روش های دوست یابی و دوست ماندن - اصول دوست یابی

روش های دوست یابی و دوست ماندن
 
همه ما، دست کم یکبار دوستی را تجربه کرده ایم و از آن خاطره خوش یا ناخوش داریم. بعضی، چنان تجربه ناخوشایندی از دوستی دارند که به "تنهایی" پناه می برند. بعضی از این افراد، تا جایی پیش رفته اند که هرگونه دوست و دوستی را، چه خوب و چه بد، به یک چوب رانده و آنان را مایه عذاب خاطر و ناآرامی جان دانسته اند. در مقابل، کسانی هستند که زندگی خود را فدای دوست کرده اند و معتقدند زندگی بی دوست، بی ارزش است و تنها اکسیر دوستی است که احساس ارزشمندی در انسان به وجود می آورد که موجب رشد می شود.

اصول دوست یابی , راه های دوست یابی , دوست و دوستیابی

اصول دوست یابی

ما همواره نیازمند مشاوره، یاری، اظهار نظر و همدلی دوستان خود هستیم. هر چه بر این سرمایه بیفزاییم و در بانک دوستی، حساب جاری فعال تری داشته باشیم، به همان نسبت در زندگانی، کامرواتر خواهیم بود. ما نباید و نمی توانیم، همه چیز را تجربه کنیم و همه راه ها را بیازماییم و با آزمون و خطا، درست را از نادرست تشخیص دهیم. دوست واقعی، مطمئن ترین راهنمای ما برای گذر از مسیر آزمون ها و پرهیز از دچار شدن به خطاهای دیگران است. هیچ یک از ما دوبار عمر نمی کند، تا یکی را صرف تجربه اندوزی کند و دیگری، تجربه هایش را به کار گیرد و بر این اساس، زندگی شادی داشته باشد.

آدمی می تواند بدون خویشانش به زندگی کامروای خود ادامه دهد، اما بدون دوستان، داشتن زندگی موفق، ناممکن است؛ از این رو "دوستی" از "خویشاوندی" برتر است. بنابراین، آن که از نعمت دوست بی بهره است. از سرمایه اساسی زندگی محروم و از رسیدن به خواسته هایش گرچه کوچک و محدود باشند، ناتوان است. چنین کسی، درمانده حقیقی است، و از او درمانده تر، کسی است که دوست یا دوستانی فراهم آورده باشد، اما نتواند این سرمایه را حفظ کند و آن را از دست بدهد.

راه های دوست یابی

۱- نیک خواهی
برای این که محبوب دل ها و سلطان قلب ها باشیم، باید نخست از خود آغاز کنیم؛ خود را دوست بداریم و نیک خواه دیگران باشیم. باید دیگران را دوست بداریم تا آنان نیز ما را دوست بدارند. باید به دیگران عشق بورزیم و محبت خود را نثار آنان کنیم، تا اثر آن در خودمان آشکار شود و دیگران محبت خود را به ما ارزانی کنند. اگر دیگران ما را صادق و صمیمی ببینند، با جان و دل به سوی ما می آیند و پیوند دوستی خود را با ما استوار می کنند.
مهم این است که ما آن چه را در دل داریم، آشکار و محبت خود را اظهار کنیم و دیگران را از آن با خبر سازیم. محبت ما هنگامی اثر کامل خود را می گذارد که اظهار شود.

۲- خوش بینی
خوش بینی، اساس ارتباط سالم و سازنده و ریشه جهان بینی افراد موفق است. خوش بینی یعنی نگاه مثبت به هستی، جامعه و خود، که همه این ها نتیجه ایمان درست به خداوند است. آن که خدا را عادل می داند و سررشته هستی را در دستان با کفایت او می بیند. چنین کسی در دل سختی خوشی را می جوید و در دهانه آتش فشان ها شادی راجستجو می کند.این خوش بینی، خود را در همه رفتارهای شخصی نشان می دهد و دیگران را مجذوب او می کند. برعکس، آدم های بدبین، پیشاپیش به دیگران هشدار می دهند که به آنان نزدیک نشوند و آنان را از خود می رانند و هر روز بر پیله بدبینی خود بیشتر می تنند، در حالی که شخص خوش بین آماده برقراری ارتباط و دوستی است.

۳- خوش خویی
ساده ترین راه برای برقراری ارتباط و باز کردن باب گفتگو، "لبخند زدن" است. برای این که به کسی اجازه نزدیک شدن به فضای شخصی خود را ندهیم، کافی است کمی اخم کنیم. به همین سادگی می توانیم کسی را از خود دور یا به خود نزدیک کنیم.

۴- خوش زبانی
دیده ایم که چطور سخنان گزنده کسی، دیگران را رنجانده است. آری، زخم زبان، زخم عمیقی است که درمان آن بسیار دشوار است. از سوی دیگر، بارها کسانی را دیده ایم که تنها با شیرین زبانی و خوش بیانی، نقل مجلس شده اند و نظرها را به خود خیره کرده اند. با زبان خوش، بسیاری از موانع را می توان از سر راه برداشت و دشمنان را به دوستانی تازه تبدیل کرد.

۵- فروتنی
راه رسیدن به دیگران و به دست آوردن دوستی ها، دست کشیدن از غرور بی جا و پا نهادن بر خصلت "خودبزرگ بینی" است کسی که خود را برتر و شایسته تر از دیگران می داند، در برابر خود سدی می کشد. دیگران به چنین فرد خودخواهی، که خود را تافته جدا بافته می داند، نزدیک نمی شوند و او را از دوستی خود محروم می کنند. کسانی که به غلط خودخواهی و تکبر را با "اعتماد به نفس" یکی می گیرند و می پندارند که با فروتنی و افتادگی، ضعف خود را نشان می دهند. اوج "اعتماد به نفس" در "تواضع" آشکار می شود. کسی که اعتماد به نفس دارد، احساس می کند چنان شخصیت پولادینی دارد که فروتنی در برابر دیگران، چیزی از آن نمی کاهد، اما افراد متکبر، شخصیت پوشالی و شکننده خود را زیر نقاب غرور، پنهان می کنند و می کوشند جلوه ای فریبنده از خود نشان دهند.

۶- بخشندگی
یکی از راه های شناخت دوستان یک رنگ از مدعیان دروغین دوستی، ارزیابی آنان براساس صفت "بخشندگی" است. بخشندگی، زبان دشمنان را می بندد و کام دوستان را شیرین می کند و بخشنده را ارجمند می سازد. آن که می بخشد، یقین دارد که بخشش او جای دوری نمی رود و جایگزین دارد؛ از این رو، با اعتماد به نفس و سنجیده، به دوست و دشمن می بخشد و آنان را مجذوب خود می کند. اما آن که از این ویژگی تهی است، همواره می ترسد که مبادا با خواستن چیزی، او را آزمایش و سرافکنده اش کنند. شخص بخشنده، هر چه می بخشد، بر داشته هایش افزوده می شود و چون دریا، که هر چه از آن تبخیر شود جای آن را آب های تازه می گیرد، سرشار از آب رو، شکوه و شخصیت است.

۷- وفاداری
صفت وفاداری، چنان برای ما لازم است که براساس آن، موجودات پیرامون خود را به "وفادار" و "بی وفا" تقسیم می کنیم و پاره ای از حیوانات وفادار را بر انسان های بی وفا ترجیح می دهیم؛ پس باید همواره به ویژه در دوستی، وفاداری را رعایت کنیم. هیچ کس دوست ندارد او را بی وفا بدانند؛ گر چه واقعاً چنین باشد. وفاداری، عامل حفظ دوستی های کهن و استوار کردن دوستی های تازه است.

۸- انصاف
داشتن انصاف، در همه کارها کلید کامیابی است و راه نفوذ در دل هاست. انصاف با خود و دیگران، آدمی را هوشیار می کند و مانع ضایع شدن حق خود و دوستان می شود.آدم با انصاف، از زیاده روی و یا کم گذاشتن در هر کار می پرهیزد و معیاری دارد که بر اساس آن، رفتارش را سازمان می بخشد و در چارچوبی معین به پیش می رود. این ویژگی، موجب جلب اعتماد دیگران می شود و بیانگر ثبات شخصیت و بلوغ اجتماعی است.

۹- صداقت
صداقت با دیگران، محبوبیت به ارمغان می آورد و آدمی را از تنگناها می رهاند و راه های تازه ای در زندگی برایش می گشاید. کسی که با دیگران رو راست و صمیمی است، اعتماد دیگران را جلب می کند و دیگران می توانند از او و نظرش بهره مند شوند و برایش حسابی در دفتر دوستی باز کنند.

گذاردن حق دوستی
باید ببینیم که چگونه می توانیم از سرمایه دوستی بهره مند شویم و آن را برای خود حفظ کنیم. در این مورد چند نکته اهمیت بسیاری دارد:
نخست:
 هر کسی شایسته دوستی نیست و نام "دوست" زیبنده هر کسی نیست. با کسی باید دوست شد که ما را رشد دهد و افق های تازه ای فراروی ما بگشاید؛ کسی که با تجربه و خرد و صداقتش مددکار ما باشد، نه آن که چشمش به بند کیفمان باشد و در پریشان حالی، رهایمان کند.

از این رو، اول باید دوستان را آزمود و آن گاه به صداقت و وفاداری و پایداریشان اعتماد کرد؛ بنابراین، در کار دوستی باید دست به گزینش زده و از میان افراد خوب، بهترین ها را برای دوستی برگزید. معیارهای خوبی نیز، بسیار است، اما مهم ترین آنها عبارتند از :
 ایمان، تعهد، وفاداری، صداقت، خرد، دوراندیشی و بخشندگی.
دوم: اگر چه باید در گزینش دوستان و کسب اطمینان، از جهت پایبندی آنها به صفات یاد شده دقت کرد، اما این به معنای کنجکاوی در امور داخلی افراد و شناخت صفات پنهان آنها نیست. در این باره، مانند موارد دیگر، باید با اعتدال رفتار کرده و جانب میانه روی را رها نکرد.

سوم: هدف دوستی، رشد یافتن آدمی است؛ بنابراین یکی از وظایف دوستان، آن است که ضعف های یکدیگر را برای خود، بیان کنند و بکوشند آنها را برطرف کنند. دوست واقعی، کسی نیست که اشتباهات ما را ندیده بگیرد و همواره به ما لبخند بزند، بلکه کسی است که خطای ما را گوشزد کند.

از سوی دیگر، ما نیز باید بیاموزیم که اگر دوستی خطای ما را گوشزد کرد، آن را با روی گشاده بپذیریم و این هدیه صمیمانه را، دوستانه، آویزه گوش خود کنیم. از این رو، در احادیث پیشوایان معصوم، مؤمن، آیینه مؤمن معرفی شده است. آیینه، در نشان دادن آنچه می بیند، تردید ندارد و اگر چیزی را بپوشاند، این کار او خیانت به شمار می رود. اگر آیینه، نقش روی ما را به درستی نشان داد، باید خودشکنی کنیم، نه آیینه شکنی!  


راه های دوست یابی , دوست و دوستیابی