هنر اتروسك (امپراتوری پیشین«معماری و طرحهای عمرانی)

یکی از بهترین و سالم ترین یادمانهای رومی، خود شهر رم است و یکی ازپرآوزه تری و پر نفوذترین بناها در تاریخ معماری، معبد پانتئون است؛ این معبد درحدود ۱۲۵ میلادی ساخته شد و تأثیر فضای درونیش بسیار پر مخافت است.
یکی ازبهترین و سالم ترین یادمانهای رومی، خود شهر رم است و یکی از پرآوزه تری و پرنفوذترین بناها در تاریخ معماری، معبد پانتئون است؛ این معبد در حدود ۱۲۵ میلادیساخته شد و تأثیر فضای درونیش بسیار پر مخافت است. مخصوصاً به این علت که از نمایبیرونش چنین مخافتی احساس نمی شود. پانتئون معبدی گرد و گنبد دار است، در جلویشرواقی مستطیلی دارد که به نظر می رسد آنچنان که باید و شاید با ساخت گردوار اولیهآن تناسبی ندارد و احتمالاً بعدها برآن افزوده شده است. تأثیر اولیه حاصل از مشاهدهاین بنا احتمالاً با تأثیر امروزیش متفاوت بوده است، زیرا پانتئون در آغاز یک بنایمستقل نبود بلکه به یک باسیلیکای قدیمی تر متصل بود و امتداد آن یالهای جانبیپانتئون را می پوشانده است.
گذشته از این، در جلوی رواق معبد یک حیاط ستون بندیشده قرار داشت که بخشی از رواق نیز جزو آن بود و در آغاز تنها بخش قابل رؤیتساختمان از روبرو بود. این حیاط که در دوره هادریانوس ساخته شد، احتمالاً از طرحهایهمین امپراتور تنوع طلب بوده است. بنای پانتئون از گونه ای سادگی پرهیبت در مقیاسبزرگ برخوردار است. برفراز اندرون مدورش گنبدی نیمکره وار به قطر ۴۳ متر زده اند کهفاصله نوک گنبد از کف پانتئون نیز ۴۳ متر است.
بدین ترتیب، طرح پانتئون بر تقاطعدو دایره – یکی عمودی، دیگری افقی – قابل تصور به صورت مقاطعی از یک کره «فضا» کهدر درون بنا محاط شده اند استوار گشته است. گنبد پانتئون، پوسته ای بتونی دارد کهتدریجاً در سمت قاعده بر ضخامتش افزوده می شود تا در جای لازم بر قدرت آن بیفزاید. در مرکز گنبد، سوراخی گرد (به نام «چشمه نور» یا «نورگیر») به قطر ۹ متر تعبیه شدهکه شیشه ای ندارد، رو به آسمان باز شده و تنها منبع نور برای تأمین روشنایی اندرونبنا است. دیوارهای نگه دارنده گنبد بسیار ضخیمند و در سطحشان فرونشستگیهای مستطیل ونیمدایره یک در میان ایجاد شده است، که بر بالای هر کدام طاقی هلالی زده شده تافشار حاصل از گنبد را به جرزهای عظیم سنگی منتقل کنند. گنبد پانتئون از درون قاببندی شده تا آنکه هم جلوه هندسی زیبایی از مربعهای کوچک در درون دایره ای عظیم راپیدا کند هم از فشار و سنگینی کل گنبد بکاهد بی آنکه صدمه ای به قدرتش زده باشد. کفپانتئون، مختصر تحدبی دارد و زهکشهایش به صورت خطوطی کم عمق در مرکز (مستقیماً درزیر نورگیر) ایجاد شده اند تا هر آبی را که از آن بالا می ریزد به سوی خود سرازیرگرداند.
تابلوی اندرون پانتئون اثر جووانی پانینی بهتر از هر عکسی، وحدت شکل ومقیاس طرح، سادگی نسبتها، عظمت پرهیبت آن را نشان می دهد. در این تابلو تقریباًتجربه هر تازه وارد به این فضای عظیم مدور به نمایش گذاشته شده است و آن نه احساسسنگینی دیوارهای گرداگرد بنا بلکه حضور ملموس خود فضاست؛ زیرا معمارینمایانده شدهدر این تابلو، قبل از هر چیز یک معماری مختص فضاسازی است.
در معماریهایی کهپیشتر مطالعه کردیم، شکل فضای محصور شده، تقریباً به طرزی تصادفی از طرز قرار گرفتندیوارها و احجام، تبعیت می کرده است و این عناصر نیز به اندازه ای که در شکل فضایمزبور گسستگی ایجاد می کنند باعث شکل دادنش نمی شوند. دیوارها و احجام در معماریمصر و بین النهرین به قدری اهمیت دارند که آنچه دیده می شود همینها هستند، فضا فقطبه شکل «منفی» وجود دارد یعنی تصادفاً بین احجام ظاهر می شود. این گونه معماری رامعماری احجام می نامند.
معماری یونانی نیز مخصوصاً به احجام، نسبتهای میان احجامو شکل دادن به عناصر حجمی توجه داشت، با صفت معماری استخوان بندی یا ساختاری متمایزشده است. نخستین بار رومیان هستند که معماری را به شکل واحدهایی از فضا در تصور میآورند که با استفاده از دیوار بستهایی قابل شکل دادن هستند.
ادرون پانتئون،مطابق این علاقه معماران رومی، یک کل واحد، همشکل و متکی به خود است که احجام یادیوارهای نگه دارنده هیچ گسستی در آن پدید نمی آورند، کلی است که بازدید کننده رادر خود جا می دهد بی آنکه او را محبوس کند، جهان کوچکی است که از طریق نورگیرش بهسوی ابرهای گریزپا، آسمان آبی، خورشید، طبیعت کیهانی و خدایان راه می یابد. گریختناز سر و صدا و گرمای سوزان یک روز تابستانی رم و پناه آوردن به محیط خنک و عظمتآرام پانتئون، تجربه ای است که تقریباً در وصف نمی گنجد و هر کسی باید خود شخصاً آنرا بیازماید. از همه چیز که بگذریم، این کار یک تجربه معماری نیز هست.
نباید ازیاد برد که نیروی ابتکار رومیان در ساختن فضاهای بزرگ درونی به شناخت و اطلاعاتمهندسی ایشان از خواص احجام و ایستایی احجام خنثی بستگی داشت. قوس، طاق و گنبد،واحدهایی ساختمانی بودند که رومیان با مهارتی بی مانند در جهان باستان و کم نظیر درجهان معاصر، ابداع و تکمیل کردند.
اساساً، مسأله به شکلی که رومیان می دیدند،چنین بود: چگونه باید فضایی پهناور را محصور کرد و بر فرازش سقف زد و چگونه نورکافی به این فضای بزرگ رساند و در عین حال آن را باز و بدون تیرها یا ستونهای نگهدارنده لازم برای یک سقف تخت نگه داشت.
ساده ترین طاق مورد استفاده رومیان طاقگهواره ای بود – در واقع، قوس عمیقی بود که سقفی نیمه استوانه ای بر بالای یک فضایدراز مستطیل شکل تشکیل می داد و لبه های سقف نیمه استوانه ای مستقیماً بر دیوارهایجانبی قرار می گرفتند، این دیوارها برای آنکه در زیر وزن سقف ایستادگی کنند یا بایدبسیار ضخیم باشند یا با زدن دیوارهای پشت بند ایستادگی کنند یا باید بسیار ضخیمباشند یا با زدن دیوارهای پشتبند تقویت شوند.
این طاق را می توان از بتون و بااستفاده از یک قالب بندی موقت چوبی (که محور نامیده می شود) ساخت که با گنبد نهاییهمشکل و هم اندازه است و بتون سیال را تا سفت شدنش در خود نگه می دارد. طاق بندیتالار مرکزی حمامهای کارآکالا و باسیلیکای کنسانتین بدین گونه ساخته شد که چندینطاقه گهواره ای را در فواصل ثابتی عمود و متداخل بر طاق گهواره ای را در فواصلثابتی عمود و متداخل بر طاق گهواره ای اصلی ساختند و بدین ترتیب به آن چیزی دستیافتند که طاق مرکب نامیده می شود. اگر ارتفاع طاقهای گهواره ای متداخل و اصلی یکیباشد، نتیجه را طاق متقاطع می نامند و خط برخورد دو طاق نیز خط تقاطع نامیده میشود.
طاق مرکب یا متقاطع علاوه بر آنکه ظاهراً از طاق گهواره ای، پیشرانه – یعنینیروهایی که طاق در جهت پایین و به سمت خارج وارد می کند، مانند نیروهای قوس – درامتداد طول کل دیوار وارد می شود و به جرز نگه دارنده مشابهی نیاز دارد؛ اینپیشرانه در طاق متقاطع در نقاطی وارد می شود که خطوط تقاطع به یکدیگر می رسند و فقطدر همین نقاط است که جرزهای نگه دارنده باید کار گذاشته شوند.
بدین ترتیب فضایدرونی را می توان از وجود دیوارهای نگهدارنده خلاص کرد و با کار گذاشتن ردیف پنجرههای زیرگنبدی در فضای آزادی که نیاز به دیوار پشتبند ندارد (یعنی در نقاط پایانیطاقهای مرکب) به نور بیشتری امکان ورود داده می شود. دیوارهای پشتبند را می توان بازدن دیوارهای سنگین عمود بر دیوار اصلی و دارای قوسهای طاق نما تأمین کرد؛ بدینترتیب راهروهای جانبی در امتداد طول صحن یا تالار بزرگ نیز ساخته می شوند گذشته ازاین دیوارهای کوتاهی نیز در روی سقف راهروهای جانبی صحن می زدند تا بخشی از پیشرانهطاقها را به طاقهای بیرونی هدایت کنند. آنچه گفته شد از مبانی کار سازندگان حمامهایغول آسای کارآکالا بود که در حدود سال ۲۱۵ میلادی چنین بناهایی را برپاداشتند.
محصور کردن فضاهای بزرگ با طاق زنی، شیوه ای رایج در آن زمان بود. باآنکه چیزی از پوشش این بناها برجا نمانده، از مشاهده آنها می توان به وجود طاقهاییپی برد که از خط الرأس دیوارهای ضخیم تا ارتفاع بیست و هفت متر بالا رفته بودند، درزیر این طاقها که با تنوعی بی پایان بسط می یافتند، فضاهایی برای استراحت و شادیروحی و جسمی هزاران رومی فارغ البال – تماماً به خرج دولت – طراحی شده بود.
فقطساختمانهای مرکزی این مجتمع عظیم که امپراتوران روم امیدوار بودند جمعیتی سرکش وتهیدست را در آن به خوشگذرانی مشغول کنند، مساحتی معادل ۱۰۸×۲۱۶ متر مربع را به خوداختصاص داده بود؛ و خود حمامها که مرکز توجه و مرکز معماری این طرح بودند، گنجایش۱۶۰۰نفر را داشتند.
کاربرد بخشهای گوناگون این مجتمع عظیم همچنان مورد بحث واختلاف است. نقشه ی بنا طرحی قرینه وار بر امتداد محور مرکزی حوضهای پر از آب بادماهای متفاوت داشت: فریجیداریوم یا حوض آب سرد، تپیداریوم یا تالار مرکزی مخصوصحوضهای کوچک آب گرم، کالیداریوم یا حوض گرد مخصوص آب داغ در یک تالار گنبددار،ساختمانهای مرکزی شامل حمامهای بخار، اتاقهای رخت کن، اتاقهای استراحت، تالارهایسخنرانی و اتاقهای ورزش نیز می شدند.
دور تا دور این مجتمع عظیم محوری را بامنظره باغهای زیبا به محیطی دلپذیر تبدیل کرده بودند که گرداگرد آنها نیز ردیفدیگری از چند ساختمان شامل چندین مغازه، رستوران، کتابخانه، سالنهای ورزش و (شایدیک) میدان ورزش ساخته شده بود. طول کل این مجتمع تقریباً ۴۰۰ متر می شد. زیر مجتمعمزبور دنیایی زیر زمینی شامل راهروها (با عرض کافی برای عبور و مرور گاریها وگردونه ها)، انبارها و اتاقهای گرم لبریز از بردگان و تون تابها می شد: تالارها وآب مورد نیاز حمامها را با استفاده از شبکه ای گرم می کردند که در آن هوای گرم ازدرون لوله ها و آجرهای مجوف زیر کف، داخل دیوار و گاهی داخل طاقهای بنا عبور دادهمی شد. آب به مقدار کافی از طریق یک آبگذر اختصاصی تأمین می شد.
به راستی برایتأمین آسایش انسان چه نبوغ و مهارتی به کار گرفته شده بود! هرکس با پرداختن ورودیهای ناچیز می توانست یک روز تمام در حمامهای واقع در قلب محیطی زیبا و پرشکوهاستراحت کند. به بیان درست تر، این حمامها به قدری زیبا، آراسته و مجلل بودند کهاخلاقیون زمانه از هزینه ای که صرف آرایش ظاهری آنها شده بود گله می کردند. سنکافیلسوف و نمایشنامه نویس رومی ضمن مقایسه روزگار فاسد خودش با روزگار خاندان دانشدوست قهرمان پرور سکیپیو که در محیطی بس ساده و محقر استحمام می کردند، چنین گله میکند:
«
ولی امروزه، چه کسی جرأت دارد مانند آنها استحمام کند؟
اگر دیوارهایخانه مان با آیینه های درخشان و گرانقیمت آراسته نشوند؛ اگر مرمرهای اسکندرانی مادر کنار موزاییکهای ساخته شده با سنگ نومیدیا کار گذاشته نشوند، اگر حاشیه های آنهااز چهار طرف با الگوهای پیچاپیچ نماسازی نشوند و جلوه ای رنگارنگ همچون تابلوهاینقاشی پیدا نکنند، اگر سقفهای هلالی ما غرق در شیشه نشوند، اگر استخرهای شنای ما بامرمرهای تاسوسی که سابقاً دیدنش در هر معبدی مایه حیرت آدمی می شد ساخته نشوند، خودرا خسیس و تهیدست می پنداریم... اینهمه تندیس و اینهمه ستون که به هیچ کاری نمیآیند، ولی فقط برای تزیین و صرفاً برای خرج کردن پول ساخته شده اند؛ و دریایی ازآب، هر روز غرش کنان از سطحی دیگر فرو می ریزد! ما چنان تجمل پرست شده ایم که درآینده روی چیزی جز سنگها قیمتی گام برنخواهیم داشت
البته حمامهای کارآکالاعلاوه بر آنچه گفته شد مراکزی اجتماعی بودند که هر کسی می توانست تمام روز را «بیآنکه کاری کرده باشد» شادمانه در آن بگذارند. حمامها مراکز فرهنگی نیز بودند، چندینکتابخانه و دنیایی از پیکره های اصل یونانی، در حمامهای عمومی و تعدادی از مهمترینکپیه های مزبور از حمامهای کاراکالا به دست آمدند.

 


مطالب مشابه :


عجبیب ترین و زیباترین معماری جهان در روم !!

دیوارها و احجام در معماری مصر و بین النهرین ثابتی عمود و متداخل بر طاق گهواره ای




معماری روم

دیوارها و احجام در معماری مصر و بین النهرین ثابتی عمود و متداخل بر طاق گهواره ای را




هنر اتروسك (امپراتوری پیشین«معماری و طرحهای عمرانی)

دیوارها و احجام در معماری مصر و بین النهرین به قدری اهمیت دارند که آنچه دیده می شود همینها




برنامه کلاسهای دوره مقدماتی (پرسپکتیو پرزانته رنگ و شیت بندی) و پیشرفته (اسکیس و طرح معماری)

دید به احجام متداخل با اینترنتی اسکیس و پرزانته در معماری تصمیم به ایجاد




معماری پست مدرن

معماری پست مدرن دار صفحات متداخل و متقاطع با از احجام است در نور، چشم ما به




زايش معماری ايرانی از روح پيکرتراشی

آمیز به مجموعه احجام متداخل و تعالی یابنده بدل فرم در معماری ایرانی همچنان هر




فرانک گهری (Frank Gehry)

گروئن که در دفتر معماری آبرومند و احجام بسته در شهر و متداخل، سطوح




زایش معماری ایرانی از روح پیکر تراشی

وتحقیر آمیز به مجموعه احجام متداخل و های فرم در معماری ایرانی همچنان هر جا که




نور درمعماری

نور در معماری ساختمانها و احجام ساختمانی با یک شش ضلعی متداخل میتواند برای




برچسب :