پاسخ به شبهات متعه (صيغه) از منظر اهل سنت

مشروعيت ازدواج موقت در کتاب هاي اهل سنت

متعه چيست؟

مساله متعه  يا ازدواج موقت ، از جمله مسائلي است  که اختلاف بين شيعه و سني  در مورد آن بسيار شديد بوده و اهل سنت از آن به عنوان حربه اي بر ضد شيعه استفاده مي کنند .

اتفاق شيعه وسني در تعريف متعه و ازدواج دانستن آن :

در ابتدا بايد به اين نكته اشاره كرد كه همگي علماي مذاهب در اين نکته اتفاق دارند که "متعه ازدواجي است که در آن مرد و زن مدت زماني را براي عقد معين مي کنند و پس از گذشتن مدت ، خود به خود محرميت از بين رفته و احتياجي به طلاق ندارد ".

قال أبو عمر (بن عبد البر) لم يختلف العلماء من السلف والخلف أنّ المتعة نكاح إلى أجل لا ميراث فيه ، والفرقة تقع عند انقضاء الأجل من غير طلاق. وقال ابن عطية : وكانت المتعة أن يتزوج الرجل المرأة بشاهدين وإذن الولي إلى أجل مسمّى ، وعلى أن لا ميراث بينهما ، ويعطيها ما اتفقا عليه ، فإذا انقضت المدة فليس له عليها سبيل ويستبرئ رحمها : لان الولد لا حق فيه بلا شك ، فإن لم تحمل حلت لغيره

 

تفسير قرطبي  ج5 ص132

 

ابو عمر (بن عبد البر) گفته است که هيچ يک از علماي سلف و گذشته در اين اختلاف نداشته اند که متعه ، ازدواجي است که در آن ارث نيست و جدايي در آن با گذشتن مدت و بدون طلاق صورت مي گيرد . وابن عطيه گفته است : متعه اين است که شخص با زن ازدواج کند و دو شاهد و اذن ولي داشته باشد و تاريخ (براي انتهاي عقد) معين کند . و چنين است که ارثي در بين آن دو نباشد و اينکه هر مقداري را که بر آن موافقت نمودند ، (به عنوان مهر زن ) به وي بدهد . پس وقتي که مدت زمان گذشت ديگر مرد راهي بر اين زن نخواهد داشت ( ديگر همسر او نيست ) و زن بايد عده نگه دارد . زيرا فرزند در متعه به پدر ملحق مي شود . پس اگر اين زن عده باردار نمي شد (عده نداشت) براي ديگران حلال مي شود ( مي توانند با وي ازدواج کنند) 

تفسير طبري ج5 ص 12 سوره نساء  ذيل آيه 24  نيز همين مطلب را مي گويد .

اتفاق شيعه و سني در اينکه متعه در صدر اسلام مدتي جايز بوده است :

 همچنين در اينکه متعه مدت زماني در ايام حيات رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم مشروع بوده است هيچ شکي نيست : ولا شك أنه كان مشروعا في ابتداء الإسلام

هيچ شكي در اين نيست که متعه در ابتداي اسلام جايز بوده است .   تفسير ابن كثير ج1 ص475

 

ادله حليت متعه:

براي اثبات حليت متعه - جدا از اجماعي که حتي اهل سنت نيز آن را در مورد سالهاي اوليه اسلام نقل کرده اند  - مي توان از قرآن کريم و روايات رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم استفاده نمود  : 

1- كلام خداوند متعال :فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أجُورَهُنَّ فَرِيضَةً) سوره نساء آيه 24 )

اثبات نزول اين آيه در مورد متعه :

الف) كلمات مفسرين  در اين زمينه: مفسرين شيعه و سني در اين نکته که نزول اين آيه در مورد متعه بوده است ، تقريبا اتفاق نظر دارند . و با اثبات اين مطلب حليت متعه ثابت شده و اثبات حرمت و يا نسخ آن به دليل نياز دارد : 1- وقال الجمهور : المراد نكاح المتعة الذي كان في صدر  الإسلام

 جمهور علما( مشهور علما) گفته اند که مراد از اين آيه متعه است که در صدر اسلام  بوده است .

 

تفسير القرطبي   ج 5 ص 130

 

 2- وإلى ذلك ذهبت الإمامية والآية أحد أدلتهم على جواز المتعة وأيدوا استدلالهم بها بأنها في حرف أبي   فما استمعتم به منهن   إلى أجل مسمى وكذلك قرأ ابن عباس وابن مسعود رضي الله تعالى عنهم والكلام في ذلك شهير ولا نزاع عندنا في أنها أحلت ثم حرمت

 

 و شيعه به همين نظر ميل دارند و اين آيه يکي از ادله ايشان بر جواز متعه است ؛ و استدلال خود را با اين مطلب که اين آيه در قرائت أبيّ و ابن عباس "إلي أجل مسمي" بوده است تاييد مي کنند ؛ و کلام در اين مطلب مشهور است . ما نيز در اين مطلبي بحثي نداريم که متعه در ابتدا حلال بود سپس حرام شد .

 

 روح المعاني ج5/ص5

 

 3- وقد استدل بعموم هذه الآية على نكاح المتعة ولا شك أنه كان مشروعا في ابتداء الإسلام ثم نسخ بعد ذلك وقد ذهب الشافعي وطائفة من العلماء إلى أنه أبيح ثم نسخ ثم أبيح ثم نسخ مرتين وقال آخرون أكثر من ذلك وقال آخرون إنما أبيح مرة ثم نسخ ولم يبح بعد ذلك وقد روى عن بن عباس وطائفة من الصحابة القول بإباحتها للضرورة وهو رواية عن الإمام أحمد وكان بن عباس وأبي بن كعب وسعيد بن جبير والسدي يقرؤون   فما استمتعتم به منهن إلي أجل مسمي فآتوهن أجورهن فريضة   وقال مجاهد نزلت في نكاح المتعة

 

و به اين آيه براي اثبات نکاح متعه استدلال شده است ؛ وشکي نيست که  متعه در ابتدا جايز بوده است و سپس نسخ شده است ؛ و شافعي همين نظر را دارد و عده اي چنين مي گويند که در ابتدا جايز شد و سپس نسخ شد و دوباره مباح شد و دوباره نسخ شد ؛ و عدهاي ديگر بيشتر از اين نيز گفته اند . و عده اي نيز مي گويند تنها يک بار جايز شده و بعد از آن حرام شده و ديگر جايز نشد . و مباح بودن آن به خاطر ضرورت ، از ابن عباس و عده اي از صحابه نقل شده است. و اين روايت از امام احمد است . و ابن عباس و أبي بن کعب و سعيد بن جبير و سدي آيه را چنين مي خواندند: " إلي أجل مسمي ..." و مجاهى نيز  گفته است که در نکاح متعه نازل شده است .

 

 تفسير ابن كثير ج1/ص475

 در کتب ذيل همين مطلب به بيان هاي مختلف آمده است : فتح القدير ج 1 ص499 - جامع البيان ج 5 ص18 بتحقيق صدقي جميل العطار  چاپ دار الفكر بيروت - تفسير أبي حيّان ج 3 ص 218- در المنثور ج2 ص140، چاپ مطبعة الفتح  جدّة - نواسخ القرآن ابن الجوزي ص 124-  تفسير الثعالبي ج 2 ص215 - تفسير الرازي ج3 ص200 

2- نهيعمراز دو متعه حلال

ا ز اموري که دلالت بر حليت متعه مي کند ، کلام  عمر بن الخطاب است که گفت : دو متعه در زمان رسول خدا حلال بود . من از آن دو نهي مي کنم و بر(انجام دادن) آن دو عقاب مي نمايم . اگر در زمينه متعه  نسخي از جانب رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم موجود بود ، قطعا عمر به آن استهشاد مي کرد ، اما چنين نکرده است .بنا بر اين ، روايت صراحت دارد در اينکه متعه در زمان رسول خدا حلال بوده است و تحريم آن نظر شخصي عمر است .

مدارک اين روايت در کتب اهل سنت : 

 سرخسي در دو کتاب خود اين روايت را از جمله رواياتي مي داند که با سند صحيح از عمر نقل شده است :

 وقد صحّ أنّ عمر رضى اللّه عنه نهى الناس عن المتعة فقال: متعتان كانتا على عهد رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلم وأنا أنهى الناس عنهما ؛متعة النساء، ومتعة الحج .

با روايت صحيح ا ز عمر نقل شده است که وي مردم را از متعه نهي کرد ، پس گفت : دو متعه در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم حلال بود ؛ متعه زنان و حج تمتع

المبسوط للسرخسي ج4 ص27 - أصول السرخسي ج2 ص6

 همين روايت دراين کتب نيز نقل شده است : مسند أحمد بن حنبل ج3 ص325 ش 14519  - المغني ج7 ص136چاپ دار الفکر 1405- أحكام القرآن للجصاص ج1 ص347 چاپ دار احياء التراث العربي - تفسير القرطبي ج2 ص392 -  تذكرة الحفاظ ج1 ص366 - التفسير الكبير ج5 ص130 چاپ اول دار الکتب العلميه بيروت - بداية المجتهد ج1 ص244 چاپ دار الفکر بيروت - وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان ج6 ص150 دار الثقافة لبنان

3- روايات دال بر حليت متعه در کتب اهل سنت:

در بسياري روايات مي بينيم كه صحابه صراحتا مي گويند که ايشان در زمان رسول خدا ، ابو بکر و قسمتي از دوران خلافت عمر متعه مي کرده وآن را جايز مي دانسته اند :

حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ رَافِعٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ أَخْبَرَنَا ابْنُ جُرَيْجٍ أَخْبَرَنِي أَبُو الزُّبَيْرِ قَالَ سَمِعْتُ  جَابِرَ  بْنَ عَبْدِ اللَّهِ يَقُول كُنَّا نَسْتَمْتِعُ بِالْقَبْضَةِ مِنْ التَّمْرِ وَالدَّقِيقِ الْأَيَّامَ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَبِي بَكْرٍ حَتَّى نَهَى عَنْهُ عُمَرُ فِي شَأْنِ عَمْرِو بْنِ حُرَيْثٍ

 

از جابر بن عبد الله الأنصاري شنيدم که مي گفت : ما در زمان رسول خدا و ابو بکر در مقابل يک مشت خرما يا آرد متعه مي کرديم . تا اينکه عمر در قضيه عمرو بن حريث از آن نهي کرد . 

 صحيح مسلم ج2 ص 1023 باب نكاح المتعة الجمع بين الصحيحين ج2 ص399 - سنن البيهقي الكبرى ج7 ص237 - مسند أبي عوانة ج3 ص33- مصنف عبد الرزاق ج7 ص500 - معرفة السنن والآثار ج5 ص375 - التمهيد لابن عبد البر ج10 ص112 - عون المعبود ج6 ص101 و... مسند أحمد بن حنبل ج1 ص52 و ج3 ص325


مطالب مشابه :


نحوه تنظیم و نوشتن استشهادیه محلی

وبلاگ دفتر اسناد رسمی 4 سبزوار - نحوه تنظیم و نوشتن استشهادیه محلی - سردفتر: غلامرضا لندرانی




فرم خام استشهاد محلی

شركت تعاوني مسكن مهرشماره 80 دزفول - فرم خام استشهاد محلی - تهیه زمین باکاربری مسکونی واحداث




متن سؤالات املا و بیاموزیم

بیایید چند لحظه با هم باشیم - متن سؤالات املا و بیاموزیم - هرکس به عاقبت خود نگریست،در عاقبت




تعلق

پیرمردی عصا زنان گفت که استهشاد محلی ام آماده است(ریس هیات امنای مسجد محل بود)




پاسخ به شبهات متعه (صيغه) از منظر اهل سنت

از جانب رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم موجود بود ، قطعا عمر به آن استهشاد مي کرد ، اما




برچسب :