نودژ

دوستان سلام

این روزها به برکت میلاد با سعادت امام رضا (ع) بازار عروسی  و یا همون عیش خودمون گرم است.

چپ و راست کارت دعوت می یاد انشاا.. مبارک همه همشهری هام باشه  همه شون هم 8/8/88

هستند این هم بهانه ای شد برای نوشتن این پست که امیدوارم خوشتون بیاد

 خدا را شکر، من هم دعوت شدم و میرم

 اما دلم برای عروسی های قدیم نودژ تنگ تنگ شده، راستش عروسی های امروزی دیگه مثل قدیم ها چنگی به دل نمیزنه.

یه چند مورد از رسومات عروسی های قدیم یادم هست که  در کنار اداب و رسوماتی که تا امروز در نودژ حفظ شده میگم ،البته شاید کامل نبود

 اما امیدوار هستم  مورد استقبال قرار بگیره ،شاید این پست شما رو هم به فکر ان روزها انداخت، کوتاه و مختصر میگم امیدوارم مفید هم باشه

و اما عروسی در نودژ :

خواستگاری های امروز رو که میدونید بس زیاد در موردش نمیگم بقیه موارد امروزی هم با خودتان

بله! داشتم میگفتم خواستگاری های قدیم از صحبت برای ازدواج بین خانواده شروع میشد همین که مسئله جدی میشد، یه چند نفر رو به عنوان پا خوشی به عنوان کدخدا به خونه عروس میفرستادند و کی خدایی میکردند

  در واقع این اولین قدم برای ازدواج بود، این کار رو فامیلهای  داماد و در مواردی از بستگان  عروس با هم انجام میدادند

 و از بستگان نزدیک داماد معمولا کسی نمیرفت و میگفتند که اینطور بهتر است و اگر رومو نه ورگنند خجالت نمیکشیم ،امروزه از رسم کدخدایی دیگه خبری نیست !!!و همون خواستگاری رو کدخدایی  هم میگن

دختر ؟؟؟؟؟؟؟ دختر رو اون موقع اصلا لاب نمیدادند و اصلا از اون بیچاره نمیپرسیدند و توافق بین همان بزرگان بود

دیگه چیزی یادم نمی یاد، اخه مگه من چند سال سن دارم؟

و اما!!! عروسی

سه وعده حنابندان

حنا ها رو از هر کجا که بود به زیارت می اوردند و تحت هر شرایطی این کار را میکردند و ان هم زیارت امام زاده شاه سلطان سیف الدین در نودژ مرکزی

این رو هم بگم که! در تمام این رسم و رسومات حضور ملا الزامی بود !!!

ملا کیست؟

ملا شخصی اگاه به مسائل شرعی و اگاه به اداب زیارت که اغلب ملا ها از طایفه درویش بود  که ذکرشان در همین وبلاگ گذشت هر طایفه و فامیل یک ملای جداگانه برای خود داشتند و دارند  این یک سنت اصیل و قدیمی در نودژ است که در نوع خود کم نظیر است

در یک بعد از ظهر میشه گفت ظهر چون بعد از ظهر مراسم خود را دارند لباس برای عروس می اورند و کلی هم سر و صدا راه می اندازند

راه بدهی جا بدهی لبا مو وارده ای شما

روز اول خانواده عروس سنگین و بی سر و صدا عمل میکنند.

 در این مراسم که یک مراسم کاملا زنانه است و البته معمولا خیلی طولانی!!!!!!!!!! به وارسی بغچه ویا چمدانی پرداخته میشود که از طرف خانواده داماد به عروس هدیه و پیشکش میشود اما این پیشکش با بقیه فرق دارد چون از قدیم گفته اند دندان اسب پیشکش را نمی شمارند

 بگذریم، در این بین یک نفر از خانواده داماد که معمولا از بستگان درجه یک وی میباشد و یک نفر هم از طرف خانواده عروس که ترجیحا میباید به رسم ادب از بستگان نزدیکش نباشد  اولی که از خانواده داماد است لباس ها و طلا ها را یکی یکی معرفی  و سپس تحویل نماینده عروس و بعد از ان است که دست به دست میشود! و همین دست به دست شدنهاست که کار را اینچنین طولانی میکند و حوصله مردها را سر میبرد  در پایان میهمانان پذیرایی مختصری میشوند و کسانی که لباس اورده اند به خانه داماد بر میگردند

وظیفه دعوت از میهمانان را نه کارت دعوت بلکه خوندگ انجام میدهد

خوندگ با یک حوله رنگی که  البته رنگش مهم نیست به سمت خانه دعوت شده گان میرود و میگوید که من خوندگ هستم از طرف خانواده .... امروز بعد از ظهر ... مبارک باشد  لی لی لی لی لی...

 (نخند هلهله بود)

مراسم کُتیدن حنا هم رسم و رسومات خودش را داراست

زنان راه میگویند و بقیه دست یا همان چاک میزنند

حناها را در جوغن ریخته و....

راه چیست؟ سرود محلی است که در عروسی ها خوانده میشود و راه گو ان را میخواند و نیاز به شخصی متخصص دارد و کار هر کسی نیست چون روی زیادی میخواهد

از راههای متداول که هنگام حنا کتیدن میخوانند میتوان به:

ای گل مورت گل مورت تر تا بکتم حنای تر

 شعین دوموا شوکه تر تا بکتم حنای تر

بعد هم حنا ها رو میشرشند و این راه را میخوانند:

 ای گل نیل رنگ حنا             مبری رنگ مبری رنگ  حنا

حیف شد که امروزه حنای اماده میخرند

و اما رسومات شب حنابندان اول

بعد از این که حنا ها را از زیارت اوردند

پس از چند ساعت که از نماز مغرب گذشت داماد و هیئت همراه با چاک و راه راهی خانه عروس میشوند

راه بدهی جا بدهی دوما مو وارده ای شما

 راه بدهی جا بدهی حنا مو وارده ای شما

فامیل عروس هم به شوخی برای این که کم نیاورند جواب میدهند، نه راه مو هه نه جاموهه نه طاقت شما مو هه!!!!!!!

فامیل داماد با صدایی بلند تر معرکه میگیرند که........

 اگر راه تو نهه! جا تو نه هه! پای کاغذ امضاتو نه هه!!

 این راه ها با صدای بسیار زیاد و کر کننده خوانده میشوند به طوری که صدای خنده و شادی همه و همه .....

 بعد از اخرین جمله خانواده عروس تسلیم شده و راه را برای ورود داما باز میکنند.

  همه در کنار هم مینشینند و هر کدام میگوید که صدای ما از شما بلند تر بود و به هم میخندند

بعد از این ماجرا، اقای داماد که دستش در دست ملاست ، به طرف میهمانان خانواده عروس  میرود و عرض ادب و سلام میکند و با اجازه پدر عروس به سمت اتاق عروس،.. یک دست شیشه گلاب و دست دیگر در دست ملا برای پاشیدن گلاب روی سر عروس  به نزد عروس میرود

 توجه شود که در تمام این مراحل داماد ابدا عروس را نمیبیند حتی اگر عقد کرده باشند!!!

 گلاب را بر روی سر عروس میریزد و بلا فاصله با ملا از اتاق خارج و در کل حنا ها را هم تحویل میدهند و به خانه خودشان باز میگردند در برخی مواقع داماد را در منزل عروس نگه می دارند و همان جا حنا بندان را انجام میدهند.

مراسم حنابندان هم جای خود دارد

 پیشتر ها یک عدد تک با چند تا بالش به قول خودم لوله ای یک عدد تشت، گلاب و به همراه ان مقداری مورد  اماده و حنا هم در یک سینی جداگانه اماده میکردند و اینجاست که ملا برای بستن حنا به دست و پای داماد وارد صحنه میشود

سر و صدا ها هم جای خود دارد

 راه های متداول هم در اینجا از این قرارند..

 شیرین حنا می بنند                      حنا به ناز میبنند

اگر حنا نباشه                             خشک طلاش میبنم

تا روخصت ای باباش بگه

 شیرین حنا می بنند حنا به ناز میبنن

در هر حال سلیقه ها متفاوت است و برخی هم به یاد جوان ناکام امام حسین (ع) راه دوازده امامی میخوانند که ان از این قرار است....

امام اولی امد به میدان         خلایق مانده.......

جواب میدهند که علی در خدمت پروردگار است

 همینطور تا امام دوازدهم

و اما خود حنا بنداندن،!

 تمام کف دست و کف پا حنا زده میشود

 قبل از ان پاهای داماد را  با اب گلاب و اب مورد تمیز میشویند

حنا هایی هم که زیاد میشوند را بین میهمانان تقسیم میکنند

در این بین سر و صدا هم جای خود دارد و دوستان داماد هم که میبینند داماد کاری از دستش بر نمی اید شروع به اذیت و ازارش میکنند ... از قبیل کلی کلا کردن زیکت کردن و....

 باید جای داماد باشید تا درک کنید که چه میگویم

و اما روز بعد باز هم حنا و تمام کارهای روز قبل البته ظهر هم رسم است که حنا بندان انجام شود

اما امشب که شب بار اوردن است،  جریان از این قرار است که داماد موظف است که تمام ارزاق و مواد خوراکی مرتبط با جشن را تهیه و به خانواده عروس تحویل دهند

  این لوازم  شامل هیزم یا همان دار خودمان،  کبریت و گاو و گوسفند ویا هر چیز دیگر

راه مخصوس امشب از این قرار است که میگویند

شتر بیاری که ما بار اکننگ       سر شو تهاری بیوم بار اکننگ

بارون دوما جلو دار اکننگ         سر شو تهاری بیوم بار اکننگ ....

 عدده ای حنا به دست و عده ای هم کت خولک کهره بدبخت و نریگ  و چپشت را گرفته و به سمت خانه عروس حرکت میکنند اغلب مواقع در این شب دعوا و سر و صدا ها بیشتر و رنگ خشونت در بعضی جاها به خود میگیرد !!!!!!

که بسیار هم جدی است ،ان هم فکر کنم رسم است چون معمولا در بیشتر مواقع دعوا را کسی شروع میکند که به قول خودمان  نه سر پیاز است و نه ته پیاز شاید هم برنامه ریزی شده است راستش من هنوز بار نبردم تا با اطمینان بگم تحویل هم نگرفتم

و اما روز اخر که روز پایان عروسیست ،.. در نودژ به ان روز شیلو میگویند

رقص شیلی هم برگرفته از این روز است عده ای که خود را خودمانی و عده ای هم باکلاس و توی دست و پا هستند نهار را میهمان داماد هستند و هر کس و فامیلش است

 معمولا منزل عروس که سر و صدا کمتر است، غذایش چرب تر و بیشتر است

داماد در قدیم توی حوض و در ملا عام حمام میزد تصور بکن زن و مرد پای حوض ایستاده و راه میگویند.......

  قبل از رفتن داماد لباسهایش در داخل یک بغچه که جدیدا تبدیل به چمدان شده بالای سر راه گو که در این حالت راه گو از جلو و سایر زنان عقب اند به سمتی که  در مسیر دریا باشد، که این کار به سر آ دریا شهرت دارد ، همچنین پایان ان درخت سبزیست که نشان دهنده ارزومند بودن حاضران  برای داشتن زندگیی یی سرشار از سبزی و شادیست برای داماد، چمدان را بر روی درخت ترجیحا درگ  میگذارند و یک پسر بچه روی ان میگذارند صلوات و بالا خره بر میگردن داماد موقع رفتن سر یو باید پیاده برود و در راه جوانان دم بخت و مجرد به نزد داما د امد ه و از جلوی داماد رد شده ،دستش را در دستشان میگیرند،  داماد دست بر روی سرشان میکشد این یعنی چی خودتون بگیرید......

و اما قبل از این که داماد را حمام  ببرند، ارایش گر می اورند که همان دلاک خودمان است

 مو و ریش داماد را مرتب میکند راه های این مراسم هم منحصر به همین جاست که از این قرا رند .....

ای دلاکی سر تراش سر

 خوبیش بتراش

اینجا که سر میتراشیدن          نقل و نبات میبخشیدند

اینجا که سر میتراشیدند         لونگ های خود میبخشیدند

و یا این ،که چیزهایی را به عنوان گرو میگرفتند

چشم بند کاکاش به گرو         سر خوبیش بتراش

ساعت داداش به گرو             سر خوبیش بتراش

در حین این که دلاک در حال تراشیدن سر و صورت داماد است هدیه که اغلب پول است به سمت داماد ریخته میشود که اینجا هم باز ملا وظیفه جمع اوری ان را به عهده دارد ،این وجه، سر وگذار نامیده میشود و مقدار ان چندان چشمگیر نیست

و اما بعد از این که کار دلاک تمام شد داماد بیچاره بی اختیار باید و البته  جلوی مردم در حوض اب حمام کند که این کار نیز به کمک و نظارت ملا انجام و داماد غسل میکند

مبارک بو  شیرینم که جون اشوره   ..................

مبارک  شیرینم باروم بشوره    اگر باروم ..... باباش بشوره

..................

و اما بعد از ان بعضی جاها رسم است که داماد که حمامش تمام شد یکی از جوانان که دم بخت است را در حوض اب می انداختند واین این وهشتناک ترین ....

 مواظب باشید که روی شما پیله نکنند که حسابی حالتون گرفته میشود

داماد را کچک میزنند و برای پوشاندن لباسهایش اول او را خشک میکنند

 در همین حال صدای راه گو بلند میشود ..

مبارک شیرینم که رخت اپوشه

هما رختون کدیمی دوره اپوشه ......

داماد اماده رفتن به امام زاده میشود، سوار بر اسب و یا شتر رو واقعیتش چیزی یادم نیست اما موتور و ماشین را که خودتان دارید میبینید

البته این رو هم بگم زیارت رفتن با هر وسیله ای حس و حال خودش رو داره! اما با وانت چیزی دیگه ست!!!! نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 وای که یادش به خیر

داماد را به زیارت دست در دست ملا میبرند

 این یک عادت خوب در نودژ است که به احترام مرده گان در قبرستان که نزدیک زیارت است سر و صداها کمتر میشود!!

 در فرصتی که داماد به زیارت مشغول است همراهان  بر سر قبر عزیزانشان میروند و قرائت فاتحه میکنند ، به عبارتی نهایت استفاده را از فرصت به وجود امده میکنند.

 چه بسا افرادی هستند که سال به سال بر سر مزار دوستان و ...  نمی روند  این یک  فرصت برایشان است

داماد قبل از ورود به زیارت  اذن دخول میخواند که این کار را ملا به نیابت از ایشان انجام میدهد ، داماد پس از زیارت کردن نماز زیارت میخواند و به طرف خانه راهی میشود با بوق و فیشت و هل هله و.....

خب،! داماد میرسد به خونه راهی که اینجاست رو دیگه مسئولیتش از دست خانم ها تا حدودی گرفته وکار به دست اقایان می افتد

هبل شا، دادی اتوا ، هبل شا، دادی اتوا، هبل شا دادی اتوا.... 

 این اواخر هم هبل شا سپه چک هبل شا سپه چک.....

همه هبل شا گویان به همراه داماد به طرف میهمانان که خوندگ انها را دعوت کرده بود میروند ، کسانی هم که پولی با خود، با برنامه و یا بی برنامه اورده اند به داماد می دهند که این پول را بجار می گوییم در این حین بازار هل دادن ها هم گرم است شیرینی و هزاری و پانصدی کجا بود؟

 اصلا بگم پول کجا بود؟؟؟

 داماد اگه خیلی با کلاس بود روی سرش قند میریختند!!!!!!  شیرینی رایج که روی سر داماد میریختند کول بود!

 چه شوری داشت ان زمان ؟؟؟!!!کول های روی زمین را جمع کردن... ان هم از روی پولگ ها،!!!!!!! حالا دیگه کسی به خودش زحمت جمع کردن شیرینی رو هم نمیده..

به هر حال هبل شا هم تمام میشود و بجارها جمع میشود و هیچ کس بجز داماد نمیدانست که کی چقدر هدیه داده ، همه  از روی صداقت هدیه میدادند و  نه چک برگشتی کشیدن با مبلغ بالا برای کلاس گذاشتن

شام این ضیافت  را به میهمانان میدهند و کم کم غریبه ها میروند در بیشتر جاها در ان زمان ختم انعام انجام میشد و این یک سنت و رسم عالی در نودژ بود

 که متاسفانه برخی از به ظاهر متجددان ان را حذف کردند

در ان زمان .............. یاد ان ایام که خوش بودیم و شاکر به درگاه خدا به خیر

میهمانان که یکی یکی میروند مادر و وابسته گان نزدیک عروس و یا داماد هر کس در جای خود این راه را میخواندند

انشاا.. نمیرم زنده باشم تا تلافیش بگرم

  با این شعر از میهمانان تشکر میکردند

 اما داماد را به قول خودمان می اوردند که لهه برو

شیرین ما به باغ ارو دستی بگه تنها نرو

باز راه بدهی جابدهی دومامو...

نه راهمو هه.......

بشکن نار ای بشکن نار نار شیرین دونه دار

هلو هالو هلو هالو هلویی

داماد که به داخل میرفت همه به دنبالش برای خداحفظی میرفتند

کفشن دوما دم در منوهنی دوما عزیزی قدری بدونی

این رو میخوندند یعنی اینکه مادر داماد، نگران نباش ، پسرت در منزل ما غریب نیست

اینجا رسم بر این است که چادر عروس را ویا دامنی که عروس پوشیده را پهن میکنند و داماد دو رکت نماز را بر روی دامن و یا چادر عروس میخواند

 ملا می اید و سر عروس و داماد را به هم میزند انگشتانشان را نیز همینطور و مراسم به پایان میرسد

خداحافظ همشهری توی یکی از عروسی ها منتظرم باشید همدیگه رو میبینیم

کلمه ها و ترکیب های  تازه:

رومو نه ورگنند:کنایه از جواب رد دادن

لاب:به حساب اوردن لاب ندادن یعنی توجه نکردن

جوغن: هاون

کتیدن: سابیدن

شرشیدن: ورز دادن

خوندگ: کارت دعوت در قدیم که خیلی پیشرفته بوده  و البته سخن گو

چاک زدن:دست زدن

راه: ترانه محلی ست که اصولا هنگام راه رفتن خوانده میشد که به این نام شهره است

کلی کلا کردن: قلقلک دادن

سیکت: هرچی فکر کردم نتونستم معادل فارسیش رو پیدا کنم

کت خلولک: گلو

نریگ و چپشت: بز نر

رقص شیلی : نوعی رقص است که نوع تکامل یافته لی لی کودکان است، و جلوی داماد با حرکات موزون دست و پا انجام میشود

سر اَ دریا: به سمت دریا

درگ: نوعی درختچه جنگلی

 بچه گی های کهور را درگ می گوییم

دلاک: ارایشگر

کچک: بغل کردن

کول: نوعی نان که در روغن سرخ میشود و در دو نوع شکری و نمکی تهیه میشود

پولگ: خاک 

نظر یادتون نره که همین نظرات شماست که من رو امیدوار میکنه متشکرم

  


مطالب مشابه :


مدل لباس حنابندان 92

مدل لباس مجلسي|مدل لباس شب|مدل لباس عروس - مدل لباس حنابندان 92 - مدل هاي جديد لباس هاي زنانه و مردانه و بچه گانه سال 2014 و 93.




مراسم خواستگاری ونامزدی وعروسی

شب حنابندان که حنارابسیارزیباتزیین می کنند شروع میشود ومراسم مردانه وزنانه ... لباسهای جداگانه داخل چمدانهایی که تزیین شده است وداخل سینی های بزرگ گذاشته این




ترانه های تالش

مراسم خاصی خوانده می شدند مانند این ترانه که در شب حنابندان خوانده می شد . در حنابندان, داماد و .... به جای گروه سواران, ایلی با لباس های رنگین همراه داماد است . با این حال این




لباس نامزدی و حنابندان

گالری عروس شاهدخت - لباس نامزدی و حنابندان - گالری عروس شاهدخت هدفش شاد کردن شماست حتی با کوچکترین چیز. ... آرشیو موضوعی. لباس عروس · ارایش عروس و شب.




مراسم حنابندان و عروسی

ابتدا یک شب قبل از حنابندان بقچه ای که شامل لباس و روسری و خلاصه وسایل مورد نیاز عروس بود برای عروس در نظر می گرفتندکه به آن لباس گپو(بزرگ) می گفتند.




اداب ورسوم عروسی در شهرستان فاریاب

خرید لباس و طلا:زمانیکه کم کم به تاریخ تعیین شده عروسی نزدیک می شوند برای ... شب حنابندان:شبی که فردای آنروز عروسی برگزار میشود مراسم حنابندان می نامند.




نودژ

در یک بعد از ظهر میشه گفت ظهر چون بعد از ظهر مراسم خود را دارند لباس برای عروس می اورند و کلی هم سر و صدا راه می اندازند. راه بدهی جا بدهی ... و اما رسومات شب حنابندان اول.




امشو ، فردشو ، پس فردشو ، تشريف بيارين

8 مه 2006 ... يك عروسي كاملا ديلمي و قديمي البته امروزه از شب اول يعني شب دزك ... از بقيه هم دعوت شده ولي مهمانهاي غريب تر بيشتر شب حنابندان در مراسم شركت مي كنند . ... رسم بر اين است كه عروس لباس عربي سبز كه لباس محلي منطقه است بپوشد .




طرح های ما جهت برگذاری جشن های شما

شیکترین لباس عروس (به انتخاب عروس) 18. تور، شنل، تاج، شستشوی لباس 19. در صورت تمایل آرایش عروس در شب حنابندان 20. سفره عقد و تزئین سفره عقد – جایگاه




لباس حنابندان

باران - لباس حنابندان - این وبلاگ شامل همه نوع مطلب میباشد. ... لباس شب ... و عقد و حنابندان،مدل لباس حنابندان و عقد 2011،مدل مدل لباس زیبا برای مراسم نامزدی و حنابندان.




برچسب :