نمونه آرای دادگاه ها 2

خلع ید؛ تخلیه

خواهان: رؤیا......
خوانده: محسن......
کلاسه: ‌ ع......
تعیین خواسته و بهای آن: خلع ید از ششدانگ خانه پلاک شماره...... بخش...... اصفهان مقوم به مبلغ ۸/۱۰۰/۰۰۰ ریال به متراژ ۱۹۵ متر مربع از قرار هر متر...... ریال طبق تعرفه دارائی.
دلائل: فتوکپی سند مالکیت ـ فتوکپی اظهار نامه ـ فتوکپی دادنامه صادره از شعبه... به شماره.....

خواهان طی دادخواست خود اعلام کرده است:
خوانده شوهر اینجانب می باشد و شرعاً‌و قانوناً موظف می باشد که محل سکونتی برای خود و همسرش تهیه نماید. مدت مدیدی است در خانه ملکی اینجانب سکونت دارد و چون هیچگونه هزینه زندگی نمی دهد و من هم فاقد هرگونه درآمدی می باشم قصد دارم خانه مزبور را بفروش برسانم و تذکرات متعدد و اظهار نامه شماره..... نیز مؤثر واقع نشده. قبلاً نیز دادخواست تخلیه داده بودم که مورد نظردادگاه قرار نگرفت اکنون با توجه به اینکه هیچگونه رابطه استیجاری در بین نیست، ادامه سکونت نامبرده نیز بر خلاف میل و رضایت مالک می باشد، تقاضای رسیدگی و صدور حکم بر خلع ید نامبرده را از خانه مورد بحث دارم.
قابل ذکر است که خواهان به همین ترتیب دادخواست تخلیه علیه شوهر خود داده که به کلاسه...... در شعبه..... عمومی...... تحت نظر قرار گرفته و سرانجام منجر به صدوردادنامه شماره...... به شرح ذیل گردیده که قابل تأمل است:

-- درخصوص دعوی خانم رؤیا...... فرزند جعفر بطرفیت همسرش آقای محسن...... بخواسته صدور حکم به تخلیه خانه پلاک شماره...... بخش...... اصفهان با عنایت به دادخواست تقدیمی خواهان و ملاحظه مستندات ابرازی مشارالیها مشتمل بر کپی سند مالکیت منزل مورد دعوی و کپی سند ازدواج آنها و با توجه به اظهارات متداعبین در جلسه دادگاه نظر به اینکه: اولاً رابطه استیجاری بین آنها حسب اظهارات خودشان برقرار نگردیده و زندگی مشترک آنها منصرف است از اینکه یدخوانده تصرف باشد و حضور شوهر در منزل همسر خود به منزلة برقراری روابط استیجاری نیست تا بتوان به تخلیه منزل از ید خوانده (شوهر) اتخاذ تصمیم نمود، ‌ لذا دادگاه دعوی مطروحه را به نحو مذکور قابل استماع ندانسته؛ رای به رد آن صادر می نماید رای صادره با توجه به غیر مالی بودن خواسته ظرف مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظرخواهی دریکی از محاکم تجدید نظر مرکز استان است.
در تاریخ...... در وقت مقرر با توجه به عدم حضور طرفین و اینکه لایحه ای نیز ارسال ننموده اند و ملاحظه گردید که اخطاریه ها اعاده نشده و چگونگی ابلاغ مشخص نیست و با وصف موجود موجبات رسیدگی فراهم نیست، لذا رئیس دستورتعیین وقت و دعوت طرفین را داده اند.
خواهان طی لایحه ای مورخه...... از شعبه.... خواسته است که پرونده استنادی شعبه.... به کلاسه...... مطالبه و مطالعه شود.
در تاریخ...... در وقت مقرر دادگاه تشکیل می شود، پرونده تحت نظرات طرفین حضور دارند، خوانده اظهار می دارد: منزل قبلاً از من بوده بعد به ایشان صلح کردم و او مالک خانه است ولی تعداد لوازم منزل و فرش و طلا نزد ایشان است اجازه بدهد ببرم؛ حاضرم منزل را تخلیه کنم. طرفین از استماع تصمیم دادگاه اسقاط حق حضور و جلسه را ترک کردند.
دادگاه دستور می دهد پرونده در وقت نظارت باشد پرونده استنادی خواهان مطالبه و بعد تعیین وقت گردد.
نهایتاً در جلسه مورخه...... در وقت مقرر دادگاه تشکیل است خواهان و خوانده حضور دارند، ‌خواهان در پاسخ به سؤال دادگاه اظهار داشت: خواسته بشرح دادخواست و لایحه شماره...... می باشد درخواست صدور حکم به خلع یدخوانده را دارم.
خطاب به خوانده: در پاسخ به اظهارات خواهان چه می گوئید؟ اظهار داشت: ایشان همه وسایل زندگی مرا بدهد حاضرم منزل را تخلیه کنم ضمناً ۷ میلیون تومان بابت طلا از او طلبکار هستم بدهد تا منزل را ترک کنم عرض دیگری ندارم از استماع تصمیم دادگاه اسقاط حق حضور می نمایم.

رأی دادگاه
دعوای خانم رؤیا...... فرزند جعفر بطرفیت آقای محسن...... فرزند حسین به خلع ید از شش دانگ منزل مسکونی پلاک...... بخش...... اصفهان به استناد سند مالکیت می باشد که خوانده در قبال ادعای خواهان ضمن اقرار خود به سکونت در پلاک فوق الذکر اعلام نموده وسائل زندگی و مبلغ ۷ میلیون وجه طلا را بدهد منزل را تخلیه می کنم. اینک دادگاه با توجه به اینکه مدافعات خوانده ارتباطی به تصرفات وی ندارد دعوای خواهان را محمول بر صحت تلقی مستنداً به مواد ۳۰۸ و ۳۱۱ قانون مدنی تصرفات خوانده را پس از تقدیم دادخواست فاقد مجوز قانونی تشخیص حکم بر خلع ید خواه از منزل فوق الذکر صادر و اعلام می گردد رأی صادره حضوری پس از ابلاغ ظرف بیست روز قابل تجدید نظر در دادگاههای تجدید نظر مرکز استان اصفهان می باشد.

تحلیل وتوضیح:
۱ـ همانطور که از محتویات پرونده مشهود است خواهان به طرفیت خوانده که همسرش می باشد قبلاً دادخواست تخلیه داده و چون ید خوانده ید تصرف و استیجاری نبوده در شعبه ای دیگر دعوای او محکوم به رد شده است که حق هم همین است اما در خصوص دعوای دوم که خواسته را از تخلیه به خلع ید تغییر داده است درست بنظر می رسد. جدای از مسائل احساسی و عاطفی و صرف نظر از آن که رابطه زوجیت بین خواهان و خوانده بر قرار بوده خانم رؤیا...... می توانست در ادامه دادخواست اجرت المثل ایام تصرف زوج را بر مبنای نظر کارشناس رسمی دادگستری مطالبه نماید.
۲ـ خوانده دعوا در دفاع از خود ادعا نموده است که مقداری لوازم منزل و فرش و طلا نزد خواهان داشته است که مقوم به ۷ میلیون تومان شده است بنظر می آید اگر مدرکی دراین زمینه می داشت باید ارائه می نمود اگرچه به هر حال مانع صدور حکم خلع ید نمی بود فقط آقای محسن...... می بایست دادخواست مطالبه بر اساس مستندات و دلایل محکمه پسند به دادگاه حقوق ارائه دهد و خواسته خود را صریحاً ابراز نماید.

ابطال سند؛ تملیک سند رهنی

خواهان: محمد...... به وکالت اکبر.....
خوانده: بانک......
کلاسه: ‌......
تعیین خواسته و بهای آن: ابطال سند شماره...... دفترخانه اسناد رسمی شماره...... ثبت..... مقوم به دو میلیون و یکصد هزار ریال بدواً صدور دستور موقت بر ممنوعیت تحویل پلاکها موضوع سند مورد دعوی.
خواهان در درخواست خود شرح داده است ۶ دانگ پلاکهای اول خانه...... فرعی از...... اصلی. دوم:...... از...... اصلی واقع در بخش ۷ ثبت...... بعنوان تضمین وام آقای محمود...... به موجب سند شماره...... در رهن خوانده قرار گرفته وام گیرنده در تاریخ...... مبلغ سی میلون ریال به حساب جاری شماره...... بابت دین خود واریز نموده لکن نسبت به بازپرداخت تتمه وام دریافتی اقدام ننموده است. با صدور اجرائیه علیه موکل نامبرده شخصاً در تاریخ...... مبلغ بیست میلیون ریال از وام مورد تضمین را به موجب چک بانکی شماره...... بانک...... شعبه.... پرداخت نموده ولی خوانده به موجب سند مورد دعوا باتصریح به این که هیچگونه وجهی پرداخت نشده است به موجب سند شماره...... دفتر خانه اسناد رسمی شماره...... شهرستان...... رقبات ملکی موکل را در قبال تمامی مبلغ مندرج در سند درهنی تملیک نموده که در این اقدام غیر قانونی اجرای تعهدات موکل نسبت به حدود... از کل وام نامبرده گرفته شده است خوانده اقدامات غیر قانونی را بعد از تملیک رقابت ملکی موکل همچنان ادامه داده و از موکل و از تملیک پلاکهای ملکی خود مطلع نبوده و به موجب سه فقره چک جمعاً به مبلغ... میلیون ریال بابت ضمانت سند رهنی شماره...... دریافت نموده است چون تملک رقبات ملکی موکل بدون اعلام ۵۰ میلیون دریافتی قبل از تنظیم سند تملیک خلاف مقررات قانونی است از دادگاه محترم تقاضادارد بدواً دستور موقت برعدم تحویل پلاکهای مورد دعوا تا صدور حکم نهائی سپس حکم بر ابطال سند مورد دعوا صادر فرمائید.
پرونده توسط معاونت محترم قضائی به شعبه... ارجاع که رئیس محترم شعبه در اجرای ماده ۷۷۳ ق. آ. د. م (سابق) درخواست نموده اند که پرونده به نظر ریاست محترم شعبه اول جهت تجویز دستور موقت برسد. که متقابلاً‌ آقای..... طی نامه مجوز صدور دستور موقت را صادر نموده اند اداره حقوقی بانک...... به نمایندگی از طرف خوانده طی لایحه ای اظهار داشته اند اولاً: خواهان دعوا با توجه به اینکه مالکیتی نسبت به پلاک شماره.... فرعی.... اصلی مجزا شده از.... فرعی ندارد بنابر این سمتی از این جهت در طرح دعوا نداشته و پلاک مزبور متعلق به آقای مسعود..... برادر خواهان می باشد لذا ضمن ایراد به سمت خواهان تقاضای رد دعوای وی را دارد. و در مورد پلاک.... فرعی از.... به عرض می رساند: پلاک فوق به ضمیمه وسایل دیگر در رهن بانک..... بوده که به علت عدم پرداخت بدهی به تجویز ماده ۳۴ ق ث پس از صدور اجرائیه و طی مراحل و مواعد قانونی مقرر در قانون به موجب سند انتقال اجرائی شماره...... دفتر اسناد رسمی شماره...... قانوناً به بانک...... انتقال یافته و پرونده اجرائی ثبت نیز در این مورد مختومه گردیده است علیهذا با عنایت به این انتقال رسمی درباره طرفین و وارث و قائم مقام آنها معتبر است مستنداً به مواد ۷۲ و ۷۳ ق ث دعوی خواهان مسموع نیست لذا تقاضای رد و عدم استماع دعوا در این مورد را نیز دارد قابل ذکر آن که خواهان قبل از تملیک پلاک فوق توسط بانک بدون اجازه مرتهن مال مورد رهن را بفروش رسانده بدین علت پس از اخطار بانک و اطلاع خریدار آقای قاسم...... منجر به شکایت کیفری علیه خواهان مبنی بر فروش مال غیر در دادگاه...... گردیده ودر مورد چکهای عنوان شده در دادخواست تقدیمی وکیل خواهان نیز به اطلاع می رساند شکوائیه فوق الذکر در وجه مدیون آقایان اکبر و مسعود...... و خریدار غیر قانونی ملک و مغازه آقای قاسم...... بوده که باعنوان امانت در اختیار این اداره قرار داده تا در صورت تأمین بقیه طلب بانک تقاضای اقاله سند انتقال فوق را نماید و متأسفانه نسبت به تأمین ما بقی بدهی خود اقدامی ننموده و علیرغم اخطارهای مکرر این بانک هنوز نسبت به استرداد چکهای فوق که در وجه ایشان می باشد و به حساب بانک واریز نگردیده است اقدامی بعمل نیاورده است و هر زمانی که ارائه کننده چکها به دایره حقوقی مراجعه کردند چکها به آنها مسترد خواهد شد با عنایت به مراقبت فوق انتقال رسمی پلاکهای فوق به بانک تقاضای رد دعوا بی اساس خواهان را دارد.
-- در وقت مقرر جلسه دادگاه تشکیل است وکیل خواهان حضور دارد خوانده با ابلاغ وقت دادرسی حاضر نیست اما لایحه فرستاده است وکیل خواهان لایحه خوانده را مطالعه نموده و اظهار می دارد: خواسته به شرح دادخواست است تقدیمی اضافه می گردد چنانچه رقباتی متعلق به موکل نباشد دادگاه محترم نسبت به آن رقبات به سود موکل حکم صادر نخواهد فرمود هرچند با اقرار بانک خوانده به وصول چکهای مندرج در دادخواست و و جود رونوشت سند تملیکی نیازی به بررسی دلایل دیگر نخواهد بود ولی چنانچه دادگاه ضروری بداند بررسی و ملاحظه پرونده اجرائی جزء دلایل استنادی موکل قرار خواهد داشت.
س ـ کل بدهی به خوانده چقدر بوده است موکل شما چه مبلغی از آن را ضمانت کرده است؟
ج ـ موکل با اشخاص دیگر مجموعاً مبلغ ۱۵۰ میلیون ریال ضمانت تضامنی بر عهده داشته است:
س ـ سند رهنی صادره نسبت به کل مبلغ مورد ضمانت است یا خیر؟

ج ـ با پلاکهای دیگر که متعلق به ضامن دیگر بوده در قبال ۱۵۰ میلیون ریال بابت اصل و خسارات تأخیر تأدیه و نیم عشر دولتی تامین شده است.
س ـ با این حساب خواسته باید بر اساس این مبلغ تعیین و هزینه دادرسی و هزینه وکالت ومالیات آن ابطال شود.
ج ـ متعاقب دستور اقدام لازم انجام خواهد شد.
س ـ بنابر این موکل شما در یک مرحله سی میلیون و درمرحله دوم بیست میلیون ریال و جمعاً ۵۰ میلیلون ریال در ابتدا پرداخت نموده است.
ج ـ بله همینطور است:
س ـ سه فقره چکی که موکل شما به بانک داده و مبلغ هر کدام از آنها ۲۰ میلیون ریال است آیا وصول شده است یا خیر؟
ج ـ موکل از تملیک رقبات ملکی خود به وسیله بانک خوانده بی اطلاع بوده مبلغ ۲۰ میلیون ریال به موجب سه فقره چک بانکی به بانک خوانده بابت ضمانت سند رسمی پرداخت نموده و هیچگونه جنبه امانی نداشته و اظهارات بانک خوانده دراین خصوص خلاف حقیقت است اگر بانک خوانده وجه چکها را وصول ننموده ارتباطی به موکل نداشته است.
در پایان ریاست شعبه دستور داده اند اخطار کنید بر مبنای مبلغ ۱۵۰ میلیون ریال تمبر هزینه دادرسی ابطال کنند و سپس شرحی به بانک خوانده متذکر شوید لازم است تمام مدارک مربوط به تعهدات خواهان به آن بانک را به انضمام مدارک مربوط به پرداخت آنرا که بر عهده نامبرده بوده را جهت ملاحظه دادگاه و انضمام آنها به پرونده به دادگاه ارسال نمایند در صورت عدم ارسال ظرف یک هفته دادگاه مطابق آنچه ادعا بعمل آمده رای خواهد داد
خوانده طی لایحه خود اظهار داشته است: خواهان و دیگر مدیونین مبلغ....... ریال به بانک بدهکار بوده که بعلت عدم پرداخت منجر به صدور اجرائیه نسبت به وثائق فوق گردید که بعلت عدم اقدام توسط خواهان منجر به انتقال سند اجرائی به بانک گردیده است.
ضمناً به لحاظ اینکه مال توقیفی توسط مدیون به فردی به نام قاسم....... فروخته شده بانک خوانده در لایحه خود متذکر شده که برابر ماده ۶۶۳ قانون مجازات اسلامی در دادگاه....... علیه نامبرده اقامه دعوا شده است {ا دامه لایحه} و بعلت عدم اعتماد خریدار غیر قانونی به خواهان نامبرده به بانک مراجعه و خود چک شماره....... را بعنوان امانت در اختیار بانک قرار داده است تا در صورت تأمین کل بدهی تقاضای اقامه سند اجرائی گردد و چکهای فوق را که در وجه خود ایشان نیز می باشد بصورت امانی در اختیار بانک قرار داده است لذا ادعای خواهان مبنی بر اینکه عالم بر تملک مورد نبوده بی جهت و بی مورد است.
باعنایت به ماده ۳۴ ق ث در مورد مؤسسات و شرکتهای دولتی و بانکها وجوه دریافتی از اصل مسترد می گردد. در خصوص ادعای خواهان مبنی بر پرداخت ۵۰ میلیون ریال ضمن تکذیب آن بعرض می رساند چکهای فوق دروجه خود ایشان بوده که به صورت امانت در اختیار اداره حقوقی بوده و به حساب این اداره واریز نگردیده است در مورد پرداخت مبلغ سی میلیون ریال در تاریخ....... توسط محمود....... مبلغ فوق بابت دیر کرد از کل بدهی نامبرده کسر گردیده و بعلت عدم تأدیه اصل بدهی و دیگر خسارات و هزینه های انتقال تملیک انجام گرفته است ریاست محترم شعبه طی دستوری اظهار داشته اند اخطار کنید مبلغ ۶۰ میلیون ریال بابت خسارت احتمالی تودیع نمایند که وکیل خواهان طی لایحه ای اظهار داشته موکل قادر به پرداخت مبلغ مذکور نیست لذا از تقاضای تأمین منصرف و خواهان اتخاذ تصمیم در ماهیت امر شده است.
در وقت مقرر در جلسه دادگاه تشکیل است با توجه به لایحه خوانده و اظهارات وکیل خواهان اخذ نظریه کارشناسی ضروری به نظر می رسد لذا اقرار ارجاع امر به کارشناسی صادر و آقای....... به قید قرعه انتخاب تا علی الحساب با پرداخت مبلغ یک میلیون ریال پس از مطالعه دقیق پرونده و اظهارات اصحاب دعوا و عنداللزوم مراجعه به بانک اظهار نظر نماید که باعنایت به اسناد رسمی و دفاتر موجود بانک خوانده دقیقاً چقدر طلب داشته و خواهان چه مقدار از آن بابت اصل و متفرعات آن پرداخت کرده و باقیمانده بدهی نامبرده اعم از اصل و متفرعات چقدر می باشد.
ریاست محترم شعبه دستور تعیین وقت احتیاطی داده و این که خواهان ظرف مدت ده روز مراجعه و ظرف یک ماه پس از آن کارشناس نظر خود را اعلام فرماید.
کارشناس محترم با توجه به پیچیدگی کار تقاضای دو ماه استمهال کرده که مورد موافقت قرار گرفته است.

رأی دادگاه
خواسته آقای محمد....... به وکالت آقای اکبر....... بطرفیت بانک....... بخواسته ابطال سند رسمی شماره....... تنظیمی در دفتر اسناد رسمی شماره....... است. خلاصه جریان دعوی آن که خوانده پلاکهای ثبتی شماره..... و مغازه.... و....... واقع در بخش... ثبت..... را بعنوان تضمین وام آقای محمود.... و به موجب سند شماره....... به رهن گرفته بود وام گیرنده در تاریخ....... مبلغ سی میلیون ریال پرداخت نموده است اما نسبت به بازپرداخت بقیه وام خود اقدام ننموده با صدور اجرائیه خواهان در تاریخ....... مبلغ بیست میلیون ریال از وام را پرداخت کرده بود ولی خوانده در سند مورد دعوا با تصریح بر اینکه هیچ گونه وامی پرداخت نشده رقبات ملکی خواهان را در مقابل تمامی مندرج در سند رهنی تملیک نموده است کارشناس رسمی دادگستری منتخب دادگاه میزان بدهی به وام مأخوذ را جمعاً....... میلیون و....... هزار و....... ریال برآورد و تعیین نموده است این نظر مصون از تعرض قرار گرفته بنابر مراتب نظر به اینکه حسب ماده ۳۴ ق ث در صورتیکه بدهکار ظرف مهلت مقرر در سند بدهی خود را نپردازد بستانکار می تواند به دفتر خانه تنظیم کننده سند مراجعه و در صورتیکه در مهلت مقرر بدهکار نسبت به پرداخت بدهی خود اقدام ننموده با گذشت ۸ ماه موضوع ماده یاد شده ملک مورد رهن با اخذ کلیه حقوقی و عوارض و هزینه های قانونی به موجب سند رسمی به بستانکار واگذار خواهد شد و نظر به این که هرگاه بستانکار قسمتی از طلب خود را دریافت کرده باشد در صورت واگذاری ملک باید وجوه دریافتی را مسترد نماید و در مورد بانکها وجوه دریافتی از اصل طلب مسترد می گردد و نظر به اینکه خوانده بدهی موضوع ضمانت خود را که ناشی از دریافت وام توسط آقای محمود....... بوده بر حسب نظر کارشناس پرداخت ننموده است و پرداخت قسمتی از بدهی نیز با عنایت به ماده مرقوم نمی تواند مانع از انتقال ملک با رعایت مقررات قانونی به بستانکار یعنی بانک خوانده باشد و نظر به این که این اقدامات خوانده و تنظیم سند رسمی با عنایت به ماده ۳۴ ق ث صورت گرفته است بنابر این دادگاه حکم به بی حقی خواهان صادر می نماید.

تحلیل وتوضیح:
۱ـ پرونده دارای محتویات زیاد و سنگینی است. اما مسئله ای که وکیل خواهان به آن توجه نکرده و در نهایت منجر به بی حقی خواهان گردیده عدم دقت و یادآوری ماده ۳۴ قانون ثبت است بطور کلی در معاملات با حق استرداد و نیز شرطی و رهنی راجع به اموال غیر منقول اگر بدهکار ظرف مدتی که با طلبکار به توافق رسیده اند {که این توافق در سند رسمی نیز آمده است} نسبت به ادای تمامی دین خود اقدام ننماید بستانکار از طریق دفترخانه تنظیم کننده سند می تواند نسبت به وصول طلب خود اقدام کند و پرداخت قسمتی از بدهی مانع از ادامه عملیات اجرایی نخواهد شد در اینصورت پس از واگذاری ملک به بستانکار شخص بدهکار می تواند وجوه پرداختی را استرداد نماید در اینجا هم قضیه دقیقاً به همین صورت اتفاق افتاده و خواسته خواهان مجوز قانونی نداشته محکوم به رد است.

طلاق (به درخواست زن)؛ استرداد اطفال

خواهان: خانم زهرا.....
خوانده: آقای مجید......
کلاسه:..........
تعیین خواسته و بهای آن:
تقاضای صدور حکم طلاق به استناد پرونده شماره.......... دلایل و مشخصات: محتویات پرونده شماره..........
اینجانب زهرا.......... که مدت ۲۲ سال است با آقای مجید.......... ازدواج کرده ام که دارای دو فرزند می باشم ایشان هیچ موقع مرا شریک زندگی خود قرار نداده و همیشه بیکار بوده است و چون دارای اعصاب ناراحت هستند وسایل منزل را خرد می کند و آبرو و حیثیت مرا برده است و حسن معاشرت ندارد و چون خسته شده ام تقاضای صدور حکم طلاق دارم.
پس از ارجاع پرونده به شعبه..... ریاست شعبه دستور داده اند دادخواست و ضمائم آن برای خوانده ارسال و تعیین وقت گردد.
متقابلاً زوج دادخواستی مبنی بر تقاضای صدورحکم مبنی بر الزام زوجه به استرداد فرزندان مشترک تقدیم نموده و چنین آورده است که زوجه بی جهت منزل را ترک و تمکین نمی کند ازخانه خارج شده و هر چه مراجعه کرده ام بازنگشته است دو فرزندم را با خود برده است و اجازه ملاقات آنها را به من نمی دهد فرزندان رضا ۱۲ ساله و زهره ۹ ساله هستند برابرماده ۱۱۶۹ تقاضای مسترد نمودن فرزندان و حضانت آنها را دارم حکم فوری عنایت فرمایید ریاست محترم دادگاه دستورداده اند این پرونده با پرونده فوق الذکر یکسان و توامان رسیدگی شود.
در وقت فوق العاده جلسه شعبه..... به تصدی امضاء کننده ذیل تشکیل است پرونده کلاسه.... تحت نظر است دادگاه با توجه به محتویات پرونده و صدور مجوز رسیدگی فوری ختم رسیدگی را اعلام و بشرح آتی مبادرت بصدوررأی می نماید:
در خصوص درخواست آقای مجید...... علیه خانم زهرا..... مبنی بر تقاضای صدور دستورموقت مبنی بر ملاقات فرزندان به اسامی رضا و زهره..... با عنایت به تقاضای نامبرده و سایر محتویات پرونده مستنداً به مواد ۷۷۰ و ۷۷۶ و ۷۷۸ ق. آ. د. م و ماده ۱۱۷۴ قانون مدنی قرار دستورموقت مبنی بر ملاقات آقای مجید..... با فرزندانش بشرح فوق صادر و اعلام می گردد خواهان می تواند هر دو هفته یکبار روزهای جمعه فرزندانش را از ساعت ۸ صبح تا ۸ شب ملاقات نماید. این قرار بلافاصله پس از ابلاغ قابل اجراء و ظرف مدت بیست روز پس ازابلاغ قابل اعتراض و تجدید نظر خواهی در محاکم محترم تجدید نظر استان....... می باشد.
- ضمناً ریاست محترم شعبه طی صورتجلسه ای که در وقت فوق العاده تنظیم یافته چنین مرقوم داشته اند: نظر به اینکه این دادگاه فاقد اجازه مخصوص جهت رسیدگی به امور فوری می باشد مقرر است دفتر پرونده جهت صدور اوامر شایسته خدمت آقای.... قائم مقام دادگستری ارسال شود.
قائم محترم دادگستری طی نامه شماره........ موقوم فرموده اند.
عطف به شماره....... حسب اختیار تفویضی شماره....... و به استناد ماده ۷۷۳ ق. آ. د. م اجازه داده می شود در پرونده کلاسه..... آندادگاه مطروحه بین مجید...... و خانم زهرا...... وفق مقررات قانون مذکور درمورد دادرسی فوری رسیدگی و اقدام قانونی معمول فرمایید.
در وقت مقررپرونده کلاسه...... تحت نظر است آقای مجید..... در جلسه حاضرند خانم زهرا...... نیز حضور دارند خطاب به خواهان خواست خود را مطرح نمایید.
خواسته ام این است که مهریه ام را حلال می کنم تا جانم آزاد شود خطاب به خوانده چه می گویید؟ حاضر به طلاق نیستم و حاضرم به نحو احسن با ایشان زندگی کنم خطاب به خواهان آیا حاضرید زندگی خود را با خوانده ادامه دهید؟ خیر چون تفاهم اخلاقی نداریم طرفین با امضاء صورت جلسه از تصمیم یا رأی دادگاه اسقاط حق حضور نمودند.
- دادگاه چنین مقررداشته است: با توجه به محتویات پرونده و جلوگیری از جدایی و رعایت مقررات طلاق قرار ارجاع امر به داوری صادر می شود دفتر مقرر است به طرفین ابلاغ شود و ظرف یک هفته داور خود را معرفی و به آنها اعلام شود ظرف یک ماه پس ازتلاش برای صلح و سازش نظر خود را مشترکاً اعلام نمایند.
خواهان طی لایحه شماره...... مورخه..... داور خود را به دادگاه معرفی نموده است. در تاریخ....... در وقت فوق العاده دادگاه تشکیل گردیده مبنی بر اینکه چون خوانده تاکنون نسبت به معرفی داورخود اقدام ننموده است لذا در اجرای آئین نامه اجرائی قانون اصلاح مقررات طلاق آقای مهدی...... به عنوان داور زوج تعیین می گردد مقرر است دفتر به داوران اخطار شود ظرف مدت یکماه نظریه داوری خود را اعلام دارند:
داوران طی صورت جلسه تقدیمی مرقوم داشته اند: به دلیل اختلافات شدید خانوادگی اصلاح ذات البین صورت نگرفت مراتب جهت استحضار به دادگاه مربوطه ارسال می گردد.
در وقت مقرر جلسه دادگاه است پرونده کلاسه های...... و...... تحت نظر است طرفین حضور دارند طرفین خواسته خود را بشرح داد خواست های تقدیمی اعلام میدارند خوانده دعوای اول (زوج) در دفاع از خواسته زوجه اظهار داشته است: به هیچ وجه حاضر به طلاق نیستم و آماده زندگی مشترک هستم و فعلاً شاغل میباشم و می توانم هزینه زندگی همسر و فرزندانم را بپردازم ضمناً تقاضای صدورحکم برالزام خوانده به استرداد فرزندانم را دارم که زوجه اعلام داشت نفقه بچه ها را بدهد و بچه هایش را تحویل بگیرد. خواهان تقابل اظهار داشت کمیته خرجی بچه ها را می داده و حالا حاضرم آنها را تحویل بگیرم و حکم تمکین هم صادر شده و ایشان تمکین نکرده و تقاضای ازدواج مجدد هم به شعبه..... داده ام.

رأی دادگاه
در خصوصی دادخواست تقدیمی خانم زهرا........ علیه آقای مجید........ مبنی بر تقاضای صدورحکم طلاق بلحاظ عسر و حرج نظر به اینکه از ناحیه زوجه هیچگونه دلیل و مدرکی ارائه نگردیده و اینکه زوج خواستار ادامه زندگی زناشویی با روجه بود و حتی بابذل مهریه و طلاق موافقت ننموده است دادگاه دعوای خواهان را غیر ثابت تشخیص و حکم بر بطلان دعوای وی صادر و اعلام میگردد. و در خصوص دادخواست آقای مجید....... علیه خانم زهرا...... مبنی بر تقاضای استرداد فرزندان با عنایت به متن دادخواست تقدیمی خواهان و اظهارات طرفین در محکمه و اینکه ازناحیه خوانده دفاع موثری به عمل نیامده است دادگاه دعوای خواهان تقابل را ثابت تشخیص و مستندات به ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی که حضانت اطفال اناث را تا هفت سالگی و اطفال ذکور را تا دوسالگی با مادر می داند حکم به الزام خوانده به استرداد و تحویل فرزندان مشترک صادر و اعلام می گردد رأی صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر در محاکم تجدید نظر استان می باشد

تحلیل وتوضیح:
۱- مورد فوق از مواردی است که طلاق به درخواست زوجه مطرح شده است. در چنین مواردی طلاق گاه به دلیل نقض یکی از شروط ضمن عقد از طرف مرد یا مستند به عسر و حرج زن می باشد که اثبات آن به عهده زوجه است. در پرونده فوق زن نتوانسته از عهده اثبات عسر و حرج برآید. در چنین فرضی برای صدور حکم طلاق موافقت مرد ضروری است و همانگونه که می بینیم مرد با این امر، حتی با وجود بخشیدن مهریه و نفقه از طرف همسر خویش موافقت ننموده و دادگاه دادخواست زوجه را رد نموده است. (کاربران محترم می توانند شقوق و حالتهای مختلف طلاق و آثار هر یک را درقسمت نمودار حقوقی ملاحظه نمایند

۲- در کراهتی که زن از شوهر خود دارد دو حالت متصور است: ۱ - این کراهت ناشی از تخلف مرد از شروط ضمن عقد یا بدلیل عسر و حرجی است که در زندگی زناشوئی برای زن ایجاد شده است. ۲- کراهت زن مستند به دلیلی نبوده و یا لااقل دلیل زن قابل اثبات و محکمه پسند نیست در صورت دوم تکلیف روشن است و مشکلی برای قضاوت پیش نمی آید. در این حالت اگر زن بخواهد طلاق بگیرد باید در مقابل قسمت یا تمامی مهریه خود که به زوج می بخشد رضایت و موافقت او را برای طلاق جلب نماید. طلاق در این صورت توافقی و بائن و از نوع خلع بوده و چنانچه شوهر حتی در فرض بذل مهریه از سوی زن راضی به طلاق نشود، قاضی رأی به طلاق نمی دهد. (بر خلاف نظر برخی مراجع مانند آیت الله صانعی که در این باب نظر متفاوتی دارند- که ذیلاً ذکر شده است.)
--اما در صورتی که کراهت زن مستند به عسر و حرج و یا بدلیل تخلف مرد از شرط ضمن عقد باشد؛ طلاق، قضائی و به امر حاکم بوده و علیرغم رضایت و خواست شوهر انجام می گیرد. و لذا حقوق مالی زوجه علی القاعده محفوظ و موجه می باشد. اما تناقضی که در این حالت است اینست که از طرفی در طلاق قضائی نیازی به بخشش و بذل فدیه از جانب زن نیست و از سوی دیگر اگر بذل صورت نگیرد طلاق، خلع نیست زیرا در ذات و تعریف طلاق خلع بذل نهفته و عجین است. نیز چنانچه طلاق بید حاکم را خلع ندانیم و آنرا رجعی محسوب کنیم؛ نقض غرض پیش می آید زیرا طلاق قضائی نمی تواند رجعی باشد. چگونه می توان تصور نمود حالتی را که شوهر به اجبار وادار به طلاق شده و از طرفی به او حق رجوع در ایام عده بدهند. و یا زنی که بدلیل عسر و حرج شدید و یا تخلف مرد از شروط ضمن العقد پس از مدتها از قید زوجیت وی رها گردیده؛ دومرتبه اسیر شرائط گذشته نمود. لذا به نظر می رسد برای گریز از این تناقض اصلاح و تمهید قانونی لازم است که ضمن عدم بذل حقوق مالی زن؛ حق رجوع را در طلاق قضائی از مرد سلب نمود. برخی از فقهاء برای پرهیز از این نقض غرض معتقدند که در صورت رجوع شوهر در طلاق قضائی، به تقاضای زن حاکم دومرتبه او را به طلاق رجعی مطلقه می کند تا سه مرتبه که طلاق در مرتبه سوم واقع شود و آنگاه حق رجوع در طلاق سوم از مرد سلب می شود. و ناگفته پیداست که این امر خود موجب عسرو حرج شدیدتر برای زن و اطاله دادرسی و سرگردانی خانواده ها و گرفتاریهای دیگر است

۳- در این باب نظر کاربران محترم را به یکی از فتاوی مرجع محترم آیت الله صانعی که در این زمینه جهت تحقق عدالت قضائی صادر گردیده جلب می نمایم:

سئوال: زنی که از شوهر خود کراهت دارد. حاضر است همه مهریه اش را که از او گرفته به او برگرداند و یا اگر مهر، دینی است که بر ذمه شوهر دارد، ابراء نماید تا شوهر او را طلاق خلع بدهد؛ آیا بر زوج واجب است که او را طلاق خلع بدهد یا خیر؟
جواب: آری؛ واجب است. چون قول به جواز و عدم وجوب آن بر زوج، با فرض آنکه همه مهر به زوج برگردانده می شود و زوجه از همه آن می گذرد و با توجه به آنکه اختیار طلاق به دست زوج است و هر وقت که بخواهد می تواند و مجاز است که زوجه را مطلقه نماید، مستلزم ظلم و تبعیض و عدم عدالت عقلاً و عقلائاً و عرفاً می باشد. پس قول به جواز نادرست است و باید قائل به وجوب شد، تا این گونه امور که همه آنها عقلاً و نقلاً و کتاباً و سنتاً منفی و مردود است، لازم نیاید. {و تمت کلمه ربک صدقاً و عدلاً} و چگونه می توان گفت دینی که همه احکامش بر عدل و نفی ظلم است، در یک قرارداد به نام نکاح دائم که عقدی است لازم، به زوج حق داده و می تواند هر وقت بخواهد عقد را بر هم بزند، اما بر زوج واجب نکرده باشد که با کراهت زوجه اش و اینکه حاضر است همه مهر را هم که از زوج در مقابل بضعش گرفته به او برگرداند، و نتیجتاً راضی شده نه شوهر داشته باشد و نه مهر، طلاق خلع بدهد؟!! و اگر اسلام بگوید که شوهر در این مورد می تواند طلاق خلع ندهد و اختیار انتخاب بعلاوه از اصل طلاق به دست او باشد، آیا چنین حکمی تبعیض و ظلم و خلاف عدل نبوده؟ و آیا توجه به این لوازم باطله (که بطلانش ضروری و خلاف کتاب و سنت و عقل است) می توان قائل به عدم وجوب شد؟. یا آنکه به طور مسلم و قطعی باید قائل به وجوب شد؟ و ناگفته نماند که شیخ الطائفه و قاضی ابن براج و جماعتی، قائل به وجوب خلع بر زوج در موردی که خوف و احتمال وقوع زن در معصیت و لو معصیت عدم تمکین و یا عدم اطاعت در موارد وجوب آن و یا غیر آنها از معاصی وجود داشته باشد، می باشندو با تحقق این خوف و احتمال در مفروض سئوال که غالباً نیز هست؛ وجوب خلع از این جهت هم ثابت می شود. و ناکفته نماند که بنابر وجوب با امتناع زوج، دادگاه از باب ولایت بر ممتنع از طرف زوج، زوجه را مطلقه به طلاق خلع می نماید. کما اینکه در مفروض سئوال، مسئله حکمین و بقیه امور مربوط به طلاق خلع باید مراعات شود و در این جهت با بقیه فرقی ندارد (مجموعه استفتائات قضائی - جلد دوم - آیت الله صانعی).

مطالبه وجه چک و خسارت تأخیرتأدیه

خواهان: آقای الف
خوانده: آقای ب
کلاسه:.......
تعیین خواسته و بهای آن:
صدور حکم بر محکومیت شرکت خوانده به پرداخت معادل مبلغ یکصد میلیون ریال وجه یک فقره چک شماره....... بانک....... شعبه اصفهان جاری....... به انضمام کلیه خسارات قانونی اعم از هزینه دادرسی و دفتر، خسارات تأخیر تادیه تا زمان صدور حکم. بدواً تقاضای صدور حکم قرار تأمین خواسته از مطلق اموال شرکت معادل وجه خواسته را دارد.
دلایل و منضمات ـ: نسخه ثانی دادخواست، فتوکپی مصدق چک شماره....... فتوکپی مصدق گواهینامه عدم پرداخت
خواهان در دادخواست خود اذعان داشته است: خوانده یک فقره چک به شماره....... مورخ....... به مبلغ یکصد میلیون ریال عهد بانک....... جاری....... در وجه اینجانب صادر که با مراجعه به بانک محال علیه کسر موجودی منجر به صدور گواهینامه عدم پرداخت گردیده است نظر به این که نامبرده وجه چک مذکور را مدیون و استیفاء حقوق اینجانب از طریق سازش ممکن نگردیده است لذا صدور حکم بر محکومیت مشارالیه بشرح ستون خواسته مورد تقاضا است. پرونده توسط معاونت قضایی به شعبه....... ارجاع گردیده که دستور فرموده انداخطار کنید ۱۲% مبلغ خواسته بابت خسارات احتمالی توسط خواهان تودیع و فیش آن تقدیم گردد.
خواهان طی لایحه ای بدادگاه اعلام داشته موکل فعلاً از تأمین مبلغ خسارات احتمالی معذورم لذا تقاضا دارد دستور فرمایید وقت رسیدگی مناسب جهت دادرسی تعیین و اقدامات قانونی لازم معمول فرمایید بدیهی است هر زمان امکان تودیع خسارات فراهم آمد در خصوص اجرای قرار مذکور اقدام خواهد شد. دستور تعیین وقت صادر شده است.
در وقت مقرر خواهان حضور؛ اخطار به خوانده اعاده نگردیده است لذا موجبات رسیدگی فراهم نیست وقت مجدد تعیین و طرفین دعوت شوند.
در وقت رسیدگی جدید آقای....... (خواهان) اظهار می دارد عرایض بشرح دادخواست تقدیمی است خوانده اظهار می دارد من از فروردین ماه سال....... ۵۰% سهام شرکت....... را از آقایان (.......) خریداری کردم به مبلغ....... میلیون ریال که طبق مفاد مبایعه نامه که مقرر گردیده بود که هنگام انتقال اسناد سهم خریداری شده وجه چک مبابعه نامه دریافت شود کل ثمن معامله پرداخت شده بجز چک موصوف از زمان مبایعه نامه درخواست کردیم به انتقال سهام اقدام نمایید اما آنها خودداری کرده اند اسناد شرکت را بعد از یک سال و نیم از امضاء مبایعه نامه به کارشناسی دادگستری که مأمور بررسی پرونده بوده تحویل دادند و در تاریخ....... توسط شعبه....... دادگاه عمومی....... اسناد در اختیار اینجانب قرار گرفت علیهذا د رارتباط با عملکرد مالی مدیریت قبلی این شرکت که اینجانب هم جزء سهامداران بوده ام پرونده ای در شعبه....... دادگاه عمومی....... مضبوط و توسط هیات کارشناس تحت بررسی است این یکصد میلیون را بدهکار اما باید در هنگام انتقال سهام پرداخت بنمایم.
آقای....... (خوانده) اظهار می دارد: پرداخت چک مقید به هیچ شرطی نیست هرگونه ادعایی در مقابل با این دعوا مستلزم طرح دعوای جداگانه است آن هم از طرف ذینفع، صادر کننده چک آقای....... (خواهان) است. ادعای وی و طرح موضوع مبایعه نامه یک ادعای شخصی است و با احراز صحت و اصالت آن مسئولیت پرداخت به عهده شخص صادر کننده می باشد. آقای....... (خواهان) اظهار می دارد: طی مبایعه نامه کل اسنادی (چکها) که بابت خرید صادر شده اند از حساب....... پرداخت شده است تمام آنها پاس شده است آخرین چک طبق بند مبایعه نامه موکول به انتقال سند است و ادعای نامبرده که ارتباط چک مورد ادعا را با مبایعه نامه انکار نموده، مردود است

رأی دادگاه
نظر به این که خوانده بشرح صورتجلسه مورخ....... این دادگاه اقرار به مدیونیت نموده است و نظر به اینکه مستند خوانده حاکی از این مطلب است که خواهان و دیگر فروشندگان هنگام دریافت آخرین چک نسبت به انتقال سهم الشرکه اقدام نمایند و نظر به این که چک های دیگری مربوط به قرار داد فوق بوده وصول شده اند و چک موضوع دعوای حاضر آخرین چک محسوب می گردد و بر خلاف ادعای خواهان پرداخت آخرین چک قرار داد که مقید به شرط انتقال سهم الشرکه است و چنین اموری از مصادیق قسمت اخیر ماده ۱۴۲ ق. آ. د. م بوده و نیازمند تقدیم دادخواست تقابل نیست لذا دادگاه دعوای خواهان را با وصف فوق ثابت تشخیص مستنداً به ماده ۲۰۲ ق. آ. د. م ومواد ۲۴۹ و ۳۱۴ قانون تجارت و با رعایت مواد ۲۱۹ و ۲۲۰ قانون مدنی خوانده را ملزم می نماید که هنگام انتقال سهم الشرکه در اداره مربوطه مبلغ یکصد میلیون ریال بابت اصل خواسته و مبلغ....... هزار ریال بابت هزینه دادرسی در حق خواهان بپردازد خسارات تأخیر و تأدیه با عنایت به ماره ۵۲۲ ق. آ. د. م ناظر به ماده ۵۱۵ قانون یاد شده از آنجائیکه پرداخت وجه چک منوط به انتقال سهم الشرکه بوده و خواهان به تعهد خود عمل نکرده تا با وجود آن و رعایت ماده ۵۲۲ قانون فوق الزام خوانده به پرداخت خسارت تاخیر تأدیه موجه باشد کیف کان مشارالیه در این قسمت محکوم به بی حقی می شود رای صادره حضوری و ظرف مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ تجدید نظر است.

تحلیل وتوضیح:
نظریه:
طرح دعوای مطالبه خسارت تأخیر تأدیه موضوع ماده ۵۲۲ ق. آ. د. م وقتی درست است که انجام تکلیف متعهد منوط به شرط و شروطی نباشد و با وجود سر رسید و مطالبه اقدام به پرداخت ننموده باشد در اینجا پاس کردن وجه چک شماره......... منوط به انتقال سهم الشرکه از طرف خواهان به خوانده بوده است و چون به این شرط عمل نکرده مطالبه مبلغی زائد بر وجه مندرج در چک وجاهت قانونی ندارد.

مطالبه مهریه و اعسار از هزینه دادرسی؛ استرداد جهیزیه

خواهان: خانم الف
خوانده: آقای ب
کلاسه:............
تعیین خواسته و بهای آن:
۱ـ بدواً تقاضای صدور حکم اعسار از هزینه های دادرسی ۲ـ محکومیت خوانده و بهای آن به پرداخت مهریه مندرج در سند نکاحیه به نرخ مقرر طبق نظریه کارشناسی به ارزش....... میلیون ریال
دلایل و منضمات دادخواست
۱ـ استشهادیه محلی ۲- فتوکپی سند نکاحیه دفترخانه شماره.... شهرستان... ۳ـ فتوکپی یک دانگ واحد مسکونی از قولنامه (قولنامه عادی) مورخه.......... نامه پزشکی قانونی مبنی بر ایراد ضرب و شتم ۵ـ شکایت اینجانب مبنی بر سوء رفتار و ترک انفاق و اخراج از منزل
ریاست محترم دادگستری اصفهان
اینجانب........ (خواهان) که خوانده همسر شرعی و قانونی اینجانبه به موجب سند نکاحیه شماره...... می باشد که بعلت ناسازگاری و ایراد ضرب و شتم که نامه پزشکی قانونی ضمیمه شکایت می باشد و نیز بیرون کردن اینجانبه از خانه برای کسانی که ما را می شناسند محرز شده است لذا این دادخواست را جهت مطالبه مهریه و حقوق قانونی خود تسلیم می دارم و بعلت عدم توانایی مالی و نداشتن شغلی بجز خانه داری تقاضای صدور و حکم اعسار و محکومیت خوانده به پرداخت مهریه مندرج در سند نکاحیه به استناد ماده ۱۰۸۲ ق. م می باشم.
دادخواست پس از ارجاع توسط معاونت محترم قضایی جناب آقای........ به شعبه........ وارد و به کلاسه........ ثبت گردیده و از آنجائیکه خواهان دادخواست دیگری مبنی بر تأمین و استرداد جهیزیه که شرح آن ذیلاً خواهد آمد تقدیم نموده که آن هم به کلاسه........ در شعبه......... ثبت و تحت نظر قرار گرفته و به پرونده مطالبه مهریه ضمیمه شده و تومان رسیدگی شده است.
اما خواسته خواهان در دعوای استرداد جهیزیه بدین شرح است:
تأمین و استرداد اقلام جهیزیه به شرح صورت زیر مورخه........ بشرح متن و در صورتیکه اقلام کسر باشد رسیدگی و صدور حکم مبنی بر محکومیت به تحویل عین یا پرداخت ارزش اقلام کسری با قیمت روز با جلب نظر کارشناس فعلاً از نظر الصادق تمبر مقوم به ۳۱۰ هزار تومان و تقاضای صدور تأمین خواسته است.
دلیل خود را صورت ریز جهیزیه مورخه........ اعلام کرده و چنین آورده است که: اینجانبه به شرح قباله نکاحیه........ مورخ........ دفتر ازدواج شماره........ با خوانده ازدواج رسمی نموده ام و تا کنون صاحب اولاد نشده ایم خوانده از ابتدای زندگی مشترک ناسازگار بوده و دنبال کار و فعالیت نمی رود و را از نظر معیشت در تنگا گذاشته و مرتب مرا کتک می زند و از خانه بیرون می کند چون ممکن است جهیزیه ام را بفروشد و ضایع نماید لذا به استناد شقوق ماده ۱۰۸ ق. آ. د. م با تقدیم این دادخواست تقاضا امر به صدور قرار تامین و استرداد و تحویل اقلام جهیزیه خود را به شرح صورت پیوست دارم تقاضای محکومیت نامبرده را به تحویل عین و یا پرداخت ارزشی اقلام کسری را با جلب نظر کارشناس عندالاقتضاء با احتساب مطلق خسارات دادرسی را دارم.
در ارتباط با پرونده کلاسه........ که مطالبه مهریه و تقاضای صدور حکم اعسار بود زوجه استهشادیه ای که به امضاء تعدادی از شهود رسیده مبنی بر عدم توانایی پرداخت هزینه دادرسی ارائه داده است همچنین طول درمانی بمدت ۱۰ روز از طرف زوجه ضمیمه پرونده شده است این پرونده درهمین مرحله به پرونده........ ضمیمه شده و از اینجا به بعد تواماً رسیدگی شده است.
اما در ارتباط با پرونده کلاسه........ که خواهان تقاضای تامین خواسته و استرداد جهیزیه نموده است ریاست محترم شعبه دستور داده اند بابت خسارات احتمالی........ تومان تودیع نماید مبلغ........ هزار ریال نیز بابت تمبر دادخواست تمبر باطل شده است خواهان طی لایحه شماره........ خود خطاب به ریاست محترم دادگاه اعلام نمده است که تعداد ۲۰قلم جهیزیه که استرداد نموده ایم کمبود دارد و خواستار مطالبه آن شده است.
در وقت مقرر دادگاه تشکیل شده است خواهان اظهار می دارد خواسته بشرح دادخواست تقدیم است و شهود خود را در دادگاه آورده ام تقاضای استماع شهادت آنها را دارم خوانده اظهارات خواهان را که در دو دادخواست آمده قبول نموده است ولی اقلامی را که ادعا دارد نیست خودش برده است ولی من شاهدی براین قضیه ندارم.
در خصوص درخواست خواهان مبنی بر اعسار دادگاه چنین رأی داه است. در خصوص دادخواست خانم........ (خواهان) به طرفیت دادگاه عمومی اصفهان بخواسته اعسار از پرداخت هزینه دادرسی به مبلغ............ ریال با توجه به شهادت شهود و محتویات پرونده دادگاه با احراز اعسار وی ازپرداخت هزینه دادرسی مستند به ماده ۵۱۳ رأی به اعسار وی از پرداخت هزینه دادرسی تا وصول اصل خواسته در دعوی اصلی صادر و اعلام می نماید رای صادره قطعی است.
خواهان طی لایحه مورخه........ اعلام نموده است: این جانب........ (خواهان) تقاضای تامین خواسته و توقیف اموال را در پرونده کلاسه نموده و سپس منجر به اجرای حکم گردید نظر به اینکه مبلغ سیصد و د هزار ریال بابت خسارات احتمالی برابر فیش شماره........ به حساب سپرده دادگستری به شماره........ پرداخت نموده ام لذا مستدعی است در صورت امکان ترتیبی اتخاذ شود تا مبلغ موصوف به اینجانب مسترد گردد که ریاست محترم دادگاه دستور استرداد آنرا صادر کرده اند.
اینجانبه برابر سند ازدواج موصوف رسماً‌به عقد ازدواج خوانده در آمده ام از بدو امر شوهرم شروع به ناسازگاری نموده و مرا مورد ضرب و جرح قرار می داد تااینکه در تاریخ........ در پی اقدام خصمانه و پس از ضرب و شتم اینجانب را به زور از خانه اخراج نموده و ناچاراً‌به منزل پدرم پناهنده گردیدم لذا مستنداً به مواد ۱۱۰۶ ـ ۱۱۰۷ ـ ۱۱۱۱ و ۱۱۱۹ ق. م و ماده ۶۴۲ قانون مجازات اسلامی تقاضای دعوت خوانده را به دادگاه و صدور حکم به اجبار و محکومیت و الزام او را به پرداخت کلیه نفقه از........ لغایت اجرای حکم با جلب نظر کارشناس مورد استدعاست ضمناً بدواً‌تقاضای اعسار را از پرداخت هزینه دادرسی مورد تقاضاست

رأی دادگاه
درخصوص دادخواست خانم........ (خواهان) فرزند........ به طرفیت آقای........ (خوانده) فرزند........ و بخواسته مطالبه جهیزیه بشرح لیست پیوست و مطالبه مهریه به شرح سند رسمی شماره........ دفترخانه........ بدین توضیح خواهان حسب محتویات پرونده تقاضای محکومیت خوانده به استرداد جهیزیه به شرح لیست پیوست نموده است وخوانده مدعی است و خواهان منکر اقلام مورد ادعای خوانده شده است و خوانده دلیل بر اثبات ادعای خود ارائه نکرده است وحاضر به اجبار خواهان (منکر) به اتیان سوگند نشده است لذا دادگاه دعوی خواهان را مبنی بر مطالبه جهیزیه به شرح لیست پیوست موجه دانسته و مستنداً به ماده ۱۳۲۱ ق. م رأی به محکومیت خوانده به استرداد جهیزیه به شرح لیست صادر و اعلام می نماید ودرمورد دعوی دیگر خواهان مبنی بر مطالبه مهریه با توجه به محتویات پرونده و مندرجات رسمی و اقرار خوانده به طلب خواهان دادگاه خواسته خواهان را موجه دانسته مستنداً به ماده ۱۰۸۲ رای به محکومیت خوانده به پرداخت مهریه به مبلغ........ ریال و ۴۰ مثقال طلا و ۶۰عدد سکه بهار آزادی در حق خواهان صادر و اعلام می نماید و اجرای احکام مکلف است مبلغ........ ریال از محکوم را به حساب در آمد دادگستری واریز نماید آراء صادره ظرف بیست روزپس از ابلاغ قابل تجدید نظر است.

استرداد اصل چک؛ دعوی تقابل

رأی دادگاه
در خصوص دادخواست آقای...... به طرفیت آقای............. به خواسته استرداد اصل چک شماره............ جاری........ عهده بانک.......... شعبه........... و نیز دادخواست متقابل آقای..... (خوانده) به طرفیت آقای........ (خواهان) به خواسته مطالبه وجه چک موصوف به مبلغ................. ریال بدین توضیح که خواهان اولیه اظهار نموده چک موصوف را قبلاً اعلام سرقت کرده ام و چون در اختیار خوانده می باشد تقاضای رد نمودن آنرا دارم که خواهان در این خصوص شکایتی مبنی بر جعل و سرقت چک ارائه کرده است که طی دادنامه شماره............. رأی برائت خوانده صادر و در مرجع تجدیدنظر نیز قطعی شده است. خوانده دعوی اصلی نیز اظهار نموده چک در دست من می باشد و گواهینامه عدم پرداخت صادر شده و اینجانب از اتهام سرقت چک نیز تبرئه شده ام. لذا تقاضای صدور حکم مبنی بر پرداخت مبلغ چک را دارم. علیهذا دادگاه با توجه به محتویات پرونده و پرونده های استنادی ضمیمه و تبرئه خوانده اصلی از اتهام سرقت چک و با عنایت به وصف تجریدی بودن اسناد تجا


مطالب مشابه :


تايپ دادخواست به دادگاه نخستین و پرينت آن بر روي نمونه فرم يا کاغذ A4

تايپ دادخواست به دادگاه نخستین و روي نمونه فرم يا کاغذ a4 . برای تایپ متن نامه وکلا بسم




دانلود نمونه دادخواست خام

نمونه دادخواست خام. برای دانلود بر برگ دادخواست به دادگاه برای عضویت در خبر نامه




طلاق توافقی

نمونه دادخواست + شکوایه + اظهار نامه سخت و طولانی دادگاه‌ها برای جدایی نشوند.همین




نمونه فرم های حقوقی

نمونه صفحه دفتر تعيين اوقات دادگاه نمونه فرم نمونه نامه مدارک شرکت برای سایر




نمونه فرم ها و نمونه اظهار نامه

نمونه فرم ها و نمونه اظهار نامه برای کوبیدن یک نمونه صفحه دفتر تعيين اوقات دادگاه




مجموعه کامل قوانین و مقررات خانواده

نمونه دادخواست نمونه دادخواست + شکوایه + اظهار نامه. ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و




نمونه آرای دادگاه ها 2

نمونه آرای دادگاه اظهار نامه ـ فتوکپی در موارد مشابه برای دادگاه‌ها و شعب




نمونه دادخواست الزام زوجه به تمکین زوجیت

تصویر مصدق عقد نامه و شناسنامه ، اظهار نامه تمکین . شرح دادخواست : نمونه رای دادگاه :




برچسب :