هنر عکاسی – نقاشی و ارتباط این دو

بسیاری از افرادی که به کوه می روند و یا به گردش در طبیعت  می پردازند با خود دوربین عکاسی ای بهمراه دارند که یا بصورت حرفه یا علاقه مند  عکس می گیرند و یا به ثبت تصویر خود در طبیعت می پردازند . آنچه در این مقاله می آورم  رابطه و یا وجوه مشترک عکاسی با نقاشی  است و گر چه کسانی که به هنر نقاشی می پردازند در میان کوهنوردان و طبیعت دوستان به طور طبیعی  شاید کمتر از کسانی باشد که به عکاسی می پردازند.اما می دانیم که کسانی که شمع هنر در وجود شان شعله ور است در حالی که یک رشته از هنر را پی می گیرند همزمان به بسیاری از رشته های هنری دیگر نیز علاقه مند می توانند باشند و عمد تا ً هر نقاشی با اصولی از عکاسی  آشنائی دارد و علاقه مند است و بالعکس و یا هر خطاطی با  طراحی  ارتباطی دارد و یا برعکس . شاید این ارتباط دلیل  وجوه مشترک بین آن دو هنر باشد.

آنچه اینجا می نویسم تنها بخشی از  اصول  ووجوه مشترک اولیه  عکاسی و نقاشی است که  رعایت این اصول در دو هنر نام برده شده ، به ما کمک  بسیاری برای  ثبت یک اثر می کند .

می دانیم که عکاسی یا فتو گرافی ترکیبی از کلمه فتو  بمعنی نور  و گرافی بمعنی نقاشی یا ترسیم کردن است  بنابر این فتو گرافی بمعنی نقاشی با نور است . شاید همین اسم انگیزه ای  بوده تا مارا در انشاء این مطالب کمک نماید که رابطه نزدیکی بین نقاشی و عکاسی وجود دارد و یا نگاهی جدیدی  از تجربه شخصی را به نظر بازدید کننده محترم بگذارم .

اولین چیزی که در در ذهن هر فرد بمنظور یاد گیری و چیره دستی بکار می بریم علاقه مندی و بکار گیری استعداد فردی است  ضمن اینکه تشویق و تلاش و داشتن اساتید کاردان نیز می تواند از پایه های یاد گیری باشد .

هر دانشجوی هنری که پا به کلاس نقاشیی گذارد برای کار با مداد سیاه یا مداد رنگی ، به شناخت نور و سایه روشن اجسام می پردازد .مثلا کار با سیاه قلم گر چه خود توانسته آثار بزرگی از هنرمندان راایجاد نماید اما در کلاس های تدریس نقاسی ، منظور آشنائی مبتدی در بازی با نور ونشان دادن  اجسام سه بعدی بر کاغد دو بعد ی است . به همین ترتیب   سیاه قلم یا مداد به هنرجو کمک می کند تا با یک رنگ (یعنی سیاه ) اثرات قلم را بر کاغذ ببیند . یعنی با فشار قلم  می تواند رنگ های  متفاوتی از طوسی و طوسی های کم رنگ و پر رنگ ایجاد نماید ضمن اینکه روشن ترین نقطه  طرحش رااز سفیدی کاغذ می تواند استفاده نماید .

عکاسی نیز بازی با نور است . شناخت نور و تاثیراتی که نور بر فیلم دارد از مواردی است که یک مبتدی عکاسی باید  با آن آشنائی داشته باشد . باز تابش نور  بر فیلم به عکاسانی که با فیلم سیاه سفید مشغول می شوند کمک شایانی  می نماید تا  به اثرات نور بر فیلم بخوبی واقف شوند .

شناخت  و آشنائی با سیاه سفید های قلم یا عکس ، به ما کمک می کند تا در نقاشی و عکاسی رنگی ،  نگاه  مطلوب تری از رنگ ها داشته باشیم .یک کودکی که با قلم سیاه کار کرده و با فشار های کم و زیاد دست خود توانسته  انواع  کم رنگ و پر رنگ از سیاهی  درست نماید در آینده براحتی می تواند در بکار گیری از مداد رنگی یا رنگ های دیگر موفق  باشد .

عکاسی نیز بمعنی ثبت سوژه نیست بلکه ثبت نوری است که در باز تابش اجسام به دوربین مان رسیده و ثبت شده است .چراکه اگر  شما در  ثبت عکسی نوری نداشته باشید قادر به ثبت اثر نمی شوید . نور در برخورد بااجسام، باز تابش خواهد داشت . این باز تابش شدت و ضعفی دارد که دوربین مان آنرا  به فیلم می رساند .فیلم نیز با حساسیت هائی که به نور دارد آنرا در خود ثبت می کند . این باز تابش را هر هنر جوی نقاشی نیز باید بشناسد  تا بداند که لبه در گیر اجسام با نور در ثبت اثرشان کجا ها است و نور از کدام سو به طرح شان می رسد .

فیلم نواری پولیستری است که از مواد ژلاتینی  و ترکیبات نقره  پوشانده شده است که فوق العاده به نور حساس است . همین حساسیت است که نور اضافی فیلم تان را  اصطلا حا ً می سوزاند . مقدار نوری که از سوژه به این فیلم می رسد تعیین کننده  کیفیت  عکس تان است .به خاطر همین که مقدار مناسب  نور در دست ما باشد برای دوربین پرده هایی بمنظور تنظیم مقدار نور  تعبیه کرده اند  این پرده ها و دیوار ها  دیافراگم ، شاتر ویا سرعت (نور دهی ) می باشند .

آنچه که در نقاشی یک تابلو اجسام رااز هم تفکیک می کند ، جدا نشان می دهد هیچی نیست جز مقدار  لبه های روشن  اجسامی که در کناره  رنگ های تیره خود نمائی می کند !

یک نقاش رنگ روغن با گذاشتن رنگ روشن در کنار رنگ های تیره  به اختلاف باز تابش نور در تابلو نائل می شود همانطور نیز  در عکاسی با تنظیم دیاف ، سرعت  می توان  نور را کم یا زیاد کرد .

ما در اینجا هدف مان  شناسائی چگونگی کار با  دوربین نیست بلکه همانطور که خواننده محترم متوجه می گردد وجوه مشترک  بسیاری را ما در این دو هنر یعنی نقاشی و عکاسی جستجو می کنیم و چگونه عکس گرفتن را و یا  نقاشی را به فرصتی دیگر موکول می کنم .

نو آوری در هنر

تمدن امروز باری از نو آوری را با خود حمل می کند  واز طرفی  نو آوری ها خود  دخیل در گسترش این تمدن گشته اند  . آنقدر در گوش هنر جویا ن خواندند که باید نو آور بود تا حرفی برای خریداری داشته باشی بسیاری  بی آنکه بدانند چه می کنند  به تقلید سبک های غیر رئال در نقاشی روی می آورند ! اما شکی نیست که کسانی که حرف و پیامی تازه ای در عکاسی یا نقاشی داشته باشند موفق ترند . بدین خاطر بایستی از ذهن خلاقه خود کمک خواست و بی واهمه  فرا تر از محدودیت ها عکس گرفت یا رنگ بر بوم گذاشت .

 

 

 

 

 

شناخت ابزار

آنچه که مربوط به تنظیمات نور دهی به دوربین  مطرح شد بیشتر مربوط به دوربین های تنظیم دستی هستند که خود موجب می گردند تا کاربر بناچار مفاهیمی از ارتباط دیاف و سرعت و شاتر و غیره را یاد بگیرد. اما امروزه دوربین های اتو مات (بخصوص دیجیتالی که مجهز به تنظیم دستی نیستند)  خود همه اینکار ها را بعهده گرفته اند  و به همان نسبت در یاد گیری مفاهیم بالا  به کاربرش کمک نمی کنند .

بااینحال برای بسیاری از کوهنوردان که  عکاس نیستند اما با خود دوربین همراه می کنند و از طبیعت کوهستان عکس می گیرند و می خواهند آرشیو یادگاری از عکس ها در برنامه های صعود خود دا دانشته باشند ) دانستن  بعضی از اصول اولیه عکاسی  به آنان کمک می کند تا  عکس های درست و زیبائی بگیرند.

همینطور نیز یک نقاش اجبار دارد تا مراحلی را در شناخت ابزار داشته باشد یک نقاش بایستی  در استفاده  از رنگ دستانش را به رنگ آغشته نماید و بوی  رنگ و روغن بزرگ به مشامش آشنائی داشته باشد . وی باید بتواند بومش را خودش بسازد و...

داشتن ابزار گران قیمت  شاید سهو لت کار را فراهم سازد اما دانستن تکنیک بکار بری ابزار حرف اول را می زند پیشرفت در هنر  نتیجه امکانات بیشتر نیست که اگر اینطور بود  بسیاری از استادان قرون گذشته که  بدون امکانات  امروزی نقاشی یا عکاسی می کردند موفق نمی شدند.

امروزه به همت تکنولوژی  ابزار کار برای یک نقاش یا یک عکاس بطور متنوع و مختلف  قابل دسترس است . اما درخشندگی در هنر نتیجه تنها در اختیار داشتن ابزار نیست بلکه  تلاش و پشتکار  ، علاقه و استعداد و فاکتور هائی از این قبیل در تولید خلاقیت و نو آوری بیشتر دخیل می باشند .

علاقه و تلاش 

شکی نیست که شناخت ابزار از الزامات کار عکاس و نقاش است . هنگامی که نقاشی برروی پالت رنگ می گذارد ، می داند که رنگ مشکی را در کجای پالت باید بگذارد و رنگ سفید را در کجای آن . تا با اینکار برای  بدست آوردن رنگ مورد نظر در ترکیب رنگ ها  راحت تر کار نماید همینطور انتخاب فیلم  برای عکاس شاید شبیه کار  پالتِ  رنگ باشد . فیلم ها با درجه حساسیت های  مختلف به نور ، کار شفافیت و رنگ عکس را می توانند تغییر دهند یک فیلم 100ISO   سریع تر از فیلم 50 ISO  و کند تر از 200 ISO    است یعنی یک فیلم 200 ISO در مقایسه با فیلم 100  ISO    به نصف نور احتیاج دارد تا تصویر را روی خود ثبت کند .مواردی از حساسیت های فیلم  ، شناخت رابطه ها به هنگام تصمیم در عکس برداری و تصویر پس از  چاپ و ظهور از کار هایی است که عکاس از آن با خبر ا ست . اما بیان این مطالب در محدوده  خواندن تئوری رابطه ها و یا شناخت ابزار ها ختم  نمی شود . آنچه رمز موفقیت افراد است دانستن و تجربه است .بسیاری از افراد موفق و هنرمند از اطلاعات حجیم در علوم محرومند اما در محدوده توانائی خود بسیار کوشا ، فعال و توانا وبا تجربه هستند . اینها مسائلی است که هر کس بایستی در درون خود راهی بدان پیدا نماید .

رمز موفقیت

 بسیاری از والدین هنگامی که کودک خود را به کلاس های آموزش نقاشی می فرستند منتظرند تا پایان دوره اول و ظرف چند ماه کودکشان  نقاش از کلاس بیرون بیاید .متاسفانه بسیاری از استادان آموزش نیز بواسطه انگیزه ی مالی   قول می دهند که ظرف چند ماه  نقاشی را به افراد یاد بدهند .بی خود نیست که می بینیم بسیاری از این آموزشگاه  هنر ، هنر مندی به جامعه تحویل نمی دهند !

یاد گیری هنر مراحل خاص خود را طلب می کند یک هنر جو بایستی  نقاشی را از ابتدای آن بیاموزد و نه از وسط کار . در مرحله ورود به کار با رنگ روغن ، هنرجو بایستی بتواند خود بوم بسازد و بر بومی که خود ساخته است نقاشی کند .استادان کار گاه های هنری اگر می بینند آنچه که در چنته داشتنه اند به  هنرجو  تحویل داده اند بایستی  برای رشد هنر جو، وی را به کلاس های بالاترمعرفی نمایند .(بعبارتی کلاس  فعلی را ترک کند ) .

 

بکار گیری تکنیک  برای بهتر شدن محصول

 

کادر بندی ، ترکیب بندی ، کمپوزیسیون  ، عمق میدان و مطالبی از این سری  وجوه مشترک در این دو هنر است .

یک عکاس توجه زیادی به عمق میدان دارد .وی برای بدست آوردن عمق میدان مورد نظر، از باز و بستن دریچه دیافراگم  می تواند استفاده کند  یک عکاس می داند که  بهترین وواضح ترین عکس ها را در زمانی می تواند شکار کند که نور خورشید مایل به سوژه می تابد. به همین خاطر  عکاسی در یک  صبح آفتابی با فضائی شفاف پس از بارندگی ، بهترین  هنگام عکس  گرفتن از طبیعت کوهستان می تواند باشد.

وی برای نشان دادن یک گل در کادر عکس  سعی دارد تا  پس زمینه این گل تار باشد اینکار یکی از تکنیک های نقاشان  بر بوم شان نیز است . فوکوس کردن بر یک نقطه از اجسام مورد نظر توسط دوربین  و تشخیص عمق میدان برای آن سوژه را هر عکاسی بلد است . نقاشان عمل  فلو و فوکوس را با بکار گیری ابزاررنگ و قلم و استفاده ازنسبت  حرکات فشار قلمو بر بوم  انجام می دهند .برای وضوح تصویر جلوئی  پس زمینه را مات (تار ) می کنند .

گر چه دروبین های دیجیتالی  با فشار دادن دگمه ای یا در انتخاب  گزینه ای  بطور اتومات این کار را دوربین بعهده گرفته است اما این تشخیص اپراتور و کاربر دوربین است که  تصمیم می گیرد که عکسش چگونه باشد .

یک کادر درست از عکس یا  تابلو نقاشی به ما کمک می کند که تصویری زیبا از محصول کار خود داشته باشیم. یک منظره دریایی را عموما بایستی  افقی  ثبت نمائیم اما برای نشان دادن ارتفاع یک درخت کادر را عمودی می گیریم . عمل کادربندی درست در نشان دادن  سوژه کمک  فراوان می کند  ضمن اینکه هم عکاس و هم نقاش به کمپوزیسیون توجه فراوان دارد .ترکیب یا کمپوزیسیون  سنگ بنای عکس و تابلو است . در یک برنامه کوهنوردی اگر همه افراد با خود دوربین همراه داشته باشند اما هیچکدام  به فنون عکاسی آشنا نباشند اما یک نفر از آنها بالعکس با فنون  عکاسی آشنا باشد عکس های گرفته شده همه افراد  در مقایسه با آن یک نفر می تواند متفاوت باشد، در حالی که سوژه و مناظری که افراد در مسیر راه دیده اند یکی بوده .این بخاطر مسئله رعایت ترکیب اجسام در کادر عکس می تواند باشد . بطور مثال برای گرفتن عکس یادگاری در کوهنوردی  هیچگاه نباید  طوری عکس گرفت که افراد از زانو به بالا مشخص شده اند . اجسام در کجای کادر باید باشند ؟ یک  شی اضافی چگونه به عکس مان آسیب می رساند؟ کودکان مان نقاشی رااز کجا باید شروع کنند ؟ والدین چه چیز هایی در مورد این هنر باید بدانند که به رشد هنری  کودکانشان کمک کنند ؟ کوهنوردان چگونه آرشیوی از  برنامه صعود شان درست نمایند؟ استفاده مطلوب از دوربین عکاسی و یا موبایل همراه  چگونه می تواند ما را در این کار کمک نماید و بسیاری ازاین نوع مطالب  ؛ شاید انگیزه ای باشد تا در آینده  نگارنده این سطور بدان بپردازد.


مطالب مشابه :


معرفی کلاسهای آموزشی

طراحی سیاه قلم 2- خوشنویسی درشت قلم: از دكوپاژ روي تمام اجسام مي توان استفاده كرد ، نظير :




طراحی با سیاه قلم

صدای رنگ - طراحی با سیاه قلم - هیچ شادمانی بزرگتر ازین نیست که احساس کنی آفریننده هستی.




هنر عکاسی – نقاشی و ارتباط این دو

به همین ترتیب سیاه قلم یا مداد به هنرجو کمک می کند تا با یک اجسام در کجای کادر باید باشند




طراحی با مداد 2

کیفیت رنگین اجسام با چون سرو کار طراح برای طراحی با مداد با مایه های سیاه و قلم زنی




جلوه هایی از رئالیسم در نگارگری سده نهم ایران، شاهکارهاي محمد سياه قلم

محمد سیاه قلم و روحانيت روحانيان روحانيون تن تني تنها جسم جسمي جسماني جسمها اجسام تجسم




ده آزمایش برتر فیزیک

اجسام هیچ سایه ای یک قلم کوچک در دو طرف اما نوارهای سیاه وقتی ایجاد می




پتینه، کهنه‌ نمایی اجسام

پتینه، کهنه‌ نمایی اجسام. رنگ‌های آکروماتیک شامل سیاه و سفید و خاکستری سیاه قلم




تکنیک های راندوی اجسام

تکنیک های راندوی اجسام. سر قلم: درختان در یک دور خط،از دور خط سیاه در کل پیرامون محیط




برچسب :