نامه ای به دانشجویان

 

بسمه تعالی

باسلام خدمت دوستان عزیز و خوانندگان محترم وبلاگ مخصوصاً جناب آقای شفایی !

خدا را شکر می کنم که محصلین عزیز ما پس از تحمّل رنج ها و تشکیل انجمن اجتماعی - فرهنگی پیام و ثبت رسمی آن در وزارت عدلیه ، یکی از دوستان محصل ما پس از دو ماه نگاه تکراری ما بازدیدکنندگان به وبلاگ پیام، بالاخره مطلب جدیدی در آن به نشر رساند و آن را به روز رسانده یا به تعبیر فرنگی ها آپدیت کرد !!

آنچه برای من جالب است این است  که دوست عزیز ما آقای شفایی پس از این همه غیبت و به گفته خودش رکود وبلاگ ، در اولین مطلب خود انگشت اشاره را نخست به سمت دیگران نشانه رفته و محقق نشدن خیال بافی های ساده لوحانه و شعرهای وطن دوستانه و حرف های سیاسی – ایدئولوژیک دوستان دیگر را به باد انتقاد گرفته است ، هرچند به یک فایده آن نیز اشاره کرده است که این وعده ها جمع دانشجویی را به کارهای اجتماعی – فرهنگی  دلچسپ کرده و آنها را متقابلاً برای جمع آوری این کمک ها وادار ساخته است ولی چون طرف مقابل به وعده های شان عمل نکرده است آنها نیز عملاً از کارها و فعالیت های ولو اندک شان دست برداشته و اقدامات خود را چشم به راه دریافت کمک های دیگران نگه داشته اند و از بس این فعالیت ها منتظر باقی مانده اند نتیجه اش دریافت گزارش های موثقی است که به آقای شفایی رسیده است که کانون های علمی و آموزشی ما با رکود و سقوط حتمی مواجه شده اند.!! با این وضعیت اظهار امیدواری کرده است که اگر ما آنها را بهبود بخشیده نمی توانیم لااقل به صورت نیمه جان باید حفظ کنیم .

تا این جا بنده به عنوان یکی از خوانندگان  وبلاگ با بعضی از این مطالب مخالفت ندارم، ولی به گفته آقای شفایی با خواندن این پاراگراف نمی توانم سستی و کم کاری دانشجویان عزیز خود را در این مدت نادیده بگیرم و آن را با نوشتن یک نوت و عذرخواهی نیز قابل جبران نمی دانم ، برای من به عنوان یک فرد و خواننده وبلاگ پیام و عضوی از منطقه عزیز چهل باغتوی پشی حقیقتاً پذیرفتنی نیست که انجمن دانشجویان و گل های سر سبد و عزیز ما نتوانند لااقل یک وبلاگ را فعال و پویا نگه دارند و با همه ارتباطاتی که مستقیم و غیر مستقیم با داخل منطقه دارند نتوانند وضعیت داخل منطقه را از جنبه های مختلف سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، آموزشی و... به صورت مفصل و مشروح و دقیق به دوستان دیگر اطلاع رسانی کنند و یا دست کم گزارش عملکرد خود و اعضای خود را برای دیگران نتوانند به نشر برسانند.

جناب آقای شفایی و دیگر دوستان عزیز !

در این زمینه سخن فراوان است که در این جا نمی توانم به آن بپردازم فقط از باب تذکر اشاره می کنم که تنها اشاره به گزارش موثق بدون ورود به جزئیات و تحلیل و ریشه یابی نقص ها و بدون ارائه راه حل مشخص و بیان توانایی ها و راهکارهای جلوگیری از سقوط حتمی یا نگه داری به وضعیت فعلی ، هیچ دردی را دوا نمی تواند و هیچ تغییری را به وجود نمی آورد و دوستان عزیز  ما را نیز به تمویل انجمن یا انجام کارهای عملی دیگر  وادار ساخته نمی تواند.

اگر این عرض بنده را که از سر دلسوزی و تعلق خاطر شدید به محصلین عزیز سرچشمه می گیرد ، دخالت در امور انجمن و محصلین تلقی نکنید ، صادقانه به استحضار می رسانم که با توجه به امیدهایی که ما به این انجمن داشته و داریم و با توجه به عدم تحرک و فعالیت محسوس عزیزان لااقل برای ما بیرونی ها ، دوستان ما در انجمن فرهنگی و اجتماعی پیام باید نگاه جدید و انتقادی نسبت به فعالیت ها و اقدامات گذشته و راهبردهای آینده خود داشته باشند .

بنده سال گذشته در نشستی با آقای انجنیر آصف اکبری و تعدادی از محصلین دیگر حضوراً عرایض و نقطه نظرات خود را برای بهبودی کارهای انجمن به عرض رسانده بودم که محصلین عزیز ما باید دو راهبرد برای فعالیت های خود در نظر داشته باشند :

یکی کارهایی که تنها با تکیه به توانائیهای خود دانشجویان بدون در نظر داشت و دریافت کمک های بیرون از اعضاء خود انجام داده می توانند ، در قدم نخست روی این برنامه ها و فعالیت ها بیشتر تمرکز کنند که از جمله آنها تقویت بنیه علمی خود اعضاء در قالب نشست های منظم و ارائه مقالات علمی و تحقیقی و... در آنها است که در صورت داشتن برنامه منظم برای اینگونه برنامه ها و موفقیت در آنها هم دوستان دیگر انگیزه مشارکت در نشست های انجمن پیدا می کنند و هم مطالب و مقالات و تحلیل های ارائه شده در این نشست ها و نشر آنها بر غنای وبلاگ می افزاید و ماه ها یک مطلب در آن باقی نمی ماند  و هم در قالب این مباحث و نشست ها، مشکلات اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و آموزشی کشور و منطقه مورد تحلیل و ارزیابی قرار می گیرد و برای آنها راه حل های کوتاه مدت و دراز مدت ترسیم می شود و  هم دوستان در قالب این برنامه ها با مهارت های نظیر نویسندگی ، گویندگی اعم از سخنرانی ،مقاله خوانی و تحلیل ، و هم چنین تحلیلگری و مهارت های تحقیق و... آشنا می شوند و هم در این گونه مجامع روحیه همکاری و تعاون و کارهای جمعی و هم دیگر پذیری و افزایش شناخت نسبت به توانائی های علمی و اجرائی همدیگر تقویت می شود و هم عزیزان با انگیزه های بیشتر رشته های تحصیلی خود را با توجه به مباحث و نیازهای جاری پی می گیرند و بر بسیاری از مسائل روز و مطالب علمی آگاهی و تسلط بیشتر پیدا می کنند که بالاخره  علاوه بر استفاده خود دوستان از این مطالب در نتیجه مردم ما نیز از این توانائیهای علمی و ... استفاده های لازم را در زمان مقتضی خواهند برد و همین طور فواید دیگر که برای این گونه امور مترتب است و نیاز به تذکر و اشاره ندارد.

اینها کارها بلکه اولویت ها و ضرورتهایی است که دوستان عزیز ما بدون دریافت هیچگونه کمک ومساعدت از دیگران قادر به انجام آن هستند و اگر دقیق تر عرض کنم رسالت اصلی دوستان محصل ما در شرایط تحصیل شان همین امور می باشد.  و اگر محصلین ما  هیچ کاری جز تقویت بنیان های فکری ، علمی و آموزشی اعضاء خود نداشته باشند نه تنها هیچ ضرری نکرده اند بلکه سرمایه گذاری مفیدی برای آینده خود و مردم خود انجام داده اند که ثمرات آن در  آینده بهتر آشکار خواهد شد .

راهبرد دوم برنامه ریزی برای کارهایی است که نیاز به هزینه و مصرف و کمک های بیرون از اعضاء انجمن دارد و آنها در صورت مساعدت و همکاری های دوستان دیگر قابل اجرا و عمل است، بدیهی است که محصلین به عنوان نسل روشن و فرهیخته و چشم های تیزبینی که افق های دور دست را رصد می کنند و باید چنین باشند و دردها و نیازها و مشکلات را بیش و پیش از دیگران درک کنند و برای آن ها قبل از حاد شدن یا جلوگیری از وقوع آنها راهکار های مناسب و شایسته ای داشته باشند و در این راستا بسی شایسته است که دوستان عزیز در کنار راهبرد اول برای این گونه فعالیت ها نیز برنامه داشته باشند که در صورت تحقق هزینه ، آنها نیز انجام شوند و گره ها و مشکلات زندگی مردم ما به تدریج باز و حل شوند.

البته تفکیک این دو نوع فعالیت از همدیگر برای این است که در قدم نخست دانشجویان عزیز خود را به چیزهایی گرفتار نسازند که اگر به هر دلیلی انجام داده نتوانستند از همه کارها و فعالیت های خود دلسرد شوند و چه بسا از هر گونه کار اجتماعی و فرهنگی و کارهای جمعی به کلی نا امید شوند و هر کسی راه خود را در پیش گرفته و به زندگی شخصی خود بچسپد که این کار علاوه بر تعطیلی استعدادهای موجود، عواقب ناگواری را برای دانشجویان و جوانان ما به جا می گذارد که جبران آن به آسانی ممکن نیست .

امروز مردم سر خورده و خسته از همه جا روزنه امیدی را در نسل تحصیل کرده ی ما جستجو می کنند و پدران و مادران و همه اقارب و فامیل دانشجویان سختی های فراوانی را به جان ودل می خرند تا عزیز شان در دانشگاه تحصیل کند و در نتیجه این قشر ، امیدهای تحقق نیافته نسل اندر نسل مردم ما را محقق سازند اگر این عزیزان در اثر سهل انگاری و سستی و بی تفاوتی و چسپیدن به زندگی شخصی و یا صرف تمام اهتمام خود برای به دست آوردن یک شغل در یک موسسه و یا یک اداره و ...  کارآئی و مفیدیت خود و مجامع دانشجویی خود را به خوبی نشان ندهند، علاوه بر ضررهای فردی ، مفاسد اجتماعی زیادی را نیز به دنبال خواهد داشت که از جمله آنها سلب اعتماد از روحیه نو بنیاد کارهای جمعی و گروهی است که بعد از آن دوستان دیگر برای مدت های مدید درکنار هم جمع نخواهند شد و از آن به بعد هر کسی عملکرد جمع قبلی را بهانه آورده خواهدگفت که انجمن قبلی چه گلی بر سر مردم نشاند که ما دومی شان باشیم!! روی این جهت خواهش بنده به عنوان یک نفر از کسانی که چشم امید فراوانی به دوستان عزیز محصل خود دارد این است که دوستان کمی برای تحقق آمال و آرزوهای خود و مردم  خود وقت بیشتر بگذارند و کارآمدی و کارآیی انجمن خود را لااقل در بین خود و مردم شان به اثبات برسانند و پایه های انجمن را بیش از پیش تقویت کنند و آن را از این حالت که لااقل ما از بیرون هیچگونه تحرکی از آنها مشاهده نمی کنیم ، بیرون بیاورند و یک هماهنگی و همدلی بین تمام محصلین به وجود بیاورند و پتانسیل و انرژی های موجود در هر یکی از محصلین را جهت داده و مانند تجمع قطرات ، دریایی از توانائیها را به خدمت بگیرند و هر کسی از هر جایی ساز خود را نزند .

 بنده همین جا عرض می کنم که در صورت موفقیت دوستان در راهبرد اول و اثبات توانائی و استعداد خود، مطمئین باشند که راهبرد دوم شان نیز به موفقیت خواهد رسید ،  زیرا امروز مردم ما با خستگی از شعار به شدت عملگرا می اندیشند و قبل از هر چیزی عمل افراد و یک جمع را مورد ارزیابی قرار می دهند و اگر شایستگی و صلاحیت  و راستی و صداقت را در کس یا کسانی نبیند به هیچ وجه قسم های خداو راستی و ... او را باور نخواهد کرد از این جهت اگر آقای شفایی یا هر کسی دیگر از جمله خود بنده دلسوزی و کارها و توانائیهای فردی خود را به نمایش نگذاریم و از کنار مسائل آرام وساکت عبور کنیم و مشکلات را به خوبی و به موقع منعکس ننمائیم دوستان که در خارج از کشور هستند نه تنها خیال بلکه باور می کنند که دنیا گل و گلزار هست و هیچ مشکلی در منطقه وجود ندارد و اگر بحران اقتصادی دامن شرکت ها و بانک ها و جنرال موتورز امریکا را گرفته است هیچ شعبه ای از آنها در منطقه ما وجود ندارد که کدام خطری را متوجه مردم ما بسازد!! و اگر یک دفعه بیائیم و خطر سقوط حتمی کانون های علمی و آموزشی خود راگزارش دهیم کسی به این آسانی باور نمی کند زیرا در قدم نخست این سوال برای شان پیش می آید که  اگر خطر این قدر جدی بوده است شما تا حالا کجا بوده اید؟

  اگر قبلاً متوجه نبوده و حالا متوجه شده اید اقدامات فعلی خود شما در این رابطه چیست؟

در این میان چه قدر از بار را شما بر می دارید تا مقدار باقی مانده را ما بر داریم ؟

روی این جهت در اخیر عرض می کنم که باید قبل از نشانه رفتن انگشت اشاره به سمت دیگران هر کدام ما به اندازه توان خود وظیفه خود را انجام دهیم و با بیل خود دَرَک را کور کرده و جلوی خرابی کشت و زراعت را بگیریم و اگر با بیل خود نتوانستیم باید خود در درون دَرَک بخوابیم و با جان خود از کشت خود محافظت کنیم و اگر این کار هم مؤثر واقع نشد ضمن اینکه خود در داخل درک قرار داریم فریاد بزنیم و دیگران را نیز به کمک فرا بخوانیم که در این صورت کمک سرازیر خواهد شد!! اما اگر زمین را آب ببرد و ما فقط از جای بلند و دور بدون اینکه ذره ای خاکباد کنیم یا پای ما به آب و گِل تر شود یا زحمت پر کردن بیل از خاک را به خود بدهیم فقط دیگران را کوی شور کنیم هر کس صدای ما را هم بشنود جدی نخواهد گرفت بلکه هم چنان به کار خود ادامه خواهد داد .

 نمی دانم با این مثال دهقانی چه قدر مطلب فهمانده شده است . فعلا به خاطر که بیشتر از این پای در موزه دهقان ها نکرده باشیم سخن را در همین جا به پایان می برم امیدوارم محصلین عزیز ما هر کدام شان به سهم خود این سخنان را نه با بیل که با قلم و فکر شان به باد انتقاد بگیرند و طرح های خود را در زمینه راهبردهای یادشده و ترجیحاً با قطع نظر از کمک های بیرونی ارائه دهند .

فعلاً با همه خداحافظی می کنم .

 والسلام

مظفری

13/3/1388


مطالب مشابه :


پیام خداحافظی...

سلام دوستان عزیزم. از امشب تا یک مدت نا معلوم در وبلاگم مطلبی گذاشته نمیشه. اما سعی میکنم که




شعر خداحافظی

شعر خداحافظی /از دوستان عزیز خواهشمندم از بازگو کردن این شعر در پیش ناظم های عزیزمان




خداحافظی از شما

تشکلات پیام نور خداحافظی از با عرض سلام وخسته نباشید خدمت شما دوستان وعزیزان که در




خداحافظی

مهندسی صنایع دانشگاه پیام خداحافظی. من تو این 4سال دوستان زیادی از رشته های دیگه و همین




جشن خداحافظی از شرکت

از طرف دوستان "هر چند سلام سر آغاز دردناک خداحافظی است ولی بگذار خداحافظی سلامی نو باشد."




پیام خداحافظی پرده دار

پیام خداحافظی تا پیش از سال ۱۳۷۰ بمپور بزرگترین بخش کشور بود که از آن بخشهای بزمان




خداحافظی

لینک دوستان. پیام هایی پـــــــــــــــــــر از احساس و آرزو برایم فرستاده اید




نامه ای به دانشجویان

استفاده خود دوستان از این مطالب خداحافظی جهان که از ویلاگ پیام باز دید




پیام خداحافظی سرایدار وبلاگ

پیام خداحافظی چهره استاد رو بعد از عید تصور کنین که با یه قیافه سرشار از خنده های




پیام : خداحافظی از جمع همکاران بخش انرژی و سامانه های کنترل

پیام : خداحافظی از بدون شک در مراودات کاری همواره نقاط ضعف اینجانب برای دوستان




برچسب :