روش تحقیق وپژوهش علمی

روش تحقیق وپژوهش علمی

   « تحقیق» در لغت به معنی وارسی کردن، کشف حقیقت، جستجو و به کنه امری رسیدن و در اصطلاح علمی عبارت است از: کشف حقیقتی مجهول یا مجمل که با روش خاصّی از تأمّل و جستجو پیرامون مطلبی به دست می آید.

   در این تعریف چند ویژگی عمده نهفته است: حقیقت ، روش، تأمّل و جستجو. بنابراین این هر پژوهش علمی یا تحقیقی مستلزم حقیقت پژوهی ، داشتن روش (متدلوژی) استفاده از فکر و اندیشه  ، و سرانجام حرکت و جستجوست.

  « تحقیق» ، از جهتی بردوگونه است: یکی تحقیق ابتکاری- که مستلزم نو جویی و رسیدن به حقیقتی است- که بردیگران مجهول است- و دیگری تحقیق تفصیلی یا تأییدی- که در این زمینه محقّق به جستجوی شواهد و دلایل مبسوط برای تفصیل و تأیید امری مجمل می پردازد- که در هر دو مورد فوق ، استفاده از تجربیّات علمی و یافته هایِ تحقیقی دیگران ضرورت پیدا می کند.

  بنابراین فصل مشترک یک نوشته ی تحقیقی از غیر آن، داشتن استناد و پشتوانه ی علمی است. با این ترتیب، محقّق فردی است جستجوگر،وآگاه به مسائل علمی و تحقیقی ودر قلمرو کار خود مبتکر، که می تواند با اتّخاذ روشی درست- و براساس یافته های دیگران -  وبا تکیه براستدلالهای علمی ، مطالب تازه ای را کشف و عنوان کند، یا دست کم امر مجملی را تفصیل دهد.

   در هر تحقیق درست، محقّق قبل از آن که به تحقیق بپردازد بهتر است موضوع، روش، مخاطب و شرایط وابزار تحقیق خود را معیّن کند.

   هر تحقیقی بسته به موضوع خود می تواند یک یا چند خصلت از خصلت های زیر را در خو د منعکس نماید:

   تحلیل:جستجو در اجزای یک کلّ و توصیف روابط متقابل آن اجزا با یکدیگر .

   مقایسه: بررسی ویژگی های مشترک و وجوه شباهت یا افتراق یک موضوع.

   تعریف: به دست دادن تعریفی جامع از طریق توضیحات و برشمردن مختصّات شیء یا پدیده ی مورد نظر .

   توصیف : معرّفی و بسط یک امر از طریق برشمردن ویژگی ها، جوانب و حدود موضوع. .

   نقد و داوری: سنجیدن ارزش یک موضوع و کوشش به منظورصدور حکم و ارزش گذاری درباره ی آن .

   استشهاد: به دست دادن نمونه های مشابه برای تأیید و اثبات یک موضوع به منظور توضیح هر چه بیشتر.

   اثبات: حکم به درستی یا نادرستی یک امراز طریق برهان منطقی و استدلال عقلی.

مراحل تحقیق

   هرتحقیق علمی برای اینکه به نتیجه برسد،چندمرحله ی اصلی راپشت سرمی گذارد:

   1- انتخاب موضوع:

    انتخاب موضوع ، به زمینه ی تخصّصی پژوهشگرو مجموعه ی جهان بینی او بستگی دارد .لازم است محقّق بکوشد تا در قلمرو کاری که نسبت به آن آشنایی وحتّی تخصّص دارد، در حدود امکانات و فرصت ، موضوعی تازه و بدیع و درخور پژوهش اختیار کند. همچنین شایسته است محقّق موضوعِ تحقیق را از قلمروِ مورد علاقه خود انتخاب ، و با دل دادن به کار، باآن صمیمیّت بیشتری برقرار نماید.

   اگر قالب تحقیق « مقاله» است، موضوع بایدکاملاًمحدود و دارای حدّ و مرزی مشخّص باشد،و اگرکتاب یا اثری مثل رساله ی تحصیلی است،امکان انتخاب موضوعات گسترده تری نیز هست. با این قید هرچه دامنه ی موضوع محدودتر و گستره ی پژوهش تنگ تر باشد، امکان ژرف نگری ورسیدن به غایت کار، بیشتر فراهم خواهد بود . درعین حال آنچه در این گونه پژوهش ها موردنظر است ، اعتبار و کیفیّت کار است نه گستره و کمیّت آن.

   برای انتخاب موضوع باید قبل از هر کاری اندیشید و ضرورت طرحِ موضوعات مختلف را از نظر گذراند، وآنگاه از طریق جستجو در مراجع و کتاب شناسی ها و فهرست ها، و حتّی مشورت با متخصّصان امر ، ونیز با توجّه به نیازها و اولویّت ها ، موضوعی را متناسب با وقت وامکانات خود برگزید.

   لازم است محقّق در انتخاب موضوع ، همانند یک منطقی ، ازکلّی به جزئی و حتّی جزئی خاص برسد وآن را به عنوان موضوع کار خود برگزیند. برای مثال در قلمروِ ادب فارسی « طبیعت در شعر فارسی » موضوعی است کلّی که مثلاً « حافظ و طبیعت» نسبت به آن جزئی و « گل در شعر حافظ» جزئی تر ، و « لاله ی حافظ» کاملاً جزئی و محدود است. بنابراین« گل» در شعر حافظ می تواند موضوع یک کتاب یا یک رساله ی تحصیلی ، و« لاله ی حافظ» موضوع یک مقاله باشد.

    در این مثال چنان که ملاحظه می شود- ما از یک دایره ی کلّی ( طبیعت)  تنها به جزئی خاص (گل) به عنوان موضوع یک کتاب و جزئی خاصتر (لاله) به عنوان موضوع یک مقاله ، بسنده کرده ایم.

 

   یادآوری: عنوان تحقیق ، باید جذّاب، کوتاه و در عین حال جامع و مانع و گویای مندرجات پژوهش باشد.

   2- شناسایی منابع و مآخذ (کتاب شناسی)

    در این مرحله ، محقّق با در نظر گرفتن موضوع تحقیق خود، باید کتاب ها ، رساله ها، مجلّات ، نشریات و کلّیّه ی مآخذ لازم برای این تحقیق را شناسایی و مشخّصات کامل کتاب شناسی هریک را جداگانه بر روی برگه ای( فیش) به شرح زیر یادداشت کند:

    - نام و نام خانوادگی ونام مؤلّف ، عنوان ثر، مشخّصات نشر ( ناشر ،محل نشر، تاریخ نشر) ؛ شماره ی کتابخانه ( بویژه اگر به روش ال- سی/ L-C باشد)؛ ذکر صفحه ی آغاز و انجام مطلب (اگر تنها جزئی از اثر ، به موضوع تحقیق مربوط است)؛ عبارتی گویا ، ناظر بر محتوای کتاب در ارتباط با موضوع تحقیق.

    یادآوری1: اگر اثر به صورت نسخه ی خطّی یا کتابی است که اختصاصاً در تملّک یک شخص است، می توان نام کتابخانه یا شخص دارنده را در برگه قید کرد.

    یادآوری2: مجموعه ی این برگه ها که به ترتیب نام مؤلّف منظّم شده ودر حین تحقیق کامل تر گردیده است ، سرانجام می تواند در پایان تحقیق به صورت کتاب نامه قرار گیرد.

    یادآوری 3:کلّیّه ی منابع و مآخذی که بدین طریق گردآوری شده است، قبل از شروع به تحقیق باید برحسب اولویّت و اهمّیّت و کیفیّت ارتباط آن منبع با موضوع تحقیق ، ارزیابی و طبقه بندی شود.

   3- یادداشت برداری ( گردآوری اطّلاعات)

   برای یادداشت برداری از منابع و مآخذ ،باید از برگه های کوچک و با ابعادی معیّن استفاده کرد و هر مطلب را جداگانه روی یک برگ یاداشت کرد.

   قبل از نقل هر نوع یادداشتی از کتاب یا مآخذ ، خوب است مطلب مورد نظر را به طور اجمالی مرور کنیم و پس از درک کلّیّت مطلب، نکته ی مورد نظر را- که قبلاً مشخص کرده یا در نظر گرفته ایم- برای بار دوم به طور دقیق بخوانیم و تاهرجا که ضرورت اقتضا می کند به صورت نقل قول مستقیم و یا غیر مستقیم روی برگه ای جداگانه یادداشت کنیم.

   هر برگه یادداشت معمولاً از بخش های زیر تشکیل می شود:

    الف- عنوان: که معمولاً واژه یا اصطلاح یا عبارتی کلیدی است ناظر برمحتوای یادداشت ، ودر گوشه سمت راست برگه (فیش) به صورت مشخّص (بارنگی متفاوت از متن، یا کشیدن خطّی در زیر آن) نوشته می شود.)

    یادآوری: برای جلوگیری از پراکنده شدن یادداشت هایِ هم موضوع و مربوط به هم که دارای عناوین مشابه هستند، لازم است ابتدا معادل های هر عنوان را شناسایی کنیم و سپس در برگه های جداگانه ای به یکدیگر ارجاع دهیم.

    ب- متن یادداشت: متضمّن مهم ترین و اساسی ترین نکته ای است که درمآخذ مورد مطالعه بدان رسیده ایم وآن می تواند تعریفی دقیق ، نکته ای بدیع، نظریّه ای تازه و یا شاهد ومثالی گویا و یا اظهار نظری مهم باشد.

 متن یادداشت اگر حاوی مطلبی استوار و یا نظریّه ای ابتکاری باشد که توجّه به عین آن ضرورت داشته باشد به صورت مستقیم ،وگرنه به صورت غیرمستقیم (نقل به مفهوم ) آورده می شود.

   یادآوری1: مطلبی که به هر دلیل به طور مستقیم از منبعی یادداشت می شود، لزوماً باید داخل گیومه« ...» قرار بگیرد.

  یادآوری2: در نقل قول غیر مستقیم ( نقل به مفهوم) باید حاصل مطلب را- چنان که می فهمیم به قلم خودمان بیان کنیم.

  یادآوری3: هر برگه (فیش) باید تنها محتوی یک مطلب یا مضمون باشد. بنابراین موضوعات مفصّل را باید به عناوینی کوچکتر تقسیم و هرکدام را روی برگه ای جداگانه یادداشت کرد.          

  یادآوری4: اگربه اقتضای کار،ناچاراز یادداشت مطلبی واحد با عنوانی خاصّ باشیم که از حدّ یک برگه (فیش) تجاوز کند ، می توان دنباله ی مطلب را روی برگه ی دومی یادداشت کرد.دراین صورت برگه ی اول رابا علامت ارجاع(     ) به برگه ی دوم مربوط می کنیم،وروی برگه ی دوم پس ازگذاشتن علامت ارجاع همان عنوان رادوباره

می نویسیم.

     ج- مآخذ یادداشت:هرگاه متن برگه ای را-چه به صورت مستقیم وچه غیرمستقیم- از منبعی یادداشت می کنیم، باید در زیر برگه مشخّصات کامل آن منبع رابه طریقی که در صفحات بعد همین کتاب،ذیل« روش نوشتن پاورقیهای ارجاعی» می آید بنویسیم.

    یادآوری1: ذکر مشخّصات کامل منبع ، در ذیل هر برگه ضرورت دارد، لکن در موردی که منبع واحدی دوباره مورد استفاده ی پژوهشگر قرار می گیرد، می توان یک بار مشخّصات کامل آن را آورد ودر برگه های بعدی تنها به ذکر عنوان کامل یا اختصاری آن اکتفا کرد، بویژه که مشخّصات کامل اثر در برگه های کتاب شناسی هم در اختیار پژوهشگر هست.

   یادآوری2: نکته هایی هم که در حین پژوهش به نظر محقّق می رسد، لازم است پس از تعیین عنوانی استوار، روی برگه های جداگانه ای یادداشت شود. بدیهی است چنین یادداشتی فاقد مآخذ ، ودرواقع جزو یافته های خود محقّق محسوب خواهد شد.

   4 تنظیم وتحریر متن

    در این مرحله ، پژوهشگر قبل از هر چیز انبوه یادداشت های خود را براساس ارتباط و پیوند با موضوع و اعتبار مآخذ و متناسب با طرح کلّی تحقیقی- که قبلاً فراهم آورده است- باید طبقه بندی کند.

    ساخت کلّی هر تحقیق ، از سه قسمت :« مقدّمات» ، «متن» و « ارجاعات» تشکیل می شود؛ چه تحقیق کوتاه و در حدّ یک مقاله باشد، چه مفصّل و در قالب یک کتاب.

    تنظیم مقدّمات،در عمل پس ازتکمیل«متن»و«ارجاعات»صورت می گیرد. «مقدّمات»، شامل صفحه ی عنوان ، پیش گفتارو فهرست مندرجات است.

   در صفحه عنوان، عنوان تحقیق؛ نام نویسنده یا نویسندگان می آید، و اگر تحقیق، چیزی مانند تکلیف درسی و یا پایان نامه تحصیلی باشد، نام گروه آموزشی ، دانشکده، دانشگاه، مقطع و سال تحصیلی ذکر می شود.

   پیش گفتار یا مقدّمه ی تحقیق؛از هدف نویسنده، سوابق موضوع، گستره وویژگیهای کلّی تحقیق و سپاس گزاری تشکیل می شود.

   معمولاً از کسانی سپاس گزاری می شود که نویسنده به نوعی مرهون راه نمایی و یاری آنهاست، و یا ازمؤسّساتی که برای آن کار سرمایه گذاری کرده و تمام یا بخشی از تجهیزات لازم را برای پیشبرد امر تحقیق در اختیار گذاشته اند.

   اگر تعداد کسان یا مؤسّساتی که از آنها سپاس گزاری می شود کم باشد، اختصاص عنوانی جداگانه به این امر لازم نیست.

   فهرست مندرجات ، پس از اتمام، تحریر نهایی می شود وشامل عناوین بخش های اصلی تحقیق( پیش گفتار، فصل ها و عناوین فرعی، کتاب نامه ،فهرست و ضمایم) است.

  برای تهیّه ی پیش نویس بخش های تحقیق ،توجّه  به نکته های زیرضروری است :

1-     تهیّه یک کاغذ با ابعاد مناسب (مثلاً کاغذ پلی کپی یا قطع A4  ) به مقدار کافی

2-کلّیّه ی مطالب ،خوانا وبا فاصله ی لازم میان کلمه ها وسطر ها ،تنها بر یک روی

کاغذ نوشته شود تا بتوان به آسانی حک و اصلاح لازم را درآن به عمل آورد.

3-به هنگام تهیّه ی پیش نویس ،طرح کلی کار راکه قبلاً تهیّه کرده اید پیش رو

داشته باشید .

4-      رعایت رسم الخطّ صحیح و واحدی از آغاز تا انجام کار ضرورت دارد. برای این کار

می توان مواردی را که احتمالاً در کیفیت نگارش آن شک می کنیم ،روی برگه هایی

یا دداشت وبه ترتیب الفبا منظّم  کنیم تا به ضرورت به آن  مراجعه نماییم .

5-     انشا وشیوه ی بیان مطالب لازم  است  در سر تا سر نوشته به صورت یکدست ،

استوار، خالی از هر گونه ضعف وپیچیدگی ودر چاره جویی منطقی باشد که می تواند با تقسیم متناسب میان فصول به دست آید .

6-     پس از اتمام هر بخش یا کلّ تحقیق ،لازم است یک بار دیگر آن را بازخوانی و

ویرایش کنیم وهرگونه پاک سازی ،تهذیب یا تصحیحی که لازم باشد به انجام دهیم .

    پس از آن که همه دقّت های لازم در پیش نویس به عمل آید محقق باید با توجه به اصول درست نویسی ، رعایت نشانه های سجاوندی وموازین دستوری وبلاغی  دوباره نویسی کند یا ماشین کند.

    بنا بر احتیاط بار دیگر بازخوانی وبا اصل دست نویس مطابقت شود آن گاه می توان آن را عرضه کرد ویا به چاپ سپرد.

 5-پاورقی ها ومنابع و  مآخذ تحقیق 

از آوردن پاورقی در نوشته های تحقیقی ممکن است چند منظور بر آورده شود :

1-   دادن مأخذ تحقیق به منظور بالا بردن میزان اعتبار کار محقّق  .

2-   رعایت امانت علمی در استفاده از نوشته های دیگران .

3-   توضیح پاره ای از مطالب فشرده ی متن و رفع ابهام .

4-   ارجاع خوانندگان به منابع  ومآخذ و دیگر پژوهش ها و همچنین هدایت آنان به

مطالبی افزون بر آنچه در متن آمده است .

یا دآوری 1:از افراط وتفریط در ذکر پاورقی که ممکن است حمل بر فضل فروشی یا سهل انگاری شود ، باید پرهیزکرد.

یا دآوری 2: مراعات ضوابط صحیح در دادن پانویس ها و توجّه به یک دست بودن کار از آغاز تا انجام نوشته ،امری الزامی است.

یا دآوری3: در ترجمه ها ،مترجم نباید پانویس های متن اصلی کتاب را حذف کند .

یا دآوری4: پاورقی ها را می توان زیر صفحه ها ،در پایان فصل های مستقل یا به طور مجموع ،در پایان مطلب یا کتاب آورد .

  در هر صورت ،دادن پاورقی ها با نمره ی پی درپی (به ضرورت مشکلِ امرِ حروف چینی ) برتر است .

 

 انواع پاورقی ها

پاورقی ها معمولاً بر دو نوع است :

1- پاورقی توضیحی ( cotent   footnote)

2-پاورقی ارجاعی ( (reference footnote

پاورقی توضیحی

    مقصود از این نوع پاورقی،یادداشت های توضیحی یامطالبی است افزون برمتن،که برای روشن کردن مطلبی مجمل ویا برای اطّلاع بیشتر ازآنچه مطرح گردیده،آورده می شود.

 پاورقی ارجاعی

    این نوع پاورقی ،یا دداشتی است  که نویسنده در آن نام ونشان مشخّصات کامل مأخذ ومنبعی را که در متن بدان استناد کرده است ذکر می کند .

شماره وترتیبِ پاورقی ها

 جای پاورقی اعم از توضیحی یا ارجاعی در متن، معمولاً با یک شماره مشخّص

می شود.

   این شماره باید در پایان قسمتی آورده شود که پاورقی بدان مربوط است وشماره ی پاورقی در زیر صفحه ( یا پایان فصل یا آخر کتاب) ،همان شماره ای خواهد بود که در متن مشخّص شده است .

 

روش نوشتن پاورقی های  توضیحی

    این نوع پاورقی ها اساساً روش خاصّی ندارد؛ مگر آن که نویسنده بخواهد توضیحات پاورقی خود را به کتاب یا مأخذی مستند کند. در این صورت طرز ارجاع به مآخذ این گونه پاورقی ها تابع روش نوشتن پاورقی ها ارجاعی خواهد بود.

روش نوشتن پاورقی های ارجاعی

    در پاورقی های ارجاعی چنان که ذکر شد- نویسنده مآخذ و منبع مورد استفاده و استناد خود را به خواننده معرّفی می کند. بنابراین وقتی نام مأخذی برای اولین بار در پاورقی می آید، باید مشخّصات کامل آن به ترتیب زیر ذکر شود:

    - نام مؤلّف ، نام اثر، نام مصحّح یا مترجم( درصورتی که اثر، تصحیح یا ترجمه باشد) نام گردآورنده (هرگاه اثر گردآوری شده باشد) ؛ مشخّصات کامل چاپ (تعداد مجلّدات، چاپ چندم، ناشر ، محلّ چاپ، سال چاپ) جلدو صفحه.

    بدیهی است ممکن است همه ی آثار مورد استناد ، حاوی تمام مشخّصاتی که ذکر شد نباشد . دراین صورت ، مشخّصات به همین روش و ترتیب با حذف آن مشخّصه ای که اثر فاقد آن است، خواهد آمد.

    ارجاع به هر منبعی و مأخذی ، باتوجّه به نوع آن (کتاب ، مجلّه، روزنامه ، نشریه، مجموعه و...) تفاوت های اندکی دارد که در زیر به هرکدام جداگانه اشاره می شود:

   1-استناد به کتاب

   الف- اسم مؤلّف؛ بدین ترتیب که، نخست اسم کوچک ، سپس نام و نام خانوادگی یا شهرت او را ذکر می شود، مانند:

  - محمدرضا شفیعی کدکنی،...

در مورد مؤلّفان قدیمی، ابتدا کنیه، سپس نام کوچک و آنگاه نام پدر و سرانجام شهرات او ذکر می کنیم.

  - روزبهان بقلی شیرازی، ...

   ب- نام کتاب ؛ بدین ترتیب که عنوان کامل کتاب را ذکر می کنیم.( دردست نویسها یا نسخه های ماشین شده، زیرآن خطی می کشیم.)، مانند:

   - رور بهان بقلی شیرازی، عبهرالعاشقین،...

   - محمدرضا شفیعی کدکنی، موسیقی شعر،... 

    یادآوری 1: القاب و عناوین از جلو اسم مؤلّف حذف می شود، مگر این که این القاب و عناوین به مرور زمان در مورد اشخاص علمیّت یافته باشد، مانند:

    شیخ اشراق، علّامه حلّی، ملّای روم، پیرپالان دوز، بابا رکنا، آخوند خراسانی، و...

    یادآوری2: اگر کتاب دارای دو یا سه نویسنده باشد، نام ونام خانوادگی هر سه تن را به ترتیبی که پشت جلد کتاب آمده است، می نویسند؛ لکن اگر کتاب بیش از سه تن نویسنده داشته باشد،تنها نام اوّلین نفر را ذکر می کنند و عبارت « ودیگران » را به دنبال آن می آورند، مانند:

   - صادق هدایت ومجتبی مینوی، مازیار،...

   - جلیل تجلیل ودیگران، برگزیده ی متون ادب فارسی، ...

   ج- نام مصحّح ، و اگر کتاب ترجمه باشد، نام مترجم را پس از نام کتاب ذکر می کنیم.

   - رور بهان بقلی شیرازی، عبهرالعاشقین،تصحیح هنری کربین و محمدمعین،...

   - رینولد.ا.نیکلسون، تصوّف اسلامی و رابطه ی انسان با خدا، ترجمه ی محمدرضا شفیعی کندکنی،...

   د- مشخّصات چاپ کتاب؛ این مشخّصات عبارت است از:

- تعداد مجلّدات کتاب

- چاپ چندم

- نام سلسله ی انتشارات (داخل گیومه)

- نام ناشر

- محل چاپ

- تاریخ چاپ

  یادآوری1: کلّیّه این موارد با ویرگول(،) از یکدیگر جدا می شود، مثال:

  - رور بهان بقلی شیرازی، عبهرالعاشقین،تصحیح هنری کربین و محمّدمعین، چاپ دوم،« گنجینه ی نوشته های ایرانی »، انتشارات منوچهری، تهران 1360/1981

  یادآوری2: کلّیّه موارد مربوط به مشخّصات چاپ کتاب را می توان داخل پرانتز ( ... ) آورد، مانند:

  - ابوالحسن نجفی، غلط ننویسیم( مرکز نشر دانشگاه ، چاپ هفتم، تهران سال 1374) 

   هـ -شماره ی جلد (در صورتی که کتاب دارای چند جلدبوده باشد) و صفحه ی مورد نظر را پس از همه ی مشخّصات می آوریم، مانند:

  -جلال الدّین محمّدمولوی،کلّیّات شمس یا دیوان کبیر،تصحیح بدیع الزّمان فروزانفر، ده جلد، چاپ اوّل ، انتشارات دانشگاه تهران، تهران 1346-1336، ج 2، ص25.

   یادآوری1: در مورد ارجاع به منابع خارجی نیز دقیقاً به  همین ترتیب عمل می شود ، مانند:

1- Robert Edwinblank ` Twelve short stories` ed. Albert F. Amos`  ؛ vols2

2-  short stories` the Gotham press` New York` 1958- 1` 62

   یاردآوری2: اگر کتاب مجهول المؤلّف باشد، بانام کتاب آغاز می کنیم، مثال:

    - بحرالفواید، به اهتمام محمّد تقی دانش پژوه ، بنگاه ترجمه ونشر کتاب، تهران 1345، ص150.

    یادآوری3: اگر روی جلد کتاب نام مستعار مؤلّف آمده باشد، در صورتی که مطمئنّاً نام حقیقی مؤلّف را بدانیم ، پس از نام مستعار داخل قلّاب [ .... ] می آوریم، واگر نام واقعی مؤلّف را ندانیم ، داخل قلّاب کلمه ی «مستـ » (مختصر شده کلمه ی مستعار) را در فارسی ودر فرنگی کلمه Pseud را که مختصر Pseudonym می باشد می آوریم، مانند:

     - م. سرشک[ محمّدرضا شفیعی کدکنی]، در کوچه باغهای نیشابور، ...

     - م. امید[ مستـ ] ، دوزخ امّا سرد، ...

     یادآوری4: اگر کتاب گردآوری شخصی باشد ، دراین صورت به جای نام مؤلّف ، نام گردآورنده را ذکر می کنیم ودر جلوی آن کلمه ی « گردآورنده » واگر اثر خارجی است، کلمه « ed » (مخفّف editor )را داخل پرانتز می افزاییم  ، مانند:

      - محمّد مهدی رکنی( گردآورنده ) ، مجموعه ی سخنرانیهای سوّمین تا ششمین هفته ی فردوسی، ...

    یادآوری5: اگر کتابی چندین مجلّد و چاپ آن چند سال طول کشیده باشد، به جای تاریخ چاپ ، تاریخ انتشار اوّلین مجلّد را سمت راست و پس از خطِّ فاصله ، تاریخ انتشار آخرین مجلّد را درسمت چپ می نویسیم.

    در صورتی که چاپ چنین کتابی به پایان نرسیده باشد ، تاریخ انتشار اوّلین مجلّد را می نویسیم ودر سمت چپ آن فقط یک خطِّ فاصله می گذاریم، مانند:

    - جلال الدّین محمّد بلخی ، مثنوی، به اهتمام محمّد استعلامی ، کتاب فروشی زوّار، تهران 1361- ...

     یادآوری6: اگر ارجاع تنها به یک صفحه از کتابی باشد ، فقط شماره ی همان صفحه را ذکر می کنیم، مانند: ص125.

    اگر ارجاع به چند صفحه ی متوالی باشد ، در این صورت در فارسی می نویسیم:

صفحات 120- 125، یا ص ص 120- 125. ودر فرنگ .PP.120- 125

   یادآوری7: در مورد ارجاع به آیات قرآن مجید ، دادن مشخّصات کامل چاپ ضرورتی ندارد وتنها ذکرسوره وپس ازآن شماره ی سوره (داخل پرانتز) و سرانجام شماره ی آیه ی مورد نظر کفایت می کند، مانند:

   - سوره ی نمل(27) آیه ی 34.

   در کتابهای فرنگی معمولاً نام سوره را نمی آورند و به ذکر شماره سوره و آیه بسنده می کنند. بدیهی است در این صورت شماره ی سوره یا عدد رومی و شماره ی آیه پس از آن با عدد معمولی نوشته می شود، مانند:

 (سوره ی بقره، آیه ی 120)-II`120

(سوره ی رعد، آیه ی 39)-XIII1 39

    یادآوری8: اگر کتاب مورد استناد نسخه ی خطّی یا میکروفیلم باشد، پس از نام مؤلّف و کتاب، مشخّصات کلّی نسخه را که شامل نام محلِّ نگهداری ، شهر، شماره ی نسخه، تاریخ کتابت (اگرداشته باشد) ، نام کاتب (اگر معلوم باشد) وبالاخره شماره ی برگ مورد نظر( اگر نسخه- برگ شماره داشته باشد) می آوریم، مانند:

     - جمال الدّین حسین ابوالفتح رازی، روض الجنان وروح الجنان فی تفسیر قرآن، نسخه ی خطّی کتابخانه ی آستان قدس رضوی،مشهد،شماره ی 134مورّخ556 هـ . ق. ، [ گ25-ر] (یعنی برگ شماره ی 25، روی برگ)   

2-استناد به مجموعه ها ،مجلّه ها وروزنامه ها

    در صورتی که مأخذ مورداستناد ما مقاله ای مندرج در یک مجموعه یا مجلّه ای باشد، به این ترتیب عمل می کنیم:

     نام نویسنده «عنوان مقاله»، نام مترجم ( اگر ترجمه باشد)، اسم مجموعه یا مجلّه ، نام گردآورنده( در صورتی که مجموعه دارای گردآورنده باشد) ، مشخّصات چاپ،  جلد ، صفحه، مانند:

     - سیّد جعفر شهیدی ، « تفسیر، تفسیر به رأی ، تاریخ و حدود استفاده ازآن» فرخنده پیام، انتشارات دانشگاه مشهد، مشهد 1360 ص 138.

    یادآوری1: در صورتی که مورداستناد مجلّه باشد، به جای مشخّصات چاپ ، شماره ی دوره و ماه یافصل و سال انتشار را ذکر می کنیم،مانند:

     - ابراهیم ابولُغُد ، « تحکیم فرهنگی اعراب، واکنشی در برابر استعمار غرب»،ترجمه ی نقی لطفی، مجلّه ی دانشکده ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه مشهد، دوره ی پانزدهم، شماره ی سوّم (پاییز1361) ص387- 408.

    یادآوری2:در صورتی که مورد استناددائره المعارف یا فرهنگ باشد- که معمولاً در آنها ترتیب الفبایی ملحوظ می شود- ذکر مشخّصات چاپ و صفحه ضرورتی ندارد. در دائره المعارف ها، عنوان مطلب و نام نویسنده ودر فرهنگها ذکر عبارت:« ذیل کلمه ی مورد نظر» یا « مادّه ی مورد نظر»کفایت می کند.

 

3- طرز نوشتن ارجاعات بعدی در پاورقی ها

   هرگاه به مأخذ و منبعی برای نخستین بار ارجاع داده باشیم، مشخّصات کامل آن را

می آوریم ؛ امّا در ارجاع بعدی به همان اثر، ذکر مشخّصات کامل اثر لازم نیست و بسته به هر موردی به ترتیب زیر عمل می کنیم:

   الف- اگر ارجاع بعدی بلافاصله به همین اثر یامأخذ بوده باشد ، باید چنین نوشت:

ارجاع نخست:

- محمدرضا شفیعی کدکنی، صور خیال در شعر فارسی،چاپ دوم، انتشارات آگاه، تهران،سال 1358، ص113.

ارجاع بعدی به همین اثر چنین است:

- همان کتاب ، ص187. یا:ایضاً ، ص187.

درآثار فرنگی در ارجاع بعدی چنین می نویسیم:

ibid.`p 35.

    یادآوری: اگر ارجاع بعدی با فاصله یا بی فاصله به همان صفحه از همان مأخذ باشد، تنها در متن همان شماره ی ارجاع اوّل آورده می شود.

    ب- اگر ارجاع بعدی با فاصله به همان مأخذِ موردِ استنادِ ارجاع نخستین باشد،باید چنین نوشت:

  - محمّدرضا شفیعی کدکنی ، همان کتاب، ص120.

  درآثار فرنگی در این مورد چنین می نویسیم:

  ارجاع نخست:

-Alexide tocqville` Democracy in America`Vintage Books` New York` 1959` I.62.

ارجاع بعدی با فاصله:

-Alexide To cqville` op.cit` I.69

    ج- هرگاه ارجاع بعدی ما بلافاصله به اثر دیگری از همان نویسنده باشد، به جای نام نویسنده در منابع فارسی کلمه ی « همو » یا «همان» ودر مآخذ فرنگی « idem»    می نویسیم وبقیّه ی مشخّصات کتاب را به طور کامل- به ترتیبی که پیش از این ذکر شد- می آوریم.

    یادآوری: اگر ارجاع بعدی با فاصله به اثر دیگری از همان نویسنده باشد، ذکر نام مؤلّف ضروری است.

    د- اگر نام مؤلّف و عنوان اثری که مورد استناد است در خود متن به طورکامل ذکر شده باشد،در پانویس تنها ذکر مشخّصات چاپ وشماره ی جلد و صفحه ی مورد استناد کافی است.

   یادآوری:در ارجاع به کتابها وآثار علمی، نظر به اهمّیّتی که تاریخ انتشار کتاب یا مقاله دارد، معمولاً به این ترتیب عمل می شود که، تاریخ انتشار را بلافاصله پس از نام مؤلّف و معمولاً در متن داخل پرانتز با ذکرشماره ی جلد و صفحه می آورند و از آوردن پانویس ارجاعی خودداری می کنند،مانند:

  - ... ( رکن الدّین همایون فرّخ، 1347 ج 1 ص120 ) ...

  در فرنگی چنین می نویسیم:

- … (A.C.Alee`1934` P.8)

   باید توجّه داشت که درچنین مواردی ، ذکر مشخّصات کامل اثر یاآثار در پایان کتاب یا مقاله ، به ترتیب الفبایی لازم است.

طرز نوشتن فهرست منابع ومآخذ

     علاوه بر این که در پاورقی ها به منابع ومآخذ ارجاع می دهیم،حق این است که در پایان کتاب یا اثر نیز فهرستی کلّی از منابع و مآخذ مورد استفاده  به دست بدهیم.

     نوشتن نام و نشان کتابها در فهرست منابع و مآخذ ( کتاب نامه ) با طرز نوشتن پانویس ها ارجاعی تفاوتی ندارد، با این قید که در این گونه فهرست ها برای رعایت ترتیب الفبایی آثار و منابع، لازم است آنها را به ترتیب نام مؤلّف تنظیم کنیم ، که در این صورت نام اصلی مؤلّف برنام کوچک یا نام وسط او مقدّم خواهد بود. دراین مورد پس از نام و نام خانوادگی مؤلّف ، به جای ویرگول، معمولاً یک یادو نقطه (علامت نقل) گذاشته می شود، مانند:

    - آشیانی ، سیّد جلال الدّین :شرح حال وآثار فلسفی ملّاصدرا،مشهد ، 1340.

    - آغاز بزرگ تهرانی، محمّد محسن : الذّریعه الی تصانیف الشّیعه،23 ج، تهران و نجف، 76-1936

زندگی نامه(Biographie)

   زندگی نامه یا بیوگرافی که بدان شرح حال ،  حسب حال خود ، سرگذشت ،  گزارش وترجمه احوال، تذکره حال ،نیز گفته اند شامل نوشته هایی است که در آن ها رویدادهای زندگی شخصیت هایی از مشاهیر دین ودانش وبزرگان ادب وسیاست شرح داده شده است .

   کتاب هایی نظیر سرگذشت پیامبران که برخی از آنان به نام قصص انبیا شهرت دارد یا شرح وقایع زندگی پیامبر اکرم (صلّی ا... علیه وآله وسلّم  ) که در فنّ تاریخ نویسی زبان تازی،بدان سیره گویند ؛نظیر سیره ابن اسحاق (ف: 151 هجری قمری) مؤلف کتاب مغازی که درباره غزوات حضرت محمد (ص) نوشته شده است وسیره ابن هشام (ف:218 هجری قمری)

یا شرح حال ائمه هدی(علیهم السلام )  وزندگی نامه شهدا و کتب رجال که مشتمل بر ذکر احوال حکما، علما و مشایخ صوفیّه است ویا تراجم احوال شاعران که تذکره نام دارد ، از نوع زندگی نامه به شمار می رود .

حسب حال(اتوبیوگرافی)

  اتوبیوگرافی به آثاری گفته می شود که شرح حال افراد ورخدادهای زندگی آنان ضمن تحلیل وتوصیف جریان های فکری ،سیاسی واجتماعی زمان ایشان به قلم آن اشخاص نوشته می شود .در نگارش این گونه آثار اگر نویسنده هوشمند ونکته بین وخوش قلم باشد

خاطراتی را به رشته تحریر خواهد کشید که لطف ومزه ا ی خاص خواهد داشت .

حتّی اگر نویسنده خاطرات ،از قریحه ی ادبی وهنری برخوردار باشد ،بسا که اثر او به صورت یکی از انواع ادبی در آید وارزش خاص داشته باشد .نظیر خاطرات سن سیمون(1675-1755م-)نویسنده فرانسوی ،حسب حال بنیامین  فرانکلین (1706-1790م-)سیاست مدار ودانشمند آمریکایی،وشعر وحقیقت اثر گونه (1742-1832-)

 


مطالب مشابه :


ادبیات عرب

تحقیق - ادبیات عرب - سیر تاریخی معانی واژه ادب در ادبیات عربی




دانلود مقاله ای درباره ادبیات فارسی

مرکز دانلود فایل(مقاله,پروژه،تحقیق و ) - دانلود مقاله ای درباره ادبیات فارسی - بزرگترین




تحقیق ادبیات 2

تحقیق - تحقیق ادبیات 2 رشت درس می خوانم.من تحقیق های خوب خودم را در این وبلاگ می گذارم که




روش تحقیق وپژوهش علمی

تحقیق» در لغت به معنی وارسی کردن، کشف حقیقت، جستجو و به کنه امری رسیدن و در اصطلاح علمی




تحقیق در مورد زبان اصیل مازندرانی

تحقیق و پژوهش در همه چند نسخه خطی از بزرگان ادبیات تا زبان طبری در قرنهای نخستین پس از




برچسب :