سفارش تخت و کمد

سلاممممممم به همگی

ایشالله که همه خوب باشن و سرحال

از اون هفته بگم که چهارشنبه رفتم خونه مامانم و با خواهرم گوشتها رو شستیم و فریزر کردیم و بعد هم دایی سومیم اومد و کارت دعوت پسرداییمو آورد که از مکه اومده بود و قرار بود شنبه ولیمه بده البته این داییم عموی پسرداییمه نه پدرش

شب هم من اومدم خونه و البته خونه مامانم شام خوردم و بعد اومدم و همسری هم تخم مرغ خورد و قرار شد پنج شنبه بریم یافت آباد

صبح بیدار شدیم یعنی ۱۲ خرداد صبحانه خوردیم و رفتیم یافت آباد و ماشینو گذاشتیم پارکینگ و کلی گشتیم و کاتالوگ گرفتیم ولی از هیچ کدوم خوشمون نیومد فقط یه مغازه بود به اسم چیلک که از اون خوشمون اومد ولی خب قیمتش یکم بالا بود در ضمن دوست خوبم گلاره جونم رو هم دیدم که بهمراه همسری و مادرش اومده بودن برای خرید تخت و کمد نوزادی برای دخمل خوشگلش که آبان ماه به دنیا میاد بعد هم اومدیم و بستنی خوردیم و برگشتیم سمت خونه تقریبا ساعت ۳ بود و قرار شد بریم خونه مامانم تا کاتالوگ ها رو نشونش بدیم و سر راه نون باگت و ژامبون و نوشابه خریدیم و رفتیم و ناهارمونو خوردیم و همسری خوابید و مامانم هم کاتالوگ ها رو دید و تصمیم گرفتیم که همون از چیلک بخریم و بعدازظهر هم اومدیم خونه

جمعه هم از خواب بیدار شدیم و دیدیم که خونه بغلی که تازه ساخته آب باز بوده تمام به کل ساختمونای ما هم رسیده و کلی سر اون معطل شدیم و بعد رفتیم یافت آباد و بالاخره تصمیم گرفتیم که تخت نوزاد نوجوان و کمد دودر و شلف براش بگیریم که تقریبا ۱۵۰۰۰۰۰ شد و مامانم هم ۵۰۰ داده بود برای بیعانه که دادیم و قرار شد ۱۶ تیر اگه خدا بخواد برامون بیارن

اومدیم خونه و ناهار مرغ پلو خوردیم و خوابیدیم

شنبه هم به تمیز کردن خونه گذشت و بعدازظهر هم آماده شدم و کمی میک آپ کردم البته به کمک همسایه و با همسری رفتیم خونه مامانم و کادویی رو که آماده کرده بود برای پسرداییمو گرفتیم چون مامانم به خاطر عملش نمی تونست بیاد و بعد رفتیم رستوران بعد از پذیرایی و شام که لقمه بود اومدیم خونه مامانم و کمی نشستیم و اومدیم خونه

شنبه ۱۵ خرداد هم خونه بودیم و بعداظهر دایی بزرگم با خانومش و پسر و عروسش بعد یکسال اومدن خونه دیدنی مون

شب هم همه جارو تمیز کردم و بعد خوابیدیم

دوشنبه هم که دوستم فاطمه جون اومد خونمون ایشون هم باردارن و کلی با هم صحبت می کنیم

سه شنبه ۱۷ خرداد هم بعداز اداره رفتم خونه مامانم و تا ۸.۳۰ اونجا بودم و اومدم خونه و بعد از فوتبال همسری ماهی سرخ کرد و خوردیم و خوابیدیم

امروز ۱۸ خرداد هم صبح اومدیم اداره و بعدازظهر می رم خونه مامانم و قراره دوباره پول بهمون بده دستش واقعا درد نکنه تا فردا اگه خدا بخواد بریم با همسری خرید بقیه چیزا

برامون دعا کنید

دوستتون دارم هزار تا

سفارش تخت و کمد

مطالب مشابه :

(هفته بیست و سوم) تخت و کمد قند عسل

تولید و پخش ست سرویس خواب نوزاد و ست تخت و کمد کودک و نوجوان و سیسمونی نوزاد

سفارش تخت و کمد

آدرس مراکز تهیه سیسمونی در تهران

لیست سیسمونی