حدیث کسا و آیه تطهیر ...

ازاحادیث مشهور میان عامه و خاصه حدیث کسا است . این حدیث در کتابهای شیعه و اهل سنت به طُرُق و اسانید مختلف آمده و خاستگاه پیدایش اصطلاحاتی چون اصحاب کسا ، آل عبا و ... شده است . اصل حدیث چنین است : روزی پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله ) ، حضرت امیر، فاطمۀ زهرا و امام حسن و امام حسین ( علیهم السلام ) ، در منزل حضرت فاطمه ( سلام الله علیها ) یا اُمَّ‌ سَلَمِه گرد آمدند . پیامبر بالا‌پوشی بر سر خود و آن چهارتن افکند و چنین دعا کرد : خدایا! اینان اهل بیت و نزدیکان من هستند ، هر پلیدی را از ایشان بزدای و آنان را ( از هر عیب و گناه ) پاک گردان . پس از آن جبرئیل فرود آمد و آیۀ تطهیر ( آیۀ سی و سوم سورۀ احزاب ) را فرود آورد .  برخی از دانشمندان شیعه دربارۀ أسناد حدیث کسا و اثبات اعتبار آن رساله‌هایی فراهم آورده‌اند و نیز شرح هایی بر آن نوشته‌اند . همچنین شماری از شاعران نامدار عرب و فارس ، مضمون حدیث کسا را به نظم در‌آورده‌اند . داستان حدیث کساء از مشهورترین روایات شیعه و سنی است که از حدود هفتاد واندی طرق نقل شده است و بیشتر طرق آن ( حدود 40 طریق ) از اهل سنت و سی و چند مورد از طریق شیعه نقل شده است . برای دستیابی به اسناد این روایت معروف و جالب که در شأن نزول آیه 33 سوره احزاب وارد شده است به تفاسیر شیعه و سنی مراجعه کنید . مانند کتب المیزان علامه طباطبایی و در المنثور سید جلال الدین سیوطی و تفسیر کبیر فخر رازی و تفسیر آلوسی و ... مهم و قابل دقت این است که تمام روایات رسیده از اهل سنت در مورد اهل بیت علیهم السلام که از پیامبر(ص) نقل کرده اند اهل بیت( ع ) را تنها پیامبر( ص ) ، علی ، حسن ، حسین و فاطمه علیهم السلام معرفی می کنند و غیر از اینان را جزء اهل بیت نمی شمارند . بعضی از دشمنان اهل بیت ( ع ) مانند عکرمه و بعضی از مفسرین اهل سنت تلاش کرده اند که به سیاق آیات سوره احزاب که در مورد زنان پیامبر ( ص ) است ، زنان ایشان را هم جزء اهل بیت بدانند ولی از دو نکته اساسی غفلت کرده اند . الف : در متن خود روایات ، عضویت زنان پیامبر(ص) در اهل بیت نفی شده است . ب : داستان این آیه داستانی جدا از داستان آیات زنان پیامبر(ص) است و این قصه در منزل ام سلمه از زنان پیامبر(ص) در قضیه ای جدا رخ داده است و قهراً نمی توان از سیاق آن با آیات بعد و قبل استفاده جست . شواهدی دیگر از جمله این که تمام ضمایر آیات زنان پیامبر(ص) مؤنث است ولی ضمایر این آیه همه مذکر هستند . آیات زنان پیامبر( ص ) حالت تذکر و حتی سرزنش دارد ، در حالی که این آیه کمال مدح و ستایش را آورده است . حال یک سوال در مورد این حدیث مطرح می شود و آن اینکه حديث كساء چگونه مؤيد اين نكته است كه اهل البيت در آيه تطهير، علي و فاطمه و حسن و حسين هستند ؟ در روايات آمده است : كه يكي از روزهايي كه پيغمبر اكرم (ص) در خانة ام سلمه بود ، جبرئيل آيه إنّما يرُيد الله ِليذهب عَنكم الرِجس أَهل البَيت و يُطهِركم تطهيراً را بر آن حضرت نازل كرد . آنگاه رسول اكرم ( ص ) حسن ، حسين ، فاطمه و علي ( عليهم السلام ) را احضار كرده ، اطراف خود نشاند . سپس پارچه اي ـ يا عباي پشمين خود را برسر همگي كشيد و با خواندن اين آيه ، عرضه داشت : اَلّلهم هؤلاء أَهلُ بَيتي، اللّهم أَذهِب عَنهم الرِجس وطَهّرِهم تَطهيراً ، خدايا ! اهل بيت من اينها هستند . خدايا ! رجس و پليدي را از اينها دور كن و مطهّرشان گردان . امّ سلمه باديدن اين صحنه گفت : يا رسول الله ! آيا من نيز در اين مجموعه داخل و مشمول اين آيه هستم ؟ فرمود : تو برمكانت و منزلت خود هستي ، تو بر خير هستي ؛ أنتِ علي مكانكِ وإنكِ علي خيرٍ . آنچه كه گذشت اصل ماجرا بود ، ليكن برخي خصوصيات جالب توجه در اين ماجرا وجود دارد كه در پاره اي از روايات از زبان امّ سلمه اين گونه نقل شده است : حضرت رسول ( ص ) به من فرمود : تو بر خير هستي ، تو از همسران پيغمبر هستي ، ولي نگفت : تو از اهل بيت هستي ؛ إنّك إلي خير، إنّك من أزواج النبيّ  وما قال : إنك من أهل البيت . (شواهد التنزيل2/24 ) آن حضرت به من فرمود : تو از زنان شايستة من هستي ، ليكن اگر به من فرموده بود : تو از اهل بيت هستي ، برايم بهتر بود از هر چه كه خورشيد برآن ميتابد و از آن غروب مي كند . فقال رسول الله ( ص ) : « أنْتِ منْ صالحِ نسائي » فلو كان قال : نعم كان أحبّ إليّ ممّا تطلع عليه الشمس و تغرب. (شواهد التنزيل 2/87، ح  764 ) . تذكّر : اين حديث و امثال آن بيانگر غبطة امّ سلمه از عدم توفيق حضور در آن جمع است. سَر خود را زير عبا داخل كردم و گفتم : اي پيامبر خدا ! من نيز با شما هستم؟ فرمود : تو بر خير هستي . فأدخلتُ رأسي في الكساء فقلت : يا رسول الله! وأنا معكم فقال :إنك إلي خير ( بحار35/222 ) بعد از آن دعاي او دربارة پسر عمّش ، علي و فرزندان او تمام شد ، مرا وارد كرد . اين جمله نشان مي دهد كه رسول اكرم ( ص ) خواسته است با در نظر گرفتن مو قعيت و شخصيت امّ سلمه ، عنايتي در حقّ او كند تا از او دلجويي شده باشد . باديدن اين صحنه ، كسا و عبا را بلند كردم كه وارد شوم . آن حضرت از دستم كشيد و نگذاشت وارد شوم . آنگاه به من فرمود : تو بر خير هستي ؛ قالت أُم سلمة رضي الله عنها: فَرفَعتُ الكَساء لِأَدخل معَهم فَجَذَبه مِن يَدي وقال: إِنّك عَلي خَير ( در المنثور6/604 ،احزاب/33) .پيغمبر اكرم ( ص ) عباي خود را بر روي زمين پهن كرد و همه را روي آن نشاند . سپس چهار طرف عبا را با دست چپ خود گرفته ، روي سرشان آورد ودست راست خودش را بالا گرفت و گفت : «هؤلاء أَهل البَيت فَأذْهِبْ عَنهم الرِجس وطَهِِّرهم تَطهيراً» (جامع البيان 22/7) رسول اكرم (ص) علي ، فاطمه ، حسن و حسين ( عليهم السلام ) در خانة من بودند . من خزيره اي براي آنان درست كردم ، خوردند وخوابيدند . سپس آن حضرت عبا يا قطيفه اي روي آنها كشيد و گفت : «اَللّهم هؤلاء أَهل بَيتي أِذْهب عَنهم الرِجس و طَهِّرهم تطهيراً». (جامع البيان، تفسير طبري، ذيل آية  ( 3 ) . مجموع اين روايت بيان گر اهتمام پيغمبر اكرم (ص) براي نقل و بيان آية تطهير وتلاش آن حضرت براي معرفي و تعيين مصاديق اهل بيت است .البته ام سلمه از زن هاي صالح و شايسته رسول اكرم ( ص ) و شخصيتي بود كه نزد شيعه و سني از احترام ويژه اي برخوردار است و ائمة اطهار ( عليهم السلام ) از او به عظمت ياد مي كردند، ليكن رسول اكرم ( ص ) حاضر نشد او را در آن مجموعه ، داخل كند . از اين رو وقتي كه عبا را بلند كرد تا داخل شود حضرت رسول ( ص ) آن را كشيد و از دست او گرفت . چنان كه بعد از پهن كردن عبا و نشستن خمسة طيبه روي آن ، اطراف عبا را جمع كرد . شايد بدين جهت كه ام سلمه يا ديگران در اطراف و گوشه هاي آن ننشينند . در عين حال ام سلمه ، كه به حساسيت موضوع و ويژگي موقعيت پيش آمده توجّه داشت ، سئوال كرد آيا من نيز داخل هستم ؟ رسول اكرم (ص) با احترام به او گفت : نه . تا جايي كه ام سلمه آرزو مي كرد اي كاش مرا نيز داخل مي كرد . هم چنين مي گفت : اگر به من مي فرمود : آري ، برايم بهتر بود از آنچه كه آفتاب بر آن ميتابد و از آن غروب مي كند . تذكّر: وقوع ماجرا در خانة امّ سلمه نشانة عظمت و موقعيت آن بانو است و اجازة ورود ندادن به او در حقيقت تنبّهي است كه وقتي امّ سلمه با مقام خاصي كه دارد جزو اهل بيت نيست افراد ديگر حتماً از اين عنوان خارج هستند .اختلافي كه در نقل ام سلمه از اين حادثه مشاهده ميشود ممكن است ازآن جهت باشد كه حادثه يك بار واقع شده ، ليكن هر بار كه ام سلمه نقل مي كرده ، به يك گوشه آن اشاره مي كرده است.. شبيه اين روايت دربارة عايشه ( در المنثور 6/ 603 ) و زينب ( بحار35/ 222 ، ينابيع المودّة/ 108 ) نيز نقل شده است كه بر فرض صحت سند ، مي توان گفت : احتمال دارد يك حادثه بوده ، وليكن آنها نيز حضور داشتند و شبيه سخن ام سلمه را به رسول اكرم گفته و جوابي نظيرهمان جواب را از آن حضرت دريافت كرده باشند . البته برخي احتمال تعداد و تكرار ماجرا را داده اند . شبيه اين روايت با تفضيل بيشتري از فاطمة زهرا ( س ) نيز نقل شده ( احقاق الحق2/554 ) و به حديث كسا مشهوراست كه به آخر كتاب مفاتيح الجنان الحاق شده است . مقايسة حديث كسا با احاديث قبلي اين احتمال را تقويت مي كند كه اين حادثه در خانه حضرت زهرا (عليها السلام) نيز واقع شده است. عجیب تراز اصل حدیث ذیل آن است که پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم ) قسم خوده می فرماید : ما ذکر خبرنا هذا فی محفل من محافل اهل الأرض و فیه جمع من شیعتنا و محبینا ، إلا و نزلت علیهم الرحمة و حفت بهم الملائکة و استغفرت لهم إلی أن یتفرقوا . یعنی : این حدیث در مجلسی از شیعیان و دوستداران ما خوانده نمی شود مگر آنکه رحمت خدا بر آنان نازلمی گردد و ملائکه دورشان حلقه زده تا موقعی که متفرق شوند برایشان طلب مغفرت می کنند و باز قسم خورده می فرماید : ما ذکر خبرنا هذا فی محفل من محافل اهل الأرض و فیه جمع من شیعتنا ومحبینا ، و فیهم مهموم إلا و فرج الله همه و لا مغموم إلا وکشف الله غمه و لا طالب حاجة إلا و قضی الله حاجته . این حدیث در مجلس شیعیان و دوستان ما خوانده نمی شود ، مگر اینکه خداوند هم و غم تمام حاضرین در مجلس را برطرف می کند و کلیه حاجاتشان را برآورده می گرداند.و عجیب تر آنکه طبق ذیل حدیث این آثار بدون دعا کردن پدید می آید . شاید کسی بپرسد این آثار بسیار زیاد به چه خاطرست ؟ می شود گفت : حدیث کساء هم جریان یا شأن نزول آیه تطهیر بوده برای معرفی معصومیت معصوم وهم حافظ و نگهدار دین است . مراقبت از فرهنگ دینی به وسیله معصوم صورت می گیرد  . پاسداری از میراث پیامبران علی نبیناوآله وعلیهم الصلوةوالسلام برعهده معصوم است . اگرمعصومین نبودند ؛ دینی نبود . اگر معصومین نبودند ؛ میراث پیامبران از بین رفته بود . اگر معصومین نبودند ؛ یزید خلیفه مسلمانان بود . و ... و ... و... که در زیارت جامعه به آنها اشاره فرموده اند . بنابرین : نقل حدیث کساء که معصومین را معرفی می کند ، موجب پیداکردن راه درست است . نقل حدیث کساء که معصومین را معرفی می کند ، باعث نجات از گمراهی است . نقل حدیث کساء موجب نگهداری سرمایه عظیم فرهنگ خدایی است . و ... و ... و... پس ، آثار زیادِ خواندن این حدیث در محافل بدین خاطرست . با وجود تواتر این حدیث نزد علمای فریقین، تفسیر آیه­ تطهیر و فضیلت اصحاب کساء به گونه­های مختلفی مورد تهاجم قرار گرفته است. این تهاجم، از عصر تکیه­زدن بنی­امیه بر اریکه قدرت، آشکارا با سه تن از جیره­خواران اين سلسله آغاز شد: عکرمه مولی ابن­عباس، مقاتل بن سلیمان و عروة بن زبیر؛ اينان مدّعی شدند که آیه تطهیر در شأن بانوان پیامبر صلَّی­ الله ­عليه ­و آله ­و سلَّم نازل شده است . البته ناگفته نماند كه علمای رجال اهل سنّت با دلیل ثابت کرده­اند که آرای این سه تن معتبر نیست و آنان افرادي ضعيف و كج­انديش­اند . عکرمه، دروغ­پرداز، حدیث­ساز، فاسدالعقیده، از سران خوارج و دشمنان سرسخت امیرمؤمنان علي عليه­السَّلام و اهل موسیقی و قمار بوده و عقيده داشته كه خدا آیات متشابه را برای گمراه ساختن مردم نازل کرده است.1 مقاتل بن سلیمان نيز از دشمنان سرسخت امیرمؤمنان علی عليه­السلام و منکر فضایل آن بزرگوار، از بزرگان فرقه مرجئه، از غالیان در تشبیه، مجسّمی­مذهب، بی­همانند در بدعت­گذاری و دروغ­گویی و درحدیث­سازی به نام رسول خدا صلَّی­الله عليه وآله­ وسلَّم مشهور بوده است. وي علم تفسیر را از یهوديان و نصارا فرا گرفته بود.2 زبیر نيز از دشمنان امیرمؤمنان علی عليه­السّلام بوده و یکی ازهمان گروه تابعین بود که به دستور معاویه اخبار زشت و ناروا علیه آن بزرگوار و سایر بنی­هاشم جعل می­نمود.3 با این حال، شماري از مفسّران عامّه از آن­ها اثر پذيرفته­اند. ولی چنان­که إبن­حجر هیثمی آورده ، دلیل مفسّران بر این که آیه تطهير در شأن رسول خدا صلَّی الله عليه و آله و سلَّم ، علی ، فاطمه و حسنین صلوات اللهعليهم نازل شده، این است که ضمایر مخاطب در آیه مذّکر است و حدیث مُتّفَقٌ­علیه سنّی و شیعه از اُمّ­سلمه، عایشه و زینب و شماری ديگر از صحابه، ادّعای آن سه تن را تکذیب می­کند[أ‌] و نیز دقّت در متن آیه­ و آیات مربوط به بانوان رسول ­خدا صلَّی الله عليه و آله و سلَّم دلیلي دیگر بر کذب گفتار آن سه تن است.

 تفسیري موجز از آیه­ تطهیر

إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً ( 4 )

واژه­ إِنَّما در اين آيه از اَدات حَصْر است و متضمّن دو معنای لا (براي نفی) و إلاّ (براي استثناء) است. بنابر­این، إِنَّما به معناي «جز این نیست» مي­باشد. این انحصار، دلیلي بر این است که موهبت عصمت، ویژ­مشمولان عنوان «أَهْلَ­الْبَيْت» است و جز آن­ها، از این موهبت هيچ بهره­اي ندارند . اراده خداي متعال در این آیه،به هر دو فعل «لِيُذْهِبَ» و «يُطَهِّرَ» تعلّق یافته و فاعل هر دو فعل خدای متعالاست. بنابر­این، منظور از اراده، اراده­ تکوینی است نه اراده تشریعی؛ زیرا اراده تشریعی همان اوامر و نواهی الاهی است و متعلّق آن افعال تکلیفی ما است. اراده تشریعی به افعال تکلیفی و به تقوا و پاکی، انحصار به «أَهْل الْبَيْت» ندارد؛ چون خداي بزرگ به همه­ مکلّفان دستور داده به اوامر و نواهی ­او عمل كنند و اهل تقوا باشند؛ پس همه­ مکلّفان مشمول این فرمان­اند و این اختصاص به مشمولان عنوان ملکوتی«أَهْل­الْبَيْت» ندارد. اراده­ تشریعی نه تنها با ظاهر آیه، بلکه با احادیث وارده در تفسیر آن که شیعه و سنی به طور متواتر نقل کرده‌اند، سازگار نیست متعلّق اراده افعال خدای بزرگ و فعل اراده­کننده، زايل­ساختنِ پلیدی از اهل بيت و پاک کردن آن­ها به طور كامل است . این اراده­ تکوینی موجب جبر نیست. در كتاب­هاي كلامي شيعه ضمن مسأله­ عصمت انبیا و امامان، این اشکال مطرح شده و به آن پاسخ محکم و متقَن داده شده است. طبیب حاذق و انسان عاقل و دانا چون به خطرناک و سمّی بودن چیزی دانا باشد، هرگز با اختیار به آن نزدیک نمی‌شود و دستش را به سوی آن دراز نمی‌کند. پس، تعلّق اراده­ تکوینی حضرت حق «جَلَّتعَظَمَتُه» به از ميان بردن پلیدی و آلودگی­ها از ساحَت اهل بيت و هرچه کامل­ترکردن ايشان، بیان­گر تفضُّلی­بودن عصمت و طهارت آن برگزیدگان آفرینش است؛ به گونه­ای که نمی­توان آن را امری جبری انگاشت.


مطالب مشابه :


نظم و انضباط

کلام چهارده معصوم علیه السلام - نظم و انضباط - اندیشه - مذهب -متن منبر - روانشناسی- اخلاق- رفتار-عرفان -کلام - داستان -متن نوحه. ... [2] انضباط نیز به معنای نظم و انتظام، ترتیب و درستی، عدم هرج و مرج، سامان پذیری و آراستگی است.[3] .... احادیث برگزیده.




سبک زندگی اسلامی با احادیث زندگی

رعایت نظم و ترتیب در تمام زندگی آن حضرت محسوس بود. ایشان نه تنها در امور اجتماعی و معاشرت «نظم» را فراموش نمی کرد، بلکه در کوچک ترین اعمال و رفتارهای شخصی




حدیث کسا و آیه تطهیر ...

همچنین شماری از شاعران نامدار عرب و فارس ، مضمون حدیث کسا را به نظم در‌آورده‌اند . داستان حدیث کساء از مشهورترین روایات شیعه و سنی است که از حدود هفتاد واندی طرق نقل




مدیریت خانواده در اسلام

از این رو، در ادامه این مقاله به توضیح راهکارهای اسلامی مدیریت خانواده، ذیل عناوینی همچون «دوراندیشی و پیش گیری»، «برنامه ریزی»، «نظم و مقررات و کنترل» و




حدیث کسا چیست؟

این حدیث در کتابهای شیعه و اهل سنت به طُرُق و اسانید مختلف آمده و خاستگاه پیدایش ... همچنین شماری از شاعران نامدار عرب و فارس، مضمون حدیث کسا را به نظم در‌آورده‌اند.




ایمان به خدا تنها راه نجات بشریت

حدیث عشق - ایمان به خدا تنها راه نجات بشریت - این وبلاگ افتخارداردتا در خدمت به راه ... خداوند از همان ابتدای خلقت جهان هستی، یک نظم و انضباط را به همه موجودات از یک




ادامه ی شعر حدیث مطرب ومی(4)

حدیث ازمطرب و می گو،وراز دهر کمترجو. که کس نگشود ونگشاید به حکمت این معما را. غزل گفتی ودر سفتی،بیاوخوش بخوان حافظ. که بر نظم تو افشاند فلک، عقد ثریا را.




نکته های قرآنی در باره نظم و انضباط مقدمه مولف

آموزه های وحیانی قرآن حکیم ، احادیث پیامبر اعظم ص ، روایات ائمه اطهار ع و سیره و روش آن بزرگواران تایید می کند که نظم و انظباط نقش بسیار ارزشمند و حیاتی در رسیدن




معرفت نفس بهترین روش عرفانی

1- این حدیث در حقیقت اشاره به «برهان نظم» است، یعنی هركس شگفتیهای ساختمان روح و جسم خود را بداند و به اسرار و نظامات پیچیده و حیرت‏انگیز این اعجوبه خلقت پی




پاسخ به یک شبه در مورد آیه 3 سوره المائده

نزول آيه را در روز غدير بسيارى از اساتيد فن حديث و تاريخ مانند: طبرى، ابن مردويه، ... اما مسأله ترتيب و نظم آيات كه مشكلى در بسيارى از مباحث براى مفسران ايجاد كرده




برچسب :