نكاح(ازدواج) در لارستان

ازدواج در لارستان-قسمت2

نویسنده : ساره شهپر

 

چند نفر از طایفه عروس و چند نفر از طایفه داماد اکثرا زنان جاافتاده و متشخص و اسم و رسم دارو شناس داوطلب می شدند که در بین همسایگان و طایفه خود کوچه به کوچه و محله به محله در چند روز متوالی قبل از عروسی بگردند و به درب خانه هایشان رفته و از آنها به صورت حضوری دعوت به عمل آورند که در فلان روز و تاریخ و ساعت مهمان آنها شوند به صرف شام ,نهار یا شیرینی و درشادی آنها شریک شوند.برخی مردان طایفه نیز این کار را در محل کسب و کار و بازار از دوستان و اقوام مذکر خود به عمل می آوردند. این کار در روستاها های کوچک که همه یکدیگر را می شناسند و با هم فامیلند یا اصلا صورت نمی گیرد چون همه دعوت و مطلعند یا کار بسیار آسانی است.مطلب جالب این است که در خطه لارستان با وجود تکنولوژی و تمول مردم و جود تلفن وموبایل و کارت های متنوع عروسی اما هنوز این رسم پابرجاست و برای فامیل های بسیار خاص و قابل احترام یا آشنایانی که با آنها رودربایستی دارند و یا خیلی متوقع اند این کار صورت می گیرد و گاه هم تلفن زده می شود ,هم کارت فرستاده می شود و هم حضوری دعوت به عمل می آید تا مبادا آنها خود را غریبه احساس کنند یا فکر کنند که به آنها بی احترامی شده یا توچه لازم مبذول نشده است!در گذشته مراسم تدارک برنامه عروسی از یک هفته قبل آغاز می شده است و در ب خانه عروس و داماد باز است و هر طایفه برای خود برنامه ها دارد و حیاط خانه مملو از زنان و مردانی است که هر کدام بسته به نوع توانایی و آشنایی و حرفه و علاقه و تجربه خود مشغول به کاری هستند.به عنوان مثال در گذشته برای پخت و پز روزها و شب های عروسی نیاز به فراهم کردن هیزم و تهیه آتش بوده است و مانند امروز اجاق گاز و نفت و سوختهایی از این دست در کار نبوده است بنابراین در شهر ها معمولا این هیزم از کسانی که کسبشان فروش هیزم بود خریداری و تهیه می شد ولی در اکثر روستاها مانند:خور[16](از سال 1379 شهر شده است),دشتی,لطیفی,بنارویه,دهکویه ,و پدر داماد از کسانی که در محل الاغ یا قاطر داشتند و از مردان و پسران طایفه که توانایی رفتن به کوه و صحرا را دارند تقاضا می کند که برای جمع آوری هیزم عروسی که در فیشور به این رسم “خجهی” گویند  و در دهکویه آن را تحت عنوان “بارخریمه”می شناسند و خانواده داماد موظف به تهیه آن هم برای خود و هم به عنوان خرج مطبخ برای خانواده عروس هستند  گردهم آیند و در یک روز معین و ساعت مشخص به صورت دسته جمعی راهی کوه و صحرا می شدند.در برخی مناطق زنها بعد از خروج مردان پرچم سبزی را  به عنوان بیرق  در بالای پشت بام خانه هایشان نصب می کردند که به گونه ای آغاز مراسم عروسی و شراکت آنها را در این مراسم نشان می داد و تا اخر مراسم همانجا می ماند. مردان نیز هنگام بازگشت بر هیزم های بارشده خود بر روی الاغ ها پرچم سبزی( امروزه نیز رسم نصب پرچم بر روی ماشین های حامل افراد پیشواز حاجیانی که از مکان های مقدسی مانند مکه  ,سوریه یا کربلا می آیند هنوز رواج دارد .) نصب می کردند و هر کدام موفق می شدند زودتر بر گردند از پدر داماد به عنوان برنده جایزه دریافت می کردند .در درز و سایبان[17] رسم بر این بود که نوجوانان پسر  مترصد آمدن پدرهاوبرادرهاو اقوام خود از کوه می شدند و با سرو صدا خبر آمدن آنها را اعلام می کردند و زنان با ساز و دهل به پیشواز آنها می رفتند و هر زنی که زودتر خود را به اولین الاغ دارای بار هیزم می رساند و موفق به انداختن بار هیزم ازروی الاغ می شد از مادر داماد کله قند چای یا پارچه هدیه می گرفت. به این ترتیب سوخت عروسی به صورت مشارکتی تهیه می شد. یکی دیگر از کارهایی که در روزهای قبل از عروسی انجام می گردد به ویژه در روستاها که رسم رنگین پوشی عروس ها متداول بوده است تهیه و دوخت و دوز لباس های رنگی برای شب حنابندان و زفاف عروس می باشد که در رنگهای سبز و نارنجی و قرمز تهیه می شود.بنا بر رسم خانواده داماد تشک عروس و داماد رانیز به دست استاد لحاف دوز داده و مراسم پنبه زنی نیز در حال انجام است و در گوشه های رخت و خواب نقل و شیرینی می ریزند تا زندگی آنها حلاوت یابد . در لار در منزل عروس نیز این کار انجام شده و مادر عروس تشک حنابندان وعروسی دامادش را به همین رسم تهیه می کند.اما در روستاها و مناطق سنی نشین خانواده عروس رسم تهیه تشک داماد را ندارد و مادر داماد هم برای عروس و هم برای داماد تهیه می کند.تشک های حنابندان معمولا در 2 تکه پشتی و نشیمن گاه و با پارچه های زربفت سبز و قرمز تهیه می شوند اما تشک های شب زفاف با پارچه های زربفت سفید و لحاف ها نیز با پارچه های رنگی و خوش جنس و نقش و نگار دوخت می گردند.از رسوم دیگر این روزها تهیه نان های محلی توسط زنان همسایه و طایفه است که در خانه مادر داماد و عروس گرد هم می آیند و برای صبحانه و نهارو شام روزهای آتی تدارک نان می بینند.نان یکی از ارکان جدانشدنی سفره های ایرانی به ویژه در جنوب و به خصوص در گذشته بوده است آنها معتقد بودند که نان بند و قوت جان است و خوردن غذاهایی که با نان سرو می شده رواج بسیار داشته چراکه هر خانواده حداقل برای رفع احتیاجات خود اندک زمینی زیر کشته گندم داشته و شاید به اندازه امروز برنج رایج نبوده چون یک کالای وارداتی محسوب می شده است  و یا امکان تهیه مالی آن برای همگان فراهم نبوده است و به همین دلیل بوده که یکی از هنرهای همه زنان خطه جنوب تهیه و پخت انواع نان های محلی است.زنان ودختران محل گندم های عروسی را در هاون های سنگی کوبیده و سبوس  آن را جدا میکردندو مردان برای تهیه آرد آنها را به آسیاب های محل می بردند. عمده ترین نوع نان که در چنین مراسماتی تهیه می شده به نان”فلزی,تیری یا نازک”معروف بوده است.از دیگر کارها می توان به شکستن قند که به صورت کله قند بوده و باید به شکل حبه در می آمده که برای سرو کنار چای مورد استعمال بوده و توسط دختران محله صورت می گرفته است (مصرف چای در ایران بسیار رایج است و در خطه جنوب به همراه قند حبه و به شکل پر رنگ و اندکی تلخ سرو می گردد) یاد کردو نیز شکستن و لپه کردن نخود برای تهیه خورشت قیمه که غذای متداول و رسمی هر مراسم عروسی و عزا در لارستان بوده و است و پاک کردن انواع حبوبات مانند ماش و عدس بر عهده بانوان بوده  و در طول روز با میوه وشیرینی و چای از آنها پذیرایی به عمل می آمده است.در لار رسم بر این بوده که برای شب حنابندان از طرف خانواده داماد یگ گونی(بار)حنا و یک گونی قند به رسم شادی و برای شیرینی شروع مراسم به خانه عروس می فرستند .در فیشور دو یا سه روز قبل از عروسی شیربهای تعیین شده توسط مردان و ریشسفیدان خانواده داماد به خانه عروس فرستاده می شود که به آن باشتلخ در زبا ن ترکی به معنای  سرآغارینه گویند. در روستای فیشور رسم دیگری بنام “بشقاب بردن”نیز وجود دارد که در این آیین مادر عروس اقوام خویش را جمع کرده و آنهاپول و شیرینی های خود را در بشقابی بزرگ یا سینی گذاشته با پارچه ای سبز پوشانده و با هلهله وشادی بر روی سر نهاده و به خانه داماد می روند و در مقابل مادر داماد نیز مقداری شیرینی در ظرف آنها گذارده و آنها را روانه خانه عروس می کند. یکی از مراسم بسیار جالب در این آیین ها مراسم است تحت عنوان “شیرین کردن بادام کوهی” [18]است :”بادام کوهی یا “الوک”که در زبان لارستانی به آن اخور می گویند, یکی از تنقلات مصرفی در ایام عروسی می باشد.اخور ذاتا تلخ و غیر قابل خوردن است که برای استفاده باید آن راشیرین کرد.صاحبان عروسی روزی را به شیرین کردن اخور اختصاص می دادند زن ها و دختران محله را دعوت می کردند تا در این کار یارگر شوند.این مراسم با شور و شادی همراه بوده است.برای شیرین کردن بادام کوهی آن را در خمره ای می ریختند و بر آن آب جوش و نمک می افزودند .خمره را با پیچیدن گیلیم گرم نگه می داشتند.هر روز این کار را تکرار می کردند .در روز سوم یا چهارم بادام کوهی شیرین و قابل خوردن می شد.بادام کوهی را معمولا با نقل و نبات به هم می آمیزند و در طی مراسم عروسی با آن از مردم پذیرایی می کنند .امروزه آماده آن از بازار قابل تهیه است.” .  در روستای دشتی چند شب قبل از حنابندان مردان و پسران جوان در محلی گردهم آمده و به بریدن پارچه های رنگی برای رقص دستمال بازی در شب های آتی می پردازند و به گفت و شنود و شادی و هلهله مجلس را گرم می کنند, تهیه این پارچه ها نیز به عهده خانواده داماد است.رسم دیگری نیز که در برخی مناطق همانگونه که اشاره کردیم وجود دارد رسم “خرجی بردن”است که برمیگردد به همان مطلب خرج مطبخ که چند روز قبل از عروسی برخی مردان خانواده داماد به همراهی چند زن با تجربه و چند نفر از فامیل عروس به شهر (لار)رفته و به خرید وسایل لازم برای این چند شب و روز متوالی عروسی اقدام می کنند که شامل همه مواد اولیه پخت و پز از ادویه تا برنج و گوشت و روغن و رب و قند و چای و حتی گاه میوه و آجیل و تخمه و شیرنی و پارچه و. است و خرج بر عهده خانواده داماد است و سپس یکروز قبل از مراسم آنها را با ساز و دهل و هلهله به خانه عروس برده و تحویل می دهند یا  به اصطلاح “بارزی یا بارریزی “می کنند. با توجه به این رسم و رسومات ذکر شده معلوم می گردد که چرا مراسم ازدواج 7شبانه روز به طول می انجامیده ,امروزه با وجود انواع تکنولوژی و انواع و اقسام محصولات آماده در بازار دیگر کمترخبری از این رسوم می باشد و این مراسم به 3یا 2 شب ختم می گردد.خلاصه اینکه بعد از همه این مقدمات اولین روز و شب رسمی مراسم که همان “حنابندان “نام دارد فرا می رسد. اولین شب رسمی مراسم ازدواج را تحت عنوان “حنابندان”می شناسند.برای این مراسم از عصر 5 تا 12 سینی شامل:حنای خشک (آب نشده) ,حنای آب شده و تزینن شده,نخ مخصوص بستن حنا,دستمال های رنگی برای بستن حنای دست و پای عروس و داماد,لباس های سبز و چادر و روسری و کفش و لباس زیر و جوراب و لوازم آرایش و گلاب ,کله قند,شکر پنیر و شیرینی و گل و گلدلن و شمع و آینه و تشک ها و بالشتک های کپسولی شکل برای قرار دادن زیر دست و پای عروس و داماد هنگام حنا بستن که همگی در سینی های پوشیده با قالیچه های سبز قرار گرفته و روی آن را نیز با تورهای سبز می پوشانند و نمک و پولک و پول نیز روی آنها قرار می دهند و با هلهله و کل و شادی بر سر مردان دو طایفه  بین دو خانواده عروس و داماد رد و بدل می گردد.گاه سینی های مربوط به روز حنابندان با روز زفاف متفاوت است و گاه در بعضی مناطق سینی های روز حنابندان یا زفاف از یک طرف به طرف دیگر می رود .مثلا :فقط از سمت خانواده داماد برای عروس تهیه می شود یا بلعکس. در گذشته مراسم حنابندان در 2 شب یا روز صورت می گرفته و تحت عنوان حنابندان یا حمام “دزد”و حنابندان یا حمام “فاش” می شناختند .”حنای دزد یا حما دزد “یک حالت غیر رسمی داشته و مردم غریبه و مهمان در آن حضور نداشته اند و در حد فامیل های نزدیک دو طایفه بوده است.در این روز عروس را دزدانه به حمام بیرون از منزل برده (حالا این حمام می توانسته حمام شهر (لار)برای روستا نشینان ,حمام های معروف شهر برای ساکنان لار,یا حتی حمام خانه همسایه یا فامیل بوده باشد .مسیله اصلی این بوده که حتما حتی اگر منزل دارای حمام بوده عروس باید برای این دو روز از حمام بیرون استفاده کند .شاید دلیل آن نبودن حمام در اکثر منزل ها بوده و باعث شده بوده که در این جریان رسم ورسوماتی شکل گیرد که همه مابل به انجام آن شده بودند و معمولا حمام ها در این دو روز برای کل فامیل و طایفه قرق می شده است و خرج آن با طایفه داماد بوده است(خرج دلاک و کیسه کش و پذیرایی در حمام) .از قبل خانواده عروس و داماد به نزدیکان خود اعلام می کنند که فلان روز و فلان ساعت حمام قرق است و می توانند حضور بیابند و در حمام که گاه چندین ساعت متوالی به طول می انجامید (از ظهر تا 8و 9 شب) به تناول شربت و شیرینی و میوه و قلیان می پرداختند و به گفت و شنود و هلهله و شادی و سرور و کل و آواز خوانی و دایره زدن[19] می پرداختند. پس از حمام پارچه ای زربفت روی سر عروس انداخته و چادر بر سرش افکنده و با ساز و دهل او  را به خانه می بردند و در طی مسیر یک نوجوان پسر معمولا محرم عروس آینه قدی بلندی را به پشت خود گرفته و در جلوی عروس راه می رود به گونه ای که او خود را در طول راه در آن ببیند و در این حرکت آرام مردان در جلو و زنان در کنار عروس در حالیکه دو زن تازه عروس زیر بغل او را گرفته اند به آواز خوانی می پردازند و وقتی وارد خانه می شوند مردان آنجا را ترک کرده و مجلس زنانه است و عروس را بر تشک های زربفت نشانده و دور او به هلهله و شادی می پردازند تا زمانی که آرایشگر برای انجام کارهای مخصوص او حاضر شود. سپس آرایشگر یا مشاطه به اصلاح (برداشتن موهای زاید )سر و صورت و تن وبدن عروس به وسیله نخ مخصوص می پردازد  هر کس دیگری نیز که مایل است مشاطه برای او نیز اصلاح کند آن شب را در خانه عروس می ماند و گاه این بساط تا صبح برپاست در این شب اندک حنای خفیفی نیز بر کف و پشت دست و پای عروس می گذارندو چون کار برداشتن موهای زاید از بدن او, او را بسیار ناتوان ساخته و درد بسیاری را تحمل می کند مرتب با شربت قند و گلاب  و خاکشیر از او رفع عطش و درد می کنند .در لارستان حرفه مشاطه گری در برخی خانواده ها موروثی بوده است و گاه این حرفه صرفا به آرایشگری محدود نمی شود در واقع در خیلی موارد این شخص بانوی جا افتاده ای است که به صورت واسطه و معرف دخترها به خانواده پسرها و بلعکس عمل می کند و در کل مراسم حضور دارد و حمام کردن و اصلاح و حنابستن عروس نیز به عهده اوست و تا شب زفاف و درون حجله از عروس جدا نمی شود و آموزش های لازم را به اوداده و بعد از انجام کار نهایی به دارو درمانی او می پردازد و دست آخر پارچه های مخصوص نشانه باکرگی دختر را به مادر عروس جهت روسفیدی تحویل داده و مشتلقی مفصل از مادر عروس و داماد گرفته و کارش به پایان می رسد این مزد یا مشتلق معمولا شامل :کله قند,چای,پارچه و حوله,دو شقه گوسفند از هر دو طایفه و به ندرت پول بوده است.این زن را در خطه لارستان تحت عنوان “بی بی لالا” می شناسند. در اکثر مواقع لالا از سمت خانواده داماد تعیین می گردد و خرج تمام روزهای کاری او بر عهده آنهاست که البته چندان نبوده و همان تهیه سه وعده غذایش کفایت می کرده است. شب حنابندان دزد رسمیت چندانی ندارد و حنای کمی بر پشت و روی دست و پاها گذارده و برداشته می شود تا برای فردا نیز پشت و روی دست و پاها چندان رنگ نگیرد و آماده باشد .حتی در برخی مناطق اصلاح موهای زاید نیز در چنین شبی انجام نمی گیردو به فردا شب موکول می شود . مثلا در روستای باین در روز حنابندان دزد فقط عروس را در حالیکه پارچه ای سیز بر سرش افکنده اند تا درب حمام برده اما آبی بر تن او نمی ریختند و بعد  به صحرا و دشت و دمن برده و بر می گردانندو از حمام رفتن  به صورت آب تنی و حنا بستن خبری نسیت ,گویا این مراسم فقط من باب دور هم جمع شدن طایفه ها و آشنایی بیشترو سرور و شادی بوده است.در دهکویه این مراسم در ظهر انجام  می شود و قبل غروب خاتمه می یابد.هم در باین و هم در دهکویه که این مراسم در ظهرانجام می شود همراهان برای صرف عصرانه یا شام زود هنگام به خانه عروس می آیند و در آنجا با برنج و گوشت که با عدس یا ماشک پخته شده و بسیار لذیذ است پذیرایی می گردند.قبل از این هم ذکر شد که مخارج این خورد و خوراک ها حتی در منزل عروس بر عهده خانواده داماد است .پس از صرف غذا مردم راهی خانه خود می شوند و مجددا شب هنگام برای بستن حنای خفیفی به پای داماد روانه خانه داماد می گردند در این میان نقاره زنها هم در منزل عروس و هم در خانه داماد به زدن ساز و دهل و نقاره می پرداختند..در گذشته زنها نیز در بستن حنای داماد مشارکت داشتند امروزه دیگر چنین نیست. البته در بنارویه در میان زنانی که برای بستن حنای داماد شرکت می چستند مادرزن حضور نداشته و حتی تا 3 روز بعد از شب زفاف نیز به دیدن دختر و داماد خود نمی رفته و حیا می کرده است.

در روستای دهکویه این رسم حمام یا حنای دزد اندکی متفاوت تر و طولانی تر بوده است و پس از بیرون آوردن عروس از حمام و راهی کردن آن به سوی منزل همراهان همگی به خانه خود بر می گردند و بعد از یک ساعت باز به خانه عروس رفته و به اصطلاح عروس را “به سر آب “می برند.بدین گونه که تور سبزی بر سر او افکنده و دو نفر زیر بغل او را گرفته و در حالیکه خانمی آینه  از پشت در دست دارد و جلوی عروس راه می رود تا او خود را در طول راه در آینه ببیند او را در میان کوچه ها و محله های روستا می گردانند و زنان برای او آهنگ های غمگین و شلوا می خوانند و سپس به خانه باز می گردند و در آنجا یه جشن و پایکوپی می پردازند. همه این مراسمات شاید تاکیدی بر این مسیله داشته است که چون در آن دوران دختران بسیار با حجب و حیا بوده و اجازه دخول چندانی از منزل نداشته اند و حال یکباره می خواهند خانه پدری را ترک کرده و به خانه شوهر بروند که شاید کوچه ها و محله ها یا بیشتر با خانه پدری فاصله دارد برای اینکه با این مسیله کنار بیایند و آرام آرام عادت کنند و غربت را کمتر و آرامتر حس کنند این روسومات بدین شکل اجرا می شده است!در روستای دشتی شب قبل از حنابندان دزد مراسم دیگری نیز دارند.بدین صورت که طایفه داماد به خانه عروس می آیند و”کلاه طلا”که مادر شوهر برای او تهیه دیده است بر سر او می گذارند و مقنعه حاشیه دوزی شده به رنگ سبز بر سرش می کنند و لباس سبزی نیز بر تن او می پو شانند و او را در کنار دیوار می ایستانند و دو نوعروس در دو طرفش می ایستند و مردم همه برای دیدن عروس تزیین شده به منزل آنها می آیند و به رقاصی و دستمال بازی می پردازند.در این مراسم معمولا برای تعویض لباس های عروس و گذاشتن کلاه طلا بر سر او از زن کدخدا یا زن مسن و مورد اعتبار روستا خواهش می شود که این مراسم را به جا آورد.به این روز اصطلاحا “روز طلایی “اطلاق می شود.سپس در روز دوم (شب)حنای دزد صورت می گیرد و 2 سینی حنای تزینن شده به همراه شمع روشن و شکلات از خانه داماد برای زنی که حنا به دست عروس می بندد هدیه فرستاده می شود .گاه یک جگر و ران گوسفند هم در این سینی هدایا به چشم می خورد.گاه نیز حنا به صورت خشک و آب نشده به همراه کله قند و شیرینی به عنوان هدیه پیشکش می شده است. خانواده داماد موظف به تهیه حنا هم برای خود و هم برای خانواده عروس هستند و مردان و زنان با چای و قلیان پذیرایی می شدند و به ترتیب اول مردان و بعد زنان به رقص و پایکوبی می پردازند .حنا بندان مردانه در شب حنای دزد اندکی فاش تر از حنای عروس است و بر کف دست و پای او حنا گذارده می شود.

شب دوم در لار حنا بندان “فاش یا حمام فاش “نام دارد.در این شب عروس ساعت 6 یا 7 عصر به حمام بیرون رفته و پس از اندک شست و شو یی (چون دیشب مفصل انجام شده است و امشب فقط در حد اجرای رسومات است) و باز به همان ترتیب دیشب با چادر زربفت و رنگی به سر و با ساز و دهل و آینه  در جلو به خانه باز می گردد و پس از  صرف شام مهمانان از راه می رسند و رسمیت شب حنابندان فاش آغاز می گردد.در این شب خنچه های تزیین شده حنا بین دو طایفه عروس و داماد مبادله می گردد و حنا به صورت نقش و با نخ های مخصوص توسط لالا بر پشت و روی دستان و پاها و ناخن ها قرار گرفته و در پارچه های رنگی پیچیده می شود  تا صبح باز شود و شسته گردد و نقش آن نمایان شود ,معمولا می  گویند بهتر است یک خواب عمیق بروند تا غبار و گرمی دل و جگر بر زیباتر شدن و پر رنگ تر شد این نقش ها تاپیر بگذار و هر کس طبع گرمتری داشته باشد حنایش پر رنگتر می شود این نقش ها معمولا تا 15 روز می ماند و بعد بر اثر استفاده از آب و صابون کم رنگ و محو می شود. اگر مهمانان نیز خواهان بستن حنا باشند این کار برای آنها نیز انجام می شود.در این شب مردم با تخمه هندوانه و بیسکویت و حلوا و قلیان پذیرایی می شدند و این شب بسیار طولانی اشت و گاه تا 4 و 5 صبح رقص و پایکوبی و آواز خوانی و دایره زنی به پاست. در روستای فیشور مادر عروس از مادر دختران مجرد محل کسب اجازه می کند تا آن شب را تا صبح در کنار دخترش به سر برند و او را  در آخرین شب اقامت در خانه پدرش شاد نگه دارند و صبح نیز صبحانه مفصلی آنها را مهمان می کند.در مجلس مردانه نیز همین بزم جاری است و برای داماد نیزبستن حنا بر کف پاهایش انجام می شود.درشهر گراش در شب حنابندان فاش از خانه عروس برای داماد سینی مملو از حنای تزیین شده به همراه تخم مرغ های پخته که به رنگ سبز نقاشی شده اند و شیرینی و میوه فرستاده می شود.در روستای فیشور در این سینی ها نقل های رنگی و بادام و اخور و گل و حنا و پشتی و تشک زربفت قرار دارد.در روستای دشتی حنابندان فاش در روز صورت می گیرد و تا زمانیکه زنان مهیا می شوند مردان به چوب بازی می پردازند و ساز و نقاره می زنند و سینی های ملو از حنای تزیین شده و کله قند و پارچه های زری و گلاب وکمپوت های آناناس و خوخ و گیلاس را برای لالایی که به داماد حنا می بندد به عنوان هدیه از خانه عروس روانه خانه داماد می کنند .این لالا زنی است که محرم داماد می باشد و این سینی ها بر سر مردان و با آواز خوانی و پایکوبی در کو چه ها می گردد . معمولا تعداد چیزهایی که رد و بدل می شود به حالت زوج یعنی 4,6,8,12,16یا 24 تایی است.پارچه های حنابندان 4تکه 2تا برای دو دست و 2تا باری دو پاست.یک قرآن کوچک و یک شال بنام “هفت پیکر”نیز که مادر عروس برای داماد خود تهیه کرده است روانه خانه داماد می گردد تا بر شانه او افکنده شود. قرآن در جا قرآنی کوچکی به رنگ سبز قرار می گیرد و قطعه ای طلا معروف به “پنجه علی”بر آن آویزان می گردد قطعه ای از همین طلا نیز بر شال “هفت پیکر” قرار می گیرد.بر روی دستمال های حنابندان مربوط به دست داماد نیز 2 قطعه طلای معروف به” پنجه علی” و برای پارچه های مربوط به پاهایش 2  تکه “زاغ نمکو”آویزان می کنند .پشتی ها نیز شامل یک پشتی برای پشت کمر و یکی برای زیر پا و دو تا بالشتک برای زیر دو پا و دو تا برای زیر دو دست نیز تهیه شده توسط مادر عروس ودر سینی های بزرگ بر سر مردان با ساز و دهل روانه خانه داماد می گردد.چون در روستای دشتی حنابندان فاش در روز صورت می گیرد مردم برای صرف نهار دعوت هستند که گاه نزدیک به 25 “کهره”(گوسفند کوچک با گوشت نازک)سر می برند و طبخ می کنند و همه روستا را نهار می دهند در گذشته این مراسم 2 روز به طول می انجامیده و سرو صبحانه نیز رایج بوده است و برای صبحانه حلوای آرد برنج و نان محلی طبخ می گردیده است .امروزه مراسم به یک شب و یک ظهرو شب ختم شده است. در روستای دهکویه پس از اجرای مراسم” حنای دزد” و” سرآب بردن عروس “و “حنای فاش” فردا صبح را تحت عنوان “دست واکنون”می شناسند که به معنای دست باز کردن عروس و داما از حنا و شستن آن است و در این مراسم از خانه داماد نهار به صورت طبخ شده و به همراه سینی های مملو از بادام و شکلات و پارچه سبز بر سر مردان آوازه خوان روانه خانه عروس می گردد. در روستای باین در سینی های رد و بدل شده” گل سر شوی” نیز برای شستشوی عروس و داماد در حمام وجود دارد. در شهر اوز برای پذیرایی شب حنابندان از نخود پخته,شربت,نان محلی بنام “گپک”و حلوای آرد برنج که با دارچین تزیین شده است استفاده می کردند.در روستای لطیفی در شب حنابندان و برای پذیرایی از مردم 12 چکل (نوعی گوسفند چاق و فربه )را در ماست خوابانده و کباب درست کرده و با نان محلی از مردم پذیرایی می کنند و در آخر هم تخمه هندوانه سرو می گردد.

پس از اتمام مراسم حنابندان فاش فردا ظهر در لار رسمی وجود دارد بنام “قاب بردن” که از سمت خانواده داماد غذایی طبخ شده و سرو شده برای خانواده عروس فرستاده می شود .غذای رسم یمجالس عزا و عروسی در لارستان چلو سفید و خورشت قیمه بوده و است ,که 2 تا سینی مسی بزرگ معروف به “مجمع فراشی” برنج و خورشت قیمه تهیه و سرو می گردد .حال هر کسی که در خانه عروس مهمان است غذا را همانجا تناول می کند و هر که از دوست و آشنا و همسایه که غایب بوده اند برایشان فرستاده می شو .غذا در سینی های 4 نفره که خورشت هم روی برنج ریخته شده قرار می گیرد و  با دست تناول می شده است و مانند امروز از قاشق و چنگال و بشقاب جداگانه خبری نبوده است.  آن روزها گوشت فراوان و ارزان بوده اما مرغ به وفور وجود نداشته است . در آن زمان بنا به گرم بودن هوا شربت گلاب یا طارونه سرو می شده است.(امروزه هنوز هم رسم” قاب بردن ” پابرجاست با این تفاوت که غذای آن به مرغ بریان و برنج و شامی کباب و یا کباب کوبیده و آش و ماست و سبزی و لیمو وفلفل سبز و نوشابه تغییر یافته و بین 4 تا 8 دیس سرو می گردد).پس ازصرف نهار ,عصر هنگام جهیزیه عروس را راهی خانه داماد می کردند و چند زن آشنا از طایفه عروس برای چیدن وسایل به خانه داماد می رفتند.(در گذشته رسم بر این نبود که پسرها خانه جدا داشته باشند و چون اکثر آنها در بیشتر اوقات سال مشغول کار در کشورهای حاشیه خلیج بودند خانواده دختر اصراری به داشتن خانه جدا برای دخترانشان نداشتند چون می دانستند که تنها خواهند بود و معمولا اتاقی در گوشه حیاط خانه پدر شوهر برای شروع زندگیشان کفایت می کرد و گاه پیش می آمد که در یک خانه چندین عروس در کنار مادرشوهر و پدر شوهر زندگی می کردند و بنابراین برای چیدمان جایی به این کوچکی نه اسباب زیادی لازم بود و نه وقت چندانی .اما امروزه تهیه منزل و چیدمان آن از ماها قبل از مراسم ازدواج انجام می شود و در آن روزویژه ازآشنایان نزدیک برای کمک و بیشتر برای نشان دادن و به رخ کشیدن آنچه برای دخترشان تهیه کرده اند دعوت به عمل می آورند.).رسم تهیه جهیزیه برای دختر در منطقه لارستان بیشتر شامل مناطق شیعه نشین می شود و اکثر روستاها و مناطق سنی نشین مانند:فیشور ,دشتی,و این رسم را ندارند و تهیه وسایل لازم برای زندگی به عده داماد است و گاه نیز به ندرت به عنوان کادو برخی چیزها از طرف اطرافیان تهیه می شده است. جهیزیه عروس شامل وسایلی مانند :یخدان و 2 صندوق لباس و ظرف که ظرف ها بیشتر مسی(میزان مس ارج و قرب دختر  وتمول پدر را نشان می داده است) و پلاستیکی و اندکی معدنی بوده است .بلور هم در آنها به چشم می خورده است . گاه یک ظرف حلبی برای تهیه آتش و پخت و پز غذا و گاه 6 تا بشقاب و کاسه و کارد و چنگال و قاشق نیز می گذاشتند که افراد متمول بر اساس ست های 12 تایی می چیدند.نیز کوزه دان چوبی (برای نگهداری آب خنک),چراغ برساتی,آفتابه و لگن,و حوله برای شسشوی دست و صورت مردان پس از صرف غذا  و بوده است.اتاق را با پارچه ها و قالیچه های رنگی تزیین می کردند و ظرف های بلور و آیینه پایه دار و قرآن را روی طاقچه ها قرار می دادند . گاهی قالی ترکی نیز در جهزیه دخترانی که پدرشان خیلی توانمند و متول بود به چشم می خورد. پارچه های بسیار نازکی در رنگهای مختلف زرد وآبی و قرمز و سبز تحت عنوان “گرد”نیز در چهزیه بوده که برای کشیدن روی وسایل برای جلوگیری از نشستن گرد و غبار روی آنها بکار می رفته است.یک چمدان کوچک نیز مخصوص وسایل حمام بوده که در آن قالیچه ای برای پهن کردن سر بنه حمام و لیف و صابون و جا صابونی در آن جای داشته و یک چمدان کوچک بنام “مجری” که در آن وسایل آرایش عروس مانند توتیاو خطاط و سفیدآب و سرخاب [20]قرار می گرفته است. مادر عروس همچنین موظف به تهیه خلعتی برای داماد خود نیز بود که شامل ست کت و(ادامه دارد)

(لارستان كهن)

 


مطالب مشابه :


تزیین حنا و سینی حنا

تزیین خلعتی عروس و داماد (5) ♥ تزیین جهیزیه و وسایل عروس (4) تزیینات بسیار زیبای حنای




عكس حنا - ظرف براي حنابندون (سري اول)

آرايشگاه بانوان(زنانه) درهمدان-خورشيدشهر - عكس حنا - ظرف براي حنابندون (سري اول) - عروس سرا و




ایده برای مدل حنا , نمونه تزئین سینی حنا برای حنابندان

تزیین کنید و باز با حنای مشکی ار مدلهای که روی دست نقش میکشند استفاده یاد بود های عروس و




آموزش تهیه ی خمیر حنای حنابندان

دنیای زیبایی و مد - آموزش تهیه ی خمیر حنای حنابندان ♥ تزیین خلعتی عروس و داماد (5)




حنابندان در عروسی بندزرک

در حالیکه حنای عروس توسط این اتفاق باعث می شود تا نقش و نگاری که برای تزیین حنا بر روی




آموزش تزئینات و دکوراسیون خانه

منطق و قواعد خاصی برای تزیین و تزئین حنای شب وسایل عروس تزئین




نكاح(ازدواج) در لارستان

همه برای دیدن عروس تزیین شده به منزل های ملو از حنای تزیین شده و کله قند و




طرحهای مختلف حنا

هرکسی که هوس خالکوبی بکنه میتونه از حنای سیاه استفاده کنه تزیین سنبل هفت تزئین جهاز عروس;




برچسب :