دكتر طاهره لباف ، متخصص زنان و زایمان ، بانوی نخبه سال ۸۷

 

با نزدیک شدن به روز زن به دنبال معرفی زنان برتر و نخبه در عصر و زمان حاضر بودیم که به گفتگو و مصاحبه بانو لباف برخورد کردیم :

.مبارزات خانم دکتر لباف در دوره ستمشاهی

خانم لباف شما جزء بانوان نخبه سال ۱۳۸۷هستید ابتدا علت آن را برایمان توضیح دهید؟

من خودم را شایسته این مقام نمی بینم. اما زندگی من كلا زندگی پر كاری بوده است. چون به طور كلی من در همه مراحل زندگیم سعی می كردم به تكلیفم بیندیشم و تلاشم این بود كه به تكلیف عمل كنم و خیلی هم به نتیجه ظاهری كاری نداشته باشم. چون معتقدم اگر انسان بتواند به تكلیفش عمل كند، خداوند بهترین مصلحت را برایش جاری می كند. از آنجا كه در یك خانواده مومن و مذهبی به دنیا آمده بودم، همیشه در حد امكانات و مقدورات آموزش دیده بودم كه در قبال دینم و بخصوص امام زمان (عج) حساس باشم و بنابراین سعی می كردم هر چه كه از اندیشه و زبان برمی آمده، انجام بدهم و اگر هر مسئله ای هم برایم پیش آمده در این راستا بوده و البته حمایت خداوند متعال را در همه زمینه ها و به عینه می دیدم مثلاوقتی در دبیرستان درس می خواندم و یا وارد دانشگاه شدم با وضعیت آن زمان معتقد بودم این تكلیف من است كه به عنوان یك زن مسلمان در محیط دانشگاه ظاهر بشوم و نشان بدهم كه می شود با حجاب و تقیدات اسلامی تحصیلات را ادامه داد.

شما در كدام دانشگاه تحصیل می كردید؟

سال اول من دانشگاه شیراز قبول شدم. بعد هم كه در دانشگاه به دلیل وضعیت اسلامی ام و فعالیت هایی كه داشتم اخراج شدم و بعد از آن مجددا كنكور دادم، به این دلیل بود كه فكر می كردم اگر مانع من شدند ولی من نباید زود دست از فعالیت بكشم. برای بار دوم، در دانشگاه مشهد قبول شدم.

در دانشگاه شیراز در چه رشته ای قبول شده بودید؟به علت علاقه مفرطی كه به ریاضی داشتم، در رشته ریاضی قبول شدم اما در سال دوم فكر كردم باید ضمن توجه به علاقه ام، در رشته ای درس بخوانم كه برای جامعه ام مفیدتر باشم. لذا رشته پزشكی را انتخاب كردم هرچند نمی توانستم علاقه ام را از رشته ریاضی بكنم لذا در رشته علوم پایه دانشگاه مشهد قبول شدم كه در آن زمان بعد از سال اول رشته مشخص می شد. قبل از اینكه سال اول دانشگاه مشهد تمام بشود دیدم نمی توانم در محیط دانشگاه (به دلیل اینكه یك بار اخراج شدم) ساكت بمانم. بنابراین باز هم در اعتصابات شركت كردم و برنامه های مختلفی كه داشتم باعث شد دوباره عذر من را از دانشگاه مشهد بخواهند و برای بار سوم مجددا در كنكور سراسری شركت كردم و در رشته پزشكی در دانشگاه اهواز قبول شدم.

شما آن زمان با چادر سر كلاس درس حاضر می شدید؟

بله، من از اول با چادر بودم فقط در آزمایشگاه ها و سالن تشریح با مقنعه و مانتو ظاهر می شدم.

شما در آن میان تنها دانشجوی چادری بودید؟

در دانشگاه شیراز تنها زن چادری بودم ولی خوشبختانه در دانشگاه مشهد دو نفر دیگر از دوستان هم بودند. سال اول در دانشگاه اهواز تنها بودم ولی خوشبختانه در سال دوم، 3 ، 2 نفر همراه برای خودم داشتم و آنها هم چادری بودند.

در آن زمان فعالیت های شما سیاسی بود یا مذهبی؟

من در آن زمان هم فعالیت های سیاسی داشتم و هم مذهبی، خوشبختانه در دانشگاه اهواز من علاوه بر جلساتی كه در بین دانشجویان داشتم با دانشجویان دانشسرای تربیت معلم و دانش آموزان دبیرستانی جلسات مذهبی داشتم و به لطف خدا بعد از یكسال این جلسات باعث شد حدود 18 نفر در سطح دانشسرای تربیت معلم چادری بشوند و در تمام دبیرستان های اهواز- كه چادر خیلی بیگانه بود و مدیر كل وقت اجازه نمی داد دانش آموزی با چادر وارد مدرسه شود، یك نفر چادری داشتیم. چون در تابستان با این بچه ها از نظر درسی كار كرده بودیم و بچه های زرنگی بودند، مدیران بالاجبار، دور از چشم مدیر كل وقت این بچه ها را پذیرفته بودند.

در دانشگاه اهواز چه اتفاقی افتاد، تحصیل خود را در آن دانشگاه بدون مشكل ادامه دادید؟

خیر، سال دوم دانشگاه اهواز بودم كه به دلیل شركت در اعتصابات فراری شدم و به تهران آمدم، یك ترم عقب ماندم. وقتی از دانشگاه اهواز به منزل آمدم بدون اینكه بدانم، منزل در اختیار ساواك بود. برادرم دبیرستانی بود، به دلیل فعالیت های او ساواك خانه را محاصره كرده بود كه او را به دست بیاورد و او فرار كرده بود. چون روز قبل من در اعتصابات دانشگاه شركت كرده بودم و گارد دانشگاه دانشجویان را ضرب و شتم كرده بود من به شدت مجروح شده بودم و همه بدنم درد می كرد وقتی آمدم وارد منزل بشوم، آقایی با عینك مشكی من را به منزل راه نداد، آن زمان خیلی بی پناه بودم و درد هم داشتم ولی اینكه توانسته بودم به تكلیفم عمل كنم تحملش برایم خیلی راحت بود.

آن موقع چند سال داشتید؟

بیست سال

شما دیدگاه مذهبی اتان را از خانواده گرفته بودید و یا خودتان به آن رسیده بودید؟

من در یك خانواده مذهبی و انقلابی به دنیا آمده بودم. پدرم از سال 42 فعالانه در تظاهرات بازار شركت می كرد. از آموزش های پدر و مادرم در محیط خانواده بسیار بهره مند شدم ضمن اینكه جلسات و معلمینی كه داشتم خیلی به من كمك كرد. زمانی كه در اهواز بودم تحت آموزش های مذهبی آقای حاجی رجال و بعد در مشهد تحت تاثیر آموزش های مرحوم شهید هاشمی نژاد بودم و این آموزش ها ادامه داشت. قبل از اینكه وارد دانشگاه بشوم در جلسات مرحوم آقای شاهچراغی شركت می كردم.

بعد از محاصره خانه توسط ساواك چه شد، آیا دوباره به دانشگاه اهواز برگشتید ؟

بعد از مدتی برادرم را در اصفهان دستگیر كردند و دیگر منزل ما از محاصره ساواك درآمد. قبل از دستگیری برادرم، هفت نفر از بستگان درجه یك ما را دستگیر كرده بودند. برادرم آن زمان 16 سال داشت وقتی او را دستگیر كردند بقیه را آزاد كردند خانه از محاصره درآمد و ایشان به زندان افتاد و حدود پنج سال در زندان بود تا اینكه در زمان انقلاب آزاد شد. من به محض اینكه به اهواز برگشتم گارد دانشگاه جلوی من را گرفت و به من گفت: تو اجازه نداری وارد دانشگاه بشوی و آدرسی را به من داد و گفت: باید آنجا بروی. ماشین گارد مرا به جایی برد كه بعدها فهمیدم ساواك بوده. بازجویی 17، 18 ساعته ای را در آنجا داشتم ولی بعد به لطف خدا و آموزش هایی كه دیده بودم توانستم آزاد بشوم و آنجا فهمیدم كه اینها از سوابق من در دانشگاه مشهد و دانشگاه شیراز اطلاعی ندارند ولی تعهدهایی طبق روالشان گرفتند كه دیگر نباید فعالیت های سیاسی داشته باشی و بعد از سال سوم به تهران منتقل شدم و دوره بالینی را در بیمارستان فیروزگر تهران گذراندم. باز در سال پنجم توسط یكی از اساتیدم مطلع شدم كه ساواك بازجویی هایی را در محیط بیمارستان در مورد من ازدیگران كرده به همین دلیل مطلع شدم و به سرعت با همسرم با فاصله دو، سه ساعت كتاب ها و رساله حضرت امام (ره) را از منزل خارج كردیم. بعدازظهر همان روز ساواك به منزل ما ریخت و چیزی پیدا نكرد. همان موقع مطلع شدیم كه تحت تعقیب هستیم بنابراین به منزل نرفتیم و من و همسرم فراری شدیم و بعد به عنوان خرید ماشین از فرانسه از ایران خارج شدیم.

چه سالی بود؟     سال 55 -56 بود

بعد از خروج از ایران چه شد؟

مدتی در فرانسه بودیم و بعد از طریق پدر و مادرم متوجه شدیم كه اوضاع مقداری آرام شده به ایران برگشتیم.


مطالب مشابه :


لیست پزشکان متخصص کرمانشاه-زنان و زایمان

فروشگاه اینترنتی کتاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز. دکتر فرزانه پزشکی در قالب نکته های




دكتر طاهره لباف ، متخصص زنان و زایمان ، بانوی نخبه سال ۸۷

.مبارزات خانم دکتر لباف در عمل كند، خداوند بهترین مصلحت را شیراز قبول شدم




آیا قرص های ضد بارداری ناباروری می آورد:

دکتر مسعود اصغرپور بهترین های نابودسازی تجهیزات ماهواره‎ای در شیراز با تانک! +




ارتوپدی/ کلاب فوت یا پا چنبری Clubfoot

بررسی و پاسخگویی به سوالات شایع بیماریهای زنان زایمان و نازایی 2- دکتر جراح در شیراز




دانلود رایگان مجموعه جلسات سخنرانی دکتر جمشید خدادادی – تغذیه و طب قرآنی

سلامتی و سالم ماندن واقعا یکی از برترین و بهترین نازایی ،درمان ام در جلسات آموزشی دکتر




اطلاعیه

وبلاگ طب سوزنی دکتر رضا به جای جلسات یک روز در و معمولا بهترین تشخیص ها




مکانیسهای درمان چاقی با طب سوزنی

وبلاگ طب سوزنی دکتر در ارگان های به عنوان یکی از بهترین روشهای درمان چاقی




آدرس نحوه تماس با بعضی مراکز و مطب های اطبا طب سنتی

یکی از فعلان و محققان بزرگ در طب سنتی و موسس نازایی ‌ 3 سردرد، شیراز · مدیریت: دکتر




برچسب :