در سایه سار حکمت های لقمان : آداب اخلاقی و اجتماعی : رازداری

رازداری :

لقمان به پسرش گفت  :  یک سری اسرار که شخصی است را برای خودت نگهدار و آن را نزد همسرت بازگو نکن و از نو کیسه و تازه به دوران رسیده قرض نگیر ولو بخواهی کوه را جابجا کنی. با داروغه و حاکم برادری و دوستی نکن .

پسر لقمان بعد فوت ایشان گفت من  یکی از این  حکمت های پدرم  را تجربه کنم . بازار رفت و لاشه خونی  را خرید و به همسرش گفت من یکی را کشتم ان را به کسی نگو و بعد لاشه را دفن کرد و از یک فرد تازه به دوران رسدیه قرض کرد و با قاضی انجا رفاقت کرد .

 

بعد مدتی با همسرش سر قضیه ای مشاجره نمود همسرش به او گفت تو چند روز قبل یکی را کشتی الان می خواهی مرا بکشی بعد از خانه فرار کرد.و موضوع را به پادشاه گفت و لقمان خانه ان حاکم فرار کرد. پادشاه وقتی لقمان را خانه داروغه رفت گفت من جای لقمان را می دانم پادشاه لقمان را دستگیر کرد .

پسر لقمان گفت سبحان الله من رفیق تو هستم به تو پناه اوردم چرا مرا فروختی گفت اینجا بحث جان است من اگر جای تو را نمی گرفتم خودم مسوول بودم . لقمان را نزد پادشاه بردند ان شخصی که او را دیده بود گفت قرض مرا بده شاید رفتی تو را کشتند من پولم را از کجا بگیرم . پسر لقمان گفت صبر کن رها می شوم قرض تو را می دهم او گفت نه من مهلت نمی دهم وقتی پسر لقمان را نزد پادشاه بردند گفتند تو انسان محترمی بودی نباید چنین می کردی؟

پسر لقمان گفت پادشاه را خدا عزیز کند یک نفر را بفرست ان کشته را ببیند فردی رفت و مشاهده شد که ان لاشه گوسفند است نه ادم . پادشاه به پسر لقمان گفت ماجرا چیست . پسر لقمان گفت پدرم نصیحتی مرا کرده بود من می خواستم تجربه کنم.

 

لقمان به پسرش گفت  سه گروه هستند که مدارا با انان بر مردم لازم است : 1- پادشاه مسلط شده . 2- زن 3- بیمار.

 

مشورت :

 

ربیع الابرار :  پسرم هر وقت خواستی دنبال کاری بروی نرو تا اینکه از راهنمایی مشورت بگیری.

تنبیه الخواطر : همانا مومن عاقبت اندیشی می کند تا از پشیمانی در امان باشد .

 

راه دست یابی به خیر دنیا و آخرت :

در کتاب اقبال الفرید : ای پسرم تو را به دو چیز سفارش می کنم مادامی که به آنها چنگ بزنی و گوش بدهی در راه سعادت هستی : پولت برای زندگانی و دینت برای آخرت.

 

مثلها :

در قصص الانبیا و بحار الانوار از امام صادق علیه السلام امده است که لقمان به پسرش گفت:   پسرم سرور اخلاق حکیمانه دین خداوند متعال است مثل دین مانند درخت استواری است که ایمان به خدا آب آن است . ( درخت بدون آب خشک می شود ) نماز مانند ریشه های آن است .زکات تنه ان است .برادری و دوستی در راه خدا شاخه های ان است . ( محبت بیشتر شاخ و برگ بیشتر است )برگ های آن اخلاق خوب است و میوه درخت دین ترک محرمات است.همانطوری که درخت با دادن میوه به کمال می رسد دین هم با بیرون آمدن از محرمات و انجام واجبات است.

 

در کتاب کنز الفوائد : ای پسرم نماز را به پا دارد که مثل ان در دین خدا مانند ستون های خیمه است وقتی ستون به پا باشد طناب ها و میخ های ان سود می بخشد وگرنه طناب و میخ های آن فایده ای ندارد .

 

در کتاب محبوب القلوب : ای پسرم نماز بر تو واجب شده است چون مثل نماز ماند کشتی در دریاست که اگر سالم باشد سر نشینان ان سالم به مقصد رسند و گرنه سرنشنیان ان با کشتی غرق می شوند .


مطالب مشابه :


سخنان بزرگان در مورد رازداری

حديث(كلام) - سخنان بزرگان در مورد رازداری - گردآورري سخنان معصومين




رازداری - دوستی - جوانمردی

وبلاگ نور؛ قرآن و حدیث - رازداری - دوستی - جوانمردی - وبلاگ نور؛ قرآن و حدیث - <-BlogAndPostTite->




ضرورت رازداری

انتظار - ضرورت رازداری - انتظار . حدیث نگار; عشق و




در سایه سار حکمت های لقمان : آداب اخلاقی و اجتماعی : رازداری

آل یاسین - در سایه سار حکمت های لقمان : آداب اخلاقی و اجتماعی : رازداری , اجتماعی - فرهنگی




معیار های زندگی : رازداری

آل یاسین - معیار های زندگی : رازداری, اجتماعی - فرهنگی - مذهبی, تلاش بر آن است تا منتخبی از




رابطه رازداری با پیروزی/امام علی ع

امام علی علیه‌السلام در کلامی حکیمانه رابطه رازداری با صحیح به رازداری است. متن حدیث:




هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه

رازداری - هجرت بود که مطابق چند حدیث هر روزه بدانجا می آمد و سه شتر و دلیل راه به منظور هجرت




چهل حدیث زیبا از امام جواد(ع)

چهل حدیث زیبا و مورد استفاده در زندگی امروزی از . حضرت جواد الائمه، امام محمد تقی (ع) :




برچسب :