روشهای تدریس فلسفه در دوره ی متوسطه

عنوان : روشهای تدریس فلسفه در دوره متوسطه
تهيه و تنظيم : فرشاد نوروزی
منبع : سایت ایرانیکا

•    مقدمه
آموزش مسئله ای بنیادی در فلسفه بوده است که از آغاز تا امروز نظر بسیاری از فلاسفه را به خود جلب کرده است  همچنین یکی از مهمترین ارکان هر جامعه ای بخش آموزش است که باید بیشترین حساسیت و دقت را در آن داشت،به واقع زیربنای کشور و آینده ی آن بدست  نوجوانانی است که امروز آموزش می بینند و فردا سکان جامعه را دست خواهند گرفت.
تمام کودکان بايد براي رفع نيازهاي جامعه با، سواد خود آماده باشند و اين آمادگي بايد به صورتي مفيد و در سنين پايين فراهم آيد. ضمنا بايد بر تجربه کردن و دسترسي داشتن به امکانات و کمک هاي لازم تاکيد شود تا آنها بتوانند در اين زمينه، افرادي مفيد باشند.
با قدری واقعنگری و توجه به امکانات عمومی موجود در دوره دبیرستان های ایران روش ها و راهکارهایی را می توان پیشنهاد کرد که تغییری اساسی در زمینه تدریس را منجر شود، متاسفانه روشهای غلط غربی دیکته شده در نظام آموزشی غیر بومی موجود به دانش آموزان لطمه زده است و باید با توجه به فرهنگ ایرانی و امکاناتی که در دسترس است برنامه ریزی کرد.
تحقيقاتي که در سطوح مختلف روش های تدریس انجام شده و مي شود کم نيست، ولي هيچ کس به آنها توجه ندارد. حتي خود محققان و دانشجويان کارشناسي ارشد و دکتری از نتايج به دست آمده کار تحقيقي خود در پايان نامه هايشان بهره اي نمي برند و هنگام تدريس به آنها توجهي ندارند؛و بيشتر از شيوه معلمان يا استادان خود پيروي مي کنند و در نتيجه در روند تدريس کار به جایی نمی رسد و همان روشهای سنتی باقی می ماند.
در این پژوهش راهکارهای صحیح (ممکن) تدریس درس فلسفه در دوره دبیرستان بررسی شده است نگارنده اعتقاد دارد روش تدریس فلسفه در دبیرستان های ایران غلط است و منشاء آن در تالیف کتبی غیرکارشناسی شده وبه دور از ماهیت این درس است که در اختیار دانش آموزان قرار می گیرد؛ از سویی نمره محوری در نظام آموزشی موجود سطح کیفی و حقیقت نه تنها این درس بلکه سایر دوس را از میان برده است. راهکار هایی برای تدریس این درس پیشنهاد شده است که ذیلا مورد بررسی خواهدگرفت.
با توجه به ظرفیت های موجود راهکارهایی برای روش تدریس ارائه شده است و همچنین روش صحیح آموزش فلسفه نیز پیشنهاد شده است که در ادامه درباره ی آن بحث خواهد شد.

ستایشگر معلمی هستم که به من اندیشیدن را بیاموزد نه اندیشه ها را.  حضرت علی (ع)


•    ماهیت آموزش درس فلسفه چیست؟
مسئله ای کلیدی و مهمی که در آغاز سخن باید بررسی شود این است که غایتی که از فلسفه ورزی متصور باید شد چیست از طرفی آموزش این درس در سطح دبیرستان نباید آنچنان تخصصی باشد که در دوران دانشگاه دانشجویان با آن سرو کار دارند. درس فلسفه در دوره دبیرستان باید مبتنی بر اصول اساسی اندیشیدن و آموزش اندیشه ورزی باشد یعنی این توانایی را از دانش آموز در نهایت باید انتظار داشت که بتواند بیاندیشد.
برای روشن تر شدن ابتدا باید میان دو مفهوم مهم تمایز قائل شد :
1.    تفکر
2.    تحقیق
اینکه صرفا از دانش آموز بخواهیم اندیشه و حرفهای عده ای از فلاسفه را حفظ کند خیلی تفاوت دارد با اینکه بیاییم و این توانایی را به او ببخشیم که خود فکر کند. محقق صرفا آرائی را می نویسد ولی متفکر تفکراتی را در ذهن تقریر می کند.
راهکارهایی برای پرورش توانایی اندیشیدن :
1.    خواندن
2.    گوش دادن
3.    بحث کردن
4.    نوشتن
خواندن: تدوام مطالعه آنهم غیر آنچه که به مثابه کتب درسی است می تواند مفید باشد. معلم فلسفه می تواند با معرفی کتابهایی مرتبط با موضوع درس؛ و خواستن نتیجه مطالعه به صورت کار عملی و گزارش از دانش آموزان و تاثیر دادن آن در ارزشیابی نهایی.
گوش دادن: توجه دقیق و یادداشت برداری از نکات کلیدی که معلم بیان می کند.
بحث کردن: اینکه دانش آموز بتواند درباره ی موضوع مورد بحث هر جلسه به گفتگو با هم کلاسی ها بپردازد ،کمک می کند که توان استدلال و سخنرانی کردن در وی رشد یابد.
نوشتن: نوشتن آنچه را که در هر جلسه کلاس یاد می گیرد یا کتابی را که می خواند توانایی نگارش را افزایش می دهد و معلم باید این موضوع را نیز در ارزشیابی نهایی مورد توجه قرار دهد.
اینکه دانش آموز بتواند از اندیشه ی دیگر اندیشمندان درس بگیرد کمک می کند که بتواند ذهن خود را گسترش دهد و از منظرگاهی تازه فکر کند. مقصود از تفکر در فلسفه، تفکر عمومی نیست بلکه توان مستدل و سنجیده سخن گفتن است. غالبا در آموزش دوران تحصیل دانش آموزان در عین دانش آموزی متقاعد می شوند و متاسفانه همین دانش آموز در دوران دانشگاه باقی می مانند به عبارت دیگر متقاعد شدن با دانستن تفاوت دارد. بیشتر مواقع افراد متقاعد می شوند یعنی مطلب را تنها حفظ می کنند.معتقد شدن می تواند بدون دانستن باشد اما آنچه را که در فلسفه مراد است دانستن و دانشمندی است. برای داشتن تفکری مولد تمرین و ممارست لازم است.
•    جایگاه مطالعه در فلسفه
مطالعه کردن تا آنجایی می تواند مفید باشد که مانع تفکر کردن نشود، مطالعه باید به مثابه ی راه های نوین باشند که انسان را به دنیایی تازه وارد کنند و به وی بینش بخشد نه آنکه راهی باشد برای معتقد شدن.مطالعه فلسفی باید مبتنی بر تفکر و پرسش باشد. آنچه که مورد مطالعه قرار می گیرد باید ذهن را درگیر خود کند و کمک می کند که مطلب زنده و معنا دار فهم شود؛ و برای اینکار باید کتابهایی را مورد مطالعه قرار گیرد که متناسب با سطح دانش شخص باشد فراتر خوانی تا آنجامفید است که سبب ایجاد روحیه ی پرسشگری شود ماغیر این مضر است و سطحی خوانی نیز از آنجا که سبب می شود شخص در حد ثابت ماند، نادرست است.
گاهی می شود که متنی را می خوانیم و از آن هیچ نمی فهمیم و این نتیجه موارد بالا به انضمام زمانی است که برای مطالعه قرار می دهیم؛خیلی مهم است که زمانی که به مطالعه اختصاص می یابد چه مقدار باشد و در چه زمانی از شبانه روز باشد،که به دلیل نسبی بودن آن از توضیح بیشتر می پرهیزم.
واکنش بسیاری از فیلسوفان بزرگ به متفکرانی که با آنها مخالف بوده اند الهام بخش تفکر عمیق آنان درباره مسایل فلسفی است. مثلا پاره ای از افکار و عقاید ارسطو نتیجه ی مستقیم مخالفتهای او با افلاطون است.برخی اندیشه های کانت حاصل قرائت خاص او از نوشته های دیوید هیوم است و بسیاری از اندیشه ها لودویگ ویتگنشتاین درواکنش به آنچه اعتقاد او برداشت گمراه کننده از ذهن است،بسط یافت.
•    متد یا روش تدریس
روش در مقابل واژه ي لاتيني «متد» به كار مي رود ، و واژه ي متد در فرهنگ فارسي « معين » و فرهنگ انگليسي به فارسي «آريانپور» به :روش ، شيوه ،راه ،طريقه ، طرز ، اسلوب معني شده است . به طور كلي «راه انجام دادن هر كاري» را روش گويند .روش تدريس نيز عبارت از راه منظم ،با قاعده و منطقي براي ارائه درس مي باشد .
آموزش فعاليتي است هدفدار و از پيش طراحي شده ،كه هدفش فراهم كردن فرصتها و موقعيت هايي است امر يادگيري را در درون يك نظام پرورشي تسهيل كند و سرعت بخشد .بنابراين آموزش وسيله اي است براي پرورش ، نه خود پرورش .آموزش يك فعاليت مشخص و دقيق طراحي شده است ؛پس هدفهاي آن دقيق تر و مشخصتر و زودرستر از هدفهاي پرورشي است .آموزش ممكن است با حضور معلم و يا بدون حضور معلم از طريق فيلم ،راديو ،تلويزيون و ساير رسانه ها صورت گيرد .
تدريس عبارت است از تعامل يا رفتار متقابل معلم و شاگرد ، بر اساس طراحي منظم و هدفدار معلم ،براي ايجاد تغيير در رفتار شاگرد . تدريس مفاهيم مختلف مانند نگرشها ، گرايشها ،باورها ، عادتها و شيوه هاي رفتار وبه طور كلي انواع تغييراتي راكه مي خواهيم در شاگردان ايجاد كنيم، دربر مي گيرد .
مفهوم تدريس به آن قسمت از فعاليت هاي آموزشي كه با حضور معلم در كلاس درس اتفاق مي افتد اطلاق مي شود . تدريس بخشي از آموزش است و همچون آموزش يك سلسله فعاليت هاي منظم ، هدفدار واز پيش تعيين شده را در بر مي گيرد و هدفش ايجاد شرايط مطلوب يادگيري از سوي معلم است . به آن قسمت از فعاليت هاي آموزشي كه به وسيله ي رسانه ها و بدون حضور و تعامل معلم با دانش آموزان صورت مي گيرد به هيچ وجه تدريس گفته نمي شود. بنابر اين آموزش معنايي عامتر از تدريس دارد . به عبارت ديگر مي توان گفت هر تدريسي آموزش است ،ولي هر آموزشي ممكن است تدريس نباشد .
چهار ويژگي خاص در تعريف تدريس وجود دارد كه عبارتند از :
الف ) وجود تعامل بين معلم و دانش آموزان
ب) فعاليت بر اساس اهداف معين واز پيش تعيين شده
ج ) طراحي منظم با توجه به موقعيت و امكانات
د) ايجاد فرصت و تسهيل يادگيري
•    انواع روش های تدریس
-روش بحث گروهی
-روش چالشی و مسئله محور
-روش ساختاری یا پیوسته
-روش سخنرانی دانش آموز (کنفرانس)

روش بحث گروهی
روش بحث گروهي، گفتگويي است سنجيده و منظم درباره موضوعي خاص که موردعلاقه مشترک شرکت کنندگان در بحث است. اين روش براي کلاسهايي قابل اجراست که جمعيتي بين 6 تا 20 نفر داشته باشند. روش بحث گروهي، روشي است که به شاگردان فرصت مي دهد تا نظرها، عقايد و تجربيات خود را با ديگران در ميان بگذارند و انديشه هاي خود را با دلايل هستند بيان کنند.

موضوعات متناسب با روش
1- موضوعهايي که بتوان درباره آن نظرات مختلف و متفاوت ارائه داد.
2- فراگيران درباره موضوع، اطلاعات لازم را داشته باشند يا بتوانند کسب کنند.
3- موضوع موردعلاقه مشترک شرکت کنندگان در بحث باشد.
(در اين روش، شاگردان بيش از استفاده از کتاب يا معلم، خود مولف به يافتن نتايج، اصول و راه حلها هستند و اين در صورتي است که شاگردان به موضوع علاقه مند باشند.)
موضوعاتي چون رياضيات، علوم طبيعي، مهندسي و ... براي بحث گروهي کارآيي ندارند و در عوض علومي چون علوم اجتماعي، تاريخ، اقتصاد، فلسفه، علوم سياسي و روان شناسي و جامعه شناسي با اين روش قابليت تدريس دارند.
معلم بايد تا حد امکان به هر يک از دانش آموزان يک منبع ارائه کند تا در بحث گروهي، ديدگاههاي مختلف مطرح شود و اين موضوع به توانايي علمي معلم برمي گردد. به عبارت ديگر، اجراي مطلوب روش بحث گروهي تا اندازه زيادي بستگي به شخصيت معلم دارد. معلمي که از اين روش استفاده مي کند بايد قدرت تصميم گيري داشته باشند. و طوري بحث را هدايت کند که موضوع به بيراهه کشيده نشود. 

اهداف و نتایج مورد نظر در این روش
1- ايجاد علاقه و آگاهي مشترک در زمينه خاص
2- ايجاد و پرورش تفکر انتقادي (يعني شاگرد بتواند براساس استدلال و شواهد به تجربه و تحليل بپردازد.)
3- ايجاد توانايي اظهارنظر در جمع (بيشتر دانش آموزان از اين که در کلاس اظهارنظر کنند، مي ترسند.)
4- تقويت توانايي انتقاد پذيري ( به شرطي که انتقادگري به معناي عيبجويي و ايراد گرفتن نباشد.)
5- ايجاد و تقويت توانايي مديريت و رهبري در گروه (در اين روش يک نفر بعنوان مدير گروه انتخاب مي شود که وظيفه اش زمانبندي و هدايت بحث است.)
6- تقويت قدرت بيان و استدلال. (در اين روش اکثر دانش آموزان فعال هستند، ساکت نمي نشينند.)
7- تقويت قدرت تجزيه و تحليل و تصميم گيري
8- آشنايي با روش کسب اطلاعات و حل مسايل
9- ايجاد رابطه مطلوب اجتماعي  
  مراحل اجراي روش بحث گروهي
مرحله اول: آمادگي و برنامه ريزي
1- انتخاب موضوع : موضوعات و عناوين روش بحث گروهي و ارتباط آنها با هدف، بايد در قالب کلمات و جملات صريح و روشن بيان شود.
2- فراهم کردن زمينه هاي مشترک: قبل از شروع بحث گروهي، لازم است سطح اطلاعات شاگردان درباره موضوع يکسان شود.
مرحله دوم: روش اجراي بحث گروهي
1- وظايف معلم در روش بحث گروهي
الف: فراهم کردن امکانات
ب: شرکت در بحث:معلم موظف است در شروع بحث، تحت عنوان مقدمه هدف و ضوابط بحث گروهي را شرح دهد و بايد نقش خود را در جريان بحث تا حد يک شنونده کاهش دهد.
ج: کنترل و هدايت بحث 
  2- وظايف شاگردان در جريان بحث گروهي
معلم بايد نقش شاگردان را بدقت به آنان بياموزد. شاگردان بايد درباره موضوع از قبل، مطالعه کنند وسط حرف ديگران نپرند. با يکديگر صحبت نکنند، کاملاً به صحبتهاي ديگران گوش کنند، انتظار نداشته باشند که نظر آنها حتماً پذيرفته شود.  
  محاسن و محدوديتهاي روش بحث گروهي
الف) محاسن
1- سهيم شدن در عقايد و تجربيات يکديگر (دانش آموزان)
2- تقويت حس همکاري و احساس دوستي
3- ارزيابي افراد از خود
4- تقويت اعتماد به نفس و پرورش روحيه نقادي
5- تقويت قدرت مديريت و رهبري فراگيران
6- تقويت قوه استدلال و انديشه و نظم بخشي به افکار  
  ب) محدوديتها
1- اين روش براي کلاسهاي پرجمعيت قابل اجرا نيست.
3- روش اجراي آن بسيار مشکل است و به مهارت احتياج دارد.  
 
 روش چالشی و مسئله محور
در این روش معلم با بیان یک موضوع(پرسش) یا مسئله در آغاز کلاس در میان دانش آموزان مطرح می کند و از انها می خواهد که با داشته های پیشین خود درباره ی آن ابراز عقیده نمایند و در نهایت معلم با توجه و اسفاده از نظرات شاگردان به بیان پاسخ و درس مربوط به آن پرسش می پردازد.
ويژگي هاي الگوي مسئله محور
 1ـ مراحل اجرا در الگوي مسأله:
الف) طرح مسأله يا بازنمايي مشکل: مسأله را از راههاي مختلف مي توان در ذهن شاگردان ايجاد کرد. قبل از طرح مسأله بايد به خصوصيات فراگيران نظير سن، ميزان تحصيلات، رشد ذهني و عاطفي، ويژگيهاي فرهنگي، شرايط اجتماعي و اقتصادي و ... توجه کرد.
ب) جمع آوري اطلاعات: منابع گردآوري اطلاعات بايد از نظر علمي معتبر باشند و اطلاعات جمع آوري شده بايد با توجه به معيارهاي صحيح وعلمي طبقه بندي شوند.
ج) ساختن فرضيه: منظور از فرضيه سازي، پيش بيني راه حلهاي احتمالي و حدسي براي حل مسأله است. شاگرد براي ساختن فرضيه ناگزير است به تفکر بپردازد و براي حل مسأله چندين راه را برمي گزيند.
د) نتيجه گيري، تعميم و کاربرد: فرآيند حل مسأله، بايد به نتيجه منتهي شود. بدون نتيجه گيري مسأله حل نخواهد شد.  
   2- چگونگي کنش و واکنش معلم نسبت به شاگردان در الگوي حل مسأله:
معلم نقش راهنما را در فرآيند تدريس بازي مي کند. در اين الگو علاقه و رغبت و توانايي همواره مورد توجه است و محتوي آموزشي از پيش تعيين شده نيست. در آموزش از انگيزه هاي دروني استفاده مي شود. شاگردان دائماً با معلم در ارتباطند.  
  3- روابط ميان گروهي در الگوي حل مسأله:
در اين الگو، همه شاگردان با معلم در ارتباطند. ارتباط دو جانبه است: گاهي به صورت فردي و گاهي به صورت جمعي نقش معلم، نقش مشاور و راهنماست. ارتباط اعضاي کلاس براساس احترام و محبت متقابل است.  
  4- منابع و موقعيت در الگوي حل مسأله:
عواملي چون معلم، کتاب درسي، کتابخانه، فيلم و ... مي توانند منبع دريافت اطلاعات باشند. فعاليتهاي آموزشي منحصر به کلاس درس نيست.( هر چند که در ایران فعلا دور از انتظار است.!)
  محاسن و محدوديتهاي الگوي حل مسأله:
در اين الگو، شاگرد فعال است، احساس مسئوليت بيشتري مي کند، هنگام موفقيت يا شکست، خود را مسئول مي داند نه معلم را، رشد شاگرد هدف اصلي است. روح پژوهش و انتقادگري را پرورش مي دهد و شاگرد فردي خلاق و نوآور خواهد بود.
در مورد محدوديتها مي توان به: اين الگو به معلمان قوي و باتجربه و پژوهشگر نياز دارد. امکانات فراواني را مي طلبد. تعداد شاگردان در هر کلاس محدود است و بطورکلي تعداد شاگردان، در هر کلاس نبايد از 20 نفر تجاوز کند.
روش ساختاری یا پیوسته
روش ساختاری يک مطلب يا مفهوم کلي است که در مقدمه تدريس مي آيد تا مبحثي را که به شاگردان ارائه داده مي شود با مباحث پيشين همان درس مربوط سازد و پايه اي براي ارتباط مفاهيم جديد با پيشين شود. در اين الگو، معمولاً مطالب از کلي به جزئي مورد بررسي قرار مي گيرد.
ساخت شناختي چيست؟
مجموعه اطلاعات و مفاهيمي که در زمينه يک رشته درس در ذهن فرد به وجود مي آيد، "ساخت شناختي" او را از آن مجموعه دانش تشکيل مي دهد. مثلاًٌ مفاهيم درس فلسفه که از قبل در ذهن دانش آموز به وجود آمده است، بر روي هم ساخت شناختي او را در فلسفه تشکيل مي دهد.  
  يادگيري معنادار چيست؟
به آن نوع يادگيري گفته مي شود که مفاهيم جديد، ريشه در مفاهيم گذشته فرد داشته باشد و براساس آن بنا شود.
ويژگيهاي روش ساختاری:
1- مراحل اجراي روش ساختاری:
در ابتدا پيش سازمان دهنده ارائه مي شود که بايد از مطالب درس جديد کلي تر باشد سپس معلم به ارائه مطالب و مفاهيم درس جديد مي پردازد و در آخر کار براي تفهيم بيشتر مطالب جديد بايد مثالها و نمونه هايي ارائه مي دهد.
  2- چگونگي کنش و واکنش معلم نسبت به شاگردان در الگوي پيش سازمان دهنده:
در اين الگو معلم نقش انتقال و ارائه کننده مفاهيم درس را دارد و شاگردان، دريافت کننده و پذيرنده مطلب درسي هستند. براي اثر بخشيدن به اين الگو، مهمترين نکته اين است که معلم بايد براي ارائه مطالب درسي، مناسبترين پيش سازمان دهنده را انتخاب کند. جهت ارتباط، هميشه از طرف شاگرد يا شاگردان است.  
  3- ماهيت روابط ميان گروهي:
در اين الگو، معلم با فرد فرد دانش آموزان يا با کل آنها ارتباط پيدا مي کند ولي اين ارتباط يک طرفه است يعني شاگردان معمولاً با او و با يکديگر ارتباط ندارند و در واقع معلم بر کلاس مسلط است. براي افزايش روابط ميان گروهي در اين الگو، معلم مي تواند با طرح پرسشهاي راهنمايي کننده، فراگيران را به شرکت در بحثهاي کلاس علاقه مند کنند.  
   4- شرايط و منابع لازم در روش ساختاری:
در اين روش، معلم و کتاب و کلاس درس فقط منابع و شرايط آموزشي هستند. در اين الگو معلم بايد بتواند مطالب کلي را از جزئي تميز دهد. بايد سخنران خوبي باشد، به فراگيران فرصت دهد تا در فرآيند آموزشي شرکت جويند. معلم در هر موقعيت آموزشي، يکي از منابع متعدد اطلاعات است و ساير منابع از جمله ابزارهاي آموزشي، به شاگردان امکان مي دهند تا به مطالب درسي از زاويه هاي مختلف نگاه کنند.  

  محاسن و محدوديتهاي روش ساختاری:
روش ساختاری ، الگوي مناسبي براي دروس نظري است و مناسب براي نظامهاي آموزشي فقير مي باشد. در اين الگو از يک زمان آموزشي محدود مي توان حداکثر استفاده را کرد. از اتلاف وقت جلوگيري مي شود. مفاهيم، بطور منظم در ساخت شناختي شاگردان جاي مي گيرد.
از محدوديتهاي آن مي توان به: در اين الگو تمام تصميمات توسط معلم گرفته مي شود به نيازها و علايق و تواناييهاي شاگردان کمتر توجه مي شود، محتوا با زندگي واقعي شاگردان چندان ارتباطي ندارد. به مسائل رواني، عاطفي و اجتماعي شاگردان کمتر توجه مي شود. 
روش سخنرانی
این روش که سابقه اي طولاني در نظامهاي آموزشي دارد به ارائه مفاهيم به طور شفاهي از طرف معلم و يادگيري آنها از طريق گوش کردن و يادداشت برداشتن از طرف شاگرد مي پردازد. در اين روش يک نوع يادگيري و رابطه ذهني بين معلم و شاگرد ايجاد مي شود.

 مراحل اجراي روش سخنراني
مرحله اول: آمادگي براي سخنراني
- آمادگي از نظر تجهيزات
- آمادگي از نظر زمان
مرحله دوم: مقدمه سخنراني
1- ايجاد رابطه بين معلم و شاگرد
2- جلب توجه شاگردان: با فعاليتهايي همچون طرح سوال، بخث و گفتگو، استفاده از وسايل بصري مي توان به اين مهم دست پيدا کرد. در جلب توجه شاگردان، روايت نکات زير مي تواند بسيار مفيد باشد: الف: شناخت علايق و خواسته هاي شاگردان (توجه به عواملي همچون سن، جنس، وضع اجتماعي، اقتصادي و ...)
ب: ايجاد انگيزش (در فرآيند تدريس، بهتر است به شاگرد گفته شود موضوع مشکل ولي قابل فهم و حل مي باشد.)
ج: بيان صريح هدفها و نکات مهم سخنراني
د: استفاده از پيش سازمان دهنده: ارائه پيش سازمان دهنده باعث دسته بندي اطلاعات، حفظ کردن آنها مي شود.
ه) پيش آزمون و فعال کردن آگاهي و اطلاعات شاگردان: آزوبل مي گويد: «يادگرفته هاي قبلي فراگيران مهمترين عامل در يادگيري آنهاست».
مرحله سوم: متن و محتوي سخنراني
1- جامع بودن محتوي: متن سخنراني بايد تمام اهداف آموزشي را در بر داشته باشد. شاگرداني که سخنراني معلمانشان جامعيت بيشتري داشته باشد بهتر ياد مي گيرند.
2- سازماندهي منطقي محتوي: اسکينر معتقد است وقتي مواد آموزشي خوب سازماندهي شوند. يادگيري آسانتر مي شود زيرا سازماندهي قدرت درک مفاهيم را افزايش مي دهد.
3- استقرار توجه شاگردان در طول ارائه محتوي
الف: تغييردادن محرک: تنوع در به کارگيري محرکها سبب بالا رفتن انگيزه يادگيري خواهد شد. بين تنوع در حرکات و حالات چهره معلم و پيشرفت تحصيلي شاگردان، رابطه مستقيم وجود دارد. تغييرات تُن صدا در هنگام صحبت متناسب با موضوع در يادگيري تأثيرگذار است. تحقيقات نشان داده است که رابطه تغيير محرک و پيشرفت تحصيلي در دبستان منفي و در دبيرستان مثبت است.
ب: تغيير کانالهاي ارتباطي: با تعييردادن ارتباط از سمعي به بصري احتمال تغيير مناسب در الگوي رفتاري به وجود مي آيد. بزرگسالان نظام آموزش بصري را بر سمعي ترجيح مي دهند. (استفاده از اسلايد، نمودار، عکس و ساير رسانه هاي بصري)
ج: فعاليت جسمي: يادگيري بايد به صورت فعالانه انجام شود. معلمان مي توانند روش تدريس خود را با امکان درگيري جسمي و فکري شاگردان در روند يادگيري، غني تر سازند. مثلاً با زنگ تفريحهاي کوتاه مدت در بين سخنراني، تکرار پاسخ شاگردان و استفاده از اسامي در مخاطب قراردادن آنها، موجب ايجاد توجه بيشتر در فرآيند تدريس شوند.
د: استفاده از طنز: کاربرد طنز در تدريس، ميزان توجه و يادگيري شاگردان را افزايش مي دهد (البته شوخيهايي که مربوط به مطلب تدريس شود).
ه: شور و حرارت سخنران: تحقيقات بيانگر اين نکته است که مطالبي که با ذوق و شوق از جانب معلم ارائه شود بيشتر و بهتر ياد گرفته مي شود. (آهنگ صدا، تغيير حالات چهره، ارتباط چشمي)
و: پرسش و پاسخ در حين سخنراني: سوال کردن از شاگردان مي تواند تأثيرات مطلوب زير را داشته باشد:
- تأکيد - تمرين - خودآگاهي - توجه - استراحت کوتاه - تکرار
مرحله چهارم: جمع بندي و نتيجه گيري
بعد از اتمام سخنراني معلم مي تواند:
الف: از شاگردان بخواهد که بعضي از نکات مهم درس را به خاطر بياورند يا نظر خود را درباره آنها بگويند.
ب: به سوالهاي شاگردان پاسخ گويد.
ج: نکات مهم و اساسي درس را گوشزد و مرور کند.
در پايان يک جلسه سخنراني، معلم بايد با شاگردان وارد مسائل غيررسمي شود تا خشکي و يکنواختي درس کاهش يابد و شاگردان در جلسات ديگر با رغبت بيشتر شرکت کنند.  
  محاسن و محدوديتهاي روش سخنراني
الف) محاسن
روش سخنراني، مختص کلاسهاي پرجمعيت است. روش بسيار ارزاني است. اين روش مي تواند تا حد زيادي با برنامه معلم تطبيق يابد. با توجه به موقعيتهاي زماني و مکاني و مجموعه تجهيزات، روش سخنراني بسيار انعطاف پذير است موقعيت سخنراني ممکن است سبب تقويت اجتماعي، ذوق زيبايي، علاقه، اعتماد به نفس و کاهش احساس تنهايي شود.  
  ب) محدوديت روش سخنراني
در اين روش، چون معلم متکلم وحده است شاگردان چندان فعال نيستند. بيشتر از حس شنوايي استفاده مي شود. قدرت تکلم شاگردان چندان تقويت نمي شود. تفاوتهاي فردي در آن منظور مي گردد. و محدوديت روش سخنراني بيشتر متعلق به عدم کاربرد صحيح آنهاست. اين روش، مستلزم وجود برخي از خصوصيات شخصيتي مانند صدا، روش سخنگويي، رواني سخن، آرامش و نظم و ... است.  
 رویکرد های کاربردی درتدریس فلسفه برای نوجوانان
-آموزش خلاق ودانش محور
-بسترسازی هم اندیشی در مسایل فلسفی
-آموزش تحلیلی فلسفه
-توجه به توانایی های دانش آموز و تشویق برای شکوفایی استعدادهای فکری
-تشریح مطلب
-تسلط بر موضوع درس
-جذب با موضوع و مطلب
-پیش مطالعه
-بیان تاریخ موضوع و بیان تاریخ تحلیلی فلسفه
-چیدمان صحیح مطالبی که باید در هر جلسه ارائه شود
-ارتباط صمیمی با دانش آموزان و ایجاد زمینه احترام متقابل
-اجازه پرسش دادن به دانش آموز و توجه به گفته ها و استفاده از آنها در روند کلی بحث
-بیان ساده مطلب
-جسارت و فلسفه ورزی در آموزش
-ملاک قرار دادن دانش در ارزشیابی
1.    حذف سطح کمی و قرار گرفتن کیفیت آموزش برای ارزیابی
2.    اهمیت دادن به رشد فکری دانش آموز با توجه به فعالیت های کلاسی

منابع
هاشم لو ،ابراهیم ، ماهنامه فرهنگ و تعاون ، شماره 7
سنگري،محمد رضاو...، 1383 ،طراحي آموزشي فارسي اول دبستان (بخوانيم و بنويسيم)،تهران ، انتشارات مدرسه .
شعباني ،حسن ، 1385، مهارتهاي آموزشي روشها و فنون تدريس ، تهران ، سمت .
صفوي ،امان الله ، 1370 ، كليات روشها و فنون تدريس ، تهران ، نشر معاصر .
ميرزا محمدي ، محمد حسن ، 1383 ، كتاب ارشد ، تهران ، پوران پژوهش

 


مطالب مشابه :


منابع کارشناسی ارشد مترجمی زبان انگلیسی

گروه آموزشی زبان انگلیسی گروه آموزشي زبان انگليسي راهنمايي انتشارات پوران پژوهش




راهنمای خرید کتب دانشگاهی و کمک آموزشی

و مدرس فعلی ‌گروه آموزشي خودم کتاب روشهای پژوهش دکتر فرجی از انتشارات پوران پژوهش.




راهنمای عملی مباحثه

(پوران پژوهش) اقدام کنید. » نشست تخصصي آشنايي با كارگاه هاي آموزشي گروه دكتر




راهنمای خرید کتب دانشگاهی و کمک آموزشی

و مدرس فعلی ‌گروه آموزشي خودم، مدرسان قلبی بنده و گروه آموزشی پژوهش: کتاب




مواد امتحاني و ضريب دروس برخي از كدرشته‌هاي امتحاني آزمون كارشناسي ارشد سال 1389 اعلام شد

پوران پژوهش. مذكور به شرح مندرج در جداول ذيل به تفكيك گروه آموزشي اعلام مي پژوهش. 1.




عناوبن کتابهای مشاوره

راهنمايي آموزشي ‎۲ پوران پژوهش روش‌ها و فنون مشاوره ويژه گروه علوم انساني




روشهای تدریس فلسفه در دوره ی متوسطه

گروه فلسفه آموزش هاي آموزشي كه به وسيله ي رسانه ها و ارشد ، تهران ، پوران پژوهش




نمونه تجربیات خلاق

گروه علوم اجتماعی مکانيکي انجام شود کاري آموزشي کتاب ارشد،انتشارات پوران پژوهش.




برچسب :