مکتب ادبی رمانتیسم و جلوه های آن درشعر فارسی

 

باسمه تعالی

مکتب ادبی رمانتیسم و جلوه های آن درشعر فارسی  حسن ابراهیم زاد

       یکی از مباحث قابل تامل  دوره دبیرستان ، بحث تدریس تاریخ ادبیات ایران و جهان به عنوان یکی از دروس رشته ی ادبیات و علوم انسانی است که متاسفانه در کتاب درسی چه در بحث ادبیات ایران و بررسی سبک های فارسی و چه درمبحث مکتب های ادبی اروپا ،هنگامی که به تعریف و بیان ویژگی های ادبی می پردازد ازبیان شواهد مثال برای مکتب ها ویا شواهد مثال برای سبک های ادبی با بیان و یژگی ها ذکرشده در خصوص هر کدام از آنها ، کوتاهی کرده که این امر موجب شده تا دانش آموزان درک درستی از مباحث کتاب نداشته باشند دراین مختصر سعی شده به بررسی مکتب ادبی رمانتیسم و جلوه های آن در شعر فارسی پرداخته شود تا دانش آموزان بتوانند در هنگام تدریس این  مکتب به درک درستی از آن دست بیابند.

      کلمه ی رمانتیک که از قرن 17در انگلستان در مورد تعبیرات شاعرانه به کار می رفت از سال 1676 وارد فرانسه شد .مدت زیادی این واژه ، مترادف با خیال انگیز و افسانه ای به کار برده می شد. رومانتیسیم که از اواخر قرن 18 در انگلستان شکل گرفته بود و بعد وارد آلمان شد پس از مدتی یعنی ؛ در سال 1830 وارد فرانسه ، اسپانیا و روسیه گردید و تا سال 1850برادبیات اروپا حاکم بود .هرچند این مکتب در انگلستان شکل گرفت اما در فرانسه تبدیل به مکتب متشکلی شد .

     اصول مکتب رومانتیک

1-     آزادی : رومانتیسم را به عنوان مکتب آزادی هنرو شخصیت معرفی می کنند. ادبیات می تواند هر گوشه ای از زندگی را ، چه زیبا و چه زشت ، چه عالی و چه دانی ، موضوع بحث خود قراردهد.از هر دوره ی تاریخ و از هر گونه مناظر دنیا می تواند استفاده کند.

2-    شخصیت : هنرمند رومانتیک ، فرمانروائی « من » را در هنر مسقر می سازد و به وسیله ی هنر ، خواهش های دل و رنج های روح خود را بیان می دارد . در واقع هنرمند رومانتیک خویشتن را به جای قهرمان افسانه ای می گذارد و نمونه ی همنوعان خویش قرار می دهد.

3-    هیجان و احساسات : آلفره دو موسه می گوید : « باید هذیان گفت ! آنچه باید بیان کرد هیجان شاعر است و آنچه باید بدست آورد هیجان مردم .»

4-    گریز و سیاحت : آزردگی از محیط و زمان موجود و فرار به سوی فضاها یا زمان های دیگر، دعوت به سفر تاریخی یا جغرافیائی ، سفر واقعی یا بر روی بال های خیال ، دیگر مشخصه ی آثار رومانتیکی است

منظور از سفر جغرافیائی ، این است که نویسنده ی رومانتیک ، طایر فکر را به سوی سرزمین های دیگر و کشورهای دوردست پرواز می دهد. از این رو پیوسته نوعی میل گریز به کشور های دوردست در آثار رومانتیک به چشم می خورد .

منظور از سفر تاریخی این است که به سراغ قرون پر از احساس و جلال و جبروت می روند . مثلا، در ادبیات غرب توجه به دوره ی « رنسانس » بسامد بیشتری دارد.

البته بجز این سفر های تاریخی و جغرافیائی ، سفرهای واقعی نیز در آثار رومانتیک موثر است . همه ی این سفر های رویایی در آرزوی یافتن محیط زیبا و مجلل و رنگ های تازه و بالاخره آن زیبایی کمال مطلوب است که هنرمند رومانتیک آرزوی دست یابی به آن را دارد.

5-    کشف و شهود : هنرمند رومانتیک ، تخیل ، امید ، آرزو و معجزه را جانشین حقیقت می سازد و هنر خود را با مبالغه در می آمیزد ، یعنی آنچه را که هست نمی گوید و از آنچه باید باشد بحث می کند به عبارتی رومانتیسم نوعی درون بینی مبالغه آمیز است.

6-    افسون سخن : کلمه ، تنها بیان کننده ی یک منظور ساده نیست بلکه برای خود ارزش و اهمیت خاصی دارد و باید متوجه خیال انگیزی و ارزش آهنگ آن بود. دراین باره ویکتور هوگو می گوید « کلمه عبارت از سخن است و سخن خداست .»

7-    علاقه به مسیحیت : رومانتیک ها که از راه احساسات به سوی ایمان می رفتند ، دین را از نظر هنری مورد توجه قرار می دادند به عنوان مثال توجه آن ها بیشتر به شاهکارهای معماری کلیسا ها بود.

8-    حزن و ا ندیشه : مشخصه ای که پیوسته در اشعار رومانتیک ها طنین اندازاست .البته به عقیده ی دکنر رضا سید حسینی در کتاب مکتب های ادبی ، ریشه ی این تردید و نومیدی را در ادبیات غرب بیشتر باید در همان جنبه ی احساسی و زیباجوئی مسیحیت جستجو کرد .

     بهر حال ادبیات رومانتیک عبارت از جمع اضداد و آمیزش انواع مختلف ادبی است . درسبک رومانتیک طبیعت و هنر ، شعر و نثر ، جد و هزل ، خاطره و پیشگوئی ، عقاید مبهم و احساسات زنده ، آنچه آسمانی است و آنچه زمینی است و بالاخره زندگی و مرگ در هم می آمیزد . طرفداران این مکتب می کوشد گذشته از زیبائی و خوبی ، زشتی و بدی را هم در آثار خود نشان دهند . بیشتر پایبند احساس و خیال پردازی اند نظیر آثار « شکسپیر » .

     توجه رومانتیک ها بیشتر به سوی ، افسانه ها ، ترانه ها ، حماسه های گمنام ، قرون وسطی با اشعار غنایی خود ، شوالیه ها ، زندان های زیر زمینی ، کشیش های گنهکار ، مجالس عیش و قصرهای مرموز است .

     در دوره ی رومانتیک « رمان » نسبت به سایر انواع ادبی ، اهمیت خاصی کسب کرد. نویسنده ی رومانتیک خود را موضوع رمان قرار داد و حالات شخصی و روحی خود را تشریح کرد .و به این ترتیب برای نخستین بار « رمان شخصی » به وجود آمد .علاقه به شرح و وصف حوادث جالب گذشته موجب خلق « رمان تاریخی » شد و درک رابطه ی عشق و علاقه به زندگی مایه ی ایجاد « رمان عشقی » گردید.

     یکی از موارد رومانتیسم ، « رومانتیسم اجتماعی » است .بدین شکل که در اطراف نویسندگان رومانتیک عده ی زیادی فیلسوف و جامعه شناس و مورخ و منتقد وجود داشتند که اغلب تمایلات رومانتیک ها را تایید می کردند .ولی گاهگاه نظریاتی اظهار می داشتند که به کلی با عقاید رومانتیک ها مخالف بود .زیرا پس از سقوط امپراطوری ناپلئون ، بعضی از نویسندگان می خواستند کاری کنند که بتواند نظام اجتماعی را تغییر دهند.اغلب این نویسندگان رومانتیک بودند ولی فرق آن ها با رومانتیک های احساساتی این بود که « فرد » را بر « جمع » ترجیح نمی دادند.و می گفتند در یک اجتماع خوب و منظم ، وظیفه ی دولت این است که تساوی مالکیت و ثروت را حفظ کند .البته بر تخیلات خود متکی بودند نه به شیوه ی عملی و علمی .

    هدف از این مطالب ، بررسی تطبیقی رمانتیسم ایران با رمانتیسم غرب است .البته سیر تاریخی ادبیات فارسی از بسیاری جهات با ادبیات غرب تفاوت دارد و نمی توان تمامی مفاهیم و اصطلاحات خاص ادبیات اروپایی را دقیقا در مورد ادبیات فارسی به کار برد به ویژه در ادبیات کهن .

     ادبیات جدید فارسی به دلیل ترجمه ی آثار ادبی غرب و استفاده ی مستقیم شاعران و نویسندگان ایرانی از این آثار و هم به جهت سیر تحولات اجتماعی و تاریخی در دوره مشروطه ، تا حدودی با ادبیات غرب همانندی دارد و برای مطالعات تطبیقی مناسب تر است . هرچند که شباهت ها و همانندی ها به معنی همسانی کامل نیست .چراکه برخی از خصوصیات ادبیات جدید فارسی نیز منحصر به خود آن است . و از سنن و فرهنگ و میراث ادبیات کهن فارسی و محیط و وضعیت اجتماعی و تاریخی خاص ایران ناشی می شود .

     دراین جا ضروری به نظر می رسد که نخست به موضوع و مضمون آثار رومانتیک ها پرداخته شود سپس به بررسی رمانتیسم ایران اشاره ای گردد.

     رمانتیسم بیشتر به موضوع می پردازد تا به مضمون ، یکی از موضوع  های اصلی آثار رومانتیک ، طبیعت  است . رومانتیک ها برای تسلی اضطراب درونی خود به طبیعت پناه می برند . آنان ساحل دریا ،توفا ن ، آبشار ، بیشه ، اعماق دریا  و جنگل ها را محرم راز دل خود می دانند .آنان در دنیای رویا و تخیل به دنبال موضوع های بکر و تازه می گردند.از دیگر موضوعات آن ها می توان به « زوال » ، «اندوه و هیجان » اشاره کرد .پاییز با رنگ های متنوع و اندوه برگ های مرده ی خود ، دلتنگی غروب و غم انگیزی آ ن ، تاریکی شب و سکوتش بیان کننده ی حالات روحی رمانتیک ها هستند.و در آثارشان مشاهده می شود .

     نهضت رمانتیسم مربوط به اروپا است اما « حس رمانتیک » به همه ی ملل مربوط می شود .در اروپا کسانی چون « ویلیام بلیک » ، « گوته » ، « هوگو » و... بانی این نهضت ادبی بودند و درایران رمانتیک در اشعار شاعرانی چون  « نیما » ، « توللی » ، « فروغ » ، « نادر پور » ، « حسن هنرمندی » و... جلوه گر می شود.باید دانست که رهاوردرمانتیک ادب غنایی است و پایگاه ادب غنایی در ایران ، سبک عراقی است .دراین جا به بررسی سبک های شعری فارسی و جلوه های مکتب رمانتیک در آن ها می پرازیم .

سبک خراسانی : رمانتیسم در سبک خراسانی بسیار ناچیز است چراکه سبک خراسانی برپایه ی عقل و خرد بنا نهاده شده است و می توان از آن به عنوان دوره ی کلاسیک ادب فارسی نام برد .با این وجود شعر غنایی در این دوره جلوه هایی هر چند اندک دارد و گرایش به احساس در غزل ها و تغزلات این دوره می توان مشاهده کرد به ویژه در آثار «رودکی ، شهید بلخی ، عنصری ، فرخی سیستانی و رابعه » .بهرحال به دلیل گرایش به احساسات و داستان های عاشقانه در برخی آثار یکی از ویژگی های رمانتیسم قابل مشاهده است.

سبک عراقی : جلوه ی ادب غنایی ما در سبک عراقی است استاد ارجمند عرصه ی تالیفات دانشگاهی دکتر شمیسا در کتاب انواع ادبی می گویند :« شعر سبک عراقی از نظر فکری ، شعری درون گرا است .زیرا مسائل درونی در آن مطرح می شود .معمولا غم گراست نه شادی گرا ، همانطور که عشق گراست نه عقل گرا.از نظر ادبی بیشتر قالب ها غزل ، مثنوی و رباعی است .اغراق و توصیف دارد و سرشار از صناعات بدیعی و بیانی است.در حقیقت اگر بخواهیم جدای از ادبیات مشروطه و پس از آن ، دوره ای دیگر در ادبیات ایران بیابیم که در آن ویژگی های رمانتیسم ، نمود بارزی داشته باشد می توانیم از دوره ی سبک عراقی یاد کنیم .

 

ویژگی های منطبق با اندیشه ی رمانتیسم در سبک عراقی :

1-     احساس گرایی : که تبلور آن بیشتر در غزل است و معشوق ماورایی و دست نایافتنی می شود وکلمات شعر رو به عرش دارد و از زمین منقطع شده است و بیانگر درون پر تلاطم شاعر است . شاعر در طلب معشوق روز شب ندارد.  دست از طلب ندارم تا کام من برآید /     یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید

2-    سر گردانی عاشق دل سوخته و رنج کشیدن بیشمار او در طلب معشوق ، گاه وی را به شخصیتی پریشان و غمگین بدل می کند .شخصیتی که شاعر را به بریدن از عالم برون و رجعت با عالم درون ترغیب می نماید.   بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران  /  کز سنگ ناله خیزد ، روز وداع یاران

3-    تغییرسلیقه ی شاعران این دوره درمورد قهرمانان افسانه ای و اسطوره ای ایران باستان . همان گونه که رمانتیک ها از ادبیات مسیحی قرون وسطی الهام می گیرند شاعران عصر احساس گرای مانیز ، قهرمانان و شخصیت های آرمانی تمثیلات خود را از عرفان اسلامی برگزیده و آشکارا چشم از قهرمانان اسطوره ای عهد خرد گرایی می پوشند.

4-    تخیل ژرف و حتی گاه پناه بردن به اوهام و ناز ک خیالی ها و ظرافت طبع ، که طلیعه سبک هندی است.   مژه ها و چشم شوخش به نظر چنان نماید /  که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی

5-    توصیف : ازدیگر ویژگی های رومانتیک سبک عراقی است .به ویژه توصیف مناظر غمگین و طبیعت وحشی واندوهناک  : درتموزم ببندد آب سرشک /  کزدمم باد مهرگان برخا ست

6-    گرایش به مذهب و اشعار دینی و عرفانی و استفاده از کلمات خراباتی : می ، ساغر ،ساقی ، شراب ، خرابات و...    لب میگون جانان جام در داد /  شراب عاشقانش نام کردند

7-    شکستن ساختار فکری گذشته و طرح ایده های نو و تبدیل عشق از حالت زمینی به افلاطونی و ماورائی و...   من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم /  حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

سبک هندی و بازگشت ادبی : ویژگی های رمانتیکی سبک هندی که ادامه سبک عراقی است بیشتر در تخیل و احساس نمود بیشتری دارد.

دوره ی مشروطه : شعر عصر مشروطه را می توان در سه نوع کلاسیک گرا ، اجتماعی محض ، و رمانتیک اجتماعی تقسیم بندی کرد.که البته مد نظر این مقاله نوع اخیر است .درمیان شاعران این دوره در درجه ی اول باید از میرزاده ی عشقی و عارف قزوینی نام برد . گذشته از این دو ، نمود نوعی رمانتیسم را درپاره ای از  اشعار لاهوتی ،شعری از دهخدا ، چند شعر ملک الشعرای بهار و شاعرانی از قبیل تقی رفعت ، شمس کسمایی و جعفر خامنه ای  می توان مشاهده نمود.

نمونه ی اشعار منطبق با مکتب رومانتیسم

1 شعر « یاد آر زشمع مرده یادآر » دهخدا

 ای مرغ سحر چو این شب تار ، بگذاشت زسر سیاهکاری 

وز نفخه ی روح بخش اسحار ، رفت از سر خفتگان خماری .....

چون باغ شود دوباره خرم ، ای بلبل مستمند مسکین  / وز سنبل و سوری و سپرغم ، آفاق ، نگارخانه ی چین / گل سرخ و به رخ عرق زشبنم ، تو داده زکف زمام تمکین / زآن نوگل پیشرس که در غم ، ناداده به نار شوق تسکین /  از سردی دی فسرده ، یادآر...

چون گشت زنو زمانه آباد ، ای کودک دوره ی طلایی / وز طاعت بندگان خود شاد ، بگرفت ز سر خدا ، خدایی / نه رسم ارم ، نه اسم شداد ، گِل بست زبان ژاژ خائی / زان کس که ز نوک تیغ جلاد ، ماخوذ به جرم حق ستائی /  پیمانه ی وصل خورده یاد آر

     نکته اول در مورد این شعر انگیزه و نحوه ی سرودن این شعر است که ناشی از خود انگیختگی و غلیان عاطفی است . که این امر بیانگر نوعی رمانتیسم متعالی و ملایم است .که در خواب به الهام شاعرانه دست یافته است.

     نکته ی دوم تازگی شعر از نظر قالب  و شیوه ی بیان و محتوی است که از جهت نو آوری با رمانتیسم پیوند می خورد.

     نکته ی سوم ، موسیقی آرام شعر و طنین آه گونه ی « یاد آر » در پایان هر بند ، حالت حزن آلود مکتب رمانتیسم را به خوبی بیان می کند . البته امید به آینده را نیز از یاد نمی برد تعبیر « دوره ی طلایی » اشاره به آینده ی آرمانی است که تاثیر پذیری شعر را از ادبیات غرب بیان می کند .  

2 شعر « دور از مزار معشوق » از الفت

چنین در زیر این سقف دو تایی   /  فکنده ماه بر ما  روشنایی   /  نموده عشق ما را  رهنمایی  / گرفته با هم آنجا  آشنایی / همی رفتیم با هم سوی گلزار  /  من او را جان نثار و او مرا یار ....

بیان حزن الود و غم زده در این شعر واضح است  هم چنین همدلی با طبیعت  و باز نمایی عواطف انسانی در آن بیانگر ویژگی های رمانتیسمی است .

3 شعر « جوی می گرید » از نیما

جوی می گرید و مه خندان است  / و او به میل دل من  می خندد /  بر فرازی که به آن تپه به جاست  / جغد هم با من می پیوندد /  وز درون شب تاریک سرشت / چشم از من به نهان /  سوی من می نگرد ...

یکی از اصول برجسته ی مکتب رمانتیسم ، توجه ویژه به طبیعت و تصویر ارتباط حالات انسانی با حالت های مختلف طبیعت و حس هم هویتی آن با انسان است .در شعر رمانتیک طبیعت به انسان حیات می دهد ، الهام شاعرانه می بخشد ، راهنما و معلم اوست ، نگران آینده ی انسان و شریک غم اوست و از ظلم هایی که براو می رود خشمگین است .در شعر نو فارسی نیز همین نقش ها به طبیعت داده می شود در حال که در شعر گذشتگان به توصیف زیبای آن توجه می شد نیما نیز در این شعر احساس عناصر طبیعت را درک می کند ماه به دنبال درک او به خنده در می آید و جغد مانند خود او غمگین است  و سعی دارد اندوه خود را از او پنهان کند نیما به طبیعت جان می دهد و آن را در کار و احساس خود شریک می کند .    

4- مضامین شعر حسن هنر مندی

الف تیره بینی و مرگ اندیشی : فضای سیاه و یاس آلود یکی از ویژگی های شعر اوست.    

ب گله و شکایت : از مضامین پر کاربرد در اشعاراوست  گله و شکایت با درون مایه های رمانتیک حالت انزوا طلبی و سر خوردگی از تلاش های اجتماعی و پناه بردن به طبیعت و تنهایی ... همگی خصلت های رمانتیکی محسوب می شوند

بیهوده ای دوست / بیهوده می کوشی نبینی دام ها را ... هر جا که بینی زندگی غیر از قفس نیست / جز پرده ی رنگین امیدو هوس نیست / با بال خونین / پر ها زدم تا بشکنم دیوار شب را / رفتم به هر راه / هر راه و بیراه / رنگست و نیرنگ و فریب این رنگ و بوها ... ناگه برآمد تند باد مهرگانی / دل مرد و در من مرد آن شوق نهانی / بیهوده ای دوست برگور خود جویم نشان زندگانی ...

پ خیال و خیال پردازی : که یکی از جنبه های رمانتیسم است  شاعر خطاب به آن کسی که در عالم خیال به او دل سپرده است می گوید که من نیز در عالم خیال به عشق تو دلخوشم و گهگاهی به یاد تو شعر می گویم .

ت توصیف :  توصیف ترس و دلهره  و دیگر حالت های شخصی خود.و دیگر گونه های طبیعت . شاید نفرت از مردم و گریز از زندگی شهری دلیلی قانع کننده برای مانوس شدن با طبیعت باشد و یا اینکه همدل شدن با طبیعت و انس گرفتن و دیدن آن بازگوکننده ی احساسات  و هیجانات عاطفی  و هم چنین سیرتحولات روحی است که تاثیرپذیری این تحولات ازارتباط با طبیعت  ناشی شده است و این همان جنبه ی مثبت رمانتیسم است.

 

منابع

-        سید حسینی رضا ، مکتب های ادبی ،ج ،اول صص 177-270انتشارات نگاه تهران 1389

-        اویسی ، عبدالعلی ،بررسی رمانتیسم و بازتاب آن در شعر حسن هنرمندی ، پژوهشنامه ی ادب غنایی ، دانشگاه سیستان و بلوچستان ، سال دهم ، شماره 18بهار و تابستان 1391

-        گروه ادبیات زنجان

                                                                                                                                                                                                                                                                                               

 


مطالب مشابه :


سال شمار یغما گلرویی

(4 ترانه ـ صدای تو /مرا به یادآر رمانِِ نامه‌ به‌ کودکی نظر با عنوانِ مرا به




زندگی نامه ی یغما گلرویی

(4 ترانه ـ صدای تو /مرا به یادآر / بوته انتشار ترجمه رمانِِ نامه‌ به‌ کودکی‌ که‌ هرگز




یلدا شبی به طول تمام تاریخ

تپش‌های قلبم را به باور خاطره‌هایم پیوند مرا و یادگاران مرا به نیکی یادآر.




قلب طلایی

رمــــــان کوچک نشست,یادآر که قلب مرا تا ابد در نشانم بدهد مرا به یکی اطاقها




مکتب ادبی رمانتیسم و جلوه های آن درشعر فارسی

در دوره ی رومانتیک « رمان » نسبت به سایر دی فسرده ، یادآر جان نثار و او مرا




علی اکبر دهخدا

مجموعه رویداد هایی که به یک یادآر ز شمع فرانسوی آمده بود، و به هيچ وجه مرا




مه‌سه‌لی کوردی

*****وبلاگ متنوع عبدالرحمن رحيمي نيا به حه یادار له کوتیان پشیله گووت به ده رمان




برچسب :