بدنی که دیگر جای مجروح شدن ندارد

پاسداشت از جانباز سرافراز علی فارابی

hst_post_1445.jpg

مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفتم و از ناحیه گردن، شکم، کبد (پارگی شدید)، سینه، چشم، ابرو، دست، پا و نقاطی دیگر از بدن مجروح شدم، به گونه ای که در همان میدان نبرد، روده هایم بیرون ریخت...

در سوم تیر 1325روستای دهمیان  واقع در شرق شهر پل سفید از توابع شهرستان سوادکوه شاهد تولد نوزادی در دامن خانواده مذهبی بوده است که نامش را علی نهادند.

پدرش دامدار و کشاورز پرتلاش بود که با همت زیاد و با دستان خود، خانواده پرجمعیتی را اداره می کرد و آنگونه که اهالی روستا گواهی می دهند در بذل و بخشش و کمک به همنوعان، فردی کم نظیر بود. علی فرزند ارشد خانواده است که دوران کودکی را در کنار والدین، به کار می پرداخت تا اینکه در دوران نوجوانی به صورت مستقل وارد اجتماع شده و در مشاغل مختلف، کارگری و دامپروری فعالیت می کرد.

مدتی را در شرکت چوب فریم منطقه سنگده در بهره برداری از درختان منطقه، فعالیت می کرد. سرانجام در سن قانونی به خدمت مقدس سربازی اعزام و بعد از آن در سال 1349به استخدام کارخانه نساجی مازندران واقع در قائمشهر در آمد.

بعد از حضور  در نساجی، در 10 تیر 1350 تن به سنت پیامبر(ص) داده و با ازدواج خود، خانواده ای را تشکیل داد که حاصلش هم اکنون 5 فرزند دختر و 1پسر است.

علی که خصوصیت بارزش، پای بندی به نماز اول وقت، تحت هر شرایط و نیز بینش سیاسی والا بود، در هنگام حوادث انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام(ره)، بی همت نماند و ضمن شرکت در تظاهرات اوایل انقلاب، حتی در محل کار خود نیز به این امر پرداخته که موجبات آزار و اذیت خود را  فراهم ساخت.

با پیروزی انقلاب، منافقین، اولین گروهی بودند که در شهرستان قائم شهر، علیه نظام و حضرت امام خمینی(ره) اقدامات رذلانه ای کردند. علی در درگیری های مختلف شهری علیه منافقین، حضوری فعال داشت که حتی چندین بار مورد جراحت واقع شد. در یکی از همین درگیری ها در بهشتی محله قائمشهر، توسط  اعضای گروهگ منافقین، دستگیر شد. آنها تصمیم داشتند او را به چاه بیندازند که به خواست خدا، موفق نشدند.

او مقابل قیام مسلحانه منافقین ایستاد و در مأموریت های جنگل و آموزش های مربوطه، حضور فعال داشت تا آنجا که در یک مأموریت آموزشی پای راست اش شکست.

با آغاز جنگ تحمیلی، این جانباز سرافراز انقلاب، جزو اولین نیروهای اعزامی به جبهه از شهرستان قائمشهر بود که در تاریخ 59/7/29، همراه با دیگر همرزمان عازم جبهه شد.

با اعزام  اول، همان گونه که آرام و قرار از دل هر رزمنده ای کنده می شد، فضای جنگ و جبهه به شدت او را تحت تأثیر خود قرار داد و موجب شد با وجود داشتن 6 فرزند قد و نیم قد، همه را به خاطر فرمان امام(ره) تنها بگذارد و در بدترین شرایط روحی و مادی خانواده، در 6 مرحله در سال های جنگ به میدان نبرد اعزام شده تا پیمان خود با امام و شهدا را کامل کند.

روحیه بالا و پر امید و نیز قوای جسمانی اش موجب شد تا در گردان های رزمی، علی الخصوص در گردان امام محمدباقر(ع) لشکر ویژه 25 کربلا، تحت فرماندهی شهید بلباسی، همواره مشغول به خدمت باشد.

همرزمان می گویند: در مرحله آخر اعزامش در گردان امام محمدباقر(ع)، به عنوان تیرباچی دسته ی یکی از گروهان های رزمی گردان انجام وظیفه می کرد.

علی فارابی توفیقی یافت تا همراه دیگر عاشقان خط  شهادت در سرزمین خونرنگ شلمچه، در عملیات کربلای 5 به درجه جانبازی نائل آید.

آنگونه که این قهرمان امتحان پس داده تعریف  می کند:

«ساعت حدود 10 صبح 22 دی ماه سال 1365 بود که مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفتم و از ناحیه گردن، شکم، کبد (پارگی شدید)، سینه، چشم، ابرو، دست، پا و نقاطی دیگر از بدن مجروح شدم، به گونه ای که در همان میدان نبرد، روده هایم بیرون ریخت و مرا به پشت خط مقدم انتقال دادند.

با انتقال به عقب، بیهوش شدم و وقتی به بیمارستان شهید دکتر فقیهی شیراز منتقل شدم، پزشکان قطع امید شده و مرا به سردخانه انتقال دادند. در همین میان بعد از دقایقی پرستاران متوجه بخار درون پلاستیک شدند که حاکی از زنده بودنم بود.

به سرعت به اتاق عمل منتقل شدم و در اسرع وقت، پارگی شکم و روده هایم تحت عمل جراحی قرار گرفت و سرانجام به هوش می آمدم.

به مدت 2ماه در بیمارستان شهید دکتر فقیهی  بستری بودم و از آنجا در تاریخ 9/12/65 برای ادامه درمان به تهران و شهرستان اعزام شدم. در بیمارستان، بارها بیهوش و تحت عمل های جراحی متعددی قرار گرفتم.

با انتقال به تهران و جراحی مجدد، جدار شکم جمع شد و قامتم دیگر راست نشد. زخمهایم دچار عفونت شدید شد و پوست جدار شکم ام التیام نیافت.

سرانجام به بیمارستان رازی قائمشهر  مراجعه  و با ابتکار  و همت دکتر صیادی، جراح عمومی، قسمتی از پوست ران ام برداشت شد و به ناحیه شکم ام پیوند زده شد که این عمل، دوران بهبودی نسبی ام را رقم زد. آنگونه که اسناد پزشکی قابل دسترس نشان می دهد، حدود 14بار و از چند ناحیه از اعضای بدن، مورد عمل جراحی قرار گرفتم.»

آنچه که بیش از همه در این میان به چشم می آید، مقاومت و روحیه مثال زدنی این جانباز قهرمان و سرفراز می­باشد که همواره در مقابل این همه مشکل جسمی و روحی، مقاومت کرده است.

با گذشت سال ها از مجروحیت و افتخار جانبازی، امروز این قهرمان عرصه دفاع مقدس از سال 1384 تاکنون به علت عوامل متعدد، ناشی از مجروحیت جنگی در بستر افتاده و نیمه فلج می باشد. دیگر توان انجام امورات خود را ندارد و قوای جسمی اش تحمل و توان نگهداری بدنش را نداشته و دچار عدم تعادل فیزیکی شده است. همچنین تا به حال، هزار و چند بار به بیمارستان ساسان و بقیة الله تهران مراجعه کرده و تحت درمان می باشد. بنا به تشخیص پزشکان مربوطه هیچ درمان قطعی نداشته و تنها تحت کنترل قرار دارد که در این میان، مهم­ترین مشکلش در امر درمان، تهیه داروهای خاص می­باشد. همچون روزهای حماسه با بیماری و خانه­نشینی در حال مقابله است که هرگز ناامید و بی­اراده نبوده و خواسته ای جز حرکت در تعالی نظام اسلامی و پیروی از راه امام و شهدا ندارد. بسیار باانگیزه به زندگی ادامه می دهد و با مشکل جسمانی خود کنار آمده است.

بارها اتفاق افتاده که به علت عدم تعادل در حرکت و راه رفتن از پای فتاده و از نواحی مختلف بدن، دچار آسیب شده است.

علی دیگر نمازهایش به صورت نشسته خوانده می شود.

بزرگترین آرزویش زیارت خانه خدا و کربلای معلی بوده که هر دو زیارت را با همین وضعیت جسمانی و با اراده ی پولادین انجام داده است.

انتهای مطلب/.


مطالب مشابه :


استخدام قوه قضائیه

آگهی استخدام استخدام بیمارستان بهشهر، تنكابن، جويبار، ساري، سوادكوه، قائمشهر




بدنی که دیگر جای مجروح شدن ندارد

آن در سال 1349به استخدام کارخانه بیمارستان رازی قائمشهر مراجعه و قائم شهر یادمان




گفتگویی با آقای مهندس علیمراد رستمی

سال 1365در بیمارستان بوعلی را در قائم شهر اخذ کرد . در ابتدا به استخدام آموزش و




پدر امداد و نجات ایران در گذشت

چهارشنبه ۱۳آذر۱۳۹۲ در بیمارستان ابن شهرستان قائمشهر، معاونت قائم مقام معاونت




ثبت نام پنل اس ام اس مازندران

√ نمایندگان ایرانسل قائمشهر




حسابداری تعهدی و حسابداری نقدی

انجمن علمی حسابداری دانشگاه پيام نور قائم قائمشهر با ریاست و استخدام یا




چه مقدار کالری در روز نیاز داریم؟

گویی فرود آمدن قائم قائمشهر, زن ، 61 ، ساله، حامله، بیمارستان، مادر




ایثارگران دربرنامه توسعه 5

را به صورت رسمی قطعی استخدام مازندران قائمشهر روستای خطیرکلا میباشد قائم انلاین




کاربرد مبنای تعهدی کامل در حسابداری دولتی

انجمن علمی حسابداری دانشگاه پيام نور قائم قائمشهر با یک بیمارستان




برچسب :