انتخابات کوهدشت و برآمدن طبقه جدید

 

 

انتخابات کوهدشت و برآمدن طبقه جدید

   محمد نبی ابراهیمی کارشناس ارشد فلسفه /میرملاس نیوز<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

 همان گونه که می دانیم  بیشتر اجتماعات[1] خاورمیانه از مدرنیته و دستاوردهای آن چون دموکراسی، تفکیک قوا،انتخابات، و...به درک درستی نرسیده و بدون تامل در مبانی و بنیاد های آن فقط به مظاهر زندگی ظاهری تمدن غرب، دل خوش کرده اند.این اجتماعات، ساختار های سنتی گذشته خویش را به مدد فروش وسیع منابع زیر زمینی و رو زمینی چون نفت و ..... ، استفاده از ارتش های مدرن و بوروکراسی های خوان سالار، بازتولید کرده اند.البته وقوع انقلابات اخیر در منطقه خاورمیانه نسیم نوید بخشی از تغییرات را به ارمغان آورده است وباید منتظر بود که روند تغییرات به کجا خواهد انجامید. حکایت قوم لر و مناطق لرنشین از برخورد با مدرنیته و دست آوردهای آن  بسیار دردآورتر و رنج آورتر است.آنچه دراین مقاله بدان پرداخته می شود بررسی حوادث سیاسی کوهدشت  از اواخر دوره قاجاریه تا کنون، و استخراج  قاعده ای برای تحلیل رفتار شناسی انتخاباتی رای دهندگان این دیار است.                                                                       

  روایتی تاریخی:

          آن گونه که معمرین منطقه به یاد دارند و اسناد تاریخی نیز موید آن است،تاریخ معاصر طرهان(کوهدشت) با رویدادی کلیدی در اذهان همراه است و آن شرکت مردم طرهان(کوهدشت) در جنگ های علیه انقلاب مشروطه است. در اولین خیزش ایرانیان علیه استبداد قاجاریه،چون سارالدوله برادر محمد علی شاه داماد نظر علی خان امیراشرف حاکم طرهان(کوهدشت) مردم طرهان(کوهدشت) به طرفداری از مستبدین پرداختند.سالارالدوله با گرد آوردن سپاهی از طرهان(کوهدشت) و ایل کلهر تا نواحی ساوه پیش رفت اما در آنجا توسط امیر مفخم بختیاری،سپاه وی در هم شکسته شد.بعد ازانقلاب مشروطه  و روی کار آمدن رضا خان ،در طرهان(کوهدشت) علی محمدخان امیر اعظم فرزند امیر اشرف به حکومت طرهان(کوهدشت) ودلفان رسید.این مساله مصادف با رویدادی درتاریخ معاصر طرهان(کوهدشت) است که ازآن به عنوان"نبرد سرخ دم" یاد می گردد.به علت این که امیراعظم در مواجه با نیروهای رضا خانی به حکم آن ها گردن ننهاد و با برافراشتن پرچم ارکان قشون حرب اسلامی به مقابله با ارتش رضاخان شتافت، طرهان(کوهدشت) گرفتار جنگ سهمگین دیگری شد.جنگ سهمگینی که شالوده اقتصادی سیاسی و اجتماعی منطقه طرهان(کوهدشت) را نابود کرد و بر انزوای بیشتر مردم لرستان وطرهان (کوهدشت)از حکومت مرکزی افزود.به نظر می رسد با توجه به وقایع پیش آمده شورش مرحوم امیر اعظم  رامی توان در قالب نوعی خودمختاری ایلی توجیه کرد که نمونه های دیگری ازآن نیز بعد ها در میان قوم لر تا اندازه ای تکرار شد مانند قیام علیمردان خان بختیاری و یا قیام ابوالقاسم خان بختیار در بختیاری،قیام عبدالله خان ضرغام پور در بویراحمد و قیام عبدالله خان شهبازی در کهمره سرخی.                 

 در این زمان دسته بندی های آینده عرصه ی سیاسی طرهان(کوهدشت) بیش از پیش رخ می نمایاند،زیرا امان الله خان سرداربهادر فرزند نامدارخان پسر عموی امیر اشرف که سابقه رقابت دیرینه با خاندان امیر اشرف در کسب قدرت داشت به تکاپو افتاد و با رایزنی های متعدد در میان خوانین درگیر جنگ، چون اللهیار خان عباسی گراوند و حیاتقلی خان خسروی گراوند توانست دراین میان آنها با خود همراه سازد و بدین ترتیب موجبات شکست قوای امیر اعظم در مقابل نیروهای رضاخانی را فراهم آورد.امیر اعظم نیز تا مدت ها مورد تعقیب واقع شد و چندین سال را در زندان و تبعید، تحت الحفظ گذراند.                                                           

 از این دوران تا سال1320 شاهد اوج قدرت و اقتدار امان الله خان سردار بهادر در طرهان(کوهدشت) هستیم.وی منصوب شخص رضا خان در این منطقه بود و خاندان امیر اشرف نیز در این سالها در حاشیه به سر می بردند. با خروج رضا خان از ایران و فوت امان الله خان در سالهای بعد ما شاهد تجدید نزاع میان دو خاندان در سالهای بعد هستیم  که میان برادر امیر اعظم، محمد حسین خان و علیرضاخان فرزند امان الله خان ، درشهر کوهدشت به وقوع پیوست و دو طرف متحمل خسارت های بسیاری گردیدند.                                      

با قدرت گرفتن دولت مرکزی در سالهای بعد از شهریور بیست و اختصاص یک کرسی از مجلس به طرهان(کوهدشت) و دلفان نزاع قدیمی میان این دو خاندان از عرصه نظامی به عرصه ی سیاسی منتقل شد.در این زمان امیر اعظم در یکی ازدوره ها به عنوان نماینده مجلس برگزیده شد و بعد از ایشان سر لشگر همایونی به مدت سه دوره و بعد از ایشان نیز مرحوم غلامرضا خان غضنفری تا  زمان انقلاب  عهده دار این سمت بود.البته کشمکش میان این دو خاندان در جریان انتخابات های متعدد مجلس شورای ملی بر قرار بود.حتی در دوره ی بیست وچهارم مجلس که به پیروزی انقلاب منتهی شد نصرالله خان غضنفری فرزند علیرضا خان با معرفی چهره ای  غیر بومی به نام  ثقه الاسلام به عنوان کاندیدای نمایندگی سعی داشت که از ورود غلامرضا خان که نوه امیر اشرف بود جلوگیری نماید.با این که اقبال عمومی متوجه کاندیدای مورد نظر نصرالله خان بود اما به علت دخالت دولت در سرنوشت انتخابات رقیب دیرینه ایشان وارد مجلس گردید.                                                                           

با وقوع انقلاب اسلامی در دوره ی اول انتخابات مجلس شورای اسلامی  نزاع بر سر کسب قدرت در قالب خوانین انقلابی ادامه یافت و روحانیی معمم در مقابل یکی دیگر از آنها به پیروزی رسید.در دوره دوم اما شاهد دگردیسی اساسی در این میان هستیم زیرا یکی از کاندیداهای منتسب به  جرگه ی خوانین با شعار ضد خان به میدان آمد و در مقابل یکی دیگر از روحانیون که اتفاقا وابستگی سببی به خوانین داشت پیروز گردید.در دوره ی بعد ما شاهد بازتولید همان نزاع خونین قدیمی دردوره سوم بودیم که باعث گردید مردم ما از حق داشتن نماینده در دوره سوم محروم گردند.در دوره های چهارم ،پنجم،ششم ،هفتم و هشتم نیز به تناوب بیش از حد ما شاهد این مساله هستیم.

معمولا در کشورهای پیشرفته، انتخابات مهملی برای ورود اندیشه ها و راهکارهای جدید برای گسترش هر چه بیشتر رفاه ،آموزش، بهداشت،تحصیلات عالیه ،اشتغال و... است و هر یک از کاندیدا ها می کوشند که با ارائه ی برنامه منسجم و منظم، آرائ موکلین را به خود اختصاص دهند.صدق این مطلب در کشور ما دوچندان است زیرا به علت تک محصولی بودن درآمدهای کشوری، نبود ساختارهای شفاف و روشن،همچنین وجود لایه های پنهان و عناصر دست اندرکار  غیر رسمی و...نمایندگان مجلس بسته به نفوذ خویش سهم عمده ای در عمران و آبادانی منطقه خویش دارند.اما این موارد دست کم تا کنون در سبد انتخاباتی کاندیدا ها و موکلین ما جای ندارند و آنها عموما بدون توجه به این موارد پای در صحنه رقابت انتخاباتی گذاشته و دست آخر به ....  برای مشاهده ی بقیه مقاله بر بروی ادامه مطلب کلیک کنید

[1] .در اینجا ما به عمد کلمه جامعه را به کار نمی بریم،زیرا جامعه ترجمه society  است که حاکی از وجود جامعه ای با طبقات اجتماعی مشخص و بر اساس تقسیم کار معین و... است ،در حالی که اجتماع ترجمه ی community  است که عبارت است از مجموعه ای از آدمیان که بر اساس ویژگی های جغرافیایی، زبانی ،قومی در یک جا  گرد هم می آیند.

پیروزی یا شکست  می رسند،حال به این سوال مهم و اساسی  می رسیم که چرا بدون هیچ پیشرفتی در عرصه سیاسی در کوهدشت ،نزاعی جدید اما ازجنس قدیمی آن به طور مداوم در حال بازتولید است  و این سیکل معیوب همچنان پا بر جاست ؟چرا  ما همیشه در دوره های متفاوت انتخاباتی، شاهد جولان عده ای برای کسب قدرت و ثروت بیشتر در عرصه سیاسی و اقتصادی شهرستان هستیم؟ برای بررسی این مساله لازم است که  با هم به واکاوی عناصراساسی قدرت در اجتماع خویش بپردازیم.

 بررسی عناصر قدرت در سامان زندگی ایلی  و بازتولید آن در دوره جدید:

 با ورود ترکان به ایران و تثبیت نظام سیاسی ایل_دولت در ساختار سیاسی ایران آنچه بیش از پیش درگونه شناسی  این نظام ها خودنمایی می کند همان مفهوم ایل و منابع قدرت آن در عرصه ی سیاسی است.چون شغل عمده ی ایلات دامپروری است ،هر ایلی که دارای مراتع حاصلخیز تر،سهم آب مکفی و همچنین ایل راه های مطمئن و امن بود در ساخت سیاسی ایران دارای قدرت بسیار بود و به تبع آن سهم خواهی از قدرت مرکزی با توجه به قلمرو و نفوذ ایلات شکل می گرفت. این  مسایل خود نیز باعث نزاع مستمر ایلات با نظام های حاکم و در نتیجه استقرار ایلات شورشی به عنوان نظام مستقر بعدی در ایران بوده است و ما در تاریخ ایران نمونه هایی چون قاجاریه زندیه، افشاریه، صفویه و..را داریم که خود به روشنی گویای سخن ماست .همان گونه که می دانیم به علت محدودیت مراتع و نبود آب فراوان ایلات ناچار به کوچ نشینی از منطقه ای به منطقه ی دیگر هستند و گاه در این بین نزاع های خونینی بر سر قلمروی چراگاه های میان ایلات ایران به وقوع پیوسته است.نیاز به امنیت، تامین چراگاه ها،مقابله با حیوانات وحشی،کمبود آب و.... کوچ نشین ها را به عنوان  مردمی که قادر هستند خویش را با شرایط سخت سیاسی و اجتماعی واقتصادی وفق دهند،قرین ساخته است.   به علت انی که خوانین صاحب چراگا ه ها و منابع آبی در منطقه هستند، در زندگی ایلی قدرت مطلق در دستان خوانین و کلانتران است و به نوعی "ایلخان"خدای ایل است و حتی در اشعار و حماسه های ایلی همیشه ایلخان و یا فرزندان آن به نوعی مورد ستایش قرار می گیرند و مظهر پیروزی ها و شکست های ایل به حساب می آیند.در تمامی تصمیم گیری های مهم قومی یا منطقه ای بیش از هر چیزی در نظام های ایلی نظر شخص خان و کلانتران او موثر است.از زمان های دور تا کنون شیوه کوچ نشینی شیوه اصلی زندگی مردمان ما بوده است و شهر کوهدشت نیز محصول تخته قاپوی عشایر در نخستین سالهای سلطنت رضا خان است.      هر چند که روند تخته قاپوی عشایر در سال های هجوم نیرو های رضا خانی به کوهدشت تا زمان خروج وی از کشور ادامه یافت.اما همان گونه که می دانیم بعد از شهریور بیست بسیاری ازمردم دوباره به همان شیوه زندگی کوچ نشینی بازگشتند.                                                                                                 

 نقطه عطف تاریخ زندگی ایلی در دوره معاصرکوهدشت،اعلام پایان یافتن صوری نظام ارباب_رعیتی با اجرای اصلاحات ارضی در سال 1341 است. متاسفانه به علت اجرای ناقص اصلاحات ارضی در کوهدشت، ما شاهد بازتولید روابط ارباب_رعیتی در قالب نصفه کاری ،سهم خواهی ،اجاره،بهره مالکانه و..... هستیم.در حالی که بر اساس اجرای صحیح اصلاحات ارضی که  محصول آن تولد دهقان است بر اساس اقلیم جفرافیایی ایران هر یک از دهقان ها باید حداقل بیست هکتار زمین در اختیار داشته باشد تا بتواند بر اساس ارزش افزوده ی محصولات تولیدی به سطح نسبی از رفاه برسد و جمعیت فاقد زمین  در شهر ها مستقر گردیده و صنایع تبدیلی مرتبط با جغرافیای محل سکونت و یا محصولات تولیدی آنها ایجاد گردد .این امر خود باعث رشد فرهنگ شهرنشینی و از سوی دیگر بروز رفتارهای دموکراتیک و مدرن می گردد. اکنون به علت فقدان مراکز صنعتی بزرگ در منطقه و صنایع تبدیلی مرتبط با آن راه تحصیل درآمد مردم کوهدشت در حال حاضر کشاورزی و دامپروری  و مختصری نیز در خدمات وحمل و نقل است. بسیاری از مردم  شهرستان کوهدشت در حاشیه ی شهرهایی چون گراب،درب گنبد،کونانی، چغابل و سایر مناطق به دامپروری  وکشاورزی مشغول اند.بسیاری دیگر نیز در بهار همراه با دام های خویش تا پایان تابستان به ییلاقات می روند.آنهایی که کشاورز هستند نیز بخشی از سال را تا زمان برداشت محصول در روستاها زندگی می کنند. از سوی دیگر به علت افزایش جمعیت در  پس از انقلاب نیز توده ی عظیمی از مردم محروم فاقد زمین به شهر روی آورده و به کارهای کاذب اشتغال دارند، یا با مهاجرت به شهرهای بزرگ عطای ماندن را بر لقایش ترجیح می دهند و یا وابسته به سازمان هایی همچون کمیته امداد،بهزیستی و....هستند.تصادفی نیست که هر از چند گاهی کشته شدن کارگر کوهدشتی زیر آوار،یا سرقت و..را در اخبار شاهدیم.                                                               

حال با توجه به مقدمه بالا مردم کوهدشت تا کنون چگونه سرنوشت خویش را رقم می زنند؟ به عبارت دیگرگروه های مرجعی که باعث هدایت آرای مردم در جهت تامین منافع آنان می شود چه گرو ههای هستند.آیا همچون کشورهای توسعه یافته، نخبگان،صاحبان صنایع بزرگ،اصحاب رسانه،مطبوعات آزاد،روشنفکران و...این نقش را به عهده دارند؟آیا اصولا این گونه گروه ها وجود دارند؟ در ذیل سعی می کنیم به این سوالات پاسخ دهیم.                                                                                                    

با توجه به این که سیستم تامین درآمد و نظام تامین بودجه در ایران بر اساس فروش درآمد های نفتی است و دولت در این میان نقش تحصیل داری را ایفا می کند،وظیفه اصلی دولت در میان تقسیم در آمدهای نفتی در میان مردم است که دولت نیز تا کنون به شکل یارانه،به صورت مستقیم و غیر مستقیم در اختیار سازمان های ذیربط گذاشته است.این سازمانها نقش مهمی در هدایت افکار عمومی و همچنین بسیج نیروها در مواقع لزوم دارد.در ذیل چند سازمان اساسی که این نقش را بر عهده دارند،می آید.                                                                                                                 

1.به علت این که شغل اصلی مردم  کوهدشت ،کشاورزی و دامپروری است ،سازمان ها و نهاد هایی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم با این امور سر وکار دارند تاثیر زیادی بر هدایت آرای رای دهندگان کوهدشتی دارند، و عده ی کثیری از مردم بر اساس ارتباط با این سازمان ها و نهاد ها نحوه ی تعامل با مسئولان آنها، گزینه ها ی مورد نظر خویش را  انتخاب می کنند.                                                                                                  

 2.کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی نیز یکی از سازمانهای تاثیر گذار در عرصه ی سیاسی این کوهدشت  است،زیرا جمعیت کثیری وابسته ی  به این سازمان  ها در منطقه وجود دارد و تجمع این حجم از آراء برای  فرصت طلبان زمینه ای بسیار بکر و دست نخورده است.                                                     

 3.اداره ی آموزش و پرورش:

به علت کمبود مراکز آموزش عالی در منطقه و نو پا بودن آنها، گروه های دیگری از اقشار تحصیل کرده مانند مهندسین،وکلای برجسته،اساتید دانشگاه و.....فرصت مناسبی برای اثر گذاری بر آرای مردم ندارند وتنها قشری که به گونه ی جدی بر آرای مردم چه در طبقات  پایین اجتماع و چه در میان تحصیل کردگان تاثیر دارند،معلمان هستند.تصادفی نیست که تمامی نمایندگان کوهدشت بعد از انقلاب اسلامی بجزدوره اول که شخصی روحانی بود همه از این قشر هستند که حاکی از نقش غیر قابل انکار آنها در عرصه ی سیاسی است.

تا حدودی توانستیم منابع قدرت تاثیر گذار بر آرای مردم کوهدشت را شناسایی کنیم و آن چه را در عرصه سیاسی کوهدشت می گذرد نمایش دهیم.اما آنچه ممکن است خواننده را سردرگم سازد این است چرا ما بر این نکته پای می فشاریم که جریان انتخابات در کوهدشت کوهدشت همان نزاع قدیمی اما در زمان جدید است.                                                                                                                               

در گذشته همان طوری که برشمردیم منابع قدرت اساسا بر مالکیت زمین وچراگاه ها  استوار بود که بعد از اصلاحات ارضی نیز این مسئله تا حدودی کمرنگ شد.اما در دوره جدید به علت این که بیشتر خدمات دولت به مردم از طریق یارانه های دولتی است و مراکز مرتبط با زیست اجتماعی واقتصادی شهرمان همان چراگاهها،زمین های کشاورزی و...هستند، این مراکز همان نقشی را بازی می کنند که در گذشته مالکیت زمین و یا چرا گاهها بازی می کردند.ساختار ایلی با تمام قدرت وامکانات خویش به حیات خود ادامه می دهد زیرا مردم به صورت مستقیم به زمین و فراورده های آن وابسته هستند و نهادها و سازمانهایی که اشاره گردید ،به بازتولید روابط اجتماعی گذشته مشغولند.این مسائلی که در مورد این سازمان ها عرض شد ناشی از تعمد و یا سوءنیت دست اندرکاران این سازمان ها نیست و به علت ساختار پیچیده کنونی اجتماع ما، و مسائل و مشکلات که از گذشته به ارث برده ایم، مساله این قدر مبهم و بغرنج گردیده است. هر کدام از این سازمان ها و نهادها اگر در حوزه ی نفوذ و اقتدار جریانی درآیند، کار ویژه ی مضاعف زمین وچراگاه های ساختار ایلی را به دنبال خواهد داشت و اتفاقا در زمان حاضر این دو دست به دست هم داده اند.تا زمانی که این ساختارهای اقتصادی واجتماعی کوهدشت بر مداری که عرض کردم می چرخد، کما فی سابق  ما شاهد مشکلات گسترده ای در  این عرصه  هستیم. مجموعه ای مسائلی که عرض شد سبب گردیده است که به صورت شگفت انگیزی برگزاری انتخابات مجلس در کوهدشت با حواشی بسیاری همراه گردد و شاید بتوان گفت این حساسیت و تب تند انتخاباتی در هیچ جای ایران وجود ندارد.تا به حال از خود پرسیده ایم که چرا این شهر  را سیاسی ترین شهر ایران می گویند و متاسفانه بعضی هم به این امر افتخار هم می کنند.                                                                                                                          

در این میان مجموعه ای از مدیرانی که بعضا در نهاد ها و سازمان هایی که عرض کردیم در طی سالیان دراز به فعالیت پرداخته اند،هر از چند گاهی در بحبوبه انتخابات مجلس پای به میدان می گذارند و با سوء استفاده آشکار و پنهان از بیت المال در پی این هستند که از این نمد برای خویش کلاهی بدوزند،این "طبقه جدید" از بسیاری جهات منحصر به فرد است،می کوشیم در ذیل پاره ای از خصوصیات این طبقه جدید را بر شمریم:                                                                                      

1.آنچه را که در مورد این "طبقه جدید" می بینیم این است در یک نکته اساسی مشترک اند و آن این که هیچ کدام از آنها در طول سالیان بعد از انقلاب اسلامی قدم مثبتی برای آبادانی کوهدشت بر نداشته اند.کسی منکر پیشرفت های محدودی چون آسفالت راه های روستایی،برق کشی و آب آشامیدنی سالم و.... در مناطق مختلف کوهدشت نیست. اصولا این برنامه ها که قبلا در قالب محرومیت زدایی جهاد سازندگی انجام می گردید ربطی به کارگزاران کوهدشت نداشت و بر اساس برنامه های از پیش تعیین گردیده اجرا می گردید و به علت نا آگاهی مردم ما به حساب این مدیران گذاشته می شد.اما ازخاطر نبریم که چگونه است که استان های دیگری چون کرمان ،اصفهان و تهران،خراسان...که زمانی تبعیدگاه زندانیان خطرناک بوده اند این گونه به این سطح بالایی از درآمد رسیده اند؟

2."طبقه جدید" هیچ کدام برنامه ای مشخص و مدونی برای رشد وتوسعه و عمران این منطقه ندارند. بر اساس سند توسعه ی کشور در افق1404  الزامات ونیاز های هر استان تعریف شده و مسئولان هر منطقه باید بر اساس سند توسعه ی کشور برنامه آینده ی منطقه ی خویش را ترسیم کنند.در این چند دوره اخیر که شاهد برگزاری انتخابات های متعددد بوده ایم هیچ یک از کاندیداها برنامه خویش را ارائه نگرده اند و صرفا بر اساس شعارهای کلی حرکت کرده اند.شاید بعضی از آنها سند توسعه استان و کوهدشت را نیز مطالعه نکرده اند.

 3.باید دانست که سیستم تامین اعتبار پروژه ها در ایران بر اساس درآمد نفتی است و همه ساله نیز هر کدام از نمایندگان صاحب نفوذ با توجه به قدرت خویش در جهت توسعه ی حوزه ی انتخابیه در آن دخل وتصرف می نمایند.جدید ترین نمونه آن حذف اعتبارات مطالعه راه آهن ازنا  توسط نماینده اصفهان بود که با واکنش قابل تحسین نماینده محترم الیگودرز روبرو شد.اما چه فایده که سمبه نماینده اصفهان پر زور بود و حق ما نیز چون گذشته به یغما رفت. این طبقه، نه سابقه و نه نفوذ و اعتباری برای جذب این خوان گسترده برای توسعه ی منطقه را ندارند و برای ابقای خویش در پست ها و استفاده از رانت ها به اندک آب نباتی رضایت دارند.

 4. شیوه تبلیغات انتخاباتی آنها نیز قابل توجه است.با این که بسیاری از آنها دارای تحصیلات عالیه هستند مثلا در فیلم انتخاباتی خویش تبار طایفه ای خویش را بر می شمرند و با این که تبلیغات زودهنگام غیر قانونی است همان گونه که بعضی از خوانندگان محترم شاید شاهد آن بوده اند عمده ی تبلیغات این طبقه حظور در فاتحه خوانی های مناطق مختلف است.گو این که بسیاری از این کاندیداها به زیرکی در یافته اند که این جلسات محل تجمع آراء بسیاری است که می توان با استفاده از پیوند های فامیلی و قبیله ای و روابط عاطفی بتوانند چند رای کسب کنند.بنده در این چند دوره اخیر که شاهد برگزای انتخابات بوده ام یک جلسه ی"اعلام حضور در انتخابات "  به همراه معرفی سابقه و برنامه های کاندیدای مورد نظر  با حضورمردم،اصناف مختلف ،بازاریان ،دانشجویان،مطبوعات و... حتی در یک جلسه خانگی ندیده ام،در حالی که می توان در یک مسجد و یا یک سالن آمفی تئاتر این مراسم را برگزار کرد و هر کس هر آنچه که در چنته دارد عرضه کند.  آنچه که ما دیده ایم و می بینیم،سیل عظیمی از ماشین های در حال حرکت ،به سوی مناطق مختلف برای عرض تسلیت است، که یاد آور قشون کشی های دوره ی قاجاریه به همراه خدم وحشم است.                                      

البته می توان خصوصیات دیگری را فهرست کرد که البته مثنوی هفتاد من خواهد شد و مجال دیگری می طلبد.این مطلب مجمل  به عنوان مقدمه ای برای آسیب شناسی رفتار سیاسی انتخاباتی در کوهدشت تحریر گریدید.ان شاءالله بتوانیم در فرصت های بعدی به صورت مبسوط هر یک از موارد مطروحه با شرح و بسط بیشتری تحریر گردد.

 

                                                                                                                     والسلام علی من تبع والهدی



مطالب مشابه :


برگزاری دوره آموزش بازیگری تئاتر در مجتمع فرهنگی هنری امید

انجمن هنرهای نمایشی استان لرستان - برگزاری دوره آموزش بازیگری تئاتر در مجتمع فرهنگی هنری




آثار راه یافته به بیست و ششمین جشنواره تئاتر استان لرستان معرفی شدند

انجمن هنرهای نمایشی شهرستان ازنا - آثار راه یافته به بیست و ششمین جشنواره تئاتر استان




اسامی نمایش شرکت کننده دربيست و سومين جشنواره تئاتراستانی

گروه تئاتر آریاگران صحنه خرم گروه تئاتر ریویار کوهدشت----- صد درجه سانتیگراد. نویسنده و




با سومین روز از بیست و سومین جشنواره تئاتر استانی(لرستان)

گروه نمایش شب نشینان صحنه - با سومین روز از بیست و سومین جشنواره تئاتر استانی(لرستان




انتخابات کوهدشت و برآمدن طبقه جدید

وبلاگ کوهدشت جلسه خانگی ندیده ام،در حالی که می توان در یک مسجد و یا یک سالن آمفی تئاتر این




سخنرانی حجت‌الاسلام حنان در جمع اصلاح‌طلبان کوهدشت

به گزارش بلوطستان اصلاح‌طلبان کوهدشت یکشنبه شب در سالن آمفی تئاتر اداره ارشاد کوهدشت گرد




شیوه نامه برگزاری جشنوارههای تئاتر استانی سال 92

انجمن نمایش کوهدشت. انجمن نمایش شیوه نامه برگزاری جشنواره های تئاتر استانی در سال 1392.




اعلام نتایج بازخوانی پنجمین جشنواره اتودهای نمایشی ازنا

انجمن نمایش کوهدشت. بیانیه روز جهانی تئاتر. برگزیدگان پنجمین جشنواره اتودهای نمایشی




کوهدشت-مهرماه 1392

سيفای کوهدشت - کوهدشت-مهرماه 1392 - کوهدشت باید خلاصه ای از کار،وحدت،همدلی،دوستی،شرافت و




برچسب :