تدارکات

اواخر اسفند ماه که از تولد مهراد جون، پسر عمه کیهان برگشتیم کیهان هم مشتاق شد که برا اون هم تولد بگیریم .همش می پرسید چند روز دیگه تا تولد من مونده و جریان نقطه گذاشتن و ردیف کردن اسم بچه ها برا دعوت کردنشون رو داشتیم ....شروع کردم تو وبلاگها دنبال ایده گشتن ...

از کیهان هم پرسیدم که دلش می خواد تولدش با چه تمی باشه؟ اول تم رنگين كمون رو در نظر داشتم ولي بچه م مثل یک آقا مک کوئین رو انتخاب كرد ومن هم مثل یک مادر خوب گفتم چشم .کیهان عاشق ماشین هست. تو خیابون اسم مدل های ماشین هارو که می گه من کم میارم .مک کوئین یا همون کارتون cars رو خیلی دوست داره. من هم به خاطر شخصیت مک کوئین و این که فداکاری اونو موقعی که داشت کاپ رو به دست می آورد رفت تا دوستش رو نجات بده مورد توجه کیهان قرار بدم، این ایده رو قبول کردم ...شروع به کار کردیم ...دیگه خونه پر شده بود از مک کوئین و عکس هاش ...

من خیلی تلاش کردم که به بچه هائی که دعوت شده بودن خوش بگذره و ایده هائی هم داشتم :چند تا بازي دسته جمعي در نظر داشتم. مي خواستم همه تو فوت كردن شمع كمك كنن و شعر بخونن .... این فرشته های کوچولو بیشتر از اونی که فکر کنین می فهمن...

همشون جمع شدن و تولدت مبارک رو برا کیهان خوندن . تو فوت کردن شمع کمکش کردن .فشفشه هارو با ذوق و شوق بچه ها روشن کردیم و بعد همشون رقص چاقو انجام دادن و تلاش می کردن که کیهان چاقو رو نتونه ازشون بگیره ....و در بریدن کیک هم همشون سهمی داشتن ....کادو ها رو هم که باز می کردیم و کیف های مک کوئینی که آماده کرده بودیم بهشون میدادیم خوشحال می شدن و با ما در باز کردن کادو ها همکاری می کردن...

یک نکته که من تو جشن کیهان انجام دادم تشکر از مامان بزرگ های کیهان بود که خیلی دوست داشتم بین جمع این کار رو انجام بدم و فکر می کنم واقعا به جا بود و با دادن کادوئی ناقابل از زحمت هائی که در این سالها برا کیهان کشیدن تشکر کردیم ...

کارت دعوت :