دامداری وطریق ان .فرهنگ مشکان ....شغلهای قدیم

دامداری  وطریق دامداری ودرامد ومحصولات ان وطریق تهیه وتوضیحات دام وبهره برداری ووچراندن دامها ...درگذشته قدیم  مشکان .فرهنگ مردم مشکان

دامداری درگذشته مردمان مشکان بدلیل اینکه مشکان وکوهستان ان محل مناسبی برای پرورش دام بوده به این شغل روی اورده اند .واکثرا از بز وگاها از میشینه استفاده مینموده اندهرکس دارای 50تا 500وکمتر بیشتر گوسفند بز داشته که با نگهداری وچراندن و...از درامد انها استفاده مینموده.

اکثرا دارای آغل بندی در کوهستان برای زمستان داشته اند وبا نصب چادر (عیشوم )خانه سیاه عشایری وخیمه وکپر درکنار قنوات ویا چشمه سارها وچاههای شرب دام اقدام مینموده اند .وآغل بند را دراصطلاح یورد گویند .

 

وبرای چرای گوسفندان ازطریق نوبتی (گماری )ویا گرفتن چوپان برای گوسفندان ان چندخانواری که باهم یک عیشوم حساب شده که دارای بزرگتری بنام سالار بوده اند .که امور ان گوسفندان ومحل چرا وسکونت و...را با مشورت دیگران انجام وهرکس کاری با ان چند خانه عشایر داشته با سالار گله اقدام مینموده است . .به دستمزد چوپان دراصطلاح آرد وماجو دادنmajow(اغلب آرد وگندم ویا جو ...میداده اند ) گفته میشده است وهنوز هم از این لغت استفاده میشود .

وبرای چراندن بزغاله ها (کهره )درزمانی که گوسفندان همگی زائیده بوده اند فردی یا اغلب پسربچه ای را برگزیده که به ان کهره چران گویند .

حق الزحمه چوپانان .گاهی توبره وکفش نیز اضاف .سه روز شیر گله دراخرین ایام شیردوشی اخر ماه پنیری به سالار .ومدت 5 روز را به کهره چران .ومدت 10روز شیردوشی را به چوپان گله ومدت یکروز را به کدخدا میداده اند .

برای نیاز به جداکردن گوسفندان نر (دبر.چاوش .وقوچ وشیشک .)دراواسط تابستان هرکس به نیاز تعدادگوسفندماده تعداد چند گوسفند نر را جدا که ان ها را بدست چوپانی برای چراندن دور از گوسفندان ماده برده با نصب چادر ویا اغل مخصوص درجائی که کمتر گوسفندان ماده ترددنمایند اقدام چرا مینموده اند.که به چوپان انها ..دبر چران .گویند .

دستمزد دبرچران وکهره چران با توافق ازدادن پول گرفته تا گوسفندتا گندم وجو ویا شیر وپنیر وگوشت و...انجام میشده

اغلب کسانی که خود قادر به اداره وچراندن گوسفندانشان نبود ه اند گوسفندان خودرا بصورت دندانی .یا میونی .بدیگران جهت کسب درامد ونگهداری میداده اند وکه دندانی باشمارش دندان گوسفندان که سن سال انها مشخص وهرتعدادگوسفند بدست کسی میدادهاند بعداز مدت چندسال ان تعداد را با سن سال ذکرشده با اخذ مثال ثلث درامد یانصف ویا ندادن وجهی ویادادن طبق توافق انجام میشده .ومیانی .یا میونی .نیز قراردادی بوده است که گوسفندانش را کسی بدست دیگری داده با کل امور چرا وعلوفه و...برای مدت چند سال که درامد وزائیدن انها و...همه نصف میشده است .

علوفه وغذای کوسفندان درقدیم جهت زمستان .جو یونجه .برگ درختان پائیزی .علوفه خشک شده ..کاه جاشیگ .کوما.گوش بره .بارس. کنگر .(وجهت الاغ واسترخار خری.و..)

نامگذاری گوسفندان

 انها را برای شناسائی گاها دوروش dorosh بقولن مینموده اند .که گاهی با بریدن قسمت سر گوش کهره یا داغ کردن سمبه ویااهنی وکشیدن بر روی پیشانی یا صورت گوسفند ویا بریدن بصورت دکمه مانند و... که آثار ان بماند وبا داخل شدن با کس دیگری قابل به شناسائی باشد .ودوروش هرکس فرق داشته است ..

صدا زدن گوسفندان گاهی از نام گوسفند ویا صدازدن مشترک صورت میگرفته است .مانند اری اری ery ery موچ موچmoth moth .پیش پیش .وبوسه بوسه و..و یا گاهی برای چرای همه انها با بلند گفتن کلمه او وو هیo. wow. hey ...

برای دور کردن انها گاها از هخ هخی .هی .واگرد حروم شده .

واسم نهادن بر انها گاهی/کهره قوسی .لوه . کهره . .بز./چوش/گیسه .توشتیر چاوش.دبر.کهنه( کانه )

الفاظی مانند

اوساق.اساق(نزائیده )/ زیده( زائیده).چند زه /. را گاها برای جداسازی ویا معاملات و...وشناسائی بزها انجام میشده است .

.محل چرای بهاران گوسفندان بازمستان فر ق داشته وگاهی درقدیم نقطه ومحلی را قرق مینموده اند ودرپائیز مشترکا همه دامداران ازان استفاده مینموده اند .

وچوپان دربهار تابستان گوسفندان را برای چرا به بیابان برده ودرساعت 10تابرای اب دادن انها را اوردهوچند مدت کوتاه استراحت مجددا چوپان ویا یکی از اهالی شرکا دام گوسفندان را برای مدت یک یا دوساعت چرانده که اصطلاحا" گرمه چر" گویند . تا انکه چوپان نان ظهرش را بخورد وهمه اماده دوشیدن کوسفندانشان شوند . دوشیدن انها را به محل خانه چادرها (عیشوم )عودت ودراغل نموده که همه دامدارشریک وزن مرد باهم اطراف گله را گرفته وگوسفندان شیری را جدا وبدرون آغل هدایت ونزائیده ها ونرها را بیرون رها وبه اصطلاح درغاش خودشان میخوابند واستراحت میکنند .که آغل سابقا بوسیله خارها وچو ب وسرشاخه های خاربوته بصورت دایره ای ساخته امروزه با تور ساخته شود . که دون کردن گویند یا اغل زدن .

که کودکی درب آغل را گرفته وهرکس از زن مرد در دوطرف درب آغل نشسته وظرف وپاتیل خودرا درگودی زمین قرارداده تا براثر جنبیدن گوسفند حرکت نکند ودور نریزد وهرکس فرزند خودش گوسفندانندوخته خودشان را از اغل گرفته وبرای دوشیدن به پدرویا مادر خودداده واونیز بعدازدوختن ان را رها که به غاش رفته درکنار گوسندان بی شیر و.../وگوسفندی که دوختنش مشکل باشد دراصطلاح بد دوش .بدمایه .گویند .ویا شیر دزد .که بعض گوسفندان با بالا کشیدن شیر پستان آنرا برای کهره بزغاله خود نگه میدارند .

پس ازدوختن همه گوسفندان .کسی از دامداران ویا کودکی به بالای بلندی نزدیک خانه ها رفته وخطاب به کهره چران که درنزدیکی ها اماده برای شیردادن کهره ها هست صدا میزند ..آهایbel beya بل بیا (اهای بزار بیاد) یعنی بزغاله ها را رها کن بیایند .که وی انها را رها وگوسفندان از صدای به به بزغاله ویا برعکس فرزند را شناسائی وشیر میدود . وچه زیباست عشق مادر به فرزند //

گاها بعضی از بزها یا میش ها کهره یا بره بزغاله خودرا نمیگذارند شیر بخورد وقبولش نمیکنند که به اصطلاح ناگیروک nagerok گویند .

وبعض کهره ها که شیر مادرشان حد کافی ندارد از دیگر بزها بزور شیر داده میشود .وگاهی بزی که کهره اش در کودکی مرده تلف و... شده کهره دیگری که مادر ندارد را یتیم گویند که از بزهای بدون کهره شیر خورده وکهره ای را که دارای مادر است با ان اشنا ودایه او شده از ان هم شیر خورده که به ان کهره دومادره گویند که ضرب المثل الفاظ برای استفاده 2 جا هست .

پس از ان در ساعت 3 تا 4 کم کم گله را بعد از دادن اب که به این او بس(آب بس) گویند

چوپان حرکت داده وادرس خودرا به دامداری که نوبت اوهست تا غذای شب چوپان را ببرد میدهد که درفلان غاش ویا پیلو peylow شب گوسفندان را سکونت میدهیم.تا برایش به اصطلاح کوله گله ببرد

 

وان فرد که نوبت او هست غذا خود وچوپان رابا الاغ وصدازدن سگهای گله که غذا سگها که از آرد جو خمیر سفت شده وبه ان گنده"go ndeh گویند برده تاشب وصبح به سگها بدهد

.که درشبهای مهتابی باز چوپان وان فرد با کمک هم گله را چرانیده بمدت چند ساعت که شب چر (شو چرshow char) گویندودارنجا با افروختن اتش وگله نیز در حاشیه به استراحت مشغول ووگاهی گرگ ویا حیوانات درنده کفتار روباه پلنگ ..یوز ..به سمت گله برای صید روانه که پارس کردن وصدای سگها باعث بیدار کردن چوپان وگاهی درگیری سگها با گرگها وپلنگ وکفتار مشاهده که چوپان نیز به کمک سکها میرود .وبوسیله رها کردن تیر تفنگ در خاموشی درنده را فراری ویا گاهی در مهتاب شبها انرا کشته .تا گله محفوظ ماند .

ودر گذشته کسی که گرگ یا یوز. پلنگ کفتار و...درنده ای را میکشته با بریدن سر ان درنده وچرخاندن در بین عشایر مشکان ازدامداران دستمزد خودرا که به ان "کله گرگی " گویند که گاها کهره ویا محصولات دامی ویا مرغ وخروس هست داده میشده است . گاهن چوپان گله خودرا نتوانسته جمع کند که" بر کردن" bor گوسفند گویند .

وپس ازمدتی که کهره ها را به این صو.رت قریب 1ماه شیر دادند .مدتی انها راشیرندهند که اصطلاحا رگ کردن ا rega kardanگویند وانهارا بدرون گوسفندان میریزند تابرای چریدن همرا گوسفندان بروند . که بعضی از مادرها ویا بزغاله ها مجددا یادشان به شیر خوردن افتد وهمدیگر را یافته وشیر میخورد که ناچارن ان کهره را الک alak کنند .که تکه چوبی از درختچه بش یا ارجن .. به اندازه خودکار یا مداد باریک به اندازه عرض دهان کهره که دردوطرف چوب درشیار اندکی بندی بسته شده ووبند را دور شاخ کهره بسته تا نتواند پستان مادر خودرا بدهان ببرد واز شیر استفاده نکند .ویا گاهی کهره را به خانه بسته ویا در گوسفند کس دیگر رها ویا گاهی پستانهای بز را اغشته به فلفل نموده ویا بز را کیسه کرده که تکه پارچه ای پستان بز را درونش گذاشته وبر کمر کوسفند بند انرا بسته تا مانع شیردادن شود .

کهره هائی که ابتدا متولد شده باشند وبزرگتر ازسایر کهره ها هستند را قوسی گویند .وکهره ای را که در انتها واخر زائیده شده را لمه .یا. لوه laweh.گویند

فله واغوز نیز شیر اغازین گوسفند تهیه میشده است .

درجائی که تعداد چند بر گله .یعنی چند گروه دامداردر سر اب یا قنات یا چاه آبشخور دام قرار داشته اند به نوبتی استفاده اب دهی میشده است .

در چاههای آبشخور دام مثل سیدو .چاه ولی و...که استفاده دلو وطناب (دول ) بوده چوپان ویا یک نفراز شرکا دام زودتر ازرسیدن گله جهت ابخوردن امده واز چاه اب کشیده وبدرون جاویه () که سابقا از زمین گودهائی 1در 1 متر کنده که پس از پرشدن به گود بعدی هدایت ودها گوچه بوده که به انها جاویه گویند .درحال حاضر از سیمان ساخته شده است .ودر انتها درب چاه را با تکه چوب ویا خار بوته ویا چیزی دیگر پوشانده تا احشام حیوانات و...بدرون چاه نیفتد.ودرمدتها از چرخ چاه برای ابکشی استفاده ودرقدیم از گاو برای برداشت اب که طناب را بر سینه گاو بسته ودلو بزرگ آب را از چاه کشیده وطناب بر قرقره ای حرکت وکسی انرا تخلیه ومجددا ...تا ابدهی گوسفندان انجام شود . وتمیزی ولایروبی چاه سالی چندبار انجام میشده است .

///ماست//

مراحل تولید ماست و...بصورت سنتی در قدیم .

پس از ریختن شیر بدرون دیگ بزرگ بر اجاق انرا گرم وبوسیله شئی بنام" دوغ اوری" dogh owre انرا هم زده تا ته دیگ نسوزد ونچسبد . . وپس جوش کافی انرا به کناری گذاشته وپس از ولرم بودن که چربی بسته شده دردیگ بربالای شیر که سرشیراست برداشته که بقولن کی ماغ key magh گویند . کمی ماست گذشته بقدر نیاز چند فنجان کوچک برای دیگ بزرگ را با شیر مخلوط وبهمدیگر زده وروی انرا بسته وپتو ویا نمد ویا چادری بروی ان انداخته پس از ساعاتی شیربه اصطلاح بسته شده وماست تولید شده

که ماست تولیدی را با ملاغه ( ملغه) به داخل وسیله قیف مانندی که درون دهان مشک نهاده اند و ماست بریز (ماس پیریز) گویند ریخته وکمی اب هم اضافه بر ان کرده وبوسیله سه پایه اویزان مشکرا زده وتا کره ودوغ مجزا شود .که با ادبیات شفاهی قدیم زنان بوقت اینکار با خواندن اشعاری که زدن مشک در عصرها ویا صبحگاهان از 6 صبح تا 10صبح بقولن مشک میزده اند.واگر مشک سرد شده باشد ودیر تر چربی کره ان که به اصطلاحا مسکه گویند جدا شود کمی آتش کوچک ویا نزدیک اجاق درون چادر سیاه مشک اویزان بر سه پایه را جنبانده و با ترانه های محلی زیبائی خاصی داشته است .

مشکم مشکام مشکوله        مال بز رسوله

مشکی جونی زودی باش         گله آمد توی غاش...

سپس کره را با دست را درداخل مشک برده وجمع کردن کره ها درمشک انرا بیرون اودرده که به هر بار که به اندازه مشت دست تکه کره ومسکه را بیرون اورده وبقولن" هر مسکه"har maskeh گویند انرا به درون کاسه آبی که درکنارشان گذاشته اند می گذارند وتا تمام کره را بیرون کشیده ودرانتها همه چند تکه وهر مسکه har maskeh را به کماجدان یا قابلمه ویا ...که کره ها دران هست وهفته یکبار یا دوسه روزی یکبار کره های جمع شده روزانه را انباشته وبا آتش ودیگ و...آنرا بصورت روغن حیوانی .(روغن خش kh a sh ) با جوشاندن کره ها وتسویه کامل انها وجداسازی روغن حاصله وریختن بدرون ظروف وحلب ودبه ودرانتها ته ظروف جوشانده ودروقت جوشاندن نیز کمی آرد کندم را به تفاله کره ودوغ موجود در کره در حال تسویه زنند که محصولی بدست اید بنام بن دوغی bon doghe یا دمک damak گویند.

مشکهای چند روز را که در خانه سیاه به اصطلاح در مشک آبدونmashk abdon (در حاشیه درون قسمتی از چادرسیاه به عرض طول یک متر در سه متر سنگریزه هادرون سکوئی ده تا 15 سانتی متر بالاتر کف چادر ریخته که جدا از قسمت دیگر چادر واستراحت واجاق هست که مشک های وظروف تمیز وخاک وشل نباشد ) قرار دهند

 

ودر هفته ویا چند روز که دیگر مشک خالی نداشته باشند..برا ی تهیه کشک اقدام میکنند .

((ومشکها نیز از پوست گوسفندان بز که پوستش سالم وبا ترشی انداختن وآهک زدن پشمهای انرا ازبین برده وبا جوشاندن درترشی پوست انار ومهک وشیره کوشترگ و...دونوع مشک آبی ومشک بدون مو برای دوغ و...ومشک دیکر برای پنیر واسپار که طرق هرکدام فرق دارد تهیه میشوددرزمستان قبل از رفتن به سرگله مشکها را آماده مینمایند مشکهای مورد نیاز برای هر کار فرق دارد |.دوغ دون برای ماست وبردن ماست در سر کار وبای چوپان بردن ویا هدیه دادن به کسی که از پوست کهره بزغاله کوچک ساخته شود . .شیر دون .ن.عی دوغ دان هست کوچکتر از مشک برای نکهداری شیر ویا دوغ ویا ماست بزرگتر از دوغدون/ .مشک:برای تهیه کره ومشک زدن ونگهداری دوغ از پوست بز بزرگ .پوست پنیری از پوست بزویا کهره بزرگ برای ریختن پنیر تازه دران تا اب ان برودوپوست اسپاری (لیچار .نیز اینگونه هست . .مشک آبی نیز برای نگهداری اب مورد نیازشان وخنگ نگهداشتن اب از پوست گوسفندان بز ویا دبر و.. ) .))

مرحله تبدیل دوغ به کشک :

مشکهائی را که از دوغ پر شود لذا دوغها را بدرون دیگ بزرگ ویا چند دیگ بر اجاق گذاشته وبوسیله آتش واوردن بوته بقولن اهکوک وخار انرا گرم وتا دوغها بمانند ماست سفت شود که بوسیله چزه بزرگ ch e zeh که برسر چوبی بمانند بیل مقداری سرشاخه درخت کهکم .یا ارجن و..بصورت فشرده محکم بسته شده که مانع جوشامدن دیک وسرریز کردن با ان شود که با فروبردن وبیرون اوردن دردیگ اقدام شود . ) تا انکه کشک درون دیک را که که اصطلاحا دوراق doragh گویند بمانند ماست شود بدست اید . .ودیگ ها را کناری نزدیک پیله peleh گذارند .پیله شئی است بافته شده از نخ وپنبه و...که بمانند توبره (تربه )که دو گوشه در قسمت دوطرف فوقانی پیله که ان گوشه ها را به سر دوچوب به اندازه بلندی پیله وقرارگرفتن ظرفی درزیر پیله برای ریختن آب پیله به بلندی 1نیم متر که با ملاغه دوراقها وکشکهای درون دیگ که سفت نشدهاند را در پیله ریخته وچندساعت ته نشین واب اضافه ان بریزد وتا انتها درب پیله رابسته با بند وسط پیله با فشار تا هرچه اب هست در داخل کشکها مانده بریزد ودر انتها انرا بر اجاق کشکی گذاشته که سه سنگ درکنار هم پیله را بران نهاده وکاسه ای در زیرش تا اب ان خوب برود وسنگی چند کیلوئی 5تا 10 کبلوئب را بر پیله تا تسویه کامل شود

وپس از یگ روز که کشک به کلی از آب عاری شد پیله را بدرون سایه برده وچند نفری به کمک همدیگربا تکه های کشک را که کچلوka ch alo گویند را اغشته به نمک وچرخاندن کف دست دانه های کشک را تهیه که دوسه یا ه تکه کشک سفت شده را بصورت حرفه ای زنان در دست گذاشته ومیچرخانند وچندین کشک بدست اید وانرا در دردیگی قرار دهند که دردیگی نیز از سرشاخه های درخت الوک بادام کوهی بافته شده است .تا انکه کشکها زده شود ودر دردیگی خشک ودر ظرفی یا گونی جمع نمایند...

 

از آب دوراقها ی داخل پیله کشکی که گرفته شده که به ان آبها آب اوه "آو اوه "ow aweh گویند وانها را نیز پس ازجوشاندن وگرم کردن وزدن وسفت کردن با چزه که از سرشاخه درخت کهکم ویا ارجن و..بصورت فشرده شده وبسته شده بمانند جارئی کوچک .باشد لذامحصول بدست امده راترفtarf ./یا .قره قوروت می گویند..که گاهی با دل استراحت وآتش ملایم بدست اورند که سفید وزیباتر شوند ..

اسپار .لیچار

در امتداد برداشت ماست کره دوغ و...قبل از اقدام به محصول پنیر بقولن دیگ آخر کشک خودرا یا مقداری از انرا جوشانده ودوراق حاصله ویا کشک تر که کچلو بهش میگویند را کشک نکنند وانرا اسپار سازند یا لیچار .که با مقداری مغز الوک بادام کوهی وادویه جات زیره وسیاهدانه وپوست نارنج ریز شده وتخم مهک (شوید )بدرون پوست ومشک نهاده که مغز الوک تلخ شیرین شود ولیچار یا اسپار برسد واستفاده شود

پنیر

. درابتدا شهریور یا اواسط وقتی که بقولن ستاره خنک زده باشد . وقت تهیه پنیر محلی است

که زنان دامدار با دختن گوسفند بزهای شیری خود وگرم کردن وپس ولرم بودن کمی مایه پنیر محلی را به شیر زده که مایه پنیر محلی النها برگرفته از داروهای گیاهی معطر کل کوهی شیره جک (شیردان کهره بزغاله کوچک که روزهای اول عمرش سربریده شود وشیر جکی بقولن میخورد .شیر اغازین آغاز.آغوز)ساخته شده ودرون کیسه کوچکی که قرارش داد که" هر مایه پنیر گویندش که مقداری شیر در کاسه ای ریخته وان کیسه کوچک به اندازه نصف دست مشت شده که بوسیله دستشان انرا در شیر مشتمال داده با اندازه کافی که زیادتر مایه زده نشود لذا درون همه شیرها ریخته ودرب انرا گذاشته بعد ازساعاتی پنیر بدست امده بسته شده که بقولن دلمه گویند بدست اید .جدیدا مایه پنیر ازقرص مایه پنیر استفاده میشود ولی عطر بوی محلی را ندارد..

سپس ان دلمه ها یاپنیر تولیدی دردیگ را بدرون کیسه ای نهاده که اب ان بریزد وپس با کمی نمک مخلوط وبدرون مشک یا پوست پنیری بریزند .هر روز ه اینکار را انجام تا مشک پر شود .وجا نداشته باشدو...تا انکه مشک دیگری را شروع و وقتی که پنیر بقولن رسید واماده خوردن شد درب مشک پنیری یا پوست پنیری را ازته وعقب باز کرده وبرداشت نمایند .

وآب گرفته شده از دلمه (پنیر سفت نشده ریخته شده در کیسه ) رانیز پس ازجوشاندن وته مانده انرا که سفت گردید همانند ماست شد با کمی از دلمه ویا پنیر نمک زده بدرون ظرف مشک کوچکی دیگر بریزند که به آن لور پنیر lor گویند وتا پس از رسیدن ان نیز خودش را گرفته واماده استفاده شود .

ماست .پنیر

گاهی یبکروز ماست نموده ودرون مشک یا پوست پنیری دیگری ریخته ویکروز هم پنیر نموده بدرون ان ریخته که کمی ادویه جات هم بدان اضاف که زیره وسیاهدانه و...تا ماست پنیر بدست آید وبرسد وقابل استفاده گردد .

 

بیماریهای گوسفندان وطرق مداوا درگذشته نیز به این صورت بوده است وقتی که گوسفندانشان را باد زده ویا گر میشده اند ویا توقه میگرفته اند ویا لب دوری داشته و...به اشکال مختلفی انهارا مداوا میکرده اند. که به اختصار خواهیم گفت . برای لب دوری که گوسفند اطراف لب لوچه هاش زگیل دراوده با مالیدن کمی ترف ویا آب اوه معالجه ویا برای مداوای توقه ولنگیدن گوسفندان انهارا انتقال داده به محل دیگری که جای گوسفند بیمار نبوده باشد . پف قلاغ

.کاها درقدیم برای مهریه زنها ازدادن گوسفند یا یورد وآغل بند و...استفاده میشده است

مراتع چرای دامدرقدیم بصورت مشترک وهرکس برای خود محدوده ای داشته که اغلب اهالی مشکان با مردمان دامدار سایر دهات همجوار درگیری که حتا به قتل میانجامیده .که تعدادی از چشمه سارها و..را بزرگان روستا وکدخدایان بنام خود برای این محل به ثبت رسانیده اند .وملزم شده اند حق تصرف ویا فروش به دیگران نداشته ومورد استفاده عموم مردمان باشد ..درمدتهائی قبل که دولت پروالنه چرا صادر ومراتع مشخص شده است قبل از ان اهالی خود تقسیمودرهر نقطه کوهستان روستا که دارای یورد (آغل بند )بوده اند سکونت وهردامدار استفاده مینموده .از مراتع بخوبی محافظت وبهترین جنگل بنه و..درمشکان بوده که متاسفانه مقداری از .جنگل قره جه انبوه ان از این محل جدا وبه استان یزد ملحق شده است .

از پشم وموی گوسفندان نیز مایحتاج خود نظیر خورجین جوال (جو وال )خانه سیاه چادرسیاه .طناب موئی .لطف ( تکه بزگ حاشیه ودیواره خانه سیاه که ازموی گوسفند بافته شده است ) خلال گیر .وتوشه دان .چمدان موئی ..بافته میشده

.ازموی بز بدلیل عدم قبول کردن آب باران وسایه داشتن ...استفاده شود .ویک چادرسیاه برگرفته از بام خانه (بون خونه )که بزرگ به اندازه قالی 3در4که با روغن بنه ویاروغن دیکر مالیدن هنگام بافتن مانند قالی گلیم تهیه شود .وکلفتر از دیواره است .که ریسمان ان را وقت تهیه از موی کلفتر همراه روغن مالی علاوه بران وقت تار پود هم روغن مالی تهیه شود .ودروسطآن دو تکه دردافل برای نگهداری تخته که به آن کومچه گویند ودوطرف تخته را قرارگیرد ودروسط تخته نیز شیار ی است تا عمود خانه (عمیت )درزیرش قرارداشته باشد . در حاشیه بام خانه نیز دور اطراف تکه 20 سانتی یا 30سانت بافته شده که خلال گیر گویند تا لطف (دیواره )را به ان با خلال قلاب زده که خلال از چوب تیز ویا سیم اندازه قلم خودکاراتصال استفاده شود .بندهای خانه که در هر طرف به انداره نیاز بندطنابی از گوشه حاشیه بام به زمین با میخ طویله فرو شده درزمین ویا تکه سرشاخه درخت با چوب ان از بادام کوهی که چند سنگ بران گذاشته تا حرکت نکند طنابهای اطراف را محکم نمایند ودرهراطراف نیز چوبهائی به نام دستک میباشد .دوعمود خانه خانه را نگهداشته تا نیفتد ودرب خانه سیاه را با چوب (خلال )بهم سنجاق وبسته شود.

گاهی نذر گوسفند کردن برای ائیمه ویا مجالس ویا موقوفات وجود داشته وگاهی نیز درمشکلات مانند گم شدن گوسفند یا زائیدنش یا سالم شدنش کهره انرا یا خودش را نذر ائمه تا بهبود یافته .وگاهی تعدادی گوسفند زیاد مربوط به امام حسین یا ابئالفضل درهردام وجودداشته که از انها یا درامدئش برای دادن سفرات غذائی ویا روضه خوانی ویا مراسمات حسینی و...استفاده میشده ودرصورت عدم توان ادامه کار نگهداری انرا به کسی دیگر داده تا او انجام کار کند .ویا تبدیلش به شئی بهتر نموده اند .مانند خریدن گوسفند را تبدیل به خرید گردو ویا مغازه و..که درامدش رابرای امام حسین هزینه نموده

برای رفع بیماری گوسفند گاهی زاغ به ان میداده اند.

 

نامگذاری گوسفند بز ازروی مشخصات انها بوده است

بز رش سفید -رش سیاه .رش خلج -رش چال -(رش به بزی که گوشهایش دراز است )بانشانه دیگرش همراه مثال چال سفیدی پیشانی بز که با گوش دراز میشده رش چال

مر (گوسفند گوش کوچک )مرسیاه .مرپریس -مرچال

-پیریسنیز به گوشش مخلوط سفید سیاه باشد.

اسی پریس چال بوسه .گازر.کمری.سی پیریس.اسی پی ریس. قرمز.سبز.اس خلج -مرخلج

...نگاه کردن الاغ یا گوسفند با وحشت وخیره شدن را گوش مرو گویند.

گیسه .اولین زایمان بز شدن کهره ..کولار (سال دومکهره .که نزائیده است )توشتیر ازکولار بزرگتر .

ناگیروک +نگرفتن بزکهره خودرابرای شیردادن

نازو وک +نزائیدن بز درمدت چندسال

پاورقی:

غذاهای دامها درزمستان درگذشته .جو کندم ذرت .کاه جاشیرگ .کوما گوش بره .بارس.کنگر.وکاههای گندم وجو.خارخری جهت الاغها وگاوها .پوست کل ذرت بوده. .

هرگله وعیشوم دارای سالاری بود که سالار گله را جمع انتخاب وامور جابجائی یا مشکلات انهارا همانند کدخدا انجام میداد .مزد سالار گله سه روز دوختن شیر گوسفندان که درآخرماه پنیری بوده بوی تعلق داشته .

حق الزحمه کدخدا نیز یک یا سه روز شیر دوختن گوسفندان وگله توسط سالار ودادن به کدخدا بوده است .

وبرای کهره چران علاوه برمزدش 5روز درانتها شیر گوسفندان را بوی میداده اند و

وچوپان گله نیز10روز کل شیر دامها راعلاوه بردستمزدش میدوخته است . هرچوپان را دوتربه(توبره)ودوعددچاقو وکفش بوی میدادند .وهرگوسفند مقداری گندم یا ذرت وجو (روزی یک چارک گندم یا ارد .ویا 6ماه 1من گندم که نصف ذرت ونصف گندم بوده است میداده اند.)دستمزدش بوده است یا پول که به او میداده اند.واشکون .نیز که مرخصی رفتن چوپانرا گویند درماه 3یا 2 روز بجایش میرفتند ویا "گرم چر" درظهرها نیز بجای او میرفتند .درشب گمار بودن که دامها رادرشب میچرانیده نیز خرما انجیر کشمش بعنوان دم گوری به چوپان میدادند.در6ماه یکبار حسابرسی گوسفندان انجام میشده که تیره بندی میگفتند .

وهرطایفه ویا دامداران گروهی نیز یک دلاک (آرایشگر)داشته اند که وی برای اصلاح سر صورت انان به سر گله یا عیشوم میرفته ودر زمستان واعیاد مزدش را میداده ند.وحمامی نیز رسم دلاک را داشته که درسالی سه من گندم به وی برای دستمزدش میداده اند


مطالب مشابه :


خرید بره پروار بندي گوسفند ، Lamb finishing

خرید گوسفندان دوقلوزا از جهاد بهترين نزاد گوسفند




معرفی نژاد های گوسفند:

گوسفندان این نژاد بدون شاخ هستند .بیده چیده شده آن سنگین و حدود 5/4 تا 4/5 کیلوگرم وزن دارد .




مقاله ای کامل درباره پرورش گاو و گوسفند

گوسفندان ايراني برحسب نوع توليد به دسته هاي زير تقسيم مي شوند: 1- نژادهاي گوشتي مثل گوسفندان




اجرای پروژه اصلاح نژاد گوسفند سنجابی در استان كرمانشاه

در سال جاری چرای مناسب گوسفندان از مراتع و پس چر مزارع در كاهش میزان آتش سوزی اراضی موثر




جک واس ام اس های یوزاررسیف

· مردم عزیز ایران می توانند در ازای تحویل گاو و گوسفندان خود به کت احمدی نزاد از پشت




دامداری وطریق ان .فرهنگ مشکان ....شغلهای قدیم

صدا زدن گوسفندان گاهی از نام گوسفند ویا صدازدن مشترک بورس تحصيلي دولت احمدي نزاد




عوامل موثر بر كيفيت گوشت

تغذیه گوسفندان عوامل موثر بر كيفيت نزاد دام. و:ميزان




برچسب :