گفتگو با دکتر سام محمدی٬نقل از نشریه عدلیه دانشگاه مازندران(قسمت2)

- شما در چه دانشگاه هایی تدریس می کردید و می کنید؟

من در همان زمان که به دانشگاه مازندران آمدم در دانشگاه های آزاد قائمشهر و چالوس تدریس می کردم و الان هم در دانشگاه شمال آمل تدریس می کنم.

- پایان نامه ی ارشد و رساله ی دکترای شما در چه زمینه ای بود؟‍

عنوان پایان نامه ی فوق لیسانسم ظهر نویسی برات و مطالعه ی تطبیقی بود. در واقع در زمینه ی ظهرنویسی اسناد تجاری بود. استاد راهنمای من هم آقای دکتر عرفانی و مشاورش هم آقای دکتر خزائی بودند. رساله ی دکترای من هم عنوانش تعهد به نفع شخص ثالث با راهنمایی استاد دکتر کاتوزیان و مشاوره ی آقایان دکتر مصلحی و دکتر غمامی بود. آقایان دکتر عباس کریمی و دکتر امیرحسین آبادی نیز داور بودند.

- از کارهای پژوهشی خود بگویید.

دو مقاله ی پژوهشی دارم که دانشگاه تهران چاپ کرد و همچنین به طور پراکنده در برخی مجلات مطالبی نوشته ام.

- در چه زمانی ازدواج کردید؟

سال 69، اواخر دوره ی فوق لیسانس. من و همسرم زمانیکه ازدواج کردیم هر دو دانشجو بودیم و یک زندگی دانشجویی داشتیم. ازدواج اینطوری خیلی مزاحم درس خواندن نیست. اگر هر دو دانشجو باشند شاید مفید باشد. ولی اگر بخواهند تشکیل یک زندگی مشترک بدهند، مزاحم درس و تحصیلشان می شود. در کل بستگی به وضعیت مالی و اجتماعی افراد دارد.

-ما به لحاظ دانشجویی با دانشگاه تهران تفاوت داریم. ولی آیا به لحاظ اساتید هم تفاوت داریم؟

منطقا باید این تفاوت باشد ولی عملا اینگونه نیست. یعنی کسانی که در دانشگاه تهران هستند لزوما از همکاران ما بهتر نیستند. از طرفی دانشگاهی که در مرکز قرار دارد و دانشگاهی که در گوشه ای از استان قرار دارد ؛ این تفاوت را ایجاد می کند و کسانی که به لحاظ علمی شاید از من عقب تر بودند در آنجا امکان نمود دارند. ما اینجا این امکان را نداریم. امروز بابلسر چه استفاده ای از ما می کند؟ و اصلا چه استفاده ای از دانشگاه می کند؟ اگر همین دانشگاه درمرکز استان بود احتمال اینکه دادگاه های ما و سایر مراکز بتوانند از ما استفاده کنند و یا اینکه ما از آن ها استفاده کنیم بیشتر بود. برای ما هیچ اجباری نبوده که به اینجا بیاییم. در دوره ی فوق لیسانس وزارت علوم برای من دانشگاه اصفهان را معین کرد و من با خواهش و تمنا به اینجا آمدم. آن روز این علاقه های محلی باعث شد که به اینجا بیایم. کسی که در دانشگاه اصفهان است بیشتر امکان نمود دارد با اینکه سابقه اش از ما کمتر است. ولی در کل من نظرمثبتی نسبت به این دانشگاه دارم.

- اگر رشته ی حقوق را انتخاب نمی کردید به سراغ چه رشته و شغلی می رفتید؟

من هیچ گاه هیچ برداشتی نسبت به شغل نداشتم. به اینکه بروم و یک شغلی را انتخاب کنم. با این حال هیچ شغلی مثل معلمی نیست.

- اولین درسی که تدریس کردید چه بود و در کدام دانشگاه؟

دروسی که اوایل تدریس می کردم مدنی 5، تجارت 3، و مقدمه ی علم حقوق بود. در همین دانشگاه. دانشجویان آن دوره که 3نفر خانم بودند و بقیه آقا، به نظرم دانشجویان خیلی خوبی بودند. که هنوز هم بعضی از این ها با من ارتباط دارند.

- اگر شما مجبور شوید که بین وکالت و تدریس یکی را انتخاب کنید کدام را انتخاب خواهید کرد؟

مطمئنا تدریس را انتخاب می کنم. وکالت از این جهت که من را با عمل مواجه می کند و کارم را تکمیل می کند و مرا مجبور به فکر کردن می کند خوب است. ولی از این جهت که شما بازاری می شوید مطلوب نیست.

- دوره ی دانشجویی شما با امروز چه تفاوتی دارد. برخی می گویند دانشجویان آن زمان پشتکار بیشتری داشتند و قوی تر بودند. نظر شما چیست؟

درست می گویند. سال 57 انقلاب شد و من در آن زمان سال سوم دبیرستان بودم. مدارس تعطیل شد و ما رفتیم. وقتی برگشتیم شاگرد تنبل های ما فیلسوف شدند! در این شش هفت ماه آنقدر این ها کتاب خواندند که حتی کسی که در ادبیات وامانده بود شد فیلسوف. آدم هایی بودند که جنگ را اداره کردند، آدم هایی بودند که انقلاب کردند و اصلا ارزش ها و الگوهایشان فرق می کرد. آن زمان مثل امروز نبود که دانشگاه فراوان باشد. کسی که با زحمت به آنجا می رسید درس برایش معنای دیگری داشت. قدیمی تر ها سخت کوش تر بودند. اصولا وقتی امکانات کم است، باید با سخت کوشی امکانات کم را جبران کرد. آن اهمیتی که درس قبلا داشت امروز ندارد. آدم هایی آن زمان بودند که می خواستند دنیا را عوض کنند.

- اگر امروز به شما پیشنهاد قضاوت بشود قبول می کنید؟

نه. قبلا قاضی شدن خیلی سخت نبود. من علاقه مند به این شغل نبودم. در دوره ی دانشجویی که در دادگاه کارآموزی می کردم با این شغل آشنا شدم.

- نظر شما در مورد رابطه ی استاد و دانشجو چیست؟

وقتی که آن گروه فرانسوی آمده بود تا از بین پذیرفته شدگان اعزام، انتخاب کند؛ آن شخص فرانسوی از من پرسید که برای چه می خواهی درس بخوانی؟ گفتم می خواهم استاد دانشگاه شوم. گفت چرا؟ گفتم شما وقتی با دانشجویان ارتباط دارید با افکار جوان آشنا می شوید و در جریان تحولات قرار می گیرید و از لحاظ ذهنی جوان می مانید. گفت راه خیلی خوبی است برای مبارزه با پیری. الان هم تلقی من این است که ما با دانشجو یک رابطه ی معنوی و انسانی داریم و من خیلی مایلم که رابطه ی ما با دانشجو یک رابطه ی توام با دوستی باشد. نه دوستی که در آن حریم ها را بشکنیم. ما بر مبنای اخلاقیات با هم ارتباط داریم و دنیای مادی این رابطه را آلوده نکرده است.

- یک سوالی که می خواهم از شما بپرسم و فکر می کنم برای من تبعاتی داشته باشد این است که چرا حضور و غیاب نمی کنید؟

دو دلیل دارد: اول این که خیلی مایل نیستم کسی به زور به کلاس بیاید و حرف های من را گوش دهد. این در محیط دانشگاه خیلی مطلوب نیست. دلیل دیگر هم عامل وقت است. یعنی تعداد دانشجویان زیاد است و شما باید یک وقت را قرار دهید تا حضور غیاب کنید. شاید دانشجو حضور غیاب را دوستانه تلقی نکند. من خودم وقتی دکتر کاتوزیان حضور غیاب می کرد این را نشانه ی توجه ایشان می دانستم ولی دانشجوی ما ممکن است مثل من فکر نکند. از طرفی دوست هم ندارم دانشجوی من احساس بکند که رهاست.

- آیا شما خشک بودن رشته ی حقوق را قبول دارید؟

این بستگی به نگاه شما دارد. شما اگر خودتان را به جای قانونگذار بگذارید متوجه می شوید که قانون نویسی مثل شعر گفتن است. ولی اگر خودتان را به جای کسی بگذارید که قانون را می خواند اینطور فکر نمی کنید.

- نگاه شما چگونه است؟

نگاه من همان نگاه اول است. اوائل فکر می کردم که حقوق انعطاف ندارد. شما رسم سیزده بدر را در نظر بگیرید. آن آدمی که نشسته و فکر کرده و این همه آدم را توانسته با یک بهانه دور هم جمع کند چه کار بزرگی کرده است. آیا شما می توانید یک چیز یا بهانه ای، بی معنی یا با معنی پیدا کنید که یک جمعیتی را دور هم جمع کند؟ حالا خودتان را بگذارید جای قانونگذار که قاعده ای را وضع می کند تا جامعه ای را منظم کند. از هر کار خلاقانه ای خلاقانه تر است. ما برای کشف یک قانون توسط یک دانشمند رشته های دیگر این همه اهمیت قائلیم؛ اما وضع یک قانون، مهم تر از کشف یک قانون است. در اینجا واضع، نیاز به دنیایی از دانش و اطلاعات دارد.

- نظر شما درباره آموزش حقوق در ایران چیست؟

من معتقدم که ما باید در دانشجو فکر کردن و اندیشیدن را تقویت کنیم. چون شما نمی توانید همه ی اندیشه ها را آموزش دهید. اگر هم بتوانید از یادشان می رود. اندیشیدن هم مثل مهارت های دیگر باید یاد گرفته شود و تمرین شود. من همیشه به دانشجویان می گویم وقتی به یک نقاشی نگاه می کنید باید خود را جای نقاش بگذارید تا بتوانید لذت ببرید. سایر موارد هم همینگونه است. باید بیندیشید که اگر شما جای قانونگذار بودید چگونه می نوشتید.کارهای عملی هم نمی تواند در دانشگاه ها انجام شود چون هم زمانش را نداریم و هم اینکه نمی توانیم نمایش بازی کنیم. کارهای عملی باید در دادگستری انجام شود.

- ضمن تشکر از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید در پایان اگر توصیه و نصیحتی به دانشجویان دارید...

کسی از نصیحت خوشش نمی آید. تجربه های ما با توجه به اینکه شرایط عوض می شود ممکن است به کار دیگری نیاید. بنابراین هرکس خودش زندگی را تجربه می کند.با گفتن و نصیحت کردن نه کسی راهش راعوض می کند و نه سلایق و علاقه هایش عوض می شود. پس با تجربه کردن است که این اتفاق می افتد.

 

با آرزوی موفقیت بیشتر و روزافزون برای استاد عزیزمان...

                                                                                   پایان


مطالب مشابه :


اســاتـــیــــد هـمــــــکــار دانشــــــکـــده :

* دکـتــر احـمـــد مـحــمّـــدی اسـتــان اصـفــهـــان * دکـتــر




دکتر حسین تربتی ( محمدی تربتی)

به کجا چنین شتابان . . . - دکتر حسین تربتی ( محمدی تربتی) - همه چی و همه جور از همه جا در اینجا




گفتگو با دکتر سام محمدی٬نقل از نشریه عدلیه دانشگاه مازندران(قسمت2)

در دوره ی فوق لیسانس وزارت علوم برای من دانشگاه اصفهان را معین کرد و من دکتر سام محمدی.




مراسم شب و روز اربعین با آزادگان در مسجد گل محمدی اصفهان

مراسم شب و روز اربعین با آزادگان در مسجد گل محمدی اصفهان به سخنرانی حجت الاسلام دکتر




منابع کنکورهای کاردانی به کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی دانشگاه های سراسری ( وزارت علوم )

جزوه دکتر منوچهر حامدی دانشگاه جزوه دکتر محمد شاهدی دانشگاه اصفهان 48 برگ دست




دکتر علی حاج شیر محمدی

مهندسي نگهداري و تعميرات - دکتر علی حاج شیر محمدی - مهندسي نگهداري و تعميرات Maintenance With Me




بیوگرافی ( زندگینامه) دکتر محمد خان محمدی، مدیر گروه زلزله دانشگاه تهران

شهر من، من به تو می اندیشم - بیوگرافی ( زندگینامه) دکتر محمد خان محمدی، مدیر گروه زلزله




در گذشت دکتر محمد علی جعفریان

Paleontology دیرینه شناسی - در گذشت دکتر محمد علی جعفریان - دیرینه شناسی ایران و جهان




کسب مدال "دانشمند جوان 2013" توسط دانشمند جوان افغانستان

دکتر محمد هادی محمدی برنده مدال" دانشمند جوان 2013 " از کنگره بین المللی مواد پیشرفته را بدست




مصاحبه با دکتر محمدی

مصاحبه با دکتر محمدی. در دوره ی فوق لیسانس وزارت علوم برای من دانشگاه اصفهان را معین کرد و




برچسب :