ابزارهای مالی وواسطه های مالی

واسطه های مالی

مئوسسات و واسطه های مالی،از جمله نهادهای مالی هستند که در بازارهای مالی فعالیت می کنند و در عملیت این بازارها، نقش مئوثری ایفاءمی نمایند.وظیفه اصلی این مئوسسات تسهیل درفرآیند بازاردهی مالی است.                                                                در نمودار زیر انواع واسطه گرهای مالی مطابق طبفه بندی[1] ارائه شده است

 

 

نقش این مئوسسات در بازار های مالی(بازار پول و سرمایه )عبارتند از:

الف) هدایت صحیح و درست منابع و پس اندازهای عمومی.

ب) ارائه خدمات حرفه ای و تخصصی.

ج) تسهیل درداد وستد دارایی های مالی.

د) کاهش ریسک غیر سیستماتیک از طریق ایجاد پرتفوی(بدره) یا تنع بخشی.

ه) کمک به عرضه عمومی اوراق بهادار.

و) تسهیل دستیابی اهداف توسعه اقتصادی پایدار.

ز) کمک به نهادینه نمودن فرهنگ مشارکت اقتصادی. (6) ،صص(23-22)

نظر به اهمیت بازارهای مالی علی الخصوص بازار سرمایه، مدیریت مالی می باییست با توجه به مفروضات طبقه بندی بازار سرمایه از شکل قوی (کارا) ، نیمه قوی(نیمه کارا)وضعیت، شناخت لازم را بدست آورد و از آن در جهت تحقق و ظایف خود بهره جوید.                         

الف) بازار کارا:

بازاری که اطلاعات به شکل کامل و شفاف در اختیار همه متقاضیان و کار بران و تصمیم گیرندگان قرار دارد، اعم از تعداد معاملات، تغییرات قیمت،اطلاعات مئوثر برقیمت، به عبارتی در این بازار یک بازی عادلانه ای حاکم است هرکس براساس ریسکی که می پذیرد،بازده بدست می آورد.                                                                                                                   

ب) بازار نیمه کارا:

در این بازار، قیمت سهام به شیوه ای تعیین شده است که همه اطلاعات اعم از عمومی و تاریخی را دارا باشد. بنابراین با تحلیل وضعیت به صورت کلان و تحلیل شرکت می توان سرمایه گذاری در سهام را انجام داد.                                                                                       

ج) بازارضعیف:

بازار متأثر از اطلاعات گذشته است. بنابراین همبستگی بین قیمت های حال با گذشته و آینده صفر است. لذا نمی توان با توجه به قیمت گذشته ،قیمت حال یا آینده را پیش بینی نمود.)    4 (،صص(11-10)                   

 

 

بازار بورس وبازار خارج از بورس

بازار های دست دوم به دو طریق سازماندهی می شوند: یک دسته به عنوان بازار بورس یعنی به صورت بازاری سازماندهی می شوند.که کارگزاران یانمایندگان خریداران و فروشندگان اوراق بهادار در یک مکان گردهم می آیند تا دادو ستدهایی انجام بدهند. نمونه های این نوع بازار عبارتند از بازار بورس نیویورک و بازار بورس امریکا که سهام شرکتها درآنها دادو ستد می شود و بورس شیکاگو که در آن کالاهایی مثل غلات، نقره و سایر مواد اولیه دادو ستد می شوند.این بازارها نمونه های از بورسهای سازمان یافته اند.                                              

گروه دوم بازارهای دست دوم بازارهای خارج ازبورس هستند که در آن معامله گران، در نقاط مختلف آماده خرید و فروش انواع اوراق بهادار می باشند. این افراد به هر مراجعه کننده، اوراق بهادار را به قیمت پیشنهادی عرضه می کنندیا از آنها می خرند. از آنجاکه معامله گران بازار خارج از بورس از طریق کامپیوتر با یکدیگر ارتباط داشته، بخوبی می دانند که قیمت اوراق بهادار پیشنهادی چنداست، این بازارها بسیاررقابتی بوده، با بورسهای سازمان یافته تفاوت چندانی ندارند.                                                                                                         

اگرچه سهام شرکتهای بزرگ،در بورسهای سازمان یافته،مثل بورس نیویورک دادو ستد می شوند،سهام بیشتر شرکتها در بازارهای خارج از بورس معامله می شوند. بازاراواراق قرضه دولت امریکا که حجم معاملات آن از بازاربورس نیویورک بیشتراست، به صورت بازارهای خارج از بورس می باشد.حدود معامله گردر بازار خارج از بورس اوراق قرضه دولت امریکا هستند.سایر بازارهای خارج ازبورس عبارتند از بازارهایی که در آن گواهی سپرده قابل داد وستد، وجوه بانک مرکزی ، قبولی بانکهاو ارزهای خارجی دادو ستد می شوند.                     

 

 

 

معرفی ابزارهای مالی بورس

معرفی ابزارهای مالی بورس معرفی ابزارهای مالی بورس1-  قراردادفیوچرز:(         (Future Contracts

         قراردادي است که در آن دو طرف تعهد مي کنند که در يک تاريخ مشخص(تعيين شده طبق ضوابط بازار رسمي بورس) و با يک قيمت مشخص (تعيين شده طبق ضوابط بازار رسمي بورس) يک کالا با کيفيت مشخص(تعيين شده طبق ضوابط بازار رسمي بورس) را مبادله نمايند. در اين قرارداد دو طرف متعهد هستند که طبق ضوابط قرارداد عمل نمايند. خريدار معمولاً نگران است که قيمت کالا در آينده بالا رود و فروشنده نگران است که قيمت کالا ثابت يا پايين بيايد. اين قرارداد ها در بازارهاي رسمي يا بورس انجام مي گيرند و به نوعي نوسان هاي شديد قيمت كالا در آينده را كاهش مي دهند. در اين نوع قرارداد، پول كالاي مورد معامله تا زمان تحويل پرداخت نمي شود ولي هر دو طرف معامله جهت حسن انجام معامله هنگام عقد قرارداد وديعه اي به اتاق پاياپاي به عنوان وجه تضمين حسن انجام قرارداد مي سپارند . برخي از قراردادهاي آتي قابل معامله و واگذاري به ديگران در بورس (بازار دست دوم) هستند. لذا اين نوع قراردادها به عنوان ابزارهاي سفته بازي نيزمورد استفاده قرار مي گيرند.                                                

1-   قرارداد فارورد:(ForwardContract)

         قراردادي است که در آن دو طرف تعهد مي کنند که در يک تاريخ مشخص (توافقي است طبق ضوابط بازار غير رسمي بورس) يا يک قيمت مشخص (توافقي است طبق ضوابط بازار غير رسمي بورس) يک کالا با کيفيت مشخص (توافقي است طبق ضوابط بازار غيررسمي) را مبادله نمايند. در اين قرارداد دو طرف متعهد هستند که طبق ضوابط قرارداد عمل نمايند و خريدار معمولاً نگران است که قيمت کالا در آينده بالا رود و فروشنده نگران است که قيمت کالا ثابت مانده يا پايين بيايد. اين قرارداد ها در بازارهاي غيررسمي يا خارج از بورس صورت مي گيرند و معمولاً به علت اعتبار بالاي دو طرف معامله کل مبلغ در زمان تحويل کالا در سررسيد پرداخت مي شود.                                                                                                                                                                                                                

 

 3- قراردادها  سلف:)(Bai-salaf contract

 قراردادي است که در آن دو طرف متعهد مي کنند که در يک تاريخ مشخص(توافقي است) و با يک قيمت مشخص (توافقي است) يک کالا با کيفيت مشخص (توافقي است) را مبادله کنند در اين قرارداد دو طرف متعهد هستند که طبق ضوابط قرارداد عمل کنند. خريدار نگران است که قيمت کالا در آينده بالا رود و فروشنده نگران است که قيمت کالا ثابت يا پايين مي آيد.   اين قرارداد در بازار غيررسمي(خارج از بورس) در کشورهاي اسلامي صورت مي گيرند. در اين قراردادها کل مبلغ مورد معامله ابتدا به تحويل دهنده کالا پرداخت مي شود يعني تحويل دهنده کالا در ابتدا پول را مي گيرد و در سررسيد کالا را تحويل مي دهد. معاملات سلف به نوعي در شمار قراردادهاي آتي قرار مي گيرند. البته ميان معاملات سلف و قراردادهاي آتي تفاوت هايي وجود دارد. در غالب كشورها از آنجا كه معاملات سلف در خارج از بورس انجام مي شود فاقد استانداردهاي لحاظ شده در قراردادهاي آتي هستند. لذا دو طرف معامله مي توانند قرارداد را به نحو دلخواه و براساس نياز خود به صورت توافقي تنظيم کنند. در معاملات آتي، اتاق پاياپاي (نهاد تسويه) وجود دارد كه مبلغي را به عنوان وديعه از هر دو طرف در هنگام عقد قرارداد دريافت مي كند در حالي كه در قرارداد سلف اتاق پاياپاي موجود نيست و هر طرف مستقيماً نسبت به ديگري مسئول است. قراردادهاي آتي در بورس كالا، تحت مقررات و نظارت كميته معاملات است، اما بازارهاي سلف تحت مقررات و ضوابط خاصي نيستند.                                                      

4- قراردادهاي استصناع  Bai-Istisna :

  قراردادي است که در آن دو طرف تعهد مي کنند که در يک تاريخ مشخص (توافقي است) و با يک قيمت مشخص(توافقي است) يک کالا با کيفيت مشخص(توافقي است) را مبادله نمايند. در اين قرارداد دو طرف متعهد هستند که طبق ضوابط قرارداد عمل نمايند. خريدار معمولاً نگران است که قيمت کالا در آينده بالا رود و فروشنده نگران است که قيمت کالا ثابت يا پايين بيايد. اين قرارداد در بازار غيررسمي (خارج از بورس) در کشورهاي اسلامي صورت مي گيرند در اين قرارداد کل مبلغ مورد معامله به صورت قسطي تا سررسيد به تحويل دهنده کالا پرداخت مي شود.

5- قراردادهاي معاوضه ایی:  (Swap Contracts) 

 قراردادي است که در ان دو طرف متعهد هستند که براي مدت مشخص (توافقي است) دو دارايي يا منافع حاصله از دو دارايي را با کيفيت مشخص (توافقي است) به نسبت تعيين شده معاوضه نمايند پس از سررسيد قرارداد دو دارايي يا منافع اين دو دارايي به صاحبان اوليه آنها برمي گردد. اين داراييها مي توانند فيزيکي مثل گندم، طلا، نفت، چوب و غيره يا مالي مثل اوراق قرضه، مشارکت، وام و غيره باشند در اين قرارداد دوطرف متعهد هستند که طبق ضوابط قرارداد عمل نمايند.اين قراردادبه صورت غيررسمي(خارج از بورس) انجام مي گيرند.              

6- قراردادهاي اختياري:(( Option Contracts

 الف، اختیارخرید:

 قراردادي است که صاحب اختيار(خريدار اختيار خريد) پس از پرداخت مبلغي مشخص(تعيين شده توسط بازار رسمي بورس) به فروشنده اختيار، اين حق را پيدا مي کند که تا زماني مشخص (تعيين شده توسط بازار رسمي بورس) دارايي رسمي مشخص را با کيفيت مشخص با قيمت مشخص(تعيين شده توسط بازاررسمي بورس) اگر بخواهد از فروشنده اختيار، خريداري نمايد اين صرفاً يک حق يا امتيازخريداستنهاجبار.فروشنده اختيارخريد تا زماني كه خريدار اختيار خريد حق خود را اجرا نكرده هيچ تعهدي در اين قرارداد ندارد زماني كه خريدار اختيار خريد حق خود را اجرا نمايد فروشنده اختيار خريد اجباردارد كه تعهد را طبق قرارداد انجام دهد به عبارتي ديگر خريداراختيار خريد داراي يك حق است وفروشنده اختيار خريد درزمان اجراي اين حق داراي تعهد مي شود اين يك نوع تعهد احتمالي براي فروشنده اختيار خريد تلقي مي شود. صاحب اختيار خريد(خريدار) فكر مي كند كه قيمت دارائي بالا مي رود و فروشنده اختيار خريد فكر ميكند كه قيمت دارائي پايين مي آيد. اين قرارداد به صورت رسمي در بورسهاي دنيا به روي دارايها واقعي ومالي معامله مي شوند چنانچه صاحب اختيار به دلايل قيمتهاي بازار، ازحق خود استفاده نمايد حالتي ايجاد مي شود كه به آن درون پول اطلاق میشود.                                       
ب)اختيارفروش: 

 قرارداداي است كه صاحب اختيار(خريدار اختيار فروش) پس از پرداخت مبلغي مشخص (تعيين شده توسط بازار رسمي بورس) به فروشنده اختيار اين حق را پيدا مي كند كه تا زمان مشخص (تعيين شده توسط بازار رسمي بورس) دارائي مشخص را با كيفيتي مشخص با قيمتي مشخص (تعيين شده توسط بازار رسمي بورس) اگر بخواهد به فروشنده اختيار بفروشد. اين هرگاه يك حق يا امتيار فروش است نه اجبار. فروشنده اختيار فروش تا زماني كه خريدار اختيار فروش حق خود را اجرا نكرده هيچ تعهدي دراين قرارداد ندارد. زماني كه خريدار اختيار فروش حق خود را اجرا نمايد فروشنده اختيار فروش اجبار دارد كه تعهد را طبق قرارداد انجام دهد. به عبارتي ديگر خريدار اختيار فروش داراي يك حق است و فروشنده اختيار فروش در زمان اجراي اين حق داراي تعهد مي شود اين يك نوع تعهد احتمالي براي فروشنده اختيار فروش تلقي مي شود. صاحب اختيار فروش(خريدار) فكر مي كند كه قيمت دارائي پايين مي رود و فروشنده اختيار فروش فكر مي كند كه قيمت دارائي بالا مي رود اين قراردادها بصورت رسمي در بورسهاي دنيا به روي دارائيهاي فيزيكي و مالي معامله مي شوند.                                     

اگر قرارداد اختيار معامله به گونه اي بسته شود كه دارنده برگه بتواند در هر زمان (پيش از سررسيد نهايي) از حق خود استفاده كند، آن را «اوراق آمريكايي» و اگر در برگ قرارداد اين جمله قيد شده باشد كه دارنده تنها در زمان انقضا مي تواند از آن حق استفاده كند، آن را «اوراق اروپايي»، مي نامند. گواهي اختيار معامله نيز قابل معامله در بازار دست دوم (بورس) مي باشد.  [16]                                                                                                      

اوراق بهاداردر بازارهای مالی

برای اینکه درک کامل ودقیقی از شیوه عملکرد بازارهای مالی(یعنی شیوه ای که این بازارها وجوه اضافی پس اندازکنندگان را به گیرندگان وام می رسانند) داشته باشیم، باید درباره اوراق بهاداری که در بازارهای مالی دادو ستد می شوند اطلاعاتی به دست آوریم.                          

درینجا نخست به اوراق بهاداری که در بازار پول دادوستد می شوندو بعد به اوراق که در بازارسرمایه معامله می شوند می پردازیم.                                                                    

بازار پول واوراق بهادار

اوراق قرضه کوتاه مدت، سبب اینکه در دوره های کوتاه مدت به سررسید می رسند،دارای کمترین نوسانات قیمت هستند و ریسک سرمایه گذاران در این اوراق به پایین ترین حد ممکن می رسد. در طی سه دهه گذشته، بازارپول شاهد تحولات زیادی بوده است ، چراکه تعداد زیادی اوراق بهادار جدید در مدت زمانی اندک به بازارعرضه شده است.                                      

گواهی سپرده بانکی قابل نقل و انتقال:

گواهی سپرده نوعی اوراق بهادار است که بانک به سپرده گذاران می فروشد و بر آن اساس سالانه مبلغی به عنوان بهره به صاحب این اوراق می دهدودرتاریخ سررسید،اصل مبلغ باز پرداخت می شود.                                                                                                     

پیش از1961  گواهیهای سپرده بانکی قابل نقل و انتقال وجود نداشت، یعنی دارنده ورق نمی توانست آن را به دیگری بفروشد و مجبور بود تا سررسید،آن را نگهدارد واگر پیش از آن به پول نیاز پیدا می کرد می باییست آن را به بانک بفروشد وبانک هم از این بابت اورا جریمه می کرد.

سیتی بانک در 1961 برای اینکه قدرت نقد شوندگی این اوراق را بیشتر کرده آها را از نظر سرمایه گذاران جذابتر کند،برای نخستین باز گواهی سپرده قابل نقل و انتقال(به صورت برگها از10000   دلاری) منتشر کرد که صاحب برگ می توانست آن را در بازار دست دوم به فروش برساند.هم اکنون،بسیاری از بانکهای تجاری این اوراق را منتشر می کنندو بازارآنهابسیار پر رونق است. به گونه که در حال حاضر بیش از350  میلیارد دلارازاین اوراق دردست مردم است.گواهیهای سپرده یکی از منابع اصلی تأمین بودحه بانکهاست و آنها می توانند به این وسیله از شرکتها،صندوقهای مشترک سرمایه گذاری فعال در بازار پول، سازمانهای خیریه ونهادهای دولتی وام بگیرند.                                                                                    

جدول اوراق بهاداربازارپول

اوراق بهادار منتشر شده در دست مردم در پایان سال،به ملیارد دلار     

 

1993

1990

1980

1970

نوع اوراق بهادار

715

527

216

81

اوراق خزانه امریکا

381

543

317

55

گواهی سپرده قابل نقل وانتقال

550

557

122

33

اوراق تجاری

32

52

42

7

قبولی بانکها

168

144

57

3

قراردادهای بازخرید

62

61

18

16

استقراض بین بانکها

63

92

55

2

دلار اروپایی

           


اوراق تجاری:

بانکهای بزرگ و شرکتهای بسیار مشهور مثل جنرال موتورز و شرکت تلفن و تلگراف امریکا اوراق تجاری منتشر می کنند. این اوراق کوتاه مدت هستند. پیش از دهه 1960 شرکتها وجوه مورد نیاز را از بانکها قرض می گرفتند، ولی از آن زمان تاکنون با مراجعه به سایرواسطه های مالی وشرکتها و ازطریق فروش اوراق تجاری پول مورد نیاز خود را تهیه کرده به شیوه ای مستقیم تأمین مالی می کنند.بازاراوراق تجاری شاهدرشد بسیار زیادی بوده است. بین سالهای 1970  - 1993 اوراق تجاری دردست مردم بیش از1500 در صد افزایش یافت، یعنی از33  میلیارد دلاربه   550میلیارد دلار رسید.                                                                         

قبولی بانکی:

این ووراق بهادارکه دربازارپول دادو ستد می شوند، صدها سال است که در تجارت بین الملل مورد استفاده قرارمی گیرند. قبولی بانک ، یک برات بانکی است که یک شرکت آن را صادر می کند، در تاریخ آینده قابل پرداخت است وبانک از بابت مهری که به صورت (قبولی) برآن زده وبه این وسیله پرداخت آن را تضمین کرده مبلغی بابت کارمزد دریافت میکند. شرکت صادر کننده این برات بایددر تاریخ سررسید مبلغ برات را پرداخت کند. اگر شرکت چنین نکند ضمانت بانک به این معنا است که باید در موعد مقررآن برات را پرداخت کند. مزیت که سند مزبور برای شرکت دارد این است که به هنگام خرید از خارج می تواند از آن استفاده کند. زیرا صادر کننده خارجی از این امر آگاه است که اگر شرکت خریدار ورشکسته شود،برات مزبور به وسیله بانک پرداخت خواهد شد. معمولا این سندهای (قبولی) در بازارهای دست دوم با تخفیف دادوستد می شوندو شباهت زیادی به اوراق خزانه دارند.اصولا همان سازمانها و شرکتهایی که اوراق خزانه را خریداری می کنند، این اوراق را هم می خرند. از1970  تا 1993 بازاراین اوراق رشد چشمگیری کرد و اوراق در دست اشخاص  400 در صد افزایش یافته، از7 میلیارد دلاربه 32 میلیارد دلاررسید.                                                                                                   

قراردادهای بازخرید[2]:

قرارداد بازخرید نوعی وام کوتاه مدت است که سررسید آن به کمتر از دوهفته می رسد. در اجرای این قرارداد اوراق خزانه به عنوان تضمینی با وثیقه مورد استفاده قرار میگیرند، بدین معناکه اگر گیرنده وام نتواند وام را بازپرداخت کند، وام دهنده ازاین اوراق استفاده خواهد کرد.قراردادبازخرید بدین گونه بسته می شود. یک شرکت بزرگ، مثل جنرال موتورز در حساب خود نزد بانک مبلغی پول دارد، مثلا یک میلیون دلار که می تواند آن را برای یک روز به دیگری قرض بدهد. جنرال موتورز با این یک میلیون دلار از بانک اوراق خزانه می خرد و بانک طبق قرارداد این اوراق را به قیمتی، کمی بالاتر از قیمت خرید،باز پس می خرد.مسأله به این صورت در می آید که شرکت جنرال موتورز، وامی به مبلغ یک میلیون دلار به بانک می دهد و صاحب یک میلیون دلار از اوراق خزانه متعلق به بانک می شود. تا اینکه بانک این اوراق را بازخرید کند. در بازارهای مالی، قرادادهای بازخرید یک نوآوری مالی نسبتأ جدید است که در 1969  به بازارعرضه شد. هم اکنون حجم این نوع قراردادها به بیش از 160 میلیارد درلاررسیده و اغلب وام دهندگان هم شرکتهای بزرگ هستند.                                              

 

 

استقراض بین بانکی:

این نوع وامها برای دوره های بسیار کوتاه مدت،مثلا یک روزه داده می شود. وام دهنده بانکی است که میزان سپرده اش نزد بانک مرکزی بیشتراز میزان مقرراست. وام گیرنده بانک دیگری است که میزان سپرده اش که نزد بانک مرکزی کمتر ازحد قانونی است. اگربانک در یابد که میزان سپرده هایش نزد بانک مرکزی بدان حد که مقررات تعیین کرده نرسیده است،درچنین وضعیتی از سپرده بانک دیگری،نزد بانک مرکزی،استفاده می کند، که درچنین حالتی بانک وام دهنده این وجوه را ازطریق سیستم بانکی به حساب بانک وام گیرنده منتقل می کند. از نظر نیازهای اعتباری بانکها، این دادوستد حساسیت زیادی دارد، زیرا نرخ بهره چنین وامهایی( که آن را نرخ بهره بین بانکی می نامند) به عنوان یک مبنا یا معیاری به حساب می آید که تعیین کننده شرایط بازار وام بوده نشان دهنده نوع سیاست پولی بانک مرکزی است. بالا بودن نرخ این بهره مئوید این است که بانکها از نظر پول بامشکل روبه رو هستند و هنگامی که نرخ بهره پایین باشد، بانکها می توانند وامهایی با نرخ بهره بدهند.                                                 

اوراق قرضه شرکتها:

شرکتهای بزرگ که از نظر اعتباری در رده بالایی قراردارند اراق قرضه بلند مدت منتشر می کنند. شرکتهایی که اوراق قرضه منتشر می کنند، بهره این اوراق را سالی دوباربه دارنده این اوراق می پردازند و ارزش اسمی آنها را نیز در تاریخ سررپرداخت می کنند. برخی ازاین اوراق قرضه که آنها را اوراق قرضه قابل تبدیل می نامند دارای این ویژگی هستند که دارنده آنها می تواند در زمان مقرر، آنها را به تعدادی سهم عادی شرکت انتشار دهنده تبدیل کند.این ویژگی باعث جذابیت بیشتر این دسته از اوراق قرضه می شود و از سوی دیگراگر قیمت سهام شرکت افزایش یابد شرکت نباید کماکان بهره پرداخت کند(زیرا دارندگان اوراق قرضه ، آنها را به سهام عادی تبدیل می کنند)ازآنجا که تعداد اوراق قرضه قابل تبدیل وغیرقابل تبدیل متعلق به  یک شرکت چندان زیاد نیست، قدرت نقدشوندگی اوراق قرضه شرکتها به اندازه اوراق قرضه دولت امریکانیست.اوراق قرضه شرکتها به مراتب کوچکتر از بازار سهام است(اوراق قرضه شرکتهایی که دردست مردم است به کمتر از5/1 سهام سهام میرسد) ولی هرسال اوراق قرضه بیشتری منتشرمی شود(درمقاسیه با سهام تازه یافته). بنابرین تغیرقیمت اوراق قرضه هر شرکت در بازارمالی برای شرکت برای شرکت انتشاردنده اهمیت زیادی دارد( در مقایسه با تغییر ارزش سهام).شرکتها ی بیمه، خانوارها و صندوقهای بازنشستگی از جمله خریداران عمده اوراق قرضه شرکتها هستند. )7(،صص(28-24)                                                                                              

استراتژی مومنتوم در مقابل استراتژی معکوس

1-استراتژی مومنتوم:

استراتژی مومنتوم مفهومی در علم فیزیک می باشد که بیان می دارد که یک جسم در حال حرکت گرایش دارد که همچنان در حرکت باقی بماند مگر اینکه نیرویی از خارج بر آن وارد شود(قانون اول نیوتن). به عبارت دیگرمصداق این قانون در بازار این است که یک روند قیمتی تمایل دارد که باقی بماند تا زمانی که یک نیروي خارجی جلوي آن را بگیرد. این استراتژي شامل سرمایه گذاري در جهت بازار می باشد و ادعا می نماید که بازدهی مثبت یا منفی گذشته در دوره مشخصی از آینده نیز همچنان تداوم خواهد داشت.این استراتژی از خود همبستگی مثبت در بازدهی دارایی ها در میان مدت حکایت می کند. در این استراتژي بازدهی اضافی با خرید سهام برنده گذشته  و فروش سهام بازنده گذشته قابل دستیابی می باشدجاگادیش و تیتمن،( 1993 .به عبارت دیگر اوراق بهاداري که عملکرد خوبی(بدي)را در گذشته تجربه کرده اند، گرایش دارند که این بازدهی خوب(بد)را در آینده نیز ادامه دهند،یا  به طور خلاصه بهتر مومنتوم اعتقاد به استمراربازدهی میان مدت تاریخی دارد.                                                                       

2-استراتژي معکوس:

 استراتژي معکوس اعتقاد دارد که عوام و اکثریت بازار اشتباه می کنند و روندهاي اخیر قیمت ها بر می گردند، بنابراین براي دستیابی به بازدهی اضافی می باید صبور بود و با جسارت در جهت مخالف بازار عمل کرد. در مجموع این استراتژي ها به دنبال شناسایی روندها با استفاده از معیارهاي مختلف و بهره گیري از آنها هستند.                                                               

به اعتقاد این استراتیژی همبستگی سریالی منفی در بازدهی اوراق بهادار استوار می باشد و ادعا می  شود که می بایستی براي غلبه بر بازار سهام برنده قبلی را فروخت و سهام بازنده قبلی را خرید.                                                                                                               

مقایسه دو روش:

 نتایج تحقیقات نشان می دهد که در دوره هاي نگهداري متفاوت، استراتژي هاي متفاوت می توانند سودمند باشند. چنان که در دوره زمانی کوتاه مدت (کمتر از سه ماهه) روندها بر می گردند و بنابراین استراتژي معکوس مناسب است. این خود می تواند بخاطر خود همبستگی مقطعی و نیز هزینه هاي معامله باشد. در دوره زمانی میان مدت(سه تا دوازده ماهه) به نظر می رسد که برندگان گذشته نسبت به بازندگان گذشته بهتر عمل می کنند که این خود می تواند به خاطر عکس العمل کمتر از اندازه باشد. در نهایت در دوره زمانی بلند مدت( سه تا پنج سال) به نظر می رسد که استراتژي معکوس سودمندتر است و بازندگان تاریخی نسبت به برندگان تاریخی بهتر عمل می کنند.َ [16



[1] ISIC(International Standard Industrial Classification of all Economic Activities

[2] Repurchase agreement


مطالب مشابه :


افت 70 درصدی متوسط ارزش هر سهم در بورس

سهامداری هوشمندانه - افت 70 درصدی متوسط ارزش هر سهم در بورس - مطالب آموزشی و مفید پیرامون سهام




نسخه‎ای برای بهبودی لثه تحلیل‎رفته

من وبورس سهم من ازبورس. بورس




سفته بازی چیست و چه کنیم که گرفتارش نشویم ؟

تماس با من ادامه دهد، ۲-در یک آن پیدا شده و بترکد و ناپدید شود، آن گاه قیمت سهم می




tsetmcبورس تهران صعود با سهام رند

- بسویچ خرید 100 هزار تومان سهم در نتیجه های خوبی ازبورس است سیگنال بنظر من




تحلیل بنیادی وسپه

تماس با من و بازارهای خارج ازبورس. دارایی های هر سهم با احتساب فروش زمین به




مجموعه سئولات درس بورس واواراق بهادار

تعهد سهامدار پرداخت مبلغ سهم های مالی یا فیزیکی من جمله ؛اختیار ازبورس کدامند




ابزارهای مالی وواسطه های مالی

من اهل سرزمین بی خارج ازبورس هستند که در آن را به تعدادی سهم عادی شرکت انتشار




برچسب :