فصل هشتم شباهنگ

فصل هشتم

اگرچه مفهوم تعهدی سود به عنوان یک اندازه گیری بنیادی با
انتقادهایی مواجه است اما از دیدگاه اطلاعتی این مفهو بیانگر نتیجه فعالیت
حسابداری می باشد . فرضیات بازار کارامد ,تحقیقات مشاهده ای نیز شان داده است که
سود حسابداری بار و محتوای اطلاعاتی دارد

محاسبه سود حسابداری از لحاظ یک اندازه گیری یگانه عملکرد
توسط حسابداران حرفه ای مورد تاکید قرار دارد.مثلا در بیانیه شماره یک هیات
استانداردهای حسابداری مالی امده است 
کانون توجه گزارشگری مالی, اطلاعات مربوط به عملکرد واحد انتفاعی است که
توسط معیارهای سود . اجزای تشکیل دهنده  ان
تامین می شود.

برخز از انتقادهای وارد شده به سود حسابداری در شکل سنتی به
شرح زیر است :

1- مفهوم سود حسابداری تا کنون  به نحوی 
اشکار فرمول بندی نشده است .

2-مبنای نظری بلند مدتی برای محاسبه و ارائه سود حسابداری
وجود ندارد

3-اصول پذیرفته شده حسابداری اجازه میدهد که تعارضهایی در
اندازه گیری سود ادواری در واحدهای انتفاعی مختلف وجود داشته باشد

 

4-تغییر سطح قیمتها , معنای سود محاسبه شده بر مبنای پول
تاریخی را تغییر داده است

5- سایر اطلاعات , در مقایسه با سود حسابداری ممکن است برای
تصمیم گیری های سرمایه گذاران و سهامدازان مفید تر باشد .

 

پیشنهادهای مختلفی برای مسائل مفهومی و عملی اندازه گیری
سود ارائه شده است :

1- تاکید بر 
اطلاعات مربوط به معاملات و فرایند حسابداری تعهد به منظور بهبود محاسبه و
گزارش سود حسابداری

2-ارائه مفهوم عملیاتی یگانه از سود به نحوی که نشانه ای از
توان واحد انتفاعی برای توزیع سود سهام باشد

3- توافق در مورد مفهومی یگانه از سود که تا حد امکان با
سود اقتصادی مطابقت داشته باشد

4- برای تامین مقاصد مختلف استفاده کنندگان , لازم است چند
معیار سود اندازه گیری و گزارش شود.

5-نظر به این که تمامی معیارهای سود با نواقصی همراه است
لازم است معیارهای دیگری از فعالیت اقتصادی مد نظر قرار گیرد .

بنابراین پذیرش یک مفهوم فراگیر سود برای مقاصد گزارشگری
مالی برون سازمانی بسیار حائز اهمیت است .اما تحلیل دقیق مفاهیم و هدفهای مختلف
سود نشان میدهد که یک مفهوم یگانه از سود نمی تواند به تنهایی و بطور یکسان
جوابگوی مقاصد گوناگون باشد .

هدف اولیه از گزارش سود تامین وارائه اطلاعات مفید برای
کسانی است که بیشترین علاقه را به گزارشهای مالی دارند

 

یکی از هدفهای اساسی که با اهمیت ترین هدف از دیدگاه تمامی
استفاده کنندگان گزارشهای مالی محسوب می شود ایجاد تمایز بین سرمایه گذاری و سود
(منابع و جریانها ) می باشد . هدفهای مشخص گزارش سود شامل موراد زیر است :

1- استفاده از سو د حسابداری به عنوان معیاری برای اندازه
گیری کارایی مدیریت

2- استفاده از مبالغ تاریخی سود برای پیش بینی اینده واحد
انتفاعی و وتوزیع اتی سود سهام

3- استفاده از سود به عنوان معیاری برای اندازه گیری
دستاوردها و همچنین نشانه ای از تصمیات اتی مدیریت .

همچنین هدفهای کم اهمیت تر استفاده ار سود به عنوان مبنایی
برای تشخیص مالیات , بررسی قیمت محصولات واحدهایی که مشمول قیمت گذاری می باشند و
ارزیابی تخصیص منابع توسط اقتصاد دانان می باشد .

سود را در سه مفهوم و سطح ساختار , معانی , و عمل مورد
بررسی قرار میدهیم

 

مفهوم سود در سطح ساختار

اگر چه حسابداران در گفتار سود حسابداری را معیاری برای
تفسیر رویدادهای دنیای واقعی (سود اقتصادی ) م دانند و بر تاثیر ان بر رفتار
ستفاده کنندگان (توان پیش بینی یا مربوط بودن )تاکید می کنند اما این اصول و
مفروضات برقواعدی متکی است که ممکن است با پدیده های واقعی مرتبط نباشد.

سود حسابداری مبتنی بر میثاقها و قواعدی است که باید منطقی
و هم اهنگ با یکدیگر باشد اگر چه احتمالا انعکاسی از مفهوم سود اقتصادی نباشد.
میثاقها و قواعد حسابداری نیز از از طریق مبتنی کردن انها بر مفروضات و مفاهیمی که
از وضعیت موجود حسابداری استنتاج شده است منطقی و تلقی و هم اهنگ شده اند .

اما مفاهیمی نظیر تحقق درامد , مقابله هزینه ها با درامد ,
حسابداری تعهدی ئ تخصیص بهای تمام شده را تنها می توان بر اساس قواعد دقیق تعریف
کرد زیرا این مفاهیم در نیای واقعی همتایی ندارند

چون حسابداران در مدت طولانی و به طور مکر از این اصطلاحات
استفاده کرده اند غالبا تمایل دارند  قبول
کنند که این مفاهیم تفسیری از دنیای واقعی به شمار می ایند

و این واقعیت که این مفاهیم خارج از نقش محدود خود در منطق
ساختاری حسابداری اهمیت چندانی ندارد و این فقدان اهمیت ممکن است یکی از دلایل
دشواری درک مفاهیم حسابداری توسط دانشجویان این رشته باشد

البته این بدان معنا نیست که تمامی مفاهیم حسابداری عاری از
اهمیت تفسیری است . برخی مانند فروش محصولات بر مبادلات خارجی یا رویدادهای قابل
مشاهده مبتنی است .

 

رویکرد معاملاتی در اندازه گیری سود

رویکرد معاملاتی در اندازه گیری سود کم و بیش رویکردی سنتی
در حسابداری محسوب می شود  در این رویکرد
تغییرات ارزشیابی داراییها و بدهیها تنها در صورتی که منتج از معاملات و عملیات و
سایر رویدادهای مالی باشد ثبت می گردد . اصطلاح معاملات و عملیات و رویدادهای مالی
نیز به معنای گسترده تعریف می شود تا معاملات و عملیات خارجی و همچنین رویدادهای
داخلی را در بر گیرد .

رویدادهیا خارجی مانند معاملات و عملیات خارجی ناشی از داد
وستد با اشخاص خارج از واحد انتفاعی و نفل وانتقال دارایی و بدهی میان انان است .

رویدادهای داخلی ناشی از استاده یا تبدیل داراییها تنها در
داخل واحد انتفاعی می باشد چنانچه تغییر ارزش داراییها و بدهیها به دلیل تغییرات
ارزشیابی بازار یا تنها نغییرات انتظارات باشد در فرایند اندازه گیری
حسابداری  لحاظ نمی شود . در مواردی که
ارزش داراییها در پایان دوره مالی به منظور لحاظ کردن تغییرات ارزش تعدیل می شود
این تعدیل انحرافی از رویکرد معاملاتی مطلق محسوب می شود و بطور ضمنی مفهوم حفظ
سرمایه را مد نظر قرار میدهد.

هنگامیکه ارزشیابی جدید بازار به دلیل وقوع معامله خارجی ,
جایگزین ارزشهای ورودی (بهای تمام شده ) می شود سود در زمان رخداد معامله شناسایی
می شود .رویدادهای داخلی نیز می تواند به تغییر ارزشها منتج شود اما تنها در
مواردی که این تغییر ناشی از استفاده یا تبدیل داراییها باشد ثبت خواهد شد  .هنگامیکه تبدیل صور می گیرد ارزش دارایی قدیم
ب دارایی جدید انتقال می یابد. بنابراین رویکرد معملاتی با مفهوم شناخت در زمان
فروش یا مبادله و میثاق بهای تمام شده حسابداری ملازمه و هماهنگی دارد .

 

مزایای عمده رویکرد معاملاتی یه شرح زیر است :

1- اجزای متشکله سود را می توان به انحا مختلف مانند تفکیک
بر حسب  محصولات  یا مشتریان , طبقه بندی کرد تا اطلاعات مفید
تری به مدیریت ارائه شود .

2- سود حاصل از منابع مختلف مانند عملیات یا سببهای خارجی
را تا جایی که قابل اندازه گیری باشد می توان به طور جداگانه گزارش کرد .

3- مبنایی را برریا تعیین انواع مقادیر داراییها و بدهیهای
موجود در اخر دوره مالی ایجاد می کند بنابراین بکارگیری مبانی دیگر اندازه گیری
برای این اقلام نیز امکانپذیر می شود

4- کارایی واحد انتفاعی مستلزم ثبت معاملات خارجی ناشی از
دلایل دیگ نیز می باشد .

5- تهیه صورتهای مختلفی اماکن پذیر می شود که ضمن همبستگی و
پیوستگی با یکدیگر موجب درک بهنر اطلاعات نیز می شود.

 

روش کلی در رویکرد بالا این است که درامد فروش . هزینه ها
هنگام وقوع بر اثر معاملات خارجی ثبت گردد . اگر چه مسایل  زمان بندی و ارزشیابی در ثبت هر یک از معاملات
وجود دارد اما مساله اصلی مقابله هزینه ها با درامد فروش مربوط در دوره های مالی
مشخص است .

لیکن روشهای عملی حسابداری در حال حاضر ترکیبی از مفاهیم
حفظ سرمایه , مفاهیم عملیاتی و مفاهیم رویکرد معاملاتی در اندازه گیری سود می باشد
.

 

رویکرد فعالیت در انداره گیری سود

تفاوت رویکرد فعالیت در انداره گیری سود با رویکرد معاملاتی
این است که در این رویکرد کانون توجه شرح فعالیتهای واحد انتفاعی است .در حاالیکه
در رویکرد معاملاتی گزارش معاملات و رویدادها مد نظر است .

به بیان دیگر بر اساس رویکرد فعالیت  سود هنگامی ایجاد می شود که فعالیتها یا
رویدادهای مشخصی واقع شود .مثلا سود فعالیت در خلال برنامه ریزی , خرید و تولید
وفرایندهای فروش و فرایند وصول مطالبات ثبت می گردد.بکارگیری این رویکرد  در واقع بسط و توسعه رویکرد معاملاتی است .

هر دو رویکرد از لحاظ ناتوانی در انعکاس واقعیتها در اندازه
گیری سود مشابه یکدیگرند. زیرا بر ارتباطات ساختاری و مفاهیمی اتکا دارند که
همتایی در دنیای واقعی ندارند.

یکی از مزایای رویکرد فعالیت این است که اینرویکرد اندازه
گیری مفاهیم مختلف سود را برای مقاصد متنوع امکان پذبر می سازد.مثلا سود نای از
تولید و فروش کالا, انواع متفاوت ارزشیابی و پیش بینی را در مقایسه با سود حاصل از
خرید و فروش اوراق بهادار یا نگهداری دارایی به منظو تحصیل سود غیر عملیاتی ,
ایجاب می کند.کارایی  مدیریت را در صورت
طبقه بندی اجزای متشکله سود بر حسب انواع مختللف عملیات یا فعالیتها بهتر می توان
ارزیابی کرد . زیرا برخی از عملیات یا فعالیتها کنترل کمتر یا بیشتری را طلب می
کند . همچمنین طبقه ندی اجزای متشکله سود بر حسب انواع عملیات , موجب  انجام پیش بینی های بهتری نیز می شود. زیرا
الگوهای رفتاری فعالیتهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد

 

مفاهیم سود در سطح معانی ( ارتباط با واقعیتهای اقتصادی )

حسابدارن در تعریف سود بر دو مفهوم اقتصادی اتکا می کنند .
مفهوم اول تغییر در رفاه (ثروت ) است مفهوم دوم 
یعنی حداکثر کردن سود تحت شرایط معین ساختار بازار , تقاضا برای محصول , و
اقلام بهای تمام شده ورودی

 

سود به عنوان معیار کارایی

عملیات کارامد واحد انتفای بر جریان سود سهام و همچنین بر
بکارگیری سرمایه برای تامین جریان اتی سود سهام اثر می گذارد.

سهامداران فعلی می توانند در صورت فقدان کارایی مدیریت نسبت
به تغییر ان اقدام می کنند.و یا مزایا و پاداشهایی را برای مدیریت کارامد در نظر
بگیرند. سهامداران بالقوه نیز کوشش می کنند که کارایی مدیریت را قبل از سرمایه
گذاری یا ارزشیابی سها م واحد انتفاعی 
ارزیابی کنند .و معیار کارایی مبنایی را برای تصمیم گیری فراهم می کند.

یکی از تفاسیر کارایی معرف توان نسبی واحد انتفاعی در بدست
اوردن حداکثر محصول از مصرف مقدار معینی از منابع و یا تحصیل مقدار معینی محصول از
مصرق حداقل منابع و یا ترکیب بهینه منابع در قبال تقاضا و قیمت معین برای محصولات
به نحوی است که موجب تحصیل حداکثر بازده برای مالکان شود .

اما کارایی به هدف واحد انتفاعی  بستگی دارد و همجنین کارایی زمانی معنا دارد که
با معیاری ایده ال یا مورد انتظار مقایسه گردد

بطور مثال چناچه سرمایه بکار گرفته شده توسط واحد انتفاعی
در سالهای مختلف ثابت بماند مبلغ سود ممکن است برای سنجش کارایی مناسب به نظر
برسد. سود سال جاری را می توان با سودهای سالهای قبل مقایسه قضاوت کرد.اما اگر
سرمایه بکارگرفته شده در خلال سالها تغییر یافته باشد , مبلغ سود باید با جمع
سرمایه یا جمع درامد فروس مقایسه شود .

 

چنانچه سود خالص بر جمع سرمایه تقسیم گردد.حاصل تقسیم  نرخ بازده سرمایه گذاری نامیده می شود .به نظر
می رسد این نرخ معیاری برای ارزیابی کارامد سرمایه واحد انتفاعی بدست میدهد. لیکن
زمانی این نرخ به عنوان معیاری استاندارد می توان بکار گرفت که پاسخ داد که ایا معیار
مناسبی از سود و سرمایه بکار گرفته شده است یا خیر.

مبنای دیگری برای مقایسه سوددرامد فروش دوره مالی است اگر
چه درامد فروش را نسبت به سرمایه بکار گرفته شده صحیح تر می توان ارزیابی کرد اما
بکارگیری این مبنا معایبی نیز دارد .

مقایسه نسبت سود خالص به درامد فروش در دوره های مختلف تنها
در صورتی اعتبار دارد مه بکارگیری ظرفیت در اینسالها یکسان باشد و یا ظرفیت بلا
استفاده بخشی از عدم کارایی مدیریت به حساب اید .مقایسه نسبت مزبور میان واحدهای
انتفاعی مختلف حتی مشکل تر می باشد . این مقایسه در صورتی معتبر است که نسبت درامد
فروش به سرمایه تمامی شرکتهای مورد مقایسه یکسان باشد .و از انجا که این شرط غیر
محتمل است این نسبت نیز برای مقایسه واحدهای انتفاعی مختلف اعتبار ندارد.

 

سود حسابداری در مقایسه با سود اقتصادی

تهیه کنندگان و استفاده کنندگان اطلاعات مالی در سالهای
متمادی کوشش کرده اند که به سود خالص حسابداری محتوای اقتصادی نیز نسبت بدهند.
کانو توجه این کوششها برقرای ارتباط بین نرخ بازده سرمایه گذاری از یک سو و نرخ
بازده داخلی از سوی دیگر بوده است .این ارتباط مبنای تدوین تئوری براورد قرار گرفت
.

در این تئوری تاکید بر گزارش سود به نحوی است ک به سرمایه
گذاران امکان میدهد نرخ بازده داخلی واحد انتفاعی را بطور کلی پیش بینی و بر اساس
ان گردش اتی وجوه نقد و ارزش فعلی وحد انتفاعی را نیز پیش بینی کنند

 

هر دو نخ بازده مذکور بالا , معیارهایی برای سنجش کارایی
بکارگیری داراییهای واحد انتفاعی است اما تعریف انها متفاوت است

نزخ بازده سرمایه گذاری عبارت است  از :

ROI = NI / TA

 

NI=سود خالص

TA = معرف جمع داراییها بر مبنای بهای تمام شده

نرخ بازده داخلی نرخی است که موجب تساوی ارزش فعلی گردش
وجوه نقد مورد انتظار در اینده (ب اثر بکارگیری داراییها) با بهای تمام شده ان
داراییها می شود .

یعنی نرخ بازده داخلی را می توان  از رابظه زیر بدست اورد :

 

 

با توجه به دو رابطه بالا فرمولهای زیر را برای سود خالص
حسابداری و سود خالص اقتصادی بدست اورد

استهلاک حسابداری – هزینه ها  - درامد فروش =  سود خالص حسابداری

استهلاک اقتصادی – هزینه ها  - درامد فروش 
= سود خالص اقتصادی

 

تفاوت دو رقم بالا مربوط به نحوه محاسبه هزینه استهلاک است
اقتصاد دانان روش نرخ بهره را برا استهلاک استفاده می کنند.

از لحاظ نظری می توان انتظار داشت اگر حسابدارن روش نرخ
بهره موثر را برای محاسبه استهلاک بکار گیرند سود خالص حسابداری و سود خالص
اقتصادی یکسان شوند اما این انتظار تحقق نمی یابد زیرا پارامترهای که در این مدل
ثابت فرض شده اند در دنیای واقعی ثابت نیستند .بطور مثال تورم ارزش داراییها را
تغییر میدهد , نرخ تورم مورد انتظار بر نرخ 
تنزیل اثر می گذارد و یا عرضه  و
تقاضای بازار بر مخاظرخ واحد انتفاعی تاثیر می کند . این تغییر به طور مستمر تغییر
می کند و حسابدارن باید هر روز سود خالص را مجددا اندازه گیری کنند تا بتوانند با
واقعیتهای اقتصادی هم اهنگ باشند . در بازار سهام 
این اندازه گیریها و تحلیلها توسط سرمایه گذاران انجام و موجب نوسان قیمت
سهام شرکتها می شود  اما این کار برای
حسابدارن بسیار مشکل و غیر عملی است و در واقع وظیفه حسابداران محاسبه سود اقتصادی
نیست بلکه وظیفه انان ارائه اطلاعات به بازار سرایه است  تا به سرمایه گذران امکان دهد خود سود اقتصادی
را پیش بینی کنند.

 

بازارهای ناقص و ابهام

مشکلات عمیقی بین رابطهسود حسابداری  و سود اقتصادی وجود دارد . تمامی تحلیلهای
مربوط به سود حسابداری و رابطه ان با شود اقتصادی با فرض قطعیت و نبود ابهام انجام
می شود .به بیان دیگر فرض بر این است که تمامی واقعیتها ی مربوط به یک وضعیت برای
همگان اشکار است  مثلا در ارزش فعلی نرخ
تنزیل یگانه ای مورد استفاده قرار می گیرد در حالی که در عمل تعداد نرخهای بسیار
زیادی وجود دارد .

در شرای قطعیت همه چیز برای همگان روشن است و شاید نیازی
برای کارحسابداران وجود ندارد اما در شرایط ابهام 
نقش حسابداران معنا پیدا می کند

 

برای مواجهه با ابهام پژوهشگران بازارهای کامل را ا
بازارهای ناقص متمایز کرده اند دربازارهای کامل سرمایه گذاران از رویدادهایی که
ممکن است در اینده رخ  دهد اگاهی ندارند
اما در مورد ویژگیهای مربوط به رویدادهای محتمل توافق دارند . در این بازارها
امکان محاسبه سود خالص معنا دار نیز وجود دارد .

اما در دینای واقعی پیچیده تر از شرایط بازار کامل است و
مشکلاتی مانند عدم تقارن اطلاعاتی  باعث می
گردند بازارها ناقص محسوب شوند در بازارهای ناقص نمی توان  سود واحد انتفاعی را به نحوی تعریف کرد که مورد
توافق همگان باشد . و بهترین کار تعریف سود در سطح قواعد و تحوه محاسبه ان بدون
توجه به معنای اقتصادی ان است .

 

مفاهیم سود در سطح عمل

مفاهیم سود در سطح عمل به موارد زیر مربوط است فرایندای
تصمیم گیری سرمایه گذراران و اعتبار دهندگان ,واکنش بقیمت اوراق بهادار در بازار
سرمایه نسبت به سود گزارش شده , تصیمات مدیریت در باره مخارج سرمایه ای و واکنش
مدیریت و حسابداران نسبت به سود

 

 

 

سود به عنوان وسیله ای برای پیش بینی

در بیانیه شماره یک هیات استانداردهای حسابداری مالی امده
است  که سرمایه گذاران  اعتبار دهنده گان و سایر استفاده کنندگان علاقه
مند هستند که خالص جریان ورود وجه نقد به واحد انتفاعی را در دوره های اتی ارزیابی
کنند اما غالبا سود را برای ارزیابی توان سود اوری , پیش بینی های سودهای اتی و یا
ارزیابی مخاطره سرمایه گذاری یا اعطای وام باعتبار به واحد انتفاعی مورد استفاده
قرار میدهند . بنابراین  فرض است که بین
سود گزارش شده و وجوه نقد شامل توزی وجوه نقد میان سهامدران ارتباط وجود دارد .

یساری از پژوهشگران درباره فرض هیات استانداردها بررسی کرده
اند . برخی بدنبال ارقام معینی بوده اند که سرمایه گذاران و سایر استفاه کنندگان
برای ارزیابی اینده واحد مورد استفاده قرار میدهند.این ارقام اصطاحا شاخصه های
خلاصه نامیده می شود .زیرا این شاخصها موفقیت یا شکست نسبی واحد انتفاعی را خلاصه
می کنند.

مثلا در برخی از این تحقیقات ارزش سود هر سهم برای پیش بینی
ورشکستگی بررسی شده است .

ارزش جاری واحد انتفاعی و قیمت سهام ان به جریان توزیع  وجه 
نقد مورد انتظار میان سهامداران بستگی دارد.بنابراین انتظارات مربوط به
توزیع اتی منابع میان صاحبان سهام نقش با اهمیتی در تصمیمات سرمایه گذاری ایفا
میکند .

در بسیاری ار واحدهای انتفاعی به منظور پیش بینی های سود در
مقایسه با پیش بینی های توزیع سود سهام در کوتاه مدت به منظور پیش بینی قیمت اتی
سهام در بازار مربوط تر فرض شده اند سودهای اتی توسط بسیاری از سرمایه گذاران مورد
استفاده قرار می گیرد تا توزیع سود سهام را در اینده پیش بینی کنند  و توزیع سود سهام نیز عامل با اهمتی در تعیین
قیمت سهام ی ارزش کل واحد انتفاعی محسوب می شود.

 همچنین در یکی از
تحقیقات نتیجه گیری شده است  که سودهای
گذشته محاسبه شده بر اساس  ارزشهای تاریخی
در مقایسه با سودهای گذشته محاسبه شده ب اساس ارزشهای جاری به منظور پیش بینی
ارزشهای تی مناسبتر است . ضمنا سودهای محاسبه شده به دو روش بالا در قایسه با سود
محاسبه شده بر مبنای ارقان تعدیل شده بواسطه سطح قیمتها مرجح می باشد .

می توان انتظار داست که پیش بینی  ارزشهای اتی , جایگزین مناسبی برای مفهوم معنا
داری از سود گخ در دنیای واقعی نیز اهمیت داشته 
و برای تصمیم گیری سرمایه گذاران اطلاعاتی مربوط محسوب گردد.

باتوجه به توان پش بینی سود حسابداری برخی از صاحبنظران
هموار سازی سودهای ادورای را پیشنهاد کرده ند اما برخی بر این باورند که هموار
سازی سود بیش از انچ که موجب افشای اطلاعات شود باعث کتمان اطلاعات می گردد.زیرا
اطلاعات مربوط به تغییرات فعالیت از یک دوره به دوره دیگر برای ارزیابی مخاطره و
همچنین استفاده در فرایند تصمیم گیری مربوط تر می باشد


مطالب مشابه :


کارگران ساختمانی در دوران رکود بازار مسکن

به پروژه های نیمه تمام ساخت وسازی سر زد که در بسیاری از آنها حتی سرایه داری قرارداد می




فعالیت های بورس اوراق بهادار

سرمایه داری قرارداد- به که زائیده نظام سرایه داری است ،ایجاد عدم




پرورش كبك

کبک داری کارخانه جوجه کشی وجود دارد، کبک دار می تواند باعقد قرارداد با کارخانه سرایه




اطلاعاتي کامل در خصوص پرورش کبک

کبک داری کارخانه جوجه کشی وجود دارد، کبک دار می تواند باعقد قرارداد با سرایه دار: با




اطلاعاتی درباره کبک وپرورش کبک

کبک داری کارخانه جوجه کشی وجود دارد، کبک دار می تواند باعقد قرارداد با کارخانه سرایه




ارزش افزوده اقتصادی (EVA) و نرخ بازده دارائی‌ها (ROA)

آنچه مسلم است دیدگاه سرمایه‌داری منابع تأمین مالی که مشمول هزینه سرایه قرارداد آتی یا




پرورش كبك

یک روش قدیمی با هدف پرورش کبک مولد، نگه داری این باعقد قرارداد با سرایه دار: با




فصل هشتم شباهنگ

نیست بلکه وظیفه انان ارائه اطلاعات به بازار سرایه است تا به داری از سود گخ قرارداد




برچسب :