پاسخ خودآزمايي هاي زبان و ادبيات فارسي عمومی پيش دانشگاهي (قسمت اوّل)

پاسخ خودآزمايي هاي زبان و ادبيات فارسي عمومی پيش دانشگاهي (قسمت اوّل)

  درس اول ني نامه ص 5

1-   جدايي : دوري از مقام وصل ، جدايي روح ما از روح كل

ني : انسان عاشق دورافتاده از محبوب ازل ، انسان عارف يا كامل ، مولوي

نيستان : عالم معنا ، ذات حق و مكان وصل

2-   بيت چهارم

3-   تاثير مثبت و منفي ني برافراد ، هم در شادي نواخته مي شود و هم در غم

4-   نابودي

5-   پرده ي اول : نغمه و آهنگ و موسيقي / پرده ي دوم : حجاب و مانع

پرده دريدن كنايه از آشكار كردن اسرار دل ، رسوا كردن

6-   عشق ، معشوق (خداوند)

درس دوم مناجات نامه  و نیایش ص 8

1- الف – نروم جز به همان ره كه توام راه ، نمايي = تنها آن راهي را خواهم پيمود كه تو آن را به من نشان مي دهي در اين صورت راه مفعول و م متمم است .

ب- نروم جز به همان ره كه توام راهنمايي = تنها راهي را خواهم پيمود كه تو راهنماي من هستي  م مضاف اليه براي راهنما مي باشد.

2- بيت 6 همه بيشي تو بكاهي همه كمي تو فزايي .

3- مضامين اخلاقي ، عرفاني و تربيتي يا حاوي نيايش هاي لطيف و زيبا ، لبريز از معارف و آموزش هاي اخلاقي و اجتماعي است .

4- رحيم ، عظيم ، كريم ، حكيم ، بخشنده ، ستارالعيوب ، علام الغيوب .

درس سوم كاوه آهنگر ص 21

1-   ستايش داد پيشگي و تاكيد بر دادگري

2-   هردو انقلاب مردمي و ضد شاهان ستمگر بوده است

3-   چون به خدا ناسپاس و دچار غرور شد و گفت من خدا هستم .

4-   خوهاي اهريمني و بيداد و منش خبيث .

5- نفوذ به خورشخانه و دربار و نجات دادن يكي از دونفري كه قرار بود هر روز كشته شوند.

6-   حضرت ابراهيم (ع)

7-   ضحاك

8-   ضرب المثل جاي سوزن انداختن نبود

9- شاهنامه ، سرگذشت ملتي است در طول اعصار و نشان دهنده ي مردمي است كه براي آزادگي و شرافت و فضيلت جنگيدند و نشان دهنده ي فرهنگ و انديشه و آرزوي آن هاست .

 

درس چهارم درياي كرانه ناپديد ص 25

1- چون در همه زمان ها انسان ها عواطف و احساسات دارند و آن ها را در قالب شعر غنايي بيان مي كنند.

2-   با بيت سوم و چهارم

3- سركشي عاشق از عشق ، او را به معشوق نزديك تر مي كند و فرار از دام عشق ممكن نيست.

4-   عشق او باز مرا به بند آورد (گرفتاركرد)      كوشش بسيار سودمند نشد.

5-   كز كشيدن تنگ تر گردد كمند

6-   بيت چهارم

خودآزمایی، من اين همه نيستم ص 27

1-   فروتني و تواضع

2- خواست عملاٌ ثابت كند كه القاب ، نشان دهنده ي چيزي نيست ، بلكه القاب خوب و بد همه لفظ است و بيانگر حقيقت وجودي انسان نمي باشد.

3-   هيچ كدام

4-   هيچ يك از اين لقب ها ، حقيقت مرا نشان نمي دهد.

5- بازرفتند : بازگشتند /بشوريدند : اعتراض كردند / بيرون گرفت : بيرون آورد / آواز داد: صدا زد ، گفت

6-   اقامت : ماندن ، جاي گزيدن

اقامه : برپاداشتن ، به جا آوردن

مصاحبت : هم نشين شدن

مصاحبه : گفت وگو با رجل سياسي ، علمي و ادبي ، گفت وگو با مردم

ارادت : ميل قلبي به كسي يا چيزي داشتن ، اخلاص و اظهار كوچكي در دوستي

اراده : خواستن ، ميل ، قصد و آهنگ

 

درس پنجم مناظره خسرو با فرهاد ص 31

1-   شناخت شخصيت و هدف فرهاد و منصرف كردن او از عشق شيرين

2- عاشقي سرسخت و پاكباخته و فروتن كه با تمام وجود به معشوق عشق مي ورزيد و در عشق صادق بود.

3-   بيت 12 بگفت آشفته از مه دور بهتر

4- بگفتا گر خرامي در سرايش (چه مي كني ؟) بگفت (اگر در سرايش بخرامم ) اندازم اين سر زير پايش ، بيت 6 جمله دارد.

5-   محكم ، قاطع ، صادقانه و در ظاهر آشفته و در باطن منطق عشق بر آن حاكم بود.

6-   ياد نكردن از او

7-   نثار كردن سر در راه معشوق

درس ششم اكسير عشق ص 33

1-   از خود بيخود شدم ، خودم را فراموش كردم

2-   آرام ، ساكت (ساكن شود : تسكين يابد )

3-   بيت 6

 درس هفتم خود آزمایی بهار عمر ص 35:

 1- کلمه « بهار » را در بیت نخست توضیح دهید .

    بهار در این بیت با توجه به فعل ریخت فقط معنی شکوفه می دهد  و هم چنین می تواند کنایه از دوران جوانی و خوشی عمر باشد.

2- دو تشبیه در این غزل پیدا کنید و ارکان آن را بنویسید.

لاله زار عمر ( عمر مشبه لاله زار مشبه به ) گل روی ( روی مشبه گل مشبه به)

3- پیام بیت چهارم چیست ؟

توصیه به هوشیاری و مذمت غفلت و تأکید بر اغتنام فرصت

4- در باره ی ارتباط وازگانی کلمه ی « خیل » با دیگر واژه ها در بیت ششم توضیح دهید.

   خیل با عنان و سوار تناسب دارد.

درس هشتم مجنون و عيب جو ص 37

1- چون مجنون عاشق ليلي بودوهمه چيز او راحسن وكمال مي ديداما عيب جو ، چون ظاهر نگر بود فقط عيب ها را مي ديد .

2- همان طور كه آندره ژيد در كتاب مائده هاي آسماني گفته است : بكوش تا عظمت در نگاه تو باشد نه درآن چيزي كه به آن مي نگري . يعني بايد ديدمان عوض شود زيرا اگر چشم با هنر و خوبي ها همراه باشد خوبي را مي بيند و اگر با بدي همراه باشد همه چيز را بد مي بيند .

3- مولانا ليلي را زيبا مي داند ولي نه زيباي زيبا رويان و او را به زشتي نكوهش نمي كند. وحشي بافقي ليلي را كاملاً زشت مي داند.

4- علامت نكره ، چون ي در قصوري علامت نكره مي باشد بهتر است ي در حوري را هم نكره بگيريم .

درس نهم سپيده آشنا ص 41

1-   چندشناك ، وهمناك ، شدايد  استخوان سوز ، نگاه وحشتناك غارها

2-   توصيف ماه و حركت آن در شب بر فراز سرزمين ماتم زده ي كربلا در بند چهارم .

3-   ديشب ، شب عاشورا / امشب : شب شام غريبان

4-   اگر دين نداريد (لااقل ) در دنيايتان آزاده باشيد .

5- زيرا نويسنده به كمك احساس و تخيل شاعرانه ي خود به توصيف ابعاد مختلف ، قيام كربلا و انديشه هاي جاري در آن پرداخته است ودر آن توصيفات زيبايي وجود دارد كه بيانگر عواطف انساني است .

درس دهم قلب مادر ص 44

1-   بيت آخر

2-   عشق لطيف مادري و بيان احساسات او درباره فرزندش

3- چون خالي ازهرنوع عاطفه اي است وبه مادر بي احترامي كرده وبه خاطر هوس دست به قتل او مي زند.

4-   تكليف كلاس 

درس یازدهم كيش مهر ص 47

1- سرمستي و از خود بيخود شدن يا نيل به الله و فناي في الله . زيرا در مسلك عاشقان و عارفان پرستش حقيقي وقتي رخ مي دهد كه صوفي كاملاً از خود بي خود شده و مجذوب حق شده باشد .

2-   بيت سوم

3-   قطرات باران

4-   زيرا آينده نيز همانند گذشته گذرا و ناپايدار است .

5- بيت : به خون خود آغشته و رفته اند               چه گل هاي رنگين به جوبارها

6-   حلاج

 خودآزمایی سرود عشق ص 49

1- بیت دوم به کدام مفاهیم عرفانی اشاره دارد ؟

   تمام پدیده های جهان ازجمله پرندگان آواز عشق سرداده اند و خداوند را ستایش می کنند و تمام پدیده های جهان ازجمله گلبرگ های سبز درختان پرتویی از جمال و زیبایی خداوند  هستند.( اصل وحدت وجود در عرفان )

 

2- در باره ی آرایه­های بیت پایانی توضیح دهید .

قلب به ابر تشبیه  شده است   -    مپرس : تکرار  - دلدار : استعاره از خداوند قلب : مجاز از وجود

قلب : ایهام (دل دگرگونی)

درس دوازدهم ص 52

1- غم اول عادي و دنيايي است / غم دوم ، غم عشق است كه شاعر خواهان آن مي باشد و جنبه آفرين و تحسين و سازندگي دارد.

2- شاعر ، زخم وارد شده بر سينه ي مبارز را مثل مدال افتخار مي داند كه بر سينه ي فردي زده باشند.( رابطه ی شباهت و همانندی )

درس سیزدهم چند حکایت از اسرارالتوحید ص58 

1- تا به طور غیر مستقیم به شیخ بوعبدالله باکو بفهماند جایگاه افراد متکبّر و خودبین ، دوزخ است .

2- تمام حکایت های اسرارالتّوحید بطور عام مصداق چنین شیوه ای هستند ، امّا بطور خاص در حکایت های « غرور شکنی » ( سطر سوم حکایت ) و « پاکبازی »     ( عکس العمل شیخ در مقابل جمله ی امیر مقامران ) به این موضوع اشاره دارد .

3-هر چه نگاه کردم ، هیچ کس را بدتر از خود ندیدم ( در حکایت انسان راستین ) .

4-- « به قول مردمان خطّی به وی فرو نتوان کشید .»

5-- « انسان راستین »

6--  با بیانی غیر مستقیم و تمثیلی از طریق جملاتی کوتاه و موثّر آنان را تربیت    می کردند .

7--  بهتراست خود را گناهکار بدانم .

8-  فرود آمد – فرو می راند – باز کنیم – برخیزد – درآمد – فرو نتوان کشید

9--  شیخ بوعبدالله بشکست / با خویش رسید / او را تصدیق کرد / گفت : به راست باختن و پاک باختن / . . .

 درس چهاردهم بارقه های شعر فارسی 62

 1- منظور نویسنده پذیرش بی چون و چرای مشیّت الهی است و پذیرفتن این نکته که « هر چه پروردگار برای بنده بخواهد بهترین است .» این حالت توکّل و تسلیم موجب آرامش روحی و کاهش دل نگرانی ها می شود و به شخص مقاومت و استحکام روحی می بخشد .

2- نویسنده عالم افسانه ها را پررنگ و نگار و پرّان و نرم می داند .

3- تشرّع و عرفان / عشق و زندگی عملی / شوریدگی و عقل / همدم کودک و دستگیر پیر .

4- سخن سعدی به همه شبیه است و به هیچ کس شبیه نیست ، در زبان فارسی احدی تنوانسته است مانند او حرف بزند و در عین حال نظیر حرف زدن او را هر روز در کوچه و بازار می شنویم .

5- ر.ک به حکایت دهم ار باب چهارم بوستان ، مفهوم کلّی حکایت آن است که نباید با فرومایگان مقابله به مثل کرد . اگر جاهلان همچون سگ ، با دندان         بی خردی خود وجود خردمندان را آزرده کنند ، خردمند چاره ای جز سکوت ندارد ، همانگونه که سنگی بی ارزش می تواند گوهر گرانبها را بشکند .

6-  نوعی حرکت میان یورتمه و قدم زدن ( حرکتی است که با خم کردن پشت همراه است و به راه رفتن شتر می ماند ) .

7-  زیرا دامنه ی کلام سعدی به قدر کافی وسعت دارد و ناآگاهی از مفهوم یک لغت یا نفهمیدن معنای یک بیت مجموعه ی اثر را نا مفهوم نمی کند . همیشه قرائن و نشانه هایی برای درک مفاهیم دشوار در سایر ابیات وجود دارد .

8- نویسنده با فروتنی اعتراف می کند که قدم در میدانی نهاده که سعدی یکّه تاز آن است . خود را همچون بیماری می پندارد که که به مرض استسقا ( سیری ناپذیری از آب ) دچار است و کلام سعدی همچون آبی عطش او را فرو می نشاند و می گوید که میدان برای فعّالیّت نوشتن باز بود . من هم بسیار مایل به نوشتن بودم پس چون همه ی امکانات فراهم بود به این کار دست زدم .

درس پانزدهم پرورده گویی ص 68

 1- پرگو (آكنده گوش ، ژاژخاي ) كم گوي (سرافراز ، كم آواز ، تامل كننده در جواب ، داراي سخنان مرواريد مانند )

2-   صدف ، مشك ، كوه

3-   بيت ششم : نشايد بريدن نينداخته

4- بيت دهم : حذر كن ز نادان ده مرده گوي              چو دانا يكي گوي و پرورده گوي

با بيت يازدهم نيز ارتباط دارد

5- آكنده گوش در لغت به معني كر است و كنايه از نصيحت ناپذير . كسي كه زياد سخن مي گويد چون فرصت شنيدن ندارد سخن در گوش او فرو نمي رود و مثل فردي است كه گوشش كر است و طبيعتاٌ به اندرز و حرف ديگران گوش نمي دهد.

6-   اخلاقي

7- شعرهاي تعليمي در قديم غالباً مشتمل بر سرودهاي اخلاقي ، ديني و عارفانه بود ولي از انقلاب مشروطه به بعد مسائل سياسي اجتماعي و روانشناسي نيز به حوزه ي شعر تعليمي وارد شد.

درس شانزدهم ذكر حسين بن منصور ص 72

1- الف- وقايع عجيبي كه مخصوص او بود             ب- حكم و فتواي جنيد لازم است         ج- اعتراض كردند

2 – مردم قشري وعادي حقايق را درك نمي كنندنه تاييد شان به دردمي خوردونه تكذيبشان بنابراين ، اصل ، قبول الهي است . او اظهار نظرهاي مردم را در اين زمينه بي تاثير مي داند و كار حلاج را يكسره به خدا وا مي گذارد.

3- جنيد به هنگام صدور فتوا، جامه ي زاهدان و مشايخ را پوشيد.

4- براي اين كه بتواند فتوا بدهد چون او مي خواست خود را در مقام صوفي تبرئه كند و بر اساس شخصيت فقاهت و شيخي خود فتوا بدهد به همين دليل لباس صوفيان را از تن بيرون آورد و لباس مشايخ را پوشيد.

5-  چون شبلي هم درد حلاج بود و معناي اناالحق را مي فهميد اما در موافقت با مردم از روي آگاهي به سوي او گل مي اندازد به همين دليل حلاج از او گله مي كند.

6- زيرا منكران حلاج به علت استواري در دين و بر اساس توحيد با او مخالفت مي كردند و چون او را مشرك  مي دانستند مي خواستند با كشتن او ، اصل شرك را از بين ببرند در حالي كه مريدان فقط به حلاج خوش گمان بودند.

7- زيور و زينت بخش مردان خدا ، خون و شهادت آنان است .

8- واقعات غرايب / كارهاي عجايب

درس هفدهم (مست و هشيار ) ص 75

1-   فسادهاي اجتماعي

2-   رشوه گيري و فساد حاكم بر قوه ي قضائيه

3- فساد و گناه ، كمش هم زياد است و در اينجا بحث بر سر كم يا زياد بودن گناه نيست بلكه نفس عمل مهم است يعني شراب خوردن حرام است چه كم باشد و چه زياد .


مطالب مشابه :


جزوه ی معنی و شرح درس های ادبیات فارسی سال اول

دبير زبان و ادبيات فارسي درس سوّم: در كتاب زندگاني حرف‌هاي مبهم و پيچيده‌اي وجود




پاسخ خودآزمايي هاي زبان و ادبيات فارسي عمومی پيش دانشگاهي (قسمت اوّل)

درس سوم كاوه 2- همان طور كه آندره ژيد در كتاب مائده 7- شعرهاي تعليمي در قديم غالباً




سوالات چهار گزینه ای ادبیات سال سوم فصل 2

‌ ذهن جوان با كتاب كه عمده‌ترين وسيله مواعظ و شعرهاي سيري در فارسي سوم راهنمايي.




مجموعه دانش های ادبی و زبانی . پایه دوم راهنمایی. 1391

دانش هاي زباني و ادبي، فارسي (سوم شخص) شمار مانند شعرهاي "نگارنده ي زيبا" و "صورتگر ماهر




اسا شعر،شعر اکنون مازندران

به معني«شعر متني راهنمايي مي‌كند و پاره سوم، دربردارنده شعرهاي




نوشتن انشاهاي خلاق

و از كلاس سوم نوشتن شعرهاي مناسبي را از كتاب فارسي يا خارج از كتاب به دانش




آموزش فارسی اول راهنمایی

مثلاً به آن چيزي كه ما در فارسي « آب » مي ادامه درس سوم : الله اكبر معني در بعضي از شعرهاي




مجموعه سوالات درس به درس ادبيات فارسي دبیرستان (1)

حرفي است مبهم» نامه به چه معني است؟ كتاب درس ادبيات فارسي انسانی( 3 ) سال سوم. و شعرهاي




برچسب :