دلايل افت تحصيلي دانش آموزان و نقش مشاوران آموزش و پرورش

پژوهشگر و نويسنده : زهرا مرزبان

مشاوره و راهنمايي  ، مدرس آموزش خانواده


مقدمه امروزه بدون شك توجه بيشتر به امر تعليم و تربيت مهمترين عامل پيشرفت فرهنگي اجتماعي و اقتصادي جامعه است. تعليم و تربيت عهده دار ايجاد زمينه مناسبي جهت تسهيل و توسعه استعدادها و توانايي هاي افراد است. به اين جهت است كه بيشتر جوامع در تبيين هدفها و اتخاذ روشهاي آموزشي كليه مساعي خود را بكار مي برند . بديهي است اين امر مستلزم  برنامه ريزيهاي وسيع , جامع و حساب شده با توجه به اهداف عمومي آموزشي در هر جامعه اي خواهد بود. تاسيس مراكز آموزشي از سطح پيش دبستاني تا دوره هاي آموزش عالي , گزينش معلمان , مربيان , دبيران , مشاوران متخصص , استادان, فراهم آوردن امكانات و تجهيزات آموزشي , تهيه متون و محتواي آموزش , پيشنهاد شيوه هاي شايسته و مناسب از مهمترين وظايف كارگزاران تعليم و تربيت به حساب مي آيند. اما اينكه هدفهاي آموزشي دوره هاي مختلف آموزشي چه هستند و روشهاي حصول به آنها تا چه اندازه با اهداف آموزشي و تربيتي تناسب دارند سوالي است كه همواره بهره گيران نظام آموزشي در هر جامعه ايي مطرح مي نمايند. يكي از اُفت هاي بزرگ تعليم و تربيت هر نظامي كه همه ساله به ميزان بسيار زيادي امكانات , منابع و استعدادهاي بالقوه انساني و اقتصادي را هدر مي دهد, و اثرات غيرقابل جبراني را در ابعاد فردي و اجتماعي به جا مي گذارد, پديده افت تحصيلي (wastage in Education) است. به همين دليل است كه يكي از ملاك هاي عدم موفقيت هر نظام آموزشي را ميزان « افت تحصيلي » در آن مي دانند. امروزه مسئله افت تحصيلي گريبان گير كليه نظامهاي آموزشي است و به لحاط ارتباطي كه اساساً جريان تعليم و تربيت با ديگر نهادهاي اجتماعي , فرهنگي و سياسي دارد, افت تحصيلي نيز از ابعاد مختلف مورد بررسي و مطالعه پژهشگران قرار مي گيرد. به طور كلي مسئله افت تحصيلي در بين اكثر كشورهاي جهان عموميت دارد و از جمله مسائل قابل بحث در محافل تربيتي و آموزشي مي باشد. بي توجهي والدين و در عين حال بي سوادي و كم سوادي آنها و غفلت از اهميت آموزش و سواد, بي توجهي جامعه نسبت به فرآيند آموزش و برنامه هاي مدرسه , بي ارتباط بودن برنامه هاي آموزشي با نيازها و اولويتها و خواسته هاي جامعه, بي توجهي به تهيه و اصلاح امكانات فيزيكي و تكنولوژي آموزشي مدرسه براي ادامه تحصيل دانش آموزان, عدم تمكين مالي خانواده ها, نگرش نامناسب جامعه و والدين نسبت به تحصيل فرزندان, نبودن يا نامناسب بودن مواد آموزشي جهت يادگيري و شكوفايي خلاقيت , فقدان محيط عاطفي توأم با حسن تفاهم بين افراد خانواده و فقدان مشاوران تحصيلي , سازشي و دبيران مجرب و با ايمان , و عدم پي گيري منظم و به موقع در خصوص فرآيند آموزش و پرورش  و... موجبات شكست يا افت تحصيلي دانش آموزان را فراهم مي كند. پژوهش حاضر ( با توجه به فرضيات پژوهشي ) و ارتباطشان با افت تحصيلي مورد بررسي و تاكيد قرار مي گيرد. اميد است كه شناخت ويژگيهاي مورد نظر و بررسي هم جانبه و ارائه پيشنهادات و دستيابي به نتايج بتواند مسئولان و دست اندركاران و برنامه ريزان جامعه آموزش و پرورش را در جهت اقدامات همه جانبه و فراگيري ياري نمايد. ادبيات تحقيق تعريف افت تحصيلي پژوهشگران افت تحصيلي را به گونه هاي ذيل تعريف كرده اند: افت تحصيلي به طور عام عبارتست از : « جنبه هاي مختلف شكست تحصيلي كه شامل غيبت مطلق از مدرسه, ترك تحصيل قبل از موعد مقرر و تكرار پايه . (failing or repetition) [1] افت تحصيلي يك مفهوم كلي است و بايد به بخشهاي مختلف تقسيم شود : « به مدرسه نيامدن , رد شدن , عدم رغبت و بي ميلي به ادامه تحصيل , غيبتهاي متوالي , ترك تحصيي و كيفيت نامرغوب تعليم و تربيت.» [2] افت تحصيلي عبارت است از « وقوع ترك تحصيل زودرس و تكرار پايه تحصيلي در نظام آموزش و پرورش يك كشور » [3] « منظور از افت تحصيلي (Academic drop- out ) كاهش عملكرد تحصيلي و درسي دانش آموز از سطحي رضايت بخش به سطحي نامطلوب است.» [4] توجه به اين تعريف نشان مي دهد كه مقايسه و سنجش و افت تحصيلي در حقيقت فاصله قابل توجهي بين توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل فرد در فعاليتهاي درسي و پيشرفت تحصيلي وي مي باشد.» [5] مفهوم افت تحصيلي صرفاً در مردودي يا تجديدي خلاصه نمي شود و مي تواند شامل هر دانش آموز و دانشجويي كه آموخته هاي آموزشگاهي و پيشرفت دانشگاهي او كمتر از توان بالقوه و حد انتظار است باشد. براساس اين تعاريف , دانش آموزان تيز هوش نيز ممكن است دچار افت تحصيلي و كم آموزي تحصيلي باشند. انواع افت تحصيلي 1- غيبت مطلق از مدرسه 2- ترك تحصيلي قبل از موعد مقرر 3- تكرار پايه تحصيلي 4- كيفيت نازل تحصيلات 5- افت تحصيلي پنهان غيبت مطلق از مدرسه عدم بضاعت مالي والدين جهت ادامه تحصيلات فرزندان ( فقر و تنگدستي ) , عدم دسترسي به مدرسه , فقدان آموزشگاه و معلم در روستاها و نقاط محروم, ناداني والدين جهت لزوم درس خواندن فرزندان و پيشرفتهاي علمي جهان امروز و صدها دلايل ديگر از جمله موارد غيبت مطلق دانش آموزان از مدرسه مي باشد. ترك تحصيل قبل از موعد مقرر بسياري از دانش آموزان در حين تحصيلي به دلايل چندي پس از سپري ساختن يك دوره تحصيلي ترك تحصيل مي كنند. به عنوان مثال , در سال 53-1352 تعداد 971250 نفر وارد كلاس اول ابتداي شدند كه پنج سال بعد 622864 نفر از اين عده به دوره راهنمايي وارد شدند, يعني 36% ترك تحصيل نمودند و سه سال بعد تعداد 239892 نفر از اين عده وارد سال اول متوسطه شدند , يعني به نسبت دوره راهنمايي 5/61 درصد افت تحصيلي داشتند و چهار سال بعد 019/187 نفر در سال 64-1363  در كلاس چهارم دبيرستان نام نويسي كردند كه بيش از   آنها مردود شدند و نسبت كلاس اول دبيرستان 32% ترك تحصيل نمودند. بنابراين از سال اول دبستان تا چهارم متوسطه تعداد231/784 نفر ترك تحصيل كردند. تكرار پايه تحصيلي تعدادي از دانش آموزان به علت نارسايي فراوان در برخي از پايه ها مردود شده و پايه مزبور را تكرار مي كنند. البته از نظر اقتصادي مردود شدن سبب تكرار پايه مي شود كه خود هزينه سنگيني در بر دارد. در سال تحصيلي 63-1362 در مجموع مقاطع تحصيلي 5/16 مردودي وجود داشته است كه براي آنها تعداد928/46كلاس تكراري تشكيل شده است. در سال تحصيلي مذكور 5/1 ميليون دانش آموز هر پايه را دوبار اشغال كرده اند بطوري كه در برنامه پنج ساله اول مبلغ 381 ميليارد ريال در آموزش ابتدايي, 157 ميليارد ريال در راهنمايي و 79 ميليارد ريال در متوسطه عمومي صرف كساني شده است كه پايه هاي تحصيلي را تكرار  مي كنند. خوشبختانه اين جنبه از افت در نظام جديد آموزش متوسطه جايگاهي ندارد. هر چند تكرار برخي از واحدهاي درسي را نيز مي توان به عنوان اين جنبه از افت تحصيل تفسير كرد. اما در دوره هاي ابتدايي و راهنمايي كماكان تكرار پايه وجود دارد. كيفيت نازل تحصيلات نظام آموزش و پرورش قبل و بعد از انقلاب اسلامي غيرفعال و مبتني بر محفوظات بوده است . بدين معني كه معلم تمامي فعاليتهاي آموزشي را به عهده داشته و دانش آموزان مستمع صرف است و در نتيجه دانش آموز هيچ وقت تلاش براي يادگيري و فهم عميق مطالب از خود نشان نمي دهد . كه البته اين نوع از آموزش را آموزش كوركورانه و يا طوطي وار مي گويند. « در آموختن كوركورانه آدمي وادار به تفكر نمي شوديعني از عاليترين روش آموختن كه فكر كردن است و از خصوصيات آموختن در نوع آدمي است بهره نمي گيرد.» در اين روش آنچه را فرد مي آموزد بدون ادراك و تطبيق با وضعي است كه نياز به تغيير رفتار دارد و اساساً تغيير رفتاري در وي حاصل نمي شود و در يك كلام به وي بينش دست نمي دهد. در رويكرد جديد آموزش و پرورش در مورد اين جنبه از افت تدابيري انديشيده شده و براي مقابله با تغيير رفتار دانش آموزان و يادگيري سريع و آسان كارشناسان مشاور و متخصص در فنون مشاوره , برنامه ريزي تحصيلي شغلي و سازشي وارد عمل شده اند و در كنار معلم به دانش آموزان خدمات آموزشي و پرورشي ارائه مي دهند و تدريس فعال نيز توصيه شده است كه در مقاطع مختلف و دروس مختلف نتايج و دستاوردهاي نسبتاً خوبي داشته است. افت تحصيلي پنهان اكثر معلمان , محققان و پژوهشگران تعليم و تربيت عدم افت تحصيلي را تا حدودي بالا بودن درصد قبولي دانش آموزان مي دانند. يعني اگر ميزان قبولي دانش آموزان آموزشگاهي در يك سال به100% برسد , مي گويند در اين آموزشگاه بالاترين درصد قبولي بوده و افت تحصيلي نداشته است. اما مشاوران متخصص و شايسته با توجه به تعريف افت تحصيلي , اذعان مي دارند كه « افت تحصيلي كاهش عملكرد تحصيلي و درسي دانش آموران از سطح رضايت بخش به سطحي نامطلوب است. و مقايسه و سنجش سطح عملكرد تحصيلي قبلي و فعلي دانش آموز بهترين شاخص افت تحصيلي است.» افت تحصيلي پنهان از نظر پژوهشگران خطرناكتر از افت تحصيلي آشكار است. چرا كه اين نوع افت به تدريج اساس و بنياد علمي يك كشور را تهديد مي كند و در دراز مدت منجر به  تنزل شديد سطح علمي دانشگاهها اعم از دانشجويان و اساتيد خواهد شد. عوامل افت تحصيلي يك مشاور خوب در نظام جديد آموزش و پرورش بعد از معرفي خود به دانش آموزان و شناسايي فعاليتهايي كه يك مشاور با تجربه در مدرسه مي تواند براي نونهالان اين مرز و بوم انجام دهد در حين تعريف افت تحصيلي و موارد اين چنيني بايد علل و عوامل مشكلات دانش آموزان را به آنها متذكر شود. مشاور مدرسه علل و عوامل افت تحصيلي را اينگونه تعريف مي كند: علل و عوامل فردي , عوامل خانوادگي و عوامل آموزشگاهي كه البته اين عوامل هرگز از هم جدا نيستند. بلكه بر هم تاثير داشته و نمي توان آنها را به طور مجزا مورد بررسي قرار داد. ما در اين مقاله نقش هر يك از اين عوامل سه گانه را جداگانه مورد بررسي قرار داده تا بتوانيم آنها را بهتر شناخته و راه حل مناسبي براي هر يك بيابيم. طبيعي است زمانيكه براي هر عاملي راه حل مناسبي را ارائه دهيم, تاثير عوامل مختلف نيز در ايجاد افت تحصيلي خنثي شده و منجر به پيشرفت تحصيلي و ارتقاء علمي دانش آموزان خواهد شد. مشاور كارآمد و دلسوز علتهاي سه گانه را مورد بررسي قرار مي دهد : عوامل فردي عوامل فردي مربوط به شخص دانش آموز و ويژگي هاي عمدتاً ذاتي و محيطي او هستند كه در مورد اين عوامل , موارد زير قابل ذكر و تعمق است : 1-هوش 2- انگيزه 3- هدف 4- روش مطالعه 5- اضطراب امتحان 6- توجه و تمركز  7- برنامه ريزي 8- عوامل جسماني و روان شناختي 9- عزت نفس 10- جنسيت  11- نارساخواني 12- سازش نايافتگي رفتاري  13- شرايط عاطفي و رواني 14- غيبت از مدرسه 15- نگرش اجتماعي هوش مسلماً يكي از عوامل مهم در افت تحصيلي كمبود هوش و توانايي هاي ذهني است. هوش هر فرد را مي توان به دو نوع هوش عمومي و اختصاصي تقسيم كرد. هوش عمومي نوعي توانايي است كه در اغلب فعاليتهاي انسان خود را نشان مي دهد. هوش اختصاصي استعداد و توانايي خاصي است كه فرد در يك يا چند زمينه خاص دارد. مطالعات نشان داده است كه درصد بسيار اندكي از موارد افت تحصيلي به علت ناتواني ذهني و عدم كشش فرد است. در جهان امروز چندان به هوش اهميت داده نمي شود. بلكه هر شخص با نردبان صفات شخصيتي خود راه پيشرفت و تكامل را طي مي كند و آن چه حائز اهميت است, صفاتي چون تحمل و بردباري , پشتكار داشتن, اعتماد به نفس داشتن و از شكست نهراسيدن است.     انگيزه انگيزه حالات و  شرايط دروني است كه رفتار شخص را تحريك مي كند و در جهت معيني سوق مي دهد و همچنين عبارت از حالات و شرايط دروني فيزيولوژيك و رواني فرد است كه او را به فعاليت در جهت معين يا براي رسيدن به هدفهاي خاص وادار مي كنند كه ممكن است شكل هاي گوناگوني پيدا كرده و نامهاي مختلفي بر آنها اطلاق شود . از قبيل احتياجات, رغبتها, محركها , اميال , گرايشها , توجه , فشار و به هم خوردن تعادل . انگيزه از لحاظ تاثيرش در رفتار هميشه متوجه هدفي است. بدين صورت كه شخص در خود احساس نيازي مي كند تا بر طرف شدن نيازش دست از جستجو بر نمي دارد. بنابراين مشاوران تلاش مي كنند تا انگيزش تحصيلي را در دانش آموزان تقويت نمايند. در خصوص تاثير انگيزه بر پيشرفت تحصيلي و يادگيري , پژوهش هاي زيادي انجام گرفته است. آگوروگلوو والبرگ (1979) ضريب همبستگي بين اندازه هاي انگيزش و پيشرفت تحصيلي حاصل از پژوهش هاي انجام شده در مورد63700 دانش اموز كلاس اول تا كلاس دوازده را بررسي كرده و نشان داده اند كه ميانگين ضرايب همبستگي موجود برابر با 34/0+ است. بلوم ( ترجمه سيف , 1363) رابطه بين انگيزه و پيشرفت تحيلي نشان دهنده آن است كه انگيزش بر يادگيري تاثير مثبت و مستقيم دارد يعني انگيزش زياد به يادگيري زياد و انگيزش كم منجر به يادگيري كمتر مي شود. هدف يكي از مهمترين عواملي كه بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان تاثير مي گذارد , داشتن هدف است. بديهي است دانش آموزاني كه براي تحصيل خود اهدافي در نظر مي گيرند, از آنهايي كه هدف خاصي را دنبال نمي كنند موفقيت بيشتري را تجربه خواهند كرد. داشتن هدف موجب مي شود كه دانش آموز براي رسيدن به آن برنامه ريزي نمايد و با محبت از قبل تعيين شده حركت كند. بنابراين مشاوران براي رفع مشكلات افت تحصيلي مراجعان خود هدف از ادامه تحصيل , و پيشرفتهاي علمي را مي بايست براي آنها روشن نمايند. چرا كه هدف ,جهت خاصي به موضوعات درسي مي دهد و روش مطالعه و يادگيري را آسان تر مي كند. هدف باعث يادگيري بهتر و تلاش بيشتر براي كسب موفقيت است. هدف ايجاد انگيزه مي كند. بسياري از مواقع نداشتن هدف مشخص , روشن , قابل حصول و متناسب با گيرنده و امكانات اجرايي او باعث مي شود كه يادگيري به خوبي صورت نگيرد. براي آن كه تدريس و آموزش معلم اثربخش باشد بايد هدف آموختن هر مطلب براي ياد گيرنده ( دانش آموز) و ياد دهنده (معلم) كاملاً روشن باشد. روش مطالعه مطالعه, همانند انجام هر كار يا فعاليت ديگر , نيازمند استفاده از روش درست است. رشد و شكوفايي انديشه , تواناييها و فرهنگ هر انسان به كميت و كيفيت مطالعه او بستگي دارد . يك مشاور آگاه و دلسوز در بررسي دقيق متوجه خواهد شد كه يكي از دلايل افت تحصيلي برخي از دانش آموزان شيوه مطالعه ايشان است . چرا كه عدم رعايت اصول و بهداشت مطالعه موجب پايين آمدن سطح كارايي و بازدهي انسان, تضعيف روحيه, كاهش اعتماد به نفس و خستگي و دل زدگي از مطالعه مي شود. در طي سال هاي خدمتم در پست مشاوره مراجعان بسياري در خصوص افت تحصيلي و روشهاي صحيح مطالعه به من مراجعه نمودند كه با اندكي صبر و حوصله و مطالعه پيرامون اين موضوع مواردي را پيشنهاد و توصيه نمودم كه مسلماً رعايت آنها در هنگام مطالعه تقريباً براي همه افراد مفيد و ضروري مي باشد. هدف از مطالعه, اعتماد به نفس , برنامه ريزي مناسب و صحيح , خونسردي و آرامش , علاقه , تفكر و انديشه مثبت , احساس رضامندي , تمركز حواس, طبقه بندي مطالب , فهميدن مطالب , فعال بودن دانش آموزان, فشار نياوردن به حافظه , اجتناب از مطالعه اجباري , استراحت مطلق پس از مطالعه علمي , تكرار , تحرك و ورزش , مكان مطالعه, نور و حرارت مكان مطالعه, زمان مطالعه, مطالعه در هنگام شب ( قبل از خواب ) و صبح زود كارآمدتر است. وضعيت بدن در هنگام مطالعه , يادداشت برداري و خلاصه نويسي , تندخواني , حداكثر استفاده از تجربيات, برقراري پيوند بين مطالب آموخته شده, تصوير سازي ذهني و تجسم عيني . خط كشيدن زير عبارات مهم, بيان مطالب , وقت كافي براي مطالعه, از  برخواندن , برگه نكته ها, (فيش برداري) استفاده از نقشه ها و تصاوير , تقسيم مطالب , تمركز نيرو, تغذيه مناسب اعم از غذا و اكسيژن لازم و مفيد , عدم استفاده از دخانيات, سلامت و آرامش ذهني و عاطفي .[6] اضطراب امتحان در لغت اضطراب امتحان از دو كلمه اضطراب و امتحان تشكيل شده است. منظور از اضطراب نوعي حالت هيجاني ناخوشايند و مبهم است كه با پريشاني , وحشت , هراس , تپش قلب , تعرق , سردرد , بي قراري , تكرر ادرار و تشويش همراه است. اما امتحان از نظر تعريفي , در حقيقت نوعي ارزشيابي است كه طبق اصول معيني انجام مي گيرد و وسيله اي است براي توصيف و اندازه گيري تغيير رفتار دانش آموزان در جهت اهداف آموزش و پرورش و كمك به بهبود يادگيري آنها. [7] روشهاي پيشگيري از اضطراب امتحان 1- ارزيابي واقع بينانه و بدون اغراق از امتحان : بايد موقعيت امتحان , براي دانش آموزان خوب و مطلوب ترسيم شود. آنها از قوانين و مقررات جلسه , نوع سوالات , تصحيح ورقه و غيره ترسانده نشوند, به علاوه در مورد اضطراب امتحان توضيحات لازم داده شود و امتحان به عنوان يك يادآوري مجدد در نظر گرفته شود. [8] 2- قرار ندادن اضطراب امتحان در مدار توجه , دانش آموزان هر اندازه اضطراب امتحان را در مدار توجه خود قرار دهند به همان نسبت دچار دلهره , نگراني و ترس مي شوند. شايسته است كه چيز ديگري مثلاً تصويري از تجربه هاي موفقيت آميز را جايگزين نمايند.[9] 3- رفتارهاي سازنده مثل مشورت و تمرين. پاسخها و رفتارهاي سازنده از قبيل مطالعه بيشتر , مشورت با ديگران,تمرين سوالات امتحانات قبلي يا سوالات احتمالي امتحان فعلي مي تواند مفيد باشند. 4- ايجاد شايستگي براي غلبه بر اضطراب امتحان از طريق حساسيت زدايي منظم. بايد در  دانش آموزان چنين احساس ايجاد كنيم كه امتحان مشكلي ندارد تو از عهده آن بر مي آيي . مي تواني بر آن مسلط شوي و از اين طريق او را به سوي خود پنداره مثبت و قوي سوق دهيم. 5- بر طرف نمودن محركهاي نامطلوب كه در امتحان مزاحم دانش آموزان هستند. 6- خود رهنمون بودن. دانش آموزان را در طول سالهاي تحصيلي بايستي خود رهنمون با آورد تا در خود اعتماد به نفس احساس نموده و خود را آماده گذر از موانع بنمايند. معلم در كلاس درس , معاون در حياط مدرسه , مدير در اداره كردن مدرسه با مسائل گوناگوني در گيرند و اما مشاور با تمام برنامه هاي درسي , آموزشي , تربيتي و پرورشي دانش آموزان درگير مي باشد. معلم مي خواهد در وضع موجود كلاس تغييري به وجود آورد تا كميت و كيفيت يادگيري دانش آموزان را افزايش دهد. و اما مشاور در جهت تغير رتفارهاي نامطلوب دانش آموز , ارائه يك رفتار و الگوي مناسب براي وي و تشويق و ترغيب دانش آموز جهت علاقه و ايجاد انگيزه تحصيلي وارد عمل مي شود. بنابراين توصيه مي كنم اگر مشاوران مواجه با اضطراب دانش آموز در خصوص امتحان شدند كه خود از عوامل مهم افت تحصيلي مي باشد. از پرسش نامه زير براي تعيين  سطح اضطراب دانش آموزان كلاس خود استفاده كنيد. نتايج پرسشنامه در اين زمينه به شما كمك مي كند. اگر اضطراب دانش آموزي متوسط و يا شديد باشد, بتوانيد براي آن چاره اي بينديشيد. اين پرسشنامه را مي توانيد به صورت فردي يا گروهي اجرا كنيد. نحوه ارزشيابي پرسش نامه بدين صورت است كه به هر پاسخ صحيح يك نمره تعلق مي گيرد. بدين ترتيب دامنه نمرات بين 0 تا 25 خواهد بود. طبقه بندي ميزان اضطراب برحسب نمرات به دست آمده چنين است: پائين تر از 8 اضطراب خفيف , بين 8 تا 12 متوسطه و بالاتر از 12 نشانه اضطراب شديد است. پرسش نامه اضطراب امتحان رديف سوالات بله خير 1 وقتي در امتحاني مهم حاضر مي شوم ,فكر مي كنم دانش آموزان ديگر از من زرنگ تر هستند.     2 فكر مي كنم اگر قرار باشد در آزمايش هوش شركت كنم, اعتماد به نفس و آرامش لازم را نخواهم داشت.     3 شركت در امتحان برايم بسيار سخت است.     4 وقتي در درسي امتحان مي دهم, بيشتر به موضوعاتي فكر مي كنم كه با آن درس ارتباطي ندارد.     5 وقتي به سوالات امتحاني پاسخ مي دهم , به نتايج شكست در آن امتحان فكر مي كنم.     6 بعد از امتحانات مهم, معمولاً آن قدر عصبي مي شوم كه حالت تهوع پيدا مي كنم.     7 وقتي فكر مي كنم قرار است در امتحان هوش يا امتحان ترم آخر شركت كنم, بدنم يخ مي كند.     8 در جريان امتحانات مهم , احساس مي كنم قلبم به شدت مي زند.     9 بعد از هر امتحان, معمولاً احساس افسردگي مي كنم.     10 قبل از شروع امتحانات آخر سال , احساس نا آرامي و آشفتگي مي كنم.     11 حالت هاي هيجاني من موقع امتحان در نتايج امتحانم اثر مي گذارد.     12 هنگام امتحان دادن, آن قدر عصبي مي شوم كه مطالبي را هم كه واقعاً بلد هستم , فراموش مي كنم.     13 فكر مي كنم علت شكستم در امتحانات مهم, خودم هستم.     14 بعد از هر امتحان سعي مي كنم ديگر درباره آن نگران نباشم, اما موفق نمي شوم.     15 گاهي موقع امتحانات با نگراني از خود مي پرسم , آيا به دانشگاه خواهم رفت ؟     16 اگر ممكن باشد, ترجيح مي دهم براي محك خوردن در يك درس مقاله اي بنويسم به جاي اين كه در امتحان آن درس شركت كنم.     17 فكر كردن درباره نمره امتحان, بر درس خواندن و نتايج امتحان من اثر مي گذارد.     18 فكر مي كنم اگر امتحان نبود, بيش تر ياد مي گرفتم.     19 وقتي سر جلسه امتحان مي روم, به خودم مي گويم اگر حال چيزي بلد نباشم , نبايد نگران شوم.     20 فكر اين كه ممكن است نتوانم خوب امتحان دهم, در نتيجه امتحانم اثر مي گذارد.     21 در امتحانات آخر سال بيش تر از امتحانات طول سال ( مستمر) درس مي خوانم.     22 حتي اگر براي امتحان كاملاً آماده باشم. باز هم شديداً احساس اضطراب مي كنم.     23 قبل از شروع امتحان از خوردن غذا لذت نمي برم.     24 كم تر اتفاق مي افتد كه قبل از امتحان نياز به آماده شدن براي امتحان را احساس كنم.     25 فكر مي كنم در حال حاضر امتحانات بيش از حد با تنش و ناراحتي همراهند.       توجه و تمركز طبيعتاً علل افت و شكست تحصيلي برخي از دانش آموزان ناشي از عدم توجه به معلم و مواد تدريس شده و نيز عدم تمركز حواس هنگام مطالعه و انجام تكاليف درسي است. بديهي است تا به موضوع يا محركي توجه نشود آن موضوع يا محرك وارد حافظه نخواهد شد و تا چيزي وارد حافظه نشده باشد نيز امكان بازيابي و به خاطر آوردن آن وجود ندارد. براي افزايش و جلب توجه و تمركز دانش آموزان  , اوليا و مربيان مي توانند از روشهاي زير استفاده كنند. 1- استفاده از تصاوير 2- استفاده از محرك هاي شنيداري 3- استفاده از رنگ 4- استفاده از اندازه 5- استفاده از تكرار 6- استفاده از تازگي و ... برنامه ريزي مسلماً داشتن يك برنامه منسجم و منظم در زندگي براي هر انساني ضروري است و با برنامه هر فردي بهتر و سريع تر مي تواند به اهداف خود در طي زندگي برسد. چرا كه يكي از دلايل افت تحصيلي دانش آموزان نداشتن برنامه و برنامه ريزي است. اگر يك دانش آموز 24 ساعت شبانه روز خود را براساس برنامه اي تنظيم كند داراي فوايد بسياري خواهد بود. از جمله اين كه تمامي موضوع ها و فعاليتهاي زندگي روزمره را در آن گنجانده و اين طور نمي شود كه براي يك موضوع يا يك فعاليت درسي بيش از حد وقت بگذارد و براي فعاليتهاي ديگر دچار كمبود وقت شود. ضمن آنكه با داشتن يك برنامه خوب و منسجم هيچ گاه دچار بلاتكليفي و سر در گمي نيز نخواهد شد.   عزت نفس يكي از مفاهيمي كه به مفهوم نگرش به آموزشگاه و يادگيري آموزشگاهي بسيار نزديك است , مفهوم نگرش به خود و عزت نفس تحصيلي در مورد يادگيري آموزشگاهي است. موفقيت و تأييد يا شكست و عدم تأئيد در تعدادي از تكاليف يادگيري و در مدتي نسبتاً طولاني به عزت نفس كلي درباره آموزشگاه و يادگيري آموزشگاهي مي انجامد. به همين نحو موفقيت و تأييد يا شكست و عدم تأييد پس از چند سال تحصيل منجر به اين خواهد شد كه دانش آموز اين موفقيت يا شكست را به خودش به عنوان ياد گيرنده يا دانش آموز تعميم دهد. سرانجام دانش آموز يا بايد از متهم كردن آموزشگاه يا معلمان به سبب عدم موفقيتش دست بردارد و خود را هدف اتهام قرار دهد يا بايد تائيد آموزشگاه و معلمان را به خاطر موفقيتش به تائيد خود مبدل سازد. دانش آموزي كه مرتباً در آموزشگاه موفقيت كسب مي كند بايد تأييد مدرسه و معلمان را به خود تعميم دهد و يك مفهوم كلي مثبت درباره خودش به عنوان يادگيرنده ايجاد كند. [10] مطالعات انجام شده بيانگر رابطه بين عزت نفس تحصيلي  و پيشرفت تحصيلي است. هر فرد فعاليتهايي را كه با موفقيت انجام داده است و يا مي تواند انجام دهد دوست دارد. تصور دانش آموز درباره موفقيت يا شكست در يك تكليف يادگيري مبتني بر تجاري است كه وي در مورد آن تكليف يا تكاليف مشابه از معلمان, والدين ,همسالان , و همچنين اشخاصي كه به طريقي با تكليف مورد نظر رابطه داشته اند, كسب كرده است. اگر فرد معتقد باشد كه در گذشته تكاليف مشابهي را با موفقيت انجام داده است احتمالاً با تكاليف بعدي با نوعي عاطفه مثبت برخورد خواهد كرد و اگر اعتقاد داشته باشد كه در تكاليف مشابه گذشته با شكست مواجه شده است, احتمالاً با تكليف بعدي با نوعي عاطفه منفي روبه رو خواهد شد. شرايط عاطفي و رواني شرايط عاطفي و رواني را مي توان به عنوان اصلي ترين عامل پيشرفت يا افت تحصيل دانست. بسيار از دانش آموزان با اين كه از بهره هوشي بالاتر از متوسط و ظرفيت يادگيري قابل ملاحظه برخوردارند, اما صرفاً به دلايلي از قبيل فقر عاطفي , انگيزه ناكافي , عدم پشتكار , فقدان اعتماد به نفس , عدم كفايت در ابراز وجود , كمي احساس خود ارزشمندي , كم رويي, نداشتن نگرش مثبت و قوي براي زندگي و تعارض رواني و غيره دچار بي اشتهايي تحصل شده , نمي توانند پيشرفت تحصيلي مطلوب داشته باشند. اين قبيل بچه ها نيازمند تقويت اعتماد به نفس , بالا بردن انگيزه و شناخت درماني هستند, تا آنجا كه در حوزه شناختي ايشان نگرش مثبت و مولد نسبت به خود و محيط اطراف به وجود آمده  از انگيزه غني براي تلاش بيشتر و ظاهر ساختن استعدادهاي بالقوه برخوردار شوند. عوامل آموزشگاهي دسته ديگر از عوامل مهم افت تحصيلي عوامل مربوط به مدرسه و معلم هستند كه مهمترين آنها عبارتند از : 1- روابط معلم و دانش آموز  2- مهارت معلمان 3- امكانات آموزشي 4- ارزشيابي 5- كتابهاي درسي 6- ناهماهنگي برنامه ها و روشهاي آموزشي 7- تقويم و ساعات آموزشي 8- روش تدريس 9- فضاي كلاس   روابط معلم و دانش آموز اولين هدف معلم بايد برقرار كردن رابطه اي مطلوب , دوستانه و حمايت كننده با دانش آموزان باشد چنين هدفي با تعامل ميان معلم و دانش آموز حاصل مي شود. چند روز اول مدرسه و اولين ديدارهاي دانش آموزان با معلم از اين نظر بسيار مهم است. بنابراين بايد به آن توجه خاص داشت. معلمان تازه كار به طور معمول از معلمان قديمي تر مي شنوند كه تا هنگامي كه دانش آموزان به آنها احترام نگذاشته اند در برابر آنها نخندند, زيرا آنها بر اين باورند كه دانش آموزان براي احترام گذاشتن به معلم بايد از وي بترسند, اما نظريه پردازان انگيزش مي گويند كه در روزهاي اول به دانش اموزان نشان دهيد كه به آنها علاقه داريد و متقابلاً آنها مي توانند به شما اعتماد كنند و در صورت نياز براي هر كمكي به شما رجوع نماينده  هدف اصلي در واقع آن است كه معلم بايد به عنوان فردي بالغ و قابل اعتماد براي دانش آموزان مطرح گردد. شرايط آموزشي و امكانات مطلوب تحصيلي عدم امكانات و تسهيلات مطلوب آموزشي يكي ديگر از عوامل موثر در افت تحصيلي دانش آموزان است. كمبود معلمان مجرب , باسواد و توانا در انتقال مطالب و موضوع هاي درسي به دانش آموزان, به خصوص در مقاطع تحصيلي راهنمايي و دبيرستان, وجود ضعف در روشهاي تدريس و تكيه بر محفوظات , تراكم جمعيت در كلاس , فشردگي برنامه هاي درسي ,كمبود كتابهاي درسي و كمك آموزشي و بعضاً داير نبودن رشته هاي تحصيلي مورد علاقه دانش آموزان در مدرسه منطقه تحصيلي , نارسايي در سرويسهاي بهداشتي مدارس , دوري فوق العاده مدرسه از محل سكونت دانش آموزان, سختي رفت و آمد و ده ها مسئله ديگر در مورد شرايط مطلوب آموزشي و امكانات و تسهيلات تحصيلي , از عوامل قابل توجه در ايجاد افت تحصيلي است. [11] ارزشيابي در اكثر نظامهاي آموزشي , پيشرفت تحصيلي و ارتقاء به كلاس بالاتر براساس ارزشيابي و امتحاناتي است كه به طور فصلي يا در پايان سال تحصيلي از دانش آموزان به عمل مي آيد. و نمره هايي كه دانش آموزان در اين امتحانات كسب مي كنند سرنوشت آيند آنها را روشن مي سازد, كه به كلاس بالاتر بروند يا مردود شده و بايد همان پايه قبلي را تكرار كنند و ترك تحصيل كرده از نظام آموزشي اخراج گردند. در اين نظامهاي آموزشي جريان تعليم و تربيت به صورت مجموعه اي از دانشهاي تنظيم يافته يادگيريها و دروسي را در بر مي گيرد كه براساس برنامه آموزشي مشخصي در مراحل و دوره هاي مختلف تحصيل از آسان به مشكل تنظيم يافته و با گذشتن دانش آموزان از اين مراحل و دوره ها به تدريج از تعداد دانش آموزان كاسته شده و تنها افراد بسيار مستعد و شايسته مي توانند به مراحل و دوره هاي بالاتر برسند. بنابراين نقش امتحان و ارزشيابي در اين نظامهاي آموزشي غربال كردن دانش آموزان مي باشد, به طوري كه نخبگان و افراد شايسته را براي تحصيل در مراحل بالاتر انتخاب نموده و بقيه را مردود دانسته و از تعليم و تربيت و تكامل محروم مي نمايند. مشاوران با تجربه به همراه ساير صاحبنظران اعتقاد راسخ دارند كه نمره هاي امتحاني , خواه از آزمونهاي معلم ساخته (Teacher-made Tests ) حاصل شده باشند يا از آزمون هاي ميزان شده (Standardized Test) داراي ارزشي نسبي هستند. در بدترين وضع اين نمره ها بيان كننده ناهمگونيهايي هستند كه در هدفها, محتواها و روشهاي تعليم و تربيت موجود است. و خود آنها نيز نتيجه قضاوتهاي ذهني معلمان مي باشد كه از آزمونهايي حاصل شده اند كه فاقد اعتبار (Validity) و پاياني (Reliability) مطلوب مي باشند و در بهترين وضع نيز اين نمره ها عملكرد يك دانش آموز را نسبت به عملكرد دانش آموزان ديگر كه در همان سن و مرحله آموزشي هستند ارائه مي كنند و در حدود شناخته شده اي از خطاها, نمره هاي پايه بعدي را پيش گويي مي نمايند و در هيچ موردي به « تداوم يادگيري توجه نمي شود يعني به اين مطلب كه امر يادگيري را نمي توان به صورت بسته هاي مجزا و مناسب تقسيم نمود و آنها را مورد ارزشيابي قرار داد توجه نمي گردد.» اين تاكيد زيادي كه بر نمره هاي امتحاني مي شود اثر سوء ديگري نيز بر كل نظام آموزشي مي گذارد كه هدف حقيقي آموزش و پرورش را به مخاطره مي اندازد. يعني اين تكوين و تكامل نيست كه هدف اصلي نظام آموزش و پرورش است . بلكه توانايي يادگيري اموري كه قابل اندازه گيري باشند هدف اصلي به شمار مي آيد. در اين صورت امري كه مفهوم فرعي و جنبي داشته اصل شده است.يعني نمره به خودي خود هدف شده است نه وسيله اي براي تصميم گيري درباره چگونگي كمك به آموزش و پرورش فرد. در چنين حالتي امتحان بر چگونگي تدريس و يادگيري تاثير گذاشته و جهت آنها را مشخص مي كند كه دانش آموز چه چيزي بايد ياد بگيرد و چگونه ياد بگيرد كه بتواند در امتحان موفق شود. مسلماً در اين شرايط است كه امتحان تهديدي دائمي براي شاگرد و معلم به حساب مي آيد , و فشارهايي كه از اين طريق به دانش آموزان, معلمان و خانواده ها وارد مي شود مي تواند سلامت رواني آنها را به مخاطره اندازد. مشاوران متخصص و با تجربه تلاش مي كنند كه ضمن ريشه يابي مسئله افت تحصيلي از اضطراب و تنشهاي رواني امتحان كه به دانش آموزان و والدين آنها وارد مي شود بكاهند و آنها اذعان مي دارند ,كه تغيير و تحول و نوآوري در روشهاي امتحانات و ارزشيابي پيشرفت تحصيل ابتدا مي بايست به صورت تغيير نگرش معلم نسبت به كار دانش آموز و كلاس جلوه گر شود ,تا به جاي شمردن خطاهاي دانش آموز به آنچه كه صحيح انجام داده است توجه نمايد و آنها را مورد تائيد و تشويق قرار دهد زيرا نتايج پژوهشهاي بسياري از روانشناسان بر اين امر دلالت دارد كه اگر پاسخهاي صحيح دانش آموز و پيشرفت هاي جزئي او , هر چقدر هم كه ناچيز باشد مورد توجه قرار گيرد . عملكرد و پيشرفت او بهبود خواهد يافت و حال آنكه قضاوتهاي منفي درباره دانش آموز و سرزنش و تحقير او تا اندازه زيادي باعث عدم پيشرفت وي و افت تحصيلي مي باشد. زيرا به خاطر چند اشتباه در يك درس , تمام شخصيت و احساس و عواطف او صدمه و آسيب مي بيند و اين خود تسهيل كننده زمينه اي براي شكستها و افت تحصيلي در آينده خواهد بود. نامتناسب بودن هدفها و محتواي برنامه ها با نيازها, استعدادها و علايق دانش آموزان بطور حتم قصور نظام آموزشي در برقراري هدفها و برنامه هايي كه با نيازهاي رشد و تكامل فرد و علايق و انگيزه هاي او مناسب و هماهنگ باشند به جريان تعليم و تربيت تاثير نامناسبي بر جاي مي گذارد و باعث افت تحصيلي دانش آموز مي شود. مشاورين دلسوز ما براي پي گيري و پيشگيري از افت تحصيلي دانش آموزان عزيز , 1- عدم توجه به نيازها و استعدادهاي دانش آموزان 2- تفاوتهاي فردي آنان در اين زمينه و عدم استفاده از روشهاي مطلوب تدريس و يادگيري كه علاقه و انگيزه آنان را براي آموختن از بين برده 3- نامتناسب بودن روشها و امكانات آموزش و پرورش با محتواي برنامه ها 4- عوامل خانوادگي كه خود شامل : الف) شرايط عاطفي و امنيت محيط خانواده ب) شرايط اجتماعي و اقتصادي 3- تحصيلات و سطح فرهنگ خانواده 4- تعداد اعضاي خانواده 5- اشتغال كودكان 6- اشتغال مادران 7- ارتباط بين اولياء و مربيان 8- حاكميت ارزشهاي مادي را از مهمترن دلايل افت تحصيلي در دانش آموزان مي دانند. و مهمترين عامل موثر در شكل گيري نگرش دانش آموزان نسبت به تحصيل , را خانواده مطرح مي كنند. چرا كه محيط خانوادگي بيش از بهره هوشي كودكان در موفقيت تحصيلي آن ها موثر است. چنانچه نگرش خانواده نسبت به مدرسه و معلمان و درس , منفي باشد يا بين آن چه مي گويند و آن چه عمل مي كنند تفاوت وجود داشته باشد طبيعي است كه به تدريج فرزند آنها نيز نگرش منفي به درس و تحصيل پيدا خواهند كرد. به طور كلي , فقر مالي , پايين بودن سطح فرهنگ , اختلاف و كشمكش در خانواده , روشهاي تربيتي و فرزند پروري , انتظارات و آرزوهاي خانواده , نگرش هاي آنها نسبت به درس و تحصيلات و ... از جمله عوامل خانوادگي هستند كه به طور مستقيم و غيرمستقيم بر ميزان موفقيت تاثير ميگذارند. تحقيقات نشان داده است كه بين سطح فرهنگ خانواده و ترك تحصيل  فرزندان رابطه معكوس وجود دارد. [12] در تحقيقات تحت عنوان « رابطه شكست تحصيلي با زمينه ها و شرايط خانوادگي » نتايج حاصله نشان داده است كه عواملي چون شغل پدر , ميزان تحصيلات والدين, حضور يا نبود يكي از والدين در خانواده , وضعيت اقتصادي خانواده , با موفقيت و شكست تحصيلي دانش آموزان رابطه دارند. همچنين درصد تعداد دانش آموزان موفق نسبت به ناموفق در طبقات شغلي متوسط و بالاتر بيشتر است و برعكس درصد تعداد دانش آموزان ناموفق در طبقات شغلي پايين بيشتر است. و همچنين اختلافات خانوادگي ضربات روحي بي شماري به فرزندان وارد ساخته و مهمترين عامل در افت و شكست تحصيلي آنها مي باشد. نظر محققان در زمينه افت تحصيلي افت تحصيلي به طور عام عبارت است از جنبه هاي مختلف شكست تحصيلي كه شامل غيبت مطلق از مدرسه, ترك تحصيل قبل از موعد مقرر, تكرار پايه تحصيلي و نسبت ميان سنوات تحصيل دانش آموز و سالهاي مقرر آموزشي , كسب محفوظات بجاي معلومات كه در زمان اندكي به فراموشي سپرده مي شود. و به عبارتي به مدرسه نيامدن, مردود شدن ,عدم رغبت و بي ميلي به مدرسه و مواد درسي , غيبتهاي متوالي , ازدواج پيش از اتمام تحصيلات , تحصيلات و كيفيت نامرغوب تعليم و تربيت از جمله عوامل افت تحصيلي مي باشند. طبق آمار حدود 4% دانش آموزان دوره متوسطه قبل از فرا رسيدن ايام امتحانات مدرسه را ترك مي گويند كه 55% آنها را ترك تحصيل كنندگان پايه اول دبيرستان تشكيل مي دهند. اين امر احتمالاً ناشي از جديد بودن محيط آموزشي براي دانش آموزان سال اول خواهد بود. محمد خير يكي از پژوهشگران در پژوهشي تحت عنوان « بررسي علل شكست تحصيل از ديدگاه معلمين و دانش آموزان روي يك نمونه 227 نفري كه بطور تصادفي از ميان مردودين 22 مدرسه شهر شيراز و با استفاده از يك پرسشنامه 30 ماده اي انجام داده بود براساس يافته هاي تحقيق خود مي نويسد: مهمترين عاملي كه معلمين در مورد علت مردودي دانش آموزان ذكر مي كنند در درجه اول مسايل خانوادگي و اجتماعي , و سپس به ترتيب عدم توانايي و عدم كوشش شخص دانش آموز است. و معلمين علل شكست پسران را در درجه اول به عدم توانايي و در درجه دوم به مسائل خانوادگي و اجتماعي و در درجه سوم به عدم كوشش آنها نسبت داده اند. اما در مورد دختران علل شكست را ابتدا مسائل خانوادگي و اجتماعي و سپس عدم توانايي و در درجه سوم عدم كوشش نسبت داده اند. البته يكي از فرضياتي كه در زمينه تعامل معلم و دانش آموز مورد آزمايش قرار گرفته است اين است , كه معلم به دلايل مختلف رقابت ها و توانايي هاي دانش آموزان را به طور متفاوتي درك مي نمايد و اين گونه انتظارات را كه معلم در خود مي پروراند در رفتارش با دانش آموز منعكس مي كند و در نتيجه ما بين دانش آموزان عملكردهاي متفاوتي ايجاد مي شود.[13] در يك بررسي كه در مورد 1490 دانش آموز پيرامون علل افت تحصيلي آنان و عدم آشنايي معلمان نسبت به وظايف خود به عمل آمد نتايج زير به دست آمده است . [14] علل ذكر نشده درصد 1- عدم احساس مسئوليت 2/15 2- ضعف شخصيت 1/15 3- بيسوادي و كمي تجربه 1/13 4- احتياج مالي 10 5- بي ايماني 2/9 6- عدم مراقبت از نظام آموزشي 8 7- بي بهره بودن از تربيت صحيح 5 8- نا آشنايي با روش تدريس 6/4 9- ناراحتي هاي خانوادگي 6/4 10- پول دوستي 6/4 11- محروميت و عقده هاي رواني 1/3 12- بي علاقه بودن دانش آموزان به تحصيل 1/2 13- نامناسب بودن محيط تحصيل 8/1 14- نارضايتي از وضع محيط 8/1 15- ساير اشتغالات معلم 2/1 16- يكنواخت بودن كار 5/0   مطالعات پژوهشي عموماً نشان مي دهند كه احتمال افت تحصيلي در مورد دانش آموزاني كه مورد مشاوره قرار مي گيرند كمتر از ساير دانش آموزان است. نتايج پژوهشي حاكي از آن است كه مدارسي كه داراي مراكزي براي پاسخگويي به مشكلات دانش آموزان و ارائه خدمات مشاوره اي به آنان مي باشند ميزان كمتري از افت تحصيلي را گزارش كرده اند و ارائه خدمات مشاوره اي صحيح و به موقع بر حضور بيشتر دانش آموزان در كلاس و مدرسه و موفقيت تحصيلي آنان موثر بوده است. وسعت آموزشگاه و افت تحصيلي اندازه موسسات آموزشي يكي از متغيرهايي است كه به نظر مي رسد با افت تحصيلي مرتبط باشد. نلسون (Nelson,1966) دريافت كه موسسات كوچكتر , ميزان افت تحصيلي پايينتري نسبت به موسسات بزرگتر دارند, در حالي كه, كامنز (1971,kamens) دريافت كه مؤسسات بزرگتر ميزان افت تحصيلي كمتري دارند. البته نلسون در پژوهش خود, به كيفيت موسسه آموزشي يعني اينكه موسسات آموزشي به پايگاه بالا  يا پايين اجتماعي تعلق دارد يا نه توجه نكرده است. راك , سنترا و لنين (Rock,Centra & Linen 1970) با تمركز بر پيشرفت تحصيلي به جاي افت تحصيلي عوامل مشابهي را به حساب آورده و نتايج متفاوتي به دست آوردند.آنها دريافتند كه در موسسات با كيفيت بالاتر آموزشگاههاي كوچكتر سطوح بالاتري از پيشرفت تحصيلي را نسبت به آموزشگاههاي بزرگتر نشان مي دهند, اما در موسسات با كيفيت پايين رابطه بين اندازه موسسه و پيشرفت تحصيلي به دست نيامد. از آنجا كه پيشرفت و افت تحصيلي مستقيماً به هم مربوطند اين يافته ها پيشنهاد مي كنند كه موسسات با كيفيت بالا و تعداد دانش آموز كمتر نتايج بهتري را از لحاظ پيشرفت تحصيلي دارا هستند. اين حقير زهرا مرزبان به عنوان كارشناس علوم تربيتي , مدرس آموزش خانواده , كه حدود 7 سال از عمرم را در سمت مشاوره مشغول به خدمت به دانش آموزان ميهنم بوده ام و حدود 70 مقاله علمي پژوهشي در خصوص تعليم و تربيت در مطبوعات به چاپ رسانده ام با توجه به نوع فعاليت و سابقه بيست سال و اندي در امر آموزش و پرورش و با مطالعات گوناگون علل و عوامل متعدد افت تحصيلي در نظام آموزش و پرورش را به علل و عوامل داخلي و خارجي نظام آموزش و پرورش تقسيم مي كنم و اذعان مي دارم كه اين عوامل به هيچ عنوان از يكديگر جدا نبوده و بر هم تاثير مستقيمي دارند. الف) علل داخلي 1- نامناسب بودن هدفها و محتواي برنامه ها با نيازها, استعدادها و علايق دانش آموزان همانطور كه مستحضر هستيد , در بيشتر نظامهاي آموزشي, عليرغم پيشرفتهاي شگرفي كه بشر در زمينه علوم, تكنولوژي , صنعت داشته اند, هنوز نظام هاي آموزشي با اصول آموزش و پرورش كهنه قرن نوزدهم اداره مي شود. 2- نامتناسب بودن روشهاي تدريس در مرحال مختلف تحصيلي روشهاي تدريس و يادگيري متداول در اكثر نظامهاي آموزشي براساس گوش دادن و بيان لفظي و حفظ كردن مطالب درسي استوار است. و بجاي بحث و تبادل نظر و تفكر , معلم مطالب را بيان مي كند و شاگردان فقط گوش مي كنند و سپس آنها را تكرار نموده,  و بر اثر همين تكرار و ارائه مجدد آن معلومات مي توانند مدرك قبولي و ارتقاء تحصيلي به دست آورند يا به صف مردودين و ترك تحصيل كنندگان بپيوندند. و پس از رشد و تعالي باز مانند. و اين درحاليست كه ما مي تونيم از استعدادها و راهنمايي و هدايت صحيح دانش آموز و تواناييهايش براي تحقيق و تفحص , جستجو كردن, مشاهده كردن, تجربه و آزمايش , تجزيه و تحليل مسائل , قضاوت و داوري در خصوص پديده ها, استفاده و دانش آموزان را به اين فعاليتها تشويق و ترغيب نمائيم. 3- نامتناسب بودن معلمان از نظر صلاحيتها و شايستگي هاي علمي , با توجه به نياز برنامه هاي درسي ناكافي بودن برنامه تربيت معلمان از نظر كمي و كيفي , و عدم تناسب تربيت آنان با نيازهاي آموزشي و پرورشي دانش آموزان  , اغلب به عنوان يكي از عوامل اصلي عدم كارايي نظام آموزشي و افت تحصيلي به شمار مي آيد. 4- نامتناسب بودن مقررات و شرايط و فضاي مدرسه و كلاس با نيازها و شرايط اجتماعي و رواني دانش آموزان ساير مقررات مدرسه معيارهايي را مطرح مي كنند كه همه معلمان بايد آن را بكار بندند و تخطي از آنها جرم محسوب مي شود. اين مقررات و شرايط ريشه در مدارس قرن نوزدهم و پيش از آن دارد.و اصلاحات در آنها بخوبي صورت نگرفته است حال اين مقررات و شرايط بر چه اساسي تدوين شده اند؟ و مباني علمي و منطقي اين مقررات و محدوديتها چيست؟ مشخص نيست... 5- نامتناسب بودن روشهاي ارزشيابي و سنجش يادگيري و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان در اكثر نظامهاي آموزشي پيشرفت تحصيلي و ارتقاء به كلاس بالاتر براساس ارزشيابي ها و امتحانات است كه بطور ترمي و يا در پايان سال تحصيلي از دانش آموزان به عمل مي آيد و نمراتي كه دانش آموزان كسب مي كنند, سرنوشت آنها را روشن مي سازد كه مي توانند به كلاس بالاتر بروند يا نه مردود مي شوند و بايد همان كلاس قبلي را تكرار كنند يا شايد هم ترك تحصيل نموده , و از نظام آموزشي خارج شوند. مطمئناً تنها افرادي بسيار مستعد و شايسته مي توانند به مراحل و دوره هاي بالاتر برسند. بنابراين نقش اصلي امتحان و ارزشيابي در اين نظامهاي آموزشي غربال كردن دانش آموزان مي باشد , بطوريكه نخبگان را براي تحصيل در مراحل بالاتر انتخاب نموده و بقيه را مردود دانسته, و از تعليم و تربيت و تكامل محروم مي نمايد. آيا اين روش صحيح است ؟! آيا نبايد چاره اي انديشيد ؟! و به تفاوتهاي فردي توجه نمود ؟! چاره كار چيست ؟! ب) علل خارجي از مهمترين عوامل خارجي موثر بر افت تحصيلي مي توان به موارد زير اشاره نمود : 1- فقر و محروميت اقتصادي يكي از عوامل تاثيرگذار بر افت تحصيلي و مردودي فقر و محروميت اقتصادي مي باشد . چرا كه فقر با خود, سوء تغذيه , سختي زندگي ومعيشت , كم غذايي, بد غذايي, مسكن نامناسب , اجبار در كار كردن كودكان و در نهايت ترك تحصيل را به همراه دارد و... 2- شرايط  و عوامل فرهنگي و اجتماعي الف) تفاوت زبان و فرهنگ بومي با زبان و فرهنگ عمومي جامعه: در بسياري از نقاط جهان زبانهاي محلي متعددي وجود دارد كه مردم آن مناطق به آن تكلم مي كنند. و تفكر آنان نيز عموماً تحت تاثير اين زبانهاي محلي شكل مي گيرد و فرهنگ خاصي را نيز , اين زبانها تكوين و تكامل مي بخشند, بنابراين كودكاني كه با زبانهاي محلي تكلم مي كنند عمو


مطالب مشابه :


تقويم اجرايی

-11 مقررات سعي شايسته در تحصيل خودداري از خريد و فروش هر شی يا وسيله ای در مدرسه . 11)




صورتجلسه جلسه دوره اي مديران مدارس راهنمايي دخترانه منطقه زرین شهر – فروردین 1389

پذیرایی و بازدید از فعالیتهای مدرسه. 15/11- 11. - توجه به اصل شايسته سالاري در مديريت




تاریخ چه ی والیبال

مدرسه - تاریخ چه هر طرف زمين 9تا 11 نفر با استفاده از سر 2- کلوپ شايسته يا اجتماعيون 3- کلوپ




گزارش فعاليتهاي انجام يافته در حوزه مشاوره دبيرستان شايسته الف- در سه ماهه اول سال تحصيلي

طلوع شایسته - گزارش فعاليتهاي انجام يافته در حوزه مشاوره دبيرستان شايسته الف- در سه ماهه اول




آیین نامه انظباطی

شايسته است اولياء محترم با توجه تذكر 11 : کفش ، کمر از اهداف مهم این مدرسه سالم سازی محیط




معيارهای اساسی ازدواج

مدرسه عشق - معيارهای شايسته): خانمى كه + نوشته شده در 88/02/11 ساعت 0:18 قبل از ظهر توسط fana | بسم




به صدا درآمدن زنگ اول مهر در مدارس سطح منطقه 11

شهرداری مشهد منطقه11 - به صدا درآمدن زنگ اول مهر در مدارس سطح منطقه 11 - شهرداری مشهد منطقه11




دلايل افت تحصيلي دانش آموزان و نقش مشاوران آموزش و پرورش

کمیته تخصصی مشاوره مدرسه نفس 10- جنسيت 11- نارساخواني 12 شايسته است كه چيز ديگري




برچسب :