برنامه‌ريزي كاهش اثرات زلزله در سطوح شهري


۱-طرح مسأله

زلزله (1) پديده‌اي است طبيعي كه خود به خود نتايج نامطلوب و ناگواري در پي ندارد، بلكه آنچه از آن فاجعه (2) مي‌سازد: 1ـ ساخت و ساز بي‌رويه در نواحي خطر 2ـ عدم آمادگي جهت مقابله با سوانح (3) ناشي از اين پديده طبيعي همچون ساير پديده‌هاي طبيعي از قبيل باران، برف، باد، … است. سوانح ناشي از عوامل خطرآفرين (4) در صورتي منجر به بروز فاجعه مي‌شوند كه دو عامل به ظهور رساننده، يعني عوامل طبيعي و عوامل اقتصادي‌ـ اجتماعي خطرآفرين با همديگر تلفيق شوند(5).

پهنه سرزمين ايران به لحاظ موقعيت جغرافيايي ويژه (ساختار ژئومورفولوژيكي و اقليمي) در معرض انواع سوانح طبيعي از قبيل: زلزله، سيل، طوفان و خشكسالي قرار دارد. از طرف ديگر قابليت ظهور سوانح ناشي از عوامل خطرآفرين اقتصادي‌ـ اجتماعي مانند: تمركز جمعيت در چند شهر عمده، فقدان سلسله مراتب بهينه فضايي ميان سكونتگاهها، مهاجرت از روستا به شهر، اقتصاد متغير و ضعف سازه‌هاي كالبدي در ساختار اقتصادي‌ـ اجتماعي، فجايع عظيمي بر ساختار اقتصاد ملي كشور وارد مي‌سازد. از ابتداي قرن بيست و يكم تا حال حاضر‌ زلزله‌هاي بزرگي در سطح گستره ايران به وقوع پيوسته است، يعني به طور متوسط هر 5 سال يك زلزله بسيار مخرب رخ داده است. زلزله‌هاي سلماس (1309 ه.ش) دورود (1322 ه.ش)، بوئين زهرا (1341 ه.ش)، طبس (1357 ه.ش)، رودبار ـ منجيل (1369 ه.ش)، بيرجند (1375 ه.ش)، اردبيل (1376 ه.ش)، قزوين (1381 ه.ش)، بم (1382ه.ش) نمونه‌هايي از اين زلزله‌هاي مخرب است.

2ـ تعاريف: علوم مختلف با اعلام دهه 1990 بعنوان دهه بين‌المللي مقابله با سوانج طبيعي از سوي سازمان ملل مختلف، اقدامات و تلاشهاي گسترده‌اي را جهت مقابله با سوانح طبيعي انجام دادند، شهرسازان نيز در اين راستا با توجه به ارتباط مستقيم با سازماندهي فضايي سكونتگاههاي انساني، جزو اولين كساني بودند كه وارد اين عرصه شدند و تلاشهاي گسترده‌اي را از 20 سال قبل جهت مقابله با زلزله آغاز كردند و همانگونه كه در كشورهاي پيشرفته ملاحظه مي‌كنيم، درواقع نتايج آثار اين متخصصان است كه با بروز زلزله‌هايي بزرگتر از آنچه كه در كشورمان رخ مي‌دهد، هيچگونه خسارتي (مالي، انساني) به آنها وارد نمي‌شود. در اين مقاله ما سعي كرديم برنامه‌ريزي كاهش اثرات زلزله را از ابتداي فرآيند برنامه‌ريزي تا اقداماتي كه براي كاهش اثرات زلزله در سطوح شهري مي‌توان انجام داد را بيان نمائيم. 1ـ2ـ تعريف برنامه‌ريزي (Planning): برنامه‌ريزي كوششي است آگاهانه و مبتني بر تصميم‌گيري كه به منظور تعيين آينده كليه روندهاي موجود به سوي مطلوبهاي انساني‌ـ كه در چهارچوب اهداف بيان شده‌اند‌ـ صورت مي‌پذيرد.(6) 2ـ2ـ تعريف برنامه‌ريزي پيش از وقوع زلزله (Planning Of Seismic Prevention): علم كنوني بشر قادر به تشخيص خطراتي كه جوامع را تهديد مي‌نمايد و تعيين نواحي و سكونتگاههاي در معرض خطر است. بنابراين مي‌توان براي مقابله با زلزله به عنوان يكي از عواملي كه جوامع بشري را تهديد مي‌كند آماده شد و اثرات آن را كاهش داد. از اين رو برنامه‌ريزي پيش از وقوع زلزله، فرآيند اقداماتي است كه عوارض زلزله را تقليل مي‌دهد و جامعه در معرض خطر را براي پاسخگويي به عوارض سانحه آماده مي‌نمايد. (7) برنامه‌ريزي پيش از وقوع زلزله شامل دو نوع فعاليت است. اول: برنامه‌ريزي كاهش اثرات زلزله دوم: برنامه‌ريزي آمادگي در برابر زلزله 3ـ2ـ تعريف برنامه‌ريزي كاهش اثرات زلزله (Planning of Seismic Mitigstion): برنامه‌ريزي كاهش اثرات زلزله جهت به حداقل رساندن خسارات و آسيبهاي زلزله اقداماتي را اتخاذ مي‌نمايد كه از طريق آن اثرات تخريبي آسيبهاي زلزله را كاهش مي‌دهد. هدف برنامه‌ريزي كاهش اثرات زلزله، كاهش عوارض نامطلوب است كه اقدامات مربوط به آن در اغلب موارد در مقايسه با ساير روشهاي مقابله با زلزله‌ داراي هزينه بسيار پايين است(8). 4ـ2ـ تعريف زلزله (Seismic): مكانيسمهاي اساسي درد اخل زمين كه باعث وقوع زلزله مي‌گردند، هنوز به طور كامل درك نگرديده‌اند و نظريه‌هاي گوناگوني پيشنهاد شده است كه متناقض يكديگر مي‌باشند، ولي آشكار است كه علل وقوع زلزله ارتباط نزديكي به تحولات تكتونيك كلي زمين دارد. لذا زلزله به تكانها و لرزشهاي ناگهاني زمين ناشي از تحولات تكتونيك زمين اطلاق مي‌گردد. (9) 3ـ بررسي رويكردهاي گوناگون در برنامه‌ريزي كاهش اثرات زلزله: در ارتباط با برنامه‌ريزي كاهش اثرات زلزله به دليل شكل‌گيري آن در طي سالهاي اخير رويكردهاي متفاوت و گوناگوني شكل نگرفته است. ولي به دنبال اعلام دهه 1990 به عنوان دهه كاهش اثرات سوانح طبيعي از طرف سازمان ملل رويكردهاي اقتصادي‌ـ اجتماعي‌ـ كالبدي و …. در ارتباط با كاهش اثرات زلزله در حال ظهور هستند كه در ذيل به برخي از آنها اشاره مي‌گردد. 1ـ3ـ تشريح رويكرد غالب (Dominant Approach): در اين رويكرد زلزله به عنوان پديده‌اي طبيعي كه ناشي از تأثير عوامل خطرآفرين طبيعي بر مردم و فعاليتهاي آنها تلقي مي‌شود. زلزله به عنوان يك تصادف، يك جنبه غيرقابل پيش‌بيني از نيروهاي طبيعي و يك رخداد اجتناب‌ناپذير فرض مي‌شود. 2ـ3ـ تشريح رويكرد اقتصاد سياسي (Political Economy Apprach): نقطه شروع رويكرد اقتصاد سياسي آن است كه خطرخيزي از ويژگيهاي عادي كالبدي نواحي است كه در آنها سانحه رخ مي‌دهد، يعني آسيب‌پذيري نتيجه خطرخيزي نيست بلكه نتيجه فرآيندهاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي است و سانحه يك وضعيت نهايي است كه از اين فرآيندها ناشي مي‌شود. در اين رويكرد، آسيب‌پذيري به عنوان اثر فرآيندهاي اجتماعي و اقتصادي ديده مي‌شود. در رويكرد غالب چنين تصور مي‌شود كه مردم به دليل بي‌اطلاعي خود از عوامل خطرآفرين و يا ساختارهاي نامناسب مديريت و تصميم‌گيري در جامعه، در وضعيت آسيب‌پذير زندگي مي‌كنند. 4ـ شناسايي ويژگيهاي زلزله: زلزله با توجه به ساختار ناشناخته‌اي كه دارد، داراي برخي از ويژگيهاي شناخته شده مي‌باشد كه علم بشر توانسته بر اين ويژگيها وقوف كامل يابد. برخي از اين ويژگيها جهت آشنايي با اين پديده در اين قسمت تشريح مي‌گردد. 1ـ4ـ منشأ زلزله: از ميان نظريه‌هاي مختلفي كه به عنوان عامل اصلي زلزله ارايه گرديده است نظريه حركت زمين‌ساختي (10) بيشترين مقبوليت را در ميان لرزه‌شناسان يافته است. اساس اين نظريه بر اين است كه پوسته زمين مركب از صفحاتي است كه ميل به لغزش دارند. اين صفحات كه به طور لايه لايه روي هم قرار گرفته‌اند پس از لغزش، زلزله را توليد مي‌كنند.(11) 2ـ4ـ گسلها (Faults): لغزش بستر سنگي (12) زمين ايجاد گسل مي‌نمايد. لغزش بر دو گونه است: عمودي (13) و افقي (14) لغزش عمودي آن است كه گسلها در جهت قائم روي هم بلغزند. اگر گسلي رو به سمت زير حركت كند گسل عادي (15) و اگربه سمت بالا حركت گسل وارونه (16) خوانده مي‌شود. لغزش افقي آن است كه گسلها به طور افقي روي هم بلغزند كه در اين صورت گسل جانبي (17) ناميده مي‌شود. گسلهايي هم كه بعد از زلزله به وجود مي‌آيند، گسل زلزله خوانده مي‌شوند. 3ـ4ـ كانون و مركز زلزله (Seismc Focus Or Hypocentre): نحوه انتشار امواج زلزله به گونه‌اي است كه گويي از يك مركز واحد ساطع شده‌اند، اين مركز را كانون زلزله(18) مي‌نامند. تصوير اين نطقه بر روي سطح كره زمين را مركز زلزله (19) و فاصله اين نقطه را عمق زلزله(20) مي‌خوانند. زلزله‌ها را برحسب عمقشان به دو نوع سطحي و عميق تقسيم مي‌كنند. عمق زلزله‌هاي سطحي كمتر از 70 كيلومتر است و زلزله‌هاي عميق 300 تا 600 كيلومتري منتشر مي‌شوند(21). 1ـ3ـ4ـ بزرگي زلزله (Magnitude): اندازه زلزله بستگي زيادي به انرژي آزاد شده دارد. از سوي ديگر دامنه ارتعاش حاصل از زلزله در فاصله معيني از مركز زلزله ارتباط مستقيمي با انرژي آزاد شده دارد. لذا ريشتر (22) در سال 1935 بزرگي (M) را چنين تعريف كرد.(23) M= LogA در اين رابطه M (بزرگي) (درجه ريشتر) و A دامنه بيشينه لرزه‌نگاشتي است. 2ـ3ـ4ـ وسعت زلزله: وسعت ناحيه زلزله‌زده با انرژي آزاد شده متناسب است وامبرسز(24) به كمك داده‌هاي تاريخي وسعت زلزله را معين كرده و با استفاده از روابطي بين وسعت و بزرگي زلزله، بزرگي زلزله‌هاي تاريخي ايران را برآورد نموده است. در جدول زير وسعت تقريبي زلزله براي بزرگي‌هاي مختلف داده شده است.(25) جدول شماره 2ـ وسعت ناحيه زلزله‌زده در ارتباط با شدت و بزرگي زلزله بزرگي زلزله شدت زلزله در مركز شعاع منطقه‌اي كه زلزله در آن احساس مي‌شود(كيلومتر) 8 Xl 600 7 X-Lx 400 6 Vlll-Vll 220 5 Vll-Vl 150 4 V 80 3 Lll 15 2 l-ll 000000 مأخذ: عادلي، حجت‌ا…ـ مهندسي زلزله‌ـ ص 63 5- بررسي اثرات زلزله : وقتي زلزله اي روي مي دهد شهر به صورت يك سيستم از آن تاثير مي‌پذيرد . به عبارت ديگر عناصر شهري (26) نه تنها خود از زلزله و ساير آثار جانبي آن متاثر مي گردند ،بلكه در عمل متقابل سيستمي ساير عناصر شهري را تحت تاثير قرار داده ويا تاثير مي پذيرد . هر چه ميزان و نحوي تاثير گذاري يكي از عناصر شهري وگسترده اثر آن بيشتر باشد ،تعداد وانواع بيشتري از ساير عناصر تحت تاثير قرار خواهند گرفت. زلزله با توجه به طيف مختلف قدرت تخريبي اثرات گونا گوني دارد. عليرغم تفاوتهاي موجود ميان زلزله ،مي توان آثار آنها را در چهار گروه كلي طبقه بندي نمود كه تفاوتهاي آنها در جزئيات اين گروهها ي كلان آشكار مي شود ،اين چهار گروه عبارتند از : اثرات كالبدي (27) – اثرات اجتماعي (28)- اثرات اقتصادي (29)- اثرات مديريتي (30). 1-5- بررسي اثرات كالبدي زلزله : اثرات كالبدي زلزله عبارت از تاثير آن بر آنچه كه در فضاي سكونتگاههاي انساني وجود دارد شامل تخريب ووارد آمدن خسارت به خانه ها و ساختمانها ،تخريب شبكه هاي آب وفاضلاب ،راه و ترابري ،برق تسهيلات پست و مخابرات . 2-5- اثرات اقتصادي زلزله : زلزله بيشتر باعث از هم گسيختگي اقتصاد را مي‌شود تا آنكه ساختار اقتصادي را ويران نمايند چرا كه در طي يك دوره بحراني مردم بايد كار خود را رها ساخته وبه فعاليتهاي مربوط به زلزله نظير جستجو ونجات ويا مراقبت از باز ماندگان بپردازند. 3-5- اثرات اجتماعي زلزله : زلزله اغلب اختلافات اجتماعي در يك جامعه را آشكار نموده ونا برابريهاي موجود در يك سيستم اجتماعي را بر ملا مي سازد. 4-5- بررسي اثرات مديريتي زلزله : هنگاميكه زلزله در محدوده وسيعي به وقوع مي پيوند ،ساختار مديريتي جامعه جهت مقابله با آن در يك وضعيت بحراني قرار مي گيرد . زيرا در اثر تخريب كليه زير ساختها وساير عوامل كالبدي كه منجر به تلفات شديد انساني گرديده ،جامعه نياز به پاسخگويي فوري وويژه دارد . 6– تبيين جايگاه برنامه ريزي كاهش اثرات زلزله در فرآيند برنامه ريزي شهري : شهر به عنوان يك سيستم سكونتگاهي براي تداوم زيست و ارتقاء كمي وكيفي زندگي خود نياز به آنگونه برنامه ريزي دارد كه هم قابليتهاي بالقوه دروني آن را به فعليت در آورد وهم سازمان فضايي كاربري اراضي آن را متعادل،متوازن و موزون سازد .سيستم شهري مانند هر سيستم ديگر در شرايط عادي مي تواند در چار چوب يك برنا مه ريزي مطلوب ،حيات پوياي خود را تداوم دهد ،اما وقوع شرايط بحراني وپيش بيني نشده به مفهوم اختلال (31) در جريان حيات اين سيستم خواهد بود ( 32) . در شرايط بحراني سيتمهاي پيچيده طبيعي خود را با آن تطبيق داده واز شرايط بحران گذر مي كنند ،حال آنكه نظامهاي ساده مختل شده و آسيب مي بينند . انطباق پذيري (33) با شرايط بحران مي تواند دروني يا بيروني باشد. سطح تو سعه اقتصادي – اجتماعي ارتباط مستقيمي با سازمان و ساختار فضايي –‌مكاني شهر دارد كه به نوبه خود برنا مه ريزي شهري در خوري را مي طلبد .بدين‌ترتيب بديهي است كه برنا مه ريزي شهري با در نظر گرفتن عامل زلزله بر حسب سطح توسعه اقتصادي – اجتماعي كشور ها متفاوت باشد (34) . براي اينكه بتوان عامل زلزله را در فرآيند برنا مه ريزي شهري (35) وارد نمود ،بايد روشي را اتخاذ كرد كه بتوان سيستم واجزاي آن را هم به طور مجزا وهم در ارتباط با هم ببيند ودر هر قسمت براي شرايط بحراني برنا مه ريزي كند .اين روش جنبه هاي زير را در بر مي گيرد : ا لف : نگرشي كلي به توزيع متعادل فعا ليت – انسان در شهر با توجه به نقاط بحران زا (36)‌ در اين نگرش انسان وفعاليتها به نحوي در پهنه فضاي شهري توزيع مي گردند كه در مناطق پر خطر ،حداقل فعاليتها وكم آسيب پذيرترين آنها و حداقل تعداد جمعيت مستقر شوند. ب : نگرش جزئي به اجزاي هر نوع سيستم شهري از مقياس بزرگ تا كوچك ،ارتباط آنها با بحران و ميزان آسيب پذيريشان از بحران . ج : نگرش به رابطه كل با جزء به صورت ارتباط متقابل دروني اجزاي مختلف نظام ونقش و تاثير مكمل آنها در چرخه كاهش خطر با توجه به عملكرد نظام گونه اجزاي شهري و تاثير پذيري هر يك از اجزاء از زلزله كه به نوبه خود موجب تاثير پذيري بر يك ،چند يا همه اجزاي ديگر شهري مي گردد. 7 – فرآيند برنامه ريزي كاهش اثرات زلزله : شهر به عنوان سيستمي طبيعي ودر عين حال مصنوع كه مي تواند دچار شرايط بحراني شود بايد خود را براي مواجهه با وضعيت بحراني آماده سازد .اين امر در صورت لزوم حفظ پويايي حيات سيستم ، به مفهوم انديشيدن به نوعي از برنامه ريزي با توجه به شرايط بحران است . عامل جديدي در فرآيند برنامه ريزي شهري سكونتگاههاي در معرض خطر زلزله بايد وارد گردد كه اين بار آن را از ديدگاه شرايط بحران ونقش وسهم هر يك از كاربريها در اين شرايط مورد بررسي قرار دهد . در اين صورت براي تداوم حيات سيستم در شرايط بروز بحران فضا ،فعاليت ،زمين در وضعيتي مناسب با الزامات بحران (37) ،برنامه ريزي مي گردد . اين وضعيت مناسب ممكن است در آغاز با روند معمول در فرآيند برنامه ريزي شهري خوانايي نداشته باشد .در چنين شرايطي لزوم انتخابهاي بهينه وگزينش موقعيتهايي براي شرايط گذار پيش مي آيد. هر چند در نظر گرفتن شرايط بحراني در فرآيند برنامه ريزي شهري در چرخه حيات سيستم شهري كم كم همانند سيستمهاي طبيعي جزيي لاينفك از مجموعه برنامه ريزي شده وبا روند عادي آن در انطباق خواهد آمد . 1ـ7ـ برنامه‌ريزي مقابله با سانحه: برنامه ريزي مقابله با سانحه فرآيند جامعي است جهت ايجاد آمادگي وتوان پاسخگويي در رويارويي با سوانح در دو مقطع پيش از وقوع و پس از وقوع تا از اين طريق به اهداف از قبل تعيين شده جهت توسعه دست يابد. 1ـ1ـ7ـ برنامه ريزي پيش از وقوع سانحه : برنامه ريزي پيش از وقوع سانحه فرآيند برنامه ريزي اقداماتي است كه يا از وقوع سانحه جلوگيري مي نمايد ويا عوارض سانحه را تقليل مي دهد وجامعه در معرض خطر را براي پاسخگويي به اثرات سانحه آماده مي نمايد. برنامه ريزي پيش از وقوع سانحه شامل سه نوع فعاليت است : اول ) برنامه ريزي پيشگيري از وقوع سانحه( OF DISASTER PREVENTION PLANNHNG) دوم )برنامه ريزي كاهش اثرات سانحه ( PLANNING OF DISASTER MITIGATION ) سوم ) برنامه ريزي آمادگي در برابر سانحه (PL ANNIG OF DISASTER PREPAREDENS) 1-1-1ـ7ـ برنامه ريزي آمادگي در برابر سانحه : برنامه ريزي در برابر سانحه توسعه برنامه هايي را در دارد كه تمامي واكنشهاي پس از وقوع سانحه را برنامه ريزي نمايد وشامل برآوردي از نيازهاي فوري وتشخيص منابع براي پاسخ به آن نيازها مي باشد. 2-1-1-7- برنامه ريزي پيشگيري از وقوع سانحه : برنامه ريزي پيشگيري از وقوع سانحه با عوامل خطر آفرين طبيعي كه موجب بروز سانحه مي شوند مانند سيل وگردباد برخورد مي نمايد . 3-1-1-7- برنامه ريزي كاهش اثرات زلزله : برنامه ريزي كاهش اثرات زلزله جهت به حداقل رساندن خسارت وآسيبهاي زلزله اقداماتي را اتخاذ مي نمايد كه از طريق آن شدت زلزله را كاهش مي دهد . هدف برنامه ريزي كاهش اثرات زلزله ،كاهش عوارض نامطلوب زلزله است كه اقدامات مربوط به آن در اغلب موارد داراي هزينه بسيار پايين ويا بدون هزينه است. 2-7- برنامه ريزي پس از وقوع سانحه : فرآيند جامعي كه پس از وقوع زلزله با اتكاء به منابع موجود جهت استفاده بهينه از آنها براي كاهش ميزان تلفات وخسارات زلزله صورت مي گيرد. 8-طبقه بندي اقدامات مربوط به برنامه ريزي كاهش اثرات زلزله : اقدامات برنامه ريزي كاهش اثرات زلزله به دو دسته ( الف) اقدامات ايستا (38 ) و ب) اقدامات پويا (39 )تقسيم مي شوند 1-8- اقدامات ايستا در برنامه ريزي كاهش اثرات زلزله : اقدامات ايستا در برنامه ريزي كاهش اثرات زلزله شامل توسعه يا كاربري معيارهايي مانند تدوين مقررات ساختماني (40 ) كاربري اراضي ،ناحيه بندي (41 ) وتكنيك هاي برنامه ريزي شهري كه آسيب پذيري را كاهش مي دهد ،مي باشند . اقدامات ايستا در راستاي كاهش اثرات زلزله عبارتند از : 1- پهنه بندي وريز پهنه بندي لرزه اي 2- برنامه ريزي كاربري اراضي 1-1-8- پهنه بندي وريز پهنه بندي : ( Z ONATION AND MICROZONATION) غالبا زمين لرزه ها به يك رشته پيچيده از حوادث كه شامل تشكيل گسل در سطح زمين (42 ) ،لرزش زمين (43 ) شكست زمين (44 ) ،نشست زمين (45 ) روانگرايي خاك (46)، لغزش زمين وبه راه افتادن گدازه ها مربوط هستند .از اينرو برآورد فضايي خطر زلزله به صورت نقشه هاي پهنه بندي وريزپهنه بندي (47 ) امكان مشخص نمودن وقوع احتمالي وشدت يك زلزله را در يك ناحيه بدست مي دهد. پهنه بندي لرزه‌اي توزيع خطر زمين لرزه را در كل يك كشور يا ناحيه برآورد مي نمايد وريز پهنه بندي لرزه اي بصورت تفصيلي توزيع خطر زمين را در سطح محلي يا حتي سايت نشان مي دهد .نقشه هاي مربوط به پهنه بندي وريز پهنه بندي زلزله براساس تحليل آماري شدت وتناوب زلزله هاي ثبت شده در گذشته وويژگيهاي زمين شناسي ناحيه يا محل مورد بررسي در مورد احتمال وقوع زلزله تهيه مي شوند .از اينرو محققين در تهيه نقشه بندي وريزپهنه بندي زلزله نه تنها نوع وماهيت زمين ورفتار احتمالي آن بلكه منابع والگوهاي گسترش امواج زلزله اي را نيز مورد توجه قرار مي دهد (48 ). در پهنه بندي لرزه‌اي به واكنش زمين در طي زمين لرزه توجه مي شود كه آن هم از مكاني به مكان ديگر بسته به جنس خاك وشرايط سطح زمين متفاوت است.در بعضي موارد ناپايداري خاك امكان دارد كه بدنبال يك زلزله توسعه يابد ودر ساير نقاط خاك هاي سست با لرزشهاي زمين بهم چسبيده ويك توده بزرگ را تشكيل دهند.در نقاطي كه خاكهاي سست دانه دانه اشباع مي شوند ،امكان دارد چسبندگي آنها موجب روانگرايي خاك شود . روانگرايي تركيبي از فشار ديناميكي به دليل بروز امواج ناگهاني در خاك ونفوذ آب (بخصوص در رس يا شن ) است كه مي تواند موجب لغزش زمين نيز گردد. در بررسي ريز پهنه بندي زلزله لرزشهاي احتمالي زمين وناپايداري خاك از نكات قابل توجه هستند .در ميان روشهاي تحقيقات ريز پهنه بندي سه روش متداول ارائه مي شوند كه عبارتند از (49 ): روش اول :استفاده از زمين لرزه هاي كوچك ولرزشهايي در سطح خرد مانند لرزه هايي كه با انفجار زير زميني بوجود مي آيند وبدين ترتيب پايه اي براي ارزيابي رفتار مكان مورد بررسي بدست مي آيد. روش دوم :استفاده از روشهاي تحليل كه سطح زمين را براي زلزله اي با شدت فرضي محاسبه مي كند وبر اساس مطالعه مسير سير امواج زلزله است. روش سوم : مقايسه ثبت حركات قوي موجود با پيش بيني حركات احتمالي زمين در يك ناحيه فرضي. روشهاي اول ودوم هنوز كاملا قابل اطمينان نيستند وبه تحقيقات علمي بيشتري نياز دارند .روش سوم بيشترين وگسترده ترين استفاده را داشته است ،ولي عليرغم گستردگي استفاده ثبت زمين لرزه ها در بيشتر نواحي براي پيش بيني احتمالات كافي نبوده وحتي در مواردي كه ثبت زمين لرزه ها بطور كامل صورت گرفته با دوره هاي زماني كه در زمين شناسي معني دار هستند تناسبي ندارد .اين مطلب ناشي از ملاحظات تكنيكي خاصي است كه شرايط زمين شناسي محلي وخاك شناسي محلي نقش مهمي درناحيه بندي زلزله اي در سطح خرد ايفاء مي نمايند. ارزيابي توزيع فضايي خطر زمين لرزه به دليل فقدان بينش علمي كنوني در مورد دانش زلزله شناسي به سمت مقررات ساختماني كه جنبه حفاظتي دارند وبه اين دليل هزينه بالايي نيز در بردارند ،منتهي شده است وبه دليل معيارهاي كاربري اراضي براساس پهنه بندي لرزه‌ايي در سطح خرد بايد به كار گرفته شوند تا بعضي از مشكلات هزينه هاي ساختماني در نواحي زلزله خيز را با تشويق به استفاده از الگوي هاي مكان يابي امن تر براي توسعه جديد پاسخ دهند (50 ). 2-1-8ـ تهيه نقشه هاي پهنه بندي وريزپهنه بندي : نقشه هاي پهنه بندي وريزپهنه بندي خطر مناطقي را كه از نظر احتمال وقوع خرابيهاي ژئوتكنيكي با يكديگر متفاوت هستند،مشخص مي كند. براي پهنه بندي ابتدا منطقه مورد نظر از لحاظ لرزه خيزي مورد مطالعه قرار مي گيرد تا احتمال وقوع زلزله هاي شديد در آينده معلوم گردد .لرزه خيزي منطقه را مي توان با استفاده از اطلاعات لرزه شناسي وزمين شناسي تعيين نمود . براي اين كار مي توان از اطلاعات مربوط به زلزله هاي ثبت شده دستگاهي ويا اطلاعات تاريخي مربوط به زلزله هاي قديمي استفاده نمود . نقشه گسلهاي فعال نيز حاوي اطلاعات مهمي درباره لرزه خيزي مي باشند .اطلاعات گسل شتاسي عبارتند از : ميزان جابجايي گسل در طول زمان ،ابعاد هندسي گسل ،تغيير مكان ايجاد شده در اثر زلزله ،دوره بازگشت زلزله ها ومدت زمان سپري شده از تاريخ آخرين زلزله (51 ) . 3ـ1ـ8ـ برنامه‌ريزي كاربري اراضي: در مناطق زلزله‌خيز، عامل زلزله چه در انتخاب و چه در استقرار كاربري اراضي شهري، يكي از مهمترين عوامل تأثيرگذار مي‌باشد. چگونگي انتخاب و استقرار كاربري اراضي به صورتي كه حداقل آسيب را به هنگام وقوع زلزله متحمل شده و يا حداقل آسيب را به عوامل مصنوع وارد آورند، در چارچوب بحث برنامه‌ريزي كاربري اراضي مطرح مي‌گردد. در بحث برنامه‌ريزي كاربري اراضي، عوامل و خصوصيات خاص كالبدي، جمعيتي، اقتصادي و محيطي هر كاربري شهري مانند چگونگي تراكم جمعيتي و ساختمان و ميزان سرمايه‌گذاريهاي اقتصادي و انساني و نيز چگونگي سازگاري آن جهت استقرار و همچنين ميزان آسيب‌پذيري و (آسيب‌رساني) هر كدام از كاربري اراضي شهري كه منتج از همان عوامل و خصوصيات دروني آنها است، به هنگام بروز زلزله مي‌تواند نقشي بسزا در تعيين مكان مناسب جهت استقرار هر كاربري براساس اطلاعات زمين‌شناسي شهر داشته باشند. خطر وقوع زمين‌لرزه با تعدادي از پديده‌هاي وابسته به زمين‌لرزه بوجود مي‌آيد كه هر يك اثر خود را بر روي برنامه‌ريزي كاربري اراضي دارند، اين پديده‌ها عبارتند از: تشكيل گسلهاي سطح زمين، لرزش زمين و شكاف زمين است. گسلها كه نشانهايي از فعاليت جاري يا اخير زمين هستند اولين پديده نگران‌كننده در برنامه‌ريزي كاربري اراضي به شمار مي‌آيند. كاربري اراضي، در نقاطي كه حركتهاي مهم زمين در امتداد گسلها وجود دارد منحصر به فضاي باز، نواحي با تراكم پايين جمعيتي مانند پاركها و اراضي كشاورزي اختصاص مي‌يابد. قوانين ريز پهنه‌بندي حريمهاي ساختماني را از خطوط گسل دور ساخته و ساختمانهاي قابل قبول را در اين نواحي از طريق مقررات مناسب ساختماني معين مي‌نمايد. بنابراين ساخت و ساز در امتداد گسلها بايد ممنوع شود و بايستي مراكز داراي تراكم جمعيتي بالا (مانند مدارس، بيمارستانها، مراكز خريد، كارخانه‌ها و مراكز تجمع شهري و مراكز مسكوني) به دور از گسلهاي فعال قرار گيرند و اين نكته بعنوان يك اولويت در زمينه قانونگذاري در مكانيابي ساخت و ساز از خطوط گسل فعال به حساب آيد و تخلف از آن در قانون كاربري اراضي مجازات داشته باشد.(52) 4ـ1ـ8ـ ارتباط لرزش زمين و برنامه‌ريزي كاربري اراضي: لرزش از ديگر پديده‌هاي ناشي از زمين‌لرزه است كه شدت آن در نواحي كه داراي خاكهاي سست متراكم هستند بسيار بيشتر از نواحي است كه داراي بسترهاي سخت هستند. احتمال وقوع لرزش زمين در يك ناحيه بستگي به فاصله از منبع زلزله و نزديكي به خطوط گسل دارد(53). دو روش براي پيش‌بيني شدت لرزش زمين بكار مي‌رود كه عبارتند از: الف) روش اول: ارتباط اثرات زمين‌لرزه گذشته با شرايط لايه زيرين خاك اين روش يك روش تجربي است كه از مطالعه ثبتهاي گذشته خسارات زلزله در نواحي فرضي بدست مي‌آيد. چنانچه در نواحي كه مقررات ساختماني جديد بي‌اثر بوده‌اند، زلزله‌هاي خفيفي به وقوع پيوندند اين روش بايد با دقت بيشتري به كار گرفته شود. ساختمان‌سازي به روش سنتي در بسياري از نقاط بگونه‌اي است كه ساختمانها در برابر لرزش زمين آسيب‌پذير هستند و در نتيجه احتمال دارد كه خسارت ناشي از لرزش زمين نيز بسيار بالا باشد. نواحي با ويژگيهاي لرزشي متفاوت مي‌توانند با استفاده از نقشه‌هاي زمين‌شناسي كه بسترهاي سنگي يا خاكهاي سست را معين مي‌نمايند، مشخص شوند. نقشه‌هايي كه بر اين اساس آماده مي‌شوند به عنوان يك راهنماي كلي در مورد اثرات لرزش زمين بكار مي‌روند و به ايجاد يك سيستم كامل ريز پهنه‌بندي كمك مي‌نمايند(54) ب) روش دوم: تهيه نقشه‌هاي شدت زمين‌لرزه اين روش از مقايس مركالي يا ساير مقياسهاي سنجش شدت زلزله مانند ريشتر بهره مي‌گيرد و براساس ثبت تاريخي زمين‌لرزه‌هاي گذشته است. شدت زلزله از طريق شرايط خاك و فاصله از مركز زلزله معين مي‌شود.(55) ارتباط خطر لرزش زمين و برنامه‌ريزي كاربري اراضي بدينگونه است كه قوانين ريز پهنه‌بندي بايد در جلوگيري از احداث ساختمانها در نواحي خطرناك، زمينهاي داراي خاك سست ناپايدار (بخصوص اگر عميق باشند) كاملاً جامع باشد. برنامه‌ريزي كاربري اراضي، توسعه در چنين نقاطي را محدود مي‌نمايد و يا حداكثر با تراكم پايين اجازه ساخت و ساز مي‌دهد و ساخت و سازهايي كه انجام مي‌پذيرند از نظر استحكام كنترل مي‌شوند. در مواردي كه نقشه‌هاي تراكم در مورد اعتبار قوانين ريز پهنه‌بندي مورد ترديد باشد، مقررات ساختماني بايد تحقيقات تفصيلي زمين‌شناسي در ناحيه مورد بررسي انجام دهد تا مطمئن شود كه عامل آسيب‌پذيري در طراحي ساختمانها و برنامه‌ريزي كاربري مورد توجه قرار گرفته است.(56) لغزش زمين از ديگر پديده‌هاي ناشي از زمين‌لرزه است كه احتمال وقوع آن در نواحي كه داراي خاكهاي سست هستند بيشتر است و خود موجب روانگرايي خاك در طي زلزله مي‌شود. خاكبرداري پله پله، آبياري بيش از اندازه، حفاريهاي مفرط و فرسايش خاك همگي احتمال وقع لرزش را افزايش مي‌دهند. شكست زمين كه در اثر وقوع زلزله رخ مي‌دهد خود شامل لغزش زمين، روانگرايي خاك، ترك برداشتن زمين، كج شدن زمين، نشت زمين مي‌شود كه همگي اينها اثرات نامطلوبي بر روي تمامي انواع ساختمانها دارند. برنامه‌ريزي كاربري اراضي در نواحي كه در معرض خطرات ناشي از شكست زمين قرار دارند به تنهايي كافي نبوده و عامل مهمي در تدوين معيارهاي حفاظتي مقررات ساختماني است. 5ـ1ـ8ـ تمهيدات قانوني در برنامه‌ريزي كاربري اراضي: تمهيدات قانوني در برنامه‌ريزي كاربري اراضي از وسايل بسيار مؤثر در اجراي موفق تصميمات مربوط به كاربري اراضي شهري است. اخذ تمهيدات قانوني در برنامه‌ريزي كابري اراضي در دو مورد صورت مي‌پذيرد.(57) الف) تمهيدات قانوني در مورد گسلهاي فعال موجود در نواحي: پاره‌اي از تمهيدات قانوني مي‌توانند نوع و تراكم ساختمانها را در نواحي كه گسل فعال وجود دارد كنترل نمايند. مثلاً در نزديكي محل گسل فعال در يك ناحيه لازم است كه ناحيه‌بندي صورت گيرد تا از احداث واحدهاي ساختماني جلوگيري نموده و تنها كاربريهاي خاصي نظير كشاورزي و فضاي باز را مجاز گرداند. براساس قوانين ريز پهنه‌بندي شهرداري بايد ساخت و ساز واحدهاي مسكوني و يا خدمات عمومي شهري (مانند پلها و زيرساختهايي چون برق و مخابرات) را در نواحي كه نشان گسل فعال دارند ممنوع نمايد. شهرداري‌ها همچنين مي‌توانند قوانيني در مورد عقب‌نشيني ساختمانهايي كه در نزديكي گسلها بنا شده‌اند برحسب نوع آنها پس از تصويب شوراي شهر اجراء كنند. ب) تمهيدات قانوني در مورد لرزش زمين ناشي از زلزله: زمين‌لرزه‌ها اغلب لرزش زمين را ايجاد مي‌كنند كه ويراني بسياري به بار مي‌آورد. پيش‌بيني لرزش زمين و تعيين نوع آن يكي از دشوارترين موارد در نكات مربوط به زلزله است. زيرا اين مطلب بستگي به اثرات تقويتي نشستهاي زمين‌شناسي محلي، منبع زلزله (مانند شدت) و فاصله از گسل (58) دارد. با اين وجود، لرزش زمين در نواحي مكانهايي كه بر رسوبهاي اشباع شده ضخيم واقع شده‌اند بيشتر از مكانهايي است كه در بسرتهاي سنگي قرار گرفته‌اند. در نتيجه تا زماني كه اقدامات احتياطي صورت نپذيرفته‌اند، بيشترين آسيبهاي ناشي از لرزش زمين در نواحي كه ساختمانهاي بلند در رسوب‌هاي اشباع شده نرم بنا مي‌شوند، رخ مي‌دهد. تمهيدات قانوني كه در اين مورد مي‌توانند در راستاي برنامه‌ريزي كاربري اراضي اخذ شوند عبارتند از: اول، نقاطي كه در معرض خطر شديد لرزش زمين قرار دارند براي كاربري با تراكم پايين ناحيه‌بندي شوند و در همين ارتباط محتمل‌ترين مشكل اعتبار قانوني مقررات ريز پهنه‌بندي لرزه‌اي مستدل بودن نسبي مقررات با اطلاعات موجود است كه بنابراين مقررات بايد براساس تحليل خطرخيزي در نواحي مورد بررسي باشد. دوم، مقررات مناسب ساختماني براي نواحي با ويژگيهاي متفاوت لرزش زمين اخذ شوند. سوم، ساختمانهاي ضعيف كنوني و ساختمانهاي قديمي غيرمقاوم در برابر زلزله از بزرگترين منابع ويراني هستند اين مشكل از طريق اتخاذ قانون جلوگيري از احداث واحدهاي غيرمقاوم در برابر زلزله حل مي‌شود كه نياز به بهسازي و يا در نهايت تخريب ساختمانهايي كه در معرض خطر هستند خواهد داشت و تنها در موارد معدودي بناهايي كه از نظر تاريخي و يا سبك معماري اهميت دارند باقي خواهند ماند. عملي‌ترين روشي كه از طريق آن مي‌توان اقدام نمود آن است كه نخست ساختمانهايي كه غيرمقاوم بوده و بالاترين تراكم را دارند و سپس ساختمانهايي كه مقاومت بيشتري و تراكم كمتري دارند انتخاب شوند.(59) 2ـ8ـ بررسي اقدامات پويا در برنامه‌ريزي كاهش اثرات زلزله: اقدامات پويا همچون آموزش همگاني، تهيه برنامه‌هاي بهبود كيفيت مسكن، جابجايي مردم از نقاط آسيب‌پذير به مكانهاي امن و تنوع بخشيدن به فعاليتهاي اقتصادي جهت يافتن جايگزين براي آن دسته از فعاليتهاي اقتصادي كه در برابر زلزله آسيب‌پذير هستند اقدامات پويا جهت اجرا به ارتباط مستقيم با مردم نياز دارند و هنگام اجرا دستگاههاي اجرايي يك جامعه نقش ياري‌دهنده را در ايفاي اقدامات پويا بر عهده دارند. اقدامات پويا مستقل از اقدامات ايستا نيز مي‌توانند به مورد اجرا گذاشته شوند و اين در حالي است كه اقدامات ايستا بدون اقدامات پويا قادر به انجام شدن نيستند. 9ـ معرفي مراحل برنامه‌ريزي كاهش اثرات زلزله: برنامه‌ريزي كاهش اثرات زلزله نيازمند سه دسته از عمليات است كه عبارتند از: الف) كاهش آسيب‌پذيري كاربري اراضي شهري ب) كاهش آسيب‌پذيري اقتصادي ج) تقويت ساختار اجتماعي. انجام سه دسته عمليات نامبرده به صورت هماهنگ و منظم كاهش اثرات نامطلوب زلزله را ميسر مي‌سازد. 1ـ9ـ كاهش آسيب‌پذيري كاربري اراضي شهري براي جوامع و سكونتگاههاي شهري بيش از هر فعاليت ديگري تا به امروز مورد توجه قرار گرفته است و در سه مرحله انجام مي‌گيرد كه عبارتند از: 1ـ1ـ9ـ مرحله نخست: تعيين نواحي داراي خطر زياد اين مرحله در طي دو بخش انجام مي‌پذيرد كه عبارتند از: گام اول: تهيه نقشه نواحي در معرض خطر: اين كار با مرتبط نمودن زلزله به يك ناحيه و احتماع وقوع آن در آينده انجام مي‌گيرد و نتايج آن معمولاً به شكل نقشه نشان داده مي‌شود كه نوع و شدت خطر در يك مكان خاص جغرافيايي بر روي آن تعيين مي‌گردد. اقدام ديگر در تهيه نقشه نواحي خطرناك بررسي سوابق تاريخي وقوع زلزله در ناحيه مورد نظر است كه يك راهبرد عملي در تعيين خطرناك بودن است. گام دوم: تهيه نقشه ريز پهنه‌بندي خطر زلزله در نواحي در معرض خطر: در هر ناحيه خاص متغيرهاي جغرافيايي (جنس سنگ و خاك و …) بي‌شماري وجود دارند كه مي‌توانند نيروهاي ناشي از زلزله را آرام سازند. بنابراين، حتي در يك منطقه خطرناك، بعضي نواحي امن‌تر از ساير نواحي هستند. ناحيه‌بندي در سطح خرد اين نواحي امن را مشخص مي‌نمايد و از اين طريق مي‌توان امن‌ترين كاربري اراضي را براي توسعه يا مكانيابي كاربري اراضي شهري برگزيد.(60) 2ـ1ـ9ـ مرحله دوم: تعيين نواحي مستعد آسيب‌پذيري: تعيين نواحي مستعد آسيب‌پذيري درسه بخش انجام مي‌پذيرد كه عبارتند از: گام اول: تعيين خطر فيزيكي كاربري اراضي مورد بررسي: اين كار با مرتبط نمودن زلزله به كاربري اراضي مورد بررسي و بناهاي آن انجام مي‌گيرد. گام دوم: ناحيه‌بندي در سطح خرد: با استفاده از ناحيه‌بندي در سطح خرد، كاربري اراضي خاصي كه آسيب‌پذيري بيشتري دارند تعيين مي‌گردند. گام سوم: ارزيابي فضاهاي ساخته شده: تمامي فضاهاي ساخته شده (شامل ساختمانهاي مسكوني، اداري، صنعتي، تأسيسات زيربنايي) مورد ارزيابي قرار مي‌گيرند تا مقاومت آنها در برابر زلزله مشخص شود. 3ـ1ـ7ـ2ـ مرحله سوم: انتخاب راهبرد كاهش آسيب‌پذيري كاربري اراضي شهري انتخاب راهبرد كاهش آسيب‌پذيري كاربري اراضي در دو بخش انجام مي‌پذيرد كه عبارتند از: گام اول: تعيين راهبردهاي اوليه، شامل اقداماتي نظير ناحيه‌بندي جهت كنترل توسعه كاربري اراضي خاص، محدود نمودن توسعه نواحي خطرناك (جهت اطمينان بخشيدن به اينكه هر اقدام مربوط به توسعه استانداردهاي خاصي را درنظر گرفته و امكان بروز خطر را بررسي مي‌نمايد) و جابجايي از كاربري اراضي آسيب‌پذير به كاربري اراضي امن است. گام دوم: تعيين راهبردهاي ساختمان‌سازي براي كاهش آسيب‌پذيري كاربري اراضي شامل تعيين معيار طراحي با استانداردهاي ساختماني جهت هدايت امر ساخت و ساز، تقويت ساختمانهاي ضعيف موجود و جايگزيني ساختمانهاي ضعيف با ساختمانهاي جديد مقاوم در برابر زلزله است. انتخاب راهبرد كاهش آسيب‌پذيري كاربري اراضي شهري تابع رشته‌هاي مهندسي و برنامه‌ريزي است و علاوه بر اين دو، جنبه سياسي هم به آن اضافه مي‌شود چرا كه در نهايت راهبردهاي منتخب نتيجه تصميمات سياسي خواهند بود كه براساس توانايي و امكانات دولتها و ارزش كاهش اثرات نامطلوب زلزله براي آنها اخذ مي‌شوند.(61) 2ـ9ـ كاهش آسيب‌پذيري اقتصادي (Economic Vulnerability of Mitigation) كاهش آسيب‌پذيري اقتصادي تا حدود زيادي از الگوهاي كاهش آسيب‌پذيري كاربري اراضي شهري متأثر است به نحوي كه از طريق تعيين نواحي مستعد وقوع زلزله همانند نواحي خطرناك در كاهش آسيب‌پذيري كاربري اراضي شهري از طريق مرتبط نمودن زلزله به يك كاربري اقتصادي در برابر زلزله و مرتبط نمودن زلزله به فعاليتهاي اقتصادي و روشهاي توليد، نخست عوامل كليدي اقتصاد و به خصوص آن دسته از عواملي كه در برابر زلزله آسيب‌پذير هستند، تعيين مي‌شود. بدين ترتيب هر فعاليت اقتصادي جهت مشخص نمودن اينكه آيا زلزله مي‌تواند بر قسمت مهمي از آن فعاليت اثر بگذارد يا خير مورد بررسي قرار مي‌گيرد. انتخاب راهبرد كاهش آسيب‌پذيري اقتصادي به عنوان سلسله اعمال سوم از طريق بكارگيري سه راهبرد صورت مي‌پذيرد: متنوع ساختن فعاليتهاي اقتصادي، بيمه، ذخيره كردن كالاها. 3ـ9ـ تقويت ساختار اجتماعي يك جامعه: كاهش آسيب‌پذيري ساختار اجتماعي يك جامعه دشوارترين اقدام در كاهش اثرات زلزله است و از سه طريق صورت مي‌پذيرد: الف‌ـ اولين دسته از اقدامات: بازسازي و تقويت نهادها يا ساختارهاي سازماني، سازمانهاي محلي كه به عنوان مكانيزمهاي تطابقي در جامعه كار مي‌كنند بايد شناخته شده و تقويت شوند و از اين رو تلاش آگاهانه‌اي بايد صورت پذيرد تا ظرفيت و مهارت آنها را افزايش دهد و بدين ترتيب توانايي آنها را در رويارويي با بحران زلزله ارتقاء دهد. ب‌ـ دومين دسته از اقدامات: افزايش تعداد مكانيزمهاي تطابقي در جامعه، از طريق نهادها رسمي در حال توسعه و ارتباط اين نهادها به منابع خارجي مي‌توان وسيله‌اي براي كمك از خارج فراهم نمود. ج‌ـ سومين دسته از اقدامات: گسترش تماس گروههاي محلي و تشويق به همكاري و تعاون ميان گروههاي جامعه. چنين همكاري مي‌تواند اثرات اجتماعي زلزله را كاهش دهد. مؤسسات فعال در گسترش همكاري و تعاون در فعاليتهاي خود بايد توجه داشته باشند تا از آنچه كه آسيب‌پذيري اجتماعي را افزايش مي‌دهد و يا آن را به صورت نهاد درمي‌آورد، اجتناب كند. اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه آن دسته از ارتباطاتي كه در هنگام بروز زلزله مورد تهديد قرار مي‌گيرند را شناسايي نموده و جهت حذف آنها تلاش نمايند و توانايي مردم محلي را جهت تطابق با زلزله از طريق افزايش خودكفايي و اتكاء بر منابع داخلي بهبود بخشند.(62) 10ـ ضوابط انتخاب و استقرار كاربري اراضي شهري: 1ـ10ـ ضوابط انتخاب كاربري اراضي شهري: اولويت دادن به اصول و چهارچوبهاي برنامة شهري، اولين و اساسي‌ترين گام در جهت انتخاب مناسبترين كاربري اراضي در مقياس شهر است. عمده‌ترين اصول برنامه‌هاي شهري موارد ذيل را شامل مي‌شوند.(63) الف) سياستهاي كنترل جمعيت ب) چارچوبهاي توسعه كاربري اراضي مختلف و چگونگي آن در درازمدت ج) ديدگاههاي آتي توسعه فضايي شهر د) مكانيابي فعاليتهاي اقتصادي و تعيين جايگاه مناسب هر كدام از بخشهاي مختلف ه) توزيع بهينه خدمات و امكانات رفاهي 2ـ10ـ اقدامات اصولي در انتخاب و استقرار كاربري اراضي شهري: براين اساس بعضي از مهمترين اقداماتي كه مي‌توانند زمينه‌هاي آسيب‌رساني زمين‌لرزه را براي كاربري اراضي مختلف كاهش داده و يا از بين ببرند به ترتيب زير مي‌توان برشمرد.(64) الف‌ـ به دست آوردن اطلاعات زمين‌شناسي شهر و شناسايي كاربري اراضي خطرزا به هنگام وقوع زلزله و درجه‌بندي آنها از نواحي بسيار آسيب‌پذير تا نواحي كم‌خطرتر به جهت تعيين اهداف ايمني قبل از هرگونه اقدام به توسعه يا ايجاد مراكز مسكوني، اقتصادي و صنعتي در شهر و احتراز از ساخت و ساز در اراضي خطرناك. ب‌ـ توزيع مناسب كاربري اراضي مختلف جهت استقرار در نواحي شهري با درجات مختلف خطرزايي براساس به حداقل رساندن ميزان آسيب‌پذيري و كاهش خسارات انساني و اقتصادي در سطح شهر و استفاده مناسب از محيط (منطقه‌بندي) در ارتباط با نحوه استقرار كاربري اراضي در سه زمينه فرضياتي به شرح ذيل قابل ارايه مي‌باشد. 3ـ10ـ در زمينه نحوه انتخاب پراكنش كاربري اراضي شهري: ـ نحوه توزيع فضايي و مكاني كاربري اراضي در بافت شهري ميزان آسيب‌پذيري در زلزله را كاهش مي‌دهد. ـ نوع كاربري اراضي و همجواري آن مي‌تواند در ميزان آسيب‌پذيري اثر بگذارد. ـ سازگاري كاربري اراضي با همديگر از نظر وقوع زلزله، مي‌تواند در ميزان آسيب‌پذيري اثر بگذارد. ـ پيش‌بيني كاربري اراضي فضاهاي باز شهري و توزيع مناسب آنها در سطح شهر باعث كاهش ميزان آسيب‌پذيري مي‌شود. ـ فضاهاي باز (فضاهاي باز شهري كه مابين فضاهاي ساخته شده پراكنده‌اند)، انعطاف‌پذيري بيشتري نسبت به فضاهاي متراكم دارند. ـ با بهبود تكنولوژي ساخت در كاربري اراضي ويژه ( مانند مدارس، بيمارستانها، كارخانجات و …)، ميزان آسيب‌پذيري كاهش مي‌يابد. ـ قرارگيري بيمارستانها و مدارس به عنوان دو كاربري اراضي ويژه در بافتهايي كه داراي تراكم كمتري هستند، اثرات ناشي از زلزله را كاهش مي‌دهد. ـ تراكم كم ساختماني در سطح محله‌ها، ميزان آسيب‌پذيري در مقابل زلزله را كاهش مي‌دهد. ـ هر چه امكانات سيستم كالبدي در محلات و قسمتهاي مختلف شهر بيشتر باشد، آسيب‌پذيري محيط كمتر خواهد بود.(65) 4ـ10ـ در زمينه وضعيت طبيعي و زمين‌شناختي: ـ درصد شيب و وضعيت جنس خاك در ميزان آسيب‌پذيري اثر مي‌گذارد. ـ شناسايي موقعيت گسل نسبت به كاربري اراضي تأثيرپذير از طراحي در مناطق حاوي گسل و حريم آن ميزان آسيب‌پذيري را كاهش مي‌دهد. ـ مطالعات زمين‌شناسي، آسيب‌پذيريهاي ناشي از زلزله را در يك ناحيه معين مشخص مي‌كند. چنين اطلاعاتي به تنهايي مي‌تواند نواحي آسيب‌پذير براي فعاليتهاي مسكوني، خدمات رفاه عمومي را معين كند.(66) 5ـ10ـ در زمينه ساختار اجتماعي شهر: ـ توزيع متناسب جمعيت با تراكم كم در سطح محله‌هاي مختلف شهر، ميزان آسيب‌پذيري را كاهش مي‌دهد. ـ هرچه تراكم انساني بيشتر باشد، تلفات هم بيشتر است. ـ با توجه به سنين نوزادي تا 10 سالگي و همچنين سنين 60 سال به بالا كه در اين فواصل سني افراد نياز به كمك جهت فرار از خطر دارند. سنين 10 تا 15 سالگي، اين افراد نياز به راهنمايي و سنين 15 تا 60 سالگي كه در اين فواصل سني، افراد به تنهايي مي‌توانند خود را از خطر نجات دهند. در اين رابطه نحوه توزيع كاربري اراضي ويژه (به خصوص آموزشي و بهداشتي) با توجه به سنين شاغلين يا مراجعه‌كنندگان اين مراكز آسيب‌پذيري را كاهش دهد. (67) 6ـ10ـ منطقه‌بندي (Zoning) در مناطق زلزله‌خيز، عامل زلزله چه در انتخاب و چه در استقرار كاربري اراضي شهري، يكي از مهمترين عوامل تأثيرگذار مي‌باشد. چگونگي انتخاب و استقرار كاربري اراضي به صورتي كه حداقل آسيب را به هنگام وقوع زلزله متحمل شده و يا حداقل آسيب را به عوامل مصنوع وارد آورند، در چارچوب بحث منطقه‌بندي زلزله مطرح مي‌گردد. بدين ترتيب مهمترين موارد در مورد نحوه منطقه‌بندي زلزله در هر محدوده: ـ تعيين خصوصيات و عوامل خاص دروني هر كاربري اراضي جهت تعيين ميزان آسيب‌پذيري (و آسيب‌رساني) اقتصادي، انساني و محيطي آنها است. ـ توجه به اطلاعات زمين‌شناسي و ميزان احتمال بروز خطر زمين‌لرزه در هر كدام از بخشهاي مختلف آن و تعيين نوع پديده‌هاي جانبي و زمين‌لرزه، شدت، زمان و دوره وقوع آنها مي‌باشد. بدين ترتيب نقشه منطقه‌بندي با توجه به عامل زلزله از قرارگيري نقشه منطقه‌بندي كاربري اراضي و نقشه پهنه‌بندي زلزله به روي يكديگر به دست مي‌آيد. منطقه‌بندي سطوح شهري جهت استقرار بهينه كاربري اراضي شهري طي مراحل زير صورت مي‌گيرد. 7ـ10ـ تعيين آسيب‌پذيرترين كاربري اراضي شهري و گروه‌بندي آنها درواقع اگر مقوله خسارت و آسيب‌رساني زمين‌لرزه در مورد كاربري اراضي شهري، از دو بعد انساني و اقتصادي بررسي شود، بعضي از كاربري اراضي اساساً خسارات اقتصادي و بعضي نيز هر دو خسارت را يكسان متحمل خواهند شد كه تمامي اين تقسيمات نيز در دو بخش «آسيب‌پذيري» و «آسيب‌رساني پس از آسيب‌پذيري از زلزله» جاي مي‌گيرند. اما آنچه كه در اين قسمت مهمتر به نظر مي‌آيد، آسيب‌پذيري كليه كاربري اراضي در ابعاد انساني، اقتصادي از زمين‌لرزه و عوارض ناشي از آن است كه متناسب با خصوصيات دروني خاص هر كدام از آنها و همچنين متناسب با شدت، دوره و زمان وقوع زمين‌لرزه و نوع پديده‌هاي جانبي آن، درجات متفاوتي از آسيب‌پذيري را به دست مي‌دهند كه توجه به آنها از ميزان خسارت و آسيب‌هاي وارده كاسته و در تعيين محدوده مناسب استقرار آنها بسيار اهميت خواهد داشت. حال اگر تقسيم‌بندي چهارگانه‌اي براساس سرمايه‌گذاريهاي انساني و اقتصادي در هر كاربري اراضي انجام شود. گروه‌بندي زير به دست خواهد آمد.(68) گروه اول: كاربري اراضي كه داراي تراكم جمعيتي يا تمركز جمعيتي بالا، تراكم ساختماني و تأسيساتي بالا(سرمايه‌گذاري اقتصادي بالا) هستند: كاربري اراضي مسكوني به دليل بالا بودن تراكم جمعيتي در آنها (تمركز جمعيت) و دارا بودن بناها و تأسيسات و تجهيزات شهري يعني تمركز سرمايه‌گذاريهاي اقتصادي، در اين گروه قرار مي‌گيرند. گروه دوم: كاربري اراضي كه داراي تراكم جمعيتي يا تمركز جمعيتي بالا، تراكم ساختماني و تأسيساتي پايين (سرمايه‌گذاري اقتصادي كم يا غيرمتمركز) هستند. در اين بخش نيز كاربري اراضي مسكوني قرار مي‌گيرند چه در بسياري از آنها سرمايه‌گذاري زيادي جهت ساخت بناها و تأسيسات و تجهيزات انجام نشده است اما داراي تمركز جمعيت بالايي هستند. گروه سوم: كاربري اراضي كه داراي تراكم جمعيتي (غيرمتمركز) پايين، تراكم ساختماني و تأسيساتي بالا (سرمايه‌گذاري اقتصادي بالا و باارزش) هستند: بخش عمده‌اي از فعاليتهاي رفاه عمومي از قبيل: تأسيسات آب، گاز و برق و همچنين بخشي از صنايع بزرگ در اين تقسيم‌بندي قرار مي‌گيرند. در اين نوع كاربري اراضي، تراكم نيروي انساني به نسبت سرمايه‌گذاريهاي اقتصادي انجام شده بر روي بناها، تأسيسات و تجهيزات آنها، بسيار ناچيز مي‌باشد. بخشي از شبكه حمل و نقل نيز كه داراي تأسيسات هزينه‌بري هستند، مانند پلها و تونلهاي طولاني و پرخرج، ساختمان فرودگاهها و … در اين رده قرار مي‌گيرند. گروه چهارم: كاربري اراضي كه داراي تراكم جمعيتي (غيرمتمركز) پايين، تراكم ساختماني و تأسيسات پ


مطالب مشابه :


ادامه لیست لیست عناوین عمران،معماری،ساختمان و شهرسازی

2497 - مرمت و مقاوم سازي 2631 - آخرين دست آوردها در زمينه ارزيابي و 2729 - بررسي روشهاي




برنامه‌ريزي كاهش اثرات زلزله در سطوح شهري

اقتصادي و روشهاي توليد عوامل و مشخصات مثبت و ـ مرمت و سالم‌سازي




برچسب :