حضرت نوح (ع)

آيا طوفان نوح همه عالم را فراگرفته يا تنها ديار حضرت نوح را؟

Qbank_icon_neg.gif
 نمایش پاسخ ...   پيش از ورود به جواب سؤال لازم به ذكر است همچنان كه از آيات قرآن فهميده مي‌شود و نيز از كلمه قوم نوح مردمي كه حضرت نوح به سوي آنها مبعوث شد مردمي محدود بودند و در منطقه محدودي كه به احتمال قوي در محدوده عراق فعلي بوده، زندگي مي‌كردند و با توجه به ظاهر آيات قرآن و روايات اين مردم تنها مردم روي زمين در آن روز بودند، ‌يعني مردم روي زمين فقط در اين نقطه سكونت داشتند. چنان كه در رواياتي آمده كه بعد از فروكش كردن طوفان، فرزندان حضرت نوح به سرزمين‌هاي مختلف پراكنده شدند و اقوام روي زمين از آنها پديد آمدند.[1] از اين رو در تاريخ از اقوام سامي و حامي سخن به ميان آمده كه حام و سام از فرزندان حضرت نوح بودند، با توجه به آيات قرآن كريم كه در آنها هيچ تصريحي به فراگير بودن طوفان نوح بر تمام نقاط زمين وجود ندارد، بلكه در آنها كلمه مطلق ارض آمده كه به طور عادي بر سرزمين زندگي قوم نوح حمل مي‌شود و قرينه نيز بر اين معنا وجود ندارد؛ چنان كه خداي تعالي از قول نوح مي‌فرمايد: «رب لاتذر علي الارض من الكافرين ديّاراً»؛ كه بار خدايا در روي زمين از كافران كسي را باقي نگذار. با توجه به زندگي نوح در آن سرزمين و زندگي كافران در آنجا به معناي آن سرزمين خاص گرفته مي‌شود.
اگر چه در روايتي آمده است كه طوفان نوح تمام زمين را گرفته مگر خانه كعبه.[2] اين را نيز مي‌توان بر همان سرزمين زندگي قوم نوح و سرزمين‌هاي مجاور معنا كرد. زيرا بر اساس آيه قرآن كه مي‌فرمايد نوح از هر كدام از حيوانات يك جفت را در كشتي جاي داد،[3] نمي‌تواند شامل همه حيوانات روي زمين باشد؛ زيرا در روي زمين هزاران نوع از حيوانات زندگي مي‌كنند. و جاي دادن آنها در يك كشتي امكان پذير نمي‌باشد. و نيز در داستان حضرت نوح چه در قرآن و روايات تصريحي به اينكه ايشان از هر نوع حيوان در كشتي آورده باشد به چشم نمي‌خورد بلكه بيشتر سخن از حيواناتي به ميان آمده كه در سرزمين‌هاي خاور ميانه زندگي مي‌كردند و مردم آنها را مي‌شناختند.[4] بدين ترتيب مي‌توان گفت كه به احتمال زياد طوفان نوح مربوط به سرزمين زندگي قوم نوح و سرزمين‌هاي مجاور آن مي‌شده است.
در رابطه با كيفيت طوفان نوح و چگونگي كشتي آن حضرت و مسافرين آن توضيح فرماييد؟
 
 •

Qbank_icon_neg.gif
 نمایش پاسخ ...   نوح چون شمشير در خواهيد ازو
موج طوفان گشت ازو شمشير خو.[1]
1. جوشش و بارش: در اين كه گستره‌ي طوفان زمان حضرت نوح ـ عليه السلام ـ جهاني بوده است، يا منطقه‌اي، اختلاف نظر است. هر كدام از اين دو نظريه كه مورد نظر باشد، شبهه و يا مشكل علمي ايجاد نمي‌كند، چون اولا مقياس جمعيت جهان در آن زمان بسيار محدود بوده است، و طوفان زمان حضرت نوح ـ عليه السلام ـ تمام جمعيت محدود جهان، خانه‌هاي مسكوني، ارتفاعات و پناهگاه‌هاشان را فرا گرفته است. به اضافه اين كه اين جوشش و بارش كه تبديل به طوفان سهمگين گشته است، و سراسر جهان را فرا گرفته‌ است، يكي از معجزات الهي بوده است كه به عذاب عمومي تبديل گشته است.[2]
آيا خداوند جهان آفرين و آب آفرين، قادر نيست هم از طريق جوشش زمين و هم از طريق بارش آسماني، سراسر جهان طبيعت را معجزه آسا غرق در آب نمايد؟! قرآن شريف مي‌فرمايد:
«آنگاه درهاي آسمان را به آبي سيل آسا گشوديم، و از زمين چشمه‌هايي برشكافتيم، سپس آب(بسيار) براي كاري كه مقدر بود، به هم برآمد.»[3]
مفسرين گفته‌اند: جايگاه اصلي جوشش آب از تنور بوده است، كه تنور مزبور در خانه‌ي حضرت نوح ـ عليه السلام ـ يا در خانه‌ي زن مؤمنه‌اي در جايي كه اكنون مسجد كوفه است، قرار داشت، كه براي پختن نان از آن استفاده مي‌كردند. آسمان نيز همانند دهانه‌ي مشك شروع به باريدن نمود.... .[4]
قرآن شريف در اين راستا مي‌فرمايد:
تا به آنجا كه فرمان ما در رسيد و آب از تنور فوران كرد. آنگاه گفتيم كه در آن كشتي از هر جانوري يك جفت سوار كن، و نيز خانواده‌ات را مگر كسي كه حكم ما در باره‌ي او مقرر شده است....»[5]
به هر تقدير خداوند هم سبب ساز است و هم سبب سوز، تنور آتش را محل فوران آب قرار مي‌دهد چنان كه آتش را بر ابراهيم ـ عليه السلام ـ گلستان مي‌كند و آب كه مايه‌ي حيات است، سبب هلاكت و انقراض يك نسل مي‌شود.[6]
از گِر آن احمقان طوفان نوح
كرد ويران عالمي را در فضوح[7]
بنابراين، نابودي اعجاز آميز بعثت ستيزان از هر طريقي كه باشد، هيچ بعدي ندارد و از اين قبيل موارد، در سرنوشت اقوام ديگر پيامبران نيز فراوان بوده است. قرآن شريف مي‌فرمايد:
« شعيب گفت: و اي قوم من، شما را ستيزه جويي با من به آنجا نكشاند كه همانند آن چه بر سر قوم نوح يا قوم هود يا قوم صالح آمد، بر سر شما هم بيايد، و قوم لوط از شما دور نيست».[8]
طوفان نوح و كشتي و اين داستان به هم پيوسته فراتر از علم جغرافيا است، كه امروزه در بحث‌هاي علمي مطرح است. باضافه اين كه خود داستان طوفان و كشتي حضرت نوح و يا ساير معجزات الهي دور از برهان نيست. كار خارق‌العاده‌اي است كه با سرعت انجام مي‌گيرد و دلايل آن نيز خفيه است و براي افراد معمولي روشن نيست.
2. گستره كشتي و گونه‌هاي جانداران: در مورد طول و عرض، ارتفاع و كيفيت كشتي اختلاف نظر است،
1. برخي گفته‌اند: طول آن 1200 ذراع و عرض آن 800 ذراع و ارتفاع آن 80 ذراع بوده است. بر طبق اين قول روايتي هم از امام صادق ـ عليه السلام ـ نيز رسيده است.
2. بعضي گفته‌اند: طول آن 700 ذراع و عرض آن 300 ذراع و ارتفاع آن 80 ذراع بوده است.
3. قول ديگر: طول آن را 300 ذراع و عرض آن را 80 ذراع و ارتفاع آن را 30 ذراع گفته‌اند.
4. از ابن عباس نقل شده است؛ كه كشتي مزبور داراي سه طبقهء بوده است. طبقه‌ي زيرين، طبقه مياني و طبقه‌ي فوقاني كه طبقه‌ي فوقاني آن اختصاص داشت براي نجات يافتگان از انسان‌ها.[9]
5. در اعلام قرآن آمده: به موجب منظومه‌ي بابلي، كشتي داراي هفت طبقه است و داخل هر طبقه، عرضا به نُه قسمت شده است.[10]
6. قرآن شريف اشاره‌اي به اندازه‌ و خصوصيات كشتي ننموده و فقط فرموده: ما او و كساني كه با او در كشتي جمع آمده بودند، نجات داديم.[11]
7. برخي در مورد كيفيت آن نوشته‌اند: نوح سر كشتي را هم چون طاووس، گردن آن را همچون گردن عقاب، سينه‌ي آن را چون سينه‌ي كبوتر، دم آن را چون دم خروس، نوك آن را چون نوك باز و بال‌هاي آن را چون بال‌هاي عقاب ساخت و سپس بر آن«زفت» ماليد و آن را هفت طبقه، و براي هر طبقه، دري قرار داد.[12]
به هر تقدير قرآن شريف مي‌فرمايد: «و كشتي را زير نظر ما و وحي ما بساز و درباره‌ي كساني كه ستم و شرك ورزيده‌اند، با من سخن مگو، كه ايشان غرق شدني‌ هستند.»[13]
كشتي با شدت و كثرت مراقبت خداوند منان و قهار ساخته شد.[14] چون براي هر يك از مهر و قهر الهي وسيله‌اي لازم است، كشتي براي نجات و آب براي غرق و هلاكت ... .[15]
اما گونه‌هاي جانداران:
قرآن شريف در مورد گونه‌هاي جانداران مي‌فرمايد: در آن از هر جانوري جفتي دوگانه را سوار كن؛ و نيز خانواده‌ات را، مگر از ايشان كه وعده ما از پيش درباره او تحقق يافته است... .»[16]
در جاي ديگر مي‌فرمايد: «من كل زوجين اثنين» يعني از هر موجودي يك جفت.[17]
گونه‌هاي انسان:
در حديثي آمده است كه تعداد ايمان آورندگان هفتاد نفر بوده‌اند. قرآن شريف به طور اجمال مي‌گويد: «جز اندكي به او ايمان نياورده‌اند».[18] برخي از مفسران گفته‌اند تعداد ايمان آورندگان هشتاد نفر بوده‌اند. عده‌اي تعداد آنها را هفتاد و هشت نفر و عده‌اي ديگر تعداد آنها را ده و برخي تعداد آنها را هفت نفر ذكر كرده‌اند.
اين تعداد از نجات يافتگان انسان، چه طبق نظريه اكثر، هشتاد نفر، و چه طبق نظريه حداقل (هفت نفر)، آن هم در يك طبقه‌ي كشتي، خيلي طبيعي و معمولي است و هيچ استبعادي را به همراه ندارد.[19]
اما گونه‌هاي حيوانات:
در مورد گونه‌هاي جانوران نيز اختلاف نظرهاي وجود دارد. آن چه در اينجا قابل بيان است اين است كه: 1. جانوران آبزي از گونه‌هاي جانداران جدا مي‌شوند، چون طوفان مشكلي براي حيات آنها ايجاد نمي‌كند. 2. اما جانواران خشك زي: در مورد جانوران خشك زي نيز اختلاف است. در تفسير عياشي، ذيل آيه‌ي 143 سوره انعام حديثي از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده كه: هشت جفت از جانوران در كشتي حضرت نوح جا داده شدند. اين هشت جفت چهار نژاد اهلي هستند كه عبارتند از نژاد گوسفند، گاو، شتر و بز[20] و چهار نژاد وحشي از همين‌ها. هر كدام نر و ماده و اهلي و وحشي. در روايت ديگر سگ و خوك نيز نقل شده است.[21]
برخي نقل كرده‌اند كه: فقط گونه‌هاي از جانوران نر و ماده‌اي كه نفعي از آنها متصور باشد، در كشتي حضرت نوح ـ عليه السلام ـ حمل شده‌اند.[22] برخي گفته‌اند: در زمان حضرت نوح چند قسم بيشتر از جانوران در روي زمين پيدا نشده بودند، و نوح فقط نسل آنها را حفظ كرده است، و بقيه حيوانات بعدا پيدا شده‌اند. عده‌اي گفته‌اند: طوفان حضرت نوح منطقه‌اي محدود بوده است، و گونه‌هاي جانداران نيز محدود بوده است.[23]
برخي از قائلين به منطقه اي بودن طوفان مي گويند حضرت نوع تنها حيواناتي را كه مختص آن منطقه خاص بوده و امكان انقراضشان محتمل بوده را با كشتي نجات داده، شايد اين نظريه از همه منطقي تر و به حقيقت نزديك تر باشد. اگر نظريه‌ي عمومي بودن طوفان مورد نظر باشد، حداقل بايد 3500 نوع از حيوانات را وارد كشتي نمايد همچنين غذايي كه بتواند در آن مدت طولاني(حداقل شش ماه و حداكثر يك سال و ده روز را نوشته‌اند) آنها را تامين كند.[24]
طبق اين نظريه و نگرش به ظاهر مشكل به نظر مي‌رسد كه همه‌ي گونه‌هاي جانداران در كشتي حمل شده باشند ولي هر چه باشد، كشتي نوح، يك كشتي معمولي نبوده. چون خود كشتي آيت و معجزه‌ي الهي بوده است اين كشتي با نظارت و شدت مراقبت الهي ساخته شده همه چيز حساب شده و پيش بيني شده بود ... با توجه به اين، منطقي به نظر نمي‌رسد كه گفته شود، اندازه‌ي كشتي متناسب با جفت‌هاي نجات يافتگان نبوده و در كنار كشتي تراكمي از جانداران بوجود آمده و در نهايت به علت كمي جا، تعداد زيادي از جانداران و حيوانات خشك زي، كه بنابر نجات آنها بود، در طوفان غرق شده‌اند. داستان كشتي، طوفان، گستره و اندازه‌ي كشتي و طوفان، همه آيت و معجزه‌ي الهي بوده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. قصص الانبياء(تاريخ انبياء) عماد الدين حسين اصفهاني.
2. قصص الانبياء، ابن كثير.
--------------------------------------------------------------------------------
در رابطه با آيه بودن کشتي نوح براي آيندگان که در قرآن آمده و همچنين در خصوص انطباق کوه جودي به آرارات توضيح داده و بفرماييد اختلاف موجود بين يافته­هاي باستان شناسان که قدمت انسان را به حدود 10000 سال رسانده با 6500 سال که از حساب طوفان نوح به دست مي­آيد چيست؟
 
 •

Qbank_icon_neg.gif
 نمایش پاسخ ...   اين سوال چند محور دارد كه به هر كدام جداگانه مي پردازيم
1. آيت بودن كشتي:
كشتي نوحيم در دره كه تا
رو نگرداني ز كشتي اي فتي.[1]
امام علي ـ عليه السلام ـ در مورد سمبل بودن كشتي و طوفان مي‌فرمايد:
«... مردم خود را چنان مي‌جنباند كه باد سخت كشتي را در دل درياها بلرزاند. دسته‌اي از آنان در دل آب مرده، و دسته‌اي بر روي موج‌ها جان به در برده.»[2]
آيه در قرآن شريف داراي معاني متعدد است. به معناي علامت نشانه عبرت دليل رمز و معجزه نيز آمده است در متن قرآن همه‌ي اين معاني را مي‌توان يافت. موجودات عالم را از آن جهت كه نشانه‌هاي وجود خدا و صفات او هستند، آيات الله مي‌گويند.[3]
پس يكي از معاني آيه و آيت عبرت و معجزه‌ي روشنگر است. قرآن شريف مي‌فرمايد آنگاه او(نوح) و كشتي نشينان را نجات داديم و آن را آيت و مايه‌ي عبرت جهانيان گردانديم.»[4]
در جاي ديگر مي‌فرمايد:
و قوم نوح چون پيامبران را دروغگو انگاشته‌اند، غرقه‌شان كرديم و آنان را براي مردم مايه‌ي عبرت ساختيم و براي ستمكاران عذابي دردناك آماده ساختيم».[5]
و در جاي ديگر قرآن شريف داستان كشتي و طوفان را از اخبار غيب معرفي مي‌كند، مي‌فرمايد: «تلك من انباء الغيب ...» [6]
اين از اخبار غيب است كه بر تو وحي مي‌كنيم، نه تو و نه قومت پيش از اين آنها را نمي‌دانستيد، پس شكيبايي پيشه كن كه نيك سرانجام از آن پرهيزكاران است.»
به هر تقدير سرگذشت نوح تاريخي هزار ساله دارد، كه داستان يك سيل عالمگير، ماجراي انقراض يك نسل و آغاز جامعه‌اي نوين، تابلويي از پيروزي حق بر باطل، جلوه‌اي از مستجاب شدن نفرين پيامبر، نمونه‌اي از قطع رابطه‌ي پدر و پسر به خاطر مكتب، آيتي از تسليم هستي در برابر فرمان خداوند، حفظ نسل حيوانات و كشتي سازي دور از دريا، را در خود جاي داده است[7]و به عنوان معجزه روشنگر و آيتي از آيات الهي معرفي گشته است.
استاد جوادي آملي مي‌فرمايد:
صاحب معجزه از راه علل خفيه‌اي كه در كار است، از آن علل خبر دارد كه افراد عادي بشر از علل خفيه‌ي آن خبر ندارند. ماجراي ناقه‌ي صالح و طوفان نوح ـ عليه السلام ـ و ديگر معجزات انبياء الهي و اولياي خداوند، همگي چنين است كه شي ممكن‌الوجودي كه محال عقلي نيست، ولي به طور عادي زمان زيادي را مي‌طلبد تا به وجود آيد. در مدت كوتاهي محقق مي‌گردد.[8]
جريان اعجاز در هر امر ممكني مي‌تواند جاري گردد. در ماجراي طوفان و كشتي نوح نيز مساله چنين است.[9] گفته شد اي زمين، آب را فرو بر، اي آسمان از بارش باز ايست.[10]و اين همان معجزه‌ الهي است. معجزه يعني امور خارق‌العاده‌اي كه از شخص پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ براي اثبات نبوت صادر مي‌شود.[11]و كشتي نوح ـ عليه السلام ـ آيت و معجزه‌ي الهي است.
در قرآن شريف از كلمه‌ي «معجزه» استفاده نشده است و به جاي آن كلمه آيه به كار رفته است و آيات اعجازي پيام آوران الهي، برخي ابتدائا و همراه وحي و رسالت به آنان داده شده و گاهي به درخواست مردم گاهي نيز براي خاتمه بخشيدن به درگيري مردم با پيامبران و به نام عذاب ظاهر شده است كه داستان كشتي و طوفان نيز چنين است.[12]
معجزه و آيت دو نوع است: 1. معجزه و آيت فعلي و غير كلامي. مانند شق‌القمر كردن، كشتي و طوفان 2. معجزه و آيت كلامي معجزه‌ي كلامي مانند سخن گفتن عيساي مسيح در گهواره.
آن چه به طور خلاصه قابل بيان است اين است كه كشتي حضرت نوح ـ عليه السلام ـ به عنوان آيت و معجزه‌اي الهي محسوب مي‌شود. اين معجزه فعلي فقط به حضرت نوح و عصر وي مربوط مي‌شود. معناي آيت و معجزه بودن كشتي هم اين نيست كه چوب‌هاي كشتي هنور در دسترس باشد و تا قيامت سالم و دست نخورده بماند بلكه كشتي و نجات از غرقاب آيت و معجزه است نه چوب و ميخ‌هاي آن اين آيت و معجزه، براي نسل‌هاي آينده بلكه براي هر عصري عبرت آميز و درس آموز است. قرآن شريف در مورد عبرت از داستان حضرت نوح ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد:
آيا جز پيشينيان از قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و اهل مدين و شهرهاي زير و زبر شده(ي قوم لوط) به آنان نرسيده است كه پيامبرانشان معجزات بر ايشان آوردند و خداوند نمي‌خواست بر آنان ستم كند بلكه(آنان) بر خود ستم مي‌كردند.[13]
در جاي ديگر مي‌فرمايد:
«آنگاه درهاي آسمان را به آبي سيل آسا گشوديم. و از زمين چشمه‌هايي برشكافتيم، سپس آب(بسياري) براي كاري كه مقدر بود به هم برآمد. و او(نوح) را بر (كشتي) ساخته و پرداخته از تخته‌ها و ميخ‌ها سوار كرديم. كه زير نظر ما روان بود، اين پاداش كسي بود كه به او ناسپاسي كرده بودند. و به راستي آن را به عنوان مايه‌ي عبرت باقي گذارديم، پس آيا پند پذيري هست؟ پس (بنگر تا) عذاب و هشدار من چگونه است.»[14]
مجموعه‌ي اين‌ها آيت و معجزه‌ي الهي است و عبرت براي هر عصري نه آن كه چوب آن پايه در دسترس ما باشد و يا نپوسيده و يا .. .
2. اما كوه جودي و آرارات:
قرآن شريف مي‌فرمايد: گفته شد كه اي زمين آبت را فرو بر، و اي آسمان (بارانت را) فرو بند، و آب فروكش كرد و كار به سرانجام رسيد و (كشتي) بر (كوه) جودي قرار گرفت، و گفته شد كه لعنت بر ستم پيشگان (مشرك)[15]
مراد از «جودي» در اين آيه يا مطلق كوه سخت است كه در اين صورت با روايات و تورات كه به كوه آرارات اشاره دارند، هم خواني دارد و هماهنگ است. و يا اسم كوهي خاص است كه در مورد محل آن در مناطق زير اختلاف است: 1. كوه جودي در موصل عراق است. 2. كوه جودي در حدودث است 3. كوه جودي در ميان موصل و الجزيره است. 4. كوه جودي در عربستان است 5. كوه جودي در سلسله جبال آرارات در تركيه است كه در صورت قائل شدن به قول دوم باز با معناي پنجم هماهنگ است و بين روايات و تورات كه به كوه آرارات اشاره دارند با معناي پنجم كه محل كوه جودي را سلسله جبال آرارات در تركيه مي‌دانند قابل جمع است.[16]
علامه طباطبائي در تفسير «جودي» مي‌فرمايند:
«جودي مطلق الجبل و الارض الصلبه»[17] يعني جودي همان مطلق كوه سخت است.
علامه براي تاييد قول و نظر خود مي‌فرمايند:
«چند تن از دانشمندان آمريكا، به راهنمايي عده‌اي از ارتشيان تركيه، در قسمتي از قله‌هاي كوه آرارات، واقع در قسمت شرق تركيه ارتفاع 1400 پايي به چوب‌هايي دست يافتند كه طبق محاسبات و قرائن قطعات متلاشي شده‌ي يك كشتي قديمي است كه در اين محل وجود داشته است. قدمت پاره‌اي از اين قطعه‌ها به 500 سال قبل از ميلاد مي‌رسد.
قرائن حاكي است كه اين قطعه‌ها از يك كشتي است كه حجم آن معادل دو ثلث كشتي(كوئن مارس) انگليسي است كه طول آن 1019 پا و عرض آن 118 پا بود. چوب‌هاي پيدا شده را به سانفرانسيسكو حمل كردند تا درباره‌ي آنها تحقيق كنند كه آيا با اعتقادات در باب نحل راجع به كشتي نوح ـ عليه السلام ـ قابل انطباق هست؟
بنابر اين نظر كوه «جودي» مي‌تواند همان كوه آرارات باشد و بين روايات و تورات كه به كوه آرارات اشاره كرده‌اند با معناي مطلق جودي كه به معناي مطلق كوه سخت را گويند قابل جمع باشد و هيچ تنافي با اين دو معنا وجود نداشته باشد. پس جودي يعني كوه و آن كوه آرارات است.
3. تاريخ طوفان و عمر انسان:
آن چه در اين راستا قابل بيان است اين است كه حضرت نوح نخستين پيامبر اولوالعزم است كه خداوند او را با كتاب و شريعت جداگانه‌اي به سوي مردم آن روزگار مبعوث نمود. تاريخ ولادت حضرت نوح را 1442 سال بعد از هبوط آدم ـ عليه السلام ـ نوشته‌اند. 950 سال به پيامبري مبعوث بوده است.[18] مدت عمر ايشان را بيش از هزار سال نوشته‌اند خود حضرت آدم نيز عمر طولاني داشته و 930 سال عمر كرده است و ... تا به پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه وآله ـ كه ولادت وي را 6163 سال بعد از هبوط آدم ـ عليه السلام ـ نوشته‌اند و تا به امروز كه 1425 ه.ق و 2004 ميلادي است حدود 7600 سال ه‍.ق از خلقت حضرت آدم ـ عليه السلام ـ تا به امروز مي‌گذرد. در مورد خلقت بشر قبل از آدم ـ عليه السلام ـ نيز اختلاف است به هر تقدير تاريخ دقيقي از تاريخ خلقت بشر و جانوران و نظام هستي در دست نيست. و باستان شناسان تاريخ بسيار طولاني تر از اين‌ها را نيز گفته‌اند.[19]
در مورد آغاز طوفان نوح نيز اختلاف نظر وجود دارد. ابن اثير معتقد است زمان طوفان، در سال ششصدم از عمر نوح بوده است. نويري در اين زمينه مي‌گويد: «روز اول ماه رجب به هنگام ظهر، از تنور بانگ برآمد كه اي نوح! برخيز و از هر حيواني، يك جفت نر و ماده بر كشتي سوار كن». در جاي ديگر مي‌نويسد: گفته شده سوار شدن نوح و همراهانش به كشتي، دهم ماه رجب و 2250 سال پس از هبوط آدم بود.[20]
آن چه به طور خلاصه قابل بيان است اين است كه بارش و جوشش زمان نوح ـ عليه السلام ـ گستره‌اش طولاني بوده و سراسر گيتي را فرا گرفته و اين خود معجزه‌ي الهي بوده است. خودكشتي با شدت مراقبت خداوند ساخته شد و خود آيت و معجزه‌ي الهي است گستره‌ي كشتي هم تا حدودي گسترده بوده است و تا به هفت طبقه نيز نقل كرده‌اند. در مورد گونه‌هاي حيوانات و جانوران هم كه بحث جفت مطرح است غير از جانوران آبزي كه در طوفان در امان بوده‌اند جانوران خشك زي هم اگر نجات همه گونه‌هاي آن مورد نظر بوده باشد باز هم هيچ بعيد به نظر نمي‌رسد، چون كشتي مي‌خواسته 3500 جفت از گونه‌هاي جانوران را در خود جاي دهد و در اين مورد نمي‌توان گفت: خداوند طرح و نقشه‌ي درست و دقيقي از كشتي ارائه نكرده بود و در نهايت كشتي جوابگوي جمعيت و گونه‌هاي جانوران نبوده است ...! چون وقتي همه چيز آيت و معجزه‌ي الهي است، ديگر چنين تصوري درست نيست. خودكشتي هم آيت و معجزه الهي و آيت بودن آن به اين نيست، چوب‌ها و ميخ‌هاي آن نپوسد و يا تا به الان در دسترس باشد. در مورد كوه جودي و كوه آرارات نيز گفته شد كه طبق نظر معروف و مشهور، هر دو يكي‌اند. در مورد تاريخ خلقت بشريت و يا تاريخ آغاز طوفان هم اختلاف نظر وجود دارد و تاريخ دقيق نمي‌توان ارائه كرد.
--------------------------------------------------------------------------------

b52e15a5-b516-41ee-a30b-10f33b5c2699.jpg

 

کشف اسکلت انسان با قدمت 4 میلویون سال


ميمون‌ها و شامپانزه‌ها اجداد اوليه انسان‌ها نيستند
رد نظريه تكامل داروين با كشف يك اسكلت 4 ميليون ساله انسان
خبرگزاري فارس: دانشمندان آمريكايي اسناد جديدي ارائه دادند كه نشان مي‌دهد نظريه تكامل بشري داروين اشتباه بوده است.



به گزارش فارس به نقل از شبكه الجزيره، اين تحقيقات كه توسط گروهي از دانشمندان زيست شناسي در دانشگاه "كين ستيت " و "كاليفرنيا " ارائه شده درپي كشف اسكلت باقيمانده از يك انسان‌ اوليه در اتيوپي كه عمري بيش از 4 ميليون سال دارد مربوط مي‌شود.
اين اسكلت كه "اردي " نامگذاري شده ثابت مي‌كند كه ابناي بشر از اسلاف تكامل يافته از خانواده ميمون‌ها و شامپانزه نبوده است.
الجزيره در ادامه اين گزارش تصريح مي‌كند: اين در حالي است كه پيش از اين دانشمندان غربي مدعي بودند كه ميمون‌ها و شامپانزه‌ها اجداد اوليه انسان‌ها بودند كه در سير تكامل تاريخي به انسان‌هاي امروزي بدل شدند.
اين تيم تحقيقاتي در گزارشي كه در نشريه "ساينس " منتشر كردند، خبر دادند: كه اردي از اولين گونه‌هاي انساني در زمين به حساب مي‌آيد و از خانواده شامپانزه‌ها نيست.
اين گزارش تصريح مي‌كند: در حال حاضر هيچ شامپانزه‌اي كشف نشده كه به اردي شبيه باشد.
دانشمندان اردي را جزء اولين انسان‌هاي ساكن بر روي كره زمين مي‌دانند.
نظريه چالز داروين زيست شناس نسل انسان به گروهى از پستانداران به نام پريمادها برمى‌گردد. پريمادها شامل ميمون‌ها، لمورها و آدميان مى‌شوند.
  در پي كشف اسكلت 4 ميليون ساله انسان
استاد زيست‌شناسي: تفكر داروين شكست خورده است
خبرگزاري فارس: استاد زيست‌شناسي دانشگاه‌هاي عربي با اشاره به يافته‌هاي جديد كه باعث چالش نظريه تكامل تدريجي داروين شده است، گفت: نظرات ماترياليستي غرب درباره اصل وجودي انسان شكست خورده و غربي‌ها در حال عبور از اين نظرات هستند.



به گزارش فارس، در پي كشف اسكلت باقي مانده از يك انسان‌ اوليه در اتيوپي با عمري بيش از 4 ميليون سال كه «اردي» نامگذاري شده، مي‌توان اثبات كرد كه ابناي بشر از اسلاف تكامل يافته از خانواده ميمون‌ها و شامپانزه‌ها نبوده است.
«زغلول نجار» استاد زيست‌شناسي در گفت‌وگو با شبكه تلويزيوني الجزيره با اشاره به يافته‌هاي جديد دانشمندان افزود: اين كشف علمي ضربه محكي بر نظريه تكامل بشري داروين بوده است.
نجار در ادامه با انتقاد از نظريات ساده‌انگارانه ماترياليستي براي تشريح جهان هستي تاكيد كرد: پيش از اين غربي‌ها عمر انسان بر روي زمين را 400 هزار سال تخمين مي‌زدند كه با اين كشف، عمر انسان چيزي در حدود 4 ميليون سال برآورد شده است.
اين اظهارات زغلول در پي آن اعلام شد كه دانشمندان آمريكايي اسناد جديدي ارائه دادند كه نشان مي‌دهد نظريه تكامل بشري داروين اشتباه بوده است.   بی بی سی فارسی چنین نوشت :
پژوهشگران مشخصات يک موجود کهن شبيه انسان را که مي تواند از اجداد مستقيم ما باشد، تشريح کردند.


به گزارش بي بي سي فارسی، ارزيابي اين موجود 4/4 ميليون ساله به نام آرديپيتکوس راميدوس طي در مقاله اي در نشريه "ساينس" انجام شده است.
تيم محققان مي گويد حتي اگر اين موجود از اجداد مستقيم انسان نباشد، چگونگي تکامل انسان از جد مشترکش با شامپانزه را روشن تر مي کند.
فسيل هاي آرديپيتکوس راميدوس ابتدا در سال 1992 در اتيوپي پيدا شد، اما ارزيابي اهميت آن 17 سال طول کشيد.

تخمین سن زمین بر اساس سنگهای آسمانی

قسمت اعظم و در ضمن قدیمیترین بخش تاریخ زمین شناسی را بخش پرکامبرین تشکیل می‌دهد که معمولا از نظر سنگ شناسی مشخص است و می‌توان سنگهای متعلق به آن را را تشخیص داد. آزمایشات مختلف بر روی سنگهای این بخش ، اعداد متفاوتی را بدست داده که کمترین آنها 600 میلیون سال و بیشترین آنها 3.5 میلیارد سال است. اگر تصور کنیم که پرکامبرین از 3.5 میلیارد سال پیش شروع شده ، زمان تشکیل زمین مسلما از این عدد بیشتر است و بنابراین برای تعیین سن زمین از عوامل دیگر نیز بایستی کمک گرفت.

یکی از این عوامل ، سنگهای آسمانی است. از آنجا که مطابق تمام نظریات موجود ، تشکیل زمین و سایر سیارات منظومه شمسی همزمان بوده است، با تعیین سن این سنگها می‌توان سن واقعی زمین را بدست آورد. حداکثر سنی که تا به حال برای سنگهای آسمانی بدست آمده 4،6 میلیارد سال بوده است. یکی دیگر از عواملی که به تعیین سن زمین کمک می‌کند، نمونه‌هایی است که از ماه گرفته شده و بر اساس تجزیه نمونه‌های مذبور عددی نظیر عدد فوق برای آنها حاصل شده است. بدین ترتیب می‌توان عدد 4،6 میلیارد سال را برای سن زمین در نظر گرفت


مطالب مشابه :


حضرت نوح

و اولين كتاب نوح‌ گفت‌:چه‌ بهتر از اين محل تنور خانه حضرت نوح بود که در




چند معما از پیامبران با جواب

چه بود؟ 75. معجزه حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ چهبود؟ 76. زبور كتاب حضرت نوح ـ عليه




معجزات نوح ع

از جمله معجزات حضرت نوح هم كتاب و معجزه بزرگ ترين معجزه پيامبران چه بود




حضرت نوح (ع)

و نيز در داستان حضرت نوح چه در قرآن او را با كتاب و آدم بود.[20] آن چه به طور




سوال و جوابهایی از قرآن

كتاب حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ چه نام دارد؟كتاب حضرت چه بود؟ معجزات حضرت حضرت نوح




برچسب :