق کتاب را با کلمة پاصفحهاي مشخص ميکردند و نخستين کلمة سطر اول صفحه دوم را در گوشه چپ پايين صفحه اول مينوشتند که با مطابقت اين واژه در هر صفحه، نظم آن مشخص ميگرديد. بعدها در کتابهاي چاپسنگي، شمارهگذاري صفحات نيز مرسوم شد. در کتابهاي چاپسنگي صفحة عنوان نيز وجود ندارد و مشخصات (نام مؤلف، کاتب، تاريخ نگارش، نام مطبعه، تاريخ چاپ، و غيره) در پايان آخرين صفحه ذکر
مي
شده است. کاتبان و تاريخ کتابت نوشتههاي آن‌ها نيز از عناصر خاص کتب چاپسنگي است که در پايان متن، زير عنوان «راقم سطور»، «رقم از»، «کتبه العبد الاقل الجاني» و «حرّر» ... ذکر ميشده است.

 

تصوير در چاپ سنگي

تصاوير در چاپسنگي به صورت گراور است و واژة «رقم» و «راقم» در زير اين تصاوير به مفهوم «نقاشي» و «نقاش» است. نقاشان و مُذهّبان به تناسب موضوع به تذهيب و نقاشي در کتب چاپسنگي ميپرداختند و با الهام از محيط خود و جامعه، صحنهها و رويدادها را به تصوير ميکشيدند و عادات و رسوم مردم زمان خود را معرفي مينمودند، مانند شکل و نحوة پوشاک مردان و زنان، مجالس مهماني و وعظ، آيين خاکسپاري، و ... بهطور کلي نقاشيهاي کتابهاي چاپسنگي را به سه دسته مي‌توان تقسيمبندي کرد:

1. نقاشيهاي عاميانه و واقعگرا (زندگي روزمرة مردم و درباريان)،

2. نقاشيهاي اسطورههاي افسانهاي (وقوع جنگها و پيروزي و شکست، جوانمردي)،

3. نقاشيهاي مذهبي (مانند زندگاني امامان و مصايبي که بر آن‌ها وارد شده است).

يکي از جالبترين نمونههاي چاپسنگي مصور، چاپي از کتاب خمسة «نظامي» است که در 602 صفحه در سال 1301 هجري قمري به چاپ رسيده است. در اين کتاب 12 سرلوح در آغاز هر قسمت و پنج مجلس تصوير که بيشتر آن‌ها نقاشي «مصطفي» است آمده که ويژگي ممتازي به اين کتاب ميبخشد.

 

موضوع بندي کتاب‌هاي چاپ سنگي

موضوعات اصلي کتابهاي چاپسنگي عبارت‌اند از:

مسائل اسلامي نظير قرآن و اخلاق اسلامي؛ مسائل شيعي نظير حقوق شيعي، اصول فقه شيعه، ...؛ ادبيات فارسي شامل ديوانها، تذکرهها، و ...؛ ادبيات عرب، شامل صرف و نحو؛ پزشکي (پزشکي سنتي)؛ تاريخ و جغرافيا؛ زندگي‌نامهها؛ فلسفه و منطق؛ تصوف و عرفان؛ جنگ.

 

قطع کتاب‌هاي چاپ سنگي

اندازه و قطع کتابهاي چاپسنگي بسته به اندازة کاغذهايي بود که براي اين منظور در نظر گرفته ميشد.

به طور کل مي‌توان قطع اين گونه کتابها را بر اساس جدول زير تقسيمبندي نمود:

بازوبندي اندازه (تقريباً :30*20 ميليمتر)            بغلي اندازه تقريباً: (40*60 ميليمتر)

جانمازي اندازه (تقريباً: 70*120 ميليمتر)           حمايلي اندازه (تقريباً: 70*120 ميليمتر، که در زير لباس به صورت حمايل آويزان مي‌شد)

 

رقعي اندازه (تقريباً: 160*220 ميليمتر)          وزيري کوچک اندازه(تقريباً: 160*220 ميليمتر)

وزيري اندازه (تقريباً: 160*240 ميليمتر)        وزيري بزرگ اندازه (تقريباً: 200*300 ميليمتر)

سلطاني اندازه (تقريباً: 300*400 ميليمتر)       رحلي کوچک اندازه(تقريباً: 250*400 ميليمتر)

رحلي بزرگ اندازه(تقريباً: 350*600 ميليمتر)  رحلي اندازه(تقريباً: 300*500 ميليمتر)

خشتي (طول و عرض کتاب در اندازة مساوي)

 

چاپ سنگي و کتابخانة مرکزي آستان قدس رضوي

نظر به اين که کتابهاي چاپسنگي و سربي قديم، کتابهاي دورة انتقال از نسخ خطي به نسخة چاپي محسوب مي‌شوند، همواره اين کتابها به جهت ويژگي و شرايط خاص (نظير نوع چاپ، خط، تاريخ کتابت) از اهميت و ارزش والايي در مجموعة کتابخانة مرکزي آستان قدس رضوي برخوردار ميباشند. اهتمام و عنايت مسئولان فرهنگي آستان قدس رضوي به اين مجموعة گرانسنگ و ارزشمند به عنوان يکي از ذخاير غني و مکتوب، سبب گرديد تا حفظ، نگهداري و حراست اين مجموعه بيش از هر زمان ديگر مدنظر قرار گيرد.

با تصميم هيئت مديرة سازمان، کار جمعآوري، شناسايي و گردآوري اين گونه کتاب‌ها در يک مخزن مجزا و مستقل از تمامي واحدهاي فرهنگي آستان قدس، از سال1383در رأس فعاليت‌‌‌هاي «ادارة مخطوطات» قرار گرفت و به لطف خداوند کريم اين مجموعه در کنار مخزن خطي ايجاد شد تا به عنوان يکي از ارکان ادارة مخطوطات به اساتيد، دانشپژوهان و دانشجويان خدمت کند.

قطعاً تصميم در خصوص گردآوري اين کتابها بر اساس بينش و آينده‌نگري وسيعي بوده است، ولي آنچه مي‌توان در يک نگاه کلي به آن پي برد، معيارهاي زير است که راه را براي استقلال و غناي اين مجموعه هموار نموده است:

1. تخصصي‌نمودن مجموعه به منظور استفادة محققان و دانش‌پژوهان؛

2. حفاظت و نگهداري فيزيکي با توجه به شرايط خاص اين کتاب‌ها (قدمت، نفيس بودن، ...)؛

3. کنترل و رعايت استاندارد از نظر رطوبت، گرما، نور که لازمة سلامت و حفاظت اين گونه کتب است؛

4. امکان مقابله و بررسي کتاب‌ها به منظور تهية کمبودها و رفع نواقص؛

5. ايجاد امکان براي محققاني که تمايل به مقايسه، مقابله، و مطالعة کتاب‌هاي خطي سنگي دارند.

اکنون مخزن کتاب‌هاي سنگي کتابخانة مرکزي آستان قدس رضوي  با مجموعهاي بالغ بر 27000 نسخه در موضوعات مختلف يکي از بزرگ‌ترين و غني‌ترين مخازن چاپسنگي در ايران و بلکه در جهان محسوب ميگردد. بسياري از اين کتابها توسط بانيان، واقفان و خيّران در دورههاي مختلف به کتابخانة مرکزي اهدا گرديده است.

تمامي کتابهاي موجود در اين مخزن در موضوعات دهگانه ردهبندي گرديده‌اند. جدول زير تعداد کتابهاي چاپ‌شده در هر موضوع را نشان ميدهد. پراکندگي نشان داده‌شده در جدول بيانگر اين واقعيت است که عمر کوتاه چاپ سنگي در ايران و بي‌توجهي سياستگذاران آن دوران در جذب و استقبال از علوم جديد سبب گرديد در بعضي موضوعات (بخصوص فلسفه، هنر، و علوم اجتماعي)، چاپها بسيار کم و نازل باشد.

 

آمار موجودي کتاب‌هاي چاپسنگي در کتابخانة آستان قدس رضوي به تفکيک موضوع

موضوع

کد رده بندي

درصد

تعداد

مرجع ـ کليات

000

2

528

فلسفه ـ روان شناسي

100

5/ 3

925

اديان

200

61

16121

علوم اجتماعي

300

5/ 0

132

زبان

400

7

1850

علوم خالص

500

5/ 1

396

علوم نظري

600

5/ 2

538

هنر

700

 

18

ادبيات

800

14

3832

تاريخ جغرافيا

900

8

2114

تعداد کل

26428

تعداد کتاب‌هاي چاپ سربي قديم 144 نسخه

تعداد کتاب‌هاي درسي قديم 1600 نسخه

چند نمونه از قديميترين کتاب‌هاي چاپ سربي قديم و چاپسنگي در مخزن چاپسنگي کتابخانة مرکزي آستان قدس رضوي:

عنوان کتاب: جهاديه سربي قديم (تصوير 4)

مؤلف: ميرزا بزرگ سيد عيسي بن محمد حسن قائم مقام

موضوع: فقه

محل چاپ : تبريز

تاريخ چاپ: 1234 قمري

نسخ 16 سطري داراي 76 صفحه، جلد پارچهاي اندازه 21*5/ 13 سانتيمتر رقعي

واقف: تاج ماه بيگم

تاريخ وقف: 1263

عنوان کتاب: جامع بهادرخاني (تصوير5)

مؤلف: مولوي ابوالقاسم غلامحسين ملا فتح الله جونپوري

موضوع: رياضي، نجوم

محل و تاريخ چاپ: کلکته، 1250 قمري

خط: نستعليق 25 سطري، داراي 720 صفحه، جلد پارچهاي با عطف و گوشة تيماج، اندازه 5/ 13*24 سانتيمتر رحلي داراي تصاوير هندسي

واقف: حاج سيد محمد

تاريخ وقف: 1309 قمري

عنوان کتاب: شاهنامه (تصوير 6)

مؤلف: حکيم ابوالقاسم فردوسي

موضوع: ادبيات

تاريخ چاپ: 1326 قمري

محل چاپ: تهران

ناشر: چاپخانه آقا سيد مرتضي

خط: نستعليق ممتاز، 6 ستونه 33 سطري داراي مجالس تصوير

کاتب: ميرزا محمد حسين بحار الکتاب، 680 صفحه

جلد: تيماج مشکي، اندازه 44*33 سانتيمتر سلطاني

واقف: بنياد مستضعفان، 1367

عنوان کتاب: قطعات الجواهر در تعليم خط نسخ (تصوير 7)

مؤلف: عبدالرحمن بن حاجي محمد روشن خان شاکرين

موضوع: آموزش خط

محل و تاريخ چاپ: کانپور، 1270 قمري

خط: مقدمة کتاب به نستعليق، صفحات به نسخ جلي مختلف السطر

جلد: پارچه اي، اندازه 27*18 سانتيمتر وزيري

واقف: حاج سيد محمد در 1309 قمري

نمونه کتاب درسي: در موضوع پزشکي

عنوان کتاب: تشريح بدن الانسان (تصوير 8)

مؤلف: ادوارد ياکوب پولاک

موضوع: کالبدشناسي انسان

محل و تاريخ چاپ: تهران، دارالفنون، 1270 قمري

کتاب شامل يک مقدمه و پنج مقاله در علم تشريح ميباشد

خط: نستعليق خوش، 14 سطري، اندازه 5/ 17*11 سانتيمتر واقعي

داراي جداول تشريح و واژه نامه

کاتب: عبدالجليل بن زين العابدين اصفهاني

 

 

 

 

 

منابع

افشار، ايرج، (1344). سير کتاب در ايران. تهران: امير کتاب.

بابازاده، مشهد (1381). «چاپسنگي»، دايرة‌المعارف کتابداري و اطلاع‌رساني، تهران: کتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران، جلد1، صفحه 711ـ 709. 

بخشي، مرجان (1381). معرفي 20 نوع چاپ از چاپ‌هاي دستي،پايان‌نامه فوق ليسانس، مرکز آموزش عالي فرهنگيان ثامن الحجج (ع)، مشهد.

دانشور، هوشنگ (1356). صنعت چاپ. تهران: سازمان جغرافيايي کشور.

مبارکه، سهيلا (1378). مطالعاتي در تاريخ چاپ فن، فرايند، کاربرد. (بي جا): گلشن راز.

سلطاني، پوري؛ راستين، فروردين (1379). دانشنامه کتابداري و اطلاع‌رساني. تهران: فرهنگ معاصر.

سلطاني‌فر، صديقه (1376). فهرست کتب درسي چاپ سنگي موجود در کتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران. تهران: کتابخانه ملي.

صافي، قاسم (1368). از چاپخانه تا کتابخانه. تهران: دانشگاه تهران.

ميرزا گلپايگاني، حسين (1378). تاريخ چاپ و چاپخانه در ايران.تهران: گلشن.


 

 

 


1. کارشناس و کتابدار کتابخانة مرکزي آستان قدس رضوي

 

2. Lithography

 

 

1. Aloys Senefelder

 

1. ترکيبي از دودة شمع يا چراغ روغني پخته شده با سقز و موم

 

2. جسمي کروي شکل که از درخت هاي اقاقيا، گيلاس، زردآلو و غيره تراوش مي‌کند و به رنگهاي زرد روشن و زرد مايل به قرمز و قهوهاي است ... بسيار چسبناک است و در آب نيمگرم حل مي‌شود  و از صاف شدة آن براي کپيه‌برداري استفاده مي‌شود.

 

1. قبل از اين مرحله، سنگسابها دو قطعه سنگ استفاده شده را روي هم ميگذاشتند و بين آن‌ها شن ميريختند و آنقدر دو تکه سنگ را به هم ميساييدند تا نوشتهها پاک شوند

 


مطالب مشابه :


تکنیک های تصویر سازی

مونو پرينت . مواد و ابزار لازم:شيشه، رنگ، كاغذ كاهي، پارچه، مداد و قلم مو، كاغذچاپ، شيشه يا




بافت در هنر تجسمی

(مونو پرينت ـ‌ Mono Print) و برگردان بافت: بعضي اشياء‌، ‌داراي سطوحي زبر و خشن و يا بافتهاي




انواع بافت

(مونو پرينت ـ‌ Mono Print) و برگردان بافت: بعضي اشياء‌، ‌داراي سطوحي زبر و خشن و يا بافتهاي




چاپ دستی مهجور مانده است

وقتی نمايشگاه پرينت و چاپ دستی می‌گذاريد، بايد كليشه اصلا كارهاي مونو پرينت نبايد به




معرفي، شاخت و نحوه كار با وسائل و مواد مورد نياز تصوير‌سازي

4- 1- مونو پرينت مواد و ابزار لازم:شيشه، رنگ، كاغذ كاهي، پارچه، مداد و قلم مو، كاغذ چاپ، شيشه




اموزشی چند از تكنيك هاي تصوير سازي

4- 1- مونو پرينت مواد و ابزار لازم:شيشه، رنگ، كاغذ كاهي، پارچه، مداد و قلم مو، كاغذ چاپ، شيشه




تصویر سازی

4- 1- مونو پرينت مواد و ابزار لازم:شيشه، رنگ، كاغذ كاهي، پارچه، مداد و قلم مو، كاغذچاپ، شيشه




طراح صحنه، تئاتر، تماشاگر

(مونو پرينت ـ‌ Mono Print) و برگردان بافت: بعضي اشياء‌، ‌داراي سطوحي زبر و خشن و يا بافتهاي




برچسب :