هفت راهکار برای متوقف کردن عصبانیت - فروکش عصبانیت

هفت راهکار برای متوقف کردن عصبانیت
 
طبیعت عصبانیت؟
بنا به گفته متخصص عصبانیت دکتر چارلز اسپیل برگر(روانشناس) عصبانیت احساسی است که میزان آن

از تحریک خفیف تا جنون و خشمی شدید در نوسان است. همانند دیگر احساسات بشری، این احساس نیز

دستخوش تغییرات جسمی و روانی می شود. وقتی کسی عصبانی می شود، ضربان قلبش افزایش می یابد و

فشار خون ش بالا می رود و همچنین سطح انرژی هورمونی فرد، یعنی هورمونهای آدرنالین و نورآدرنالین در

بدنش افزایش پیدا می کند...

فروکش عصبانیت , مهار کردن عصبانیت , راههای خاموش کردن عصبانیت

فروکش عصبانیت

عصبانیت می تواند علل بیرونی و درونی داشته باشد. شما ممکن است از دست

شخص خاصی مثل یک همکار یا سرپرست بخش عصبانی شوید، یا از واقعه ای مثل ترافیک سنگین یا برنامه

پروازی که به هم خورده است عصبانی شوید و یا شاید علت عصبانیت شما این باشد که غرق در افکار انتقام

جویانه و نگران کننده خود شده اید. خاطرات دلخراش و وقایع ناگوار هم می توانند عامل ایجاد احساس

عصبانیت شوند.شیوه طبیعی و غریزی بروز عصبانیت، ارائه واکنشهای پرخاشجویانه است. عصبانیت

پاسخی طبیعی و مناسب نسبت به تهدید است. این احساس رفتار و احساسات غالباً پرخاشگرانه و قدرتمندی

را در افراد ایجاد می کند تا بتوانند در صورتی که مورد حمله قرار گیرند، بجنگند و از خود دفاع کنند.

بنابراین میزان مشخصی از عصبانیت برای ادامه حیات ما لازم است. از طرفی باید توجه داشت که ما نمی

توانیم نسبت به هر کس یا هر چیزی که ما را تحریک می کند یا آ زار می دهد، شدیداً بتازیم. قوانین، ضوابط

اجتماعی و عقل سلیم، محدودیت هایی را برای بروز عصبانیت قائل می شوند.
افراد از شیوه های آگاهانه و ناآگاهانه متفاوتی برای مقابله با احساس عصبانیتشان استفاده می کنند از جمله:
* به زبان آوردن و یا بروز دادن عصبانیت
* سرکوب کردن عصبانیت
* ونشاندن عصبانیت
سالم ترین راه نشان دادن عصبانیت، بروز دادن احساس عصبانیت به شیوه ای جسورانه است. شیوه ای

جسورانه نه پرخاشگرانه. برای انجام این کار، فرد باید، یاد بگیرد که نیازهایش را تشخیص دهد و روش

برآورده کردن نیازهایش را بدون صدمه زدن به دیگران بیابد. اینکه کسی از حق خود دفاع کند به معنی

پررویی کردن یا پرتوقع بودن نیست بلکه به معنی احترام گذاشتن به خود ودیگران است.
عصبانیت ممکن است سرکوب شده و بعد به شکل دیگری درآید و یا دوباره از سرگرفته شود. این اتفاق

زمانی می افتد که شما عصبانیت را در درون خود نگه می دارید. به جای این رفتار بهتر است دیگر به آن

فکر نکنید و توجه خود را به چیزهای مثبت معطوف کنید. هدف شما از این کار، بازداشتن یا سرکوب

عصبانیت خود و تبدیل آن به رفتاری سازنده تر است. توجه داشته باشید که اگر عصبانیت شکل بیرونی

نیابد، به شکل درونی بر روی خود می تواند باعث افزایش تنش جسمی، بالارفتن فشار خون یا بروز افسردگی

شود.
عصبانیتی که بروز داده نشده، می تواند مشکلات دیگری خلق کند، می تواند منجر به بروز رفتارهای عصبی و

بیمارگونه در فرد شود، مثل رفتارهای پرخاشگرانه غیرفعال یعنی چیزی مثل«سزای کسی کف دستش

گذاشتن»، بدون اینکه علت آن را به او بگویید یا به شکل غیرمستقیم در برابر فرد یا افرادی موضع گیری می

کنید. شکل بیمارگونه دیگری از این نوع رفتار بدبینی دائم و خصمانه است. افرادی که دیگران را مرتباً

تحقیر می کنند و از همه چیز انتقاد می کنند و نظریه های منفی و پرطعنه ارائه می دهند، یاد نگرفته اند که

چگونه عصبانیت خود را به شکل سازنده ای بروز دهند و تعجب چندانی ندارد، اگر این افراد روابط موفقیت

آمیز چندانی نداشته باشند.واقعیت این است که شما می توانید در درون خود آرامش را بیابید. بدین معنی که

نه تنها رفتار بیرونی خود را کنترل کنید بلکه واکنشهای درونی خود را هم تحت کنترل درآورید. برای این

کار، باید میزان ضربان قلب خود را با تنفس منظم پایین آورید، خود را آرام کنید و اجازه دهید، احساساتتان

فروکش کند. بنابه گفته دکتر اسپیل برگر«وقتی هیچ یک از این روشها مؤثر واقع نشود، آن وقت است که

کسی یا چیزی صدمه می بیند.»
مدیریت عصبانیت
هدف از اراده عصبانیت کاهش احساسات عاطفی و برانگیختگی های جسمی ای است که عصبانیت موجد آن شده

است. شما نه می توانید از شر چیزها یا آدمهایی که باعث عصبانیت شما می شوند، خلاص شوید یا از آنها

اجتناب کنید و نه می توانید آنها را تغییر دهید، بلکه شما فقط می توانید یاد بگیرید که چگونه واکنشهای خود را

کنترل کنید.
شما خیلی عصبانی هستید؟
گرچه آزمونهای روانشناسانه ای برای سنجش شدت احساسات عصبانی و اینکه افراد تا چه اندازه مستعد

عصبانیت هستند و چگونه آن را مهار می کنند، وجود دارد، ولیکن برای سنجش این حالت بهترین زمان زمانی

است که خود فرد با مسئله عصبانیت درگیر شده و تا حدودی میزان عصبانیتش را می شناسد. اگر شما

خودتان را در شرایطی یافته اید که به نوعی دچار عصبانیتی لجام گسیخته و ترسناک شده اید، احتمالاً به

روشهای مؤثرتری برای کنترل کردن این احساس نیاز دارید.چرا بعضی از افراد عصبانی تر از دیگران

هستند؟
بنا به نظریه دکتر جری دفن باخر، روانشناس متخصص مدیریت عصبانیت، بعضی از افراد واقعاً «آتشین

مزاج تر» از دیگران هستند، آنها آسان تر و شدیدتر از یک فرد عادی عصبانی می شوند. عده ای هم هستند

که عصبانیت خود را به شیوه ای بارز نشان نمی دهند ولیکن دائماً عبوس و تندخو هستند. افرادی که سریع

عصبانی می شوند حتماً همیشه فحش و ناسزا نمی گویند اشیا را پرت نمی کنند، بلکه خود را از اجتماع کنار می

کشند، اوقات تلخی می کنند و از نظر جسمی بیمار می شوند. افرادی که به آسانی عصبانی می شوند، بنا

برگفته روانشناسان، معمولاً آستانه تحمل کمی برای ناکامی دارند، به زبان ساده، این افراد پیش خودشان احساس

می کنند که مجبور نیستند به ناکامی ناراحتی و رنج و عذاب تن در دهند. آنها انرژی زیادی هم بر روی انجام

هر کاری صرف می کنند و اگر شرایط به نوعی به نظرشان غیرعادلانه باشد، به شدت عصبانی می شوند.

کافی است فقط یک اشتباه جزیی و ساده آنها تصحیح شود تا بسیار عصبانی شوند.چرا این افراد تا این حد

عصبانی هستند؟ دلایل بی شماری وجود دارد. یکی از دلایل می تواند ریشه وراثتی یا جسمی باشد.

شواهدی دال بر این مطلب وجود دارد که بعضی از بچه ها تحریک پذیر، زودرنج و زودخشم متولد می شوند و

همه این علائم از همان سال اول مشهود است. علت دیگر می تواند علتی فرهنگی - اجتماعی داشته باشد.

عصبیت معمولاً در جوامع، منفی تلقی می شود، به ما همواره می گویند که نشان دادن نگرانی ، افسردگی و

بسیاری از احساسات دیگرمان درست است ولی نشان دادن عصبانیت درست نیست. در نتیجه ما یاد نگرفته

ایم که چگونه این احساس را مهار کنیم یا آن را به سمت سازنده ای هدایت کنیم. همچنین تحقیقات نشان داده

اند که زمینه های خانوادگی هم در این مورد نقش بازی می کنند. معمولاً افرادی که از خانواده های آشفته و

نابسامان می باشند یا در خانواده هایی زندگی می کنند که در ایجاد ارتباط عاطفی دچار مشکل می شوند.
* آیا درست است، اجازه دهیم عصبانیت مان به هر شکل ممکن بروز کند؟
هم اکنون روانشناسان می گویند؛ این شعاری خطرناک است و بعضی از مردم از این نظریه به عنوان مجوزی

برای آزار دیگران استفاده می کنند. تحقیقات نشان داده است «اجازه بی پروایی دادن» به عصبانیت،

فقط عصبانیت و ستیزه جویی را تشدید می کند و هیچ کمکی به خود فرد عصبانی یا فردی که نسبت به او

عصبانی شده ایم، نمی کند.بهتر است ببینیم چه عاملی باعث ایجاد عصبانیت ما می شود تا بتوانیم راهکارهایی

برای مهار کردن آن عامل به کار بندیم.
راهکارهایی برای متوقف کردن عصبانیت
۱)کسب آرامش
ابزارهای ساده کسب آرامش کارهایی مثل تنفس عمیق و دادن تصویر ذهنی آرام بخش به خود است.
برای آموختن فنون کسب آرامش، کتابها و دوره های آموزشی مناسبی را می توان بررسی کرد و هنگامی که این

فنون را آموختید، در هر شرایطی می توانید به آنها مراجعه کنید. اگر شما در ارتباطی قرار گرفته اید که در

آن هر دو طرف عصبی مزاج هستید، بهتر است که هر دوی شما این فنون را بیاموزید.
این چند فن ساده را امتحان کنید.
الف) نفس عمیق بکشید.تنفس از قفسه سینه به شما آرامش نمی بخشد. چنان عمیق نفس بکشید که گویی

این نفس از اعماء و احشاء درونتان، بیرون می آید.
ب) واژه یا عبارت آرام بخشی همچون «آرامش»، «آسان بگیر» را تکرار بکنید، این عبارات را هنگام

تنفس عمیق با خود تکرار کنید.
ج) از تصویر ذهنی استفاده کنید، تجربه ای آرام بخش را از ورای خاطرات یا تصوراتتان به تصویر

بکشید.
د) تمرینات بدنی آرام و آسان، تمریناتی مانند یوگا می تواند باعث انبساط ماهیچه های شما شود و کاری کند

که احساس آرامش بیشتری کنید.
هر روز به تمرین این شیوه ها بپردازید. یاد بگیرید، به هنگام قرار گرفتن در موقعیت سخت، به خودی خود،

از این شیوه ها استفاده کنید.
۲) بازسازی شناختی
بازسازی شناخت به بیان ساده به معنی تغییر شیوه تفکرتان است. افراد عصبانی تمایل دارند، ناسزا بگویند،

قسم بخورند یا از اصطلاحات بسیار پر آب و تابی در کلامشان استفاده کنند، اصطلاحاتی که انعکاس تفکرات

درونی آنهاست. وقتی شما عصبانی هستید، افکار شما شکل مبالغه آمیز و بیش از حد نمایشی پیدا می کند.

سعی کنید، افکار منطقی تر را جایگزین این افکار نمایید. برای مثال به جای اینکه به خودتان بگویید، «ای

وای، این وحشتناک است، این آزاردهنده است، وای همه چیز خراب شد.» با خود بگویید:«این مأیوس

کننده است و می شود فهمید که من در مورد این موضوع ناراحت و نگران هستم، ولی دنیا به آخر نرسیده و

عصبانیت هم کاری را حل نمی کند.»هنگامی که با خود یا فرد دیگری حرف می زنید، مراقب به کار بردن

کلماتی مثل «هرگز» یا «همیشه» باشید. بیان جملاتی مثل «این ماشین لعنتی هیچ وقت درست کار

نمی کند.» یا «تو همیشه، همه چیز را فراموش می کنی»نه تنها دقیق نیست بلکه باعث می شود، شما خود

را در مورد عصبانیتتان موجه بپندارید و تصور کنید که هیچ راهی برای حل مشکل باقی نمانده است. علاوه

بر این، این عبارات و این برخوردها باعث می شود، افرادی که شاید به نوعی تمایل داشته باشند به شما جهت

حل مشکل کمک کنند، از شما فرار کرده و در برابر شما خود را تحقیر شده محسوب کنند.به خاطر داشته باشید

که عصبانی شدن هیچ چیزی را درست نمی کند و نه تنها پس از آن شما احساس بهتری نمی کنید بلکه عصبانیت

در عمل می تواند باعث بروز احساسات بدتری هم بشود.
آنچه که عصبانیت را مغلوب می کند، منطق است، چون عصبانیت وقتی موجه جلوه کرد، به سرعت غیرمعقول

می شود. بنابراین باید در مورد خود، منطقی سرد و خشک را اعمال کنید. یادتان باشد که دنیا در پی

سرکوب کردن شما نیست، شما فقط دارید شرایط پرفراز و نشیب زندگی روزانه بشر را تجربه می کنید. هر

گاه که عصبانیت گریبان شما را می گیرد، اگر به آن یا به موضوعی که باعث به وجود آمدن آن شده به عنوان

یکی از جلوه های پرفراز و نشیب زندگی نگاه کنید، به دیدگاه متعادل تری دست می یابید.
افراد عصبانی دوست دارند چیزهایی مثل عدالت، قدردانی، توافق و تمایل به انجام کارها را به شیوه خودشان

مطالبه کنند. همه وقتی خواسته هایشان برآورده نشود، دلخوری و یأس آنها به عصبانیت تبدیل می شود.

افراد عصبانی برای بازسازی شناخت خرید باید از جوهره درخواستهایشان آگاه شوند و بعد این انتظارات را

به شکل تمنا و درخواست درآورند. به بیان دیگر گفتن عباراتی مثل «من دوست دارم...» به مراتب

سالم تر ازگفتن عباراتی مثل «من فلان چیز را می خواهم» یا «من باید فلان کار را داشته باشم.»

است. هنگامی که شما قادر نیستید به آنچه که می خواهید، دست یابید، واکنشهای طبیعی ای را تجربه می

کنید، واکنشهایی چون درماندگی، سرخوردگی، خشم و آزردگی، ولی هیچ یک از اینها عصبانیت نیستند.

بعضی از افراد عصبانی از عصبانیت به عنوان ابزاری برای اجتناب از احساس خشم و آزردگی استفاده می

کنند ولی این امر به معنای از بین رفتن خشم و آزردگی نیست.

منبع:ویستا
ویرایش وتلخیص:برگزیده ها

 

ابربرچسب : آرام بخشها ی طبیعی ، داروی آرام بخش ، آرام بخش ، قرص آرام بخش

عصبانیت می تواند علل بیرونی و درونی داشته باشد. شما ممکن است از دست

شخص خاصی مثل یک همکار یا سرپرست بخش عصبانی شوید، یا از واقعه ای مثل ترافیک سنگین یا برنامه

پروازی که به هم خورده است عصبانی شوید و یا شاید علت عصبانیت شما این باشد که غرق در افکار انتقام

جویانه و نگران کننده خود شده اید. خاطرات دلخراش و وقایع ناگوار هم می توانند عامل ایجاد احساس

عصبانیت شوند.شیوه طبیعی و غریزی بروز عصبانیت، ارائه واکنشهای پرخاشجویانه است. عصبانیت

پاسخی طبیعی و مناسب نسبت به تهدید است. این احساس رفتار و احساسات غالباً پرخاشگرانه و قدرتمندی

را در افراد ایجاد می کند تا بتوانند در صورتی که مورد حمله قرار گیرند، بجنگند و از خود دفاع کنند.

بنابراین میزان مشخصی از عصبانیت برای ادامه حیات ما لازم است. از طرفی باید توجه داشت که ما نمی

توانیم نسبت به هر کس یا هر چیزی که ما را تحریک می کند یا آ زار می دهد، شدیداً بتازیم. قوانین، ضوابط

اجتماعی و عقل سلیم، محدودیت هایی را برای بروز عصبانیت قائل می شوند.
افراد از شیوه های آگاهانه و ناآگاهانه متفاوتی برای مقابله با احساس عصبانیتشان استفاده می کنند از جمله:
* به زبان آوردن و یا بروز دادن عصبانیت
* سرکوب کردن عصبانیت
* ونشاندن عصبانیت
سالم ترین راه نشان دادن عصبانیت، بروز دادن احساس عصبانیت به شیوه ای جسورانه است. شیوه ای

جسورانه نه پرخاشگرانه. برای انجام این کار، فرد باید، یاد بگیرد که نیازهایش را تشخیص دهد و روش

برآورده کردن نیازهایش را بدون صدمه زدن به دیگران بیابد. اینکه کسی از حق خود دفاع کند به معنی

پررویی کردن یا پرتوقع بودن نیست بلکه به معنی احترام گذاشتن به خود ودیگران است.
عصبانیت ممکن است سرکوب شده و بعد به شکل دیگری درآید و یا دوباره از سرگرفته شود. این اتفاق

زمانی می افتد که شما عصبانیت را در درون خود نگه می دارید. به جای این رفتار بهتر است دیگر به آن

فکر نکنید و توجه خود را به چیزهای مثبت معطوف کنید. هدف شما از این کار، بازداشتن یا سرکوب

عصبانیت خود و تبدیل آن به رفتاری سازنده تر است. توجه داشته باشید که اگر عصبانیت شکل بیرونی

نیابد، به شکل درونی بر روی خود می تواند باعث افزایش تنش جسمی، بالارفتن فشار خون یا بروز افسردگی

شود.
عصبانیتی که بروز داده نشده، می تواند مشکلات دیگری خلق کند، می تواند منجر به بروز رفتارهای عصبی و

بیمارگونه در فرد شود، مثل رفتارهای پرخاشگرانه غیرفعال یعنی چیزی مثل«سزای کسی کف دستش

گذاشتن»، بدون اینکه علت آن را به او بگویید یا به شکل غیرمستقیم در برابر فرد یا افرادی موضع گیری می

کنید. شکل بیمارگونه دیگری از این نوع رفتار بدبینی دائم و خصمانه است. افرادی که دیگران را مرتباً

تحقیر می کنند و از همه چیز انتقاد می کنند و نظریه های منفی و پرطعنه ارائه می دهند، یاد نگرفته اند که

چگونه عصبانیت خود را به شکل سازنده ای بروز دهند و تعجب چندانی ندارد، اگر این افراد روابط موفقیت

آمیز چندانی نداشته باشند.واقعیت این است که شما می توانید در درون خود آرامش را بیابید. بدین معنی که

نه تنها رفتار بیرونی خود را کنترل کنید بلکه واکنشهای درونی خود را هم تحت کنترل درآورید. برای این

کار، باید میزان ضربان قلب خود را با تنفس منظم پایین آورید، خود را آرام کنید و اجازه دهید، احساساتتان

فروکش کند. بنابه گفته دکتر اسپیل برگر«وقتی هیچ یک از این روشها مؤثر واقع نشود، آن وقت است که

کسی یا چیزی صدمه می بیند.»
مدیریت عصبانیت
هدف از اراده عصبانیت کاهش احساسات عاطفی و برانگیختگی های جسمی ای است که عصبانیت موجد آن شده

است. شما نه می توانید از شر چیزها یا آدمهایی که باعث عصبانیت شما می شوند، خلاص شوید یا از آنها

اجتناب کنید و نه می توانید آنها را تغییر دهید، بلکه شما فقط می توانید یاد بگیرید که چگونه واکنشهای خود را

کنترل کنید.
شما خیلی عصبانی هستید؟
گرچه آزمونهای روانشناسانه ای برای سنجش شدت احساسات عصبانی و اینکه افراد تا چه اندازه مستعد

عصبانیت هستند و چگونه آن را مهار می کنند، وجود دارد، ولیکن برای سنجش این حالت بهترین زمان زمانی

است که خود فرد با مسئله عصبانیت درگیر شده و تا حدودی میزان عصبانیتش را می شناسد. اگر شما

خودتان را در شرایطی یافته اید که به نوعی دچار عصبانیتی لجام گسیخته و ترسناک شده اید، احتمالاً به

روشهای مؤثرتری برای کنترل کردن این احساس نیاز دارید.چرا بعضی از افراد عصبانی تر از دیگران

هستند؟
بنا به نظریه دکتر جری دفن باخر، روانشناس متخصص مدیریت عصبانیت، بعضی از افراد واقعاً «آتشین

مزاج تر» از دیگران هستند، آنها آسان تر و شدیدتر از یک فرد عادی عصبانی می شوند. عده ای هم هستند

که عصبانیت خود را به شیوه ای بارز نشان نمی دهند ولیکن دائماً عبوس و تندخو هستند. افرادی که سریع

عصبانی می شوند حتماً همیشه فحش و ناسزا نمی گویند اشیا را پرت نمی کنند، بلکه خود را از اجتماع کنار می

کشند، اوقات تلخی می کنند و از نظر جسمی بیمار می شوند. افرادی که به آسانی عصبانی می شوند، بنا

برگفته روانشناسان، معمولاً آستانه تحمل کمی برای ناکامی دارند، به زبان ساده، این افراد پیش خودشان احساس

می کنند که مجبور نیستند به ناکامی ناراحتی و رنج و عذاب تن در دهند. آنها انرژی زیادی هم بر روی انجام

هر کاری صرف می کنند و اگر شرایط به نوعی به نظرشان غیرعادلانه باشد، به شدت عصبانی می شوند.

کافی است فقط یک اشتباه جزیی و ساده آنها تصحیح شود تا بسیار عصبانی شوند.چرا این افراد تا این حد

عصبانی هستند؟ دلایل بی شماری وجود دارد. یکی از دلایل می تواند ریشه وراثتی یا جسمی باشد.

شواهدی دال بر این مطلب وجود دارد که بعضی از بچه ها تحریک پذیر، زودرنج و زودخشم متولد می شوند و

همه این علائم از همان سال اول مشهود است. علت دیگر می تواند علتی فرهنگی - اجتماعی داشته باشد.

عصبیت معمولاً در جوامع، منفی تلقی می شود، به ما همواره می گویند که نشان دادن نگرانی ، افسردگی و

بسیاری از احساسات دیگرمان درست است ولی نشان دادن عصبانیت درست نیست. در نتیجه ما یاد نگرفته

ایم که چگونه این احساس را مهار کنیم یا آن را به سمت سازنده ای هدایت کنیم. همچنین تحقیقات نشان داده

اند که زمینه های خانوادگی هم در این مورد نقش بازی می کنند. معمولاً افرادی که از خانواده های آشفته و

نابسامان می باشند یا در خانواده هایی زندگی می کنند که در ایجاد ارتباط عاطفی دچار مشکل می شوند.
* آیا درست است، اجازه دهیم عصبانیت مان به هر شکل ممکن بروز کند؟
هم اکنون روانشناسان می گویند؛ این شعاری خطرناک است و بعضی از مردم از این نظریه به عنوان مجوزی

برای آزار دیگران استفاده می کنند. تحقیقات نشان داده است «اجازه بی پروایی دادن» به عصبانیت،

فقط عصبانیت و ستیزه جویی را تشدید می کند و هیچ کمکی به خود فرد عصبانی یا فردی که نسبت به او

عصبانی شده ایم، نمی کند.بهتر است ببینیم چه عاملی باعث ایجاد عصبانیت ما می شود تا بتوانیم راهکارهایی

برای مهار کردن آن عامل به کار بندیم.
راهکارهایی برای متوقف کردن عصبانیت
۱)کسب آرامش
ابزارهای ساده کسب آرامش کارهایی مثل تنفس عمیق و دادن تصویر ذهنی آرام بخش به خود است.
برای آموختن فنون کسب آرامش، کتابها و دوره های آموزشی مناسبی را می توان بررسی کرد و هنگامی که این

فنون را آموختید، در هر شرایطی می توانید به آنها مراجعه کنید. اگر شما در ارتباطی قرار گرفته اید که در

آن هر دو طرف عصبی مزاج هستید، بهتر است که هر دوی شما این فنون را بیاموزید.
این چند فن ساده را امتحان کنید.
الف) نفس عمیق بکشید.تنفس از قفسه سینه به شما آرامش نمی بخشد. چنان عمیق نفس بکشید که گویی

این نفس از اعماء و احشاء درونتان، بیرون می آید.
ب) واژه یا عبارت آرام بخشی همچون «آرامش»، «آسان بگیر» را تکرار بکنید، این عبارات را هنگام

تنفس عمیق با خود تکرار کنید.
ج) از تصویر ذهنی استفاده کنید، تجربه ای آرام بخش را از ورای خاطرات یا تصوراتتان به تصویر

بکشید.
د) تمرینات بدنی آرام و آسان، تمریناتی مانند یوگا می تواند باعث انبساط ماهیچه های شما شود و کاری کند

که احساس آرامش بیشتری کنید.
هر روز به تمرین این شیوه ها بپردازید. یاد بگیرید، به هنگام قرار گرفتن در موقعیت سخت، به خودی خود،

از این شیوه ها استفاده کنید.
۲) بازسازی شناختی
بازسازی شناخت به بیان ساده به معنی تغییر شیوه تفکرتان است. افراد عصبانی تمایل دارند، ناسزا بگویند،

قسم بخورند یا از اصطلاحات بسیار پر آب و تابی در کلامشان استفاده کنند، اصطلاحاتی که انعکاس تفکرات

درونی آنهاست. وقتی شما عصبانی هستید، افکار شما شکل مبالغه آمیز و بیش از حد نمایشی پیدا می کند.

سعی کنید، افکار منطقی تر را جایگزین این افکار نمایید. برای مثال به جای اینکه به خودتان بگویید، «ای

وای، این وحشتناک است، این آزاردهنده است، وای همه چیز خراب شد.» با خود بگویید:«این مأیوس

کننده است و می شود فهمید که من در مورد این موضوع ناراحت و نگران هستم، ولی دنیا به آخر نرسیده و

عصبانیت هم کاری را حل نمی کند.»هنگامی که با خود یا فرد دیگری حرف می زنید، مراقب به کار بردن

کلماتی مثل «هرگز» یا «همیشه» باشید. بیان جملاتی مثل «این ماشین لعنتی هیچ وقت درست کار

نمی کند.» یا «تو همیشه، همه چیز را فراموش می کنی»نه تنها دقیق نیست بلکه باعث می شود، شما خود

را در مورد عصبانیتتان موجه بپندارید و تصور کنید که هیچ راهی برای حل مشکل باقی نمانده است. علاوه

بر این، این عبارات و این برخوردها باعث می شود، افرادی که شاید به نوعی تمایل داشته باشند به شما جهت

حل مشکل کمک کنند، از شما فرار کرده و در برابر شما خود را تحقیر شده محسوب کنند.به خاطر داشته باشید

که عصبانی شدن هیچ چیزی را درست نمی کند و نه تنها پس از آن شما احساس بهتری نمی کنید بلکه عصبانیت

در عمل می تواند باعث بروز احساسات بدتری هم بشود.
آنچه که عصبانیت را مغلوب می کند، منطق است، چون عصبانیت وقتی موجه جلوه کرد، به سرعت غیرمعقول

می شود. بنابراین باید در مورد خود، منطقی سرد و خشک را اعمال کنید. یادتان باشد که دنیا در پی

سرکوب کردن شما نیست، شما فقط دارید شرایط پرفراز و نشیب زندگی روزانه بشر را تجربه می کنید. هر

گاه که عصبانیت گریبان شما را می گیرد، اگر به آن یا به موضوعی که باعث به وجود آمدن آن شده به عنوان

یکی از جلوه های پرفراز و نشیب زندگی نگاه کنید، به دیدگاه متعادل تری دست می یابید.
افراد عصبانی دوست دارند چیزهایی مثل عدالت، قدردانی، توافق و تمایل به انجام کارها را به شیوه خودشان

مطالبه کنند. همه وقتی خواسته هایشان برآورده نشود، دلخوری و یأس آنها به عصبانیت تبدیل می شود.

افراد عصبانی برای بازسازی شناخت خرید باید از جوهره درخواستهایشان آگاه شوند و بعد این انتظارات را

به شکل تمنا و درخواست درآورند. به بیان دیگر گفتن عباراتی مثل «من دوست دارم...» به مراتب

سالم تر ازگفتن عباراتی مثل «من فلان چیز را می خواهم» یا «من باید فلان کار را داشته باشم.»

است. هنگامی که شما قادر نیستید به آنچه که می خواهید، دست یابید، واکنشهای طبیعی ای را تجربه می

کنید، واکنشهایی چون درماندگی، سرخوردگی، خشم و آزردگی، ولی هیچ یک از اینها عصبانیت نیستند.

بعضی از افراد عصبانی از عصبانیت به عنوان ابزاری برای اجتناب از احساس خشم و آزردگی استفاده می

کنند ولی این امر به معنای از بین رفتن خشم و آزردگی نیست.

منبع:ویستا
ویرایش وتلخیص:برگزیده ها

 


مهار کردن عصبانیت , راههای خاموش کردن عصبانیت