یادش به خیر!

یادش به خیر : موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میزاشتیم رو میز که تقلب نکنیم.

یادش به خیر : ولی نوک مداد قرمزای سوسمار نشانُ که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد.

یادش به خیر : زنگ آخر که می شد کیف و کوله رو مینداختیم رو دوشمون و منتظر بودیم زنگ بخوره تا اولین نفری باشیم که از کلاس میدوه بیرون

یادش به خیر : پیک نوروزی که شب عید میدادن دستمون، حالمونو تا روز آخر عید میگرفتن !

.یادش به خیر : چقدر حرص میخوردیم وقتی روز تعطیل رسمی با جمعه تداخل داشت ؟!


یادش به خیر : تیتراژ شروع برنامه کودک: اون بچه هه که دستشو میذاشت پشتش و ناراحت بود و هی راه میرفت، یه دفعه پرده کنار میرفت و مینوشت
برنامه کودک و نوجوان با آهنگ وگ وگ وَگ، وگ وگ وَگ، وگ وگ وگ وگ، وگ… !

یادش به خیر : هرکی بهمون فحش میداد کف دستمونو نشونش میدادیم میگفتیم آیینه آیینه

یادش به خیر : زمستون اون وقتا تمام عشقمون این بود که رادیو بگه مدرسه ها به خاطر برف تعطیله !

یادش به خیر : خط کشهائی که محکم می زدیم رو مچ دستمون دستبند می شد !

یادش به خیر : آن مان نماران، تو تو اسکاچی، آنا مانا کَ. لا. چی !

یادش به خیر: جامدادی و مدادهای ته پاک کن دار و پاکنهای دو رنگ که طرف آبی اون جوهر خودکار رو پتک می کرد و طرف قرمزش مداد پاک کن بود.

یادش به خیر: اون موقعها کفشها مون رو یا از کفش ملی می خریدیم یا از کفش بلا و یا کفش وین!  

یادش به خیر : گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون، نقاشی می کشیدیم. بعد تند برگ میزدیم میشد انیمیشن

یادش به خیر : آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن !

یادش به خیر : اون موقعها  عیدها یکی میومد خونه مون و ما خونه نبودیم رو در مینوشتن: آمدیم منزل، تشریف نداشتید!!

یادش به خیر: چرخ و فلکی که میومد تو کوچه برای ۵ دور سوار شدن با بچه ها دعوامون می شد.

یادش به خیر: شیرهای شیشه ای که روش خامه بسته بود رو دونه ای۵ تومن می خریدیم و صبح ها که می رفتیم مدرسه با کیک می خوردیم.

یادش به خیر: ویدیو فیلم کوچک و بعدها فیلم بزرگ.می رفتیم در خونه همسایه فیلم رو که می گرفتیم زیر پیراهنمون قایم می کردیم تا مبادا کسی ببینه.

یادش به خیر اون موقعها شلوارها مثل الان تنگ نبود، شلوارهای ساسوندار  با پیراهنهای گشاد.مدل موها هم پشت بلند و کوپ!

یادش به خیر : اون موقعها پسرها مثل زنها ابرو بر نمی داشتند آرایش نمی کردند.مرد بود و سبیلش.

یادش به خیر: دخترها تا قبل از ازدواج ابرو برنمی داشتند و آرایش نمی کردند و شناخت کسی که قبلا ازدواج کرده با دختر دم بخت آسون بود اما حالا....

یادش به خیر: بازیهای آتاری، هواپیما،دزد و پلیس،ماشین ، زیر دریایی و ...

یادش به خیر: دوره جنگ موقعی که آژیر قرمز می کشیدند با همسایه ها می اومدیم تو کوچه.یکی سماور چای می آور،یکی میوه ، یکی تخمه خلاصه شب نشینی ها خیلی خوب بود و صمیمیتها زیاد

یادش به خیر : دبستان که بودیم، هر چی میپرسیدن و میموندیم توش،میگفتیم ما تا سر اینجا خوندیم !

یادش به خیر: زمستونا چکمه های لاستیکی و برف بازی

یادش به خیر : سه بار پشت سر هم بگو:چایی داغه، دایی چاقه ! یا ، کشتم شپش شپش کش شش پا را !

یادش به خیر : یکی از بازی محبوب بچگیمون کارت جمع کردن بود،با عکس و اسم و مشخصات ماشین یا موتور یا فوتبالیستها،یا ضرب المثل یا چیستان …

یادش به خیر : اون مسلسل های پلاستیکی سیاه رو که وقتی ماشه اش رو میکشیدی ترررررررررررررتررررررررررررر صدا میداد !

یادش به خیر: اون موقعها  عشقمون تیله بازی بود.تیله های سه پر،دو پر،تک پر و شرابی.توی کوچه ها هم پر بود از ماتهایی که کنده بودیم برای تیله بازی.

یادش به خیر: بازی خرپلیس،اسولولو چشم کوچولو!

یادش به خیر: بازی الک دولک،اسم فامیل،نمکدون و ...

یادش به خیر: اون موقعها بازی محبوبمون این بود که یه لاستیک یا طوقه دوچرخه برمی داشتیم با یک چوب دنبالش می کردیم

یادش به خیر:  کارتون هایی که برای دیدن آن لحظه شماری میکردیم

کارتون سندباد

کارتون خانواده دکتر ارنست

کارتون رامکال

کارتون دوقلوهای افسانه ای


کارتون پسر شجاع

کارتون بابا لنگ دراز

 

 


مطالب مشابه :


سایت مد و مدل کیف کفش لباس مدل و مدلباس

مدل لباس مدل کیف و کفش و فشن های زیبا و ژورنال لباس و کیف و




فرزندتان را این گونه به مدرسه بفرستید

ئه وین. ئه وین هیجان آوردن فرزندتان برای روزهای مدرسه، خرید لوازم مدرسه اعم از کیف و کفش




تصاویر باورنکردنی از تهیه کیف با مار

سیستم حمل و نقل شهری وین در اینجا تصاویر باورنکردنی را از طرز درست شدن کیف و کفش بسیار




طراحی و دکوراسیون داخلی اداری آدیداس Adidas

دکوراسیون داخلی مایکروسافت در وین. کیف و کفش وبسایت همینه که هست! معرفی نرم افزارهای




یادش به خیر!

زنگ آخر که می شد کیف و کوله رو یا از کفش ملی می خریدیم یا از کفش بلا و یا کفش وین!




داستان كفش براي مادر

دخترک بسیار آشفته شد و فردای آن روز سریع کیف و کفش قدیمیش دوید و کفش وین شگفت




زندگی فروید

شجاعت را کسانی تعریف نمی کنند که مبارزه کرده اند و شکست شهر وین،کشور و کیف و کفش.




"بهار" و "عید نوروز" در آئینه ی شعر فارسی

وین عقل پای برجانرا چون خویش سرگردان کنیم. کوبیم ما بی پا و لباس و کیف و کفش. چراغ قوه




با این طرز لباس پوشیدن جوانتر به نظر برسید

بیتوته،لباس کیف و کفش جان وین را به پاشنه، منطقه پنجه و پاشنه کفش را نگه دارید و




زندگی آلفرد آدلر

در سال ۱۹۱۰ با اینکه آدلر رئیس انجمن روان کاوی وین و کمک ویراستار نشریه ی لباس و کیف و کفش.




برچسب :