سه مطلب درباره تاریخ قمه زنی/همه مورخان وفقها اجماع دارندکه قمه زنی درعصراهل بیت وجودنداشته است.

تاريخچه قمه زني از کتاب دست پنهان (به نقل از وبلاگ کتاب)

تاريخچه قمه زني

1. قمه زني چيست؟
قمه زني مراسمي است که در بعضي شهرستان ها و بلاد شيعي و توسط برخي از عزاداران امام حسين (ع) اجرا مي شودو در تأسي به مجروح و شهيد شدن سيدالشهداء (ع) و شهيدان کربلا و به عنوان اظهار آمادگي براي خون دادن و سر باختن در راه امام حسين (ع) انجام مي گيرد شرکت کنندگان در اين مراسم، صبح زودِ روز عاشورا، با پوشيدن لباس سفيد و بلندي همچون کفن، بصورت دسته جمعي قمه بر سر مي زنند و خون، از سر بر صورت و لباس سفيد جاري مي شود. بعضي هم براي قمه زني نذر مي کنند، برخي هم چنين نذري را درباره ي کودکان خردسال انجام مي دهند و بر سرِ آنان تيغ مي زنند، تا از محل آن خون جاري گردد. در اينجا به توصيف صحنه هايي از دسته ي قمه زني در شهر کاظمين به نقل از کتاب تراژدي کربلا مي پردازيم:
روز عاشورا در بيشتر شهرها و روستاهاي عراق، روز حزن و اندوه و سوگ است. ديدگان اشکبار و رنگ سياه پرچم ها و چهره هاي خاک آلود، در همه جا به چشم مي خورد؛ تنها کفن هاي قمه زنان به رنگ سفيد و با لکه هايي از خون ديده مي شود. مرداني که شعار «فداييان حسين» را بر کفن ها نگاشته، قمه، شمشيرو يا خنجري بر دستان گرفته و بر سرهاي تراشيده خود زخم هايي گاه بسيار عميق و شديد وارد مي آورند. دسته ي بيضوي شکل آنها با عبور از خيابان اصلي کاظمين به حرم وارد مي شود ... عزاداران با رسيدن به حرم کاظمين، با حماسه ي بسيار فرياد «حيدر ... حيدر» سر مي دهند و با هر ضربه ي طبل و نواي شيپور، ضربه اي بر فرق سر مي زنند. گاه اين ضربه ها چنان شديد است که فرق سر را شکافته و خون بسياري از آن جاري مي سازد. در برخي موارد نيز افراد از هوش رفته و بر زمين مي افتند و يا از شدت ضربه ها جان مي دهند ...
گروه سرشکافته و خون آلود قمه زنان، چنان منظره ي دهشتناکي پديد مي آورند که وحشت و اندوه، سراسروجود تماشاچيان را فرا مي گيرد ...
خون، با نخستين ضربه فوران مي زند؛ اما گاه برخي آنچنان به شور و هيجان مي آيند که ضربه هاي محکمي بر سر فرود آورده و خون بيشتري از سر خود جاري مي سازند. برخي نيز با سطح قمه بر سر ضربه مي زنند تا خطر کمتري برايشان داشته باشد. قمه زنان بلافاصله پس از پايان مراسم به حمام هاي عمومي رفته و پس از مداواي زخم هايشان به شيوه اي سنتي، خود را شسته و بهبود مي يابند. آماده سازي قمه ها و کفن ها و گروه هاي موزيک و ديگر لوازم مورد نياز، بر عهده ي هيئت هاي عزاداري است. جمع آوري کمک هاي مردمي و دادن مبلغي به شاعر، نوحه خوان، سخنران و ديگر مخارج نيز بر عهده ي هيئت ها است.» (18)
قمه زني نيز مثل شبيه خواني، از ديرباز مورداختلاف نظر علما و پيروان و مقلدين آنان بوده و به استفتاء و افتاء مبني بر جواز يا عدم جواز آن مي پرداخته اند.
2. پيدايش قمه زني  
در مورد منشأ اصلي و اولي قمه زني، اقوال مختلفي وجود دارد؛ (19) اما آنچه که بيشتر از همه مستند و قابل اثبات است، اين است که تيغ زني و قمه زني رسومي عاريتي اند که از جانب ترک هاي آذربايجان به فارس ها و اعراب منتقل شده اند. (20)
ابراهيم الحيدري، جامعه شناس، محقق و نويسنده ي عراقي الاصل کتاب تراژدي کربلا نيز براين عقيده است که مراسم هايي از قبيل قمه زني، قبل از قرن نوزدهم در عراق مرسوم نبوده و به تدريج از اواخر اين قرن در آن کشور رواج يافته است. بنابراين مراسم قمه زني و ... از خارج عراق به آن کشور وارد شده و ريشه ي عربي ندارد. (21)
عرب هاي عراق تا آغاز قرن بيستم در اين گونه مراسم ها شرکت نمي کردند؛ اين اعمال در ابتدا در ميان ترک هاي عراق، فرق صوفيه وکردهاي غرب ايران مرسوم بود. (22)
گزارشي از مقامات بريتانيايي درباره مراسم عاشوراي 1919م. در نجف نيز حاکي است که گروهي صد نفره از شيعيان ترک در آن سال به قمه زني پرداخته بودند. (23)
خاطره اي از سيد محمدبحرالعلوم، اين نظر را تأييد مي کند:
هنگامي که حدود 50 يا 60 سال پيش در نجف بودم، تنها چند هيئت ترک در آن شهر حضور داشت، آنان در ايام عزا به منزل سيد بحرالعلوم بزرگ مي رفتند و با کسب اجازه از ايشان به خواندن ابياتي سوزناک درباره امام حسين (ع) مي پرداختند. برخي از آنان نيزدر ضمن ذکر مصيبت براي همدردي با امام حسين (ع) جراحت هاي خفيفي به خود وارد مي کردند. به تدريج اين گونه اعمال رو به تحول و گسترش گذاشته تا آن که پس از ممنوعيت قمه زني در دوره نخست وزيري ياسين هاشمي، در سال 1935 م. به اوج خود رسيد. در واقع اين اعمال زور، تأثيري معکوس داشت؛ (24) به نحوي که يک هيئت قمه زني، به سه هيئت تبديل شد. (25)
حاج حميد راضي (متوفي سال 1953.م) از معمّرين اهل کربلا که نزديک به 110 سال عمر کرده بود، خاطرات خود درباره عزاداري امام حسين (ع) نقل مي کند که مراسم قمه زني و ... در ايام جواني او در شهر نجف و کربلا مرسوم نبود. (26) همچنين در خاطرات شفاهي هيچ يک از کهن سالان نجف و کربلا از برگزاري مراسم قمه زني و ...قبل از نيمه قرن نوزدهم ياد نشده است. اين گونه مراسمها براي اولين بار توسط برخي زائران ترک از طايفه قزلباش رواج يافت. آنان به هنگام زيارت امام حسين (ع) با شمشيرهايي مخصوص به سرهاي خود ضربه مي زدند. (27)
از نظر تاريخي، مسلّم است که قمه زني در ايران نيز تا پيش از صفويه هيچگونه سابقه اي نداشته است و محور ترديدها در آن است که آيا در زمان صفويه به وجود آمده است و يا اينکه بعد از صفويه در زمان قاجاريه وارد شده و رواج يافته است؟ (28)
الف- ورود قمه زني به ايران در زمان صفويان و جريان فداييان
اقدامات مهم صفويان در زمينه عزاداري، يکي، رسمي و حکومتي کردن مجالس سوگواري و ديگري، ابزارمند کردن و نيز پديد آوردن آيين ها و رسوم جديد عزاداري بود. (29)
پيتر دلاواله، سياح ايتاليايي، از عزاداري شيعيان در اصفهان عصر صفوي سال 1037 قمري چنين گزارش مي دهد:
تشريفات و مراسم عزاداري عاشورا به اين قرار است که همه غمگين و مغموم به نظر مي رسند و لباس عزاداري به رنگ سياه - يعني رنگي که در مواقع ديگر هيچ وقت مورد استعمال قرار نمي گيرد- بر تن مي کنند. هيچ کس سر و ريش خود را نمي تراشد و به حمام نمي رود. به علاوه نه تنها از ارتکاب هر گناه پرهيز مي کنند، بلکه خود را از هرگونه تفريح و خوشي محروم مي سازد.
جمعي در ميدان ها و کوچه هاي مختلف و جلوي خانه هاي مردم، برهنه و عريان در حالي که فقط با پارچه ي سياه يا کيسه ي تيره رنگي ستر عورت کرده و سر تا پاي خود را با ماده اي سياه و براق ... رنگ زده اند، حرکت مي کنند... به همراه اين افراد، عده اي برهنه نيز راه مي روند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز در آورده اند؛ تا نشاني از خون هايي که به زمين ريخته و اعمال زشتي که در آن روز [عاشورا] نسبت به حسين انجام گرفته است، باشد. همه با هم، آهنگ هاي غم انگيز در وصف حسين و مصائب وارد بر او مي خوانند و دو قطعه چوب يا استخواني را که در دست دارند، به هم مي کوبند و از آن صداي حزن انگيزي به وجود مي آورند و به علاوه حرکتي به سر و تن خود مي دهند که علامتي از اندوه بي پايان آن ها است و بيشتر به رقص شباهت دارد ... (30)
علاوه بر ابزار آلات جديد، ازاين دوره بود که آداب و رسوم نويني هم در سلک آيين هاي عزاداري درآمد؛ آدابي چون «تيغ زني»، «قفل زني»، «سنگ زني» و «قمه زني» را از اين جمله شمرده اند. (31)
استاد يوسفي غروي نيز در اين باره مي گويد:
از نظر تاريخي، ظاهراً آن وقت که صفويه سر کار آمدند، قمه زني پديد آمد و مسلماً هيچ سابقه اي هم بر صفويه ندارد؛ اما هنوز به يقين نرسيده ايم که آيا قبل از عثماني ها هم اين کار انجام مي شده است يا نه؟
روال حکومت ها اين است که اعمال و رفتارها را از همديگر ياد مي گيرند؛ عثماني ها گروه فدائيان درست کرده بودند و مانند آل بويه که در قرن سوم و چهارم در بغداد، عمدتاً دسته هاي اوليه ي عزاداري شان، دسته هاي نظامي شان بود، به ارتش دستور داده بودند که به طور منظم و دسته بندي شده، دسته عزاداري راه بياندازند. صفويه هم وقتي سر کار آمدند اين برنامه را تکرار کردند. يکي از افواج فدائيان، قزلباش صفوي بودند که هميشه به نشانه ي آماده به خدمت، سرشان تراشيده بود. در کتاب «تاريخ شاه عباس کبير» از نصر الله فلسفي - که در پنج جلد نوشته شده و يکي از وسيع ترين و دقيق ترين تواريخ است - به تفصيل، «فوج فدائيان» معرفي شده اند. در وصف آنان آمده که حتي در تمريناتشان گوشتِ حيوانات مختلف و حتي مار را مي خوردند که هنوز هم در بعضي از ارتش هاي جهان معمول است؛ مثلاً در ارتش صدام نيز يک فوج فدائي اين طوري وجود داشت. خلاصه اين که فدائيانِ صفويه در روز عاشورا شمشير به دست، بيرون آمدند و تصورشان اين بود که نوعي همدردي و مواسات با اصحاب امام حسين (ع) داشته باشند. آنان مي گفتند در چنين روزي که اصحاب امام حسين (ع) و خود امام، و بني هاشم تير مي خورند، پس ما هم اين حالت را براي خودمان ايجاد مي کنيم؛ يعني نشان دهيم که ما در راه امام حسين (ع) فدوي هستيم و حاضريم سرمان بريده شود؛ و اين شروع قمه زني شد. (32)
البته در آن زمان نيز اکثر جامعه به علمايي که با اين بدعت ها به مخالفت بر مي خاسته اند، توجه خاصي نمي کردند، تا آنجا که عالمي مثل «مقدس اردبيلي» به خاطر مخالفت با اين نوع حرکات در عزاي امام حسين (ع) از سوي اکثريت جامعه طرد مي شود! (33)
ميرزا عبدالله افندي - از علماي شيعه ي معاصر شاه سلطان حسين - در بخشي از کتاب «تحفه فيروزيه» خود به اين مخالفت ها اشاره مي کند... مطابق روايت جاسم حسن شبر در «ارشاد الخطيب»، داستان از اين قرار است که مقدس اردبيلي چندي از حرکات ناشايستي که بعضي مردم در امر عزاداري امام حسين (ع) مرتکب مي شده اند، رنجيده خاطر شده و با اين استدلال که اين اعمال جزو رسوم اقامه عزا نيست و در سيره ي اهل بيت (ع) نيز وجود ندارند، آنان را از اين کار نهي مي کند لکن مردم به منع او وقعي ننهاده، بر شدت و گستره ي عمل خود افزودند. تا آنجا که وي آزرده شده، حتي در مقام اعتراض، ترک آن ديار (اردبيل) کرده و به يکي از قريه هاي اطراف مي رود تا صداي عزاداري مردم به آن شيوه را نشنود. (34)
ب- رواج قمه زني در دوران قاجار
از شاخصه هاي عزاداري در دوره قاجار، عموميت يافتن رسم تيغ زني و قمه زني است؛ رسمي که البته پيش از آن هم مسبوق به سابقه اي چند ساله بود، اما مشخصاً در اين دوره گسترش و رواجي بي سابقه يافت. (35)
بنجامن، سفير کبيرآمريکا در ايرانِ عهد ناصرالدين شاه، در توصيف مراسم قمه زني در سفرنامه اش چنين مي نويسد:
سال 1884 ميلادي من در تهران اقامت داشتم. دسته هايي در خيابان ها حرکت مي کردند و احساسات تند و شديد بي سابقه اي از خود نشان مي دادند ... در اين ميان ناگهان جمعي سفيد پوش که کاردهايي در دست داشتند، پديدار شدند که با هيجان زياد کاردها را بالا برده و به سر خود مي زدند و خون از سر آنها و از کاردهايي که در دست داشتند، فواره مي زد و سر تا پايشان را سرخ کرده بود. واقعاً که منظره دلخراش و بسيار تأثرآوري بود که هرگز نمي توانم آن را از ياد ببرم. کساني که دراين دسته ها قمه مي زنند، گاهي اوقات آنقدر به هيجان آمده و يا خوني که از آنها مي رود [آن قدر زياد است] که بي حال شده و روي زمين مي افتند و حتي ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند. (36)
بايد گفت در اين دوره، خطبايي مثل آخوند ملاآقا بن عابد شيرواني معروف به فاضل دربندي (37) با کتابش به نام اکسير العبادات في اسرار الشهادات همين قدر که در رونق بخشي به مجالس عزا در آن دوره نقش داشتند، در ورود مطالب سست و جعلي و خرافات و در نتيجه عوام گرايي اين مجالس هم موثر بوده اند. (38)
عبدالله مستوفي، تاريخ نگار دوره قاجار درباره ي فاضل دربندي مي نويسد:
تيغ زدن روز عاشورا از کارهايي است که اين آخوند در عزاداري وارد يا لامحاله آن را عمومي کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است. (39)
مهدي بامداد نيز درباره ي او مي نويسد:
او [فاضل دربندي] است که تيغ زدن را بر سر، که خلاف اصول اسلامي است و اسلام مافوق اين حرفها است، در ايّام عاشورا جايز دانست و خود نيز عمل مي کرده است. و از اين تاريخ است که مردم عوام به تبعيت وي در ايّام عاشورا به اين عمل دست زده اند. (40)
در اين دوره نيز علماي بزرگي مثل علامه سيد محسن امين عاملي، قمه زني و نظاير آن را غير شرعي و شيطان پسند خوانده و به مخالفت با آن پرداختند که باز هم - با توجه به اين که قمه زني به سرعت جايگاه مطلوبي نزد عوام الناس يافته و جزئي لاينفک از مظاهر دينداري، با لعاب تعصب مردم شده بود- نه تنها مخالفت اين دسته از علما موثر واقع نشد، بلکه به تشکيل جبهه اي در بين مردم و برخي علماي موافق قمه زني منجر شد؛ (41) تا جايي که براي مثال به علامه سيد محسن امين عاملي تهمت زدند که مي خواهد اخبار را نسخ کند و از اجراي اعمال دين جلوگيري کند! (42)

3. نقش استکبار در ترويج و بهره برداري از قمه زني

الف- نقش استعمار انگليس

تا حدود قرن هيجدهم سه امپراطوري بزرگ شرقي؛ هند، ايران و عثماني مسلمان بودند که بر تمام جهان متمدن شرقي در آن روز، حکومتهاي مرفه و مقتدري پديد آورده بودند. اسپانيا و فرانسه و هلند و انگليس به رهبري زرسالاران يهودي و مسيحيان صليبي، به فکر افتادند که مقاومت مسلمين را بشکنند. انگليسي ها، براي رسيدن به اين هدف به چاره جويي پرداختند؛ از جمله در هند و ايران که هسته اصلي مقاومت را شيعيان تشکيل مي دادند. اينان از شيعيان هندوستان شروع کردند که از مرکز تشيع و مرجعيت نجف به دور بودند. انگليسي ها از جهل و سادگي شيعه و عشق زياد آنان به امام حسين (ع) سوء استفاده کردند و قمه و شمشيرزني بر پيشاني را جعل کرده و به آنان آموختند... متاسفانه برخي شيعيان هند، اين بدعت را بدون مجوز علما و نواب امام زمان (ع) پذيرفتند!
کوبيدن شمشير بر سرو پيشاني در سوگ سيدالشهدا (ع) در روز عاشورا، توسط استعمار انگليس، از هند به ايران و عراق رخنه نمود.
تا گذشته اي نه چندان دور، سفارت هاي بريتانيا در تهران و بغداد، هيئت هاي عزاداري را که به آن صورت انزجار آور و زشت در کوچه و خيابان ها ظاهر مي شدند، تامين مي کردند. غرض از سياست استعماري انگليس از کمک به رشد اين مراسم زشت، به دست آوردنِ دليلي معقول براي استعمارش بود که همواره با معارضه ي مردم بريتانيا و برخي نشريات آن کشور روبرو مي شد.
استعمار انگليس مي خواست ثابت کند که مردمان مستعمره هند و کشورهاي اسلامي ديگر که به آن صورت وحشيانه در خيابان ها ظاهر مي شوند، احتياج به ولي و قيمي دارند که آنان را از جهل و توحش موجود برهاند. در نتيجه، عکس و تصاوير دسته هاي عزاداري که در روز عاشورا به زنجير به پشت خود نواخته و با شمشير و قمه بر سر خود مي کوفتند و خون هاي جاري شده در نتيجه ي اين جريانات، در روزنامه هاي بريتانيا و اروپا به چاپ مي رسيد؛ و سياستمداران استعمارگر در نتيجه اين تصويرها، استعمارِ اين کشورها را به عنوان ضرورتي انساني اعلام مي کردند که مي تواند مردم آن کشورها را از جهل و توحش رهانيده و به جاده ي تمدن و تقدم رهنمون سازد.
نقل شده است، هنگامي که «ياسين هاشمي» نخست وزير عراق در عهدِ استعمار انگليس براي گفتگو جهت پايان دادن استعمار، به لندن رفته بود، انگليسي ها به او گفتند: ما به خاطر کمک به مردم عراق به آنجا آمده ايم تا آنان را از توحش و حماقت خارج ساخته و مزه سعادت را به آنان بچشانيم!
اين سخن، خشم ياسين هاشمي را بر مي انگيزد و باعث مي گردد با عصبانيت از جلسه خارج شود؛ اما انگليسي ها از او عذر خواهي کرده و او را به ديدن فيلمي مستند از عراق دعوت مي کنند. اين فيلم که از هيئت هاي حسيني به راه افتاده در خيابان هاي نجف، کربلا و کاظمين تهيه شده بود، حاوي مشاهده مهيب و نفرت آور از شمشير کوبي و قمه زنيِ مردمِ عزادار بود. گويي انگليسي ها مي خواستند بگويند: «آيا مردماني روشنفکر که از تمدن بويي برده اند، با خود چنين مي کنند؟‍!» (43)

ب- نقشه ي سيا در رابطه با فرهنگ عاشورا

اخيراً کتابي به نام نقشه اي براي جدايي مکاتب الهي در آمريکا انتشار يافته که در آن گفتگوي مفصلي با دکتر مايکل برانت يکي از معاونان سابق سيا (سازمان اطلاعاتي مرکزي آمريکا) انجام شده است. (44) او در اين زمينه مي گويد:
بعد از مدت ها تحقيق، به اين نتيجه رسيديم که قدرت رهبر مذهبي ايران و استفاده از فرهنگ شهادت، در انقلاب ايران تأثيرگذار بوده است. ما همچنين به اين نتيجه دست يافتيم که شيعيان، بيشتر از ديگر مذاهب اسلامي فعال و پويا هستند. در اين گردهمايي تصويب شد که بر روي مذهب شيعه تحقيقات بيشتري صورت گيرد. و طبق اين تحقيقات، برنامه ريزي هايي داشته باشيم. به همين منظور، چهل ميليون دلار بودجه براي آن اختصاص داديم و اين پروژه در سه مرحله به ترتيب زير انجام شد. پس از نظرسنجي ها و جمع آوري اطلاعات از سراسر جهان، به نتايج مهمي دست يافتيم؛ متوجه شديم که قدرتِ مذهبِ شيعه در دست مراجع و روحانيت مي باشد... اين تحقيقات ما را به اين نتيجه رساند که به طور مستقيم نمي توان با مذهب شيعه رو در رو شد و امکان پيروزي بر آن بسيار سخت است و بايد پشت پرده کار کنيم. ما به جاي ضرب المثل انگليسي «اختلاف بيانداز، حکومت کن!» از سياست «اختلاف بيانداز، نابود کن!» استفاده کرديم و درهمين راستا برنامه ريزي هاي گسترده اي را براي سياست هاي بلند مدت خود طرح کرديم. حمايت از افرادي که با مذهب شيعه اختلاف نظر دارند و ترويج کافر بودن شيعيان به گونه اي که در زمان مناسب عليه آنها توسط ديگر مذاهب اعلام جهاد شود. همچنين بايد تبليغات گسترده اي را عليه مراجع و رهبران ديني شيعه صورت دهيم تا آنها مقبوليت خود را در ميان مردم از دست بدهند.
يکي ديگر از مواردي که بايد روي آن کار مي کرديم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت طلبي بود که هر ساله شيعيان با برگزاري مراسمي اين فرهنگ را زنده نگه مي دارند. ما تصميم گرفتيم با حمايت هاي مالي از برخي سخنرانان و مداحان و برگزار کنندگان اصلي اينگونه مراسم که افراد سودجو و شهرت طلب هستند، عقايد و بنيان هاي شيعه و فرهنگ شهادت طلبي را سست و متزلزل کنيم و مسائل انحرافي در آن به وجود آوريم؛ به گونه اي که شيعه يک گروه جاهل و خرافاتي در نظرآيد. در مرحله ي بعد، بايد مطالب فراواني عليه مراجع شيعه جمع آوري شده و به وسيله ي مداحان و نويسندگانِ سودجو انتشار دهيم و تا سال 1389 مرجعيت را - که سد راه اصلي اهداف ما مي باشند - تضعيف کرده و آنان را به دست خود شيعيان و ديگر مذاهب اسلامي نابود کنيم و در نهايت تير خلاص را بر اين فرهنگ و مذهب بزنيم. (45)

پي نوشت ها و منابع:

18-ابراهيم الحيدري، تراژدي کربلا، ترجمه ي علي معموري.
19- محسن حسام مظاهري، مقاله «رسانه ي شيعه، مروري بر تاريخ تکوين مجالس و آيين هاي عزاداري در ايران». مجله اخبار اديان، شماره 18، فروردين و ارديبهشت 1385.
20-عبدالله مستوفي، شرح زندگاني من با تاريخ اجتماعي و اداري دوران قاجاريه، ج1 و 3 .
21-ابراهيم الحيدري، تراژدي کربلا، ترجمه ي علي معموري، ص 475.
22-کاظم دجيلي، عاشواء في النجف و کربلا، ص 287؛ جيات عراقي من وراء البوابه السوداء، محمود درّه ، ص 24.
23-اسحاق نقاش؛ استاد تاريخ خاورميانه، دانشگاه بزنديزبوستون
Administration Report of The Shamiyya Division, P.269,Great Britain
24-به حکم «الإنسان حريص علي ما منع» هرگاه اعمال فشار با تبيين علمي و فرهنگ سازي همراه نباشد، اثر معکوس خواهد داشت.
25-گفتگو با سيد محمد بحرالعلوم پيرامون عزاداري حسيني، مجله ي النور، شماره 74، ژوئيه 1997م.
26-گفتگو با دکتر شاکر لطيف 1996/4/12م.، کتاب تراژدي کربلا.
27-طالب علي شرقي، النجف الاشرف عاداتها و تاليدها، ص 223-220.
28-مهدي مسائلي، قمه زني، سنت با بدعت؟، ص 19.
29-محسن حسام مظاهري، مقاله «رسانه ي شيعه، مروري بر تاريخ تکوين مجالس و آيين هاي عزاداري در ايران». مجله اخبار اديان، شماره 18، فروردين و ارديبهشت 1385.
30-سفرنامه پيتردلاواله، ترجمه ي شجاع الدين شفا، انتشارات علمي فرهنگي.
31-محسن حسام مظاهري، مقاله «رسانه ي شيعه، مروري بر تاريخ تکوين مجالس و آيين هاي عزاداري در ايران». مجله اخبار اديان، شماره 18، فروردين و ارديبهشت 1385.
32-مصاحبه با دکتر يوسفي غروي، به آدرس: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=15281
33-محسن حسام مظاهري، مقاله «رساله ي شيعه، مروري بر تاريخ تکوين مجالس و آيين هاي عزاداري در ايران». مجله اخبار اديان، شماره 18، فروردين و ارديبهشت 1385.
34-جاسم حسن شبر، ارشاد الخطيب، ص 47 و 48.
35-محسن حسام مظاهري، مقاله «رسانه ي شيعه، مروري بر تاريخ تکوين مجالس و آيين هاي عزاداري در ايران»، مجله اخبار اديان، شماره 18، فروردين و ارديبهشت 1385.
36-بنجامن، س.ج. و.، ايران و ايرانيان، ترجمه محمد حسين کردبچه، ص 284.
37-او همان کسي است که به فرموده ي شهيد مطهري، خرافات و انحرافات موجود در کتاب روضه الشهداء ملا حسين کاشفي و ديگر سخنان بي مبنا را در قالب کتاب «اسرار الشهاده» يکجا جمع کرد و نقش عمده اي در وارد کردن خرافات به مجالس عزاداري امام حسين (ع) داشت. (بنگريد به: شهيد مطهري، حماسه حسيني، ص 55-53).
38-محسن حسام مظاهري، مقاله «رسانه ي شيعه، مروري بر تاريخ تکوين مجالس و آيين هاي عزاداري در ايران»، مجله اخبار اديان، شماره 18، فروردين و ارديبهشت 1385.
39-عبدالله مستوفي، شرح زندگاني من يا تاريخ اجتماعي و اداري دوره ي قاجاريه، ج1، ص 276.
40-مهدي بامداد، شرح رجال ايران در قرن 12 و 13 و 14 هجري، ج4، ص 138.
41- محسن حسام مظاهري، مقاله «رسانه ي شيعه، مروري بر تاريخ تکوين مجالس و آيين هاي عزاداري در ايران». مجله اخبار اديان، شماره 18، فروردين و ارديبهشت 1385.
42-علامه سيد محسن امين عاملي، المجالس السنيه.
43- http://abarkooh.parsiblog.com
44- روزنامه جمهوري اسلامي، تاريخ 83/3/5.
45- نقشه اي براي جدايي مکاتب الهي، منتشر شده در آمريکا، گفتگو با دکتر مايکل برانت، يکي از معاونان سابق «سيا».

منبع:کتاب «دست پنهان»، تهیه و تدوین: مؤسسه فرهنگی فخر الأئمه علیهم السلام   فارس گزارش می‌دهد:تاریخچه ورود قمه‌زنی به ایران/ نظر امام و رهبر انقلاب درباره قمه‌زنی

خبرگزاری فارس: رهبر معظم انقلاب درباره تاریخچه ورود قمه‌زنی به ایران می‌فرمایند: وقتی کمونیست‌ها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند، فقط یک چیز را اجازه دادند و آن قمه ‌زدن بود.

خبرگزاری فارس: تاریخچه ورود قمه‌زنی به ایران/ نظر امام و رهبر انقلاب درباره قمه‌زنی

به گزارش خبرنگار «تکیه خبر» خبرگزاری فارس، قیام امام حسین(ع) در هر عصر و زمان و برای هر ملت و مردمی پیامی دارد، پیامی که هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود، اما در شرایطی که همواره استعمارگران خون آشام در تلاش بوده‌اند تا نقش عاشورا را کمرنگ کنند و بنیانش را براندازند، مؤثرترین عاملی که می‌تواند آن را برای نسل‌های آینده حفظ کند، مراسم سوگواری امام حسین(ع) است، برپا داشتن مراسمی به یاد سیدالشهدا در ایام مختلف به ویژه دهه محرم و روز عاشورا می‌تواند روشی برای احیا خط ائمه و تبیین مظلومیت آنان باشد، تأکیدهای فراوان پیامبر(ص) و ائمه(ع) به برپایی مراسم سوگواری نیز هماهنگ با این اهداف عالیه بوده است.

اما متأسفانه با گذشت زمان و گسترش مذهب تشیع، این مراسم عزاداری به‌ پاره‌ای از آداب و رسوم قومی و ملی و سلایق فردی و جمعی از جمله قمه‌زنی ممزوج شد که خود می‌تواند مانعی برای درک مناسب پیام عاشورا باشد.

مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم با بیان اینکه مدعیان قمه زنی برای اثبات جواز قمه زنی خود به دلایلی استدلال می کنند، به نقد بررسی این دلایل پرداخته است که در ادامه می‌آید:

*نقد ادله قائلین به جواز قمه‌زنی

1- افسانه سر به محمل کوبیدن حضرت زینب(س):

قمه زنان به این روایت دروغ استناد کرده و می‌گویند: اگر قمه‌زنی و سر شکافتن در عاشورا و عزای سیدالشهدا جایز نیست، پس چرا حضرت زینب(س) سرش را به چوب محمل کوفت و سر و صورت خود را آغشته به خون کرد.

اصل ماجرا چنین است که فردی به نام «مسلم جصاص(گچکار)» نقل می‌کند: به هنگامی که در حال بازسازی دروازه اصلی شهر کوفه بوده هیاهویی می‌شنود و به سمت هیاهو حرکت کرده و می‌بیند که اسرای واقعه عاشورا در کجاوه بودند و در این هنگام سر بریده امام حسین(ع) را بالای نیزه بردند که حضرت زینب با مشاهده سر بریده برادر، سر خود را از فرط ناراحتی به چوب محمل می‌کوبد، چنانچه خون از زیر مقنعه‌اش جاری شد و با چشم گریان اشعاری را قرائت کردند.[1]

این مطلب برگرفته شده از کتابی به نام «نورالعین فی مشهد الحسین» است که نویسنده آن مشخص نیست و تنها به ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت داده می‌شود که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بود و بسیاری از علما در بی اعتبار بودن آن صحه گذاشته‌اند.

چنانچه محدث بزرگوار مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان بیان می‌کند که نسبت سر شکستن به حضرت زینب(س) بعید است، چون ایشان عقیله بنی‌هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است ، وی سپس با استناد به کتاب‌های معتبر می‌نویسد که اصلاً محمل و هودجی در کار نبود تا آن حضرت سرش را به آن بکوبد.[2]

2- جزع برای امام حسین(ع)

قمه زنان با استناد به این موضوع، قمه‌زنی را از مصادیق جزع و عزاداری می‌دانند؛ چون جزع و عزاداری برای امام حسین(ع) از شعائر الهی است، پس قمه‌زنی نیز به تبع آن جایز و حتی مستحب است.

ولی باید دانست که هر فعل و شیئی دارای تعریف و محدوده مشخصی است که این تعریف یا از ناحیه شرع مقدس معین شده و یا عقل و عرف برای آن محدوده معین می‌کند، در اینجا نیز باید محدوده عزاداری توسط شرع یا عقل معین شود.

امام خمینی(ره) در این باره چنین می‌گویند: در اینجا هم باید در خصوص عزاداری و مجالسی که به نام امام حسین(ع) بر پا می‌شود سخنی بگویم، ما و هیچ یک از دینداران نمی‌گوییم که با این مراسم، هر کسی هر کاری می‌کند خوب است، چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان، بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و از آن جلوگیری کرده‌اند.[3]

بنابراین در مورد قمه‌زنی باید گفت که هیچ دلیل شرعی که بتوان با آن قمه‌زنی یا اعمال شبیه به آن را به عنوان عزاداری و جزع بر می‌شمرد، وجود ندارد، اما متأسفانه بعضی از طرفداران قمه‌زنی برای این که کار خود را توجیه کنند و وجهه شرعی به آن بدهند، دست به تحریفاتی در متون روایات نیز زده‌اند.

3- مواسات و همدردی با امام حسین(ع)

دلیل دیگر قمه زنان برای قمه زدن، این است که آنان عنوان می‌دارند که عمل ما نوعی مواسات و همدردی با امام حسین(ع) است، در جواب گفت، ابتدا باید تعریف و محدوده مشخصی برای مواسات مشخص کرد سپس حکم کرد که قمه زنی مصداق مواسات است یا نه؟

مواسات در لغت به معنای آن است که از آنچه داریم به طرف مقابل خویش بدهیم تا با او مساوی شویم، پس اطلاق مواسات بر قمه‌زنی از نظر معنای لغوی غلط است، در اینجا چیزی به امام حسین(ع) داده نشده است، زیرا انجام این امور یا به خاطر دنیای ایشان است که آن حضرت در دنیا نیستند و یا به خاطر آخرت آن حضرت است که ایشان در آخرت، به این کارها نیازی ندارند، پس اگر سیدالشهدا به خاطر نبرد در راه خدا متألم می‌شد، همدردی ما این است که ما هم به خاطر نبرد در راه خدا متألم شویم، زیرا معنای مشارکت همین است که در جای او قرار گیریم.

4-احیای امر مذهب

مدافعان قمه زنی ادعا می‌کنند که با قمه زنی پایه‌های دین را تقویت کرده و بدین وسیله تعداد علاقه‌مندان به مذهب تشیع را می توان افزایش داد، در جواب از این استدلال باید گفت:

باطل بودن این استدلال بسیار مشخص است، زیرا اصلی‌ترین دلیل حرمت قمه‌زنی موضوع موهن و تضعیف مذهب بودن آن است، به گونه‌ای که انجام آن چهره‌ای زشت و وحشیانه از اسلام در نظر غیر مسلمانان و حتی بعضی از مسلمانان بر جای می‌گذارد.

امام خمینی(ره) در این باره می‌گوید: شما می‌خواهید برای خدا کاری انجام دهید، در شرایطی که کاری به ضرر اسلام تمام شود، بهتر است که انجام نشود، مثلاً قمه‌زنی که موجب وهن اسلام می‌شود شما تا می‌توانید دستجات و سینه‌زنی را با شکوه‌تر انجام دهید.[4]

5-استدلال به فرازی از زیارت ناحیه مقدسه

در قسمتی از زیارت منسوب به زیارت ناحیه مقدسه آمده است: «من صبح و عصر بر تو ندبه می‌کنم و به جای اشک‌ها بر تو خون می‌گریم». بعضی‌ها خواسته‌اند تا از این عبارت جواز قمه‌زنی و خونریزی را استفاده کرده و بگویند چون امام زمان(عج) حاضر است برای جد بزرگوارش خون گریه کند، پس ما نیز می‌توانیم قمه‌زنی و خونریزی کنیم!

این گونه استدلال‌ها یا از شدت تعصب آن‌هاست یا از روی قلت سواد، زیرا هر شخص غیر مغرضی با شنیدن این جملات متوجه می‌شود که خون گریه کردن امری است که عرفاً محال بوده و عملی نیست، پس اگر معنای کلام را آن گونه که قمه‌زنان معنی می‌کنند تصور کنیم، لازم می‌آید که نعوذبالله امام زمان(عج) در این کلمات دروغ گفته باشند، این گونه استعمالات ادبی که برای بیان شدت احساسات فرد به کار می‌رود در کلام فصحا به وفور یافت می‌شود و نباید آن را در غیر محل آن، معنی کرد.

6-امام سجاد و کوبیدن سر به دیوار

یکی دیگر از ادله مدافعان قمه‌زنی به نقل تاریخی است که آمده امام سجاد(ع) در عزای حسین به تمام قد بلند شده و سر را دیوار کوبید و... : «قام علی طوله و نطح الجدار بوجهه فکسر انفهه و شجّ رأسه و سال دمه علی صدره و خرّ مغشّیا علیه من شدة الحزن و البکاء»؛ تمام قد حضرت ایستاد و صورت خود را به دیوار منزل کوبید پس بینی آن حضرت و سر ایشان شکست و خونش بر صورت ایشان ریخت و از شدت حزن و گریه از هوش رفتند».[5]

در پاسخ باید گفت:

محدث نوری(متوفای 1320 قمری) کتابی با نام «دار السلام» دارد، در این کتاب احادیث ضعیفی مطرح شده است و قابل اعتنا نیست، ج. قضیه امام سجاد(ع) که نقل شده حدیث نبوده بلکه نقل تاریخی است و در کتاب‌های معتبر تاریخی نقل نشده است.

این گونه حرکات با مبانی اسلام و قرآن و عزاداری امام حسین(ع) منافات دارد و مصداق لطمه زدن به بدن است و حرام است، در نتیجه نمی‌توان به چنین حدیثی که نه ریشه تاریخی دارد و نه در منابع حدیثی و تاریخی وجود دارد و نه با مبانی قرآن سازگاری دارد، استناد کرد.

*تبیین دلایل حرمت قمه‌زنی

1-بدعت بودن قمه‌زنی

قمه‌زنی از امور اختراعی است که هیچ‌گونه سابقه‌ای در عصر ائمه(ع) و حتی قرون نزدیک به آن نداشته است، شهید مطهری در این رابطه می‌گوید: قمه‌زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکس‌های قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آن‌ها آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید.[6]

علامه سید محسن امین می‌نویسد: بزرگترین گناه‌ها این است که انسان بدعت‌ها را به جای مستحب گرفته و یا امور مستحبی را بدعت وانمود کند، امور نهی شده که در عزاداری‌ها فراوان اتفاق می‌افتد، از قرار زیر است: کذب و دروغ گفتن؛ آزار نفس و اذیت کردن بدن که همان قمه زدن و ... حرام بودن این امور، عملاً و فعلاً ثابت است؛ جیغ زدن و فریادهای بلند زنان که علاوه بر زشت بودن آن، اصلاً گناه و معصیت است؛ غیر از اینها آنچه به نام دین در اینگونه مجالس، موجب آبروریزی و هتک حرمت فوق‌العاده دین می‌شود و حد مرزی نیز نمی‌توان بر آن شمرد.[7]

2- وهن و تضعیف مذهب

مهمترین دلیلی که برای حرمت قمه‌زنی ذکر شده وهن نسبت به مذهب است تا کنون در شبکه‌های تلویزیونی و رسانه‌های ضد اسلامی در جهان، با استناد به صحنه‌های قمه‌زنی که در برخی دیگر از کشورهای اسلامی نظیر پاکستان و عراق هم معمول است، تولیدات زیادی را بر علیه اسلام و مسلمین تهیه کرده‌اند که در آن‌ها چهره‌ای خشن و زشت از اسلام معرفی شده است، نظیر فیلم «شمشیر اسلام» که توسط شبکه تلویزیونی بی بی سی تهیه شده و یا فیلم «ترور شیعی» که از تلویزیون آمریکا پخش شد که در آن شیعیان به گونه‌ای معرفی شده بودند که به چیزی جز قتل و خونریزی فکر نمی‌کنند و در پایان نیز صحنه‌های از قمه‌زنی در روز عاشورا پخش شد.[8]

مقام معظم رهبری در این رابطه مطلبی نقل کرده‌اند: «... وقتی کمونیست‌ها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند و ... هیچ نشانه‌ای از اسلام و تشیع باقی نگذاشتند، فقط یک چیز را اجازه دادند و آن قمه زدن بود، دستورالعمل رؤسای کمونیستی به زیر دستانشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز جماعت برگزار کنند و یا قرآن بخوانند، اما اجازه دارند که قمه بزنند، چون خود قمه‌زنی برای آن‌ها یک وسیله تبلیغاتی بر ضد دین و تشیع بود ...» [9]

پی‌نوشت‌ها:

[1] . ناسخ التواریخ، جلد 6، صفحه 54.

[2] . منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، جلد 1، صفحه 75

[3]. کشف اسرار، امام خمینی، صفحه 173

[4]. در سایه آفتاب، محمدحسن رحیمیان، صفحه 116

[5]. دارالسلام، جلد2، صفحه 179

[6]. جاذبه و دافعه علی(ع)، صفحه 154

[7]. التنزیه، صفحه 13

[8].کیهان عربی 6/1/1415، شماره 3113

[9]. نقل شده در دیدار عمومی با مردم مشهد در اول فروردین

آيا قمه زني از ايران وارد كشورهاي ديگر شد؟ مصاحبه سایت تبیین موسسه امام خمینی قم با استاد تاریخ اسلام، حجه الاسلام والمسلمین یوسفی غروی

gharavi001

تبيين: استاد يوسفي غروي در پاسخ به اين سئوال خبرنگار تبيين كه قمه زني از كجا وارد اسلام و ايران شده است، ادامه داد: سئوال شما متوقف بر اين است كه قمه زني قبلا در جايي وجود داشته است و بعدا وارد اسلام و ايران شده است، در حاليكه اصلا چنين چيزي يقيني نيست.

به گزارش خبرنگار تبيين، حجت الاسلام يوسفي غروي در گفتگو با خبرنگار تبيين با اشاره به اينكه قمه كلمه اي تركي است كه چه بسا از لغت عربي وارد زبان تركي شده است، ادامه داد: اصل آن در عربي قامه و به معناي شمشير مستقيم و راست است كه ويژگي آن دو لبه بودن آن است.
حجت الاسلام يوسفي غروي در پاسخ به سئوال خبرنگار تبيين مبني بر اينكه آيا در زمان ائمه(ع) قمه زني وجود داشته يا خير ابراز داشت: حتي احدي ادعا نكرده است كه در عصر ائمه(ع) قمه زني وجود داشته است و لذا وقتي ادعايي بر اصل وجود آن نبوده، نفي چنين موضوعي بسيار بديهي است.

مستند طرفداران قمه زني
وي در خصوص مستندات طرفداران قمه زني اظهار داشت: تنها در جلد عاشر بحارالانوار( بحارالانوار 25 جلدي) كه مربوط به قضاياي امام حسين(ع) است خبري آمده است مبني بر اينكه فردي به نام مسلم جصاص از اهلي كوفه ، براي گچكاري در كاخ عبيدالله بن زياد به خدمت گرفته شده بوده كه از محبان اهل بيت(ع) بوده است و در اين روايت با تفصيلي كه بيان مي شود، از قول مسلم جصاص بيان مي شود كه در يكي از روزها مشغول كار بوده كه متوجه سروصدايي در شهر شده و بعد متوجه مي شود امام حسين(ع) را شيهد كرده و سرايشان بالاي ني بوده و اسرا را مي آوردند.
حجت الاسلام يوسفي غروي افزود: در ادامه مسلم جصاص از تقيه خود در جلوي كارگران و دربار سخن گفته و تعريف كاملي از رأس مبارك امام حسين(ع) ارائه داده و در آن روايت طولاني بيان مي دارد كه حضرت زينب(س) وقتي نظر افكند و سربرادر را ديد، از خود بيخود شده و سرخود را به چوبه محمل زد به گونه اي كه خون تازه از زير روسري آن حضرت جاري شد.
وي افزود: اما علاوه بر اينكه در بحار الانوار منبع مشخصي براي اين روايت ذكر نشده است، نشانه هاي جعل و كذب در اين خبر به شدت فراوان است. اينكه مسلم جصاص كه بوده؟ چگونه اهل كوفه بوده و به اهل بيت به اين حد محبت داشته امادر جريان نامه هايي كه به امام حسين(ع) فرستاده شد و جواب نامه ها و حضور مسلم به عنوان نماينده امام حسين(ع) و بيعت مردم با مسلم و كشته شدن مسلم و واقعه كربلا نبوده است. يعني در كوفه بوده و از اين همه اتفاقات و تجمعاتي كه در كوفه و در منزل اشخاص مهم مانند مختار و سليمان بن صرد خزاعي شكل گرفته هيچ آگاهي نداشته و تنها هنگام ورود اسرا فهميده كه امام شهيد شده است؟
اين استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به كتاب الكثير العبادات وفي اسرار الشهادات نوشته ملااحمدآقاي دربندي گفت: گفته شده كه به اشاره ناصرالدين شاه، ملااحمددربندي اين كتاب عربي را در يك جلد فارسي تلخيص كرده است. به صورت شفاهي از آقاي دربندي در خصوص حكم قمه زني سئوال شده بوده كه ايشان در جواب با اندك تأملي ابراز مي دارد كه چه بسا قمه زنان مي خواهند به حضرت زينب(س) اقتدا كنند و در واقع ايشان به نوعي به روايت مذكور استناد كرده است.
وي با اشاره به اظهار نظر از ميرزاني نائيني در خصوص نقل آقاي دربندي اظهار داشت: مرحوم ميرزاي نائيني فرموده بود كه اگر بخواهيم نقل هاي ايشان را حمل بر صحت كنيم، بايد بگوييم ايشان خودش مجتهد بوده است و كذب نافع مذهب را جايز مي دانسته، لذا اين دروغ مصلحت آميز را كه ظاهرا به نفع مذهب تشيع و سبب عشق آنها به تشيع مي شده را بيان كرده است.

قمه زني فعلي بر گرفته از تصليب مسيح نيست

حجت الاسلام يوسفي غروي در خصوص اين سئوال كه اخذ شدن قمه زني از مراسم قمه زني مسيحيان در مراسم تصليب مسيح تا چه حد صحت دارد، ادامه داد: البته نقل شده است كه در زمان صفويه شاه عباس وزير تعزيه خواني را به رم فرستاده تا مراسم عزاداري را ببيند و از آنها اقتباس كند، البته سند و مدرك محكمي در اين زمينه در دست نيست، و البته مشخص است كه قمه زني به شيوه جديد كه كفني پوشيده و به شكل خاصي قمه را به سر خود مي زنند، بر گرفته از مراسم تصليب مسيح نيست، چرا كه در مراسم تصليب مسيح وقتي نمايش به قسمت به صليب كشيده شدن مسيح مي رسد، برخي از كاتوليك هاي متعصب كه چاقو و يا كاردي در دست داشتند، ظاهرا از خود بيخود مي شدند و به صورت نامنظم آن شيء تيز را برخود مي زدند كه سبب جاري گشتن خون از بدن آنها مي شده است.

ريشه قمه زني در اسلام و ايران

وي در پاسخ به اين سئوال خبرنگار تبيين كه قمه زني از كجا وارد اسلام و ايران شده است، ادامه داد: سئوال شما متوقف بر اين است كه قمه زني قبلا در جايي وجود داشته است و بعدا وارد ايران شده است، در حاليكه اصلا چنين چيزي يقيني نيست. اما آنچه از لحاظ تاريخي قابل اقتباس است اين است در زمان شاه عباس صفوي، عثماني ها داراي لشگر و ارتش به قول معروف چريك و فدائي بوده اند و در روز رژه رفتن سرها را تراشيده و كفني به تن مي كردند به اين معنا كه آماده فداكردن جان هستند ، كه نظير اين فوج و لشكر را شاه عباس از عثماني ها اقتباس كرد. از سوي ديگر سابقه نيز داشته در ديليميان و بوهيان وقتي هنگام عزاداري مي شد، دستگاه حكومت به نظاميان دستور عزاداري مي داد و لذا شاه عباس نيز به همه دسته هاي نظامي از جمله فوج فدائيان خود كه با اين شكل و قيافه و كفن پوشيده دستور عزاداري مي دهد ، هر فوج با پرچم مخصوص خودبه عزاداري مي پرداخت و امكان دارد كه همين فوج فدائيان در عزاداري وقتي عزاداري مي كردند و از خود بيخود مي شدند، به خود ضربه هايي زده باشند و همين مسأله سبب پيدايش قمه زني با اين سبك شده باشد.
وي ادامه داد: از آنجا كه گاه سفراي كشورها نيز وادار مي شدند تا سان ببينند و شاهد عزاداري نظاميان باشند، چه بسا اين نوع عزاداري از ايران به ساير كشورها نيزصادر شده باشد.
اين استاد تاريخ افزود: همانگونه كه گفته شد روايت مسلم جصاص مربوط به قرن دهم است و چه بسا آقاي دربندي اولين فردي نبوده كه بدان استدلال كرده و قبل از ايشان هم افرادي در دوران صفويه مخصوصا در مقابل اراده جدي شاه عباس مسامح


مطالب مشابه :


عکس های قمه زنی در ایران و جهان

اشکال های شرعی قمه زنی, عکس قمه زنی جدید, عکس انواع قمه, عکس های قمه زنی در ایران




قمه زنی در عاشورا (تصاویر)

قمه زنی +قمه زنی در عاشورا+خود زنی +تصاویر قمه زنی + عکس قمه زنی + قمه زنی در ایران+قمه زنی در




قمه زنی

این ویدئو مربوط به مراسم مذهبی قمه زنی در ایران میباشد که ویدئو در مورد قمه زنی




تاریخچه ورود قمه‌زنی به ایران

رهبر معظم انقلاب درباره تاریخچه ورود قمهزنی به ایران می شود، اما در شرایطی که




قمه زنی

" قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکسهای قفقاز به ایران های قمه زنی که در




پیدایش قمه زنی

ورود قمه زنی به ایران در زمان ناصرالدین شاه، در توصیف مراسم قمه زنی در سفرنامه اش




آیین قمه زنی و نذرهای منسوخ شده در ایران قدیم + تصاویر

در ایران گذشته، قمه زنی معروف ترین نذر خرافی محرم بود که در قالب دسته های بزرگ در شب های هفتم




سه مطلب درباره تاریخ قمه زنی/همه مورخان وفقها اجماع دارندکه قمه زنی درعصراهل بیت وجودنداشته است.

رهبر معظم انقلاب درباره تاریخچه ورود قمهزنی به ایران های قمهزنی که در برخی




قمه زنی و خونریزی برای امام حسین

تاریخچه ورود قمهزنی به ایران. استناد به صحنه‌های قمهزنی که در برخی دیگر از کشورهای




برچسب :