فرار مغزها ، چالش ها و راهکارها

موضوع فرار مغزها از دهه 1960 و به دنبال کمبود نيروي کار متخصص و نخبه در پاره اي کشورهاي فقير مخصوصا هندوستان مطرح شد. مساله اين بود که عده اي از افرادي که با ماليات عمومي تحصيل کرده اند، تخصص خود را در جاي ديگر عرضه مي کنند. از آن پس به مرور زمان اين موضوع در کشورهاي مختلف و از جمله در سالهاي اخير در ايران مطرح شد. هر ساله تعداد زيادي از برگزيدگان المپيادهاي جهاني برگزيدگان جشنواره هاي مهم علمي و تحقيقاتي کشور مانند جشنواره خوارزمي و نفرات برتر کنکور سراسري براحتي جذب دانشگاه هاي خارج از کشور مي شوند. به اين رقم بايد حجم زيادي از دانشجويان يا دانش آموزان تيزهوش نيز که تنها در مسابقات فوق ، رتبه نياورده اند اضافه شود.
اقامت دائم يا طولاني مدت اين نيروهاي انساني موجي از نگراني را در کشور ما همانند ديگر کشورهاي مشابه پديد آورده است.نخستين پرسشي که پيش مي آيد، اين است که دليل اين مهاجرت ها چيست؟
پاسخ به اين پرسش نيازمند بررسي دقيق و مطابق فرهنگ هر کشوري است. براي نمونه ، در پژوهشي که در سال 2003 از سوي ايسايوف در روسيه انجام شد، دلايل زير به عنوان دلايل اصلي مطرح شد: به نظر مي رسد بزرگترين عامل سوق دهنده افراد، کاهش دستمزدها در همه قشرها و از جمله مشاغل آکادميک است.
در سال 1987 دستمزد يک استاد دانشگاه 219 درصد ميانگين دستمزدها بوده است. در سال 1993 اين رقم به 62 درصد رسيد و در سال 1991 فرد با بالاترين درجه علمي حتي از کمترين ميزان حقوق در ايالات متحده هم دستمزد کمتري دارد.
مصاحبه هاي افراد نخبه در ايران نشان مي دهد که علل گفته شده تا حدودي درباره ما نيز صادق است. اکثر آنها مطرح مي کنند که از طرحهاي آنها حمايت نمي شود، پژوهش هايشان در حد آزمايشي عقيم مي ماند و جامعه تمايلي به گسترش آنها نشان نمي دهد. از سوي ديگر، گسترش وسايل ارتباطي ، دريچه اي را به سوي مجامع علمي بين المللي باز کرده است که کنجکاوي و تمايل به ارتباط با آنها را پديد آورده است و نبود جمعهاي علمي داخلي نيز آن را تشديد مي کند. لذا افراد تمايل مي يابند که فضاي مدرن تري را تجربه کنند و با فضاهاي علمي بين المللي ارتباط برقرار کنند ؛ بويژه وقتي از نظر مالي نيز کاملا تامين مي شوند.
ضمنا طرحهاي آنها عملياتي مي شود که خود انگيزه اي براي انجام کارها و تحقيقات بعدي است. با اين حال ، بايد به اين واقعيت اذعان کرد که ميهن دوستي از ويژگي هاي بارز افراد در بيشتر کشورها و به طور واضح در کشور ماست و بسياري از نخبگاني که به ديگر کشورها مي روند، از ابتدا قصد اقامت دائم ندارند يا حداقل به ارائه خدمات به هم ميهنانشان تمايل دارند ؛ ولي از نظر روان شناختي اصولا افراد در برابر تغييرات مقاومت مي کنند. به اين ترتيب ، همان طور که در ابتدا رفتن برايشان سخت است ؛ ولي با تجربه فضاي جديد ديگر براحتي نمي توانند وضعيت گذشته را تحمل کنند. پرسش دوم اين است که براي پيشگيري از فرار مغزها چه بايد کرد؟
پيش از صحبت درباره پيشگيري بايد گفت درباره مساله فرار مغزها چند رويکرد وجود دارد؛ رويکرد اول مهاجرت نخبگان را يک تهديد جدي به شمار مي آورد و پيامد آن وضع قوانيني است که به موجب آن افراد نخبه نتوانند کشور را ترک کنند. اين روشي بود که چند دهه پيش از سوي شوروي سابق و آلمان شرقي به کار گرفته شد. اما همان طور که انتظار آن مي رفت ، اين طرح نتوانست دوام بياورد ؛ چون اگر کشوري خود را طرفدار حقوق افراد بداند و تابع آزادي حقوق بين المللي افراد در نقل مکان باشد، نمي تواند اين روند و قانون را مدت زيادي اعمال کند. رويکرد دوم رويکردي است که از آزادي افراد در رفتن به هر جايي که دلشان بخواهد حمايت مي کند. اين رويکرد مهاجرت نخبگان را امري طبيعي و حتي پديده اي مثبت به شمار مي آورد که در نهايت نفع آن به همه افراد دنيا مي رسد. لذا لازم نيست از آن پيشگيري شود. چنين رويکردي ضررهايي را که کشورهاي فقيرتر با از دست دادن نخبگان خود متحمل مي شوند، ناديده مي گيرد. رويکرد ديگري وجود دارد که در واقع ترکيبي از 2رويکرد قبلي است. اين رويکرد معتقد است مهاجرت نخبگان مسائلي را پديد مي آورد.
با اين حال ، دولت به جاي ايجاد محدوديت در زمينه مهاجرت ، بهتر است شرايط جذب نخبگان ديگر کشورها را ايجاد کند؛ چيزي که از آن با عنوان شکار مغزها نام برده مي شود.
اين راه حل مبتني بر اصول تجاري است که براساس آن مهاجرت نخبگان ناديده انگاشته مي شود و به جايگزيني مهاجران ديگر کشورها اقدام مي شود. ولي به نظر مي رسد فارغ از ديدگاه هاي افراطگرايانه ، لازم است با توجه به ويژگي هاي فرهنگي خاص هر کشور و علل اصلي مهاجرت نخبگان آن ، به تهيه طرحهاي موثر اقدام شود. بر همين اساس ، راهکارهايي مي تواند در کشور ما بررسي شود:
1- تقويت روابط علمي با مجامع علمي تحقيقاتي مهم بين المللي.
2- توجه جدي به مسائل اقتصادي نخبگان که قاعدتا از سطح اقتصادي کل جامعه نيز جدا نيست.
3- اهتمام به عملياتي کردن طرحهاي نظري و عملي نخبگان.
4- برقراري امکان سفرهاي علمي تحقيقاتي مداوم براي نخبگان ، بدون محدوديت هاي فعلي ، هر زمان که به آن تمايل داشته باشند.
5- تلاش در تغيير نگرش اجتماعي به مشاغل علمي و تحقيقاتي و ارج گذاشتن به آنها.
6- تقويت هويت ملي و قومي و روحيه شاد و پويا.


jamjam- مريم اسماعيلي نسب


مطالب مشابه :


آموزش و پرورش

آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت (به انگلیسی: education) دارای مفهوم و کاربرد گسترده و پیچیده، و در




شيخ شهاب‌الدين سهروردي

بانک مقالات و تحقیقات آموزشی - فرهنگی - شيخ شهاب‌الدين سهروردي - Educational And Cultural Articles And Researches




كتابخواني مدرن

بانک مقالات و تحقیقات آموزشی - فرهنگی - كتابخواني مدرن - Educational And Cultural Articles And Researches-Mahmoud Hosseini




وظيفه آموزشي

بانک مقالات و تحقیقات آموزشی - فرهنگی - وظيفه آموزشي - Educational And Cultural Articles And Researches-Mahmoud Hosseini Weblog




آموزش و پرورش رو به تعالی یا درسراشیبی؟

بانک مقالات و تحقیقات آموزشی - فرهنگی - آموزش و پرورش رو به تعالی یا درسراشیبی؟ - Educational And




کلاس‌های درس نسل آینده

بانک مقالات و تحقیقات آموزشی - فرهنگی - کلاس‌های درس نسل آینده - Educational And Cultural Articles And Researches




اضطراب و امتحانات

بانک مقالات و تحقیقات آموزشی - فرهنگی - اضطراب و امتحانات - Educational And Cultural Articles And Researches-Mahmoud




فرار مغزها ، چالش ها و راهکارها

بانک مقالات و تحقیقات آموزشی - فرهنگی - فرار مغزها ، چالش ها و راهکارها - Educational And Cultural Articles And




برچسب :