از ندادن سهم تا نگرفتن آن

اما و اگرهای سهم زنان در پازل قدرت در میزگرد ولایت:

از ندادن سهم تا نگرفتن آن

هر جا عرصه برای حضور زنان تنگ شده؛ شرع تمام و کمال اجرا نشده است

تهیه و تنظیم: عاطفه حسینی_ حسین آذربایجانی

زخم ها دو نوع اند یک نوع را نشان هوا که بدهی؛ یعنی باد زیرپوستشان بدوانی؛ عفونت می کنند و اوضاعشان وخیم تر می شود. اما نوع دومی هم هستند که هر چه بیشتر باد بخورند زودتر خوب می شوند. زخم های نوع اول مستترند؛ آبرودارند. اما زخم های نوع دوم زخم های عیانند یعنی رو بازی می کنند؛ وقتی بپوشانیشان بلاخره چرک میکنند و طوری میزنند بیرون که آبروی آدم را میبرند.

فرار عامدانه جامعه از نگرش جنسیت محور که اصرار دارد در تمام لایه ها خودش را پنهان کند؛ از آن جنس زخم های نوع دوم است. یعنی تعمدا سخنرانی ها می شود و مایع حرف شویی ها خرج می شود تا مثلا دنیا باور کند اینجا در کشوری که همه موتورهایش را راه انداخته تا از مدنیت جهان سومی فرار کند؛ زن ها به هیچ وجه زیر بار عدم اجرای عدالت جنسیتی له نمی شوند. اما عالم واقع با کسی شوخی ندارد. هنوز هم اجرای عدالت جنسیتی در حوزه زنان لای چرخ برخوردهای سلیقه ای وکاتالانی له می شود.

بحث اینجاست که حالا دیگر زنان از حیث توانایی ها و پتانسیل های اکتسابی به جایی رسیده اند که ادبیات جدیدی را در حوزه احقاق حقوق برابر به جامعه وارد کرده اند. یعنی دیگر نمی شود کلاهی به گشادی حضور در بخش های میانی قدرت سر زنان گذاشت چرا که آن ها مدت هاست خواهان شکستن تابوی عرف در مسیر سهم خواهی در قطعه های اصلی پازل قدرت هستند.

آنچه روشن است دولت یازدهم به رغم شعارهای پر رنگ و لعابی که در حوزه زنان داده؛ در این حوزه به شدت دست به عصا حرکت کرده است. تا جایی که بعد از گذشت بیش از یک سال هنوز زنان فعال مدنی، سیاسی و اجتماعی در استانی نزدیک پایتخت اصلا دیده نشده یا تعمدا نادیده انگاشته شده اند. زنانی که پیش از این در ستادهای انتخاباتی خوب بازی داده می شدند؛ حالا در تقسیم غنایم بی کلاه مانده اند.

در همین راستا جمعی از زنان فعال سیاسی و اجتماعی استان در روزنامه گرد هم آمدند تا بایدها و نبایدهای مشارکت و سهم خواهی زنان در دایره قدرت را مورد نقد و بررسی قراردهند. در این جمع دکتر زهرا یوسفی، مشاور اسبق امور بانوان استانداری در دوران اصلاحات که در حال حاضر مشاور زنان دستگاه تامین اجتماعی می باشد و سابقه سال ها فعالیت در احزاب اصلاح طلب را در کارنامه دارد؛ مه جبین ابوترابی، وکیل پایه یک دادگستری و مدیرمسئول و صاحب امتیاز نشریه عارف که سابقه فعالیت در حزب استانی آزادی و توسعه پایدار را در کارنامه دارد و در دور نخست شورای اسلامی شهر قزوین موفق به اخذ یکی از کرسی های شورا شده بود؛ ربابه ضیایی، عضو شورای سیاسی فرهنگی کشور و از زنان فعال حزب موتلفه اسلامی و هاجر قدیانی، از فعالان سیاسی، اجتماعی و از زنان حزب موتلفه اسلامی حضور دارند.

ولایت: طبعا اگر قرار بر این باشد که در باب حقوق یک قشر خاص در جامعه بحث شود؛ خود اعضای دایره مورد بحث بهترین گزینه برای مباحثه هستند. از نگاه شما به عنوان کنشگر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی واژه "زن" به چه معناست و چه نقشی می تواند در جامعه ایفا کند؟

قدیانی: بر اساس تعالیم دینی زن محور جامعه است. امام خمینی(ره) جمله صریحی دارند مبنی بر اینکه مرد از دامان زن به معراج می رود. مهم ترین نقش زن تربیت نسل و ادامه حیات است. در متن قرآن تمثیل های بد و خوب از زن وجود دارد. مثلا خداوند در سوره فیل به پلیدی زن ابولهب اشاره می کند؛ اما به همان نسبت در سوره دیگری آسیه، همسر فرعون را مورد ستایش قرار می دهد. در واقع زن محور همه مباحث در جامعه است.

ضیایی: اگر زن کرامتش را حفظ کند قادر است در همه سطوح و به راحتی وارد جامعه شود. شخصیت و شان مقام زن در شرع بسیار بالاست و نباید در جامعه زیر سوال برود. اگر ما با تصدی بعضی شغل ها به وسیله زنان مخالفیم به دلیل زیر سوال رفتن کرامت انسانی اوست.

ولایت: منظورتان از جایگاه و شان زن چیست؟

ضیایی:  مقام زن بر اساس آیات قرآن بسیار بالاست. در عین این مهم مسولیتش هم طبعا سنگین خواهد بود. در واقع اگر زن در سمت یا پستی مورد استفاده قرار گیرد که دون شان بالای اوست؛ حرمت و کرامتش زیر سوال می رود.

ابوترابی: یقینا کسی منکر نقش و جایگاه والای زن در شرع و آموزه های دینی نیست؛ اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که آیا در شرایط کنونی جامعه این ارزش گذاری برای مقام زن در نظر گرفته شده است؟ زمانی زن در جامعه شانیت خود را پیدا می کند که قانون گذار نقش و جایگاه زن در خانواده را به عنوان کوچک ترین عنصر اجتماعی لحاظ کند. احقاق حقوق زنان در خانواده پیش درآمد احقاق حقوقشان در اجتماع است. واقعیت این است که شرع به جای خود، اما قوانین خانواده نیاز به بازنگری جدی در حوزه زنان دارد.

یوسفی: زنان نیمی از جامعه هستند که در واقع به وجود آورنده تمام آن محسوب می شوند. همه افتخار شیعه به پویا بودن فقه تشیع می باشد. از آنجایی که سطح بینش و آگاهی زنان و شرایط جامعه در طول تاریخ پیوسته تغییر کرده است؛ نیاز به بازنگری در نقش زن در جامعه احساس می شود تا کرامت و شان زن حفظ شود.

ولایت: یعنی اعتقاد دارید نقش زن ایستا نیست و باید پویا باشد؟

یوسفی: یقینا با توجه به عوض شدن شرایط، فتوای جدید و باز نگری در قوانین می تواند موجب تغییر نقش و جایگاه زن و حرکت آن به سمت حفظ کرامت زن در جامعه کنونی باشد. در واقع باید به دنبال تعریف کرامت زن در شرایط امروز جامعه باشیم. طبیعتا نقش زن در اجتماع مجزا از جایگاه و نقش زن در خانواده نیست. همانطور که احقاق حقوق زن در خانواده به حفظ کرامتش در جامعه کمک می کند؛ رفتار اجتماع و تفکر افراد آن نیز به تعریف صحیح نقش زن در خانواده می انجامد.

ولایت: آیا تفکر جامعه درباره زنان همگام با تاریخ و گذر زمان حرکت کرده است؟

قدیانی: من فکر می کنم در حال حاضر چند گام از تاریخ جلوتر هستیم. دو نسل که به عقب بر گردیم؛ زنانی را می بینیم که بعضا اجازه داشته اند یک روز در هفته از خانه بیرون بیایند. این در حالی است که زنان ما امروز در همه عرصه های اجتماعی حضور دارند. تا جایی که به جرات می توان گفت نبود زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی به ساختار جامعه لطمه می زند. به طور مثال در گیر و دار تبدیل به استان شدن قزوین و در پی ایجاد شرارت در خیابان طالقانی، قائله با یک راهپیمایی زنانه ختم به خیر شد.

ولایت: آیا برای نقش زن در جامعه خط قرمز و حد خاصی وجود دارد؟

قدیانی: خط قرمز، حدود شرعی است. هر جا خدا گفته باش، باید باشیم و هر جا گفته نباش، نباید باشیم. اصلا تعریف تقوا هم همین است. اگر جایی ضرورت دارد در خانه بنشینیم و کاموا ببافیم؛ باید این کار را بکنیم. به همان نسبت اگر ضرورت دارد در جامعه باشیم باید حضور موثر و فعال داشته باشیم.

ولایت: در آیات قرآن نقش های متفاوتی برای زن در نظر گرفته شده است. مثلا خدا در آیاتی از سوره نمل حکمرانی ملکه سبا را تحسین می کند. به نظرتان اگر ضرورت پیدا کند می توان در جمهوری اسلامی زن را در قامت مدیر اجرایی در سطوح تاثیرگذار دید؟

قدیانی: صد درصد. به استثنای بحث ریاست جمهوری که در شرع منع شده است؛ زنان می توانند در تمام سطوح مدیریتی در جامعه حضور داشته باشند. البته تاکید می کنم خط قرمز شرع باید در این مورد لحاظ شود. یقین داشته باشید هر جا عرصه برای حضور زنان تنگ شده؛ شرع تمام و کمال اجرا نشده است.

ولایت: به لحاظ شرعی زنان تا کجا باید مطالبه قدرت داشته باشند؟

قدیانی: در واقع بستگی به توان افراد دارد و جنسیت مهم نیست. باید احساس تکلیف شود تا نقش ها در جامعه درست ایفا شود. یک جا تکلیف در مادری است و جای دیگر در مدیریت کردن. باید دید قابلیت های افراد و تاثیرگذاریشان چقدر است؟

ولایت: اگر در گذشته ای نه چندان دور زنان در پازل قدرت بازی داده نمی شدند؛ به دلیل کمبود قابلیت ها بوده است. اما امروزه به لطف پر رنگ شدن تحصیلات و قابلیت های اجتماعی، شاهد رشد حضور زنان کارآمد و کارشناس هستیم. این در حالی است که کماکان نقش زنان در پازل قدرت ناچیز است. به نظرتان این مساله از کجا نشات می گیرد؟

ضیایی: به بحث بازنگری در قوانین اشاره شد که من با آن موافقم اما معتقدم ریشه این مساله جای دیگری است. مردان تعمدا نمی خواهند حق زنان و مطالبه قدرت به وسیله آنان را بپذیرند. بهترین طرح ها و برنامه ها به وسیله زنان فعال ما در سطح استان تهیه می شود تا جایی که مورد استفاده استان های دیگر هم قرار می گیرد؛ اما در استان خودمان در سنگلاخ اجرا گیر می کند. مردانی که در راس قرار می گیرند؛ بسته به سلیقه شخصی و البته شیوه تربیتشان در پذیرش یا عدم پذیرش نقش زنان متفاوت عمل می کنند. نه تنها در استان ما بلکه در تهران هم هنوز مردان حاضر نیستند عملا در میدان اجرا سهمی به زنان بدهند. ما معتقدیم زنان باید با حفظ کرامت خود وارد همه بخش های اجتماع شوند. مردان در مقام مقابل به مثل جلوی ایفای کرامت زن را می گیرند و به این طریق او را از دایره قدرت حذف می کنند. حتی در طرح های مربوط به حوزه زنان اجازه نقش آفرینی موثر به آن ها را نمی دهند. به نظرم زنان فعال و کاردان ما ابتدا باید به حوزه زنان ورود پیدا کنند و کرسی های مربوط به این عرصه را از آن خود کنند.

ولایت: منظورتان این است که زنان در نقش های مربوط به حوزه زنان ایزوله شوند و مثلا فرمانداری، شهرداری و بخشداری را مطالبه نکنند؟

ضیایی: بحث اینجاست که جاهایی که مربوط به حوزه زنان است؛ به زحمت کرسی ها به آن ها می رسد؛ چه برسد به فرمانداری و بخشداری. ولو اینکه آنقدر در حوزه زنان نقص هست و جا برای تاثیر گذاری وجود دارد که جایز نیست جای دیگری بروند. تصور کنید زنان حقوقدان ما به طورمستقیم به حوزه آگاهی بخشی قانونی زنان ورود پیدا کنند یا زنان کاردان و مجرب ما به حوزه فعالیت های اجتماعی و مدنی زنان وارد شوند؛ یقینا وضعیت بسیار بهتر از امروز خواهد بود.

یوسفی: به واقع عدم پذیرش حق زنان در دایره قدرت به وسیله مردان مشکل اصلی است. طرح های کارشناسی شده حوزه زنان به سلیقه های مدیریتی مردان وابسته شده و در بسیاری از موارد حذف می شوند. قوانین تبعیض آمیز در حوزه زنان در مجلس شورای اسلامی تصویب می شود در حالی که از زنان حاضر در مجلس که تنها سه درصد کرسی ها را در اختیار دارند؛ کاری ساخته نیست. مساله این جاست که کسی که در راس قرار دارد در بیش تر موارد یک مرد است که یا در مقابل احقاق حقوق زنان مقاومت می کند و یا حداقل دغدغه ای در این باره ندارد. لذا من معتقدم اگر زنان بتوانند در سطوح بالای مدیریتی قرار بگیرند و در نقش هایی باشند که قدرت تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند؛ مثلا فرماندار باشند؛ می توانند به تغییر این روند کمک کنند. به لطف انقلاب زنان ما در حاضر تبدیل به زنانی تحصیلکرده و کارآمد شده اند؛ اما متاسفانه هنوز هم در پی وجود برخی تابوهای عرفی نادیده گرفته می شوند. در حالی که الزاما خط قرمز در مسیر سهم خواهی زنان باید شرع باشد. مثلا همین وزیر بودن زن؛ قبل از دولت دهم تابو بود اما شکست. به همان نسبتی که یک زن می تواند وزیر باشد؛ تبعا می تواند استاندار، فرماندار و بخشدار هم باشد. در جواب نقدهایی که به بخشیدن این نقش ها به زنان می شود باید گفت در راس قرار گرفتن به معنای کلنگ به دست گرفتن نیست. کسی که در راس قرار می گیرد؛ با قدرت تفکر و در پی سلسله مراتب مدیریتی مجموعه را اداره می کند. الگوهای ذهنی و باورهای نادرست عرفی باید در حوزه سهم خواهی زنان در قدرت تغییر کنند.

ولایت: حقوقدان بودن به مثابه معمار بودن است. قانون نقشه ای است که روی کاغذ کشیده می شود اما الزاما به همان شکل ترسیم شده، در جامعه اجرا نمی شود. خانم ابوترابی، شما به عنوان یک حقوقدان، نقش نقیصه های قانونی در حوزه مدیریت زنان را چقدر می بینید؟

ابوترابی: همه به خصلت مردانه در عدم پذیرش حق زنان اشاره کردند. این یک معضل فرهنگی است که از خانواده به جامعه رسوخ می کند. یعنی ریشه درد در نگرش تبعیض طلبانه در خانواده هاست. حق زنان در خانواده درست ایفا نشده که در جامعه نادیده گرفته می شود. قوانین خانواده نیاز به بازنگری جدی دارد. ما هنوز هم که هنوز است حتی با وجود تجدید نظر در قانون حمایت از خانواده، نقص های فراوانی داریم. ولو اینکه نمی شود مدیر قوه مجریه از سهم داشتن زنان د نهادهای اجرایی حرف بزند اما این فقط در حد حرف باقی بماند. فقط قانون نیست می توانند بخشنامه تهیه کنند و از این طریق ضمانت اجرایی پشت این حرف ایجاد کنند. علاوه بر بازنگری در قوانین، باید آموزه های فرهنگی تازه و تاثیرگذار در عدالت جنسیتی از مهدکودک گرفته تا دانشگاه به سیستم آموزشی راه یابد. از سوی دیگر باید یاد بگیریم پشت سر زنان فعال برای اخذ کرسی های مدیریتی یا مثلا شورا و مجلس بایستیم. به نظرم لازم است در هر استانی یک حزب بانوان تشکیل شود تا به نوعی امکان وحدت زنان را افزایش دهد.

ولایت: آیا تشکیل این حزب فایده ای را هم برای زنان در بر خواهد داشت؟ احزاب زنانه در کشورهایی نظیر تایلند قبلا آزموده شده اند. حزب باید توان تاثیرگذاری در حکومت را داشته باشد. در واقع حزب زنانه باید بتواند راه را برای پرورش زنان فعال اجتماعی و سوق دادنشان به سمت در اختیار گرفتن نقش در قدرت باز کند. این در حالی است که شاخه های زنان احزاب در حال حاضر بسیار کمرنگ عمل می کنند و به ندرت نام زنی در لیست یک حزب در حوزه سهم خواهی قدرت به چشم می خورد. به نظرتان چرا زنان در احزاب دیده نمی شوند؟

ضیایی: بحث اینجاست که اساسا خود حزب در کشور ما به معنای واقعی کلمه تعریف نشده است. سر و کله ی چند تایی حزب چند ماه مانده به انتخابات پیدا می شود و بعد هم خداحافظ. میپرسید چرا در لیست احزاب زن ها نقشی ندارند؟ چون عمدتا فرصتی برای شناسایی زنان فعال وجود ندارد.

یوسفی: در اینکه بودن زنان در احزاب و فعالیتشان از ملزومات توسعه کشور است؛ تردیدی نیست. اما هزینه فعالیت سیاسی در احزاب بالاست. از آنجایی که در صورت هزینه دادن زنان، بنیان خانواده ها دچار تزلزل می شود؛ آن ها در این حوزه دست به عصا حرکت می کنند. وگرنه احزاب ثبت شده زیادی در حال  فعالیت هستند. متاسفانه برخی احزاب در دولت های مختلف گرفتار نگرش های متفاوت می شوند و اگر سیاست حاکم تغییر کند؛ ناگزیرند بها بدهند. اما یقینا برای اینکه کشوری به سمت توسعه خیز بردارد؛ باید در مسیر توسعه نیروی انسانی سالم، صاحب فکر و توانمند گام نهد. مدت هاست برتری اقتصادی یا قدرت نظامی ملاک برتری کشورها نسبت به هم نیست. اینکه در یک کشور احزاب چه وضعیتی دارند یا چه تعداد نیروی انسانی متفکر وجود دارد؛ نماد توسعه است. طبعا نیروی انسانی هم شامل هر دو بال توسعه یعنی زنان و مردان می باشد. به لطف انقلاب زنان ما بیش از نیمی از خروجی صندلی های دانشگاه ها را به خود اختصاص داده اند. وقتی زنان توانمند شده اند و توان حضور در عرصه های مختلف را دارند؛ نباید مقابلشان ایستاد. اگر تعداد کرسی های زنان در مجلس افزایش یابد؛ می توان امیدوار بود خروجی قوانین به عدالت جنسیتی نزدیک شود. البته یک مبحث کلیدی نباید فراموش شود. برای حضور زنان صرف جنسیت زنانه مهم نیست. زنانی باید کرسی داشته باشند که دغدغه های زنانه دارند و صاحب تفکر باشند.  

ضیایی: احزاب باید فعالیت مداوم داشته باشند. باید در طول حیات دولت های موافق یا مخالف نقص هارا ببینند و اطلاع بدهند. مثلا در شرایط کنونی مباحث بسیاری همچون سلامت جسمانی، روحی و روانی، حقوق زن در خانواده و اجتماع در حوزه زنان نیاز به برنامه ریزی و طرح دارد. زنان فعال و تاثیرگذار احزاب باید به این عرصه وارد شوند. اگر چه در حال حاضر هم طرح های بسیاری داده شده اما در سنگلاخ اجرا گیر کرده است. ولی اگر قدرت و تعداد احزاب تاثیرگذار بیشتر باشد؛ راحت تر می توان دستگاه دولتی را مجاب به انجام این طرح ها کرد.

ولایت: برای اینکه در جامعه ای احزاب قدرتمندی وجود داشته باشد باید تمام تفکرات متفاوت حتی اپوزیسیون، قدرت و امنیت را در فعالیت حزبی حس کند. فکر می کنید تفکرات متعارض و متفاوت چقدر نماد بروز در قالب احزاب را دارند؟

ضیایی: یقینا همین طور است. اگر احزاب دنبال سهم خواهی نباشند؛ می توانند حیات مداوم داشته باشند.

ولایت: آنگاه ثمره حزب چیست؟ احزاب نباید افراد توانمند را به بدنه قدرت معرفی کنند؟

ضیایی: چرا که نه. احزاب موظفند این کار را انجام دهند.

یوسفی: ولی این همان سهم خواهی است. شما نیرویی را پرورش داده و به بدنه قدرت وارد می کنید و از این طریق سهم خودتان را می گیرید.

ضیایی: اما اگر حزبی اعلام کند هر کسی که برای مملکت کار می کند؛ مورد احترام آن حزب است؛ نقض سهم خواهی است.

ابوترابی: بحث نداشتن کرسی های زنانه است. در حال حاضر تنها سه درصد صندلی های مجلس متعلق به زنان است. سه درصدی که توان چندانی در احقاق حقوق زنان ندارند. مثلا در سال 91 قانونی در راستای تسهیل شرایط نکاح مجدد در مجلس تصویب شد که به رغم اعتراض های گسترده در بیرون از مجلس در صحن علنی چراغ خاموش جلو آمد که یکی از عمده ترین دلایلش کم بودن جامعه آماری زنان در مجلس است. معتقدم حزب زنان متشکل از زنان فعال با اندیشه های سیاسی متفاوت و با محوریت مباحث زنان باید تشکیل شود تا بتواند تعداد کرسی های زنانه را افزایش دهد.

ولایت: آیا این رسالت حزب و لزوم برخورداری از سیر خطی مشخص در تفکر اعضای حزب را زیر سوال نمی برد؟

ضیایی: وقتی بحث زنان محوریت دارد؛ تفکر سیاسی اهمیتی ندارد.

ابوترابی: هدف مشخص است؛ تفهیم نقش و جایگاه زنان در جامعه و سهمشان در قدرت به مردان. 

قدیانی: مطرح شد که مردان حقوق زنان را نمی بینند. پیشنهاد دادند برویم حزب زنانه بزنیم که احقاق حق کنیم. من در این باره قائل به اعتدالم. همانطور که اگر مردان زنان را نبینند جامعه مدنی لطمه می خورد؛ زنان هم اگر در پی یک تفکر فمینیستی، مردان را در جامعه نبینند و در مقام مقابله برآیند؛ جامعه لطمه می خورد. به نظر من آموزش نگرش درست هر دو جنس به همدیگر باید در اولویت قرار گیرد. ما باید یاد بگیریم با هم برخورد مسالمت آمیز داشته باشیم نه اینکه در مقام تقابل با هم برآییم. در خصوص تشکیل حزب هم باید حدود الهی را در این مورد بسنجیم. حزب تشکیل بدهیم اما نه با شکستن حریم ها و کوبیدن مردها.

ابوترابی: اما من اعتقاد دارم تشکیل حزبی برای زنان که تبدیل به چتری برای دور هم جمع کردن زنان بدون توجه به نگاه های سیاسی آن ها باشد؛ می تواند در تغییر باورهای تبعیض جنسیتی تاثیر گذار باشد.

ولایت: از آن جایی که یکی از رسالت های تشکیل حزب در اختیار گرفتن کرسی است؛ فرض را بر این بگذاریم که این حزب بخواهد گزینه ای را برای انتخاباتی خاص معرفی کند. با توجه به تفاوت نگاه های سیاسی چطور می خواهید حمایت طیف های مختلف را در ایستادن پشست سر این نامزد جلب کنید؟ در واقع از چه قاعده ای برای لابی استفاده می کنید؟

ابوترابی: حمایت ها در راستای تعریف تفکر نامزد در حوزه زنان جلب می شود نه نگاه و اندیشه سیاسی.

یوسفی: فکر کنم عنوان حزب چندان مناسب این ساختار نباشد. تشکل زنان توانمند مناسب تر است. چون حزب با تفکر و اندیشه سیاسی و سهم خواهی قدرت تعریف می شود. می توان این تشکل را جایی هم ردیف وزارت زنانی در نظر گرفت که در اوایل دولت آقای روحانی وعده تشکلیش داده شد. یعنی جایی که مسائل و دغدغه های زنان مورد کند و کاو قرار گیرد. تشکل زنان می تواند زنان را توانمند کرده و راه ورود به شورا و مجلس را برایشان باز کند. طبعا زنان می توانند فارغ از این تشکل عضو احزاب سیاسی باشند و تفکر سیاسی داشته باشند. اصلا داشتن نگرش سیاسی به توانمند شدن آن ها کمک می کندو این مسئله نقطه اختلاطی با تشکل زنان ندارد.

ولایت: همیشه دیده شده به زنان در دوران خاص قبل از انتخابات در بحث تبلیغات پر و بال داده می شود و عرصه را برایشان باز می گذارند. اما تا انتخابات تمام می شود و نامزد مورد نظر رای می آورد؛ به یک باره در بحث تقسیم غنایم حذف می شوند. به طور مثال در همین دولت یازدهم، رییس جمهوری بعد از در راس قرار گرفتن بارها در سخنرانی های مختلف به وزرایش توصیه کرده است که از زنان در بخش های اساسی استفاده کنند. اما حداقل آنچه ملموس است در استان ما زنان اصلا دیده نشده و نمی شوند. مشکل کجاست؟

ضیایی: یقینا تمام فرآیند اجرا مورد تایید نیست. رفتارها با گفتارها متفاوت است و بسیاری از مردانی که در راس استان ها قرار دارند؛ ذاتا موافق پذیرش نقش زن ها نیستند.

ولایت: راهکار شما به عنوان کارشناس و فعال حوزه زنان در این زمینه چیست؟

ضیایی: حضور زن ها در بخش های زنانه تر اجتماع که با دافعه کمتری از سوی مردان روبرو می شود. مثلا طرح مشاور امور بانوان در دستگاه های دولتی توسط ما ارائه شد و از قضا موثر هم واقع شده است. من هنوز هم معتقدم یک زن بهتر است مشاور امور زنان دستگاهی دولتی باشد تا فرماندار؛ چون موثرتر است

ولایت: قدرت اجرایی برایتان اهمیتی ندارد؟ طبعا میزان تاثیرگذاری و قدرت اجرایی یک زن وقتی فرماندار باشد؛ بیش تر است.

ضیایی: در حوزه زنان کمبود داریم و پر کردن این نقص ها در اولویت است. از سوی دیگر تقصیر خود ما هم هست. ما به عنوان فعالان عرصه زنان نتوانستیم کرسی هایی را که حقمان بوده است؛ از آن خود کنیم.

یوسفی: البته در این مورد مدیریت کلان استان مهم ترین مسئله است. رییس جمهوری بارها به صورت شفاهی تاکید کرده است که زنان باید سهم داشته باشند اما آیا تا به حال وزیری در هیات دولت به دلیل نداشتن معاون زن مورد سوال قرار گرفته است؟ آیا وزیر کشور زمانی که استاندار منطقه ای را انتخاب می کرده است؛ نگاه او را درباره نقش بخشیدن به زنان پرسیده و پیگیرش بوده است؟وقتی یک مرد دید مثبتی نسبت به نقش بخشیدن به زنان ندارد و فکر می کند بهترین جا برای زنان کنج خانه است تا از خطر در امان باشند؛ قطعا در تقسیم سهم های مدیریتی سهمی برای زنان قائل نیست. البته بخشی از این سهم نداشتن هم به خودمان برمی گردد و اینکه نتوانستیم احقاق حق کنیم.

ولایت: پس نقش مطالبه زنان در این میان چیست؟

ابوترابی: باید زمینه از راس قدرت فراهم شود تا زنان بتوانند مطالبه کنند.

ولایت: اما این زمینه فراهم شده است. حداقل چند ده موردی سخنرانی شفاهی از رییس دولت یازدهم به عنوان بالاترین قدرت اجرایی در دست است که  می توان به آن اتکا کرد. به هر حال مستند و موجود است.

یوسفی: مستند بالاتر از گفته امام خمینی(ره) که صراحتا بیان کرده است زنان باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کنند؟ نگاهی به دور و برتان بیندازید. آیا این گفته مصداق دارد؟ بحث نخواستن هاست و نپذیرفتن ها. البته این تبعیض در تمام جوامع بوده اما برخی برایش راهکارهایی یافته اند.ما در حال حاضر زنان توانمند و متخصص بسیاری داریم. به نظرم بد نیست اگر با در نظر گرفتن یک تبعیض مثبت به نفع زنان نقششان را در جامعه پر رنگ کنیم. مثلا اتفاقی که در کشور افغانستان افتاده و 25 درصد کرسی های مجلس در این کشور الزاما از آن زنان شده است.

ابوترابی: فکر کنم با توجه به شرایط امروز جامعه جای شکرش باقی است که زنان هنوز از رای دادن در انتخابات و کادو گرفتن در روز زن محروم نشده اند. رییس اداره نزدیک روز زن که می شود با هدیه روز زن یاد زنان می افتد؛ اما همان رییس به ندرت پیش می آید حاضر باشد زنی را به سمت معاونت خویش برشمارد. نگرش مردان درباره زنان باید تغییر کند و این مسئله نیاز به فرهنگ سازی دارد.

قدیانی: ناگفته نماند در ارتباط با بحث حضور زنان در جامعه تا جایی باید پیش رفت که نقش خطیر زن در خانواده به خطر نیفتد.

ضیایی: من هم معتقدم حضور زن در خانواده باید محور باشد اما این به معنی نبودنش در اجتماع نیست.

 

 

 

 

قدیانی:

*بر اساس تعالیم دینی زن محور جامعه است.

* نبود زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی به ساختار جامعه لطمه می زند.

*خط قرمز، حدود شرعی است.

*قائل به اعتدالم. همانطور که اگر مردان زنان را نبینند جامعه مدنی لطمه می خورد؛ زنان هم اگر در پی یک تفکر فمینیستی، مردان را در جامعه نبینند و در مقام مقابله برآیند؛ جامعه لطمه می خورد.

ضیایی:

*مردانی که در راس قرار می گیرند بسته به سلیقه شخصی و البته شیوه تربیتشان در پذیرش یا عدم پذیرش نقش زنان متفاوت عمل می کنند.

*جاهایی که مربوط به حوزه زنان است به زحمت کرسی ها به آن ها می رسد چه برسد به فرمانداری و بخشداری.

*وقتی بحث زنان محوریت دارد؛ تفکر سیاسی اهمیتی ندارد.

*رفتارها با گفتارها متفاوت است و بسیاری از مردانی که در راس استان ها قرار دارند؛ ذاتا موافق پذیرش نقش زن ها نیستند.

ت*قصیر خود ما هم هست. ما به عنوان فعالان عرصه زنان نتوانستیم کرسی هایی را که حقمان بوده است؛ از آن خود کنیم.

یوسفی:

*عدم پذیرش حق زنان در دایره قدرت به وسیله مردان مشکل اصلی است.

*خط قرمز در مسیر سهم خواهی زنان باید شرع باشد. مثلا همین وزیر بودن زن؛ قبل از دولت دهم تابو بود اما شکست. به همان نسبتی که یک زن می تواند وزیر باشد؛ تبعا می تواند استاندار، فرماندار و بخشدار هم باشد.

*هزینه فعالیت سیاسی در احزاب بالاست. از آنجایی که در صورت هزینه دادن زنان، بنیان خانواده ها دچار تزلزل می شود؛ آن ها در این حوزه دست به عصا حرکت می کنند.

*آیا وزیر کشور زمانی که استاندار منطقه ای را انتخاب می کرده است؛ نگاه او را درباره نقش بخشیدن به زنان پرسیده و پیگیرش بوده است؟

ابوترابی:

*زمانی زن در جامعه شانیت خود را پیدا می کند که قانون گذار نقش و جایگاه زن در خانواده را به عنوان کوچک ترین عنصر اجتماعی لحاظ کند. احقاق حقوق زنان در خانواده پیش درآمد احقاق حقوقشان در اجتماع است.

*باید آموزه های فرهنگی تازه و تاثیرگذار در عدالت جنسیتی از مهدکودک گرفته تا دانشگاه به سیستم آموزشی راه یابد. از سوی دیگر باید یاد بگیریم پشت سر زنان فعال برای اخذ کرسی های مدیریتی یا مثلا شورا و مجلس بایستیم.

*هدف از تشکیل حزب زنان مشخص است؛ تفهیم نقش و جایگاه زنان در جامعه و سهمشان در قدرت به مردان.  

*جای شکرش باقی است که زنان هنوز از رای دادن در انتخابات و کادو گرفتن در روز زن محروم نشده اند.

 


مطالب مشابه :


آرشیو اخبار دادگستری کل استان قزوین:

که بهترین عملکرد را در ایی زنان قزوین شنبه 10/11/1388 در آقای دکتر بهرامی در




حسن روحانی: شوراها زیربنای تحقق دموکراسی در کشور هستند

حامیان مردمی دکتر حسن روحانی در و امور زنان هم ابعادی است که 24 خرداد در قزوین




اشتباه زنان در رابطه جنسی

اشتباه زنان در رابطه نامحدود دکتر یوسف رکورد خندیدن دست جمعی در دنیا در شهر قزوین




سیاست مداران زن در ایران

امام خمینی قزوین زنان در شورای عالی به نقل از دکتر مصطفی الموتی در




عکس تمام سکسی تيم فوتبال زنان + ۱۸

موفقیت نامحدود دکتر یوسف تيم فوتبال زنان هر پنجشنبه 7صبح در بوستان ملت قزوین




سیاست مداران زن در ایران.پژوهشگران.حقوقدانان.

بهترین ها در جهان سیاست مداران زن در ایران کتاب جامعه، دولت و جنبش زنان ایران از آخرین




درمان ام اس و دکتر پائولو زامبونی

تائو.مراقبه هر پنجشنبه 7صبح در بوستان ملت قزوین خصوصا در میان زنان دکتر زامبونی در




چگونه زنان را مجذوب خود کنیم؟

موفقیت نامحدود دکتر سلطانلو چگونه زنان را مجذوب سخنران انگیزشی در مدارس تهران و قزوین




از ندادن سهم تا نگرفتن آن

اما و اگرهای سهم زنان در شدن قزوین و در پی می کند بهترین جا برای زنان کنج




برچسب :