خمس ، زکات و مالیات:

تفاوت خمس وزکات با مالیات:

 ما که به دولت اسلامى مالیات مى‏دهیم، دیگر خمس و زکات براى چه؟

این سئوالی است که گاها درسطح جامعه مطرح شده وچه بسا مطرح کنندگان جوابی هم نشنوند ولی به واقع چرابا پرداخت خمس وزکات بایدمالیات را هم پرداخت کنیم؟

برای پاسخ به این سؤال،ابتداباید خمس،زکات ومالیات را شناخت وسپس به بیان تفاوت‏های آنها پرداخت:

 مالیات:مالیات از مال گرفته شده و ازنظر لغوی به معنی:

اجروپاداش،باج،خراج ،زکات مال، سرپرستى و چراندن گله هاى گوسفند، جریمه اى کهحکومت بمناسبت ارتکاب جرائم ویژه از مرتکبین مى گیرد و بالاخرهمالى که دولتها بطور سالانه از شهروندان خود مى گیرند آمده است. اما دراصطلاح اقتصاددانان جدید مالیات اینگونه تعریف شده است:

      " مالیات مقدار پول و یامالى است که شهروندان یک کشور طبق قانون به دولت خود مى پردازند تا در جهتاداره امور کشور تامین کالاها و خدمات عمومى و ضرورى تامین امنیت و دفاعهمگانى و عمران و آبادانى توسط دولت مورد بهره بردارى قرار بگیرد.

مالیات ریشه تاریخى طولانى و عمیقى دارد و عمر آن با پیدایش نخستین حکومتها و سازمانهاى مدیریت اجتماعى همراه مى باشد.

خمس

خمس درلغت به معنای يك پنجم ازچیزی بوده ودر فقه، عبارت است از يك پنجم اموال انسان كه بايد از درآمد مازاد بر مخارج خود با شروط خاصى كه در فقه بيان شده، بپردازد و آن حقى است كه خداوند براى پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام معصوم (علیه السلام) قرار داده تا درجهت رفع نیازمستمندان بکار گرفته شود. 

واما خمس به غنائم ، استخراجات معادن ، گنج ، چیزهایی که از غواصی در دریا استحصال شود ، مازاد مخارج سالانه شخص ، زمینی که کافر از مسلمان بخرد و مال حلال مخلوط باحرام تعلق می گیرد.

محل صرف این وجوه به شش قسمت تقیسم مى شود، 1-سهم خداوندمتعال، 2-سهمرسول خدا(ص) ، 3-سهم امام علیه السلام که این سهسهم دراین اعصار متعلق بصاحب الامر ارواحناله الفداء وعجل الله تعالى فرجهمى باشد، و 4- ایتام 5-سهم درراه ماندگان و6-سهم مساکین( همگی ازسادات) است یعنى کسانیکه از طرف پدر پشت به پشت به حضرت محمد(ص) منتهى شوند پس میتوان گفت به دوقسمت عمده سهم امام (ع) وسهم سادات تقسیم می شود.

زکات

«زكات» در لغت، به دو معنا آمده است: يكى رشد و نموّ و ديگرى پاكى. و امادر فقه اسلامى، زكات عبارت است از: حقّ واجبى كه به بخشى از اموال ثروتمندان تعلق مى‏گيرد و بايد به نفع فقرا براى صرف در مصالح عمومى پرداخت شود.

به نقل از دانشمند بزرگ شیعه، شیخ محمدحسن نجفی (صاحب كتاب ارزشمند جواهرالكلام):

«زكات عبارت است از خارج كردن قسمتی از دارایی تا بقیه آن با بركات خداوند رشد كند ( و زیاد شود) و درجات صاحبش را بالا برد و مال را از حرام و صاحب آن را از صفات ناپسند، پاك گرداند».

زکات هم به 9 چیز تعلق می گیرد که عبارتند از  :  گندم، جو ، کشمش ، خرما ، طلا ، نقره سکه دار،‌ گاو، گوسفند و شتر.

خداوند متعال درآیه 60 سوره توبه مصارف واقعى زکات را بیان کرده و آن را در هشت مصرف خلاصه مى فرماید:

1)نخست مى فرماید: صدقات و زکات براى فقیران است.

2) مساکین

3) عاملان و جمع آورى کنندگان زکات - ایـن گـروه درحقیقت کارمندان و کارکنانى هستند که براى جمع آورى زکات واداره بیت المالاسلام تلاش و کوشش مى کنند.

4) کسانى که براى جلب محبتشان اقداممى شود (والمؤلفة قلوبهم ). آنـهـا کـسـانـى هـسـتـنـد کـه انگیزه معنوىنیرومندى براى پیشبرد اهداف اسلامى ندارند, و با تـشـویـق مالى مى توانمحبت راجلب نمود, و در مباحث فقهى گفته شده که آیه مفهوموسیعى دارد که کفار و غیرمسلمانان را شامل مى شود.

5) در راه آزادساختن بردگان-  یـعـنـى سهمى از زکات , تخصیص به مبارزه بابردگى , و پایان دادن به این موضوع ضدانسانى , و آزادى تدریجى بردگاندادهمى شود. (این آیه مبارکه با قدرت شبهه دین ستیزان درخصوص موضع اسلام درمقابل برده داری را درهم می کوبد،چراکه تنها دینی است که درراستای مبارزه با برده داری بودجه ریزی متقن وادامه داری دارد.)

6) اداء دیـن بـدهـکارانو آنها که بدون جرم و تقصیر زیر بار بدهکارى مانده و از اداى آن عاجز شده اند.
7) در راه خدا ( فى سبیل اللّه ) - اصطلاحی است در قرآن کریم که هر چیزی که راهخصوصی و فردی برای مصرف آن نباشد، راه مصرف آن را سبیل الله می نامد. ما درباب زکات می خوانیم: « و فی سبیل الله » یکی ازراههای مصرف زکات راهخداست. راه خدا یعنی چه؟ هر راهی که راه شخص خودمان نباشد و راه مصلحت عموم باشد آن را راه خدا گویند . پول خود را به یک  فقیر می دهیم یا خرجمسجد یا بیمارستان و یا مدرسه  می کنیم، می گوییم : در راه خدا برای خدادادم!. بدیهی است معنای این سخن این نیستکه خدا مصرف کننده است بلکه هر چیزی که راه عموم باشد ما می توانیم آن راراه خدا بنامیم.

 و  8) ابن سبیل، یـعـنـىمسافرانى که بنا به علتى در راه مانده , و زاد وتوشه و مرکب کافى براىرسیدن به مقصد ندارند, چه بسا افراد فقیر و بى بضاعتى هم نباشند.

درپـایـان آیه به عنوان تاکید روى مصارف گذشته , مى فرماید: این فریضه الهىاست (فریضة من اللّه ).و بـدون شـک ایـن فـریضه , حساب شده , و کاملا دقیق , و جامع مصلحت فرد واجتماع است , زیرا خداوند دانا و حکیم است.

حال با آشنایی که از مطالب فوق حاصل شد بهتر می توان به این سوال مهم پاسخ داد:

آیا باوجودخمس وزکات مالیات هم باید پرداخت شود؟

مالیات ،خمس وزکات تفاوتهای عمده ای دارند که درذیل به بخشی ازآنها می پردازیم:

1-مالیات، هزینه‏اى است که مامى‏پردازیم تا دولت درجهت تامین رفاه وامنیت جامعه بکارگیرد. مثلاً درنقاطی از شهرپارک و بوستان احداث کند همان گونه که خودمان نیز در منزل باغچه احداث مى‏کنیم.
هر کسى حیاط منزل خود را موزائیک یا سنگ مى‏کند، به دولت نیز مالیات مى‏دهد تا بیرون منزلش راآسفالت کند.
حفظ امنیت حریم داخلی منزلمان برعهده خودمان است،و به دولت نیز مالیات مى‏دهیم تا بیرون منزل پلیس بگماردروشنایی ،نورافشانی وزیباسازی محیط خانه را خودمان برعهده داریم حال آنکه با پرداخت مالیات این امکان را به دولت می دهیم تا همین کار را درمحیط شهر انجام دهد .ممکن است در منزل کپسول آتش نشانى وسیستم اطفاءحریق داشته باشیم، به دولت نیز این امکان رامی دهیم تا بیرون منزل امکانات اطفائ حریق مهیا کند. بنابراینمالیات، خرج خود ما مى‏شود و نظیر پولى است که در منزل براى زندگىشخصى خود هزینه مى‏کنیم. با این تفاوت که آنچه در منزل خرج مى‏کنیم مستقیم است وآنچه در بیرون خرج مى‏شود به واسطه مالیاتى است که به دولت مى‏دهیم.

هرچندظاهرا این توضیحات با بند(7)مصارف زکات قرابت دارد ولی فراموش نشود امروزه موقعیتهای بسیار زیادی بوجود می آید که نمی توان گفت این هزینه درراه رضای خدا بوده ولی انجام آن واجب است مانند ایجاد فضای سبز،پارک ،شهربازی و بسیاری از مسائل سیاسی ،ورزشی،تفریحی و... ونهایتا اینکه خمس وزکات الزاما درراههایی که خداون متعال درشریعت ما معین فرمودند بکار گرفته می شود ولی مالیات درهرمحلی که قانونگذارمصوب کرده باشد قابل هزینه کرد می باشد.

2-پرداختخمس و زکات، یک عبادت است و در آن قصد قربت شرط لازم است و اگرنباشداین عمل قبول نمى‏شود در خمس و زکات هدفِ گیرنده، رشد و پاک کردن مردم و هدفِ پرداخت کننده قرب به خداست.
ولی مالیات قصد قربت نمى‏خواهد و نوعاً بااکراه پرداخت مى‏گرددونیت گیرنده صرفا اصلاح امور دینی وپاک کردن مردم نیست .

3-خمس،زیر نظر عالم‏ترین، محبوب‏ترین، با تقوى‏ترین فردى که با تحقیق انتخاب کرده ایم، یعنى فقیه عادل مصرف مى‏شود، بر خلاف مالیات که چنین شرطى در آن نیست ولذا گاها غیر عادلانه هزینه مى‏شود. به علاوه اتصال طبقه محروم با عالمربانى زمینه پندپذیرى و اطاعت از خدا و رسول است و فقرا و سایر گیرندگان،چون خمس را از دست جانشین امام زمان علیه السلام مى‏گیرند احساس حقارتنمى‏کنند.

4-درخمس و زکات به پرداخت کننده اعتماد مى‏شود، یعنى اولاً خودش حساب مال خودرا مى‏کند نه بازرس و مأمور دولت. ثانیاً کسى را که مى‏خواهیم خمس یازکات خود را بهاو بدهیم انتخاب مى‏کنیم که مثلا کدام مرجع و عالم ،متّقى‏تر باشد. ثالثاً از مصرفآن زیر نظر مجتهد عادل آگاه هستیم و مى‏دانیم در کجا هزینه مى‏شود.
5- خمس را از مازاد مخارج سالانه مى پردازیم، ولى مالیات از اصل درآمدپرداخت مى‏شود.

ولی آیا درصدراسلام هم مالیات اخذمی شد؟

از آن جا که در گذشته عمده درآمد مردم، ازمحل زمین وزراعت بود، این خراج بر زمین قرار داده شده بود و به انواع مختلفی تقسیم می شد.برای نمونه به حدیث زیر اشاره می کنیم: “مصعب بن یزید انصاری می گوید: حضرت علی (ع) ما را به دریافت خراج (مالیات) چهار روستاازتوابع گماشت و دستور فرمود: ازهر جریب زمین کشت انبوه، یک درهم و نیم و هر جریب کشت متوسط، یک درهم و هرجریب کم محصول، دو ثلث درهم و بر هر جریب باغ انگور یا باغ درخت خرما یامخلوط از انگور و خرما، ده درهم بستانیم و بابت نخل های تک تکی که از روستاجدا می باشند، چیزی نگیریم تا رهگذاران از آنها استفاده کنند و فرمود: ازخان ها و دهبان ها که بر اسب های نر سوار می شوند و ، هر یک ۴۸ درهم وطبقه متوسط و کسبه بازار، هر یک ۲۴ درهم و طبقه ضعیف، هر یک دوازده درهمبگیریم…”

اندک توجهی به حدیث فوق نکات بسیار ارزنده ای را برای ما روشن می کند:اول آنکه از صدراسلام مالیات وجود داشته،وتوسط حاکم اسلامی وصول می شد. دوم آنکه توانگران مالیات بیشتری پرداخت می کردند(نرخهای تصاعدی امروزی)،سوم آنکه معافیتهایی جهت تشویق به انجام کارهای عام المنفعه و رفاه حال عموم جامعه درنظر گرفته می شد.

و  اما چرا باوجود الزامات قانونی وپیگیریها وصرف هزینه ها ووو... بازهم دراخذمالیات با مشکل مواجهیم ولی بدون اجبار قانونی و بگیرو ببند تعداد زیادی از مردم داوطلبانه خمس وزکات خود راپرداخت می کنند.

1) اولین ومهمترین دلیل عدم وجود اعتماد متقابل بین دولت ها وملتها درکشورهای جهان سوم میباشد.

الف)عدم اعتماد مردم به دولتمردانشان - دراین گونه کشورها مالیات را هزینه ای می دانیم که بعدازپرداخت هیچ گزارش دقیق وشفافی از آن ارائه نمی گردد وچه بسا گاها درمحلی هزینه گردد که اکثرمردم به آن راضی نباشند لذا به گیرندگان آن اعتماد نداریم وبهر نحو از پرداخت آن گریزانیم. والبته بخشی از این عدم اعتماد ناشی از جهل برخی مردم به واقعیات امر می باشد که با فرهنگ سازی وارتقاء سطح علمی جامعه بهبود می یابد.

ب) عدم اعتماد دولتها به مردم معمولا این دولتها به چشم فرارین مالیاتی به همه مردم  نگاه کرده وباتوجه به اینکه قدرت فرهنگسازی به موقع وبهینه ندارند به روش اخذ مالیات به زور قانون وپلیس متوصل می شوند وهمین امر باعث تشدید فرارهای مالیاتی می شود.

حال آنکه پرداخت کننده خمس وزکات ،دریافت کننده را ازبین صالحین انتخاب کرده وبا اعتماد کامل وبدون دغدغه وجوه را به وی می سپارد واطمینان دارد که دریافت کننده هیچگونه دخل وتصرف سودجویانه ای درآن ندارد.

       * شواهد امر بندهای " الف" و"ب"، درکشورهای پیشرفته :  اولا مالیات را به چشم هزینه نه ،بلکه سرمایه گذاری می بینندوثانیا بدلیل رفع این مسائل به روشهای علمی اکثرمردم داوطلبانه مالیات خودراپرداخته ودولتها نیز میزان بسیارکمتری از پرونده های مالیاتی را بررسی می نمایند واصل بر پایه اعتماد  بنا نهاده شده است واین سیستم باعث.بحمدا...درسالهای اخیردرکشورما قدمهایی هرچند کوتاه دراین زمینه برداشته شده واثر مضاعف آن نیز مشاهده شده است.

2) گاها اعمال نفوذ سرمایه داران واعمال قوانین ونرخهای ناعادلانه- با اندک نگاهی به مالیات پرداختی یگ کارگر،یک کارمند،یک کاسب بازاری ویک شرکت دریک سال پرداخت وضع ناعادلانه مالیات برای هرکم سواد ی هم گویا بوده وتاکنون به این موضوع نه جوابی داده شده ونه درراه اصلاح آن قدمی برداشته شده است.

3) در پرداخت خمس وزکات قصدقربت وجود دارد ولی در مالیات وجود ندارد لذا درکشورهای دینی خمس وزکات راحتتر وصول می شود.

***  به امیدآنکه پرداخت خمس وزکات همه گیر ،پرداخت مالیات کاملا خوداظهاری وعادلانه  وهزینه کرد آن عاقلانه گردد وسسیتم مالی کشور براساس حسابداری اسلامی طرح ریزی شود.

 

                                                              پیمان اسکندری راد 


مطالب مشابه :


انگور

باغبان 89 - انگور - داشت . هرس : وقتیکه طول شاخه های درخت انگور بیش از حد باشد از قدرت ریشه




روکش مربا(روبان دوزی)

مربای توت فرنگی. مربای آلبالو. مربای انگور خمس. مربای به. مربای بهار نارنج. مربای پوست پرتقال




«خمس»

پاسخگویی به سوالات شرعی و دینی - «خمس» (مثلا زیتون وشور بامیه و شیره انگور)




خمس ، زکات و مالیات:

تفاوت خمس وزکات با مالیات: ما که به دولت اسلامى مالیات مى‏دهیم، دیگر خمس و زکات براى چه؟




آیا خمس دادن واجب است؟

احکام دختر و پسر - آیا خمس دادن واجب است؟ - شبهه ای داری ؟ مسئله شرعی داری ؟ خب ! بنویس ، می




آيه خمس چيست

آيه خمس چيست آیهء متعددى تعلق مى گیرد, مانند گوسفند و گاو و شتر و غلاّت و خرما و انگور و طلا




سوغاتی های این سو و آن سوی ایران زمین

پاچ باقلا، گندمین، رشته خشکار، انگور خمس ، دوشاب، مغزحلوا، خکاره دبیج، کدو مربا، اخته




برچسب :