کار ملک است آنکه تدبیر و تامل بایدش

منبع http://arshiyaa.blogfa.com

کار ملک است آنکه تدبیر و تامل بایدش

برخوردار بودن از قوه اختيار و انتخاب از ارزشمندترين و در عين حال حساس ترين امتيازاتِ انسان در قياس با ديگر مخلوقات و موجودات مي باشد كه آدمي مي تواند در دو راهي و چند راهي يكي را بر ديگري يا بقيه ترجيح دهد و شايد يكي از مصاديق « امانت » در آيه ماقبل آخر سورة مباركة احزاب كه مي فرمايد: « انا عرضنا الامانة علي السموات و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و حملها الانسان ... » ، (امانت [خويش] را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه داشتيم ، ولي از پذيرفتن آن سرباز زدند، و از آن هراسيدند ، و انسان آن را پذيرفت ...) ، (احزاب ، 72) قوة اختيار و انتخاب باشد. ( به مصداق ديگر امانت از مصاديق متعدد آن ذيلاً اشاره خواهد شد ). و در آيات ديگري نيز به توان گزينش انسان تصريح مي كند: مثلاً در سورة انسان مي فرمايد: « انا هديناه السبيل امّا شاكراً و امّا كفوراً » ، ( انسان ، 3) يا در سورة بلد مي فرمايد : « و هديناه النجدين» ، ( بلد ، 10 ) و در فرازي از قرآن به توان تمرّد انسان از اوامر و نواهي خداوند اشاره مي كند كه با پيروي از نفس و فقدان بصيرت بيراهه را بر راه صحيح ترجيح مي دهد : « و امّا ثمود فهدينهم فاستحبّوا العمي علي الهدي » ، (فصلت ، 17) از اهداف ارسال رسل و انزال كتب نيز تبيين راه و چاه براي انسان مي باشد كه انسان با استفاده از سراج عقل و صراط مستقيم تبيين شده توسط وحي از سقوط در ورطه هلاكت و ضلالت در امان باشد . زندگي انسان در مختصرترين تعريف از منظري ، حكايت انتخابهايش مي باشد كه دنبال چه چيزي و چه كسي مي باشد ، كدام را برمي‌گزيند و كدام را فرومي نهد .

 «ما دل به عشوه که نهیم اختیار چیست؟!»

از جهـان دو بانگ مي آيد به ضد                       تا كدامين را تو بـاشي مستعد

آن يكـي بانـگش نشـور اتقيــا                         و آن يكي بانگش فـريب اشقيا

اي خُنك آن كـو ز اوّل آن شنيد                        كش عقول و مسمع مردان شنيد

                                                                مثنوي معنوي ، دفتر چهارم ، ابيات : 1622- 1623 و 1630


 ارزش و امتياز انسانها نسبت به هم نيز در همين انتخابهايشان نمود پيدا مي كند . « هر چيز كه اندر پي آني ، آني »

نکته مهم اینکه آدمی اغلب در تشخیص راه صحیح گرفتار "نفس مسوله " یا جاذبه های ظاهری می گردد و از تشخیص صائب باز می ماند.بابا طاهر [که عارف بزرگی بوده و تعدادی از دوبیتی هایش در عین سادگی ظاهری از معنی عمیقی برخوردارند به گونه ای که عارفی مانند عین القضاه بر آنها شرح نوشته و شهریار دوبیتی های بابا طاهر را چکیده دیوان حافظ و غزلیات حافظ را شرح دوبیتی ها می داند] گوید:

تو که ناخوانده ای علم سماوات                            تو که نابرده ای ره در خرابات 

تو که سود و زیان خود ندانی                               به یاران کی رسی هیهات هیهات

در موارد عدیده ای حتی بدون غرض ورزی احساس بر انسان غالب می آید و او را از تشخیص سود و زیان واقعی باز می دارد .این دنیا دارالغرور است و انسان مستعد فریب خوردن؛مگر کسانی که از بصیرت و دیده وری به کمال برخوردارند و از پوسته و کف گذشته؛به هسته و عمق رسیده اند

گر نبودی عکس آن سرو سرور                               کی بخواندی ایزدش دارالغرور           

از موارد و مصاديق انتخاب ، برگزيدنِ اشخاصي است كه خود را براي قبول مسئوليت هايي در عرصة اجرا ، تقنين ، مديريت و ... به عنوان نامزد مطرح مي كنند و ديگران وكالت انجام واجراي اين امور را به آنان موكول و محوّل مي نمايند. انتخاب رئيس جمهور نيز يكي از مصاديق انتخابات مي باشد كه مردمِ يك سرزمين بر اساس قوانين و ضوابط در نظر گرفته شده شخصي را از ميان تعدادي از نامزدها و داوطلبين با اكثريت آرا براي انجام اين مسئوليت بر مي گزينند كه در واقع شخص انتخاب شده اگر بر اساسِ روشهاي سالم انتخاب شود نمايندة خرد جمعي و تراز معرفتي غالب افراد آن سرزمين خواهد بود .

لذا با توجه به اهميت بالاي اين انتخاب اوّلاً بايد نسبت به آن بي تفاوت نبود و با جديّت در گزينش كسي كه قرار است تصدي اين مهم را برعهده بگيرد شركت داشت و به هيچ وجه شركت كردن را مثلاً دون شأن خود نپنداشت! يا مثلاً رأي واحد خود را در نتيجة  نهايي موثر ندانست و ثانياً در شخص در نظر گرفته شده براي اين امر هم با دقت و ديده‌وري تمام ، برخوردار بودن از شرايط لازم براي اين امر را ولو به صورت نسبي اطمينان يافت و در بدترين شرايط هم بين كساني كه نامزد پذيرش اين سِمت شده اند تلاش كرد كسي عهده دار اين مسئوليت شود كه از صلاحيت بيشتري [ يا ناصالح بودن كمتري ] براي تصدّي اين امر برخوردار شود در هر صورت بي تفاوت بودن و بي‌اعتنايي نمودن به نفس انتخابات هيچگونه توجيهي ندارد  تعدادي از اصلي ترين شرايط لازم براي تصدي رياست جمهوري در يك كشور عبارتند از :

1. امنيت جاني و رواني شهروندان را تا حد امكان تثبيت نموده و گسترش دهد ، امنيت از مهمترین "مطلوبات اجتماعی جمعی"در کنار رفاه ؛آزادی ؛عدالت و...می باشد و از چنان اهميتي برخوردار است كه قرآن در سوره «قريش» مي فرمايد: بايد صاحب اين خانه را پرستش كنند كه « آمنهم من خوف » ، (قريش ، 4) . به جان شهروندان اعم از موافق و مخالف نهايت حرمت را قايل باشد و بداند كه اين جان، ارزشمندترين سرماية يك انسان و يك موجود زنده مي باشد كه با سلب شدن اين سرمايه، فرصت حيات از او گرفته مي شود و به اصطلاح دستش از اين دنيا قطع مي گردد ، قرآن چنان اهميتي بر جان انسان قايل است كه مي‌فرمايد : « من قتل نفساً بغير نفس اَو فسادٍ في الارض فكانّما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانّما احيا الناس جميعاً » ،‌( مائده ، 32) . استاد جعفري (ره) نوشته اند [يا از خودشان شنيده‌ام دقيقاً به خاطر ندارم ] كه در حالات اميرالمؤمنين علي (ع) نقل شده است كه فرمود: جنگ را بعدازظهر آغاز كنيم ، سپاهيان گفتند: اجازه بدهيد جنگ را فردا صبح شروع و با توان بيشتري با دشمن مقابله كنيم ، حالا خسته هستيم ، حضرت در پاسخ فرمود : « چون خسته هستيد مي خواهم جنگ حالا شروع شود تا تلفات كمتري داشته باشد !» تحذيري كه در روايات نسبت به ترور و قتل غافلگيرانه يك انسان حتي دشمن و معاند مطرح است شايد از ارزش جان ( حتي جان يك مخالف و دشمن) نشأت گرفته باشد. سياست‌مرداني كه در عرصة تاريخ به خوشنامي ماندگار شده اند كساني بودند كه جان انسان برايشان مهم بود و برايش ارزش قايل بودند،جان انسان از چنان اهمیتی برخوردار است که اگر کمترین ابهامی در اثبات جرم وجود داشته باشد با توجه به اصل:«تدرئ الحدود بالشبهات » از کیفر و مجازات صرف نظر می شود والبته این مطلقا به معنی سهل انگاری و فراهم ساختن زمینه به هرج و مرج نیست بلکه به اهمیت جان آدمی دلالت می کند ،همچنين در كنار حفظ نفس ، كرامت نفس را نيز پاس بدارد و به انسان به عنوان « انسان العين » عالم خلقت به تعبير ابن عربي ارزش قايل شود . مرحوم استاد جعفري مي نويسد: اميرالمؤمنين (ع) شخصي را ديد و احساس كرد در تنگناي معيشتي واقع است و به مساعدت نياز دارد ، مبلغي به او كمك كرد اطرافيان گفتند : يا اميرالمؤمنين ! صبر مي‌كرديد تا نياز خودش را مطرح مي كرد ، علي (ع) فرمود : شما مي گوئيد : من صبر مي كردم تا او با سوال و اظهار نياز پيش من ، غبار ذلّت سوال بر چهره اش كه فقط بايد در محضر خداوند خاضع و منكسر باشد بنشيند؟ آن بزرگوار از كريماني بود كه به سائل مجال و فرصت عرض حاجت نمي دهند و پيش از مطرح ساختن نياز خود ، خواسته اش را برآورده مي سازند : «گوش اين طايفه آواي گدا نشنيده » . ممانعت آن حضرت از اينكه كساني كه به استقبال آن حضرت در شهر انبار آمده بودند پشت سرش بدوند نيز شايد از توجه به كرامت انسان ناشي مي شد .همچنین به طریق اولی کرامت زنان را پاس بدارد ،این عبارت از یکی از چهره های معروف و تاثیر گزار فلسفه و سیاست سخن صوابی است که: تراز معرفتی و اخلاقی شهروندان یک جامعه با جایگاه اجتماعی زنان در آن جامعه نسبت مستقیم دارد .در رابطه با اهميت آبرو و حيثيت انسان حكايتي كه ظاهراً ارتباطي با موضوع ندارد ولي به عنوان نمونه و الگوی يك زندگي اصیل و معنوي مثالی خواندنی  است به ياد دارم كه علامه ذوفنون استاد همايي مي گويد : شب عيد غدير در مجلسي شخصي يكي از اشعار مرا كه سالها پيش در منقبت اميرالمؤمنين (ع) سروده بودم به عنوان شعر خودش خواند و چون لغات ثقيلي داشت بعضاً ابيات و عبارات را غلط مي خواند ، پس از تمام شدن مجلس من نزد او رفتم و گفتم : آقا ! از شعرتان استفاده كردم ولي به نظرم چند مورد اشتباه قرائت فرموديد ، گفت : شعر خودم است هر جور دلم بخواهد مي خوانم! من لحظه اي انديشيدم كه آيا شعر من اين اندازه ارزش دارد كه با گفتن صريح سخن، يك انسان [ هرچند مرتكب به سرقت ادبي] را شرمسار و منفعل كنم و آبرويش را ببرم؟ ديدم دلم نمي آيد و هيچ عكس العملي نشان ندادم.علی(ع)می فرماید:رستگار کسی است که دستش به خون مظلوم و زبانش به آبروی مردم آلوده نباشد.

 منظور توجّه داشتن به حرمت انسان مي‌باشد كه نبايد از آن غافل بود . حال ممكن است كسي كه با اين نگاه به انسان مي نگرد در ميان جمعي كه منافع شخصي و دنيويشان اولويت دارد از ديگران عقب بماند و مغبون شود ولي در واقع بُرد نهايي با كسي است كه چنين نگاهي به انسان دارد . به تعبير دكتر شريعتي : گول خوري بزرگوار بودن بهتر از گول زني كوچك خوار بودن است .حضرت امیر المومنین (ع)می فرماید:"المومن غر کریم"،(مومن گول خوری بزرگ منش است).از زرنگی های شیطنت آلود احتراز می کند و با چنگ زدن به هر وسیله ای زمینه رسیدن به هدف را فراهم نمی کند.

2. كسي كه هدف رسيدن به رياست جمهوري را در نظر دارد بايد توجه داشته باشد كه نفس رياست و قدرت فسادآور است . « انّ الانسان ليطغي ، ان رآه استغني » ،‌( علق ،‌6-7) «ز آنكه هستي سخت مستي آورد » و امام سجاد (ع) از مستي قدرت و جاه و ... به خداوند پناه مي‌برد،‌ نتيجتاً اين شخص هيچگاه از خود مطمئن و به خود خوشبين نباشد. دائماً خود را در محك و سنجه قضاوت بي رحمانه و تعارف ناپذير خود قرار دهد و با خودش تباني نداشته باشد . خودفريبي نكند كه به تعبير عارف بزرگ دانماركي « كه ير كه گار » 99% انسانها به نوعي به آن مبتلا هستند و مقدمة فريب ديگران مي باشد به نقد ناقدان بها دهد و از اطرافيان دلسوز و عاقل بخواهد كه معايبش را يادآور شوند . كسي كه در سالهاي 54-55 كتاب كيش شخصيت را با محوريت آيات قرآن تأليف كرده بود پس از آنكه در دوره اوّل به رياست جمهوري انتخاب شد چنان غرور و تكبّري تمام وجودش را فرا گرفت (البته زمينه اين تكبر از قبل در شاكله شخصيتي اش بود) كه ادّعا كرد: خداوند از زمان خلقت آدم ، مغزي مانند مغز من خلق نكرده است !! هيچ صاحب منصبي نبايد از اژدهاي نفس غافل باشد كه « اعدا عدوّ » مي باشد و دولتمردان بايد به واقع بيش از دشمنان و بدخواهان بيروني از اين دشمن پروا داشته باشند . « فانهم لانفسهم متهمون و من اعمالهم مشفقون » ، (نهج البلاغه ، خ 193 ) .

عدوي خانه خنجر تيز كرده                         تو از خصم برون پرهيز كرده

همچنين مراقب باشد كه مفتون مدح و ستايش تملق گويان نشود و از خطرِ تعريف و تمجيدهاي مبالغه آميز باخبر باشد كه :

هرکه را پيشش سجودي مي‌كنند                  زهرها در جان وي مي‌آكنند

مولانا گويد: عامل تفرعن [ و « انا ربكم الاعلي » ، ( نازعات ، 24) گفتن] فرعون ،‌ مدح و ستايش اطرافيان چاپلوس بود:

از وفور مدحها فرعون شد                              كن ذليل النفس هونا لاتسد

                                                                            مثنوي معنوي ،‌دفتر اول ، بيت 1867

اميرالمؤمنين علي (ع) در سخني نهايي و جاودانه مي فرمايد: « انّ من اسخف حالات الولاة عند صالح الناس ان يظّن بهم حبّ الفخر » ، ( سخيف ترين و فرومايه ترين وضعيت واليان در نظر مردم صالح آن است كه گمان بر فخر طلبي آنان رود ) ، ( نهج البلاغه ، خ 216)

سر بجنبانند پيشت بهر تو                 رفت در سوداي ايشان دهر تو

                                                                            مثنوي معنوي ، دفتر پنجم ، بيت 319

حضرت یوسف وقتی به حکومت می رسد از خداوند حسن عاقبت و لحوق به صالحین را تمنا می کند: «رب قد آتیتنی من الملک ...توفنی مسلما و الحقنی بالصالحین»،(یوسف ،۱۰۱)

3. توان تحمل عقيده مخالف را عملاً داشته باشد كه به تعبير اميرالمؤمين علي (ع) سعة صدر ابزار رياست است : « آله الرياسة سعة الصدر» ، ( نهج البلاغه ، حكمت 176) . مديريت بدون انعطاف و نرمخوييِ معقول به تحكّم منتج مي شود و حكومت بدون مدارا در واقع فاقد حكمت خواهد بود كه : « مداراة الناس نصف العقل » ، ( مداراي با مردم ،‌نيمي از عقلانيت و خردورزي است ) . با دوستان مروت و با دشمنان مدارا داشته باشد ،‌ « تيغ حلم را از تيغ آهن تيزتر و از دو صد لشكر ظفر انگيزتر » بداند كه « كاد الحليم ان يكون نبيّا‌». پيامبر گرامي اسلام‌(ص) در حديثي حلم و مدارا را از لوازم كشورداري برمي شمارد . (اصول كافي ، ج 1، ص 407) تحمل عقيده مخالف موجب زدوده شدن زنگار خود حق پنداري مطلق از ذهن و ضمير و نيز موجب كمال و تعالي روح مي شود . پيامبر (ص) كه عين حقانيت بود در مواجهة با مشركان و مخالفان مي‌گويد: «انّا او اياكم لعلي هديً او في ضلال مبين »، ( و ما يا شما بر طريق هدايت گمراهي آشكاريم)، ( سبأ ، 24) از همان ابتدا مخالفان خود را به گمراهي متهم نمي كند و خود را در جايگاه حقانيت (با وجود حق بودن) نمي‌نشاند. بايد كسي كه دنبال رياست بر جمعي در سطح كلان است حق پذير باشد ، در گفتارش مخصوصا وقتی نقد می شود مغالطه و سفسطه نکند ،مغالطه از مهم ترین ابزار کسانی است که می خواهند به هر نحو به قدرت برسند یابه هر قیمت قدرت را حفظ کنند ،در پي حق و حقانيت باشد نه این که از همان ابتدا خود را مالك بلامنازع حق و حقيقت بداند و نيز در عين اقتدار انعطاف داشته باشد ، انتقاد پذير باشد و دردمندي در ميان دردمندان نه اينكه خود را در مقام واعظي غير متّعظ بداند، ساختار خلقت مبتني بر حق است و آسمانها و زمين بر حق بنا شده اند ، همه بايد مطيع حق باشيم و تابع آن و ... « جدل با سخن حق » نكنيم.

4. از طرح مسائل بي فايده و بعضاً پرهزينه اجتناب نمايد، به خاطر مسائل بي ارزش دشمنان را تحريك نكند ، ماجراجويي نكند و بهانه به دست بدخواهان ندهد. ممكن است طرح مطلبي موجب شود كه زبان سرخ صاحب منصبي سر سبز ملّتي را در معرض خطر قرار دهد . مولانا مي گويد:

ظالم آن ز قومي كه چشمان دوختند           زآن سخنها عالمي را سوختند

عـالمي را يـك سخن ويــران كند                   روبهـان خفته را شيـران كنـد

                                                                 مثنوي معنوي ، دفتر اول ، ابيات : 1596-1597

از نشانه هاي انسان حكيم آن است كه بداند چه بگويد ، چگونه بگويد و چه وقت خاموش باشد .

سقراط گويد : خاموش باشي و به سخنت درآورند بهتر از آن است كه سخني بگويي و خاموشت كنند، فرصت ساز و فرصت شناس باشد ، نه فرصت سوز باشد و نه فرصت طلب ، موقعيت شناس باشد و بداند چه كاري در چه وقتي مناسب است كه : « الامور مرهونة باوقاتها» اهل حزم و دور انديشي باشد كه « ثمرة الحزم السلامه » ، ( نهج البلاغه، حكمت 81) و به تعبير ارسطو: تمايلات خود را بين دو ديواره اراده و عقل حبس كند . فردا را ببيند و براي آينده برنامه ريزي كند در عين حال كه از امروز نيز غافل نيست و به گونه اي نباشد كه اشخاص به خاطر فرداي بهتر مورد فشار واقع شوند مگر اينكه با معنايابي توجيه شده و خودشان براي ساختن فرداي بهتر فشار و زحمت را تحمل كنند. نه جهت جلب رضايت شهروندان و خوش بودن مقطعي از فردا غافل باشد و نه جهت رفاه فردا به گونه اي برنامه‌ريزي كند كه شهروندان تحت فشار معيشتي و اقتصاديِ له شوند.یکی از بزرگترین مشکلات کشور ما کیلوئی حرف زدن بعضی از مدیران می باشد که بعضا از الفبای مسائل و موضوعات تحت مدیریت خودشان بی خبرند!

5. از بيان سخن خلاف واقع جدّاً پرهيز داشته باشد. در روايات آمده است كه : « الكذب شرّ من الشراب » و نيز علي (ع) مي فرمايد : « الكذب يردي » ، ( دروغ گفتن موجب هلاكت است) و باز در نهج البلاغه می فرماید:«اما و ان شر القول الکذب»و از همان اوّل مراقب باشد که سخن نا صواب و خلاف واقع نگوید چرا كه اگر عادت كند و قبح اين كار فرو ريزد ديگر كنترل كردنش ممكن نخواهد بود و ديگر كارگزاران نيز از بيان مطالب خلاف واقع پروايي نخواهند داشت.

به صدق كوش كه خورشيد زايد از نفَسَت          كه از دروغ سيه روي گشت صبح نخست

                                                                                                                       حافظ

و توجه داشته باشد كه اگر سخنش از سر صدق نباشد دير يا زود خلاف واقع بودن آن معلوم خواهد شد .

لطف حق با تو مداراها كند                                 چون كه از حد بگذرد رسوا كند

مي توان يك نفر را هميشه فريب دارد يا همه را در يك مقطع زماني فريفت ولي همگان را هميشه نمي توان بندي زرنگي هاي خود نمود. پس از مضروب شدن خليفه دوم موقع انتخاب خليفه در شوراي خلافت وقتي به علي (ع) پيشنهاد شد كه به قرآن ، سنت و طريقة شيخين متعهد شود تا او را به عنوان خليفه انتخاب كنند، فرمود: به قرآن و سنّت متعهد مي شوم و قول به التزام مي‌دهم ولي به شرط ديگرتان پايبند نمي‌شوم . حضرت علي (ع) در چنان موقعيت حسّاسي يك سخن خلاف واقع بر زبان جاري نساخت ، از دادن وعده هاي ناممكن بايد به جدّ اجتناب كرد . قرآن مي فرمايد : « كبر مقتا عندالله اَن تقولواْ ما لا تفعلون » ،‌( نزد خداوند بس منفور است كه سخني را بگوئيد كه انجام نمي دهيد) ، ( صف ، 3) نبايد تصوّر نمود كه چون سخن گفتن زحمت چنداني ندارد پس مي توان هر سخني را مخصوصاً وقتي كه خوشايند مخاطبين و مستمعين است بر زبان جاري ساخت . « ما يلفظ من قول الاّ لديه رقيب عتيد » ،‌( سخني بر زبان نمي آورد، مگر آنكه نگهبان حاضر و ناظري نزد اوست) ، ( سوره ق،‌آيه 18) . دروغ گفتن از همه كس نارواست مخصوصاً از صاحبان مقام ناپسندتر ، و بايد قبح و شناعت دروغ كه كليدصندوقخانة تمام صفات مذموم است همواره پر رنگ و غير قابل اغماض باشد. رئيس جمهور بايد فعلش گواه قولش بلكه عين قولش باشد به تعبير حضرت آيت اله بهجت (ره) در مواعظ اخلاقي شان : فعّال باشد نه قوّال، حافظ حدود الهي باشد . وقتي به معروفي توصيه مي‌كند خودش هم التزام داشته باشد و وقتي از منكري باز مي دارد خودش هم اجتناب كند. «يأمرون بالمعروف و يأتمرون به وينهونَ‌ عن المنكر و يتناهون عنه » ، ( نهج البلاغه ، خ 222). سه اصل معروف به « هورَشت » آئين زرتشت را كه عبارتند از : پندار نيك ، گفتار نيك و كردار نيك در نظر داشته باشد.داریوش کبیر در دعایی که در تخت جمشید از وی به یادگار مانده است می گوید:«خداوند این کشور را از دشمن،از خشکسالی و از دروغ محفوظ دارد».

6. نسبت به جفايي كه احياناً در حق شهروندان حتّي با گرايشهاي مغاير و متفاوت اعمال مي‌شود بي تفاوت نبوده بلكه نهايت حساسيت را داشته باشد . در حالات اميرالمؤمنين (ع) مي‌خوانيم كه وقتي نسبت به يك زن يهودي در حدّ باز كردن زيور آلاتش بي احترامي مي‌شود حضرت مي فرمايد: « اگر كسي اين واقعه را بشنود و از سرِ درد [ و غيرتِ نوع دوستي ] بميرد نبايد او را نكوهش كرد » يا وقتي پيرمردي نصراني مشغول تكدي گري مي شود حضرت بلافاصله مي فرمايد: از بيت المال براي او مستمري مقرر داريد كه در جواني كار كرده و حالا كه نيرويش تحليل رفته نبايد تنگي معاش موجب شود كه عزّت انساني اش با سوال و درخواست از همنوع مخدوش گردد. در احاديث نقل شده است : « احسن العدل نصرة المظلوم»، (بحارالانوار ،‌ج 74 ،‌ص 339) . به تعبير زيباي زرتشت : شادي را دليل باشد و غم را شريك . امام سجاد (ع) در نيايش هايش به خداوند عرض مي كند : « الّهم انّي اعتذر اليك من مظلوم ظُلم بحضرتي فلم انصره » ، (خدايا! من اعتذار مي كنم و پوزش مي طلبم از اينكه در حضور من به مظلومي جفايي شود و من او را ياري نكنم).

7. مديريت عشيره‌اي و خانوادگي را در صورت امكان ريشه كن يا لااقل در حيطة توان خود متوقف سازد ، كار را با اصل گرفتن شايسته سالاري به اهلش بسپارد اعم از اينكه از نزديكان و آشنايان است يا از اغيار. رحمت خدا به روح بلند و دريايي شهيد چمران باد [ در آستانه شهادتش نيز واقع هستيم ] كه وقتي در اوايل انقلاب سخن از اولويت تعهد يا تخصص نسبت به هم مطرح بود گفته بود: « كسي كه بدون تخصص مسؤليتي را قبول مي كند معلوم است كه تعهد لازم را هم ندارد ». ضوابط برايش ملاك و معيار باشد نه روابط ، حضرت زهرا (س) وقتي زنان مدينه به عيادتش آمدند به آنها فرمود : همسرانتان چون علي (ع) در كارها فقط خدا را مي ديد وديگري را نمي شناخت او را از حقّش محروم كردند : « نقموا والله نكير سيفه و تنمرّه في ذات الله » .علی (ع) وقتي تخلّف مالي يكي از كار گزارانش را مشاهده مي كند در نامه اي به او مي نويسد كه : « .... و اردد الي هولاء القوم اموالهم فانّك ان لم تفعل ثمّ امكنني الله منك لاُعذَرنّ الي الله فيك و لاضربنك بسيفي الذي ما ضربتُ به احداً الاّ دخل النّار و الله لوانّ الحسن و الحسين فعلا مثل الذي فعلَت ما كانت لهما عني هواده و لا ظفرا منيّ با اراده حتّي آخُذ الحقّ منهما و اُزيل الباطل عن مظلمتها » ، ( ... به اين قوم اموالشان را برگردان ، اگر برنگرداني آنگاه خداوند به من قدرت دستيابي به تو را بدهد چنانت عقوبت كنم كه عذر خواهم نزد حق باشد و با شمشيرم گردنت را بزنم ، شمشيري كه احدي را با آن نزدم مگر اينكه وارد جهنم شد به خدا قسم اگر حسن و حسينم آنچه را تو انجام دادي انجام مي دادند از من نرمشي نمي ديدند و به مرادي نمي رسيدند تا اينكه حق را از آنان بازستانم و باطلي را كه از ستمشان به وجود آمده نابود سازم ) ، ( نهج البلاغه ،‌نامه 41 ) آن حضرت در نامه اي ديگر به « عثمان بن حنيف » مي نويسد : شما نمي توانيد مثل من باشيد ولي : «اعينوني بورع و اجتهاد وعفّة و سداد » ، ( مرا با ورع و كوشش در عبادت و پاكدامني و درستي ياري كنيد ). ( نهج البلاغه ، نامه 45) داریوش پادشاه هخامنشی در وصیت نامه اش خطاب به فرزندش می نویسد:«هرگز دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی نگمار برای آنان مزیت دوست بودن با تو کافی است،چون اگر آنها را به کارها بگماری و به مردم ظلم کنند و استفاده نا مشروع نمایند نخواهی توانست آنها را به مجازات برسانی»

8. ملّت و شهروندان را به ديدة هدف و غايت بنگرد نه به چشم ابزار و وسيله براي رسيدن به اهداف خود كه وقتي نتيجة دلخواه را گرفت مانند داربستي آنها را جمع كند و كنار نهد، خودش نيز در عين حال كه خادم ملت مي باشد ابزار و وسيله هيچ گروهي نشود و هيچكس تصور سوء استفاده از او را به فكر خود راه ندهد و تور طمع نگستراند ،مراقب اطرافیانش باشد «جان ماکسول» در کتاب «پرورش کارکنان» می نویسد:اولین روش برآورد هوش یک فرمانروا آن است که به اشخاصی که در اطرافش هستند بنگریم . مدير متخلق به مكارم اخلاق ، چنانكه اشاره شد كرامت نفسِ آدمي را نيك پاس مي دارد و شهروندان را مخدوم و فراتر از وسيله مي انگارد ، كسي كه به ديگران به چشم ابزار و وسيله نگاه كند به واقع محال است كه نسبت به آنان مهر و دوستي داشته باشد و اگر موقعيتي پيش آمد كه آنان را زير پا نهد و بلند شود از اين كار اجتناب نخواهد كرد. البته هيچكس به وضوح نمي گويد من به شما به چشم وسيله نگاه مي كنم بلكه در عمل به صورت ماهرانه اين كار صورت مي پذيرد . سياست ورزاني به شهروندان به چشم ابزار نگاه مي كنند كه دنبال تحريك احساسات آنان باشند . آنكه به چشم غايت و هدف نگاه مي كند بر روي افكار تمركز مي كند نه احساسات و خودش نيز اهل فكر و شعور مي باشد تا اينكه اهل احساس و شور باشد . كارها را با تفكر و عقلانيت به فرجام رساند در عين حال كه به خداوند توكل و از عناياتش استعانت مي كند ولي « حواله به تقدير » نكند . به تعبير دكارت : هم فكر خوب داشته باشد و هم آن فکر خوب را خوب به كار اندازد ،در زمان ظهور امام زمان (عج) نيز بنا به روایات كارها باحسن تدبیر و اسباب و علل عادي انجام خواهند پذيرفت هرچند كه خداوند سبب سازي و سبب سوزيهايي دارد .

از سبب سازيش من سودائيم                     وز سبب سوزيش سوفسطائيم

فكر كردن نيز به تعبير انشتين از دشوارترين كارهاست و مصداقي ديگر از «امانت» كه در ابتداي مقال اشاره شد. ويليام جميز مي گويد: بسياري از مردم تصور مي كنند در حال فكر كردن هستند در حالي كه مشغول بازآرايي و تنظيم پيشداوري ها و تعصبات خود مي باشند . بازي با احساسات از مصاديق خرددزدي و استخفاف مي باشد .كه به تعبير سيّد جمال الدين اسد آبادي بدترين نوع دزدي مي باشد . هدف نبايد وسيله را به هر شكلي توجيه كند.

9. به سه فرهنگ : ايران پيش از اسلام، اسلام و غرب توجه داشته باشد و براي هر سه فرهنگ جايگاه قايل باشد . ايران پيش از اسلام هويت ملّي ماست و اسلام هويت ديني و مذهبي ما كه با تمام وجود وامدار آموزه هاي زندگي ساز آن هستيم و شهيد مطهري در كتاب ارزشمند «خدمات متقابل ايران و اسلام» تعامل اين دو و خدمات متقابلشان نسبت به هم را به گونه اي مستدل شرح داده است . فرهنگ غرب نيز خواه ناخواه نفوذ و سيطره‌اش را عالمگير ساخته مخصوصاً استفاده فراگير و روزافزون از تكنولوژي و فن آوري غرب بدون توجه به فرهنگشان موجب بروز مشكلات خواهد شد چنانكه مي شود و بايد اين فرهنگ را نيز لااقل در حدّ ضرورت شناخت .

10. مشاركت جو باشد و توان جمع و پوشش دادن عقايد و علائق مختلف را داشته باشد ، اسباب و تمهيدات لازم براي وفاق اجتماعي را فراهم آورد. خودش را متعلق به گرايش خاصي نداند هر چند كه قطعاً به گروه و گرايش خاصي انتساب خواهد داشت ولي اين غير از متعلّق دانستن خود به آن گروه در مقام رياست‌جمهوري مي‌باشد يك سياستمدار موفق كسي است كه توان هماهنگ كردن گرايشهاي مختلف را دارد و مي‌تواند بالهاي فراگير خود را بر سر تمام گرايشها، اعم از موافق و مخالف گستراند . سال گذشته در سالگرد درگذشت آيت اله طالقاني ،يكي از روحانيان تعبير جالبي در مورد آن عالم مجاهد به كار برد كه : « طالقاني عبايش بزرگ بود » و اشخاص زيادي را با گرايشهاي مختلف در زير عبايش جا مي داد اين امتياز بزرگي است كه كسي چنان تفوّق و در عين حال انعطافي داشته باشد كه بتواند ديگران را در يك خيمه جمع كند . مولانا گويد:

اي سليمان در ميـــان زاغ و بــاز                  حلم حق شو با همه مرغان بساز

چون به مرغانت فرستاده است حق            لحــن هر مرغي بدادستت سبق

مرغ صابر را تو خوش دار و معاف                مرغ عنقا را بخوان اوصاف قاف

مر كبوتـر ار حــذر فـرما ز بــاز                     بــاز را از حلم گو و احتــراز

كبك جنگي را بيامـوزان تـو صلح                 مـر خروسان را نما اشراط صبح

همچنان مي رو ز هدهد تا عقاب                ره نمــا والله اعلــم بالصـواب

                                                                                    مثنوي معنوي ، دفتر چهارم

حضورش موجب فروكش كردن تنش ها در ميان گروههاي سياسي بشود ، « يكي را صد نكند بلكه صد را يكي بكند» ، حقيقت را ونيز مصلحت جمعي را بر منفعت شخصي و جناحي ترجيح دهد . وظيفة خود را خدمت به جمهور مردم بداند نه طيف و گروه خاصي ،حق هیچکس را بخس و نقص نکند چه موافق و چه مخالف ،چه مسلمان و چه غیر مسلمان،این دستور قرآن از مهم ترین فرامین الهی است که :«ولا تبخسوا الناس اشیائهم»ِ(اعراف،۸۵)توصیه در رابطه با تمامی انسان هاست نه فقط گروه خاصی.زحمت و عملکرد هیچکس را نباید نادیده گرفت و کارها را به نام خود تمام شده وانمود کرد. 

يكي گرديم در گفتار و در كردار و در رفتار    زبان و دست و پا يك كرده خدمتكار هم باشيم

                                                                                                              فيض كاشاني  

اميرالمؤمنين (ع) در دوران خلافت خود با تمامي خون دلي كه از دست خوارج مبتلا به جمود فكري و تعصب كور خورد ، حق شهروندي را از آنان سلب نكرد و بيت المال را از آنان كه جزو خطرناك ترين و بي رحم ترين دشمنان حضرت محسوب مي شدند دريغ نداشت.

رئيس جمهور، رياست را بايد به تعبير اميرالمؤمنين (ع) « امانت » ، ( نهج البلاغه ، نامة 5) و مسئوليت بداند آن هم مسئوليتي به سنگيني و گستردگي يك ملّت ، مي گويند: تاجري پيش كريم خان زند رفت و گفت : خوابيده بودم دزد آمد و مال التجاره ام را دزديد ، كريم خان در پاسخ گفت : مي خواستي نخوابي تا دزد به مالت دستبرد نزند ، تاجر گفت : آخر فكر مي كردم تو بيداري براي همين با خيال راحت خوابيدم! اميرالمؤمنين (ع) چنان در مقام رياست و خلافت احساس مسئوليت مي كرد كه در ماههاي آخر خلافت حدوداً پنج سالة خود با آن مشكلات و مسائل مي فرمود : حالا ديگر شب راحت مي خوابم چون مطمئن هستم لااقل در كوفه كسي گرسنه نمي خوابد.« احمدبن حنبل » امام مذهب حنبلي اهل سنّت در كتاب « فضايل الصحابه» مي نويسد : علي (ع) فرمود : « ما اصبح بالكوفه الاّ ناعما ؛ انّ ادناهم منزلة اكل البر و يجلس في الظّل و يشرب من ماءَ الفرات » ،( در كوفه كسي زندگي نمي كند مگر اينكه [حتي] صاحبان به ظاهر پائين ترين مشاغل نان گندم مي خورند ، خانه دارند و از آب سالم و گوارا مي آشامند ) كفّو و همسر گرامي علي (ع) فاطمه زهرا (س) در خطبه جاودانه خود در مسجد النبي به نقش حياتي عدالت اشاره مي كند و مي فرمايد: در غير حكومت عدل ، افراد جامعه ، بردگان اقليتي زياده خواه و تملك طلب خواهند شد و فاصله معيشتي مردم به بيش از حد تحمل وجدان انساني و روح قرآني خواهد رسيد .

مدير موفق كسي است كه باور دارد چند صباح ايام رياست تمام خواهد شد و اصولاً اگر هميشگي بود به او نمي رسيد و پس از آن قضاوت معاصرين و آيندگان است و حساب پس دادن در محضر خداوند « سريع الحساب» .در کتاب « سفینه البحار» حدیثی از امام صادق(ع)نقل شده است که می فرماید:هر کس دیگران را به سوی خود دعوت کند در حالی که می داند بهتر از او در آن جمع هست بدعتگزاری گمراه است.

      صحنه پيـوسته به جــاست

                              خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

                                                                             الحمد لله رب العالمین



مطالب مشابه :


برنامه کلاسهای انجمن علمی ریاضیات برای معلمان ابتدایی

گروه آموزشی پنجم اداره ناحیه 5اصفهان - برنامه کلاسهای انجمن علمی ریاضیات برای معلمان




دومین کنگره انجمن اسلامی معلمان استان اصفهان برگزار شد

انجمن اسلامی معلمان استان اصفهان شهادت معلم شهید دکتر علی شریعتی در محل خانه معلم




کار ملک است آنکه تدبیر و تامل بایدش

انجمن اسلامی معلمان استان اصفهان - کار ملک است آنکه تدبیر و تامل بایدش - آموزش و پرورش/فرهنگ




رزرو اینترنتی فرهنگیان در خانه معلم استانهای سراسر کشور

آموزش و پرورش ایران وجهان - رزرو اینترنتی فرهنگیان در خانه معلم استانهای سراسر کشور - آموزشی




اجاره منزل سوئیت و آپارتمان در اصفهان

سویئت اصفهان - اجاره منزل سوئیت و آپارتمان در اصفهان - اجاره منزل سوئیت در اصفهان




❀❁نشست خانه رياضيات❀❁

-:¦:- تـلالو اندیــــــــشه -:¦:- - نشست خانه رياضيات - علمی - آموزشی .معلم ششم




آدرس و شماره تلفن خانه معلم های سراسر کشور

آدرس و شماره تلفن خانه معلم های سراسر اصفهان. اصفهان. 6248100 تجمع تعدادی از معلمان در




رزرو تالار خانه معلم های شهر اصفهان برای شش ماهه اول سال 93

گودرز نیوز بادرود - رزرو تالار خانه معلم های شهر اصفهان برای شش ماهه اول سال 93 - از هردری سخنی




برنامه عملیاتی سال 94-93

گروه تاریخ استان اصفهان معلمان اصفهان. ام در اصفهان اینجا خانه ی دبیران و دانش




اطلاعیه انجمن علمی دبیران زیست شناسی استان اصفهان

خانه زیست شناسی و روزهای دوشنبه از ساعت 8 الی 14 در مرکز تحقیقات معلمان استان اصفهان(2356311-0311




برچسب :