تجربيات مامان نازبانو

  مامان نازبانو گفت:

از حدود 3 ماه قبل از عمل دکی برای همسرم قرص پنتوکسی فیلین تجویز کرده بود که هر 12 ساعت یکی میخورد به همراه توصیه هایی که دکتر کاویانمنش بهش کرده بود که مطمئنم رعایت این موارد خیلی بهمون کمک کرد تا از اون 3 تا تخمک هر 3 به جنینهای با کیفیت تبدیل بشن
خودم هم از همون موقع هر روز امگا 3 / کلسیوم دی / فولیک اسید / زینک . میخوردم تغذیه خاصی تو رژیم غذاییم هم نبود بجز لبنیات که 2/3 ماهی بود اصلا لب نزدم خیلی هم دلم تنگ شده که یه دل سیر نو و پنیر بخورم. البته از میوه و سبزی تازه هم غافل نبودم و نیستم
استارت سیکل من از 23 شهریور بوده یعنی درست 1 ماه پیش روزی که پریود شدم. دونرم هم با من همون روز پری شد و از روز 3 شروع کرد به استفاده از داروهای محرک تخمدان. از 1 ماه قبلش هم ال دی میخورد و سوپر فکت هم میزد. منم از همون روز استرادیول هر روز 1 عدد از روز 4 شد 2 تا و از پانکچر تا الان روزی 3 تا شده. از روز 2 پری یه روز درمیون پردنیزولون که اینو دکی بخاطر آنتی تی پی او بالام بهم داده 5 درصد هم هست. روز 2 پری یه امپول ویتامین د3 و بکمپلکس. از روز اول پری هر روز 1 عدد آسپرین آ.اس.آ 80. شب قبل از پانکچر یه آمپول دگزامتازون. از بعد از پانکچر همون روز 1 آمپول 50 میلی گرمی پروژسترون زدم / فردا و پس فرداش هم از همون امپول روزی 2 تا زدم. شب قبل از انتقال یه آمپول HCG + یه آمپول هیوسین که همزمان باید تزریقشون میکردم . صبحش هم دوباره یه آمپول ویتامین د3 به همراه ب کمپلکس. همینطور شب قبل از انتقال قرص آزیترومایسین 250 هم 4 عدد داشتم که اینو 4 تا کپسول و باید طی نیم ساعت میخوردم این واسه عفونت احتمالی بوده. نزدیکی شب قبل از انتقال البته با کاندوم به توصیه دکترم برای پیشگیری از آلوده شدن محیط رحم. انتقالم 3 روز بعد از پانکچر بود. ساعت 8 صبح انجام شد و حدود 3 ساعت بعدش منو اروم از رو تخت بلند کردن و آرون قدم زدم رفتم لباسامو پوشیدمو بعدش با ویلچر بردن تا جلو ماشین . به راننده توصیه کردیم که خیلی آروم حرکت کنه انصافا خیلی رعایت کرد اصلا متوجه دست اندازها و هیچی هم نشدم .
داروهایی که از بعد از انتقالم اضافه شدن هر 12 ساعت یه شیاف 400 پروژسترون و هر روز صبح یه آمپول سلکسان زیر جلدی. خونه ام طبقه دومه پله ها رو آروم آروم رفتم بالا و تا 3 روز فعالیت زیادی نداشتم فقط برای دسشویی که اونم از فرنگی استفاده کردم تا امروز و غذا خوردنم بلند میشدم . دولا راست نمیشدم یکم کارهای ایستاده مثل شستن ظرفهای غذا رو هم خودم انجام میدادم. نشاسته از روز پانکچر تا 4 روز بعد از انتقال هر روز میخوردم . مربای به هم چند روزی خوردم . همینطور کمپوت آناناس. یه هفته اول هر روز یه وعده سوپ داشتم به همراه یه غذای سبک و آبدار که خدارو شکر اصلا یبوست هم نداشتم
از هفته دوم هم خودم همه کارای خونه رو انجام میدادم حتی آروم طی هم میکشیدم ولی چیز سنگین بلند نکردم و همچمنان تو دولا راست شدنم رعایت میکردم که به رحمم فشار نیاد. علائم تا امروز هیچ چیز خاصی و متوجه نشدم جز اینکه الان 2/3 شبه موقع خواب کمرم خیلی درد میگیره یعنی شکمم مثل یه وزنه سنگین میشه و به کمرم خیلی فشار میاره هر طرفی هم میچرخم که بتونم بخوابم باز اذیت میکنه


مطالب مشابه :


تجربيات مامان نازبانو

از بعد از پانکچر همون روز 1 آمپول 50 میلی گرمی پروژسترون زدم شب قبل از انتقال یه آمپول hcg




جزوه درس جمعیت و تنظیم خانواده-پارت 2

مصرف این نوع قرص ها می تواند تا 50 پروژسترون استات و 5 میلی آمپول ۱۵۰ میلی




Decaject, nandrolone decanoate, 10 ml vial (200 mg/ml)

مردان 300-800 میلی گرم / week Women 50-100 میلی است که برخی از فعالیت به عنوان پروژسترون در




دكا دورابولين

لازم به توضیح است که اثراتی که هورمون زنانه پروژسترون 50 میلی گرم در آمپول های 2 میلی




آمپول ترکیبی سیکلوفم ( یکی از روشهای جدید پیشگیری از بارداری )

آمپول ترکیبی پروژسترون استات و 5 به بیش از 500 میلی گرم در 100 میلی لیتر




روشهای پیشگیری از بارداری

هیدرینات 50 میلی گرمی یا آمپول های تزریقی ضد بارداری 1. دپومدروکسی پروژسترون




فوريت ها و عوارض مهم دوران بارداري

بر اساس علائم باليني ، كلدوسنتز، سونوگرافي ، كنترل سريال bhcg و پروژسترون 50 % مي باشد




برچسب :